کاربر:Javad/صفحه تمرین8

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۰ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سید علی حسینی خامنه، معروف به سيد علی خامنه ای (زاده ۲۹ فروردین ۱۳۱۸) در مشهد به‌دنیا آمد. . پدرش جواد خامنه‌ای نام داشت و متولد شهر نجف در عراق بود. جواد خامنه‌ای در همان‌جا دروس حوزوی را آموخته بود. وی پس از نجف، مدتی در خامنه و تبریز زندگی کرده و سپس به مشهد مهاجرت کرد. فرزند او علی خامنه‌ای تحصیلات خود را در مشهد با ورود به مكتب‌خانه آغاز کرد و پس از اتمام دوره مکتب‌خانه نزد پدرش به آموزش درس طلبگی پرداخت. علی خامنه‌ای در سال ۱۳۳۷براي خواندن دروس حوزوی به حوزه علميه قم رفت. وی نزد آخوند سید محمدهادی میلانی، حسین طباطبایی بروجردی و علامه طباطبايي در ايران درس طلبگي آموخت. او همچنین در نجف به کلاس درس آخوند‌هایی چون محسن حكيم درس می‌خواند. محسن حکیم پدر باقر حکیم رئیس مجلس اعلای عراق بود.

خامنه ای نزد خويي، شاهرودي، حسن يزدي درس خواند. سید علی خامنه ای پیش از انقلاب ضد سلطلنتی با جریان فدائیان اسلام آشنا گشت. وی بعد از انقلاب نماینده شورای انقلاب در وزارت دفاع گردید خامنه ای بعد از درگذشت آقای طالقانی و به دستور خمینی امام جمعه‌ی تهران شد. وی، پس از مرگ رجایی و باهنر رئیس جمهور شد سرانجام بعد از مخالفتها و اختلاف نظرهای بسیاری که بین آقای منتظری و خمینی خصوصا در زمینه‌ی کشتار و قتل وعام سال ۱۳۶۷ خمینی که در زندانها صورت گرفت، خمینی، آقای منتظری را از قائم مقامی خود عزل و در خانه‌ی خود زندانی کرد. بدین ترتیب خامنه ای با کمک عده ای از روحانیون، کاندید احراز جانشینی خمینی شد و بعد از مرگ خمینی به عضویت شورای رهبری رژیم ایران درآمدو بعنوان رهبر رژیم ایران جانشین خمینی شد .

کودکی تا جوانی

سید علی خامنه ای پسر حاج جواد حسینی متولد ۲۹ فروردین ۱۳۱۸در مشهد است. پدر سید علی خامنه ای زندگی فقیرانه ای داشت. در همین رابطه سید علی خامنه ای می‌گفت:

«منزل پدری من که در آن متولد شده ‏ام، تا چهارـ پنج سالگی من، یک خانه ۶۰ ـ ۷۰ متری در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه ‏ای! هنگامی که برای پدرم مهمان می‌آمد همه ما باید به زیر زمین می‏رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه‌ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم».

