آندرانیک آساتوریان

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۸ توسط Aliasghar (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آندرانیک آساتوریان
آندرانیک آساطوریان
آندرانیک آساتوریان.jpg
زادروزشهریور ۱۳۲۰
همدان
درگذشت۳ اسفند ۱۳۹۳
لس‌آنجلس، کالیفرنیا
علت مرگسرطان
آرامگاهلس آنجلس
محل زندگیهمدان، اهواز، تهران، لس‌آنجلس
ملیتایرانی ارمنی‌تبار
نام‌های دیگرآندو
پیشهآهنگساز و تنظیم‌کننده
سال‌های فعالیت۱۳۲۹-۱۳۹۳
شناخته‌شده برایموسیقی پاپ ایران
نقش‌های برجستهمبدع ریتم ۶و۸ شیکاگویی
سبکپاپ ایرانی
لقبجاودانه فروغ هنر و مقاومت
جنبشعضو شورای ملی مقاومت ایران
دینمسیحی
مذهبارمنی
آثارمرد نستوه،پرنده و....
همسرآیدا آساتوریان
فرزندانسه فرزند دختر

آندرانیک آساتوریان (زاده ۵ شهریور ۱۳۲۰- ۲۶ اوت ۱۹۴۱ در همدان- درگذشته یکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۳- ۲۲فوریه ۲۰۱۵ در لس آنجلس) نوازنده، آهنگساز ،تنظیم کننده و خواننده موسیقی پاپ ایران بود.[۱] [۲]

پس از تولد آندرانیک،خانواده وی به اهواز مهاجرت کردند. او از ۹ سالگی به موسیقی روی آورده و در ۱۸ سالگی در تهران به تحصیلات در زمینه موسیقی پرداخت.[۳]

آندرانیک آساتوریان در سال ۱۳۵۶ برای تحصیل در رشته‌ی موسیقی فیلم به همراه خانواده به لس‌آنجلس رفت. او پس از انقلاب و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی دیگر به ایران بازنگشت و تا پایان عمر در آمریکا زندگی کرد. او آهنگساز و تنظیم کننده‌ی بسیاری از ترانه‌های مشهور موسیقی پاپ ایران است.[۴] نام آندرانیک در اغلب ترانه های خوانندگان مشهور پاپ همچون داریوش،ابی، معین ، گوگوش و ... به چشم می‌خورد.

همچنین آندرانیک آساتوریان مواضع سیاسی سختی علیه جمهوری اسلامی داشت. او پس از سالهای ۱۳۷۰ در ارتباط با مجاهدین قرار گرفت و با آنها آشنا شد.[۵] وی پس از آن به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و تا پایان عمر به حمایت از مجاهدین‌خلق پرداخت.

آندرانیک و جریان تازه موسیقی پاپ در ایران

موسیقی پاپ ایرانی در دهه‌های پایانی پیش از انقلاب اسلامی در دو جریان اصلی در حرکت بود. نخست، ترانه‌هایی که موسیقی آنها بیشتر توسط استادان موسیقی ایرانی مانند علی تجویدی، همایون خرم و پرویز یاحقی ساخته می‌شد و با صدای خوانندگانی چون مرضیه، دلکش و پوران از رادیو به گوش مردم می‌رسید. ترانه‌هایی که موسیقی آنها بیشتر با همراهی ارکسترهای تک صدایی یا با هارمونی ابتدایی ارائه می‌شدند؛ به استثنای دوره‌ای که مرتضی حنانه کوشید با پشتوانه تحصیلات کلاسیک خود و با یاری ارکستر فارابی تنظیم پیشرفته‌‌ای از آثار ارائه دهد. سبک خوانندگانی که برای نمونه به آنها ارائه شد، در نسل بعد به شکل عمده از سوی گلپایگانی، حمیرا، مهستی، هایده و ... پی گرفته شد.

به موازات این آثار که محبوبیت فراوانی نیز در بین مردم داشتند، در دهه ۱۳۳۰ فرم دیگری از موسیقی پاپ ایرانی نیز شکل گرفت که بسیار تحت تاثیر فضای موسیقی پاپ غربی بود و سازهای ایرانی هم در ارکسترهای آن به کار برده نمی‌شدند. در بسیاری از این ترانه‌ها که مجری اصلی آنها ویگن بود، فضای موسیقی دیگر لزوماَ ایرانی یا خاورمیانه‌ای نیست؛ اگر شعر پارسی را از ترانه برداریم به راحتی می‌توان یک شعر مثلا انگلیسی یا فرانسوی روی آن گذاشت و کسی هم متوجه نمی‌شود که کار در ایران ساخته شده است.

