کاربر:Sayfe

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

جمهوري

مثلا جمهوري خلق چين يا جمهوري دموكراتيك كنگو.

اين واژه چه معنايي دارد؟یک جمهوري واقعي به چه شکل است؟

ريپابليكRepublic    انگليسيِ واژة جمهوريه كه ريشة لاتين داره و از دو لفظ رِس Res به معناي امر و پابليكا Publica  به معناي همگاني يا عموميه.

Res + Publica  = Republic  

تصويري از فرهنگنامه ها و كتابها

اما در فارسيِ واژة جمهوري به معني گروه، جماعت یا تعداد زیادی از مردم .

تصاوير عام از ساختمان هاي حكومتي در نظامهاي جمهوري اروپايي مثل فرانسه

اما در فرهنگ سياسي واژه‌ی جمهوري معناي خاص خودش را دارد. جمهوري يک نوع حكومت است. حكومتي كه در آن مسئولين حکومتي بطور موروثي انتخاب نشوند، وابسته به سلطنت نباشند و (تصاويري از رأي گيري در كشورهاي اروپايي) رياست کشور با راي مستقيم يا غير مستقيم مردم برگزيده بشود، علاوه بر اين دوران تصديش بر قدرت هم محدود باشد. تاکيد اصلي مفهوم جمهوري روي اين است كه حكومت یک منسب دائمي براي شخص اول مملکت نباشد. طبق این تعریف می‌توانید كشورهايي كه براي مدت طولاني یک نفر تحت نام رئيس جمهور در آن  حكومت ميكند را  از ليست جمهوريها خط بزنيد. (تصاويري از حسني مبارك و بن علي كه روي آن ضربدر قرمز بخورد) 

مطابق با این تعریف، اولين جمهوري ثبت شده در تاريخ كدام است؟.

تيتر: جمهوري روم باستان

تصاويري از روم باستان- تصاوير مناسب را ميتوان از فيلم هايي مثل گلادياتور از آرشيو گرفت

جمهوري روم باستان را می‌توان اولين حكومت جمهوري در دنيا قلمداد كرد.  اين جمهوري در 500 سال پيش از ميلاد مسيح تأسيس شد. در جمهوري روم باستان تصميم‌‌گيري هاي حكومتي به صورت جمعي در مجلس سنا انجام مي‌شد. يعني سناتورها به عنوان فرهيختگان جامعه در مجلس سناي آن روزگار جمع مي‌شدند و مسائل حكومتي و اجتماعي را بررسي مي‌كردند و به‌طور جمعي تصميم‌گیری می‌کردند. با اين روش اداره‌ی حكومت تمدني ساخته شد كه رشد و شكوفايي چشمگيري داشت. از ويژگيهاي جمهوري روم باستان، ساختار پيثشرفته‌ی اداره‌ی دولت بود. در اين حكومت عموم مردم از رفاه نسبي برخوردار بودند و از حقوق مشخص اجتماعي بهره مي بردند. جمهوري روم باستان چند صد سال عمر كرد اما در آخرين سالهاي پيش از ميلاد درگير جنگ داخلي شد، جنگي خونين كه به اين جمهوري پايان داد و ديكتاتوري آگوستوس سزار آغاز شد.

تصاوير عام از كشورهاي جمهوري اروپايي, جمعيت , ساختمانهاي حكومتي و ...

در دنیای امروز نظام جمهوري از مشروع‌ترين نظام‌هاي سياسي در دنيا محسوب مي‌شود و بيشتر دولت­‌هاي موجود در دنيا نوعي نظام جمهوري دارند ولي به اين معنا نيست که ساخت و بافت اين جمهوريها يکسان باشد.

خوب است بدانیم كه حکومت جمهوري بر چهار مبناي اساسي استوار شده:

1-     نظام جمهوري متكي به مردم است.

2-   انتخاب رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم انجام می‌شود.

3-   تفكيك قوا و نظارت قوا بر يكديگر.

4-   دولت نميتواند آزاديها را محدود كند.

