فریدون ژورک

فریدون ژورک، با نام هنری مهدی ژورک زاده‌ی ۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۲۰ - تهران، نام فریدون را دایی او، احمد قدکچیان که یکی ازهنرپیشگان مطرح آن زمان بود برایش انتخاب کرد؛ ولی شناسنامه او با نام مهدی صادر شد. فریدون ژورک، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوین‌گر، فیلم‌بردار، صدابردار، صداگذار، ترانه‌سرا و بازیگر ایرانی است. وی همسر مرجان خواننده معروف ایران است. فریدن ژورک در دوران فعالیت هنری خود با بسیاری از چهره‌های سرشناس سینمای ایران مثل فردین و بهروز وثوقی و رضا بیک‌ایمانوردی هم‌کاری داشته‌است. فریدون ژورک، در سحرگاه سی‌ام اردیبهشت ماه۱۳۶۱، به دلیل هواداری و هم‌یاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، دستگیر و پس ازبازجویی‌های مکرر در شعبه هفت اوین، زندانی شد. فریدون ژورک در سال ۱۳۶۵، از زندان آزاد گردید. او و همسرش، خانم مرجان از مخالفان جمهوری اسلامی به شمار می‌روند و در جلسات شورای ملی مقاومت و تظاهرات‌ و فعالیت‌های مختلف سیاسی علیه جمهوری اسلامی شرکت می‌کنند.

فریدون ژورک
فریدون ژورک.jpg
زادروز۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۰
تهران
نام‌های دیگرمهدی ژورک
پیشهکارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، بازیگر
شناخته‌شده برایصنعت فیلم در ایران
جنبشهوادار سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران
شریک زندگیمرجان

دوران کودکی و نوجوانی

فریدون ژورک، درمحله عباسی، واقع درخیابان قزوین تهران، به دنیا آمد. او دوران ابتدائی را دردبستان‌های صائب ونظامی ودوران دبیرستان را تا مرحله نهایی، در دبیرستان‌های ابومسلم و ایران گذراند. فریدون ژورک تا ده سالگی تعطیلات تابستانی مدارس را در حجره فرش فروشی پدربزرگش، حاج ابولقاسم قدکچی واقع دربازارعباس آباد تهران منتهی به میدان اعدام وخیابان شوش با عنوان شاگرد، به فراگیری راه و رسم کاسبی گذراند، بعد ازمرگ پدربزرگ، دو سه سالی تعطیلات را درباغ گلستان تازه تأسیس که مرکزی تفریحی درغرب تهران آن زمان بود، با عنوان دستیار آپاراتچی، نمایش‌دهنده فیلم‌های سینمایی، مشغول به کارشد.

فعالیت‌های هنری

فریدون ژورک تابستان سال ۱۳۳۴، به توصیه مادرش، بانو خدیجه قدکچی، جهت کسب آموزش‌های فنی درامور سینمائی توسط دائی‌اش، به آقای محمود نوذری کارگردان، فیلمبردار و مدیر فنی استودیو کاروان فیلم معرفی می‌شود.

تابستان سال ۱۳۳۸، فریدون ژورک طی چهار سال (۱۳۳۸–۱۳۳۴) با ادامه تحصیل تا پایان بردن دوران دبیرستان علاوه براینکه در رشته بوکس باشگاه تاج واقع در بنای به‌جا مانده از نمایشگاه صنعتی چکسلواکی در پارک سنگلج تهران، به تمرین و خودسازی مشغول بود، آن‌چنان‌که تا مرحله کسب مقام سومی، در وزن اول بازی‌های بوکس انتخابی تیم ملی، برگ زیتون طلائی که درسالن محمدرضا شاه آن‌زمان، برگزار می‌شد، پیشرفت کرده‌بود، او هم‌زمان تعطیلات تابستانی مدارس را دراستودیو کاروان فیلم، زیرنظر استادش محمود نوذری به فراگیری صدابرداری و تدوین فیلم سپری کرد.

