آزادی بیان

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آزادی بیان
آزادی بیان؛ اطلاعات.JPG

آزادی بیان، به‌طور کلی یعنی حق قانونی افراد برای بیان عقاید و نظرات خود و جست‌وجوی آزادانه اطلاعات و نظرات گوناگون بدون ترس از سانسور یا برخورد قانونی است. مطابق اسناد قانونی مهم بین‌المللی، آزادی بیان عبارت است از حق جست‌وجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار و ایده‌ها از هر نوعی و با هر وسیله‌ای است. اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، توسط نمایندگان ۵۰ کشور عضو سازمان ملل متحد به تصویب رسید. در این اعلامیه ۳۰ حق بشری مشخص و تعیین شد. این حقوق طوری وضع شده‌اند که شامل تمام مردم جهان باشد و حق هیچ انسانی ضایع نشود. ماده ۱۸ و ۱۹ در اعلامیه جهانی حقوق بشر، بیشتر از مواد دیگر مربوط با آزادی بیان است. در ماده ۱۸ این اعلامیه آمده است: هر کسی آزاد است تا به هرآنچه می‌خواهد معتقد باشد و به عقاید خود (از جمله عقاید دینی) عمل کند. در ماده ۱۹ نیز مقرر شده است: هر کسی حق دارد آزادانه عقاید خود را به هر شکلی که می‌خواهد بیان کند. آزادی بیان زیربنای سایر حقوق بشر مانند حق آزادی اندیشه، عقیده و دین است که به‌ آن‌ها امکان شکوفایی می‌دهد. حکومت‌های زیادی هستند که از قدرت‌شان سوء‌استفاده می‌کنند تا صدا‌ی صلح‌آمیز معترضان را خاموش ‌کنند و آزادی بیان را با وضع قوانین گوناگون جرم‌انگاری می‌کنند. این نقض حق آزادی بیان اغلب به نام تامین امنیت ملی یا دفاع از دین و یا مقابله با تروریسم انجام می‌شود. در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران به آزادی بیان و مطبوعات اشاره شده است، اما هیچ‌وقت به آن پایبند نبوده است. براساس گزارش جدید سالانه سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۱۴۰۲، کشور ایران از لحاظ آزادی بیان در بین ۱۸۰ کشور جهان در رتبه‌ی ۱۷۷ قرار دارد. رژیم ایران نه‌تنها اعضای اقلیت‌ها دینی- چه آنان که به‌رسمیت می‌شناسد و چه آنانی که عقایدشان را به‌رسمیت نمی‌شناسد- اعدام کرده است، بلکه هزاران نفر از مسلمانانی که حتی عقایدشان با مذهب ۱۲ امامی مغایرت دارد نیز مورد مجازات اعدام قرار داده است. برخی بر این باورند که نظام جمهوری اسلامی ایران، نمونه‌ای از یک حاکمیت دینی تئوکراسی محض نیست، بلکه گونه‌ای از نظام آپارتاید است که شاخه‌ای خاص از یک مذهب جنبه‌ی سیاسی بخشیده و از آن به‌عنوان ابزار و اهرمی برای سرکوب کسانی استفاده می‌کند که کورکورانه از حکومت پیروی نمی‌کنند. نقض مکرر آزادی بیان نه به‌دلیل بافت اجتماعی و تعصبات مذهبی و یا خواست عمومی، بلکه به دلیل ماهیت خود حکومت جمهوری اسلامی اتفاق می‌افتد.

پیشینه، اعلامیه جهانی حقوق بشر

اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر

اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، توسط نمایندگان ۵۰ کشور عضو سازمان ملل متحد به تصویب رسید. این اقدام در واکنش به جنگ جهانی دوم صورت گرفت تا مانع از وقوع دوباره‌ی چنین جنگ و درگیری‌های گسترده‌ای در سطح جهان شوند. در این اعلامیه جهانی، ۳۰ حق بشری مشخص و تعیین شد. این حقوق طوری وضع شده‌اند که شامل تمام مردم جهان باشد و حق هیچ انسانی ضایع نشود. ماده ۱۸ و ۱۹ در اعلامیه جهانی حقوق بشر، بیشتر از مواد دیگر مربوط با آزادی بیان است. در ماده ۱۸ این اعلامیه آمده است:

هر کسی آزاد است تا به هرآنچه می‌خواهد معتقد باشد و به عقاید خود (از جمله عقاید دینی) عمل کند.