1.    مردم، دولت را تعيين مي‌کنند و به‌عبارت ديگر حکومت متکي به مردم است.

2.    رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم برگزيده مي‌شود. احزاب، جمعيت ها و گروههاي سياسي، مردم رو تشويق مي‌کنند که به برنامه‌هاي آنها راي بدهند نه به اشخاص.

3.    زمامداران نبايد خود‌کامه باشند, به بیان ساده‌تر در نظام جمهوري ديكتاتوري ممنوع است.                    

(واژة ديكتاتوري حك شود و روي آن مهر ممنوع بخورد)

تضمين شكل نگرفتن یک ديكتاتوري هم تفكيك قواست كه از یک‌طرف تمام قدرت در یک جا متمركز نشود و از طرف دیگر  قواي تفكيك شده, يعني قواي مقننه , قضائيه و مجريه بر همديگر نظارت داشته باشند.

4.    قدرت حكومت جمهوري تا آنجاست كه نتواند آزاديهاي فردي و اجتماعي را تحت تأثير قرار دهد و محدود كند و به‌عبارتي دولت حق ندارد به حريم آزاديها تجاوز كند.

جمهوريخواهي

مفهوم جمهوري‌خواهي هم مثل مفهوم جمهوري در طول تاريخ مراحل شكلگيري مختلفي  را از سرگذرانده است‌؛ از زمان انقلاب آمريکا و فرانسه، نظام جمهوري معناي حکومت قانون بوده و جمهوريخواه يعني كسي كه دنبال حاكميت قانون است. حكومت قانون هم يعني حكومتي  كه در آن حقوق مدني و آزادي‌هاي فردي تضمين شده باشد. در اين مفهوم جمهوري‌خواهي  به معناي دشمني با استبداد سلطنتي و به‌عبارت بهتر جمهوري و جمهوري‌خواهي تضميني براي آزادي‌هاي مدني به شمار می‌آمد ، اما پس از برقراري دموکراسي در بسياري از نظام‌هاي سلطنتي اروپا، جمهوري‌خواهي معناي راديکال خودش را از دست داد، چون حالا ديگر نظام‌هاي سلطنتي هم خاستگاه قدرتشان را مردم مي‌دانند نه ارادة الهي.

نظام‌هاي جمهوري جديد به سه دسته تقسيم می‌شوند:

تصاوير پرچمها يا برجسته شدن در نقشه كشورهاي جمهوري غربي مثل ايتاليا, فرانسه, آمريكا, هلند, پرتقال و ...

اولين دسته جمهوري‌هاي دموکراتيک غربي هستند مثل: فرانسه يا آمريكا که ريشه‌هاي تاريخي آنها به انقلاب‌هاي قرن هجدهم و نوزدهم بر مي‌گردد. در اين کشورها جمهوري با آزادي احزاب, مطبوعات و اجتماعات همراه است.

(تصاوير حسني مبارك و بن علي و رژيم ايران)

دومين دسته دولت‌هايی هستند که رسماً اسم آنها جمهوري است اما در عمل رژيم‌هاي نظامي و پليسي در این کشورها حکومت مي‌کنند.  به بیان ساده‌تر ديكتاتوری هستند.

(تصاويري از چين)

سومين دسته هم جمهوري‌هاي دموکراتيک توده‌اي در اروپا و آسياي شرقي هستند. در اين کشورها حکومت تك حزبي است و آزادي مطبوعات و اجتماعات در آنها وجود ندارد.

نظام جمهوری در ایران به چه شکل است؟

تصاوير خامنه اي و آخوندهاي مجلس خبرگان

گفتيم يكي از ويژگي‌هاي جمهوري این است  كه توسط مردم انتخاب می‌شود!

تصاوير سركوب اعم از سركوب زنان و بحث حجاب و سركوب تظاهرات

يكي ديگر از ويژگي‌هاي جمهوري بحث آزادي‌هاي فردي و اجتماعي بود!