از یادداشتهای حسین اخوان توحیدی درباره سید علی خامنه ای

«خامنه ای روضه خوانی دست پنجم در مشهد بود و برای گذران زندگی از مشهد به شهر های دیگر دوره گردی می کرد. وقتی به تهران می رسید در خیابان شمس العماره، کوچه مروی، رو به روی مدرسه مروی، به مسافرخانه یی می رفت. من در طبقه چهارم آن مسافرخانه او را دیدم. کف اتاق گلیم کثیفی پهن بود و عبایش را روی آن پهن می کرد و روی آن می نشست. در آن روزها، از قاضی صلواتی و پاسدار سرلشکر فیروز آبادی و طائب، فرمانده بسیج، پاسدار جعفری خبری نبود. پیپش را چاق می کرد. چای شیرین می خورد و نشئگی بَستهایی را که زده بود، جبران می کرد. اگر روضه خوانیِ چرب و نرمی پیدامی شد حاجتش برآورده شده بود و در پوست نمی گنجید. همیشه برای یک بَست تریاک سلطنتی التماس دعا داشت و برای کیفورشدن به خانه سیدمهدی امام جمارانی می رفت. او برادری داشت به اسم سید حسین که رو به خامنه ای می گفت: علی آقا پانزده سال است روزی سه بست می زند و هنوز معتاد نشده است، آنهایی که می گویند تریاک اعتیاد می آورد دروغ است، دلیلش همین شاهد زنده است. خامنه ای با سر تکان دادن حرفش را تأیید می کرد و می خندید. خامنه ای در خیابان خراسان (زیبا، ادیب الممالک) منبر می رفت. من و محمودآقای مرآتی به روضه خوانی اش می رفتیم. چند مسأله می گفت و نیم ساعتی حرف می زد تا به صحرای کربلا بزند. صدایش خوب نبود و روضه خوانی اش نمی گرفت. وقتی از منبر پایین می آمد با پامنبری ها سلام و علیک گرمی می کرد و جلوِ صاحب روضه دست به سینه خم می شد تا روضه دیگر او را از قلم نیندازد و از او دعوت کنند. این برنامه همیشگی او بود. وقتی انقلاب سال ۵۷ به پیروزی رسید او هم سری از میان سرها درآورد و به مشروطه اش رسید و از هم رکابان خمینی شد و با بهشتی و رفسنجانی و چندتن دیگر از مسندنشینان جدید، «حزب جمهوری اسلامی» یا به عبارت بهتر «حزب چماق به دستان» را تأسیس کردند». «در سوابق خامنه ای آمده و تمام كسانی كه او را مي شناسند می دانند كه در دوره طلبگی اش يكی از «تن لش»های آخوندها بوده است. و همه از او فراری بودند حاج علی نحوی که در بازار قم فرش ابریشم می فروخت با خامنه ای رفیق بود می گفت مادرم گفته بود اگر سید علی را دوباره به خانه ما بیاوری می آیم در بازار داد می زنم ومی گویم سیدعلی از صبح تا شب در خانه ما پای منقل نشسته وپسر مرا هم او معتاد کرده است و این آدم درس خوان نیست فقط آواز می خواند[۱].

ورود به حوزه علمیه

سید علی خامنه ای دوران ابتدایی را در مدرسه‌ی دارالتعلیم دیانتی سپری کرد و بعد از آن جامع المقدمان و صرف و نحو را خواند. و به این ترتیب وارد حوزه‌ی علمیه شد. خودش درباره‌ی انگیزه اش از ورود به حوزه‌ی علمیه گفت: «عامل و موجب اصلی پدرم بودند و مادرم نیز مشوّق بود»

حوزه علمیه قم

سید علی خامنه ای بین سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ از ۱۹ تا ۲۵ سالگی به تحصیل فقه، اصول و فلسفه در حوزه علمیه قم پرداخت. وی در کلاسهای بروجردی، خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی و علامه طباطبایی شرکت میکرد. وی بعد از بیماری پدرش به مشهد رفت و ادامه تحصیلاتش را در حوزه مشهد در سال ۱۳۴۷ ادامه داد.

فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب

به ادعای سید علی خامنه ای وی «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی خمینی بود». اما خامنه ای تحت تأثیر مجتبی نواب صفوی از گروه فدائیان اسلام که طی سفری که به مشهد برای ایراد سخنرانی رفته بود قرار گرفت، چنانچه خودش میگفت: «همان وقت جرقه‏ های انگیزش انقلاب اسلامی به‌وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد». بدین ترتیب خامنه ای با شناخت از جریان فدائیان اسلام، هوادار آن جریان شد. از نفرات نزديك به وي طبسي, هاشمي نژاد و بازاريان وقت حاج علي اصغر مرواريد بودند. در جريان انقلاب به دستور خميني هيأتي بنام شوراي انقلاب تشكيل شد كه اعضاي آن عبارت بودند از : بهشتي, مطهري, موسوي اردبيلي, باهنر, رفسنجاني و خامنه اي.

