گورستان خاوران

گورستان خاوران، نام گورستانی است در جنوب شرق تهران که به گلزار خاوران نیز شهرت دارد. خاوران مدفن قتل‌ عام شدگان زندانیان سیاسی در قتل‌ عام ۶۷ (تابستان ۱۳۶۷) است. این قتل عام شدگان بعضا به صورت دست جمعی در این گورستان دفن شده‌اند. مساحت گورستان خاوران حدود ۳۰ متر در ۶۰ متر است که در واقع محوطه‌ای یک‌پارچه خاک و کلوخ است که دورتادور آن با میله‌های آهنی محصور شده است. در امتداد گورستان خاوران، گورستان بهائیان قرار دارد. خانواده‌های اعدام شدگان ۶۷ اجازه‌ی گذاشتن سنگ قبر و یا کاشتن درخت در گورستان خاوران را ندارند. در گورستان خاوران محل احتمالی قبرها را با تکه‌ای آجر سنگ‌چین یا شن‌های رنگی نشانه‌گذاری کرده‌اند. گورستان خاوران یکی از مستندات کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، به‌شمار می‌رود. اعدام گسترده و دسته‌جمعی هزاران زندانی سیاسی با فتوای روح‌الله خمینی، در اوایل مردادماه آغاز شد. بر اساس این حکم و فتوا در تهران، زندانیان سیاسی که سرموضع بودند بر اساس تشخیص هیئت سه نفره‌ای شامل: حسینعلی نیری، قاضی شرع؛ مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات و مرتضی اشراقی، دادستان تهران به جوخه‌های اعدام سپرده می‌شدند. در زندان‌های شهرهای دیگر، صدور حکم اعدام زندانیان سیاسی بر عهده‌ی یک هیئت سه نفره شامل: قاضی شرع، دادستان یا دادیار انقلاب و نماینده‌ی وزارت اطلاعات بود. این اعدام‌ها اغلب شامل اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران و چند صد نفر از اعضای سازمان‌های سیاسی چپگرا بودند. آیت‌الله منتظری که نایب و قائم مقام خمینی بود، این کشتارهای جمعی را محکوم کرده است. در فایل صوتی افشا شده از آیت‌الله منتظری عاملان این قتل‌عام «جزو جنایت‌کاران در تاریخ» توصیف شده‌اند. گورستان خاوران هم‌اکنون به صورت نمادی از جنبش دادخواهی درآمده است. اپوزیسیون ایران، خاوران را سند جنایات رژیم ایران در قتل‌ عام تابستان ۱۳۶۷می‌داند. صدها گور دسته‌جمعی دیگر مانند خاوران در سراسر ایران وجود دارد که هنوز بسیاری از آن‌ها ناشناخته مانده‌اند و برخی از آن‌ها نیز با همین نام شناخته می‌شوند. جمهوری اسلامی ایران بارها تلاش کرده است به بهانه‌های مختلف گورستان خاوران تهران و گورستان‌های مشابه در شهرهای دیگر را تخریب کند. تا کنون گزارش‌های مختلفی از تلاش حکومت ایران برای تخریب قبرهای اعدام‌شدگان سال ۱۳۶۷، منتشر شده است. در اردیبهشت سال ۱۴۰۰، به دنبال انتشار خبرهایی مبنی بر طرح نظام جمهوری اسلامی ایران، برای تخریب گورستان خاوران از طریق کندن قبرهای جدید مربوط به بهاییان در این گورستان، موج گسترده‌ای از اعتراضات نسبت به این اقدام غیرانسانی به راه افتاد. شورای ملی مقاومت ایران، که اصلی‌ترین نیروی مخالف رژیم ایران است، با انتشار فراخوان بین‌المللی خواهان محکومیت نابودی و از بین بردن مزار شهیدان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ شد.

گورستان خاوران
خاوجعبه.JPG
مکانشهر تهران؛ جنوب شرقی تهران

موقعیت گورستان خاوران

 
نقشه مختصات خاوران

این گورستان در کیلومتری ۱۵ بزرگراه امام رضا که از سه راه افسریه در جنوب شرق تهران و ابتدای جاده تهران - مشهد آغاز می شود، واقع شده است. این گورستان که در سمت شمالی بزرگراه قرار دارد شامل چند مزار مربوط به اقلیت‌های مذهبی و قطعه‌ای است که به محل دفن قتل‌عام شدگان سال ۶۰ و ۶۷ تبدیل شد. یکی از این گورستان‌ها از دیرباز به هند‌ی‌ها تعلق دارد، گورستان بعدی مربوط به مسیحیان است. زمین کناری گورستان کنونی خاوران در قدیم، فقط محل دفن بهاییان بود، اما اکنون بخشی از آن مدفن قتل‌عام شدگان زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ است که به صورت دسته‌جمعی اعدام شده‌اند. بخشی از دفن‌شدگان مربوط به اعدامی‌های سال‌های پیش از آن است. مساحت گورستان خاوران که قتل‌عام شدگان تابستان سال ۱۳۶۷، در آن دفن شده‌اند، محوطه‌ای در ابعاد حدود ۳۰ متر در ۶۰ متر است. این محوطه تکه زمینی خاکی با سنگ‌های مزار شکسته یا برجستگی‌هایی است که نشان از دفن اجساد دارد.[۱]

دور تا دور گورستان خاوران را حصار‌های آهنی کشیده‌اند. خانواده‌های اعدام شدگان اجازه‌ی گذاشتن سنگ قبر و یا کاشتن درخت در این محل را ندارند؛ و محل احتمالی قبرها را با تکه‌ای آجر سنگ‌چین یا شن‌های رنگی نشانه‌گذاری کرده‌اند.[۲]

خاوران سند جنایت

 
در اصلی خاوران که در سال ۸۷ بسته شده است.

