سردار اسعد بختیاری

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۹ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۳۳ توسط اکباتان90 (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سردار اسعد بختیاری
سردار اسعد بختیاری.jpg
اطلاعات کلی
نامعلی‌قلی‌خان
نام کاملعلی‌قلی‌خان بختیاری
منصبرئیس ایل بختیاری و از فرماندهان فاتحان تهران در جریان مشروطه
لقبسردار اسعد بختیاری
ملیتایرانی
شناخته شدهاز فرماندهان فاتحان تهران در جریان مشروطه
نام پدرحسینقلی خان ایلخانی
نام مادربی‌بی مهری جان
همسرانبی‌بی مهرجان
فرزندانجعفر قلی خان امیر بهادر
برادراننجف‌قلی‌خان صمصام‌السلطنه، اسفندیارخان

سردار اسعد بختیاری با نام اصلی علی‌قلی‌خان بختیاری (زاده ۱۲۳۶ خورشیدی، جونقان چهارمحال و بختیاری - درگذشته ۱ آبان ۱۲۹۶، تهران) از رؤسای روشنفکر و تحصیل‌کرده بختیاری و فرمانده فاتحین تهران در جریان انقلاب مشروطه در ایران بود.[۱]

خواهرش بی‌بی مریم بختیاری از زنان مبارز دوران مشروطه و مشوق اصلی او برای فتح تهران بود.[۲]

زندگی‌نامه سردار اسعد بختیاری

سردار اسعد بختیاری در یکی از با نفوذترین خانواده‌های ایل بزرگ بختیاری یعنی خاندان ایلخانی به دنیا آمد.

پدر سردار اسعد، حسین‌قلی خان ایلخانی از رجال متنفذ دوران قاجاریه و ایلخانی بزرگ بختیاری بود که توانست با متحد کردن طوایف مختلف بختیاری به قدرت و موقعیت بزرگی در آن روزگار دست یابد. وی به مدت ۳۰ سال حاکم بلا منازع ایل بختیاری بود.[۳]

مادر سردار اسعد بی‌بی مهری جان (نوه الیاس خان بختیاری و دختر نجف خان از طایفه خوانین دشتک بختیاری) بود.[۴]

علی‌قلی پس از آموختن زبان عربی به تحصیل علوم خارجی ازجمله زبان فرانسه پرداخت. پدرش، معلمی برای تعلیم وی استخدام نمود و در اندک مدتی علاوه بر زبان فارسی در زبان عربی از جمله صرف و نحو، منطق، بیان و امثله استاد گردید.[۳]

بنا بر اصول تربیت ایلی فنون رزم، اسب‌سواری و تیراندازی را در دامان طبیعت بختیاری فرا گرفت.[۵]

وی در سال ۱۲۵۵ خورشیدی با بی‌بی مهرجان ازدواج نمود. ونتیجهٔ این وصلت پسری بود که جعفرقلی نام گذاری گردید و بعدها سردار بهادر و پس از در گذشت علی‌قلی‌خان، به سردار اسعد سوم ملقب گشت.

اقامت سردار اسعد بختیاری در تهران

در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۲۶۱ ظل السلطان، ولیعهد ناصرالدین شاه که از قدرت ایلیاتی بختیاری‌ها واهمه داشت، حسین‌قلی خان و دو پسرش را برای شرکت در یک رژه نظامی دعوت نمود. پس از مراسم در چهل ستون از آن‌ها پذیرایی شد. در این پذیرایی، یک فنجان قهوه، آمیخته با زهر به حسین‌قلی خان داده شد.

سپس وی را روانه زندان ساختند. او پس از دو روز در زندان در گذشت و همچنین اسفندیار خان و علی‌قلی خان به دستور ظل‌السلطان به زندان افتادند. پس از یک سال زندان به دستور اتابک از زندان آزاد شد و به فرماندهی سواران بختیاری منصوب شد.[۳]

طبق روایت دیگری شاه برای جلوگیری از طغیان سران ایلخانی، علی‌قلی‌خان را به عنوان گروگان در تهران نگاه داشت.