مأموریت از جانب خمینی و دستگیری

سید علی خامنه ای در سال ۱۳۴۱ زمانیکه در قم بود به علتهای مخالفت خمینی با سیاستهای محمد رضا شاه پهلوی پی برد، از جمله در مورد آزادی رأی زنان و تقسیم اراضی، به شکل جدی وارد عرصه سیاست شد. نخستین مأموریت خامنه ای این بود که از طرف خمینی موظف شد تا پیامش را به آیت‌الله میلانی و دیگر علمای خراسان در مورد برنامه های تبلیغات روحانیون در ماه محرم و حوادث قم برساند. سید علی خامنه ای این مأموریت را انجام داد و خودش هم به بیرجند رفت و به تبلیغ افکار خمینی پرداخت و به همین دلیل نیز در ۱۲خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و برای یک شب بازداشت شد و فردای آن روز برای آزاد شدن تعهد داد که منبر نرود و تحت نظر باشد. اما با مقارن شدن حادثه‌ی خونین ۱۵ خرداد، خامنه ای را از بیرجند به مشهد آوردند و به بازداشتگاه نظامی تحویل دادند که مدت ۱۰ روز در آنجا بازداشت بود.

دستگیری مجدد و انکار مبارزه علیه شاه

سید علی خامنه ای در سال ۱۳۴۶ و ۱۳۴۹ نیز چند روز دستگیر و زندانی شد. وی در سال ۱۳۵۰ مجددا چند روزی بازداشت میشود و علتش نیز ترس ساواک از تبلیغ مشی مسلحانه در جامعه و محافل مذهبی بود که خامنه ای آنرا انکار میکند و هدفش را از منبر و سخنرانی، تبلیغ دین و احکام اسلامی عنوان میکند.

خامنه ای عقیده داشت که، ساواک نمیتوانست بپذیرد که فعالیتهایش، مستقل از فعالیت های گروه های مبارز و مسلح علیه شاه دنبال میشود. خامنه ای خود گفته بود:

«از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی‌تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدّداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت‌آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می‌داد که دستگاه از پیوستن جریان‏های مبارزه مسلـّحانه به کانون‏های تفـّکر اسلامی به شدّت بیمناک است و نمی‌تواند بپذیرد که فعالیّـتهای فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و… گسترش بیشتری پیدا کرد»

آخرین دستگیری

سید علی خامنه ای در دی ماه سال ۱۳۵۳ ساواک برای ششمین بار دستگیر می‌شود. خودش درباره‌ی این دستگیری گفت: «این ششمین و سخت‌ترین بازداشت بود و تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیته مشترک شهربانی زندان بود».

فعالیتهای سید علی خامنه ای پس از انقلاب

بعد از انقلاب ضد سلطنتی و پیش از بازگشت خمینی از پاریس به تهران، شورای انقلاب اسلامی که مطهری، بهشتی، رفسنجانی، در آن شرکت داشتند در ایران به دستور خمینی تشکیل گردید که خامنه ای به دستور خمینی عضو این شورا شد و بعد از مشهد روانه‌ی تهران شد[۲].

مناصب خامنه ای بعد از انقلاب

خامنه ای برای تثبیت هر چه بیشتر نظام جمهوری اسلامی فعالیتهایش را گسترش داد که از جمله میتوان از:

– پایه‌گذاری «حزب جمهوری اسلامی» با همکاری بهشتی، باهنر، هاشمی رفسنجانی و… در اسفند ۱۳۵۷

– سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸که در همان سال بود که سپاه مردم گنبد، کردستان و خرمشهر را سرکوب کرد

– امام جمعه تهران در سال ۱۳۵۸

– نماینده خمینی در شورای عالی دفاع در سال ۱۳۵۹

– نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۸

– حضور در جبهه‌های جنگ، در سال ۱۳۵۹

– ریاست جمهوری؛ از مهر ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ برای دو بار.