گورستان خاوران یکی از مستندات کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، به‌شمار می‌رود. اعضای خانواده‌های اعدام‌شدگان در طول این سال‌ها به مناسبت‌های مختلف از جمله سالگرد شهدای قتل‌عام ۶۷، برای گرامی‌داشت آن‌ها، در این مکان گرد هم می‌آیند. در سال ۱۳۸۷، شماری از اعضای خانواده‌های دفن‌شدگان در گورستان خاوران، خاک‌برداری در این قطعه و کاشت درخت در آن‌جا را افشا کردند. این اقدام رژیم ایران در واقع تلاشی برای از بین بردن اسناد باقی‌مانده از اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷ بود.[۳]

گورستان خاوران که محل دفن زندانیان قتل‌عام شده در دهه ۱۳۶۰، است به دو بخش تقسیم می‌شود. در یک بخش نزدیک به در اصلی ورودی گورستان، اجساد اعدامیان سال‌های دهه‌ی ۶۰، برخی به صورت انفرادی به خاک سپرده شده‌اند. اما بخش دیگر گورستان خاوران که هیچ نشانه یا قبری در آن وجود ندارد، گورهای دسته‌جمعی زندانیان سیاسی است که در تابستان سال ۱۳۶۷، اعدام شده‌اند.[۴]

 
گورستان خاوران سند جنایت

گورستان خاوران هم‌اکنون به صورت نمادی از جنبش دادخواهی درآمده است. گورستان خاوران یک سند زنده از جنایات رژیم ایران در قتل‌عام تابستان ۱۳۶۷، به شمار می‌رود. همچنین صدها گور دسته‌جمعی دیگر مانند خاوران در سراسر ایران وجود دارد که هنوز بسیاری از آن‌ها ناشناخته مانده‌اند.[۵]

هادی قائمی سخنگوی کمپین حقوق بشر در ایران می‌گوید:

«خاوران سیاه‌ترین فصل کتاب نقض حقوق بشر در تاریخ معاصر ایران است. دولت ایران هرگز نمی‌تواند با این تلاش‌های ناشیانه و خشن در تخریب اسناد و محروم کردن خانواده‌های قربانیان از یادآوری خاطره عزیزانشان، این واقعیت تاریخی را حذف و آن را از نو بنویسد. باید این جنایت علیه بشریت به‌فوریت مورد بررسی قرار بگیرد؛ و به خانواده‌ها اطمینان داده بشود که از بقایای عزیزانشان حفاظت خواهد شد.»[۶]

تخریب گورستان بهاییان

دو سال پس از انقلاب ضدسلطنتی در بهمن‌ماه ۱۳۵۷، رژیم ایران گورستان بهاییان در تهران را که به گلستان جاوید مشهور بود، مصادره کرد. با دستور مقامات حکومتی بیش از ۱۵ هزار قبری که در این گورستان وجود داشت، تخریب شد. از آن پس، حکومت ایران بهاییان را مجبور کرد که متوفیان خود را در قطعه‌ای در کنار محل دفن قتل‌عام شدگان تابستان ۱۳۶۷، به خاک بسپارند. جامعه بهاییان نیز در بیانیه خود آورده است حکومت ایران پس از مصادره گلستان جاوید از آنان خواست، متوفیان خود را در قطعه‌ای در کنار محل دفن اعدامیان سیاسی به خاک بسپارند.[۴]

اعدام‌های ۱۳۶۰

موج گسترده دستگیری، برگزاری محاکمه‌های چند دقیقه‌ای و اعدام مخالفان سیاسی حکومت اسلامی ایران از خردادماه ۱۳۶۰، آغاز شد. این اعدام‌ها شامل اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان‌های سیاسی مارکسیستی بودند.

از خردادماه سال ۱۳۶۰، شهرداری تهران قطعه زمینی را که در جاده خراسان و در ۱۵ کیلومتری تهران، در کنار گورستان‌های اقلیت‌های دینی بود به محلی برای دفن اعدام‌شدگان اختصاص داد. گورستان خاوران، قطعه زمینی خشک و فاقد هرگونه امکانات اولیه یک گورستان رسمی است که مقامات رژیم ایران به آن لعنت‌آباد یا کفرآباد می‌گفتند. مساحت فعلی گورستان خاوران، که از دو قطعه زمین مستطیل‌شکل تشکیل شده، ۸۶۰۰ متر مربع است.[۲]

قتل‌عام تابستان ۱۳۶۷

 
قتل‌عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷

رژیم ایران در تاریخ ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، قطعنامه ۵۹۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای آتش‌بس و پایان جنگ هشت ساله با عراق را پذیرفت. در پی این واقعه رژیم ایران که بنا بر اسناد موجود و گفته گواهان از سالها پیش برای رها شدن از زندانیان سیاسی بخصوص زندانیان مجاهد طرح و برنامه‌های متعددی را مطرح و در پی عملی‌ساختن آن بود موقعیت پیش‌آمده را برای این طرح عملی کرد. به ویژه اینکه پایان جنگ هشت‌ساله می‌توانست عواقب زیادی برای این رژیم داشته باشد. رژیمی که ازا ین جنگ به عنوان سرپوشی برای اختناق در داخل ایران استفاده می‌کرد. همچنین وجود این تعداد زندانی سیاسی در چنین شرایطی برای رژیم ایران امکان پذیر نبود. این اعدام‌ها با فتوای روح‌الله خمینی، در اوایل مردادماه کلید خورد. به این ترتیب کمی پیش از عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۷ که فروغ جاویدان نام گرفت آغاز شد اما پس از عملیات فروغ جاویدان اوج گرفت. این اعدام‌ها تا سه ماه به صورت شبانه روزی جریان داشت و بصورت پراکنده تا یک سال بعد نیز ادامه یافت. در جریان این قتل‌عام که از اواخر تیرماه ۱۳۶۷، با قطع ملاقات‌ها در زندان‌ها که با اقدامات دیگری مانند قطع روزنامه و یا بردن تلویزیون از بندها و… همراه بود آغاز شد. برای اجرای اعدام‌ها به فرمان خمینی یک هیئت سه نفره‌ شامل: حسینعلی نیری، قاضی شرع؛ مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات و مرتضی اشراقی، دادستان در دادگاه‌های ۵ دقیقه‌ای با زندانیان برخورد می‌کردند. این دادگاه ها گاه تنها یک سوال از متهم پرسیده می شد و در صورتی که قضات تشخیص می‌دادند زندانی هنوز «سر موضع» است وی را برای اعدام انتقال می‌دادند. در جریان این قتل عام بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی کشتار شده‌اند. اولین اخبار درز یافته از قتل‌عام با اعلام خبر اعدام بیش از ۱۵ زندانی به خانواده‌ها، بر سر زبان‌ها افتاد و سپس در اعلام‌های تلویزیونی توسط مقامات رژیم ایران و راه‌افتادن دوباره ملاقات‌ها در آذرماه همان سال ابعاد این قتل‌عام افشا شد و در طی زمان شواهد بیشتری بر گستره آن گواهی داد.[۲]

ابراهیم رئیسی، یکی از اعضای هیئت مرگ بود که به دستور خمینی در محاکمه‌های سریع و بدون تشریفات قضایی معمول، برای اعدام زندانیان سیاسی تصمیم می‌گرفت.[۷]

اکثریت اعدام‌شدگان، پیش از این در دادگاه‌های انقلاب به حبس محکوم شده و در حال گذراندن دوران محکومیت‌شان بودند. بسیاری از این اعدام‌شدگان، سال‌ها یا حتی ماه‌های آخر حبس‌شان را سپری می‌کردند؛ و برخی نیز به رغم اتمام دوران محکومیتشان به خاطر امتناع از مصاحبه تلویزیونی و اعلام برگشتن از عقاید سیاسی‌شان در زندان مانده بودند.