این سبک در دهه ۱۳۵۰ به پشتوانه موج تازه‌ای از آهنگسازان و ترانه‌سرایان جوان دگرگون شد. واروژان از جمله آهنگسازان و تنظیم کنندگان پیشکسوت در این دوره بود و سپس آندرانیک، منوچهر چشم‌آذر، بابک افشار، حسن شماعی‌زاده، ناصر چشم آذر و ... به فعالیت‌های گسترده‌ای مشغول شدند. محبوبیت این آثار تا جایی پیش رفته بود که حتا شماری از استادان موسیقی ایرانی مانند محمد حیدری که در زمینه آفرینش موسیقی ترانه‌ها هم بسیار فعال بودند، بخشی از کارهای خود را به هنرمندان این سبک می‌سپردند. در این فضا آندرانیک فعالیت خود را با تنظیم ترانه "نمیاد" با آهنگ حسن شماعی‌زاده و صدای گوگوش آغاز کرد

آندرانیک آساطوریان
آندرانیک آساطوریان

فعالیتهای اولیه

او پس از سفر به تهران در سن 18 سالگی وارد مدرسه موسیقی شد. او در این رابطه می‌گوید:

«از ۹سالگی به موسیقی روی آوردم. در ۱۸سالگی به تهران رفتم تا در آنجا به تحصیلاتم در رشته موسیقی ادامه دهم. در تهران به هنرستان عالی موسیقی رفتم. اما وقتی خواستم نام‌نویسی کنم، به من گفته شد که به‌دلیل این‌که سنم بالاست، می‌بایست در نوبت شبانه ثبت‌نام کنم. من هم در شیفت شب نام‌نویسی کردم و از ساعت ۴ تا ۸ بعدازظهر به کلاس می‌رفتم و به این ترتیب تحصیلات موسیقی را در این هنرستان ادامه دادم. بعد از فعالیّتهای بسیار در موسیقی، وارد ارکستر پاپ رادیو تلویزیون شدم و رهبری آن را به مدّت دو سال به‌عهده گرفتم.»[۶]

اولین ترانه او «نمیاد» بود که با صدای گوگوش اجرا شد. همچنین از کارهای او در این سالها می‌توان از او میتوان از تنظیم ترانه «شقایق»، جشن دلتنگی، نفس،‌نیمه گمشده و بسیاری از ترانه‌های مشهور تاریخ موسیقی پاپ ایرانی نام برد.

اولین ارکسترهای پاپ و آرانژمان در موسیقی

آرانژمان در موسیقی به معنی تنظیم موسیقی است. آرانژامان مشخص می‌کند که هر ساز در ارکستر چه موسیقی و نتهایی را بنوازند.آرانژمان بیان کننده لحن نتها بر پایه قوانین هارمونی است.[۷] این تکنیک برای اولین بار توسط آندرانیک آساتوریان وارد موسیقی ایران شد. او با ایجاد ارکستر پاپ این نوع موسیقی را در ایران رواج داد و از آن پس تنظیم موسیقی برای ترانه‌های پاپ ایرانی اهمیت بسیاری یافت.[۸] پیش از وی موسیقی ایرانی موسیقی تک صدایی یا «یونیسن» به شمار می‌آمد اما آندرانیک توانست آنرا به موسیقی هارمونیک و چندصدایی ارتقاء دهد[۹]

شش و هشت شیکاگویی

این سبک از جمله سبکهایی است که به نام وی در موسیقی پاپ ایرانی ثبت شده است. او به واسطه‌ی شناختش از موسیقی غربی با تلفیق سبک نوازندگی سازهای بادی در آمریکا با ریتم شش و هشت ایرانی، نوعی آرانژامان جدید در موسیقی پاپ ایجاد کرد که به شش و هشت شیکاگویی مشهور شد.[۱۰][۱۱]

انقلاب و سفری بی بازگشت برای آندرانیک

حدود یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی،در سال ۱۹۷۸۷ آندرانیک برای تحصیل در رشته موسیقی فیلم راهی آمریکا شد. سفر تحصیلی آندرانیک اما با پیروزی انقلاب به سفری بی بازگشت بدل شد. تاثیر تلخ آن در بسیاری از کارهای او در آن زمان شنیده می‌شود؛ "همخونه" از نخستین کارهای آندو در غربت بود که اردلان سرفراز شعر آنرا سروده بود و ویگن و هایده به صورت دوصدایی آنرا خواندند. ویدئوی این ترانه در استودیوی تلویزیون جام جم در لس آنجلس با تصویر نقشه ایران ضبط شد که صحنه‌های انقلاب و جنگ ایران و عراق در آن نمایش داده می‌شد.