تابستان ۱۳۳۸. علاوه بر دستیاری تدوین، صداگذاری فیلم مرفین را نیز عهد‌‌ه‌دار شد و این اولین کار مستقل او در زمینه صداگذاری و تدوین نگاتیو فیلم هم است که برای اولین بار توانست از این بابت دست‌مزد قابل ملاحظه‌ای دریافت کند، فیلم مرفین توسط محمد علی جعفری، کارگردان، نویسنده و بازی‌گر تاتر و سینما تهیه شده‌بود که از فیلم‌های مطرح آن‌زمان بود.

سال ۱۳۳۹، با پایان فیلم‌برداری فیلم لاله آتشین، محمود نوذری کارگردان و نویسنده فیلم بر اثر سرطان خون چشم از جهان فروبست، دراین فیلم پوران شاپوری که در اوج شهرت و محبوبیت خود قرارداشت، نقش زن اول فیلم را عهده‌دار بود، فریدون ژورک که درصحنه‌های مربوط به فیلم‌برداری این فیلم، یکی از عناصر فعال بود، بنا به شرایط ایجاد شده، عهده‌دار بخش مهمی از آماده‌سازی فیلم تا مرحله نمایش گردید.

در همین سال از طرف صاحبان استودیو مهرگان فیلم، آقایان رضاکریمی، نعمت‌الله رفیعی و مجید محسنی برای نظارت بر امور فنی در زمینه دوبله فیلم‌های خارجی و تدوین و صداگذاری فیلم‌های ایرانی، تولید شده در این استودیو، از فریدون ژورک جهت هم‌کاری دعوت به عمل آمد، که تا سال ۱۳۴۳ علاوه بر دوبله ده‌ها فیلم خارجی امثال، شب ژنرال‌ها…، صداگذاری و تدوین چندین فیلم ایرانی را نیز عهده‌دار بود، عروس فرنگی به کارگردانی و بازی نصرت‌الله وحدت و پوری بنایی، قهرمان قهرمانان به کارگردانی و بازی محمدعلی فردین و ویدا قهرمانی، پرستوها به لانه بازمی‌گردند با بازی درخشان وکارگردانی مجید محسنی از آن جمله‌اند.

تهیه‌کننده و فیلمبردار

فریدون ژورک در سال ۱۳۴۴، براساس فیلمنامه‌ای نوشته‌ی مهدی رئیس‌فیروز، تصمیم به تولید فیلمی گرفت به نام دختر کدخدا، با توجه به تجربیات قبلی خود علاوه بر فیلم‌برداری، تهیه‌کنندگی فیلم را نیز شخصاً به‌عهده گرفت. در این فیلم مهدی رئیس‌فیروز، کارگردان فیلم و منوچهر وثوق که اولین کار جدی و بلندش درسینما بود، فریبا خاتمی، داریوش طلایی، جواد تقدسی و داریوش اسدزاده، ایفای نقش کردند.

 
فریدون ژورک در یکی از فیلمهایش

در پایان فیلمبرداری، فریدون ژورک به خاطر ضعف مالی، به ناچار از آقایان رضا نورسته‌فر و محمود زریباف که از مشتاقان مشارکت در زمینه سرمایه‌گذاری فیلم بودند، دعوت به هم‌کاری کرد؛ و به جبران این هم‌یاری، موافقت شد تا به خواست ایشان در تیتراژ فیلم، عنوان تهیه‌کننده به نام ایشان نوشته شود و این برای ژورک سنتی شد در تمامی طول حضورش در سینمای ایران، او جهت پرهیز از تکرار نامش در تیتراژ فیلم‌های تولید شده توسط خود و یا کمپانی‌های وابسته به او، چنین روشی را پیشه کرد. فریدون ژورک اکثر امور تولیدی و فنی فیلم‌ها را شخصاً به عهده داشت.