در این دوران، وی با اوضاع سیاسی و اجتماعی تهران آشنا شد، رجال و افراد مؤثر را شناخته و با بعضی از مأموران سیاسی، از جمله چند تن از دیپلمات‌های انگلیسی آشنا شد و در سال ۱۲۷۲ خورشیدی از طرف شاه قاجار، به منصب، نشان و حمایل امیر تومانی نائل گردید.[۱]

سردار اسعد هنگام قتل ناصرالدین شاه در سال ۱۳۱۳ خورشیدی با درجه سرتیپی ریاست یکصد سوار بختیاری را داشت و جزء اداره امور دیوانی بود.[۵]

ایلخانی بختیاری

سردار اسعد، پس از قتل ناصرالدین شاه، مأمور نظم تهران شد و در زمان مظفرالدین شاه نیز، فرماندهً سواران بختیاری، با لقب سرتیپی باقی ماند. در سال ۱۲۷۵، هزار تومان مقرری، به پاس وفاداریش به دولت، برای او تعیین گردید. مدتی نیز به عنوان ایلخانی بختیاری، از جانب مظفرالدین شاه انتخاب شد.

اما در این سمت، با رقابت شدید برادرش نجف‌قلی‌خان صمصام‌السلطنه که از او بزرگتر بوده و طبق پیمان‌نامه‌های سران ایل، حق ایلخانی‌گری از آن او بود، مواجه شد و کنار گرفت. وی پس از عزل اتابک، دیگر به گارد سلطنتی مراجعه نکرد و بیشتر اوقات خود را، در بختیاری گذرانید.[۱]

مناصب سردار اسعد بختیاری

سردار اسعد بختیاری در جوانی

۱- در سال ۱۲۹۲ هجری قمری به رتبه سرهنگی نایل آمد.

۲- در سال ۱۲۹۸ هجری قمری رتبه سرتیپی به وی اعطا شد و عضو کشیک‌خانه سلطنتی گردید.

۳- در سال ۱۳۰۸ هجری قمری رئیس سواران بختیاری در تهران شد.

۴- در سال ۱۳۱۱ هجری قمری بعد از فوت برادرش اسفندیار خان به لقب سردار اسعد و نشان حمایل مفتخر گردید.

۵- در سال ۱۳۲۳ در دوران پادشاهی مظفر الدین شاه به سمت ایلخانی بختیاری منصوب شد اما بخاطر برادر بزرگترش از این سمت کناره گیری کرد.

۶- در سال ۱۳۲۷ هجری قمری بعد از فتح تهران به سمت وزیر داخله انتخاب گردید.

۷- در سال ۱۳۲۸ به عنوان وزیر جنگ منصوب گردید.

۸- در سال ۱۳۲۹ هجری قمری به نشان قدس که بزرگترین امتیاز دولت ایران بود، مفتخر گردید.

۹- در دوره دوم مجلس دوم شورای ملی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راه پیدا کرد.[۶]

سفر سردار اسعد بختیاری به اروپا

سردار اسعد بختیاری پس از سیاحت در کشورهای هندوستان ومصر به مکه رفت. سپس عازم پاریس شد. به مدت دو سال در پایتخت‌ها و شهرهای مهم اروپا زندگی کرد. شاید نخستین جرقه‌های فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی وی در این دوران زده شد. در این مدت با فرهنگ وتمدن اروپایی آشنایی بیشتری پیدا کرد و در دانشگاه سوربن در رشته کارشناسی علوم سیاسی فارغ‌التحصیل گردید.