در آمریکا در رشته موسیقی فیلم و موسیقی جاز تحصیل کرد. از اولین آهنگهایی که وی در آمریکا تنظیم و ساخت آنرا به عهده گرفته ترانه‌ای با نام «منو ببخش» می‌باشد که توسط ابی اجرا شد. این آهنگ از اولین آهنگهای فارسی زبان بود که در امریکا ضبط و تنظیم میشد. پس از آن وی آهنگ‌های بسیار دیگری چون خلیج،قصه‌ی ما، روزای روشن و دهها ترانه‌ی دیگر برای اغلب خوانندگان ایرانی نام برد.[۱۲]

آندرانیک اثری را نیز خودش به عنوان آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده اجرا کرد؛ ترانه‌ای به نام "مادرم" که همایون هوشیارنژاد شعر آنرا سرود و رافی خاچاطوریان ویدئویی از آن تهیه کرد. "مادرم" یکی از غمگین‌ترین آثار اوست:

* ویدئوی ترانه "مادرم" با موسیقی و صدای آندرانیک (۱۹۸۳)

آندرانیک اشرفی
آندرانیک آساطوریان

هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران

از سالهای میانی دهه ۱۹۹۰ آندرانیک از فعالیت در فضای موسیقی پاپ ایرانی در لس‌آنجلس تا حدی فاصله گرفت. نام او در فهرست تنظیم کنندگان ارکستر در کنسرت‌های مرضیه دیده می‌شود؛ برنامه‌هایی که به نفع سازمان مجاهدین خلق ایران در اروپا و آمریکا به روی صحنه ‌رفت.

همکاری آندرانیک با مجاهدین کمی بعد رسما از سوی این سازمان اعلام شد. آندو در برنامه‌‎های گوناگون این سازمان شرکت می‌جست و با خوانندگان مجاهدین همکاری نزدیکی را آغاز کرد. این موضوع در لس‌آنجلس باعث شد تا شماری از دوستان و همکاران آندرانیک از او فاصله بگیرند. او اما در تصمیم خود مصمم بود و تا همین اواخر سفرهای سالیانه خود به پاریس را برای پروژه‌های این سازمان انجام می‌داد.

عضویت در شورای ملی مقاومت ایرن

قسمتی از مصاحبه آندو با سیمای آزادی در مورد آشنایی اش با مجاهدین ومقاومت ایران:

تا این‌که گذشت و گذشت و اگر اشتباه نکنم سال 1993 یا 94 بود که یک روز همین طور که در خانه داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم، یکدفعه حین عوض کردن کانال، نگاهم به یک کانال ایرانی افتاد. داشتم به این کانال نگاه می‌کردم که یکی از دوستانم شروع کرد به استنطاق کردن که: «تو چرا رفتی با مجاهدین؟ چرا این کارها را می‌کنی؟ چرا آن کارها را کردی؟!»...، واقعاً مرا با این حرفهایش به‌عصبانیت رساند.

من هم در عوض تلفن را برداشتم و به خانهٴ آن دوست عزیز، که در همان کانال ایرانی دیده بودم؛ و شاید نیاز نباشد که اسم او را بیاورم، زنگ زدم و به او گفتم: «فلانی، من آندرانیک هستم و به‌عنوان یک پیش‌کسوت موسیقی می‌خواهم به‌تو تبریک بگویم که با بچه‌های مجاهد رفتی».

او گفت: «به به!… راست می‌گی؟» گفتم: «آره راست می‌گم. چون تنها کسی که الآن دارد برای آزادی مردم در ایران می‌جنگد، فقط مجاهدین هستند، کس دیگری نیست». او هم گفت: «به تو تبریک می‌گم».

به آن دوست گفتم: «احیاناً شما با بچه‌های مجاهد در ارتباط هستید و با هم صحبت می‌کنید، از قول من به ‌آنها بگویید که در این راه مقدسی که دارید می‌روید، من هم اگر کمکی از دستم بر بیاید، می‌خواهم با شما باشم و خیلی خوشحال می‌شوم.

یکی دو روز بیشتر طول نکشید که برادر عزیزم طاهر سعیدی به من تلفن کرد و گفت: «آقای آندرانیک، شنیدم که شما می‌خواهید با ما همکاری کنید». به او گفتم: «بله، دیگر افتخاری بالاتر از این نمی‌شود».

بعد قرار شد من هم در آن جشنی که در پاریس برگزار شد، که ویگن و خیلی از خواننده‌های دیگر هم در آن حضور داشتند، شرکت کنم.

مجری: جشن همبستگی.

آندرانیک: بله، بله بارک الّله! مسئولان جشن از من خواستند که 7آهنگ را برای این جشن تنظیم کنم. این کار یک ماه طول کشید و من آنها را برای ارکستر تنظیم کردم. اگر یادتان باشد ارکستر بسیار بزرگی بود، تقریباً شبیه به یک ارکستر کوچک سمفونی کلاسیک.