تأسیس شرکت‌های تولید فیلم

اولین شرکتی که توسط فریدون ژورک با مشارکت و هم‌یاری رضا نورسته‌فر، و محمود زریباف، تأسیس گردید، اسکارفیلم نام داشت، این کمپانی بعد از نمایش فیلم دختر کدخدا راه‌اندازی شد، که اولین محصول آن فیلمی بود به نام خوشگل و قهرمان، این فیلم براساس فیلم‌نامه‌ای از فریدون ژورک ساخته‌شد، که اولین کار مستقل او در زمینه کارگردانی و فیلم‌برداری بود؛ و نمایش آن با اقبال نسبی زمان خود مواجه گردید. بنا به توافق قبلی، در تیتراژ تمامی تولیدات بعدی این کمپانی هم، نام رضا نورسته‌فر و محمود زریباف به‌عنوان تهیه‌کننده و به جای سرمایه‌گذار از عنوان «اسکارفیلم تقدیم می‌کند» استفاده می‌شد. پس از موفقیت چشم‌گیر و جنجالی فیلم تکخال که پنجمین کار مستقل فریدون ژورک در این کمپانی بود، و در نوروز سال ۱۳۴۸ در سراسر سینماهای ایران به نمایش گذارده شد، ژورک اقدام به تأسیس کمپانی دیگری کرد به نام سازمان سینمائی ژورک، که کل سهام آن متعلق به خودش بود، این کمپانی علاوه بر تولید فیلم‌های متعددی که تا قبل از ملاخور شدن انقلاب توسط آخوندها به تولید آن‌ها مشغول بود، مرکز پخشی نیز جهت توزیع فیلم در سینماهای سراسر کشور ایجاد کرد. دراین کمپانی نیز، بنا به سیاق گذشته، جهت پرهیز از تکرار نام ژورک با عناوین مختلف در تیتراژ فیلم‌ها، عنوان تهیه‌کننده، با موافقت آقای احمد قدکچیان که علاوه بر ایفای نقش دربعضی از فیلم‌ها، سرپرستی دفتری کمپانی را نیز عهده‌داربود، به ایشان اختصاص داده شد و عنوان «سازمان سینمائی ژورک تقدیم می‌کند»، جای‌گزین تولیدکننده، فیلم‌های تولیدی این کمپانی گردید.

 
نمایی از فریدون ژورک در یک فیلم

تأسیس شرکت پاناسیت

فریدون ژورک با حفظ استقلال تولید سازمان سینمائی ژورک، به پیشنهاد نصرت‌الله وحدت مدیرعامل شرکت فیلم‌سازی نقش جهان و مشارکت رضا نورسته‌فر و محمود زریباف (اسکارفیلم) و رضا شیبانی مدیرعامل تینا فیلم، در سال ۱۳۵۴، اقدام به ایجاد شرکت جدیدی کردند، به‌نام پاناسیت، که عمده‌ترین مرکز پخش فیلم ایران تا آن‌زمان بود. ۵۰ درصد سهام این شرکت متعلق به فریدون ژورک و ۵۰ درصد دیگر بر طبق توافق قبلی در مالکیت رضا نورسته‌فر و محمود زریباف قرارگرفت، ولی امتیاز نصرت‌الله وحدت و رضا شیبانی در پاگیری چنین شرکتی، تأمین منافع ایشان از طریق پخش صحیح فیلم‌های تولیدی این شرکت‌ها بود، که در گذشته، هم‌واره با مافیای صاحبان سینماهای نمایش‌دهنده، به‌ویژه در استان‌ها و شهرستان‌های دورافتاده سراسر کشور درگیر بودند. گستردگی این کمپانی و حجم فیلم‌هایی که جهت پخش در اختیار داشت، هیئت مدیره را برآن داشت تا برای ایجاد امکانات و فضایی مستقل جهت تولید بیشتر، اقدام به تأسیس یک استودیوی فیلم‌سازی و صداگذاری نمایند. البته با توجه به این‌که، سهامدار عمده این کمپانی، فریدون ژورک، در رشته‌های مختلف فنی امور سینمائی از تخصص قابل ملاحظه‌ای برخوردار بود، در پی چنین تصمیمی، استودیو دماوند را که سال‌ها در زمینه دوبله‌ی فیلم‌های خارجی فعال بود و به تازگی به خاطر رکود این حرفه، به صورتی محدود ناچار به صداگذاری چند فیلم ایرانی شده‌بود، طی مذاکراتی برای شرکت پاناسیت خریداری کردند.