در هنگام اقامت در پاریس به مطالعه وترجمه کتب فرانسه و انگلیسی پرداخت.[۳]

وی در محافل رسمی و پارلمان‌های کشورهای اروپایی حضور یافت و به عنوان یکی از رجال سیاسی اجتماعی شهرت یافت. بار دیگر در سال ۱۳۲۴ هجری قمری / ۱۹۰۶ میلادی به منظور معالجه چشم به اروپا سفر کرد و در همین سفر بود که با مشروطه خواهان آشنا شد و در محافل آنها راه یافت. مشروطه‌طلبان از وی برای پیروزی نهضت مشروطیت کمک خواستند. تلگراف علما نجف مبنی بر حمایت از مشروطه نیز عاملی گردید تا سردار اسعد که روحیه آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی داشت برای حمایت از مشروط راسخ‌تر گردد.[۵]

بازگشت سردار اسعد بختیاری از اروپا

استبداد محمدعلی شاهی باعث تأمل و تفکر بسیاری از رجال و روشنفکران شد و یکی از دلایل مراجعت سردار اسعد به ایران نیز همین امر بود. در این بین تشویق ایرانیانی که با او ارتباط داشتند برای مراجعت او به ایران بسیار مؤثر بود. مخبرالسلطنه هدایت که آن هنگام در اروپا بسر می‌برد می‌نویسد:

شاخص میان ایرانیان علیقلی خان سردار اسعد است که غالباً اشخاص مهمی با او مراوده دارند و او را به بازگشت به ایران ورهبری نهضت تشویق می‌کردند.

علاوه بر این تشویق‌ها فتح اصفهان توسط بختیاری‌ها نیز در ترغیب او بسیار مؤثر بود.[۷]

پس از این وقایع سردار اسعد تلگراف‌هایی به برادر خود صمصام السطنه می‌نماید و از وی می‌خواهد با متحد نمودن بختیاری و گردآوری سواران برای حمایت از مشروطه عازم فتح اصفهان و تهران شوند و خود نیز راهی ایران شد. او از راه هندوستان وارد خوزستان گردید و سپس به بختیاری عزیمت نمود.[۵]

فتح اصفهان

فتح اصفهان به درخواست علما و روحانیون اصفهان صورت گرفت. مشخص نیست که سردار اسعد در حین فتح اصفهان در اروپا بوده است یا این که در ایران بوده است و در این حادثه شرکت داشته است. سردار اسعد و بختیاری‌ها روابط نزدیکی با روحانی بزرگ اصفهان حاج آقا نوراله نجفی اصفهانی داشتند. دانشور علوی (از مشروطه خواهان) در کتاب تاریخ مشروطه ایران گفته‌است «[سردار اسعد] با حاج آقا نوراله و دیگر آزادی خواهان عضو کمیته برای جلسه ای تشکیل داد و تصمیم تصرف اصفهان به وسیله بختیاری‌ها در همین نشست گرفته شده بود».

بهرحال صمصام السلطه برادر سردار اسعد و ابراهیم خان ضرغام السطنه پسرعموی سردار اسعد (از رجال نامدار مشروطه) به اتفاق سواران بختیاری اصفهان را فتح کردند.[۵]

قوم بختیاری در فتح تهران

فتح تهران

بعد از فتح اصفهان سردار اسعد، رهبری سپاه بختیاری را برای فتح تهران به عهده گرفت. در کتاب تاریخ ایران نوشته حسن پیرنیا در مورد فتح اصفهان و تهران به دست بختیاری‌ها آمده‌است «علیقلی خان سردار اسعد، از روسای روشنفکر این طایفه [بختیاری] که در فرنگستان بود به اصفهان آمد و به دستیاری صمصام السلطنه، اصفهان را از دست قوای دولتی گرفت و ملیّون از چند طرف به عزم فتح تهران و برانداختن شاه عازم پایتخت شدند. در جنگ مختصری که در قریه بادامک نزدیک کرج اتفاق افتاد، قوای قزاق و سیلاخوریِ حامیان شاه را شکست دادند و در صبح ۲۵ تیر ماه ۱۲۸۸ خورشیدی وارد تهران شدند.»

