سارو قهرمانی

سارو قهرمانی (۹ خرداد ۱۳۷۲–۲۲ دی ۱۳۹۶) از جوانان سنندج که در جریان قیام سراسری مردم ایران در ۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۶ ناپدید و ۱۱ روز بعد در ۲۲ دی ۱۳۹۶ خبر درگذشت وی توسط اداره اطلاعات سنندج به خانواده‌اش داده شد. یکروز بعد پیکر او که آثار ضرب و جرح برروی آن دیده می‌شد با حضور تنها پدر و مادرش به خاک سپرده شد. سارو قهرمانی پیش از این نیز یکسال و نیم را بعنوان زندانی سیاسی در زندان سپری کرده بود.

سارو قهرمانی
سارو قهرمانی.jpg
زادروزنهم خرداد ۱۳۷۲
سنندج
درگذشتجمعه ۲۲ دی ۱۳۹۶ در سن ۲۴ سالگی
علت مرگدر بازداشتگاه - نامشخص
آرامگاهقطعه ۳ بهشت محمدی سنندج
ملیتایرانی
شناخته‌شده برایزندانی سیاسی

دستگیری

یکی از اقوام سارو قهرمانی در رد ادعای خبر درگیری سارو قهرمانی با نیروهای امنیتی می‌گوید: «فرماندار سنندج صحبت از تهدید فرد یا افرادی با اسلحه، توسط سارو می‌کند. این اتفاق، مربوط به ۴ دی می‌شود. سارو تا غروب ۱۳ دی آزاد بود و همه او را دیده‌اند. اگر کسی شکایتی علیه او مطرح کرده بود، بدون شک در روزهای بعد مأمورین انتظامی برای جلب او یا حداقل احضارش می‌بایستی به محل زندگی سارو مراجعه می‌کردند، ولی اتفاقی نیفتاد و هرگز مأموری به خانه پدر سارو تا آن روز مراجعه نکرده بود».[۱]

فرماندار سنندج سپس از درگیری مسلحانه در نزدیکی ترمینال سنندج نام می‌برد، که به گفتهٔ وی، سارو در جریان آن کشته شد.

این خویشاوند سارو درباره این اظهار نظر دیگر فرماندار می‌گوید:

«چگونه است که در نقطه مرزی صفر در نزدیکی پیرانشهر یک درگیری مسلحانه صورت می‌گیرد و تمام ایران باخبر می‌شود و در تمام رسانه‌های داخل و خارج انعکاس پیدا می‌کند، ولی از یک درگیری مسلحانه در قلب شهر سنندج، آن هم در نزدیکی ترمینال این شهر، کسی با خبر نمی‌شود تا زمانی که روزها بعد فرماندار در مورد آن صحبت کند؟!»[۱] «آقای فرماندار حتی اشاره نمی‌کند که این درگیری با چه کسی بوده‌است، با نیروهای انتظامی؟ با مأمورین اطلاعات؟ با پاسداران یا با پیشمرگه‌های مسلمان؟! در گذشته همیشه صحبت از هر دو طرف درگیری کرده‌اند. مشخص است که این سناریو را بعد از قتل سارو زیر شکنجه برای توجیه نوشته‌اند».[۱]

همچنین یکی دیگر از نزدیکان آقای قهرمانی، در کانال تلگرامی خود بیانیه فرماندار سنندج را «مخدوش» و «غیرقابل باور» خوانده‌است.[۲]

او گفته‌است برخلاف اظهارات فرماندار سنندج که سارو از روز چهارم دی تحت تعقیب بوده‌است، «این شهروند سنندجی تا روز سیزدهم دی به خانه‌اش تردد داشته و شب‌ها در خانه می‌خوابیده و بستگان و نزدیکانش او را تا روز سیزدهم به دفعات دیده‌اند».[۲]

زندان

درگذشت

روز شنبه بیست و سوم دی ماه، یکی از اعضای «کمیته پی گیری بازداشت‌های ۹۶» در توییتی نوشته‌است: «پیکر سارو قهرمانی، شهروند بازداشت شده سنندجی بعد از ۱۱ روز، صبح امروز توسط نیروهای امنیتی به پدر و مادر وی تحویل شد. پدر و مادر این شهید توسط آمبولانس حامل پیکر سارو قهرمانی به «بهشت محمدیه» سنندج اعزام و بدون حضور دیگر اعضای خانواده، به خاک سپرده شده‌است.»[۳]

یکی از بستگان سارو قهرمانی گفته‌است: «مادر سارو از دیروز بارها فریاد زده که بدن فرزندش کبود بوده‌است، مأموران امنیتی اجازه برگزاری مراسم فاتحه‌خوانی در مسجد را نداده‌اند و بستگان آن‌ها برای تسلیت و خواندن فاتحه به خانه آن‌ها می‌آیند.»

به گفته او، مأموران امنیتی در خانه آن‌ها رفت و آمد دارند و رفتار و مکالمات بستگان را کنترل می‌کنند. پیش تر هم یکی از بستگان سارو قهرمانی گفته بود که خانواده او برای مصاحبه با رسانه‌ها تهدید شده‌اند.[۳]

خاکسپاری

روز ۲۳ دی‌ماه نیروهای اطلاعاتی طی تماس با خانوادهٔ سارو قهرمانی، از آن‌ها خواسته‌اند که جسد فرزند خود را تحویل بگیرند. نیروهای اطلاعاتی، خانوادهٔ قهرمانی را تحت فشار گذاشته و آن‌ها را تهدید کرده‌اند که نباید هیچ گونه مراسم تدفین یا عزایی برای سارو برگزار کنند.[۴] پدر و مادر سارو توسط آمبولانس حامل پیکر سارو قهرمانی به بهشت محمدیه سنندج اعزام و بدون حضور دیگر اعضای خانواده وی را به خاک سپرده‌اند.[۲][۵]هنگام خاکسپاری پیکر سارو قهرمانی، نیرهای اطلاعاتی مانع از حضور اقوام و خویشان نزدیک او بر سر خاک شدند و تنها پدر و مادر او در این مراسم حضور داشتند. زمان تحویل پیکر سارو، آثار کبودی‌های متعددی ناشی از شکنجه جسمی بر روی بدن او مشاهده شده‌است.[۴][۶]

مصاحبه و اعتراف گیری از خانواده

نیروهای اطلاعاتی محمد قهرمانی پدر سارو قهرمانی را دو بار احضار کردند و از او یک ویدیوی تلویزیونی ضبط کردند، در این ویدیو که از تلویزیون دولتی نیز پخش شد، پدر سارو اعتراف می‌کند که فرزندش در گروه‌های مسلح عضویت داشته‌است[۷] اما یکی از نزدیکان خانواده آقای قهرمانی گفت ویدیو و مصاحبه پدر سارو قهرمانی در اداره اطلاعات سنندج با تهدید و فشار ضبط و منتشر شده‌است. وی گفت: «بعد از این که پدر سارو از اداره اطلاعات برگشت جواب تلفن هیچ‌کس را نداد، اول گفت با رسانه‌های خارجی صحبت نمی‌کنم و بعد گفت کلا با هیچ‌کس صحبت نمی‌کنم و شماره تلفن ما را به کسی ندهید.»[۷]

جستارهای و ابسته

منابع