مسلم اسکندر فیلابی

مسلم اسکندر فیلابی در روز ششم فروردین سال ۱۳۲۳ در فیلاب قوچان دیده بر جهان گشود. فیلابی مشهور به پلهوان مسلم از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ عضو تیم ملی کشتی ایران بود . مسلم اسکندر فیلابی پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران بود که در آن سال در هر دو رشته فرنگی و آزاد در دسته فوق سنگین به قهرمانی آسیا رسید. این قهرمانی واقعه ای نادر در تاریخ کشتی جهان است. مسلم اسکندر فیلابی با ۴ مدال طلا در بازی‌های آسیایی پرافتخارترین ورزش کار ایران در تاریخ بازی‌های آسیایی تا به امروز است. مسلم اسکندر فیلابی همچنین در سه دوره المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی و ۱۹۷۲ مونیخ و ۱۹۷۶ مونترآل حضور داشت؛ که در المپیک‌های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ پرچمدار کاروان ورزشی ایران بود. او همچنین دارای بازوبند پهلوانی ایران است. پهلوان فیلابی به خاطر حمل پرچم سنگین تیم ملی کشتی ایران در مراسم رسمی با یک دست معروف شد. . وی جمعاً دارای ۱۷ مدال طلا و نقره و برنز در مسابقات بین‌المللی کشتی است. او تنها کشتی‌گیر ایران است که در پنج رشته کشتی آزاد، فرنگی، سامبو، پهلوانیو. چوخه شرکت کرده و دارای مدال است. پهلوان فیلابی دارای دانشنامه لیسانس تربیت بدنی از دانشسرای عالی تهران و فوق لیسانس از دانشگاه جورج واشینگتن است. وی سالها مدیر تربیت بدنی دانشگاه فردوسی مشهد بوده‌است. فیلابی پس از انقلاب وارد مبارزهٔ سیاسی شد و به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و هم‌اکنون رئیس کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت است.

مسلم اسکندر فیلابی
مسلم اسکندر فیلابی.jpg
مسلم اسکندر فیلابی
شناسنامه
زادروز۶ فروردین ۱۳۲۳
زادگاهفیلاب قوچان،
تحصیلاتلیسانس تربیت بدنی
اطلاعات سیاسی

دوران جوانی

مسلم اسکندر فیلابی متولد ۶ فروردین ۱۳۲۳ فیلاب در شش کیلومتری غرب قوچان در استان خراسان است. مسلم اسکندر فیلابی کشتی را در هفت سالگی آغاز کرد. اولین کشتی رسمی او در هجده سالگی در قوچان بود که در بین تمام پهلوان‌های قوچان به مقام قهرمانی رسید. او در آن زمان در کلاس یازده دبیرستان مشغول تحصیل بود. وی در همان دوران در مسابقات کشتی با چوخه شرکت و برنده جایزه قوچ سفید شد.

مسلم اسکندر فیلابی در سال ۱۹۶۶ میلادی عضو تیم ملی شد و برای شرکت در مسابقات جهانی تولیدو به آمریکا رفت. همان سال در مسابقات دانشجویان، همزمان با دوره‌ی تحصیل در دانش‌سرای عالی، قهرمان دانشجویان ایران شد. فیلابی پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران بود. ایران در آن سال در هر دو رشته فرنگی و آزاد در دسته فوق سنگین به قهرمانی آسیا رسید. این قهرمانی واقعه ای نادر در تاریخ کشتی جهان است. مسلم اسکندر فیلابی با ۴ مدال طلا در بازی‌های آسیایی پرافتخارترین ورزش کار ایران در تاریخ بازی‌های آسیایی تا به امروز است. او همچنین در سه دوره المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی و ۱۹۷۲ مونیخ و ۱۹۷۶ مونترآل حضور داشت؛ که در المپیک‌های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ پرچمدار کاروان ورزشی ایران بود. همچنین مسلم اسکندر فیلابی دارای بازوبند پهلوانی ایران است. وی جمعاً دارای ۱۷ مدال طلا و نقره و برنز در مسابقات بین‌المللی کشتی است.[۱]