محمد علی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و حکومت مشروطه با خواست مردم اسقرار یافت. آن روز در تهران روز پر جوشی بود… سردار اسعد و سپهسالار به بهارستان را رفتند و مردم دسته دسته به آنجا می‌شتافتند.[۵]

هیئت مدیره مشروطه

پس از پیروزی مشروطه‌خواهان و پناه بردن محمدعلی شاه، به سفارت روس و به قدرت رسیدن احمدشاه، جمعی از سران مشروطه مجلس عالی را تشکیل دادند تا وضعیت کشور را مشخص سازند.

پس از چندی، این مجلس منحل شد و اداره امور انقلاب مشروطه به هیئت مدیره مشروطه اعطا شد که نام حسن تقی‌زاده، حسینخان نواب، محمدولی خان تنکابنی، جعفرقلی خان بختیاری (پسر سردار اسعد)، وثوق‌الدوله و حکیم‌الملک در میان هیئت مدیره به چشم می‌خورد. وظایف این هیئت، اداره حکومت و کشور تا برگزاری انتخابات بود.

از جمله کارهایی که این هیئت مدیره انجام داد، دستور محاکمه و قتل شیخ فضل‌الله نوری، مفاخرالملک و میرزا اسماعیلخان آجودان باشی بود.[۴]

درگذشت سردار اسعد بختیاری

سردار اسعد در سه چهار سال پایان عمر خانه‌نشین، فلج و از هر دو چشم نابینا بود. وی در سن ۶۳ سالگی در هفتم محرم ۱۳۳۶ هجری قمری در تهران درگذشت. پیکر وی در مراسمی خاص و با تشریفات و احترامات نظامی بر روی توپ در میان انبوه تشیع کنندگان با حضور علماء، رجال سیاسی، شاهزادگان، نمایندگان مجلس، سفرای دولت‌های خارجی و قشرها مختلف مردم از منزل تا مجلس شورای ملی در میدان بهارستان تشیع و از آنجا نیز به دروازه حرم حضرت عبدالعظیم تشیع و به اصفهان منتقل گردید. در شهر اصفهان نیز پس از تشیع با احترام و شکوهی خاص در قبرستان قدیمی و معروف پولاد اصفهان در تکیه میر بختیاری‌ها به خاک سپرده شد. روز تشیع جنازه سردار اسعد در اصفهان، عزای عمومی اعلام گردید و شهر به حالت تعطیل درآمد.[۶]

ویژگی‌های سردار اسعد بختیاری

درخصوص زندگی و مبارزات وی نظرات متفاوتی ابراز شده‌است و گویا اختلافاتی نیز بعد از فتح تهران با سایر رهبران مشروطه ازجمله ستارخان و باقرخان داشته است. اما همواره به عنوان یکی از چهره‌های اثرگذار تاریخ ایران مورد احترام بوده‌است.[۶]

سردار اسعد بختیاری فردی آزادی‌خواه، وطن‌پرست و بیگانه‌ستیز بود و در تاریخ و فرهنگ ایران زمین و بختیاری نقش ارزنده‌ای داشت و به عنوان انسانی فرهنگ‌دوست و روشنفکر خدمات شایانی را در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی به ثمر رساند. ادبا و بزرگان تاریخ معاصر ایران از جمله علامه قزوینی، علامه دهخدا، ملک‌الشعرا بهار، وحید دستجردی، دکتر مهدی ملکزاده (فرزند ملک المتکلمین) و… از شخصیت وی تجلیل کردند.

