کاربر:Khosro/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات مناقشه شهری
{{جعبه اطلاعات مناقشه شهری
| عنوان = اعتصاب کارکنان رادیو تلوزیون ملی ایران در سال ۱۳۵۷
| عنوان = اعتصاب کارکنان رادیو تلویزیون ملی ایران در سال ۱۳۵۷
| تصویر =آرم رادیو تلوزیون ملی ایران.JPG
| تصویر =آرم رادیو تلویزیون ملی ایران.JPG
| زیرنویس =آرم رادیو تلوزیون ملی ایران
| زیرنویس =آرم رادیو تلویزیون ملی ایران
| موقعیت = تهران
| موقعیت = تهران
| طول و عرض جغرافیایی =
| طول و عرض جغرافیایی =
خط ۱۴: خط ۱۴:
}}
}}


کارکنان رادیو تلویزیون، از مدت‌ها قبل از انقلاب ضد سلطنتی، در بعضی از بخش‌ها از رادیو تلویزیون اعتصاب کرده بودند ولی گستردگی و اوج این اعتصاب پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بود.
اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون در ۱۵ آبان ۵۷ اوج گرفت و گسترش پیدا کرد؛ این اعتصاب ابتدا با خواسته‌های صنفی شروع شد و رفته رفته به خواسته‌های سیاسی تبدیل شد که در صدر این خواسته‌ها، آزادی بیان و پخش اخبار بدون سانسور بود. سرانجام این اعتصاب با سقوط شاه و پیروزی انقلاب ضد سلطنتی به پایان رسید.
در روز ۱۳ آبان تظاهرات و درگیری‌های خیابانی بین نیروهای مردمی و جوانان انقلابی با نیروهای گارد شاهنشاهی اوج دیگری پیدا کرده بود، و مأموران نظامی به سوی تظاهرکنندگان دانشگاه تهران آتش گشودند، این فیلم که به گزارشی ۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه‌ای تبدیل شده بود، در اخبار شبکه سراسری پخش شد و میلیون‌ها ایرانی حمله‌ی مأموران حکومت نظامی به تظاهراتی که به نام هفته همبستگی شکل گرفته بود، به چشم دیدند.  
 
