کریم‌خان زند

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۳ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۸ توسط اکباتان90 (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کریم‌خان زند
کریم‌خان زند.jpg
اطلاعات کلی
نامکریم‌خان زند
منصبفرمانروای ایران و بنیان‌گذار دودمان زندیه
لقبخود را «وکیل‌الرعایا» می‌خواند
زادگاهملایر
تخت‌گاهشیراز
ملیتایرانی
شناخته شدهعدالت، مدارا و تواضع و یک‌پارچه کردن ایران تحت حکومت خود
نام پدرایناق‌خان
فرزندانابوالفتح‌خان

کریم‌خان زند (زادهٔ ۱۱۱۹ هجری قمری، روستای پری از توابع بخش زند ملایر- درگذشتهٔ ۱۱۹۳ هجری قمری، شیراز) فرمانروای ایران از ۱۱۷۹ تا ۱۱۹۳ هجری قمری و بنیان‌گذار دودمان زندیه بود. وی در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت می‌کرد اما از تاج‌گذاری خودداری و خود را «وکیل‌الرعایا» می‌خواند. وی پیش از به قدرت رسیدن رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه نادرشاه بود. حکومت او دوره‌ای آرام در تاریخ ایران به شمار می‌رود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همان‌ها به نام طایفه قاجار با شکست لطف‌علی‌خان زند دودمان زندیه را برانداختند. سلسله زندیه مابین افشاریان و سلسله قاجاریه بود.

کریم‌خان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق‌خان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ هجری قمری بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

منشی و وقایع نگار وی، میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی متخلص به «نامی» بود که «رساله دلگشا» را در باب خاندان زندیه و کریم‌خان زند به نگارش در آورد.[۱]

سیاست داخلی کریم‌خان زند

برخی او را نیکوترین فرمانروا پس از حمله عربها به ایران دانسته‌اند. کریم‌خان از ایل لک زند همدان بود. پدرش «ایناق‌خان» نام داشت و رئیس ایل بود. کریم‌خان در آغاز یکی از سربازان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر به ایلش پیوست. کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح‌خان و علیمردان‌خان ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برگزیدند.

در این اتحاد علیمردان خان نایب‌السلطنه بود و ابوالفتح‌خان حاکم اصفهان و کریم‌خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان‌خان، ابوالفتح‌خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم‌خان هم شورید.

ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان بود. چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر مدعی پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمدحسن‌خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند. او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود. سر انجام با لقب وکیل‌الرعایا (نماینده مردم) در ۱۷۵۰ میلادی به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسان رسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخ‌شاه باقی گذاشت.

کریم‌خان فردی بی‌سواد اما هوشمند و باتدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت می‌داد و به دانشمندان ارج می‌گذاشت. وی کارخانه‌های چینی‌سازی و شیشه‌گری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. با این وجود غربیان وی را «پادشاهی بزرگ» نمی‌دانستند چرا که در دورهٔ زمامداری او به‌ایشان امتیازی داده نشد.

البته او خود نیز چنین ادعایی نداشت و خود را وکیل‌الرعایا می‌خواند. کریم‌خان با توجه به پیشه‌اش که سرپرستی ایل بود از نزدیک با مشکلات مردم آشنا بود و سپس سپاهی‌گری آن هم در ارتش نادری، که درگیر جنگهای پیاپی بود به او نشان داد که بار جنگ های پیاپی به دوش خراج مردم است؛ پس، بیشتر آرامش و درگیر نکردن کشور در درگیری‌ها را می‌پسندید تا مبادا آشوب و یا جنگی به کشور و مردم آسیب برساند.[۲]

کریم خان پادشاهی سلیم النفس و عادل بود و درباره عدالت او داستان‌ها گفته شده است. هرچند که در مواردی از وی تندخویی و حیله گری نیز دیده شده است اما در کل وی شاهی پاکدل و انسانی درست کار بود که از وی به نیکی یاد می‌شود.[۳]

جنگ خارجی در زمان کریم‌خان زند

تنها جنگ دوران فرمانروایی کریم‌خان، جنگ بصره و ستاندن این شهر از عثمانیان بود. او در این جنگ به دلیل بدرفتاری‌ها و اخاذی از بازرگانان ایرانی توسط حاکم بصره درگیر شد. در زمان او بندر بوشهر مرکز تجارت و داد و ستد شد. کریم‌خان از انگلیسی‌ها دل خوشی نداشت و همیشه می‌گفت که انگلیسی‌ها می‌خواهند ایران را مانند هند کنند؛ بنابراین با دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و هلند به امور بازرگانی می‌پرداخت.