سردار اسعد از چهره‌های حامی فرهنگ و هنر ایران بود. برای اولین بار در بختیاری مدارس جدید را از جمله در مرکز استان چهارمحال بختیاری و جونقان تأسیس کرد و معلمینی را از تهران برای تدریس به منطقه اعزام داشت. وی علاقمند به نشر کتاب بود. آثاری را از زبان فرانسه ترجمه نمود و به دستور وی کتاب تاریخ بختیاری تنظیم گردید. بسیاری از جوانان بختیاری به تشویق و با همت وی برای تحصیل به خارج اعزام شدند. شخصیت آرام و عدالت‌جوی وی باعث گردید که در بختیاری به عنوان میانجی مورد قبول همه باشد و برای رفع اختلافات ایل پیشگام بود.[۵]

آثار و تالیفات سردار اسعد بختیاری

سردار اسعد به کتاب، تاریخ و فرهنگ بسیار علاقمند بود. وی به زبان فرانسه اشراف و تسلط کافی داشت و کتب بسیاری را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد. از جمله:

۱-دختر فرعون اثر الکساندر دوما ۱۳۲۷ هجری قمری

۲-عشق پاریس اثر الکساندر دوماند ۱۳۲۲ هجری قمری

۳-غاده الانگلیس (بولینا) از جراحی زیدان ۱۳۲۱ هجری قمری

۴-هانری سوم ۱۳۲۳ هجری قمری

۵-هرمس مصری ۱۳۲۴ هجری قمری

۶-تاریخ حمیدی (داستان تاریخی دربارهٔ سلطان حمید) نوشته پیریگارد ۱۳۲۷ هجری قمری

۷-وی همچنین دستور تألیف کتاب معروف «خلاصه دالعصار فی تاریه البختیار» یا «تاریخ بختیاری» را داد و زیر نظر ایشان کتاب مزبور به نگارش درآمد.

سردار اسعد همچنان مشوق ترجمه و نشر آثار بی‌شماری بود از جمله:

۱-پل و ورژنی اثر برنارد دوسن پیر ترجمه ابراهیم نشاط ۱۳۲۴ هجری قمری

۲-تاجگذاری شاه سلیمان صفوی اثر شاردن ترجمه علیرضا مترجم السلطنه ۱۳۳۱ هجری قمری

۳-تاریخ سرگذشت بزرگترین سلاطین هخامنشی ایران سیروس کبیر اثر گزنفون ترجمه ضیا الدین منشی ۱۳۳۳ هجری قمری

۴-دیل گابریل اثر اگوست ماکت ۱۳۲۴ هجری قمری

۵-روکامبول اثر بونسون دوترای ترجمه حبیب‌الله عین الملکی ۱۳۲۶ هجری قمری

۶-سرگذشت عشق بازی ناپسری کلنل فرامبر اثر پل دوکک ترجمه ۱۳۳۰ هجری قمری

۷-سفرنامه شرلی ترجمه اونس خان مساعد السلطنه ۱۳۳۰ هجری قمری

۸-شوالیه دار مانتل اثر الکساندر دوما ترجمه عبدالحسین میرزا ۱۳۲۲ هجری قمری

۱۰-کتاب آبی (گزارش‌های محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس دربارهٔ انقلاب مشروطه ایران) ترجمه میرزا سیدابوالقاسم خان

۱۱-و…[۶]

نظرات دیگران دربارهٔ سردار اسعد بختیاری

سردار اسعد در بین خوانین بختیاری امتیازات ویژه‌ای داشت. در تاریخ بختیاری که شرح اختلافات و درگیری‌های داخلی را نگاشته‌است به‌ندرت از او در دسته‌بندی‌های خانوادگی یاد شده‌است. سردار اسعد را می‌توان محور اتحاد در ایل بختیاری دانست.

در این باره سردار ظفر می‌نویسد: حاج‌علی‌قلی هیچ وقت مایل به جنگ نبود و صلح و برادری را بر هر چیزی مقدم می‌دانست.