فعالیتهای اجتماعی

مسلم اسکندر فیلابی بعد از انقلاب مدیر کل تربیت‌بدنی مشهد شد اما به گفته خودش، زمانی که دید اوضاع خراب‌تر شده است و هیچ کاری نمی‌توان کرد تصمیم گرفت به آمریکا برای ادامه تحصیل برود. وی در آمریکا از دانشگاه جورج واشینگتن فوق‌لیسانس گرفت و دوباره به ایران بازگشت. فیلابی از وضعیت آن دوران در مصاحبه‌ای گفت:

«دیدم مردم گروه گروه کشته می شوند، جوانهای مردم رو می گیرند در خیابانهابه شهادت می‌رسانند، مردم به ما مراجعه می‌کردند. چون به هر حال پهلوان برای مردم معنی و مفهوم داشت . باید یار مظلوم و دشمن ظالم باشد. نویسنده، شاعر و همه آنهایی که با مردم سرو کار دارند، کارشان برای مردمی باشد، بخصوص در جامعه ورزشی که ورزشکاران همیشه در خدمت مردم بودند، مردم به من مراجعه میکردند، فلانی پسرم رو کشتند، فلانی، دخترم رو تجاوز کردند و کشتند. من تصمیم گرفتم صدای مردم مظلوم ایران باشم، و در ایران هم توقف نکنم، خیلی تصمیم سختی بود. در صورتی که در آونجا برای من شغل و مقام اداری فراوان بود، می‌توانستم هر شغلی را داشته باشم، ولی دیدم که با این اوضاع و احوال، نمی‌توانم جواب مردم و تاریخ را بدهم».

علت رفتن فیلابی به آمریکا

مسلم اسکندر فیلابی در مصاحبه‌اش علت مهاجرت به آمریکا را چنین شرح می‌دهد:

«علت آمدن من به آمریکا این بود که ببینم، از کجا با چه کسی، چه گروهی بتوانم صدای مردم ایران باشم، واقعیتش به همه جا هم سر زدم، به کانونهای ایرانی‌ها، به کسانی که احساس می‌کردم ممکنه است سیاسی باشند، مراجعه کردم و من متوجه شدم که خیلی از افراد و خیلی از کسانی که هستند، در کارشان جدی نیستند و یا فقط در مهمان خانه ها و یا در کافه ها سیاسی‌اند»[۲].

مسلم اسکندر فیلابی سرانجام به سازمان مجاهدین خلق پیوست. او هم اکنون رئیس کمیسییون ورزش در شورای ملی مقاومت ایران است.

افتخارات ورزشی

مسلم اسکندر فیلابی پرافتخارترین ورزشکار تاریخ ایران در بازیهای آسیایی با چهار طلا و حضور در سه المپیک و نفر چهارم المپیک مونیخ است، هسته اصلی تیم ملی جودو، کشتی پاچوخه، و پهلوانی در شهرهای قوچان، چناران، بجنورد، شیروان، اسفراین و مشهد است استانی که چهار مدال المپیک در کارنامه دارد. . وی پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران بود و در هر دو رشتهٔ فرنگی و آزاد در دستهٔ فوق سنگین به قهرمانی رسید که واقعه‌ای نادر در این رشته‌است. . پهلوان فیلابی تنها کشتی‌گیر ایران بودکه در چهاررشته کشتی شرکت و مدال آورد[۳]

مسابقات المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی

۹۷کیلوگرم: مسلم اسکندر فیلابی

در وزن نیم‌سنگین مسلم اسکندرفیلابی، قهرمان خطهٌ خراسان، در بازیها شرکت داشت. او در کشتی اول خود با قهرمان آرژانتینی روبه‌رو شد و با پیروزی بر او، به دیدار حریف سوییسی رفت. فیلابی این کشتی و مسابقه بعد خود با حریف روسی را باخت و از دور بازیها حذف شد. بعد از این دوره بود که فیلابی به یک وزن بالاتر رفت و ابوالفضل انوری به وزن پایین‌تر آمد.[۴]