در ماده ۱۹ نیز مقرر شده است:

هر کسی حق دارد آزادانه عقاید خود را به هر شکلی که می‌خواهد بیان کند.[۱]

اعلامیه جهانی حقوق بشر در مجموعه‌ای از معاهدات بین‌المللی و منطقه‌ای نیز به رسمیت شناخته شده است. آزادی بیان زیربنای سایر حقوق بشر مانند حق آزادی اندیشه، عقیده و دین است که به‌ آن‌ها امکان شکوفایی می‌دهد. آزادی بیان ارتباط تنگاتنگ فعالی با آزادی تشکل‌ها و ارتباطات نیز دارد. یعنی حق تشکیل و پیوستن به احزاب سیاسی، انجمن‌ها، مجامع و اتحادیه‌های صنفی

آزادی بیان هم‌چنین با آزادی تجمعات و حق شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز یا گردهمایی در فضاهای عمومی پیوند خورده است.[۲]

در مقدمه‌ی اعلامیه جهانی حقوق بشر، جهانی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و بدون ترس باشند، به‌عنوان بالاترین آرمان بشری اعلام شده است. منظور از بیان به معنای عام آن است که شامل بیان‌های زبانی و غیر زبانی مانند تصویری، اشاره‌ای، نوشتاری و غیرنوشتاری است.[۳]

تعریف آزادی بیان

آزادی بیان

تا کنون تعاریف گوناگونی از آزادی بیان ارائه شده است. به‌طور کلی آزادی بیان یعنی حق قانونی افراد برای بیان عقاید و نظرات خود و جست‌وجوی آزادانه اطلاعات و نظرات گوناگون بدون ترس از سانسور یا برخورد قانونی است. مطابق اسناد قانونی مهم بین‌المللی، آزادی بیان عبارت است از حق جست‌وجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار و ایده‌ها از هر نوعی و با هر وسیله‌ای است.[۱]

آزادی بیان تنها به کلام و سخن محدود نمی‌شود؛ بلکه شامل ابعاد دیگری مانند حق دسترسی به اطلاعات و تکنولوژی‌های جدید اطلاع‌رسانی مثل اینترنت، حق آزادی بیان در قالب آثار هنری و ادبی، حق مطبوعات و تبلیغات تجاری و... نیز می‌شود.[۴]

اجزاء حق آزادی بیان

آزادی بیان یک مفهوم کلی است از آزادی‌های کوچکتر دیگر تشکیل شده است. به عقیده‌ی کارشناسان حقوق ارتباطات، اجزاء حق آزادی بیان می‌تواند معیار سنجش یک جامعه آزاد باشد که آیا در آن جامعه آزادی بیان وجود دارد یا نه؛ اجزاء یا عناصر تشکیل‌دهنده آزادی بیان عبارتند از:

  • آزادی تشکیل عقاید و افکار
  • آزادی ابراز عقاید و افکار
  • آزادی انتقال افکار به دیگران
  • آزادی تعیین مفاد بیان
  • آزادی تعیین مخاطب
  • آزادی انتخاب وسیله بیان
  • آزادی دریافت بیان
  • آزادی جست‌وجوی اطلاعات[۱]