شرکت پاناسیت تا فبل از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، با توجه به توان و امکان فراوانی که پیدا کرده‌بود، توانست طی ۳ سال چندین فیلم تولید کند، که مطرح‌ترین آن‌ها، فیلم فریاد زیرآب بود، تصمیم برای تهیه این فیلم را با سرمایه‌گذاری شرکت پاناسیت، از پیش تولید تا پایان فیلم‌برداری، تدوین، اجرای کلیه امور فنی، صداگذاری و چاپ کپیه‌های اصلی، توسط فریدون ژورک گرفته شد، این فیلم اولین کار نمایشی از هنرمند آوازخوان، داریوش اقبالی بود، که پس از رهایی از زندان رژیم ستم‌شاهی، در اوج شهرت و محبوبیت قرارداشت و این مهم، یکی از دلایل اقبال چشم‌گیر عمومی از فیلم شد.

دراین فیلم هم برسیاق گذشته، نام رضا نورسته‌فر و محمود زریباف به‌عنوان تهیه‌کننده و به جای سرمایه‌گذار، عنوان شرکت پاناسیت تقدیم می‌کند، نوشته شد.

اعتصابات و تظاهرات سراسری انقلاب، به خصوص آتش زدن سینماهای کشور، که به دستور آخوندها انجام می‌گرفت، باعث رکود شدیدی در تولید و نمایش فیلم‌های سینمایی و مشکل مالی شرکت شد که به ناچار بنا به درخواست نورسته‌فر و زریباف، به ادامه فعالیت‌های شرکت پاناسیت پایان داده‌شد.

در تقسیم‌بندی اموال شرکت، استودیوی خریداری شده به فریدون ژورک واگذار گردید که این استودیو، تا چندین سال بعد از پیروزی انقلاب با نام استودیو ژورک به کارخود ادامه داد.

 
پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک

انحلال سازمان سینمائی ژورک

دو فیلم تکیه برباد و نفس‌بریده، که تولید آن‌ها، توسط سازمان سینمائی ژورک، در اواخر سال ۱۳۵۶ شروع و فیلمبرداریشان تا اوایل سال ۱۳۵۷ طول کشید، به خاطر مسائل انقلاب، امور فنی و آماده‌سازی آن‌ها تا پایان اعتراضات و دایر شدن مجدد سینما‌ها به تعویق افتاد. بعد ازپیروزی انقلاب ضدسلطنتی، ابتدا فیلم تکیه برباد و چندی بعد نفس‌بریده، توسط فریدون ژورک تدوین و با سپری شدن مراحل امور فنی آماده نمایش گردید. این دو فیلم، به‌ویژه فیلم تکیه برباد، جزء معدود تولیدهای سینمایی قبل از انقلاب بودند که درسال ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ در سینماهای درجه یک شمال شهر، به نمایش گذاشته‌شدند. سینماهایی که تا آن زمان مطلقاً در اختیار فیلم‌های دوبله شده خارجی قرارداشت. استقبال عمومی از این دو فیلم، عاملی شد تا رژیم نوپای آخوندها نمایش آن‌ها را در سراسر کشور ممنوع اعلام کند و این ممنوعیت، سرفصلی شد برای توقیف و سانسور. نه‌تنها فیلم‌های سینمایی بلکه هرنوع اثر دیگر هنری و ادبی که درخدمت اهداف و سیاست ایدئولوژیکی حاکمیت آخوندی نبود.

فریدن ژورک در دوران فعالیت هنری خود با بسیاری از چهره‌های سرشناس دیگر سینمای ایران مثل همسرش مرجان و فردین و بهروز وثوقی و بیک‌ایمانوردی هم‌کاری داشت.