۱۹۶۶ (بانکوک)

۹۷+ کیلوگرم: ۱- اسکندر فیلابی (ایران) ۲- انور (پاکستان) ۳- بیم سینگ (هند)

۱۹۷۰ (بانکوک)

۱۰۰+ کیلوگرم: ۱- اسکندر فیلابی (ایران) ۲- یوری هیده ایسوگای (ژاپن) ۳- محمد معروف (پاکستان)

۱۹۷۴(تهران)

اسکندر فیلابی (ایران) ۲- یوری هیده ایسوگای (ژاپن) ۳- م. خان (پاکستان)

مسابقات بازیهای آسیایی تابستان: موحد (طلا) منصور مهدی‌زاده (طلا) اسکندر فیلابی (طلا) علی اکبر حیدری (نقره) محمدعلی … موحد (طلا) داریوش ذاکری (طلا) محمد فرهنگ دوست (نقره) علی حاجیلو

۱۹۷۲مسلم اسکندر فیلابی (رتبه چهارم)

 
عکس دوران جوانی مسلم اسکندر فیلابی درکشتی ایران

۱۹۷۶مسلم اسکندرفیلابی (رتبه هفتم)[۵]

خاطرات

ناصر رفیعی ـ از آلمان

ساعت یک بامداد ۹۶/۷/۱۹ به‌طور اتفاقی تلویزیون را روشن کردم. کانال فرانسوی آرته داشت گزارشی از صحنه‌های تلاش و پایداری تعدادی از قهرمانان، در رشته‌های مختلف ورزشی را نشان می‌داد. آنهایی که به رغم مصدومیت و ناراحتی، با اراده‌ای پولادین و بدون توجه به پیروزی یا شکست، تا آخر به مبارزه ادامه می‌دادند.

ناگهان تصویر پهلوان ایران، مسلم اسکندر فیلابی، بر روی صفحهٌ تلویزیون ظاهر شد. زانوی چپ پهلوان به‌شدت آسیب‌دیده بود و درد شدیدی او را رنج می‌داد، به‌طوری که قادر به اتکا روی آن نبود. بارها داوران مسابقه تصمیم به قطع مسابقه داشتند، اما هربار پهلوان فیلابی، با غیرتی که خاص پهلوانان و قهرمانان نامی و وطنپرست ایرانی است، مصرانه به مبارزه ادامه می‌داد و با پای باندپیچی شده خود را به وسط تشک می‌کشید. او چند بار دلاورانه به حریف یورش برد، اما شدت درد به او توان کامل نمودن فن را نداد.

صحنه‌های بسیار آموزنده و غرورآفرینی بود که مورد توجهٌ همه قرار گرفته و به همین دلیل طولانی‌ترین گزارش این برنامه بود. بالاخره داور وسط، برای جلوگیری از صدمهٌ بیشتر پهلوان، مسابقه را قطع کرد و دست حریف را، که همان مدوید، کشتی‌گیر نامدار جهان بود، بالا برد.

آلکساندر مدوید، که سالها با پهلوانان و قهرمانان ایرانی، از جمله جهان پهلوان تختی، مبارزه کرده‌بود و به خوبی با روحیات آنها آشنا بود و احترام خاصی هم برای آنها قائل می‌شد، پهلوان فیلابی را تا بیرون تشک به‌دوش کشید و همراهی نمود.