اهمیت آزادی بیان

آزادی بیان

آزادی بیان به دلایل بسیار فراوانی مهم است. بزرگ‌ترین دلیل وجود حق آزادی بیان این است که دموکراسی بر هر چیز دیگری ارجحیت و اولویت دارد. بدون صحبت و گفتگوی آزادانه، سایر آزادی‌ها نیز محدود می‌شوند. واضح است که همه‌ی انسان‌ها اشتباه می‌کنند و در مسیر زندگی یاد می‌گیرند که اشتباهات خود را اصلاح یا جبران کنند. انسان‌ها برای غنی‌ترکردن باورها و نظرات خود نیاز دارند که به نظرات و استدلال‌های مخالف و متناقض با هم، گوش بدهند. مباحث انتقادی یک بخش اساسی از تجربه یادگیری انسان‌ها هستند. چنین مباحثی بدون آزادی مردم برای بیان نظرات و عقاید مخالف خود اصلا به وجود نخواهند آمد. نتیجه این‌که اختلاف‌نظرها می‌توانند سازنده باشند. بیان آزاد اجازه می‌دهد تا ایده‌ها به چالش کشیده شوند، تغییر کنند و بهتر درک شوند. بسیاری از فکرها و ایده‌های تاریخ‌ساز در زمان خود با مخالفت‌های بسیاری مواجه شده‌اند. دانشمندان و متفکران بسیاری در زمانه‌ی خود درک نشدند، اما امروزه آن‌ها را ارزشمند و تحول‌آفرین می‌دانند.[۱]

یکی از شاخص‌های مناسب برای تشخیص رویکرد کلی دولت‌ها با دیدگاه‌های مخالف و منتقدین، پایبندی به حقوق بشر به‌ویژه آزادی بیان است.[۲]

محدودیت‌های آزادی بیان

محدودیت آزادی بیان

آزادی بیان شامل هر نوعی از عقیده و باور می‌شود، حتی آن عقایدی که ممکن است توهین‌آمیز باشند. قوانین بین‌المللی از آزادی بیان حمایت می‌کنند، اما براساس همین قوانین، در شرایط ویژه‌ای می‌توان آزادی بیان را به دلایل موجه محدود کرد؛ به‌عنوان مثال وقتی که آزادی بیان حقوق دیگران را پایمال می‌کند یا نفرت‌پراکنی را ترویج داده و تبلیغ و ترغیب به تبعیض یا خشونت می‌کند. با این وجود ایجاد هر نوع محدودیتی در آزادی بیان باید کاملاً برپایه‌ی قانون باشد و با هدف صیانت و حفاظت از منافع عمومی یا حقوق دیگران صورت گیرد. علاوه بر این، محدودیت‌های گذاشته شده برای تامین این اهداف باید به طور مشخص و روشن، الزامی و ضرورت داشته باشند.

دست‌آویز نقض آزادی بیان

آزادی بیان بدون ترس و بدون مداخلات غیرقانونی، یکی از شروط کلیدی زندگی در یک جامعه‌ی‌ آزاد و عادلانه است، جامعه‌ای که در آن مردم به عدالت دسترسی داشته و از حقوق بشر برخوردار باشند. در قانون اساسی‌ تقریبا تمام کشورها به اصل آزادی بیان اشاره شده است، با این وجود دولت‌های مختلف در جهان هم‌چنان افراد را به خاطر بیان صریح افکارشان به زندان می‌اندازند. حکومت‌های زیادی هستند که از قدرت‌شان سوء‌استفاده می‌کنند تا صدا‌ی صلح‌آمیز معترضان را خاموش ‌کنند و آزادی بیان را با وضع قوانین گوناگون جرم‌انگاری می‌کنند. این نقض حق آزادی بیان اغلب به نام تامین امنیت ملی یا دفاع از دین و یا مقابله با تروریسم انجام می‌شود.

خواسته‌های عفو بین‌الملل

سازمان عفو بین‌الملل برای تضمین حق آزادی بیان خواسته‌های این سازمان را به شرح زیر منتشر کرده است:

زندانیان عقیدتی در سراسر جهان فوراً و بدون قید و شرط آزاد شوند.

تمام مواد قانونی که افراد را به خاطر اعتراض‌های مسالمت‌آمیز و صراحت بیان مجرم تلقی می‌‌کنند، از کتاب‌های قانون حذف شوند.