پس از قتل‌عام دسته‌جمعی هزاران زندانی سیاسی عضو یا هوادار سازمان مجاهدین خلق، در روزهای نخست شهریور ماه نوبت به اعدام‌های گسترده زندانیان مارکسیست در تهران رسید. در پاییز ۱۳۶۷، پس از چند ماه ممنوع‌الملاقات بودن زندانیان سیاسی، خانواده‌های زندانیان شاهد حفاری کانال‌های عمیقی در خاوران بودند که پس از چند روز روی آن‌ها پوشانده می‌شد؛ و برجستگی ناشی از پُرشدن این کانال‌ها به طور کامل آشکار بود. مشاهده این تغییرات در خاوران خانواده‌ها را بیش از پیش نگران جان عزیزان‌شان کرد.[۲]

آیت‌الله منتظری، قائم مقام وقت روح‌الله خمینی نیز همان زمان با اعتراض به این اعدام‌ها، وقوع چنین اعدام‌های دسته‌جمعی را که مقامات جمهوری اسلامی هنوز در برابر آن سکوت کرده‌اند، تأیید کرد.[۱]

براساس فایل صوتی که از آیت‌الله منتظری منتشر شده است، او تنها مقام مخالف در حکومت جمهوری اسلام با احکام اعدام‌های دسته‌جمعی بوده است. آقای منتظری در بخشی از این فایل صوتی گفته است:

«به نظر من بزرگترین جنایت که به جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده است و شما را در آینده جزو جنایت‌کاران درتاریخ می نویسند، این را بدون رو دروایسی می‌گویم.»

بسیاری از اعدام شدگان در گورهای دسته‌جمعی، علاوه بر خاوران تهران، در شهرهای مختلف ایران، مانند اهواز و رشت و شهرای دیگر مدفون شده‌اند. خانواده‌های قتل‌عام شدگان هنوز هم نمی‌دانند که عزیزانشان در کجا به خاک سپرده شده‌اند.[۸]

کشف گورهای دسته‌جمعی در خاوران

 
کشف و افشای گورهای دسته‌جمعی در خاوران

اواخر آبان و اوایل آذرماه ۱۳۶۷، به تدریج از دادستانی انقلاب یا زندان اوین با بسیاری از خانواده‌های زندانیان سیاسی تماس گرفتند؛ و خبر اعدام فرزندان‌شان را به آن‌ها اعلام کردند. اعلام خبر اعدام به صورت فردی و با تهدیدهای بسیار شدید، مبنی بر ممنوعیت برگزاری هرگونه مراسم عزاداری به خانواده‌ها ابلاغ می‌شد. با این وجود مقامات مسئول حکومتی از دادن هرگونه اطلاعاتی درباره‌ی محل دفن اعدام‌شدگان خودداری می‌کردند. در واقع شناسایی گورستان خاوران به عنوان محل دفن بسیاری از زندانیان سیاسی اعدام‌شده در زندان‌های تهران، به دلیل تلاش و پیگیری خانواده‌های قربانیان جهت کشف حقیقت درباره‌ی محل دفن فرزندان‌شان بود.

به رغم تهدیدات شدید خانواده‌های اعدام‌شدگان مبنی بر سکوت درباره‌ی قتل‌عام فرزندانشان و ممنوعیت برگزاری هرگونه مراسم و گرامی‌داشت برای اعدام‌شدگان، خانواده‌ها از همان روزهای نخست با برگزاری یادبود و مراسم فردی و جمعی برای اعدام‌شدگان و حضور در خاوران به عنوان محل دفن فرزندان‌شان، تلاش و فعالیت علیه سکوت و از یاد بُردن فاجعه‌ای که رخ داده بود را آغاز کردند. خانواده‌های قربانیان هم‌چنین از طریق تجمع در برابر کاخ دادگستری و سازمان ملل در تهران و نامه‌نگاری به مقامات داخلی و بین‌المللی، پیگیر دادخواهی اعدام‌شدگان بودند. همه‌ی این تلاش‌ها با خشونت مأموران حکومتی سرکوب شد و بسیاری از خانواده‌ها در تجمع‌های اعتراضی، در خاوران بازداشت شده یا مورد ضرب و شتم و توهین و حتک حرمت قرار گرفتند. خشونت اعمال شده از مأموران مستقر در اطراف گورستان خاوران در سال‌های ۱۳۶۷و ۱۳۶۸، به صورتی بود که همواره خطر دستگیری حاضران در خاوران را تهدید می‌کرد. نخستین مراسم دسته‌جمعی در گورستان خاوران، پس از خبر قطعی شفاهی نظام جمهوری اسلامی، مبنی بر اعدام زندانیان سیاسی، در دی‌ماه سال ۱۳۶۷، به عنوان مراسم چهلم اعدام‌شدگان در گورستان خاوران برگزار شد. هم‌چنین نخستین سالگرد اعدام‌ها در ۱۰ شهریورماه ۱۳۶۸، با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و بسیاری از خانواده‌های قربانیان بازداشت شدند. اما باز مراسم و گرامی‌داشت قربانیان به شیوه‌های مختلف از طرف خانواده‌ها ادامه پیدا کرد تا زنده نگاه داشتن یاد اعدام شدگان در خاطر جمعی جامعه باقی بماند.

کشف گورهای دسته‌جمعی اعدام‌شدگان که به گونه‌ی تلنبارشده روی هم و بدون کفن، و در حالی که هنوز لباس بر تن داشتند، به بخشی از سردرگمی خانواده‌ها در رابطه با محل دفن اعدام‌شدگان پاسخ داد. اما مشاهده‌ی شیوه دفن دسته‌جمعی و غیرانسانی قربانیان و مواجه شدن خانواده‌ها با پیکر قطعه قطعه و ازخاک بیرون زده‌شده‌ی عزیزانشان، رنج عمیقی بر آنان تحمیل کرد، به گونه‌ای که با گذشت سالیان طولانی از قتل‌عام تابستان ۱۳۶۷کشف این گورهای دسته‌جمعی هم‌چنان یکی از تلخ‌ترین خاطرات خانواده‌های قربانیان در هنگام روایت ازدست‌دادن عزیزان‌شان است.[۲]

گواهی شاهدان

 
فروغ تاجبخش از شاهدان کشف گورها در خاوران

فروغ تاجبخش معروف به مادر لطفی، یکی از نخستین شاهدان گور دسته‌جمعی و اجساد دفن‌شده در گورستان خاوران بود؛ که این گور دسته‌جمعی در کنار قبر فرزندش کشف شده بود. او یکی از مادرانی است که تلاش فراوانی برای مستند کردن و اطلاع‌رسانی و افشاگری درباره‌ی آن کرد. این مادر درباره‌ی نخستین مواجه‌اش با این گور دسته‌جمعی می‌گوید:

«… روز چهلم انوش شد. رفتیم و گل گذاشتیم. یک دفعه خواهر من گفت: ای وای این دست چیه اونجا افتاده؟ برگشتیم و نگاه کردیم و دیدیم بله، دستی از خاک بیرون زده است. جوان‌ها را سطحی خاک کرده بودند. همه زن‌ها داد زدند. فردی با خودش دوربین آورده بود، تا دید شرایط این‌طوری شده و مادرها داد می‌زنند، عکس گرفت. خود من پیکر تعدادی از جوان‌ها را دیدم، جوانی که تیری در پیشانی‌اش زده شده بود. بعد سریع، ماشین گشت آمد. دوربین را قایم کردند. بعدها شنیدم که یک روز صبح با پروژکتور آمده‌اند و عکس گرفته‌اند. اما سری اول مربوط به همان روز بود که به دست کسانی که می‌خواستند ببینند، رسید.»

مادر شریفی که پسرش فرزین شریفی در سال ۱۳۶۰، اعدام و در خاوران دفن شد، یکی دیگر از شاهدان کشف گورهای دسته‌جمعی در خاوران است که این گور را در نزدیکی محل دفن انوشیروان لطفی، فرامرز صوفی و سعید آذرنگ دیده است. او در این باره می‌گوید:

«اولین کسی که دید من بودم و یک عده دیگر از مادرها، ما دیدیم که چیزی مانند یک پای سگ آنجاست. با چنگ و دست خاک را عقب زدیم، یکی با پیراهن چهارخانه را دیدیم، خواهر یکی از کشته‌شدگان که پیراهن چهارخانه‌ای برای برادرش دوخته بود، یک‌هو گفت وای وای این برادر من است، خانم لطفی هم او را می‌شناخت. سر این یکی کنار پای او، پای او با سر این، بعد همه گفتیم باید صبح زود با بیل و وسایل بیاییم که این‌جا را خوب بشکافیم و ببینیم چیست. البته من صبح زود نتوانستم بروم، عده‌ای جوان، صبح زود با دستکش و بیل می‌روند و می‌بینند تعداد زیادی پلیس آن‌جاست و همه را تهدید می‌کنند و نمی‌گذارند که بیشتر از این گور دسته‌جمعی را شناسایی کنند، ولی دیگر آن‌جا معروف شده بود و همه می‌دانستیم که گوری دسته‌جمعی است و هر وقت می‌رفتیم برای آن‌ها هم گل می‌گذاشتیم.»

یکی دیگر از خانواده‌های اعدام‌شدگان می‌گوید که یک بار صبح ساعت هفت که رفتیم گورستان خاوران و در جایی که یک کانال کنده بودند، دیدیم که پارچه‌ی پیراهن زده بود بیرون و نوک انگشتان یک جسد بیرون بود. کانال خیلی عمیق نبود؛ و انگار خیلی با عجله خاک کرده بودند. خاک را زدیم کنار، بچه‌ها را دیدیم که روی هم خاک کرده بودند. خاک‌هایی که روی آن گور ریخته شده بود، تازه بود؛ و اجساد سالم و خون‌آلود داخل گور، حاکی از تازه بودن گور و وقوع اعدام‌ها در روزهای نزدیک به کشف آن گور دسته‌جمعی بود. نخستین عکس‌هایی که از گورهای دسته‌جمعی گورستان خاوران منتشر شد، عکس‌هایی است که از همین گور دسته‌جمعی گرفته شده است. این عکس‌ها در آبان‌ماه ۱۳۶۷، پیش از کشف گور دسته‌جمعی مربوط به اعدام‌شدگان تابستان سال ۱۳۶۷، و در زمانی‌که هنوز خبر اعدام زندانیان سیاسی به همه‌ی خانواده‌های قربانیان اعلام نشده بود، در خارج از ایران منتشر شد.[۲] یکی از افرادی که موقع عکس گرفتن و فیلم‌برداری از گور دسته‌جمعی در خاوران حضور داشته است، می‌گوید:

 
گورستان خاوران

«روز پنجشنبه ششم مرداد در مراسم خانه مادر آذرنگ شرکت داشتیم. جمعه هفتم مرداد ساعت شش صبح به اتفاق مرد جوانی که در مراسم فرامرز صوفی با او آشنا شده بودم و یکی از همسران شهدا، سه نفری به خاوران رفتیم. تپه مانندی از خاک تازه توجه ما را جلب کرد. من کمی خاک را عقب زدم و خیلی زود به یک پا برخوردم. هیجان‌زده و ترسناک خاک‌ها را پس زدیم و تا روی سینه هیچ نشانه‌ای از علت مرگ مثل تیریاران پیدا نکردیم. به سر که رسیدیم صورت را کاملاً کبود یافتیم که تازه فهمیدیم بچه‌ها دار زده شده‌اند. به همین ترتیب چهار بدن درهم پیچیده شده را یافتیم که سومی کفن پوش بود و روی چشمهایش پنبه گذاشته بودند. بقیه لباس عادی به تن داشتند. من سر یکی از آن‌ها را با دستم بالا آوردم و مرد جوان همراه ما چندین عکس گرفت. متأسفانه در همین زمان یک پاترول پاسداران وارد شد، که ما ناچار به پراکنده شدن شدیم. حدود ساعت هشت بود…»[۹]

تلاش برای تخریب خاوران

 
برهوت خاوران

تا کنون گزارش‌های مختلفی از تلاش حکومت ایران برای تخریب قبرهای اعدام‌شدگان سال ۱۳۶۷، منتشر شده است.

به نقل از فعالان حقوق بشر، رژیم ایران طی این سالیان، دست به تخریب گورهای دسته‌جمعی زده و در برخی شهرها روی این گورها یا پارک ساخته و یا با صاف کردن گورها، به ساخت ساختمان بر آن‌ها مبادرت کرده است.[۱]

در طی چهار دهه‌ی گذشته خانواده‌های قربانیان بارها خواسته‌های خود برای تعیین وضعیت پیکرهای اعدام‌شدگان و محل دفن آن‌ها را با مقامات مسئول حکومتی در میان گذاشته‌اند؛ و هم‌چنین از مقامات بین‌المللی خواسته‌اند که پیگیر این موضوع باشند. مقامات و نهادهای حکومتی، نه تنها پاسخی به این خواسته‌ها نداده‌اند، بلکه بارها دست به تخریب گورستان خاوران زده‌اند.[۲]

تخریب خاوران در سال ۱۳۶۹

پس از اعدام‌های دسته‌جمعی تابستان ۱۳۶۷، و حضور بیشتر خانواده‌های اعدام‌شدگان در خاوران، تلاش‌های حکومت برای تخریب گورستان خاوران و ازبین‌بردن هرگونه نام و نشانی از محل دفن قتل‌عام‌شدگان نیز شدت گرفت. یکی از نخستین تخریب‌های گسترده، صاف‌کردن خاوران با بولدوزر در سال ۱۳۶۹، هم‌زمان با بازدید رینالدو گالیندوپل، گزارشگر ویژه سازمان ملل از ایران بود.[۲]

تخریب خاوران در سال ۱۳۸۰

مأموران حکومتی هم‌چنان در دهه‌ی ۱۳۸۰، به دنبال تخریب کامل یا تغییر کاربری گورستان خاوران بودند. سال ۱۳۸۰، به دنبال پُرشدن ظرفیت گورستان بهاییان که در کنار خاوران قرار دارد، به آن‌ها گفته شده بود که می‌توانند مردگان‌شان را در گورستان خاوران، که در واقع محل دفن اعدام‌شدگان سیاسی است، به خاک بسپارند. وقتی که خانواده‌های اعدام‌شدگان متوجه این موضوع شدند؛ و به آن اعتراض کردند، بهائیان اعلام کردند حاضر به این کار نیستند و مردگان خود را در محل دفن قتل عام شدگان زندانیان سیاسی به خاک نخواهند سپرد.[۲]

تخریب خاوران در سال ۱۳۸۴

 
گورستان خاوران

دور بعدی تخریب گورستان خاوران در سال ۱۳۸۴، بود. در شهریور ماه ۱۳۸۴، اخباری میان خانواده‌های اعدام‌شدگان نقل می‌شد که شهرداری و بهشت زهرا قصد دارند گورستان خاوران را تبدیل به یک قبرستان عادی کنند. نامه‌هایی هم از سوی حکومت از طرف برخی خانواده‌ها در خاوران منتشر و در آن نوشته شده بود:

«توجه توجه: ما خانواده‌های قبرستان خاوران، به همه هشدار می‌دهیم که تعدادی آدم‌های معاند و مخرب، جلوی ساماندهی قبرستان را گرفته و نمی‌گذارند، شهرداری و بهشت زهرا اقدام نمایند. ما همگی قبلاً موافقت خود را کتباً اعلام نمودیم که حاضریم، همه گونه هم‌کاری نماییم تا قبور عزیزانمان مشخص و در خصوص ساماندهی و بازسازی اقدام گردد -۱۳۸۴/۶/۲.»

خانواده‌های اعدام‌شدگان نیز طی انتشار اطلاعیه‌ای در چهارم شهریور ۱۳۸۴، با این طرح مخالفت و اعلام کردند:

«… آنان به عنوان ساماندهی و بازسازی، قصد آن دارند گلزار خاوران را از شکل کنونی‌اش خارج کرده و به یک گورستان عادی تبدیل کنند. در حالی‌که عزیزان ما پس از اعدام، با لباس‌های تنشان، در گودال‌هایی که در این گورستان ایجاد شده بود، به صورت دسته جمعی دفن شده‌اند. ما خانواده‌های اعدام‌شدگان گلزار خاوران اعلام می‌داریم که عزیزان ما در گورهای عادی و به روش معمول فوت و دفن نشده‌اند که بتوان محل دفن آنان را به شکل عادی قطعه‌بندی کرد، بلکه بسیاری از این عزیزان در گورهای دسته جمعی مدفون شده‌اند. هم‌چنین اعلام می‌داریم، در صورت نیاز ساماندهی گلزار خاوران، ابتدا لازم است نام و نشان، چگونگی و زمان اعدام، چگونگی و محل دفن تک تک این عزیزان مشخص گردد، پس از آن خود خانواده‌های قربانیان، در مورد بازسازی گورستان اقدام خواهند کرد.»

در ۲۶ آبان‌ماه همین سال مأموران حکومتی، تکه سنگ‌هایی که تنها نشان گورهای خاوران بود، شکسته و دور انداخته بودند؛ و کرت‌هایی هم که بر سر برخی قبرها کنده شده بود، کاملاً تخریب کرده بودند.[۲]

تخریب خاوران در سال ۱۳۸۷

 
خاوران پس از تخریب دی‌ماه ۱۳۸۷

در دی‌ماه ۱۳۸۷، گورستان خاوران بار دیگر به بهانه‌ی طرح - توسعه و سازماندهی گورستان اقلیت‌های مذهبی- تخریب شد.

بنا بر گزارش خانواده‌هایی که جمعه ۴ بهمن‌ماه ۱۳۸۷، به گورستان خاوران رفته بودند، تمام زمین خاوران را با بولدوزر صاف کرده بودند؛ و سنگ‌ها و بلوک‌های سیمانی شکسته شده بود. در تمامی محوطه‌ی خاوران نهال‌هایی به فاصله‌ی ۳ متر از یکدیگر کاشته شده بود و همه‌ی نشانه‌گذاری‌های که خانواده‌های قربانیان برای شناسایی قبرها گذاشته بودند، از بین رفته بود. نهال‌هایی که به طور سطحی در خاک کاشته شده بود؛ و بعضاً هم ریشه نداشتند، پس از مدتی تبدیل به چوب خشک‌هایی پراکنده در همه جای خاوران شده بودند. برخی خانواده‌ها از زیر و رو شدن لباس‌ها و پتوهای اعدام‌شدگان که همراه با آن‌ها دفن شده بود، خبر دادند؛آن‌ها همچنین اعلام کردند که استخوان‌های دفن‌شدگان در گورستان خاوران بر اثر این تخریب، در سطح خاوران پخش شده بود. از این حادثه عکس‌برداری نیز شده است.

از سال ۱۳۸۷، به این طرف، درهای خاوران که بزرگترین گور جمعی در ایران است، کاملاً بسته شد و خانواده‌هایی که می‌خواستند بر سر مزار عزیزانشان بروند، باید به سختی و از طریق گلستان جاوید یعنی گورستان بهاییان خود را به آن‌جا برسانند. گل‌ها، کاج‌ها و نشانه‌های کوچکی که خانواده‌ها هر هفته بر سر مزارهای فردی یا جمعی اعدام‌شدگان می گذارند، کماکان توسط مأموران حکومتی برداشته می‌شود. اما هنوز هم اعضای خانواده‌ها به طور هفتگی یا دوره‌ی به گورستان خاوران می‌روند؛ و با شیوه‌های مختلف تلاش می‌کنند که درباره‌ی وضعیت این گورستان و افشای حقایق اطلاع‌رسانی کنند.[۲]

آیت‌الله منتظری نیز در روز جمعه ۴ بهمن‌ماه ۱۳۸۷، در دیدار با شماری از اعضای نهضت آزادی ایران، به تخریب گورستان خاوران اعتراض کرد. آقای منتظری گفت:

«در رژیم سابق با مرده‌ها دیگر کاری نداشتند، اما حالا متأسفانه با قبر مرده‌ها هم کار دارند… آن‌هایی که مزاحم قبورشان شده‌اند، خیلی‌هاشان بچه مسلمان بودند؛ و قبر مسلمان محترم است، حتی به قبر کفار هم اگر اهانت بخواهد بشود، جائز نیست. مخصوصاً آن‌ها بعضی‌هایشان آدم‌هایی بودند که یک سال زندان داشتند، حالا یک جهاتی و یک مقدماتی درست کردند و بعد اعدام.»[۴]

اعتراض کانون مدافعان حقوق بشر

کانون مدافعان حقوق بشر درباره‌ی تخریب گورستان خاوران در بیانیه‌ی خود نوشته است:

«اخیراً مطلع شدیم که گورستان خاوران – محل دفن قربانیان کشتار زندانیان سیاسی دهه شصت و بویژه سال ۱۳۶۷ - توسط برخی مأموران به‌گونه‌ای تخریب شده است که ظاهراً قصد محو آثار گورستان و تبدیل آن به پارک یا فضای سبز را داشته‌اند… حفظ حرمت درگذشتگان وظیفه همگان از جمله مسئولان حکومتی است و هتک حرمت آنان در واقع زیرپاگذاشتن کرامت انسانی شهروندان و نقض حقوق انسانی آحاد ملت و از مصادیق نقض حقوق بشر است… کانون مدافعان حقوق بشر از حکومت ایران می‌خواهد که هرچه سریع‌تر نسبت به اعاده وضع و بازسازی محل و جبران اقدام‌های خلاف قانون اقادام کنند…»[۱۰]

اعتراض عفو بین‌الملل

سازمان عفو بین‌الملل نیز در بهمن سال ۱۳۸۷، با انتشار بیانیه‌ای از مقامات مسئول رژیم ایران خواست که سریعاً به تخریب صدها گور فردی و جمعی بی‌نام و نشان در گورستان خاوران پایان دهد؛ و تضمین کند که این محل حفظ خواهد شد.

عفو بین‌المل در بخشی از بیانیه‌ی خود نوشته است:

«بیم آن دارد که اقدام‌های مقام‌های دولتی ایران با هدف نابودی و از میان برداشتن شواهد نقض حقوق بشر و محروم کردن خانواده‌های قربانیان کشتارهای ١٩٨٨، از حق دستیابی به حقیقت، عدالت وغرامت انجام می‌شود.»

عفو بین‌الملل هم‌چنین در بیانیه‌ی خود برای چندمین بار از حکومت اسلامی ایران خواسته است که تسهیلات لازم را برای تحقیق و بررسی بی‌طرفانه از طرف سازمان ملل درباره‌ی اعدام‌شدگان سال ۱۳۶۷، فراهم آورد.[۱۰]

تخریب خاوران در سال ۱۳۹۷

در سال ۱۳۹۷، نیز سازمان عفو بین‌الملل و عدالت برای ایران اعلام کردند که براساس تحقیقات میدانی، تصاویر ماهواره‌ای و فیلم‌های دریافتی، در گورستان خاوران تهران و هم‌چنین در شش شهر دیگر شامل: شهر اهواز، تبریز، مشهد، رشت، سنندج وقروه، تلاش‌هایی از سوی نهادها و نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی، برای تخریب گورهای دسته جمعی صورت گرفته است.[۱۱]

تخریب خاوران در سال ۱۴۰۰

 
حفر گورهای جدید در خاوران

قطعه‌ی مربوط به گور جمعی اعدام‌شدگان سال ۱۳۶۷، در گورستان خاوران، در کنار بخش مربوط به بهائیان قرار دارد که در اردیبهشت سال ۱۴۰۰، نمایندگان سازمان بهشت زهرای تهران، استفاده از این بخش گورستان برای بهائیان را ممنوع اعلام کرده و از آنان خواسته‌اند که متوفیان خود را در قطعه اعدام‌شدگان سال ۱۳۶۷، دفن کنند.

اخیراً، یعنی در اردیبهشت سال ۱۴۰۰، تصاویر منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی از آماده‌سازی و کندن چندین قبر جدید در در گورستان خاوران تهران و تدفین دست‌کم دو نفر در این محدوده خبر می‌دهد.[۳]

به دنبال انتشار خبرهایی مبنی بر طرح نظام جمهوری اسلامی ایران، برای تخریب گورستان خاوران از طریق کندن قبرهای جدید در این گورستان، موج گسترده‌ای از اعتراضات نسبت به این اقدام غیرانسانی براه افتاد. جمعی از خانواده‌های اعدام شدگان دهه‌ی ۱۳۶۰، با انتشار بیانیه‌ای به حفر و کندن قبرهای جدید در گورستان خاوران اعتراض کردند؛ و این اقدام رژیم ایران را تلاش برای پوشاندن آثار جنایتش دانستند؛ و اعلام کردند که این نخستین بار نیست که رژیم ایران تلاش می‌کند آثار جنایتاتش را در سال‌های دهه‌ی ۱۳۶۰، و به ویژه قتل‌عام شدگان تابستان ۱۳۶۷، بپوشاند؛ و به فراموشی تاریخ بسپارد. این خانواده‌ها هم‌چنین از مردم ایران خواستند که نسبت به تعرض و تعدی به اجساد مدفون شده در گورستان خاوران خاموش و ساکت نمانند؛ و از بهاییان نیز خواسته‌اند که به این امر که مطلوب رژیم ایران است، تن ندهند. خانواده‌های قتل‌عام شدگان اعلام کردند که هر تغییری در خاک خاوران را محکوم می‌کنیم و پرچم دادخواهی ما همواره برافراشته خواهد بود.[۱۲]

سیمین فهندژ که سخنگو و نماینده‌ی جامعه بهاییان در سازمان ملل متحد است، می‌گوید: مقامات حراست سازمان بهشت زهرا در تهران، بهاییان را تهدید کرده و دو گزینه پیش روی آن‌ها گذاشته‌اند؛ و گفته‌اند یا از فضایی باریک و کم‌عرض میان گورهای فعلی بهاییان استفاده کنند، یا از زمین محل دفن گورهای دسته جمعی که اعدام شده‌اند استفاده کنند. مقامات امنیتی مدعی شده‌اند که به تازگی این محل تخلیه شده و بهاییان می‌توانند مردگان خود را آن‌جا خاک‌سپاری کنند. اما بهاییان آن را بی‌احترامی به کشته‌شدگان می‌داند، زیرا درد خاک‌سپاری بدون احترام را چشیده‌اند. گورستان بهاییان برای دفن مردگان بهایی، دست‌کم برای ۵۰ سال آینده جا دارد.

مجموعه بیداران که اعضای آن را عده‌ای از خانواده‌های قتل‌عام شدگان تابستان ۱۳۶۷، در ایران تشکیل می‌دهند، طی بیانیه‌ای اعلام کرده است که در روزهای اخیر چندین قبر جدید در خاوران مشاهده شده است. این گورهای جدید مربوط به متوفیان بهایی است، در حالی که آنان در همسایگی خاوران گورستان خود را دارند. بهاییان نه تنها تمایلی نسبت به دفن مردگان خود بر روی مردگان دیگر ندارند، بلکه به این اقدام حکومت نیز اعتراض کرده‌اند. مجموعه بیداران ضمن هشدار به نابودی خاوران نوشته است که ما نسبت به هر تغییری در گورستان خاوران حساس هستیم؛ و نمی‌گذاریم این زمین عزیز و شریف را که هزاران قتل‌عام شده در خود جای دارد، از ما بگیرند.[۴]

خانواده‌های اعدام‌شدگان و فعالان حقوق بشر در ایران می‌گویند که حکومت اسلامی ایران به دنبال پاک کردن آثار جنایات و اعدام‌های دسته‌جمعی است. به نقل از خانواده‌های قتل‌عام شدگان سال ۱۳۶۷، که به گورستان خاوران رفته‌اند، قبرهای جدید حفر شده، عمیق هستند، و گویا دو تا سه طبقه باشند؛ و کف قبرها با ریختن سیمان پوشیده شده است.[۷]

یک جامعه‌شناس از تهران درباره‌ی تلاش حکومت برای تخریب گورستان خاوران می‌گوید:

«نظام مقدس ما در زمینه‌های غیراخلاقی خیلی خلاق است، به عنوان نمونه همین خاوران یا گورستان‌های مشابه در شهرهای دیگر ایران. آقایان همواره تلاش کرده‌اند، آثار جنایات خود را محو کنند؛ و در این رابطه کارهایی کرده‌اند که عقل جن هم به آنها نمی‌رسد. این اقدام جمهوری اسلامی، یک تیر و دونشان است. آقایان می‌دانند که خانواده‌های قربانیان سیاسی با بهایی‌ها در نمی‌افتند، اگر هم در بیافتند فبها. از هر طرف که کشته شود، سود اسلام است.»[۱۳]

فراخوان شورای ملی مقاومت ایران

شورای ملی مقاومت ایران، که اصلی‌ترین نیروی مخالف رژیم ایران است، با انتشار فراخوان بین‌المللی خواهان محکومیت نابودی و از بین بردن مزار شهیدان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، شد. در بخشی از بیانیه‌ی این شورا آمده است:

«فاشیسم دینی حاکم بر ایران در یک جنایت ضدانسانی، درصدد است با نابود کردن مزار شهیدان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در گورستان خاوران، آثار این جنایت بزرگ علیه بشریت را مخفی کند. نابود کردن مزارهای شهیدان قتل‌عام به منظور از بین بردن آثار جرم و جنایت علیه بشریت یک سیاست شناخته شده حکومت است. قبل از این مزار شهیدان دهه ۶۰ و قتل‌عام ۱۳۶۷ در بسیاری از شهرهای دیگر از جمله اهواز و تبریز و مشهد را از بین برده است… ما خواستار محکومیت قاطع آن از سوی دبیرکل، شورای امنیت، کمیسیر عالی و شورای حقوق بشر ملل متحد هستیم.»[۱۲]

مادران خاوران

 
مادران اعدام‌شدگان در خاوران

خانواده‌های اعدام‌شدگان، گورستان خاوران را گلزار می‌نامند. مادرانی که هر جمعه برای زنده نگه داشتن یاد فرزندان خود به گورستان خاوران رفته و هنوز هم می‌روند، به آن‌ها لقب مادران خاوران داده‌اند. لادن بازرگان که یکی از خانواده‌های قتل‌عام شدگان است، در این باره می‌گوید:

«مادران خاوران هیچ‌گاه سکوت نکردند. خیلی وقت‌ها که به خاوران می‌رفتند، مورد فحاشی و ضرب و شتم قرار می‌گرفتند، اما به کارشان ادامه می‌دادند. آن‌ها از وقتی بچه‌هایشان زندان بودند، پی‌گیری می‌کردند. بارها به دادگستری رفتند و خیلی وقت ها مقابل خانه‌ی منتظری تجمع می‌کردند. البته هیچ‌گاه با خود ایشان حرف نزده بودند؛ یا دامادشان از منزل بیرون می‌آمد و یا پسر کوچکشان. مادران یک نامه دسته‌جمعی می‌نوشتند؛ و وضعیت خود را شرح می‌دادند. برخی هم نامه‌های شخصی می‌نوشتند و وضعیت بچه‌های خود را شرح می‌دادند. اگر آن روزها هم مثل امروز دسترسی به اینترنت و اطلاع‌رسانی آسان وجود داشت، صدایشان بهتر شنیده می‌شد چون آن‌ها فریاد زدند اما صدایشان شنیده نشد.»[۱۴]