وی در امور سیاسی نیز فردی توانا بود. او این امتیاز را با حضور در دستگاه دولتی از زمان ناصرالدین شاه کسب کرده بود. همچنین تحصیلات عالیه و ارتباط با رجال بزرگ جهان باعث گردیده بود که این سردار بزرگ و وطن‌پرست در امور مملکت موفق باشد. سردار اسعد در آثار رجال معاصر دارای سیمای روشنی است. عارف قزوینی او را دارای اخلاق حسنهٔ اسلامی و اعتقادات راسخ دینی دانسته‌است. وی در ادامه می‌افزاید: علاقه به علم و دانش و مطالعه کتب داخلی و خارجی، بخصوص مطالعه آثار مربوط به تاریخ وسیاست از ویژگی‌های اوست. من آن مرحوم را خوب می‌شناسم و در تمام مدت اقامت او در پاریس، هفته ایی دو، سه مرتبه او را می‌دیدم وغالباً صحبت ما از تاریخ بود. زیرا که او به تاریخ و سیاست بسیار علاقه‌مند بود.

ملک‌زاده می‌نویسد: حاج‌علی‌قلی خان سردار اسعد، که از خوانین روشنفکر بختیاری بود دبستانی برای فرزندان ایل تأسیس نمود و معلمینی برای تدریس در آن مدرسه استخدام کرد و تعدادی از دانش‌آموزان این مدرسه را برای تحصیلات عالیه به اروپا فرستاد.

دکتر ملک‌زاده که خود مورخ و از رجال سرشناس مشروطیت بوده در کتاب (انقلاب مشروطیت ایران) در خصوص شخصیت سردار اسعد چنین می‌نگارد: سردار اسعدبه اروپا مسافرت کرد و در پاریس ضمن تحصیل در یکی از دانشگاه‌های معتبر دنیا، دراین شهر که در آن زمان مهد تمدن، آزادی واندیشه‌های تازه و نوین بود، اقامت گزید. در اندک مدتی جذب افکار مترقی و آزادی خواهانه اطرافیان خود شد. چرا که از تجربه تلخی که در دوران استبدادی به خاطر داشت ازصمیم قلب آرزو می‌کرد که روزی ایران از یوغ استبداد رها شده و بتواند به یک آزادی واقعی و عدالت اجتماعی دست یابد.

کسروی، او را مردی دانش‌دوست و آگاه‌دل نامیده‌است. یحیی دولت‌آبادی نام او را در ضمن نفرات اولین مجلسی که از افراد علم‌دوست تشکیل شده بود. می‌آورد.[۳]

قلعه سردار اسعد بختیاری

پروفسور گارثویت نیز در همین زمینه می‌نویسد: «بختیاری‌ها در خلال سال‌های ۱۹۱۱ – ۱۹۰۵ میلادی در یک مسیر مهم و پر تشنج گام نهادند و رهبری جنبش مشروطیت ایران را به عهده گرفتند». او در جای دیگر ضمن اشاره به ویژگی‌های برجسته شخصیت سردار اسعد می‌گوید: «پر واضح است سردار اسعد می‌توانست که نقش والا و برجسته ای در جنبش مشروطیت ایفا کند.» سردار اسعد در کابینه اول مشروطه وزیر داخله بود و در آن شرایط بحرانی به شایستگی کشور را اداره کرد. همچنین در کابینه‌های بعدی برادرش صمصام السلطنه با رای مجلس شورای ملی رئیس الوزرا (نخست وزیر) حکومت مشروطه گردید.

بختیاری‌ها در جنگ‌های پس از استقرار مشروطه نیز برای دفاع از حکومت مشروطه رشادت‌های فراوانی نشان دادند. مجلس شورای ملی دوران مشروطه به پاس خدمات سردار اسعد به کشور از او تجلیل و لوح سپاس ویژه ای به وی اهدا کردند. اما بعدها به دلیل بروز اختلافات فراوان میان مشروطه خواهان، ظهور چهره‌های جدید و دخالت‌های بیگانه، سردار اسعد و بختیاری‌ها به تدریج از حکومت مشروطه کنار زده شدند.[۵]

قلعه سردار اسعد بختیاری در جونقان

قلعه سردار اسعد

جونقان یا جونقون شهری در ۳۸ کیلومتری شهرکرد است که مقر سکونت خوانین بختیاری بود.