بر اساس اسناد تاریخی خان زند پیش از آنکه با عثمانی درگیر نبرد گردد سفیری راهی استانبول نمود و ضمن یاداوری دلایل تیرگی روابط دو کشور کشتن عمرپاشا، والی بغداد را تنها راه دوری گزیدن از جنگ برشمرد اما سلطان عثمانی کوشید با دادن وعده‌هایی چند خان زیرک زند را فریب دهد و او را از این کار منصرف سازد. از این رو کریم‌خان فرمان جمع کردن سپاه برای فتح بصره و در صورت امکان دیگر نقاط عراق داد.

در تابستان سال ۱۱۸۸ هجری قمری لشگریان ایران به فرماندهی صادق‌خان برادر کریم‌خان آماده اجرای فرمان وکیل برای حمله به بصره بودند. لشگریانی که شمارشان در تاریخ نوشته ها متفاوت و از سی هزار تا پنجاه هزار نفر یاد شده است. با این وجود به سبب پاره‌ای مسائل از جمله گرمای افزون مناطق جنوبی کشور حرکت سپاهیان زند چند ماهی به تعویق افتاد. سرانجام در دوازدهم محرم سال ۱۱۸۹ لشگریان ایران به کرانه های اروندرود رسیدند و البته با بارش توپخانه بصره و کشتیهای انگلستان مواجه شدند. با این وجود با کمک و یاری ۲۰۰۰ نفر از شناگران بختیاری با گذاشتن ردیفی از قایقها و بستن آنها به یکدیگر پس از هجده روز پلی بنا نهادند تا لشگریان بتوانند از اروندرود گذر نمایند.

به هر ترتیب بصره در هشتم صفر در محاصره کامل نیروهای خان زند قرار گرفت اما پایداری بسیار عثمانیها و مردمان بصره صادق‌خان فرمانده لشگر ایران را ناگزیر ساخت تا برای فتح شهر برجهایی در برابر دیوار شهر برپا دارد و توپهای قلعه‌کوب بر فراز آنها استوار سازد. با این وجود نیروهای عثمانی و مردم بصره دیوارهای فروریخته بر اثر بارش مداوم توپهای ایرانیان را به سرعت بازسازی می‌نمودند. در این میان بسیاری از قبایل عرب نیز به یاری دو طرف درگیر برخاستند . صادق خان زند که خود مورد پشتیبانی برخی قبیله‌های عرب چون افراد طایفه بنی‌کعب قرار گرفته بود برای جلوگیری از کمکهای اعراب به ویژه اعراب عمان به نیروهای عثمانی دستور داد عرض رودخانه اروندرود را با بستن زنجیرهای محکم برای عبور کشتیها و قایقها بدون اجازه لشگریان ایران که دو طرف رودخانه را با پایگاههای دیده‌بانی و توپخانه محافظت می نمودند ناممکن سازند. سرانجام در پی دلاوریهای لشگریان ایران و چاره اندیشی های سپهسالار ایران والی بصره که سلیمان‌خان نام داشت ناگزیر به تسلیم گشت. چنانکه پس از سیزده ماه پایداری در برابر لشگریان خان زند و البته با توجه به کمبود غذا و یاری رسانی اندک از سوی بغداد و استانبول در ۲۸ صفر سال ۱۱۹۰ هجری قمری به همراه بزرگان بصره به خدمت سردار ارتش ایران رسید و از او امان خواست. آنچه روشن است چند روزی پس از این ماجرا سپاهیان ایران وارد بصره گشتند. صادق‌خان به هنگام ورود به شهر دستور داد تا سپاهیان از غارت و تاراج دوری گزینند با این وجود برپایه گزارش برخی منابع تاریخی او از مردم بصره مبلغی را به عنوان غرامت جنگی ستاند.

چهار ماه پس از فتح بصره، صادق خان به فرمان وکیل به شیراز بازگشت. او به هنگام ترک بصره با برخی از طوایف عرب که در آن شهر می‌زیستند پیمان بست که از خیانت به علی‌محمد‌خان زند که جانشین او گشته بود بپرهیزند و دست او را به یاری بفشارند در عوض با خیالی آسوده و بدون ترس از مزاحمتهای احتمالی سپاهیان زند به کسب و کار خویش بپردازند. با این وجود حاکم زند، علی محمد خان، که بر ثروت آنان رشک می برد بر اموال آنان طمع یافت و دارایی آنان را ضبط نمود . نتیجه این کار آن شد که اعراب سر به شورش برداشتند و بسیاری از سپاهیان ایران از جمله حکمران زند را کشتند.