فعالیت‌های سیاسی

فریدون ژورک در رابطه با فعالیت‌های سیاسی خود در چندین مصاحبه با رسانه‌های خارج ازکشور، به روشنی توضیح داده‌است که در بخشی از این مصاحبه‌ها می‌گوید:

«علی‌رغم اهدافی که ملت به‌پا خاسته ایران، برای تحقق آن، از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا ۲۲بهمن ۱۳۵۷ به قیمت خون هزاران فرزند برومندش بها داده‌بود، می‌رفت تا گرفتار حاکمیتی شود که این بار با تزویر و نیرنگ آخوندی، به نام شریعت و دین و مذهب، با چماق تکفیر، قصد جان آزادی‌خواهانی را کرده‌بودند که سالیان درازی، برای آزادی و رهایی از تحجر و واپسگرایی در مبارزه بودند. هنوز در گوشم طنین‌انداز است، صدای بانوانی، که در تظاهرات سال ۱۳۵۸، علیه حجاب اجباری، فریاد می‌زدند و درآن مقطع زمانی، تنها مورد حمایت سازمان مجاهدین خلق، واقع شدند. به یاد دارم، مخالفت رهبری سازمان مجاهدین خلق را، با قانون اساسی خودساخته خمینی و اصل ولایت فقیه، که در حقیقت استمرار یک حکومت خون‌ریز مذهبی بود. به یاد دارم سرکوب وحشیانه راهپیمایی مسالمت‌آمیز هزاران مجاهد و هواداران این جریان آزادی‌خواه را که توسط مزدوران خمینی، در کف خیابان‌های تهران به خاک وخون کشیده‌شد. به یاد دارم، اعدام‌های گروهی جوانان دختر و پسری را، که حتی در شکنجه‌گاه‌های رژیم خمینی، لب بازنکردند و حتی حاضر به افشای نامشان هم نشدند. چرا نبایستی من و یا هر انسان آزاده‌ای، از چنین جریانی هواداری نکند، من با هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران، برای کسب آزادی به سرقت رفته ملتی که سالیان درازی است، برای رسیدن به آزادی و تجدد می‌جنگد، مشارکتی فعال داشتم و دارم».

فریدون ژورک، در سحرگاه سی‌ام اردیبهشت ماه۱۳۶۱، به دلیل هواداری و هم‌یاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، دستگیر و پس ازبازجویی‌های آن چنانی درشعبه هفت اوین، زندانی شد.

سال ۱۳۶۵، فریدون ژورک بعد از آزادی از زندان اوین، با نوشتن فیلمنامه‌ای به نام تشکیلات، قصد ساختن فیلمی داشت، که با مخالفت معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد مواجه شد و رسماً به او ابلاغ گردید که تنها به لحاظ تخصص و استودیوی مجهزی که دارد، تنها مجاز به فعالیت در بخش تکنیکی سینما است. بدون دخالت در امور فرهنگی، البته با نام مهدی ژورک نه فریدون. در پایان، با حذف نام فریدون ژورک و معرفی منوچهر مصیری به عنوان کارگردان و فریدون ربیعی در مقام تهیه‌کننده، هیئت تصمیم گیرنده در بخش صدور پروانه ساخت، با دخالت معاونت امور سینمایی، حاضر به صدور مجوز پروانه ساخت شد، قبلا منوچهر مصیری در پرونده ارسالی جهت صدور پروانه ساخت به‌عنوان دست‌یار کارگردان و فریدون ربیعی، به‌عنوان مدیر تولید، معرفی شده بودند و سازمان سینمایی ژورک را معاونت امور سینمایی رسماً منحل کرد.

این اولین کار فریدون ژورک بود که بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، تولید شد و در سینماهای کشور بدون ذکری از نام سازنده‌ی واقعی آن، به نمایش درآمد.

فریدون ژورک پس از آزادی از زندان مجدداً در صنعت فیلم‌سازی مشغول شد تا این‌که در سال ۱۳۶۵ از طرف وزارت ارشاد به استودیوی وی حمله شد؛ و همه فیلم‌های وی را برده و آتش زدند.[۱]

خروج از ایران

 
فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان

فریدون ژورک در سال ۲۰۰۲، ناچار به جلای وطن شد؛ و در این سفر ناخواسته همسرش مرجان همراه او بود. اولین کار سینمایی او در آمریکا، تولید فیلم مستند داستانی حمل ونقل درایران بود. این فیلم قیاس دو جریان تراک‌رانی (کامیون‌رانی) در جاده‌های ایران و آمریکا و برخورد حکومت‌گران رژیم با سندیکا و رانندگان کامیون است. این فیلم در سال ۲۰۰۶ از طریق دو تلویزیون آمریکایی و چندین رسانه‌ی تصویری در لس آنجلس، بارها پخش گردید.