قوانین موجود علیه سخنان نفرت‌پراکنانه و دیگر سخنان محرک تبعیض و خشونت، برای سرکوبِ اعتراضات و انتقادات مسالمت‌آمیز به کار گرفته نشوند.

مردم به اطلاعات دسترسی داشته باشند و میزان اطلاعاتی که دولت‌ها و شرکت‌ها بتوانند درباره افراد و نهادها جمع‌آوری کنند، محدود شود.[۲]

نقض آزادی بیان در ایران

نقض آزادی بیان در ایران
نقض آزادی بیان در ایران

در طول سال‌های پس از انقلاب ضدسلطنتی، آزادی بیان و مطبوعات و آزادی‌های فردی با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بوده است، اما چیزی که آشکار و روشن است این است که نظام جمهوری اسلامی اصلاً آزادی بیان را قبول ندارد و به راحتی آن را نادیده گرفته و برای مجازات آزاد اندیشان حکم قتل صادر می‌کند. اکنون نیز دستگیری و صدور احکام سنگین، زندان و اعدام برای کنشگران اجتماعی و سیاسی به جرم ابراز عقیده یا عمل بر عقیده خود هم‌چنان ادامه دارد.[۳]


در اصل ۲۳ قانون اساسی نیز آزادی عقیده را یکی از لوازم آزادی بیان عنوان کرده است. در این اصل آمده است:

«تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.»[۱]

این درحالی است که رژیم ایران نه‌تنها اعضای اقلیت‌ها دینی- چه آنان که به‌رسمیت می‌شناسد و چه آنانی که عقایدشان را به‌رسمیت نمی‌شناسد- اعدام کرده است، بلکه هزاران نفر از مسلمانانی که حتی عقایدشان با مذهب ۱۲ امامی مغایرت دارد نیز مورد مجازات اعدام قرار داده است.

برخی بر این باورند که نظام جمهوری اسلامی ایران، نمونه‌ای از یک حاکمیت دینی تئوکراسی محض نیست، بلکه گونه‌ای از نظام آپارتاید است که شاخه‌ای خاص از یک مذهب جنبه‌ی سیاسی بخشیده و از آن به‌عنوان ابزار و اهرمی برای سرکوب کسانی استفاده می‌کند که کورکورانه از حکومت پیروی نمی‌کنند.[۵]

رژیم ایران با زیر پا گذاشتن تمامی قوانین بیانیه حقوق بشر در حال حاضر بیشتر از پیش اقدام به بستن و اجازه ندادن و از بین بردن امکانات شبکه‌های اجتماعی و مجازی مانند اینترنت و جلوگیری استفاده از ماهواره، تلویزیون و رادیوهای آزادی‌خواه کرده است.[۶]

ریشه و اصل مشکل، در اساس نظام جمهوری اسلامی و در مناسبات و موقعیت متزلزل حاکمیت است که در قانون اساسی آن گنجانده شده و بیان انسانی را با دو مفهوم محدود می‌سازد. یکی موازین اسلامی است و دیگری اساس جمهوری اسلامی و این دو مفهوم، در ارتباط با اصل ولایت فقیه مطرح می‌شوند. ولایت فقیه مشروعیتش آسمانی است و هیچ‌کس حق ندارد صحبتی خلاف او بکند و همه باید از او اطاعت و فرمانبرداری کنند.[۷]

نقض مکرر آزادی بیان نه به‌دلیل بافت اجتماعی و تعصبات مذهبی و یا خواست عمومی، بلکه به دلیل ماهیت خود حکومت جمهوری اسلامی اتفاق می‌افتد.[۸]

نقض آزادی مطبوعات

در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران به آزادی بیان و مطبوعات اشاره شده است. مثلاً در اصل ۲۴ قانون اساسی آمده است:

«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.»[۱]

وارد کردن مفهوم کلی و مبهمی مانند مخل به مبانی اسلام بودن، موضوعی است که هر اظهار نظر و بیانی را شامل شود.[۸]