در پی این وقایع ناگوار کریم‌خان دگربار صادق‌خان را از شیراز سوی بصره گسیل داشت تا با فرونشاندن آشوب دگربار حاکمیت فرمانروای ایران را بر آن ناحیه استوار سازد . با ورود سردار زند شهر دگربار به تصرف نیروهای ایران درآمد و در حاکم نشین آن فردی ایرانی سکنی گزید. با این وجود هنوز اندک زمانی از فتح دوباره بصره نگذشته بود که کریم‌خان درگذشت. درپی درگذشت وی، صادق‌خان که خود مدعی تاج و تخت بود با آرزوی تکیه زدن بر تخت شاهی بصره را رها کرد. چنین بر می آید که این عامل و البته درگیریها و رقابتهای بی پایان خانان زند سبب گردید تا عثمانیان در سال ۱۱۹۳ یا ۱۱۹۴ هجری قمری دگربار بی دردسر بر بصره تسلط یابند.[۱]

سرکوب شورش‌ها در زمان کریم‌خان زند

در زمان کریم‌خان چند آشوب کوچک از جمله طغیان میرمهنا دزد دریایی معروف خلیج فارس و شورش حسینقلی‌خان جهانسوز رخ داد اما در کل در زمان او مردم ایران روی آرامش دیدند.

پایتخت کریم‌خان زند

ارگ کریم‌خان

كريم‌خان پس از شكست هاي تلخ و مكرر بر تمام مشكلات فائق آمد و امر سلطنت را در دست گرفت و شيراز را به عنوان پايتخت خويش برگزيد و حتی جزاير خليج فارس را هم كه در اثر از هم گسيختگي اوضاع از كف رفته بود مجدداً متصرف گرديد.

كريم‌خان در شيراز چند باغ، بازار، آب انبار، مسجد و ابنيه ديگر برپا ساخت. حصار شيراز را مستحكم نمود. امروزه ابنيه كريم‌خان قسمت عمده آثار باستاني شيراز را تشكيل مي‌دهد و در حقيقت هنوز هم رونق شهر از بناهاي اوست.[۱]

کریم‌خان زند شهر شیراز را پایتخت خود ساخت و بنا‌های بسیار زیبایی از خود در این شهر به یادگار گذاشت که از آن جمله می‌توان به حمام وکیل، بازار وکیل، ارگ کریم‌خان و مسجد وکیل اشاره کرد.[۲]

ارگ کریم‌خان زند

ارگ کریم‌خان که با نام زندان کریم‌خان نیز شناخته می‌شود، در سال ۱۱۰۸ هجری قمری و به دستور کریم‌خان زند، موسس سلسله‌ی زندیان در شیراز ساخته شد.

نمای بیرونی ارگ کریم‌خان 

ساخت این بنا به سال ۱۱۰۸ هجری قمری و زمان حکومت زندیان در شیراز برمی‌گردد. زمانی که کریم‌خان از بهترین معماران و هنرمندان آن زمان برای ساخت آن دعوت کرد و بهترین مصالح را نیز فراهم آورد تا آنها در مدت زمان کوتاهی این بنای زیبا را بسازند. در دوره‌های مختلف این ارگ کاربردهای متفاوتی داشته است. در زمان زندیان محل زندگی پادشاه بوده، در دوره‌ی قاجاریه از آن به عنوان محل زندگی فرمانروایان محلی استفاده می‌شد و در زمان سلطنت پهلوی نیز آن را به زندان تبدیل کرده بودند. این بنای ۴۰۰۰ متری در مرکز یک محوطه‌ با مساحت ۱۲۸۰۰ مترمربع قرار گرفته است. ارگ در خارج دارای ۴ دیوار بسیار بلند ۱۲ متری است که با ۴ برج آجری دایره‌ای شکل با ارتفاع ۱۴ متر و با زاویه‌ی ۹۰ درجه به هم متصل شده‌اند. عمده‌ی مصالح به کار رفته در این بنا از سنگ و گچ است. تمامی دیوارهای ۱۲ متری اطراف، دارای ضخامت ۳ متری در پایین و ۲.۸ متری در قسمت‌های بالایی هستند. طراحی این بنا در واقع هم مسکونی و هم نظامی است. دیوارهای محکم و بسیار مرتفع بیرونی با جان‌پناه‌هایی در قسمت‌های بالایی دیوار که برای استقرار سربازان و تیراندازی در هنگام جنگ از آن استفاده می‌شد و همچنین خندقی که سابقا در بیرون از آن کنده شده بود نیز گواه این امر است.

محوطه داخلی ارگ کریم‌خان

شکل کلی این بنا یک ذوزنقه‌ی ناقص است که گفته می‌شود علت این امر این بوده که در هنگام ساخت آن به این نتیجه رسیده‌اند که خاک شمال غربی برای ایجاد برجی با این عظمت نامناسب است و امکان نشست کردن دارد، پس کمی بنا را به سمت غرب کشیدند.

برج‌های اطراف ارگ دارای سه طبقه‌ی مجزا هستند که پله‌های مدور برای رفت و آمد در آنها تعبیه شده‌اند. در طبقات نیز دو اتاق وجود دارد که یکی جهت استراحت سربازان و دیگری برای نگهداری اسلحه بوده است.

نکته‌ی جالب‌توجه این است که تمامی اتاق‌ها از درون ساختمان به هم متصل هستند. بعلاوه ارگ دارای شاهنشین‌هایی در ضلع‌های مختلف و با کاربردهای متفاوت است، یکی شاه‌نشین شمالی که مناسب زمستان است و دیگری شاه‌نشین اصلی که در ضلع غربی واقع شده است و یک حوض بزرگ روبه روی آن قرار دارد و کاربردی تابستانه دارد و شاه‌نشین غربی برای تمام فصول است.[۴]

مرگ کریم‌خان و سرگذشت نسل او

کریم‌خان در ۱۱۹۳ هجری قمری (۱۷۹۹ میلادی) درگذشت. فرزندان او هفت تن، چهار پسر و سه دختر بودند. پس از مرگش بزرگ‌ترین پسرش ابوالفتح‌خان به فرمانروایی رسید. نوادگان کریم‌خان بیش‌تر در شهر‌های کرمانشاه، ملایر و شاه آباد سنندج زندگی می‌کنند.

آرامگاه نمادین کریم خان زند در شیراز موزه پارس

پس از در گذشت کریم‌خان زند جانشیانان او به جان هم افتادند و با جنگ و نزاع‌های مستمر، زمینه تقویت و کسب اقتدار آغامحمدخان و سلسله قاجار را فراهم آوردند. در سال ۱۲۰۹ هجری قمری لطفعلی خان آخرین پادشاه زند پس از رشادت‌های بسیار آن به دست آغا محمدخان قاجار معروف به اخته‌خان کشته شد.

آغامحمدخان با به دست آوردن شهر شیراز دست به کشتار کسانی که از دودمان زند بودند زد، پسران لطفعلی‌خان را اخته نمود و دستور تجاوز جنسی به زن باردار و دختر لطفعلی‌خان زند و دیگر زنان این دودمان را داد. وابستگان این خاندان یا به عثمانی گریختند یا در گوشه‌ای در گمنامی زیستند و یا کشته شدند.

از میان تبار شاهان این دودمان تنها از پشت علیمرادخان زند فرزندانی به جا ماند که امروزه دنباله آنان در ایران زندگی نمی‌کنند. دسته‌ای از زندیان نیز که از دوده فرمانروایان این خاندان نبودند تا سال‌ها به پیشه کاروانداری پرداختند.[۲]

آرامگاه کریم‌خان زند

كريمخان در شيراز درگذشت.[۱] آرامگاه کریم‌خان زند در موزه پارس امروزی یا عمارت فرنگی واقع در روبروی ارگ کریم‌خانی ضلع جنوبی مجاور حیاط هنرستان صنعتی نمازی شیراز است. از دیدنی‌های شیراز که برای عده زیادی قابل توجه است ، مقبره کریم‌خان است . کریم‌خان در سال ۱۱۹۳ هجری قمری در شیراز درگذشت و بنا به وصیت خودش پیکر او را در شاه‌نشین شرقی عمارت نظر شیراز به خاک سپردند.

پس از چیرگی آغامحمدخان قاجار بر شیراز (پانزده سال پس از مرگ کریم‌خان)، به دلیل کینه‌اش قبر وکیل‌الرعایا را شکافته و استخوانهای او را به تهران برد و در کاخش در زیر پله‌های کاخ گلستان دفن کرد تا به وی بی‌احترامی کرده باشد و هر روز از روی جنازهٔ وی بگذرد. در دورهٔ رضا خان (حدود ۱۵۰ سال پس از مرگ کریم‌خان) دستور نبش قبر کریم خان داده شد تا وی دوباره به شیراز بازگردانده شود. اما به علت بیماری فرزندش این ماجرا عقب افتاد و به دست فراموشی سپرده شد. برخی نیر می‌گویند ممکن است وی را به نجف یا به حرم شاه عبدالعظیم برده باشند. ولی دیگر از استخوان‌های کریم خان زند اثری در دست نیست.[۵]

جستارهای وابسته

منابع