خدانور لجعی

خدانور لجه‌ای، (لجعی) (زاده‌ی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان) از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچ‌های اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیه‌نشین و از محرومین و فاقد اوراق هویتی بود که با کارگری زندگی خانواده‌اش را اداره می‌کرد. خدانور بسیار مردم‌دار و خوش‌اخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را می‌شناختند بسیار دوستش داشتند. از طرفی خدانور با ستم و اوباش‌گری بسیجی‌ها مخالف بود و در درگیری با یکی از همین بسیجی‌ها او را کتک مفصلی زده بود. پس از این ماجرا، نیروی انتظامی با دریافت ۳۰ میلیون تومان از خانواده همان بسیجی، در تیر ماه ۱۴۰۱ خدانور را دستگیر کرد، دست او را به میله پرچم بست و مانند آدمکشان اجاره‌ای برای اثبات کارشان عکس او را گرفته و به خانواده بسیجی دادند. آنها هم عکس را در فضای مجازی پخش کردند.[۱]

خدانور لجه‌ای
خدانور لجعه‌ای.JPG
زادروز۱۰ مهر ۱۳۷۴
بلوچستان
درگذشت۱۰ مهر ۱۴۰۱
زاهدان
علت مرگضربات باتوم نیروهای امنیتی
آرامگاهمحله شیرآباد زاهدان
ملیتایرانی
سنگ مزار خدانور لجه‌ای
خدانور لجه‌ای در حالی که با دستان بسته به میله برای آزارش لیوان آب را در نزدیکی او قرار داده‌اند.
خدانور لجه‌ای.JPG
خدانور لجه‌ای.JPG

پیشینه زندگی خدانور

خدانور فرزند عیسی از حاشیه‌نشینان محروم زاهدان بدلیل اینکه پدرش نیز اوراق هویتی نداشت خودش هم فاقد اوراق هویتی بود. او ۲ خواهر و یک برادر دارد که برادرش نیز کارگر و دچار بیماری آسم است. خدانور در پیچ اینستاگرامی‌اش که دنبال‌کنندگان بسیاری داشت کلیپ‌هایی از خود به اشتراک می‌گذاشت که با استقبال مردم مواجه می‌شد، به همین خاطر می‌شد او را یک اینفلوئنسر نامید. خدانور بار ستم مضاعفی را بدلیل بلوچ بودن، پیرو مذهب اهل سنت بودن، فقیر و حاشیه‌نشین بودن و نداشتن مدارک هویتی بر دوش خود حمل می‌کرد. پس از قتل مظلومانه مهسا امینی دختر کرد اهل سقز شهرهای مختلف ایران به خروش آمدند و در اعتراض به این ستم‌کاری‌ها مظاهر حکومتی جمهوری اسلامی و نمادهای آن را نابود کردند. در بلوچستان اما پاسخ ماموران امنیتی رگبار آتش سلاح‌های جنگی بود که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت و این روز، جمعه خونین زاهدان نام گرفت. فردای جمعه‌ی خونین خدانور پس از درگیری با ماموران مورد تعقیب و تیراندازی آنها قرار گرفت و تیری به کلیه و نزدیکی نخاع او اصابت کرد.[۲]


یکی از اقوامش می‌گوید:

«خدانور (چند ماه قبل) با فرزند یک بسیجی درگیر شده بود. این خانواده به دلیل ارتباط با نظام توانستند حکم جلب او را بگیرند. او را توسط ماموران انتظامی آزار بدهند و بعد تصویر دست بسته او را خودشان منتشر کنند تا او را تحقیر کنند خدانور دعوای کوچکی با پسر یه فرمانده بسیجی کرده بود. شخصی که یه خبرچین بزرگه یعنی کسی که قوم و دینش را فروخته به نظام، از خدانور شاکی بود وقتی گیرش انداختن نزدیک به ۳۰ میلیون به مامورای آگاهی داده بود که بزنند، عکسشم بگیرند بعد ما نزدیک به صد میلیون به مامورا دادیم که از کتک زدن کم کنند و بفرستنش پیش قاضی تا برود زندان، بعد یه ماه بالاخره آزادش کردیم. خدا نور را از ساعت دو شب تا هفت صبح بسته بودند به میله پرچم و کتک زدند. خدانور آب خواسته بود و مامور یک لیوان آب آورده بود و با فاصله گذاشته بود تا او آب را ببیند ولی نتواند بردارد. یک روز پس از جمعه خونین که نمازگزاران را کشتند خدانور با ماموران درگیر شده بود. خدانور را با تیر زده بودند. مردم او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند. تیر نزدیک نخاع خورده بود، او در بیمارستان زنده بود، تمام ترس ما از فلج شدن او بود چون که پاش بی حس بود. دکترا میگفتن نیازی نیست عمل بشه بزار تیر بمونه تو پاش زود خوب میشه. بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان زیر شاخه سپاه است. روز آخر شهید شدنش به یه پرستار گیر داده بود که تو سوزنم زدی من اینقدر گیج و منگم. در پایان مصاحبه می گوید: به او رسیدگی نکردند تا مرد و دست ما به جایی بند نبود».[۳]


خواهر خدانور لجه‌ای که پس از شنیدن خبر شهادت برادرش دچار سکته قلبی شده بود، روز پنجشنبه ۳ آذر ۱۴۰۱ پس از چند روز بستری شدن و وخامت حالش درگذشت.

همچنین حال مادر خدانور نیز در غم فرزند چندان مناسب نیست.

مراسم خاکسپاری

مادر خدانور لجه‌ای:

 
تصویری کارشده از مادر خدانور لجه‌ای

"هیچکس همچین پسری نداشت،درمان این درد فقط اینه که قبرم کنار قبر پسرم باشه".

 
خدانور لجه‌ای و فرزندش


روز ۱۸ آبان در چهلم شهدای زاهدان مردم در تظاهرات خود، شعار می‌دادند: «بدست چند تا مزدور کشته شده خدانور» [۴]

منابع