سردار اسعد در سال ۱۳۱۸ هجری قمری، قلعه یا کاخی در این محل برای سکونت خود ساخت که ۱۴ هزار متر مربع مساحت و نماهای بیرونی متفاوتی داشت.

ستونهای سنگی آن هر کدام چند قطعه در اشکال مختلف بنا شده به طوری که در قسمت بالا این ستونها چهارگوش است.

کاخ قلعه سردار اسعد بختیاری هم در فاصله ۴۲ کیلومتری شهرکرد و در مرکز شهر جونقان واقع شده و فاقد هر گونه کتیبه تاریخ دار است.

این قلعه توسط علی قلی خان سردار اسعد بختیاری در زمانی که وی زمامداری ایل بختیاری را به عهده داشت ساخته شده‌است.

بر این اساس قدمت آن به بیش از یکصد سال می‌رسد. مصالح به کار رفته در این بنای دو طبقه، خشت، با نمای آجر با ملات گچ و خاک است.[۸]

تخریب مجسمه سردار اسعد بختیاری در جمهوری اسلامی

مجسمه سردار اسعد بختیاری، در شهر جونقان (از توابع شهرستان فارسان در چهارمحال و بختیاری) تخریب شد.

تخریب مجسمه سردار اسعد در جمهوری اسلامی

رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی گزارش کردند که حمله‌کنندگان با پاشیدن نمک به صورت نگهبانان قلعه، وارد محوطه این اثر تاریخی شدند و با تیشه به جان مجسمه سردار مشروطه افتاده و پس از تخریب آن، از محل گریختند؛ بی‌آنکه نشانی از ایشان بر جای بماند!

این اتفاق که در فاصله کوتاهی از انتقاد یکی از مسئولان استان از ساخت مجسمه سردار اسعد و نامگذاری قلعه وی به نام موزه مشروطه رخ داد، موجب جریحه دار شدن جمعی از مردم منطقه شد.

در پی انتشار این خبر، فیلمی از چگونگی تخریب مجسمه سردار اسعد در فضایی منتشر شد که حکایت از حضور مأمور انتظامی در محل و انفعال وی داشت؛ اتفاقی عجیب که بر ابهامات تخریب این مجسمه افزود و ناشناس بودن عوامل تخریب را زیر سوال برد![۹]

یکی از معترضان گفت: «روز جمعه امام جمعه شهر جونقان سردار اسعد بختیاری را فردی ظالم معرفی می‌کند و خواستار برداشته شدن تندیس سردار از خانه مشروطه می‌شود. دو نفر از تندروها نیز با تبر و تیشه به کاخ حمله کرده و تندیس را تخریب کردند.»[۱۰]

بازماندگان سردار اسعد بختیاری

فداکاری‌هایی که ایل بختیاری برای اعاده مشروطیت انجام دادند و تحت فرماندهی سردار اسعد نتایج مهم و مؤثری را نیز به همراه داشت اما به علت نداشتن تجربه سیاسی و پختگی در امور اداری به رغم توان بالای نظامی استفاده نمایند.

پس از مرگ علی‌قلی خان فرزندش جعفر قلی خان امیر بهادر لقب اسعد را به ارث برد و مدتی در کرمان و خراسان حکومت داشت پس از کودتای ۱۲۹۹ به جمع دوستان سردار سپه پیوست و وزارت پست و سپس وزارت جنگ را نیز در سلطنت رضا شاه تجربه کرد ولی در نهایت به دستور رضاشاه پهلوی به قتل رسید.[۷]

جستارهای وابسته

منابع