تصاويري از خامنه اي

يكي ديگر از ويژگي‌هاي جمهوري هم اين بود كه صاحبان قدرت مادام العر نيستند و براي مدت كوتاهي بر مسند قدرت مي‌نشینند.

----

سناريوي واژه ها- جمهوري

برنامة واژهها پيش روي شماست. اين برنامه تلاشيه در فهم و درك مفاهيم اصلي واژههاي سياسي و اجتماعي. واژة امروزمون واژة آشناي جمهوريه.

واژة جمهوري روي صفحه حك شود.

جمهوري

اين واژه رو زياد شنيدين. مثلا جمهوري خلق چين يا جمهوري دموكراتيك كنگو. اصلا چرا راه دور بريم. ايران خودمون, (با لحن خنده و مسخره) جمهوري اسلامي ايران.

خوب اين واژه چه معنايي داره؟ يه جمهوري واقعي چطوريه؟

ترنزيشن

ريپابليكRepublic    انگليسيِ واژة جمهوريه كه ريشة لاتين داره و از دو لفظ رِس Res به معناي امر و پابليكا Publica  به معناي همگاني يا عموميه.

تركيب زير روي صفحه حك شود.

Res + Publica  = Republic  

تصويري از فرهنگنامه ها و كتابها

اما در فارسيِ خودمون واژة جمهوري به معني گروه، جماعت و مردم زياده.

تصاوير عام از ساختمان هاي حكومتي در نظامهاي جمهوري اروپايي مثل فرانسه

اما در فرهنگ سياسي واژة جمهوري معناي خاص خودش رو داره. جمهوري يه نوع حكومته. حكومتي كه در اون مسئولين حکومتي بطور موروثي انتخاب نشن، وابسته به سلطنت نباشن و (تصاويري از رأي گيري در كشورهاي اروپايي) رياست کشور با راي مستقيم يا غير مستقيم مردم برگزيده بشه, علاوه بر اين دوران تصديش بر قدرت هم محدود باشه. تاکيد اصلي مفهوم جمهوري روي اينه كه حكومت يه منسب دائمي براي شخص اول مملکت نباشه.(تصاويري از حسني مبارك و بن علي ك روي آن ضربدر قرمز بخورد)  با اين حساب همين الان ميتونين كشورهايي كه براي مدت طولاني يه نفر تحت نام رئيس جمهور توش حكومت ميكنه رو از ليست جمهوريها خط بزنين.

خوب با اين تعاريف اوليه خوبه كتاب تاريخ رو ورق بزنيم تا ببينيم اولين جمهوري ثبت شده در تاريخ كدومه.

تيتر: جمهوري روم باستان

تصاويري از روم باستان- تصاوير مناسب را ميتوان از فيلم هايي مثل گلادياتور از آرشيو گرفت

جمهوري روم باستان رو ميشه اولين حكومت جمهوري در دنيا قلمداد كرد.  اين جمهوري در 500 سال پيش از ميلاد مسيح تأسيس شد. در جمهوري روم باستان تصميم گيري هاي حكومتي به صورت جمعي در مجلس سنا انجام مي شد. يعني سناتورها به عنوان فرهيختگان جامعه در مجلس سناي اون روزگار جمع ميشدن و مسائل حكومتي و اجتماعي رو بررسي مي كردن و دسته جمعي سرش تصميم مي گرفتن. با اين روش ادارة حكومت تمدني ساخته شد كه رشد و شكوفايي چشمگيري داشت. از ويژگيهاي جمهوري روم باستان, ساختار پيثشرفتة ادارة دولت بود. در اين حكومت عموم مردم از رفاه نسبي برخوردار بودن و از حقوق مشخص اجتماعي بهره مي بردن. جمهوري روم باستان چند صد سال عمر كرد اما در آخرين سالهاي پيش از ميلاد درگير جنگ داخلي شد, جنگي خونين كه به به اين جمهوري پايان داد و نوبت ديكتاتوري آگوستوس سزار رسيد.

ترنزيشن

تصاوير عام از كشورهاي جمهوري اروپايي, جمعيت , ساختمانهاي حكومتي و ...