== گسترش اعتصاب در همبستگی با قیام عمومی مردم ==
کارکنان رادیو تلویزیون، از مدت‌ها قبل از انقلاب ضد سلطنتی، در بعضی از بخش‌ها از رادیو تلویزیون اعتصاب کرده بودند ولی گستردگی و اوج این اعتصاب پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بود. در روز ۱۳ آبان تظاهرات و درگیری‌های خیابانی بین نیروهای مردمی و جوانان انقلابی با نیروهای گارد شاهنشاهی اوج دیگری پیدا کرده بود، و مأموران نظامی به سوی تظاهرکنندگان دانشگاه تهران آتش گشودند، این فیلم که به گزارشی ۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه‌ای تبدیل شده بود، در اخبار شبکه سراسری پخش شد و میلیون‌ها ایرانی حمله‌ی مأموران حکومت نظامی به تظاهراتی که به نام هفته همبستگی شکل گرفته بود، به چشم دیدند.  
با دیدن صحنه‌های این فیلم که طی آن چندین تن از دانشجویان به شهادت رسیدند، خشم مردم را برانگیخت. در روز ۱۴ آبان که یک موج خبری بزرگ در جامعه ملتهب ایران به وجود آمده بود، یک ضربه سنگین به حکومت شاه بود. بعد از آن رادیو تلوزیون به تصرف حکومت نظامی درآمد و به دنبال آن از ۱۵ آبان، کارکنان رادیو و تلوزیون دست به اعتصاب گسترده و نا محدود زدند و با پخش اعلامیه‌ها و تراکت‌هایی همبستگی خود را با قیام عمومی مردم اعلام کردند. اوج این اعتصاب با روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری به جای دولت شریف امامی بود. در طی این اعتصاب به جز تعدادی انگشت شمار که پخش حداقل برنامه‌ها را به عهده داشتند، باقی پرسنل رادیو و تلوزیون که تعداد آنها بیشتر از ۳۰۰۰ هزار نفر بودند، در اعتصاب به سر می‌بردند. آن‌‌ها در این اعتصاب خواستار برداشتن سانسور و انعکاس دادن به اخبار تظاهرات بودند. این اعتصاب با فراز و نشیب‌های فراوانی تا آخرین روزهای پایانی سلطنت شاه ادامه یافت و علی رغم همه توطئه‌هایی که وجود داشت، به شکست کشیده نشد و با سایر اعتصاب‌های سراسری که در جریان بود تا سرنگونی حکومت شاه دامه یافت. در زمانی که شبکه‌های اجتماعی، اینترنت، تلفن هوشمند و سایر وسایل ارتباطی نبود و اطلاع رسانی فقط محدود به رادیو و تلوزیون و مطبوعات می‌شد، می‌توان اهمیت و نقش این اعتصاب را فهم کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/اعلام-اعتصاب-۹۹روزة-کارکنان-رادیو-تلویزیون-۱۵آبان۵۷ اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون در سال ۵۷ - وب سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
با دیدن صحنه‌های این فیلم که طی آن چندین تن از دانشجویان به شهادت رسیدند، خشم مردم را برانگیخت. در روز ۱۴ آبان که یک موج خبری بزرگ در جامعه ملتهب ایران به وجود آمده بود، یک ضربه سنگین به حکومت شاه بود. بعد از آن رادیو تلوزیون به تصرف حکومت نظامی درآمد و به دنبال آن از ۱۵ آبان، کارکنان رادیو و تلوزیون دست به اعتصاب گسترده و نا محدود زدند و با پخش اعلامیه‌ها و تراکت‌هایی همبستگی خود را با قیام عمومی مردم اعلام کردند. اوج این اعتصاب با روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری به جای دولت شریف امامی بود. در طی این اعتصاب به جز تعدادی انگشت شمار که پخش حداقل برنامه‌ها را به عهده داشتند، باقی پرسنل رادیو و تلوزیون که تعداد آنها بیشتر از ۳۰۰۰ هزار نفر بودند، در اعتصاب به سر می‌بردند. آن‌‌ها در این اعتصاب خواستار برداشتن سانسور و انعکاس دادن به اخبار تظاهرات بودند. این اعتصاب با فراز و نشیب‌های فراوانی تا آخرین روزهای پایانی سلطنت شاه ادامه یافت و علی رغم همه توطئه‌هایی که وجود داشت، به شکست کشیده نشد و با سایر اعتصاب‌های سراسری که در جریان بود تا سرنگونی حکومت شاه دامه یافت. در زمانی که شبکه‌های اجتماعی، اینترنت، تلفن هوشمند و سایر وسایل ارتباطی نبود و اطلاع رسانی فقط محدود به رادیو و تلوزیون و مطبوعات می‌شد، می‌توان اهمیت و نقش این اعتصاب را فهم کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/اعلام-اعتصاب-۹۹روزة-کارکنان-رادیو-تلویزیون-۱۵آبان۵۷ اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون در سال ۵۷ - وب سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
[[پرونده:اعتصاب کارکنان رادیو تلوزیون.JPG|جایگزین=اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون ملی ایران در سال ۵۷|بندانگشتی|اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون ملی ایران در سال ۵۷]]
[[پرونده:اعتصاب کارکنان رادیو تلوزیون.JPG|جایگزین=اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون ملی ایران در سال ۵۷|بندانگشتی|اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون ملی ایران در سال ۵۷]]

نسخهٔ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۶

اعتصاب کارکنان رادیو تلویزیون ملی ایران در سال ۱۳۵۷
پرونده:آرم رادیو تلویزیون ملی ایران.JPG
آرم رادیو تلویزیون ملی ایران
جایگاهتهران
تاریخ۱۵ آبان ۱۳۵۷
گونهاعتصاب

اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون در ۱۵ آبان ۵۷ اوج گرفت و گسترش پیدا کرد؛ این اعتصاب ابتدا با خواسته‌های صنفی شروع شد و رفته رفته به خواسته‌های سیاسی تبدیل شد که در صدر این خواسته‌ها، آزادی بیان و پخش اخبار بدون سانسور بود. سرانجام این اعتصاب با سقوط شاه و پیروزی انقلاب ضد سلطنتی به پایان رسید.

