الی ویزل

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۲ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
الی ویزل
الی ویزل
نام اصلیالی ویزل
متولد۳۰ سپتامبر ۱۹۲۸
رومانی
درگذشت۲ ژوییه ۲۰۱۶
نیویورک
تابعیتآمریکا
جوایز برجستهبرنده جایزه صلح نوبل
دینیهودی

الی ویزل (زاده ۳۰ سپتامبر ۱۹۲۸ رومانی- درگذشته ۲ ژوییه ۲۰۱۶ نیویورک)(Elie Wiesel) معلم، فعال سیاسی، برنده جایزه نوبل ،یکی از شاهدان هولوکاست و از بازماندگان اردوگاه‌های مرگ نازی، نویسنده کتاب «شب» شامل مجموعه خاطرات او در این اردوگاه‌ها است.[۱]

الی ویزل در ۳۰ سپتامبر ۱۹۲۸ در شهر سیگت رومانی بدنیا آمد. پیش از آنکه خانواده اش در جنگ جهانی دوم به اردوگاه‌های مرگ نازی برده شوند مطالعات مذهب یهود را شروع کرد و از این مذهب پیروی می‌کرد. ویزل در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه آشویتز تبعید شد؛ در این اردوگاه، مادر، پدر و خواهر کوچکش را از دست داد. او از اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها جان سالم به در برد، و بعد از آن خاطراتش از این اردوگاه را در کتابی بنام«شب» جمع‌آوری کرد. این کتاب در صحنه بین‌المللی مورد تحسین قرار گرفت.[۲]

او همچنین کتابهای دیگری را نیز منتشر کرد و به یک فعال سیاسی، سخنور و معلم تبدیل شد و در برابر ظلم و بی عدالتی در سراسر جهان سخنرانی می‌کرد. او همچنین از جمله کمک‌کنندگان به مخالفان ایرانی در کمپ اشرف بود.[۳] ویزل در دوم ژوئیه سال ۲۰۱۶ در سن ۸۷ سالگی در آمریکا درگذشت.[۴]

دوران جوانی

الی ویزل در اردوگاه بوخن‌والد

 الی ویزل در سال ۱۹۲۸ در یک خانواده فقیر یهودی در سیگت رومانی بدنیا آمد.خانواده او علاوه بر الی شامل سه دختر دیگر نیز می‌شد. با آغاز جنگ جهانی دوم شهرک زادگاه ویزل ضمیمه مجارستان شد و در سال ۱۹۴۴ یهودیان کشورهای تحت اشغال آلمان نازی و متحدانش در اردوگاه دسته‌جمعی «بیرکناو» متمرکز شدند ، ویزل شانزده ساله و خانواده‌اش جزو آنها بودند. در آن اردوگاه مرگ، الی ویزل مادر و یکی از خواهران خود را از دست داد. سپس به همراه پدرش به اردوگاه آشویتس، بزرگترین اردوگاه یهودیان در خاک لهستان، فرستاده شد.در سال ۱۹۴۵ با نزدیک شدن ارتش سرخ شوروی، نازی‌ها با عجله یهودیان را از آشویتس به اردوگاه دیگری در خاک آلمان منتقل کردند. ویزل و پدرش به اردوگاه بوخن‌والد در آلمان شرقی فرستاده شدند و ویزل در آن‌جا پدرش را نیز از دست داد.[۵]در اردوگاه بوخن‌والد شماره‌ای روی دست او خالکوبی شد، این شماره گویای شکنجه‌ای است که از هولوکاست تا آخر عمر به یادگار برای او مانده بود.[۶]

نجات از هولوکاست

فعالیت‌ها

نویسندگی

حمایت از مقاومت ایران

منابع و پانویس