خوب بيايم به دنياي امروز. امروزه نظام جمهوري از مشروع ترين نظام هاي سياسي در دنيا محسوب ميشه و بيشتر دولت­‌هاي موجود در دنيا نوعي نظام جمهوري دارن ولي به اين معنا نيست که ساخت و بافت اين جمهوريها يکسان باشه.

خوبه اين رو بدونيم كه حکومت جمهوري بر چهار مبناي اساسي استوار شده:

همزمان با كلام راوي خلاصه شده ها كه با شبرنگ مشخص شده روي صفحه حك شود.

1-     نظام جمهوري متكي به مردم است

2-   انتخاب رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم

3-   تفكيك قوا و نظارت قوا بر يكديگر

4-   دولت نميتواند آزاديها را محدود كند

1.    مردم، دولت رو تعيين مي کنن و به عبارت ديگه حکومت متکي به مردمه.

2.    رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم برگزيده مي شه. احزاب، جمعيت ها و گروههاي سياسي، مردم رو تشويق مي کنن که به برنامه هاي اونها راي بدن نه به اشخاص.

3.    زمامداران نبايد خود کامه باشن, ساده تر بگيم در نظام جمهوري ديكتاتوري ممنوعه. (واژة ديكتاتوري حك شود و روي آن مهر ممنوع بخورد)  تضمين شكل نگرفتن يه ديكتاتوري هم تفكيك قواست كه از يه طرف تمام قدرت در يه جا متمركز نشه و از طرف ديگه قواي تفكيك شده, يعني قواي مقننه , قضائيه و مجريه بر همديگه نظارت داشته باشن.

4.    قدرت حكومت جمهوري تا حديه كه نتونه آزاديهاي فردي و اجتماعي رو تحت تأثير قرار بده و محدود كنه و به عبارتي دولت حق نداره به حريم آزاديها تجاوز كنه.

ترنزيشن

تيتر: جمهوريخواهي

كمي هم دربارة واژة «جمهوريخواهي» صحبت كنيم. مفهوم جمهوريخواهي” هم مثل مفهوم “جمهوري” در طول تاريخ مراحل شكلگيري مختلفي  رو از سر گذرونده ؛ از زمان انقلاب آمريکا و فرانسه،نظام جمهوري معناي حکومت قانون بوده و جمهوريخواه يعني كسي كه دنبال حاكميت قانونه. حكومت قانون هم يعني حكومتي  كه در اون حقوق مدني و آزادي هاي فردي تضمين شده باشه. “در اين مفهوم جمهوريخواهي” به معناي دشمني با استبدادِ سلطنتي و به عبارت بهتر جمهوري و جمهوري خواهي تضميني براي آزادي هاي مدني به شمار ميومد ، اما پس از برقراري دموکراسي در بسياري از نظام هاي سلطنتي اروپا، جمهوريخواهي معناي راديکال خودش رو از دست داد، چون حالا ديگه نظام هاي سلطنتي هم خاستگاه قدرتشون رو مردم مي دونن نه ارادة الهي.

ترنزيشن

حالا كه با ويژگيهاي جمهوري آشنا شديم خوبه نظامهايي كه خودشون رو جمهوري مينامن رو هم بررسي كنيم. جمهوري‌هاي جديد رو ميشه به سه دسته تقسيم کرد:

تصاوير پرچمها يا برجسته شدن در نقشه كشورهاي جمهوري غربي مثل ايتاليا, فرانسه, آمريكا, هلند, پرتقال و ...

اولين دسته جمهوري‌هاي دموکراتيک غربين مثل فرانسه يا آمريكا که ريشه‌هاي تاريخيشون به انقلاب‌هاي قرن هجدهم و نوزدهم بر ميگرده. در اين کشورها جمهوري با آزادي احزاب, مطبوعات و اجتماعات همراهه.