اشک شوق در چشمانم حلقه زد، بغض گلویم را می‌فشرد. آخر سالها از دورانی که قهرمانان ایرانی در صحنه ظاهر می‌شدند و برای ایران افتخار می‌آفریدند، می‌گذشت. من هم که، مانند سایر ایرانیان، به این ورزش سنتی بسیار علاقه داشتم، مدتها بود که چنین صحنه‌هایی ندیده بودم. گزارشگر تلویزیون آرته افتخار می‌کرد که در آرشیو خود چنین فیلمهایی دارد. دلم می‌خواست از تهیه‌کنندهٌ فرانسوی برنامه و از آلکساندر مدوید تشکر و قدردانی کنم

اما غم مدارید که هزاران پهلوان و قهرمان وطنپرست و آزادیخواه هم‌چنان در می‌دانند و دور نیست که، در ایران آزاد به همت پیشکسوتان و ورزشکاران وطنپرست، به یک محموعهٌ عظیم ورزشی تبدیل گردد[۶].

۲خاطره پهلوان مسلم اسکندر فیلابی در مورد تختی :

 
عکس جمعی کشتی گیران قوچان با تختی

در هنگام جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان بویین‌زهرا، مردم از پیر و جوان با دیدن تختی هجوم می‌آوردند و هرچه که داشتند به تختی می‌دادند. هر چقدر مردم نسبت به دستگاه «شیر و خورشید» شاه بی‌اعتنا بودند، در عوض با شور و شوق زیادی از تختی استقبال می‌کردند. مادری متوجه می‌شود که تختی به محله آنها آمده و با کامیون برای مردم مصیبت‌زدهٌ بویین‌زهرا کمک جمع‌آوری می‌کند. مادر پیش تختی آمده، او را بغل کرده و می‌بوسد. بعد هرچه می‌گردد تا چیزی پیدا کند و به جهان پهلوان بدهد، پیدا نمی‌کند. چادرش را برداشته و پس از تاکردن به تختی می‌دهد و می‌گوید «مادر نمی‌دانستم تو برای جمع‌آوری کمک می‌آیی. من چیزی ندارم. تنها همین را می‌توانم کمک کنم». جهان پهلوان می‌گفت در بین میلیونها تومان جنس و پولی که مردم برای زلزله‌زدگان کمک کردند، کمک این مادر از همه ارزشمندتر بود و من هیچ‌گاه از یادم نمی‌رود. چون او هرچه را داشت، هدیه کرد.

اولین باری که به تهران آمدم، از ایستگاه راه‌آهن تهران به جهان پهلوان زنگ زدم. گفت همان‌جا بایست می‌آیم. بقیه بچه‌ها به هتل رفتند. من گفتم «می‌مانم تا جهان‌پهلوان بیاید». بچه‌ها گفتند نمی‌آید. من گفتم «می‌آید، من منتظر می‌شوم». من که تازه از خراسان آمده بودم و فکر می‌کردم که تهران هم مانند قوچان است، پس از گذشت یک ربع فکر کردم که ممکن است تختی نیاید. اما پس از نیم‌ساعت آمد. مردم به محض دیدن وی فریاد زدند «تختی، تختی، تختی آمد» و او را در آغوش گرفتند. تختی مرا با خود برد و پس از این‌که به چند جا سر زد، مرا به چلوکبابی فیروز مروارید در خیابان منوچهری برد. اولین توصیه‌ای را که جهان پهلوان به من کرد، هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم «تو چه بخواهی و چه نخواهی ورزشکاری خواهی شد که عده‌ای از جوانهای این مملکت تو را نگاه خواهند کرد و الگوی خود قرار می‌دهند. طوری رفتار کن که اگر کسانی ادای تو را درآوردند (ترا الگوی خود کردند) خجالت نکشی. این صحبت جهان پهلوان هیچ‌وقت از گوشم بیرون نمی‌رود[۷].

منابع

  1. بیوگرافی مسلم اسکندر فیلابی-سایت بیوگرافی
  2. برنامه قصه پهلوانی، مسلم اسکندر فیلابی- سایت سیمای آزادی
  3. افتخارات ورزشی - [۱]
  4. ایران در بازی‌های المپیک-سایت ایران زمین
  5. کمیته ملی المپیک ایران - افتخارات
  6. نشریه ایران زمین ۱۳۷۵/۲/۷
  7. دو خاطره اسکندر فیلابی- نشریه ایران‌زمین ۷۳/۱۰/۱۵