گسترش اعتصاب در همبستگی با قیام عمومی مردم

کارکنان رادیو تلویزیون، از مدت‌ها قبل از انقلاب ضد سلطنتی، در بعضی از بخش‌ها از رادیو تلویزیون اعتصاب کرده بودند ولی گستردگی و اوج این اعتصاب پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بود. در روز ۱۳ آبان تظاهرات و درگیری‌های خیابانی بین نیروهای مردمی و جوانان انقلابی با نیروهای گارد شاهنشاهی اوج دیگری پیدا کرده بود، و مأموران نظامی به سوی تظاهرکنندگان دانشگاه تهران آتش گشودند، این فیلم که به گزارشی ۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه‌ای تبدیل شده بود، در اخبار شبکه سراسری پخش شد و میلیون‌ها ایرانی حمله‌ی مأموران حکومت نظامی به تظاهراتی که به نام هفته همبستگی شکل گرفته بود، به چشم دیدند. با دیدن صحنه‌های این فیلم که طی آن چندین تن از دانشجویان به شهادت رسیدند، خشم مردم را برانگیخت. در روز ۱۴ آبان که یک موج خبری بزرگ در جامعه ملتهب ایران به وجود آمده بود، یک ضربه سنگین به حکومت شاه بود. بعد از آن رادیو تلوزیون به تصرف حکومت نظامی درآمد و به دنبال آن از ۱۵ آبان، کارکنان رادیو و تلوزیون دست به اعتصاب گسترده و نا محدود زدند و با پخش اعلامیه‌ها و تراکت‌هایی همبستگی خود را با قیام عمومی مردم اعلام کردند. اوج این اعتصاب با روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری به جای دولت شریف امامی بود. در طی این اعتصاب به جز تعدادی انگشت شمار که پخش حداقل برنامه‌ها را به عهده داشتند، باقی پرسنل رادیو و تلوزیون که تعداد آنها بیشتر از ۳۰۰۰ هزار نفر بودند، در اعتصاب به سر می‌بردند. آن‌‌ها در این اعتصاب خواستار برداشتن سانسور و انعکاس دادن به اخبار تظاهرات بودند. این اعتصاب با فراز و نشیب‌های فراوانی تا آخرین روزهای پایانی سلطنت شاه ادامه یافت و علی رغم همه توطئه‌هایی که وجود داشت، به شکست کشیده نشد و با سایر اعتصاب‌های سراسری که در جریان بود تا سرنگونی حکومت شاه دامه یافت. در زمانی که شبکه‌های اجتماعی، اینترنت، تلفن هوشمند و سایر وسایل ارتباطی نبود و اطلاع رسانی فقط محدود به رادیو و تلوزیون و مطبوعات می‌شد، می‌توان اهمیت و نقش این اعتصاب را فهم کرد.[۱]

اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون ملی ایران در سال ۵۷
اعتصاب کارکنان رادیو و تلوزیون ملی ایران در سال ۵۷