– ریاست شورای انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۰

– ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۶۶

– ریاست شورای بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸

جانشین خمینی

سید علی خامنه ای در ۱۴ خرداد با پشتیبانی و زمینه چینی هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری پس از مرگ خمینی برخلاف قواعد و قوانین ولایت فقیه مصوب خود حاکمیت، که ولایت فقیه باید فقیه و اعلم باشد، خامنه ای را به عنوان ولی فقیه و رهبر انتخاب کردند. آیت‌الله منتظری در این باره نوشت:«این ولایت‌فقیه چماقی و آمیخته با غارت و فحاشی برای آقایان مبارک باد!… چه کنیم که کار، دست بچه‌های بی‌سواد و بی‌منطق افتاده(خاطرات منتظری ص۶۲۹-۶۳۰)[۳]. رفسنجانی درباره‌ی جانشینی خامنه ای گفت: «یک بار دیگر من خصوصی خدمت امام رفتم باز روی همین مساله... خیلی با ایشان وَر رفتم روی این مساله. باز ایشان به من توی همان جلسه فرمودند که شما وقتی مثل آقای خامنه ای را دارید، چرا تردید دارید؟ چرا مشکل دارید؟»[۴].

پس از اینکه سید علی خامنه ای به عنوان رهبر در مجلس خبرگان انتخاب شد، آیت‌الله منتظری در سخنرانی سال ۱۳۷۱ از سیاستهای امنیتی خامنه ای به شدت انتقاد کرد که بعد از این سخنرانی بسیاری از هواداران منتظری دستگیر کردند و حسینیه و دفتر او نیز تخریب شد. منتظری به واسطه‌ی این سخنرانی سالها در حبس خانگی بود. لازم به یادآوری است که آیت‌الله منتظری نامه های رد و بدل شده میان خود و خمینی را درباره اعدام زندانیان سیاسی را افشا کرد که طی آن خمینی دستور قتل‌عام زندانیان سیاسی را صادر کرده بود و منتظری با اعدامها مخالف بود و پیشتر مخالفتش را در مقابل کمیته مرگی که خمینی برای اعدام زندانیان سیاسی تشکیل داده بود اعلام کرده بود[۵].

سید علی خامنه ای و زندگی خصوصی

در سالهای اخیر قسمتی از اطلاعات خصوصی خامنه ای توسط کارمندان سابق بیت رهبری و وزارت اطلاعات که از ایران به خارج گریخته اند بازگو شده است که قابل بررسی و توجه است.

خانه‌ها و اموال

در زیر منزل خامنه ای در خیابان پاستور در عمق ۶۰متری زمین پناهگاهی وجود دارد که ۵هزار متر است و ضد اتمی است و قیمت آسانسور آن ۵ میلیون دلار است. همچنین در زیر کاخ وکیل آباد مشهد هم پناهگاهی ساخت که ضد اتمی است. گفته میشود اگر در ایران انقلابی اتفاق افتاد خامنه ای ابتدا به سوریه می‌گریزد و سپس به روسیه می‌رود.

وضعیت ترابری

در بیت رهبری امکانات اختصاصی بدین شکل انجام می‌شود:

(۱ عدد هواپيمای ايرباس) مخصوص سفرها

(۲ عدد بوئينگ ۷۰۷ ) يکی مربوط به سفرهای فاميل و يکی مربوط به محافظين

(۵ عدد فالکوم) ۲ عدد فالکوم مربوط به سفرهای خودش. یک فالکوم برای سفرهای مجتبی و دو فالکوم برای سفرهای فاميل.

(۵ عدد هليکوپتر) ۲ هليکوپتر برای سفر خامنه ای. يک هليکوپتر برای سفر مجتبی ودو هليکوپتر مربوط به فاميل.