(تصاوير حسني مبارك و بن علي و رژيم ايران) دومين دسته دولت‌هايين که رسماًَ اسمشون جمهوريه اما در عمل رژيم‌هاي نظامي و پليسي در اونها حکومت مي‌کنن. ساده تر بگيم ديكتاتورين.

(تصاويري از چين) سومين دسته هم جمهوري‌هاي دموکراتيک توده‌اي در اروپا و آسياي شرقيه. در اين کشورها حکومت تك حزبيه و آزادي مطبوعات و اجتماعات در اونها وجود نداره.

ترنزيشن

خوب بريم سراغ ايران خودمون.

تصاوير خامنه اي و آخوندهاي مجلس خبرگان

گفتيم يكي از ويژگيهاي جمهوري اينه كه منتخب مردمه!

تصاوير سركوب اعم از سركوب زنان و بحث حجاب و سركوب تظاهرات

يكي ديگه از ويژگيهاي جمهوري بحث آزادي هاي فردي و اجتماعي بود!

تصاويري از خامنه اي(تصاوير افكت داشته باشد و با تصاوير قبلي متفاوت باشد, مثلا سياه و سفيد يا نگاتيو شده باشد)

يكي ديگه از ويژگيهاي جمهوري هم اين بود كه صاحبان قدرت مادام العر نيستن و براي مدت كوتاهي بر مسند قدرت مي شينن.

بله دوستان, وضعيت نظام ولايت روشنتر از اين حرفاس كه بخوايم بيشتر در موردش صحبت كنيم. تنها چيزي كه به شترگاو پلنگ نظام پليد ولايت نميشه گفت, جمهوريه.

ترنزيشن

خوب, واژههاي امروز هم تموم شد. تا يه برنامة ديگه خدانگهدار.

--

سناريوي برنامة واژه ها- دموكراسي

تحرير: رحمت

افكت ورودي به برنامه يعني هرمها توليد شده و داده مي شود.

راوي: اگر اين هرم, هرم جامعه باشه, شما كدوم گزينه رو براي نوك هرم ترجيح ميدين.

تصوير هرمِ بدون سر روي صفحه است و سه هرم كوچك كه در واقع نوك آن هرم را تشكيل مي دهد بصورت معلق در سمت راست ديده مي شود.

گزينة شمارة 1

اتو به اضافة كراسي كه ميده اتوكراسي. (مكث كوتاه)  اوه نه! اين كه يعني ديكتاتوري!! اين رو نمي خوايم.

Auto + cracy = Autocracy

گزينة شمارة 2

تئو به اضافة كراسي كه ميده تئوكراسي. (مكث كوتاه) واي! اين هم كه يعني حكومت مذهبي. برامون كافيه, ديگه نمي خوايم.

Theo + cracy=Theocracy

گزينة شمارة 3

دمو به اضافة كراسي كه ميده دموكراسي! (مكث كوتاه) آها! اين شد يه چيزي. ما كه همين رو ميخوايم. شما چطور؟

Demo + cracy= Democracy

راوي: صد البته كه هر آزاديخواهي دموكراسي رو انتخاب ميكنه. ما دموكراسي رو سوژة برنامة امروز واژه ها كرديم. ابتدا بذارين ببينيم با وجود دموكراسي چه تغييراتي در جامعه بوجود مياد.

كليپ انيميشن:  Democracy is... Animation by Lukasz Szozda

از ابتدا تا تايم كد 0051

زيرنويس زده شود.

دموكراسي يعني ...

(بعد از عبور نفر زيرنويس بعدي بيايد) هر كس راه خودش را انتخاب مي كند

دموكراسي يعني ...

(بعد از عبور نفر زيرنويس بعدي بيايد) آزادي بيان

دموكراسي يعني ...

(بعد از عبور نفر زيرنويس بعدي بيايد) انتخاب آزادانه براي زندگي

اما زمانيكه آزادي وجود ندارد ...

... بدون تحمل و شكيبايي

دموكراسي يعني

آنچه كه ما نياز داريم.

تصوير:  فضايي مشابة صفحة يك سايت. دستي روي كلمه دموكراسي كليك مي كند.