در واقع مسئله آزادی بیان که یکی از موضوعات اساسی کارکنان خبری رادیو و تلویزیون بود، در بین همه خواسته‌ها برجسته بود، عمده مردم و دانشگاهیان و روشن‌فکران، نگاه بدی به رادیو و تلویزیون داشتند و آن‌را یک نهاد دولتی وابسته می دانستند و نزد مردم اعتباری نداشت. اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون که در شروع برای خواسته‌های صنفی و معیشتی شکل گرفته بود، با اضافه شدن آزادی بیان به خواسته‌ها، شکل دیگری پیدا کرد و آزادی بیان در اولویت قرار گرفت، اعتصابیون نظرگاه‌های سیاسی متفاوتی داشتند، یک عده وابسته یا هوادار نیروهای چپ بودند، یک عده وابسته یا هوادار نیروهای جبهه ملی بوند و عده‌ای هم شکل اسلامی داشتند. چون مردم از پیش، تظاهرات در خیابان‌ها را آغاز کرده بودند، اعتصابیون تصمیم گرفتند که خواسته‌هایشان منطبق و هماهنگ با خواسته‌های مردم باشد و اعتصاب صنفی به مسئله سیاسی تبدیل شد. در آغاز جمعیت معدودی بودند اما کم کم از بخش‌های خبر، اداری، تولید، فنی و برنامه‌های هنری، نمایندگانشان به اعتصاب کنندگان پیوستند و تعدادشان بیشترشد. میرعلی حسینی (گزارشگر و مجری اخبار تلوزیون ایران)، می‌گوید: در حوزه علمیه قم، وقتی که مراسم سخنرانی و نطق آقای خمینی تمام شد، در استراحتگاهش در یکی از حجره‌های حوزه علمیه قم نشسته بود. یک آخوند جوانی که واقعاً اسمش یادم نمی‌آید، عمامه سفید داشت، آمد و گفت آقای خمینی می‌خواهند شما را ببینند، موافقید؟ گفتم بله، و من برای اینکه به آنجا برسم از سه حجره دیگر رد شدم که گروه کثیری از آخوندهای مختلف آنجا بودند و چندتایی‌شان مرا می‌گشتند ببینند اسلحه ندارم، حتی خودکار داشتم از دستم گرفتند...

وارد آن حجره که شدم، پسر خمینی، احمد خمینی که آن موقع به او می گفتند حاج احمد آقا، به استقبال من آمد و من وقتی وارد حجره شدم، دیدم که خمینی روی یک مخده نشسته، پسرش هم بغلش نشسته، به من هم گفت بنشین روبه رو، و آقای خمینی شروع کرد به صحبت کردن. گفت من سه تا رهنمود دارم -مرتب هم با حرکت دست حرف می‌زد-، اول اینکه این خانم‌هایی که می‌آیند در تلویزیون برنامه اجرا می‌کنند باید محجبه باشند. من هم یک جوان بیست و شش، هفت ساله بودم و واقعاً آن ترسی را نداشتم که بعدها با بالارفتن سن نصیب آدم می‌شود، خیلی راحت حرف می‌زدم، می‌گفتم آقای خمینی، شما اگر مشاهده کنید تمام خانم‌هایی که در تلویزیون ظاهر می‌شوند، نه آرایش غلیظ دارند و نه موهایشان ... واقعاً خیلی ساده هستند، گفت نه، نه، نه، باید حتما حجاب داشته باشند. بعد گفت دوم اینکه موسیقی را هم باید از رادیوتلویزیون حذف کنید. گفتم آخر موسیقی‌هایی هم که داریم بیشتر سرود انقلابی است، گفت نه، موسیقی در هر شکلش حرام است.

چون شنیده بود که من با آقای قطب‌زاده اختلاف پیدا کرده‌ام، گفت نکته سوم این که باید قطب‌زاده را حمایت کنید، چون قطب‌زاده از طرف من به آنجا آمده و اگر او را حمایت نکنید، می‌گویم مردم بیایند حمایتش کنند. گفتم چرا؟ شما فکر می‌کنید ما بر خلاف مردم قدم بر می‌داریم؟ گفت نه، شما فکل کراواتی‌ها فکر می‌کنید انقلاب مال شماست، در حالی که این انقلاب مال مردم پابرهنه است. آنها انقلاب کرده‌اند و رفته رفته شما باید یادتان باشد که اسلام در این انقلاب مرکزیت دارد. گفتم خیلی ببخشید، تا گفتم ببخشید پسرش ترجمه کرد که منظور حاج آقا این است که ما یواش یواش در ادارات میز و صندلی‌ها را جمع کنیم و تشک و مخده بگذاریم. گفتم یعنی ادارات تبدیل به مسجد بشود؟ که خمینی عصبانی شد، گفت نه، نه، نه، بعد اشاره کرد و گفت مردمی که بیش از همه به این انقلاب حق دارند، آنهایی هستند که خون داده‌اند و این انقلاب مال آنهاست.[۲]

منابع