آزادی بیان5.JPG

در قانون مطبوعات ایران، حق مطبوعات و حدود مطبوعات گنجانده شده است. در قسمت حقوق مطبوعات، قانون به خبرنگاران حق وارد شدن در مسائل مختلف زندگی را می‌دهد، اما در قسمت حدود که نبایدها را به خبرنگاران گوش‌زد می‌کند، خط قرمزها آنقدر پهن و مبهم هستند که حقوق مطبوعات را که در قانون آمده تحت شعاع خود قرار می‌دهند. به‌عنوان مثال، در ماده ۶ به خبرنگاران حق انتقاد از مسئولان سیاسی را می‌دهد، اما در چند خط بعد، توسط محدودیت‌های خود این قانون دوباره منتفی می‌شود. در ایران سرکوب خبرنگاران هم قانون و هم قانونی است. از یک طرف امکان بیان نظرات و اخبار را به خبرنگاران می‌دهد، اما از طرف دیگر به‌طور رسمی به ارگان‌های سرکوبگر مانند پلیس و نیروهای امنیتی اجازه‌ی سرکوب آن‌ها را می‌دهد. نظام جمهوری اسلامی در رتبه‌بندی آزادی بیان و مطبوعات، با تعقیب و دستگیری روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در مقام ۱۷۵ قرار گرفته است، یعنی چهارمین کشور از پایین جدول است.[۷]

گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر

براساس گزارش خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل، در ایران عدم یک نظام قضایی مستقل به‌ویژه دادگاه‌ها انقلاب، وضعیت وخیمی برای مردم ایران ایجاد کرده است. بازداشت‌ها خودسرانه هم‌چنان ادامه دارد و افراد به‌واسطه اعمالی که بخشی از حقوقشان است، مورد پیگرد قضایی قرار می‌گیرند. خانم عاصمه جهانگیر نسبت به تبعیض گسترده علیه زنان و اقلیت‌های مذهبی و قومی، شکنجه، سرکوب فعالان و کنشگران حقوق بشر، روزنامه‌‍نگاران، فعالان دانشجویی، سندیکایی و هنرمندان، و هم‌چنین آمار بالای اعدام توسط نظام جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار داده است. شایان ذکر است که رژٰیم ایران به عاصمه جهانگیر و احمد شهید گزارشگر پیشین سازمان ملل اجازه ورود نداده است.[۹]

گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر

سازمان دیدبان حقوق بشر نیز در گزارش سالانه خود اعلام کرد که رژیم ایران در عرصه‌ی سرکوب و نقض آزادی بیان، برابری زن و مرد، آزادی‌های مذهبی و محاکمات عادلانه عملکرد غم‌انگیزی داشته است. این سازمان تاکید کرده است که عوامل سرکوبگر در نیروهای امنیتی، دستگاه قضایی و نهادهای غیرانتخابی مانند شورای نگهبان کنترل شدید خود را بر فضای سیاسی جامعه و هم‌چنین سرکوب حقوق بشر را تشدید کرده‌اند. براساس گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر، دستگاه‌های اطلاعاتی و نیروهای امنیتی ده‌ها تن از روزنامه‌نگاران، فعالان سرشناس و برجسته‌ی کارگری و فعالان رسانه‌های اجتماعی را احضار و تهدید و یا دستگیر کرده‌اند.[۱۰]

گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز

بر اساس گزارش جدید سالانه سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۱۴۰۲، کشور ایران از لحاظ آزادی بیان در بین ۱۸۰ کشور جهان در رتبه‌ی ۱۷۷ قرار دارد. این گزارش ضمن اشاره به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، و بازداشت ۲۵ روزنامه‌نگار در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه نوشته است:

«ایران از زمان آغاز موج عظیم اعتراضات در واکنش به مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، موقعیت خود را به عنوان یکی از سرکوبگرترین کشورهای جهان از نظر آزادی مطبوعات تقویت کرده است. ایران هم اکنون یکی از بزرگترین زندان‌ها برای روزنامه‌نگاران در جهان است.»[۱۱]

منابع: