کشتار مسلمانان

کشتار مسلمانان در صد سال اخیر به اشکال مختلف از جمله به شکل سازمان‌یافته و حکومتی و بعضا درجریان جنگ‌های قومی در گوشه‌ و کنار جهان رخ داده است. نمونه‌های برجسته‌ی آن کشتار مسلمانان روهینگیایی در میانمار، کشتار مسلمانان در بوسنی، کشتار مسلمانان در فلسطین در سال۱۹۸۲( دراردوگاه صبرا و شتیلا)، سرکوب مسلمانان در چین، کشتار مسلمانان در هند و کشتار مسلمانان به ویژه شیعیان در ایران است.در خارج از ایران، طبق برآوردهای موثق آماری در میانمار حدود ۱۴ هزار نفر، در بوسنی ۸۰۰۰ نفر، در فلسطین طی ۵۳ سال حدود ۴۰ هزار مسلمان به شکلی که می‌توان آن‌را سازمان‌یافته نامید، کشته شده‌اند. لازم به ذکر است که کشتار مسلمانان در هند بیشتر نوعی جنگ قومیتی است و نمی‌توان آن‌را قتل عام سازمان‌یافته توصیف کرد.

در یک مقایسه آماری بزرگترین کشتار مسلمانان و به‌ویژه کشتار شیعیان در صد سال اخیر توسط جمهوری اسلامی در ایران صورت گرفته‌ است. رژیم ایران تا کنون دست‌کم ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی را به جوخه‌های اعدام سپرده است. به این ترتیب تعداد مسلمانان کشته شده به دست جمهوری اسلامی دستکم شش برابر اسرائیل، ۱۳ برابر ارتش صرب، و ۱۰ برابر ارتش میانمار است. به این آمار می‌توان کشتار مردم ایران در چند تظاهرات بزرگ طی ۴۰ سال اخیر را اضافه کرد.

هم‌چنین رژیم ایران نقش فعالی در قتل عام مسلمانان در کشورهای دیگر به شکل مستقیم و یا توسط نیروهای نیابتی خود داشته است. به عنوان نمونه می‌توان از کشتار بیش از نیم میلیون نفر از مردم سوریه در جریان بمباران‌ها، اعدام‌های خودسرانه و حملات شیمیایی به شهرهای سوریه نام برد.[۱] این حملات توسط رژیم ایران با مشارکت قاسم سلیمانی پشتیبانی و انجام می‌شد. همچنین از زمان سقوط حکومت پیشین عراق، تا کنون ده‌ها هزار نفر از مردم عراق با بمب‌های کنارجاده‌ای و ماشین‌های انفجاری ساخت ایران، در این کشور به قتل رسیده‌اند.

کشتار مسلمانان روهینگیا

مسلمانان روهینگیا دهه‌هاست که در میانمار زندگی می‌کنند، اما دولت مرکزی هیچ‌گاه به آنها حق شهروندی اعطاء نکرده است.

 
آوارگان روهینگیایی

براساس قوانینی که در زمان حکومت نظامیان در میانمار تدوین شد، مسلمانان روهینگیا از جمله اقوام تشکیل دهنده‌ی ملت میانمار محسوب نمی‌شوند و از بسیاری از خدمات دولتی و منافع شهروندی محروم هستند. سازمان ملل این اقلیت را «بزرگترین جمعیت بدون شهروندی» در جهان توصیف کرده است.

بودائیان تندرو در میانمار با ادعای این که مسلمانان روهینگیا از خارج به این کشور مهاجرت کرده‌ و از ساکنان قدیمی این سرزمین نیستند، همواره خواستار اخراج و بازگرداندن آنها به «کشورشان» بوده‌اند.[۲]

در اکتبر ۲۰۱۷ کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل در ژنو اعلام کرد که فراری دادن مسلمانان روهینگیا از خانه‌هایشان و سوزاندن خانه‌ها و نیز کشتار این مردم و تجاوز به آنها یک اقدام سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده بوده است.[۳]

حمله به مسلمانان روهینگیا در دو مرحله یکی در اواخر سال ۲۰۱۶ میلادی و دیگری در آگوست ۲۰۱۷ انجام شد.

طبق آمار سازمان ملل تنها طی یک‌ ماه اول بیش از ۶ هزار و ۷۰۰نفر از مسلمانان روهینگیا به قتل رسیدند. این کشتار طی ماه‌های بعدی نیز ادامه پیدا کرد. طبق اعلام سازمان پزشکان بدون مرز،  این احتمال وجود دارد که آمار قربانیان از مرز ۱۴هزار نفر هم گذشته باشد. [۴]

بر طبق آمارها بیش از ۶۰۰ هزار نفر نیز از ترس جان خود مجبور به کوچ اجباری به کشور بنگلادش شده‌اند.[۵]

کشتار مسلمان در سربرنیتسا در بوسنی

 
گور جمعی کشف شده در بوسنی

جنگ بوسنی هرزگوین در سال ۱۹۹۲ در پی اعلام استقلال غیررسمی جمهوری بوسنی هرزگوین از کشور یوگسلاوی سابق آغاز شد. صرب‌های بوسنی با تأسیس جمهوری صرب بوسنی به ریاست رادوان کاراجیچ و ارتش جمهوری صرب بوسنی که فرماندهی آنرا راتکو ملادیچ برعهده داشت بر ضد بوسنیایی‌ها که مسلمان بودند وارد جنگ شدند. جمهوری صربستان به ریاست جمهوری اسلوبودان میلوسویچ اصلی‌ترین حامی صرب‌های بوسنی بود.

آن‌چه به عنوان نسل کشی مسلمانان در بوسنی هرزگوین از آن یاد می‌شود در جولای ۱۹۹۵ در شهر سربرنیتسا رخ داد. در جریان این نسل کشی تعداد ۸۰۰۰ مرد و پسر جوان از محدوده تحت کنترل سازمان ملل بالاجبار خارج شده و توسط ارتش جمهوری خود خوانده صرب بوسنی که فرماندهی آنرا راتکو ملادیچ بر عهده داشت به قتل رسیدند. این جنایت اگر چه سازمان‌یافته بود اما توسط یک حکومت غیر رسمی در جریان فروپاشی یوگسلاوی رخ داد و عاملان آن فراری شده و تحت تعقیب قرار گرفتند. رادکو ملادیچ و رادوان کاراجیچ سال‌ها بعد دستگیر شدند و در دادگاه لاهه محاکمه و محکوم شدند.[۶]

سرکوب مسلمانان در چین

حدود ۱۰ میلیون اویغور در چین زندگی می‌کنند که بخش عمده آنها در منطقه سین‌کیانگ ساکن هستند. آن‌ها از لحاظ قومی با ترک‌ها خویشاوندی دارند. ایغورها نسبت به تبعیض‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی علیه خود اعتراض دارند.

کمونیست‌ها پس از به قدرت رسیدن در سال ۱۹۴۹ ترکستان شرقی چین را ضمیمه این کشور کردند. پکن گروه‌های اویغور را متهم به تجزیه‌طلبی و تروریسم می‌کند.[۷]

چین مدت‌هاست به بهره‌برداری از منابع طبیعی عظیم سین‌کیانگ یعنی به استخراج فزاینده و تصفیه‌نفت، تولیدات گاز طبیعی و زغال‌سنگ، و همین‌طور سایر منابع این منطقه چشم دارد. این ایالت به‌طور تقریبی دارای بیست‌ و یک میلیون تن ذخیره ‌نفتی ‌است و منابع زغال‌سنگ آن ۴۰درصد از مجموع منابع زغال‌سنگ چین را تشکیل می‌دهد. در واقع، سرکوب اویغورها هم‌زمان با غارت منابع طبیعی آن انجام می‌شود.

 
اردوگاه باز‌آموزی ایغورها در استان ختن در چین

سین‌کیانگ به دلیل دیگری نیز واجد اهمیت است. این منطقه کانون بلندپروازانه‌ترین پروژه توسعه ‌زیرساختی در تاریخ جهان مدرن است. طرح اقتصادی کمربند در امتداد جاده‌ابریشم قدیم، سه قاره را به هم پیوند می‌دهد، و تقریباً ۶۰ درصد جمعیت جهان را پوشش می‌دهد. این ابزاری است که چین توسط آن بزرگترین ابرقدرت جهان خواهد شد. از این بابت، کنترل قهری این ناحیه کلیدی، به لحاظ ژئوپلیتیک برای چنین بسیار ضروری به نظر می‌رسد.[۸]

اسناد محرمانه حزب کمونیست چین افشاگر پیگرد سیستماتیک اویغورها و سازماندهی حبس دسته‌جمعی این اقلیت مسلمان در شمال غربی این کشور است.

اسناد موسوم به China Cables که توسط کنسرسیوم بین‌المللی روزنامه‌نگاران تحقیقی (ICIJ) منتشر شده، نشان می‌دهد که اماکن دایرشده در منطقه شین کیانگ (سین‌کیانگ) برای اویغورها که پکن آنها را «تأسیسات آموزشی» می‌نامد، در واقع اردوگاه‌هایی محصور و تحت مراقبت‌های شدید امنیتی برای «شستشوی مغزی» آنان هستند. اسناد افشاشده اخیر نشان می‌دهند که اردوگاه‌های محل نگهداری اویغورها نه اردوگاه‌هایی «داوطلبانه»، بلکه بیشتر شبیه زندان‌هایی با انضباط سختگیرانه، نظارت‌های امنیتی شدید، همراه با مجازات‌های پیش‌بینی‌شده و بدون امکان فرار هستند.

این اسناد همچنین نشانگر شمار بسیار بالای بازداشت اویغورها است. بازداشت بیش از ۱۵ هزار نفر از اویغورها در سال ۲۰۱۷ تنها در عرض یک هفته و اعزام آن‌ها به اردوگاه‌ها، یکی از نمونه‌هایی است که اسناد مزبور آشکار می‌کنند.[۷]

بر اساس گزارش نیویورک‌تایمز، رهبر چین در گفتگوی خصوصی با مقاماتی که از شین‌کیانگ در سال ۲۰۱۴ دیدار کردند خواستار برخورد جدی با مخالفان شده بود. [۹]

کشتار مسلمانان در فلسطین

 
کشتار پناهندگان در صبرا و شتیلا

از آغاز جنگ میان نیروهای اسرائیل با فلسطینیان از سال ۱۹۶۷ تا کنون طی ۵۳ سال در نبردهای مختلف، هم‌چنین در چند قتل عام از جمله در صبرا و شتیلا تا کنون ۴۲ هزار فلسطینی کشته شده‌اند. این آمار توسط مصطفی البرغوثی دبیرکل جبهه ابتکار ملی فلسطین در پنجاهمین سالروز جنگ ۶ روزه اعلام شد.

برطبق آمار اعلام شده توسط البرغوثی ۱۰هزار و ۹۶۹ نفر مربوط به انتفاضه اول در سال ۱۹۸۷ تا کنون هستند.[۱۰]

هم‌چنین مجمع ملی خانواده‌های جان باختگان فلسطینی طی بیانیه‌ای اعلام کرد، در سال ۲۰۱۹ در مناطق کرانه باختری، قدس و نوار غزه ۱۴۹ فلسطینی از جمله ۳۳ کودک و۱۲ زن توسط نظامیان اسرائیل کشته شدند.[۱۱]

کشتار مسلمانان توسط جمهوری اسلامی

بزرگترین کشتار و کوچ اجباری و بی‌خانمان‌سازی مسلمانان به خصوص شیعیان در صد سال اخیر توسط جمهوری اسلامی انجام شده‌ است. جمهوری اسلامی یا به شکل مستقیم و یا توسط نیروهای نیابتی خود در خاورمیانه و یا با شعله‌ور کردن جنگ در کشورهای مختلف، منجر به مرگ صدها هزار مسلمان شده است. این موضوع گفتمان رژيم ایران مبنی بر رهبری مسلمانان و به خصوص رهبری شیعیان جهان را به طور کامل زیر سوال می‌برد. رژیم ایران خود را بزرگترین حامی و مدافع شیعیان در برابر دشمنان آن‌ها می‌داند. بر تبلیغات جمهوری اسلامی آمریکا، اسرائیل، نیروهای تکفیری و... بزرگترین دشمنان اسلام هستند. این در حالیاست که آسیب‌شناسی جمعیت‌های مسلمان در جهان، نشان می‌دهد که ذز ۱۰۰ سال گذشته هیچ‌نیرویی به اندازه‌ی رژیم ایران در قتل، کوچ‌ اجباری، بی‌خانمان‌سازی و نقض حقوق بشر مسلمانان نقش نداشته است.

اعدام در زندان‌ها

جمهوری اسلامی از آغاز تأسیس تا کنون نزدیک به صد و بیست هزار نفر از مخالفان خود را به قتل رسانده است. بیش از صد هزار نفر از آن‌ها مسلمان و شیعه بوده‌اند که در زندان‌های ایران اعدام و کشته شده‌اند. در یک نمونه ۳۰ هزار زندانی سیاسی در جریان قتل عام ۶۷ به‌دست رژیم ایران به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. این عدد ۳ برابر جان باختگان فلسطینی به دست اسرائیل در طول ۵۳ سال، ۱۵ برابر تعداد جان‌باختگان در نسل کشی سربرنیتسا و ۸ برابر جان‌باختگان در کشتار مسلمانان روهینگیایی است.

بمب گذاری در مشهد

در سال ۱۳۷۳ شمسی و در روز عاشورا عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی حرم امام رضا(ع) را بمب‌گذاری کردند. در جریان انفجار حرم امام رضا بنا به اعلام مراجع حکومتی ۲۴ نفر کشته شدند. رژیم ایران در ابتدا این انفجار را به مجاهدین خلق نسبت داد اما سازمان مجاهدین خلق آن را رد کرده و توطئه وزارت اطلاعات برای بدنام کردن اپوزیسیون خود دانست. سال‌ها بعد برخی از برخی از عناصر سابق سپاه و وزارت اطلاعات از جمله عمادالدین باقی افشا کردند که انفجار مشهد توسط وزارت اطلاعات ایران انجام شده است.

کشتار مردم در اعتراضات

جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف اعتراضات مردم را به شدت سرکوب کرده و معترضین را به قتل رسانده است. از جمله این اعتراضات:

  • تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و ۵ مهر ۱۳۶۰ که توسط سازمان مجاهدین خلق ایران سازماندهی شد. در تظاهرات ۳۰ خرداد صدها نفر کشته و دستگیر و سپس اعدام شدند. همچنین در تظاهرات ۵ مهر که به صورت مسلحانه توسط مجاهدین حفاظت می‌شد صدها نفر دستگیر و اعدام شدند.
  • تظاهرات مردم بوکان در خرداد ۱۳۷۱ که با شلیک سپاه پاسدران به مردم به قتل ده‌ها نفر انجامید
  • اعتراضات مردم قزوین در مرداد۱۳۷۳ که منجر به کشته شدن ۵۰ تن و ۳۰۰۰ دستگیری و سپس اعدام ده‌ها نفر از دستگیر شدگان شد.
     
    تعدادی از جان باختگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران
  • تظاهرات مردم اسلامشهر در فروردین۱۳۷۴ (اعتراض به افزایش کرایه‌ی حمل و نقل ) با صدها کشته که در میان آنان کودکان ۸ تا ۱۲ ساله نیز وجود داشت.[۱۲]
  • تظاهرات ۱۳۸۸ (اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری) با ۱۱۲ کشته بر طبق آمار رسمی
  • تظاهرات دی‌ماه ۱۳۹۶ (اعتراض به عملکرد دولت در رابطه با صندوق‌های قرض‌الحسنه که از مشهد شروع شد و طی مدت کوتاهی به ۱۴۰ شهر ایران گسترش یافت و معترضین خواستار سرنگونی نظام حاکم شدند.)
  • تظاهرات در آبان ۱۳۹۸ (اعتراض به گران شدن بنزین که به سرعت به ۱۹۱ شهر گسترش یافت و در جریان سرکوب اعتراضات توسط سپاه پاسداران ۱۵۰۰ نفر از مردم جان باختند)

آمار کشته شدگان در اعتراضات مردمی در ایران همواره بیش‌تر از آمار اعلام شده است. بنابراین می‌توان برآورد کرد که مجموعا هزاران نفر در سال‌های اخیر در جریان اعتراضات و تظاهرات مختلف کشته شده‌اند.

کشتار مردم عراق

پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف بین‌المللی و سقوط دولت مرکزی عراق، جمهوری اسلامی با استفاده از بافت مذهبی عراق که اکثریت آن‌را مسلمانان شیعه تشکیل می‌دادند، نفوذ خود را در این کشور گسترش داد. بر اساس آمار Opinion Research Business از مجموع جانباختگان در عراق از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۷ بیش از ۲۰۶ هزار نفر از مردم مسلمان عراق در اثر ماشین‌های انفجاری کشته شدند. بیش از ۹۰ درصد از ماشین‌های انفجاری که در عراق منفجر شده‌اند در ایران و یا در کارگاه‌های وابسته به نیروهای نیابتی رژیم ایران ساخته شده‌اند. اما این عدد تنها مربوط به چهار سال بوده و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۰ به چندبرابر بالغ شده است.

پلیس عراق و نیروهای آمریکایی در عراق در سالهای گذشته ده‌ها کارگاه ساخت ماشین‌های انفجاری که توسط نیروهای تروریستی شیعه وابسته به ایران اداره می‌شد، را کشف کردند. واشنگتن پست در گزارشی به قلم مایکل آر. گوردون در این رابطه می‌نویسد:

«مسیری که اطلاعات آمریکاییان از انفجارات را به ایران می‌رساند براساس عوامل مختلفی از جمله آنالیز دستگاه‌های ضبط شده ، بررسی آوارها و باقی مانده‌ی انفجارها و اطلاعات مربوط به آموزش شبه نظامیان شیعه در ایران و عراق توسط سپاه پاسداران ایران و حزب الله است. ملیشیای دستگیر شده اعتراف می‌کنند که به دستور ایران فعالیت می‌کنند. این اطلاعات شامل گزارش های بازجویی است و نشان می دهد پول و سلاح و مواد منفجره از طریق مرز ایران وارد عراق می‌شوند. گذرگاه مرزی در مهران به عنوان یک گذرگاه مهم قاچاق پول و اسلحه برای شبه نظامیان شیعه شناخته شده است.

طبق اطلاعات آمریكایی ، ایران نوعی بمب ویژه با فناوری مشابهی را برای شبه نظامیان حزب الله در جنوب لبنان نیز فراهم كرده است. ساخت اجزای اصلی این بمب نیاز به ماشین آلات پیشرفته ، مواد اولیه و تخصصی دارد که سازمان های اطلاعاتی آمریکایی معتقد هستند در عراق وجود ندارد. علاوه بر این ، برخی از مؤلفه‌های بمب‌ها با مارک‌های کارخانه ایرانی منطبق هستند.»[۱۳]

همچنین ای بی سی نیوز در 6 مارس 2006 مقاله‌ای خبر از کشف ده‌ها محموله‌ی بسته‌های انفجاری بسیار قوی در عراق می‌دهد که همگی ساخت ایران هستند. کوین باری

کارشناس مواد منفجره در مورد این بمب‌ها می‌گوید: این بمب‌های همگی دارای امضای یکسانی هستند. همه از یک نوع طراحی، پیوند و جوش استفاده می‌کنند و همه ساخت ایران هستند.[۱۴]

همچنین باید از کوچ اجباری مسلمانان سنی توسط رژیم ایران برای ایجاد مناطق شیعه‌نشین در بسیاری از استان‌های عراق همچون دیالی و بغداد نام برد. دكتور احمد عبدالغفور السامرائی رئيس اداره اوقاف سنی آمار کسانی را که در بغداد به دست عوامل رژیم ایران شامل کوچ اجباری و آواره‌سازی شده‌اند بیش از ۷۰۰ هزار نفر اعلام کرد.[۱۵]

همچنین در استان دیالی عراق که یک استان سنی نشین به شمار می‌رود صدها هزار مسلمان سنی کوچ داده شدند. ده‌ها روستای سنی مورد حمله میلیشیای شیعی قرار گرفته و ساکنان آن کشته شدند تا مجبور شوند از مناطق خود کوچ کنند. یک مسئول عراقی خبر داد که ۲۶ روستا در حملات میلیشیای شیعه نابود شده و ساکنان آن شامل کودکان و زنان و مردان یا کشته شده و یا گریخته‌اند. این نیروها توسط قاسم سلیمانی، هادی العامری و ابومهدی مهندس هدایت می‌شوند.[۱۶]

شکنجه و مثله کردن اهل سنت توسط میلشیای وابسته به ایران در عراق، از جمله اعمالی است که به ویژه در سال‌های ابتدایی سقوط حکومت سابق عراق به صورت روزانه در عراق رایج بود.

کشتار مردم سوریه

 
بمباران مناطق مسکونی سوریه توسط رژیم اسد

با اوج گیری بهار عربی در کشورهای عرب خاور میانه، سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبود و اعتراضات علیه دولت مرکزی در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۱۱ مصادف با ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ در شهر دمشق آغاز شد. تظاهرات آزادی‌خواهانه مردم سوریه توسط حکومت بشار اسد سرکوب شد و هزاران مخالف دستگیر و تحت شکنجه و کشتار قرار گرفتند. در تکامل اعتراضات مردم سوریه با جداشدن تعداد زیادی از نظامیان سوریه از حکومت بشار اسد ارتش آزاد سوریه در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۱ توسط نظامیان سابق با هدف سرنگونی حکومت بنیان‌گذاری شد. ارتش آزاد سوریه به آزاد‌سازی مناطق مختلف سوریه پرداخت و در عرض مدت کوتاهی توانست بخش اعظم خاک سوریه را آزاد کند. در اواسط ۲۰۱۳ انقلاب سوریه در حال اعتلا بود و بشار اسد در آستانه‌ی سقوط قرار گرفت. در این شرایط بود که رژیم ایران با ورود به سوریه، ارسال نیرو،‌ مهمات، پول و استفاده از شیوه‌ها و تکنیک‌های مختلف به یاری بشار اسد شتافت. قاسم سلیمانی بازیگر اصلی این امدادرسانی بود. وی با تشکیل ده‌ها تیپ و لشکر و اعزام هزاران نفر تحت عنوان مدافعین حرم (نیروهای ایرانی)، تیپ فاطمیون (نیروهای افغانی)، تیپ زینبیون (نیروهای پاکستانی)، حزب الله لبنان و ... به سرکوب مردم سوریه پرداخت. به دستور قاسم سلیمانی ده‌ها بمباران شیمیایی در سوریه انجام شد که منجر به مرگ نفر گردید.

یکی از این حملات شیمیایی مرگبار حمله به خان شیخون بود.

بنا به افشاگری شورای ملی مقاومت ایران دو هفته پیش از حمله به خان شیخون، نیروی زمینی سپاه پاسداران که با پیشروی سریع ارتش آزاد سوریه مواجه بود وارد استان حما می‌‌شود تا از تسخیر آن توسط ارتش آزاد جلوگیری کند، اما دچار تلفات بسیار سنگینی می‌شود. در جنگ‌های حما ده‌‌ها تن از نیروهای سپاه پاسداران و از جمله ده‌ها تن از فرماندهان سپاه کشته می‌شوند.

برخی از کشته شدگان سپاه در حما:

  • سرتیپ پاسدار عبدالله خشنود از لشکر ۱۹ کرمانشاه
  • سرهنگ مراد عباسی فر از فرماندهان لشکر نبی‌اکرم کرمانشاه و از دوستان قاسم سلیمانی
  • برخی دیگر از کشته‌های سپاه در حما این افراد بودند:
  • سعید خواجه صالحانی از افسران سپاه واهل تهران
  • حسین معز غلامی اهل تهران
  • مهدی شکوری از تیپ نینوا
  • قدرت الله عبودی از فرماندهان لشگر ۱۹ فجر استان فارس
  • ابوذر فرحبخش از پاسداران لشکر ۱۹ فجر استان فارس
 
بازدید قاسم سلیمانی از نیروهای سپاه در نزدیکی خان شیخون

طبق گزارشات درونی رژیم نیروهای سپاه در این منطقه به خاطر تلفات سنگین و ضرباتی که خورده بودند زیر فشار بودند. به همین دلیل قاسم سلیمانی در روز جمعه ۳۱ مارس یعنی چهار روز قبل از حمله به خان شیخون از پایگاه‌های سپاه در حما بازدید کرد. او نهایتا تصمیم‌گرفت با حمله شیمیایی به مناطق پشت جبهه‌ی ارتش آزاد یعنی خان شیخون و ایجاد ترس و وحشت تعادل قوای نبرد را به نفع سپاه پاسداران تغییر دهد.

همچنین در اوت ۲۰۱۵ قاسم سلیمانی با سفر به روسیه از ولادیمیر پوتین برای نجات بشار اسد کمک خواست.[۱۷] به این ترتیب روسیه تحت عنوان مبارزه با داعش وارد سوریه شد و هزاران غیرنظامی سوری را در بمباران‌های هوایی به قتل رساند.

تا کنون بیش از ۶۵۰ هزار نفر از مردم مسلمان سوریه شامل: زنان و کودکان در این جنگ‌ها و به ویژه در بمباران‌ و حملات شیمیایی رژیم ایران و اسد جان خود را از دست داده‌اند و ۱۳ میلیون نفر آواره شده‌اند.

به این ترتیب جمهوری اسلامی به اشکال مستقیم و غیرمستقیم در کشتار صدها هزار مسلمان در سوریه دست داشته است.

منابع