۶ باند هليکوپتر يکی در مهرآباد و يکی در عباس آباد ، يکی جنب هتل استقلال ، دیگری در منظريه تهران، يکی در قم و يکی در لواسان.

(۱۷ عدد ماشين ضد گلوله) ارزش هر ماشین ضد گلوله اش ۴۰۰ هزار دلار است.

۱۲۰۰ دستگاه ماشین نیز در اختیار وی است.

پول نقد

پول نقد سید علی خامنه ای سه و نيم ميليارد دلار است که يک ونيم ميليارد دلار به صورت الماس و يک ميليارد دلارهم به صورت طلاست و حدود يک ميليارد به صورت اسکناس دلار است.

حساب بانکی:به غير از آن ۲۲ ميليارد دلار نقد، ده ميليارد از ۳۶ ميليارد در حساب های بانکی است به شرح زير:

يک ميليارد در روسيه

يک ميليارد در سوريه

يک ميليارد در چين

يک ميليارد در ونزوئلا

دو ميليارد در آفريقای جنوبی

دو ميليارد در لندن

دو ميليارد ساير کشورها

و به غير از ۲۲ ميليارد نقد و ۱۰ ميليارد در حساب های بانکی ،بقيه اموال به صورت

ملک و سهام به مبلغ :۴ ميليارددلار به شرح زير:

۲ ميليارد سهام در بازارهای دنيا

۱ ميليارد در آفريقای جنوبی

۵۰۰ ميليون در سوريه

۵۰۰ ميليون در ونزوئلا[۶]

غذاهای مورد علاقه

ماهی قزل آلای خال قرمز رودخانه لار، ارسال خاویار از رشت توسط امام جمعه رشت، ارسال گوشت قرقاول از شیراز توسط آقای حائری، گوشت بلدرچین و شتر مرغ (برای پرهیز از کلسترول)

برای کنترل غذای خامنه ای و اطمینان از سمی نبودن آن دستگاهی به مبلغ ۵۰۰ هزار دلار از آمریکا خریده شده که با افزودن یک ماده، غذا آزمایش می شود و آشپز خود بایستی در حضور محافظین قبل از دیگران غذا را بچشد.

ورزش اسب دوانی

در سفرهای طولانی داخلی، مثل سفر به مشهد اسب مخصوص خامنه ای را با هواپیمای سی ۱۳۰ به محل می برند. هم چنین سه کامیون مخصوص حمل اسب برای جا به جایی های نزدیک تر موجود است. تعداد اسبها ۱۰۰ عدد است که ارزش آن ۴۰ میلیون دلار است. گرانترین اسب خامنه ای ذوالجناح است که ۷ میلیون دلار قیمت دارد.

کلکسیون پیپ

خامنه ای ابتدا سیگاری بود اما به دلیل پرستیژ مورد نیاز سیگار را ترک کرد. او نمی خواست عکسش در حال سیگار کشیدن منتشر شود. در آن زمان که رییس جمهور بود و هنوز با موسوی نخست وزیر وقت، نزدیک تر بود، دو نفری تصمیم به ترک سیگار گرفتند و پیپ را از همان زمان حفظ کرده است. عکس هایی که پیپی به لب دارد در همه جا منتشر شده است. برای او توتون خاص پیپ تهیه می شود و در کلکسیون پیپ او تاکنون ۲۰۰ پیپ جمع آوری شده است.

کلکسیون انگشتر

در کلکسیون انگشتری های خامنه ای حدود ۳۰۰ انگشتری خاص جمع آوری شد که ۳ عدد از آن انگشترها را آستان قدس به او تحفه داده است. خامنه ای گرانترین انگشتری و قدیمی ترین عقیق دنیا را دارد که ۵۰۰ هزا دلار قیمت آن است که این کلکسیون در بیت رهبری نگهداری میشود.