مسعود رجوی؛ خیمه زدن در خاوران

مسعود رجوی در سخنان خود بارها از خاوران گفته است. وی در سال ۱۳۸۸ خطاب به اعضای مجاهدین و مردم ایران گفت مجاهدین هیچ چیز برای آینده‌ی خود نمی‌خواهند و به دنبال مقام و منصب و هیچ‌گونه امکاناتی در ایران آینده نیستند. او اعلام کرد ما تنها خواهان آزادی بیان در ایران هستیم و اگر حتی دفاترمان را نیز از ما بگیرند در خاوران خیمه می‌زنیم و آنجا می‌رویم. بخشی از سخنان وی در این خصوص چنین است:

«اول روشن باشه از روز اول ما هیچی نمی‌خواهیم. ببین آقاجان هر کی می‌خواد بیاد تو ایران روی کار، خوب، ما ستادمون، آزادی بیان، آزادی اجتماعات و این‌که شکنجه و اعدام نباشه. همین. دو تا چیز. هیچی نمی‌خوایم. هیچی از هیچ‌کس. هر کی می‌خواد رئیس بشه هر کی می‌خواهد مرئوس بشه. هر کی می‌خواد انتخاب بشه. خون شهدامون و رنج زندههامون و تاریخچه‌ای که پشت سر گذاشتیم، بسا بسا بسا فراتر از این حرفهاست. مگر به خمینی چی می‌گفتیم؟ باشه آقا جون ما ریاست‌جمهوری تو رو نخواستیم. مجلست رو هم نخواستیم. ببین آقا جون، میگم اعدام و شکنجه نکن. آخه حق داشته باشم حرفم رو بزنم. یا آقا میریم، بالاخره خونه یکی از شهدامون رو پیدا می‌کنیم. اگر نشد، اجاره می‌کنیم. اگر نشد، یادتون باشه قرار ما خاوران. محل شهدای قتل‌عام و اشرف و موسی. اونجا چادر می‌زنیم. هیچی نمی‌خوایم، هیچی. پس قرار ما خاوران است. ببین آقا جان حقوق خلقم. دیگه دعوایی ما نداریم. بگذارید جلو بیفته. اگر آزادی رو مراعات کنه که چه بهتر، اگر آزادی رو مراعات نکنه، وای به‌حالش. از روزیکه اگه مشت و گلوله بیاره، بازم هاکذا. قرار است خسته بکنیم و خسته نشویم. ما مجاهدیم. ما که از قبل گفتیم کسی بیشتر مقاومت کنه از ما جلوی این رژیم زانو هم می‌زنیم. هژمونی‌اش را هم می‌پذیریم. با افتخار هم این کار رو می‌کنیم. هر کی از پس این آخوندها برمیاد، بسم الله. لاکن اول روشن باشه، من آزادی بیانم را می‌خوام و آزادی خلقم. چرا؟ چونکه مجاهد خلقم. مگر آمدم قدرت بگیرم. مگر آمدم حکومت بگیرم. مگر آمدم تو مسابقه فرصت‌طلبی شرکت کنم؟ مگر آمدم توی موج سواری شرکت کنم؟ اول روشن باشد که ما کی هستیم. روشن باشد که نسلمون و خطمون و سابقه مون و تاریخچه مون چیه. نمی‌خوام، نمی‌خوام، نمی‌خوام، که جلو بیفتیم. اینطوری یعنی جلو بیفتیم. با صدق و فدا آری. ما یه مشت آدمیم. یه کارهایی بلد بودیم کردیم، همه هم از ما جلوترند. باشه. لاکن موج سواره میوه چین، فرصت‌طلب نیستم. به بوسعید بالخیر گفتند که، مراجع زمانش، تو در مقابل ما پشه‌ایی بیش نیستی. گفت من همون پشه هم نیستم. پشه هم خودتی. ما آقا اشرفیان، پشه هم نیستیم. هیچی نیستیم. هیچی. بی‌نام و نشان. چند ده نفر بودیم از زندان آزاد شدیم. حرفهای خودمون رو زدیم دیگه، تف کردیم به‌ریاست جمهوری خمینی که لازمه‌اش ولایت‌فقیه باشه و سرکوب خلایق. و خوردیم چماق و گلوله و شلاق و یکصد و بیست هزار شهید و آواره شدیم. آواره هم هستیم. هیچی نیستیم. پشه هم نیستیم. اما به خودمون مطمئنیم. دیگه بالای سر مزار شهدامون که می‌تونیم بشینیم و حرفمون رو بزنیم. اگر حرف حق است، راه خودش رو باز خواهد کرد.»[۱۵]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ گورستان خاوران؛ مدفن بی‌نام و نشان اعدامیان - سایت بی‌بی‌سی فارسی
  2. ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ ۲٫۱۰ گورستان خاوران - سایت خاک رنج
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ آماده‌سازی گورهای جدید در محل گور جمعی اعدام شدگان ۶۷ - سایت ایندی پندنت فارسی
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ گورستان خاوران؛ آیا اجساد اعدامیان دهه شصت تخلیه شده‌است؟ - سایت بی‌بی‌سی فارسی
  5. تخریب خاوران؛ انکار قتل‌عام ۶۷ یا فرار از عدالت؟ - سایت ایران آزادی
  6. تخریب خاوران را متوقف کنید - سایت کمپین حقوق بشر ایران
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ بر گورهای جمعی کشتار ۶۷ در گورستان خاوران ده قبر جدید کنده‌اند - سایت بی‌بی‌سی فارسی
  8. اعدامهای ۶۷؛ شهادت زندانیان پس از سی‌سال - سایت بی‌بی‌سی فارسی
  9. تلاش برای فراموشی خاوران - سایت زیتون
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ افزایش اعتراضات به تخریب گورستان خاوران - سایت دویچه‌وله فارسی
  11. ایجاد قبرهای جدید در خاوران در محل دفن اعدام‌شدگان سال ۶۷ - سایت ایران اینترنشنال
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ بیانیه خانواده اعدام‌شدگاه دهه ۶۰ درباره تخریب گورستان خاوران - سایت ایران آزادی
  13. نامه اعتراضی خانواده‌های اعدامیان دهه شصت به مقامات جمهوری اسلامی - سایت دویچه‌وله فارسی
  14. تابستان ۶۷، داستان ناتمام مادران خاوران - سایت ایران وایر
  15. از نگاه مسعود رجوی- مجاهدین چه می‌خواهند