از دیگر کارهای فریدون ژورک در غربت، فیلمی بود به نام فرزانه، که در سال ۲۰۰۹، علاوه بر دریافت دو جایزه از فستیوال فیلم نیویورک، برای فیلم‌نامه و تدوین، در زمینه تولید و دکوپاژ (پلان بندی) نیز، نقشی مؤثر در یاری‌رسانی به کارگردان فیلم، شهرام بروخیم داشت.

فریدون ژورک در سال ۲۰۱۰، تصمیم به تهیه‌ی فیلمی گرفت، بر اساس فاجعه‌ی قتل‌عام زندانیان سیاسی، که به فرمان خمینی در تابستان سال ۱۳۶۷، در زندان‌های سراسر ایران، پنهان از دید جهانیان اعدام شدند. جنایتی که رژیم آخوندی جهت پنهان کردن آن، طی ۲۰ سال، نهایت تلاش خود را کرده‌بود، فاجعه‌ای که مشابه آن تنها در جنگ جهانی دوم، به نام هولوکاست اتفاق افتاده‌است، ننگی که علاوه بر فاشسیت هیتلری، بر پیشانی بشریت متمدن قرن بیستم نشسته است. در تهیه‌ی این فیلم، تعدادی از زندانیان سیاسی پناهنده در سراسر جهان، به‌ویژه بازماندگان، و وابستگان قربانیان این جنایت ضدبشری، مشارکتی در حد توان مالی محدود خود داشتند.

فریدون ژورک در جمع تماشاگران فیلم، در اولین نمایش آن، گفت:

«اگر نبود کمک بازیگرانی از کشور آمریکا، که در زمینه حقوق بشر فعال هستند، در به پایان بردن این فیلم، که بیشتر جنبه‌ی گزارشی، از یک جنایت ضدبشری است، به مشکل برمی‌خوردم. این فیلم فریادی است، از فریاد بی صدای ۳۰ هزار از گل‌های پرپرشده‌ای که در فاجعه‌ی تابستان ۶۷ سرفرازانه مقابل دژخیم ایستادند».

فریدون ژورک در آمریکا با هواداران سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ارتباط مستقیم پیدا کرد و در بسیاری از مراسم آنان شرکت کرده و به حمایت علنی از آنان پرداخت. او در سال ۱۳۹۱ در گردهمایی مجاهدین در اروپا، سرپرستی دوربین سیار برای فیلم‌برداری از این مراسم را بر عهده داشت.[۲] فریدون ژورک در سال ۱۳۹۶ همراه با همسرش مرجان در پیامی به زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج گفت:

 
پیام فریدون ژورک در حمایت از سیمای آزادی

«درود به شما شکوه آفرینان که نماد مظلومیت ملتی دربند هستید، سلام به شما سرداران مقاومت و پایداری در سیاهچال جهل و تزویر آخوندی، سلام به شما که با لبان بسته، رهایی و آزادی ملتی دربند را فریاد می‌زنید… این دلاوران که تنها به‌خاطر دگراندیشی و آزادی‌خواهی در قلعه رژیم ولایت فقیه به بند کشیده‌شدند، بنا به جهت خشونت‌های سرکوبگرانه مزدوران و دژخیمان رژیم جهل و جنایت بر زندانیان سیاسی، با تنها سلاحی که در اختیار دارند، جان خود، رو در روی ارتجاع آخوندی ایستاده‌اند.»[۳]

آثار[۴]

آثار فریدون ژورک شامل کارگردانی، نویسندگی، بازی‌گری، تهیه‌کننده فیلم، مدیر تولید، فیلم‌برداری، تدوین، صدابردار، صداگذار، است.