كلام راوي: خوب دوستان, كمي با آثار دموكراسي در جامعه آشنا شديم. حالا اجازه بدين ريشة اين كلمه رو بررسي كنيم.

تصوير:  (تصاويري از فيلمهاي يونان باستان و فلاسفه)

كلام راوي:  دموکراسي مثل بسياري از اصطلاحات اصلي علم سياست، از جمله خود «سياست» در اصل يه واژة يونانيه و به يوناني اينطوري نوشته ميشه. دموكراتيا (تلفظ= dēmokratía  )(واژة δημοκρατία   روي صفحه حك شود) که خودش از دو واژهٔ کوتاه‌ترِ «دموس» δῆμος (dêmos)  (اين واژه روي صفحه حك شود)و «کراتوس» κράτος (kratos) تشکيل شده. «دِمُوس» به معني کلية شهروندانيه که در پوليس يعني دولت-شهر زندگي مي‌کنن «کراتوس», هم به معني «قدرت» و هم به معني «قانونه» . (روي صفحه  اين جمله حك شود دموس+ كراتوس= دموكراسي)  از تركيب دموس و كراتوس واژة دموكراسي به معني حاكميت مردم به دست مياد.

تصوير: (روي صفحه اين تركيب بيايد دموكراسي = مردمسالاري)

كلام راوي: به اين نوع حكومت مردمسالاري يا حكومت مردم بر مردم هم گفته ميشه. حكومتي كه بر آراء عمومي استواره.

تصوير:(تصاوير عام از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك)

كلام راوي: ابزار بوجود اومدن دموكراسي رأي مردمه گونه‌هاي مختلف دموکراسي در جامعة بين‌الملل ديده شده كه بين اونها تفاوتهاي بنياديني وجود داره. اصلي ترينِ اونها عبارتند از 1- دموكراسي مشاركتي و 2- دموكراسي نمايندگيِ چند حزبي (اين دو عبارت روي صفحه حك شود)

تصوير:(تصاويري از گردهماييهاي يونان باستان-ميتوان از فيلم گلادياتور يا الكترا استفاده كرد)

كلام راوي: دموکراسي مشارکتي يا دموکراسي مستقيم، نخستين گونة دموکراسيه که در يونان باستان پايه ريزي شده. در دموكراسي مشاركتي تصميمات به طور جمعي به‌دست افراد گرفته مي‌شه. در يونان باستان اقليت کوچکي از جامعه که شهروند ناميده مي‌شدن، براي بررسي سياست‌ها و گرفتن تصميمات مهم به طور منظم گردهم جمع ميشدن. (تصاويري از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك- اگر رفراندوم باشد و YESو NO در آن برجسته باشد بهتر است) دموکراسي مشارکتي در جوامع امروزي، برايِ توده مردم بسيار محدوده اما برخي جنبه‌هاي دموکراسي مشارکتي هنوز هم كاربرد داره. برگزاري رفراندوم‌ها در سطح ملي براي مسائل مورد اختلاف؛ نمونه‌اي از دموکراسي مشارکتيه.

تصوير:(تصاويري از پارلمانها در كشور هاي مختلف)

كلام راوي :گونة ديگة دموكراسي كه متداوله دموكراسيِ نمايندگي چند حزبيه. اينگونه دموكراسي به نظامهايي اطلاق ميشه كه در اون رأي دهندگان يعني مردم بتونن از بين چند حزب در يك فرآيند سياسي يكي رو انتخاب كنن.به اين نوع دموكراسي,  معمولاً دموکراسي ليبرال گفته ميشه. (نمايش پرچم اين كشورها يا نقطة آنها روي نقشة كرة زمين همراه با نام آنها) ايالات متحده آمريکا، کشورهاي اروپاي غربي، ژاپن، استراليا، نيوزيلند و هند در دسته دموکراسي‌هاي ليبرال قرار مي‌گيرن. البته همة اونها باهم يكسان نيستن. در برخي از اين دموكراسي ها قدرت شهروندان بيشتره.