از دیگر علائق خامنه ای میتوان از کلکسیون عبا و عصا نیز نام برد.

رابطه با شعر و شعرا

علاقه خامنه ای به شعر از جوانی شروع شده و تاکنون ادامه داشته است. سبزواری و علی معلم از شاعران مدیحه گوی او هستند که با وی حشر و نشر مدام دارند. و از طریق آن ها از مشکلات اهل هنر وابسته به نظام با خبر می شود.

در اوایل ریاست جمهوری خود از اخوان ثالث که از نزدیک او را می شناخت درخواست کرد که در مدح انقلاب شعری بگوید. اخوان ثالث در جواب او گفت: ما هنرمندان بر حکومتیم و نه با حکومت. این جمله چنان باعث برآشفتگی خامنه ای شد که دستور داد حقوق ماهیانه او را از محل کارش قطع کردند. و اخوان پس از آن بی کار شد. قیصر امین پور دریادنامه اخوان (باغ بی برگی) به این نکته در مقاله خود اشاره کرده است.

خامنه ای از شاعر نامدار احمد شاملو به شدت بدش می آمد و از او با نفرت یاد می کرد اما جرات نکرد او را دستگیر و مجازات کند، زیرا میدانست احمد شاملو مقام بالایی بین مردم دارد. خامنه ای جمله لنین را که اگر یک ایدئولوژی با هنر حمایت نشود خواهد مرد، در سخنرانی هایش بسیار آورده است. علاقه او به شعر آنقدر هست که اگر سر از سیاست و روحانیت در نمی آورد، بعید نبود به سراغ شعر و ادبیات برود. با این وصف به دلیل مشغله فراوان گاهی خطاهای فاحش می کند و با آن که می نمایاند که شعر شناس است، وقتی شاعر جوانی در مقابل او شعری راخواند، از او پرسید: این شعر از خودتان است؟ وشاعره پاسخ داد: نخیر این شعر از سهراب سپهری است.

اتهامات سید علی خامنه ای

در تاریخ ۲۶ شهریور سال ۱۳۷۱ تیم تروری متشکل از چهار لبنانی به فرماندهی یک ایرانی به نام کاظم دارابی به عنوان سرپرست تیم ترور، چند نفر از مخالفان جمهوری اسلامی را در رستوران میکونوس ترور میکنند. در این عملیات تروریستی، محمد صادق شرفکندی دبير کل حزب دموکرات کردستان ايران، فتاح عبدلی نماينده حزب دموکرات کردستان ايران، همايون اردلان نماينده اين حزب در آلمان و نورالله دهکردی مترجم و دوست شرفکندی، به دست این چهارنفر تروریست به قتل میرسند. همچنین، عزيز غفاری صاحب رستوران نیز زخمی شد.

دادگاه میکونوس آلمان مقامات بلند پایه رژیم ایران را به عنوان آمرین این ترورها معرفی می‌کند و تحت عنوان کمیته امور ویژه جمهوری اسلامی و معرفی اعضای آن به ترتیب علی خامنه ای به عنوان رهبر رژیم ایران و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت،علی فلاحیان وزیر وقت اطلاعات،علی اکبر ولایتی وزیر امورخارجه‌‌ی آن زمان محمد ری شهری وزیر اسبق اطلاعات،

دادگاه، آمرين قتل ها را گروهی از مقامات بلندپايه جمهوری اسلامی ايران معرفی می کند؛ کميته ای تحت عنوان «کميته امور ويژه جمهوری اسلامی» که اعضای آن عبارت بوده از:« آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، اکبر هاشمی رفسنجانی رئيس جمهور وقت، علی فلاحيان وزير وقت اطلاعات،علی اکبر ولايتی وزير وقت امور خارجه، محمد ري شهری وزير اسبق اطلاعات، محسن رضايی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، رضا سيف اللهی فرمانده حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی، و آيت الله خزعلی عضو شورای نگهبان».

منابع