کارگردانی

۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)

۲ - تنها‌حامی (۱۳۵۵)

۳ - چشم‌انتظار (۱۳۵۴)

۴ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)

۵ - جوانمرد (۱۳۵۳)

 
فریدون ژورک و همسرش مرجان

۶ - هرجایی (۱۳۵۳)

۷ - سالومه (۱۳۵۲)

۸ - سراب (۱۳۵۲)

۹ - مرد (۱۳۵۱)

۱۰ - ایوب (۱۳۵۰)

۱۱ - حیدر (۱۳۵۰)

۱۲ - سوگلی (۱۳۴۹)

۱۳ - تک‌خال (۱۳۴۸)

۱۴ - شهرآشوب (۱۳۴۸)

۱۵ - تحفه هند (۱۳۴۷)

۱۶ - دختر عشوه‌گر (۱۳۴۷)

۱۷ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)

نویسندگی

۱ - حرفه‌ای (۱۳۷۵)

۲ - تشکیلات (۱۳۶۵)

۳ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)

۴ - چشم انتظار (۱۳۵۴)

۵ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)

 
فریدون ژورک و بیک‌ایمانوردی در لس‌آنجلس

بازیگری

۱ - روز شیطان (۱۳۷۳)

۲ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)

۳ - تنها حامی (۱۳۵۵)

تهیه‌کنندگی

۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)

۲ - نفس‌بریده (۱۳۵۷)

۳ - پرستوهای عاشق (۱۳۵۶)

۴ - شب آفتابی (۱۳۵۶)

۵ - تنها حامی (۱۳۵۵)

۶ - زیبای پررو (۱۳۵۴)

۷ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)

۸ - شهرآشوب (۱۳۴۸)

مدیر تولید

۱ - حرفه ای (۱۳۷۵)

۲ - بازیچه (۱۳۷۱)

 
فریدون ژورک و همسرش مرجان در دوران جوانی

فیلمبرداری

۱ - چشم انتظار (۱۳۵۴)

۲ - جوانمرد (۱۳۵۳)

۳ - سوگلی (۱۳۴۹)

۴ - تک‌خال (۱۳۴۸)

۵ - شهرآشوب (۱۳۴۸)

۶ - تحفه هند (۱۳۴۷)

۷ - دختر عشوه‌گر (۱۳۴۷)

۸ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)

۹ - دختر کدخدا (۱۳۴۵)

تدوین

۱ - مارال (۱۳۷۹)

۲ - چشم عقاب (۱۳۷۷)

۳ - باد و شقایق (۱۳۷۶)

۴ - یاغی (۱۳۷۶)

۵ - حرفه‌ای (۱۳۷۵)

۶ - عقرب (۱۳۷۵)

۷ - روز شیطان (۱۳۷۳)

 
فریدون ژورک و بیک‌ایمانوردی در فیلم حامی

۸ - مجازات (۱۳۷۳)

۹ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)

۱۰ - تنها‌حامی (۱۳۵۵)

۱۱ - چشم‌انتظار (۱۳۵۴)

۱۲ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)

۱۳ - سالومه (۱۳۵۲)

۱۴ - سراب (۱۳۵۲)

۱۵ - حیدر (۱۳۵۰)

۱۶ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)

صدابردار

۱ - دیپلمات (۱۳۷۴)

۲ - قربانی (۱۳۷۰)

 
فریدون ژورک در پشت صحنه فیلم جوانمرد با بازی مرجان و فردین

۳ - افسون (۱۳۶۷)

صداگذار

۱ - صدای سخن عشق (۱۳۷۹)

۲ - نیمه گمشده (۱۳۷۸)

۳ - یک شب، یک غریبه (۱۳۷۳)

۴ - روز فرشته (۱۳۷۲)

۵ - زیر آسمان (۱۳۷۱)

۶ - قربانی (۱۳۷۰)

جوایز و جشنواره‌ها

در سال ۱۳۳۸ برای صدا برداری و صداگذاری یک فیلم به‌عنوان بهترین تکنیسین سینما معرفی شده و جایزه دریافت کرد.[۱]

کاندیدای بهترین نمونه فیلم (آنونس) برای فیلم خواهران غریب در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۵

کاندیدای بهترین نمونه فیلم (آنونس) برای فیلم روز شیطان در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۳

کاندیدای بهترین صداگذاری برای فیلم روز شیطان در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۳

کاندیدای بهترین صداگذاری برای فیلم عروس در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر[۵]

جستارهای وابسته

منابع