تصوير: (تصاوير عام از قواي مختلف, مقننه, مجريه و قضاييه)

كلام راوي: ناگفته نماند كه اگه در يک دموکراسي، قانونگذاري دقيق براي جلوگيري از توزيعِ نامتوازنِ قدرتِ سياسي صورت نگيره يک شاخه از نظام حاکم ميتونه قدرت و امکانات زيادي رو در اختيار بگيره و به اون نظام دموکراتيک لطمه بزنه. براي توزيع متوازن قدرت اقداماتي مثل تفكيك قوا انجام ميشه.

تصوير: (روي صفحه كلمة دموكراسي بصورت بزرگ حك شود. واژة«اتو» روي قسمت «دمو» در كلمه دموكراسي مثل چكش ضربه بزند و با هر ضربه «دمو» فشرده تر شده و در نهايت محو شود و به اين صورت اتوكراسي جايگزين دموكراسي شود- اتوكراسي به معني ديكتاتوري است)

كلام راوي: از «حکومت اکثريت» به عنوان خاصيت اصلي و متمايزکنندة دموکراسي نام مي‌برن. در صورت نبودِ حاکميت مسئوليت‌پذير، ممکنه حقوق اقليت‌هاي جامعه ناديده گرفته بشه. برخي به اين وضعيت, ديکتاتوري اکثريت ميگن.

تصوير:

كلام راوي: هميشه يه عده اي پيدا ميشن كه ميخوان دموكراسي رو غرق كنن, به خاطر همين بايد هواش رو داشت و نگذاشت حاكميت مردمي از بين بره.

تصوير:(تصاوير عام از جمعيت و سخنراني)

كلام راوي :يكي از اصلي‌ترين شاخصهاي دموکراسي‌هاي ممتاز وجود رقابت‌هاي انتخاباتي عادلانه اس. علاوه بر اين، آزادي بيان، آزادي انديشهٔ سياسي،(تصاوير عام از مطبوعات) و مطبوعات آزاد از ديگر ارکان اساسي دموکراسي هستن که به مردم اجازه ميدن تا با آگاهي و اطلاعات بر حسب علاقهٔ شخصي خودشون رأي بدهن.

هرساله مجامع بين المللي با استفاده از همين شاخصها سطح دموكراسي در كشور ها رو تعيين مي كنن.(تصويري از جلد مجلة اكونوميست) به عنوان نمونه مجلة اكونوميست با استفاده از نمودارِ رنگي اين كار رو ميكنه. خوبه نگاهي به وضعيت دموكراسي در اين نمودار بكنيم.

نمايش نمودار

اين نموداريه كه مجله اكونوميست در سال 2012 چاپ كرده.( روي قارة آمريكا زوم شود و تصوير حركت داشته باشد) در اين نمودار دموكراسي ها با رنگ سبز نشون داده شدن و هر چه رنگ سبز پر رنگ تر باشه ميزان دموكراسي در اون كشور بيشتره.

(تصوير حركت كرده روي قارة آسيا و آفريقا بيايد) رنگهاي قرمز هم نقطة مقابل دموكراسي يعني ديكتاتوري هستن. هر چه قرمز هم پر رنگ تر باشه ديكتاتوري وحشتناكتري در اون حاكمه.

نگاهي به ايران تحت حاكميت آخوندها بندازيم و ببينيم وضعيتش چطوره. (در نمودار روي ايران زوم شود.) از اين تيره تر ديگه نميشد. البته واضحه كه حاكميت ولايت فقيه هيچ سنخيتي با دموكراسي نداره و از يكهتازانِ عرصة ديكتاتوريه.

اميدوارم در اين برنامه با واژة دموكراسي بيشتر آشنا شده باشين.(نمايش عكس) در پايان يه جمله بگم كه راه رسيدن به دموكراسي راهِ پر پيچ و خم و سنگلاخيه. اما بايد قيمتش رو داد و اون رو هموار كرد تا بهش رسيد. خدا نگهدار.