در طول این یک‌ماه بارها و بارها حس می‌کردم که این صحبتهایی که از مجاهدین می‌شنوم، خیلی فرق می‌کند با 53سالی که من زندگی کرده‌ام. (دارم از آن 20سال پیش صحبت می‌کنم که آن موقع 53سالم بود). می‌دیدم که خیلی چیزها فرق می‌کند؛ از صحبتهایی که می‌کنند، سطح تحصیلات بچه‌ها و خیلی چیزهای دیگر، خیلی فرق می‌کرد و من بسیار مشتاق شدم بفهمم یک مجاهد چه کار می‌کند.

مجری: چه فرقی در آنها می‌دیدید؟ 

آندرانیک: صحبتهایشان با بقیه خیلی فرق می‌کرد و این سطح تحصیلات آنها را نشان می‌داد. چون اگر کسی تحصیلات نداشته باشد، از طرز صحبت کردنش معلوم می‌شود. در حالی‌که از صحبتهای آنها معلوم بود که تحصیلات و شعور بالایی دارند.

به هر صورت، من این 7آهنگ را تنظیم کردم و قرار شد به پاریس بروم. اتفاقاً روزی که به پاریس رسیدم، همان روز ارکستر در حال تمرین بود. در آنجا آقای طاهر سعیدی به من گفت: «آندرانیک جان، تمرین این ارکستر با شماست، ولی اجازه بدهید که آقای محمد شمس آن را رهبری کند. چون محمد شمس از پله اول با مجاهدین بوده». من گفتم: «خیلی از این موضوع هم خوشحالم، چون آمدن من به این‌جا به قول آمریکاییها ”بیزینس“ نیست. چون من آمده‌ام این‌جا که کمکی کرده باشم و هیچ مسأله‌یی نیست. بنابراین آن شب آقای شمس ارکستر را رهبری کرد.

آن شب، شب بسیار خوبی بود. به‌طور خاص که خانم رجوی هم تشریف آوردند و به ما گل دادند و من از دست ایشان گل گرفتم. در یک کلام بخواهم بگویم در این یک ماه که با بچه‌ها صحبت می‌کردم، تقریباً عاشق شدم. عاشق بچه‌های مجاهد شدم.

آندرانیک آساطوریان در هنگام رهبری ارکستر.JPG
آندرانیک آساطوریان در هنگام رهبری ارکستر

مجری: جشن همبستگی در پاریس را، که همبستگی هنرمندان با مردم ایران در راه آزادی بود، چگونه دیدید؟ با توجه به این‌که شما بسیاری از جشنها و مراسم را از نزدیک دیده‌اید و با چنین جشنهایی آشنایی دارید.

آندرانیک: ببینید، این را به تعارف نمی‌گویم، از واقعیتی که دیده‌ام دارم می‌گویم. از همان روز که طاهر سعیدی با من صحبت کرد و بعد از آن هم در این یک‌ماه بارها و بارها با من صحبت کرد، او می‌خواست ببیند چه اتفاقی در من افتاده و خلاصه چقدر حاضر به همکاری هستم.

من این حس را داشتم که ایشان دیسیپلین مخصوصی دارند. معتقدم که یک سازمانی که دیسیپلین داشته باشد، به نتیجه کارش خواهد رسید. در شب جشن هم که من در بین تماشاچیان بودم، این دیسیپلین را حس کردم. می‌دیدم که یک کار جدی است. برای این‌که من سالهای سال در کنسرتهای مختلف بودم. همیشه رهبری ارکسترهای بزرگ را برعهده داشتم. ولی این کنسرت یک چیز دیگر بود، دیسیپلین مخصوص خود را داشت.

در شب جشن من خیلی خوشحال بودم. در یک کلام بخواهم بگویم، به‌خاطر آشنایی‌ام با مجاهدین، خیلی خوشحال بودم. چون بالاخره آن راهی را که می‌خواستم، به آن رسیدم.

من بایستی همرزم مجاهدین باشم، چون همیشه می‌خواستم به ملتم خدمت کنم. جز خدمت هم هیچ کاری تا کنون از من سر نزده است. من موسیقی را یاد گرفتم به‌خاطر این‌که مردم وطنم موسیقی بهتری داشته باشند.

چرا باید ملت ایتالیا، اسپانیا، آمریکا و جاهای دیگر موسیقی خوبی داشته باشند، ولی ما هنوز در موسیقی اندر خم یک کوچه باشیم. من سعی کردم که فرهنگ موسیقی‌مان را غنی کنم. همین کار را هم کردم.

می‌دانید که من سالهای سال طبق استاندارد آمریکایی در موسیقی کار کردم. به موسیقی آمریکایی و ایتالیایی و حتی اسپانیایی، آشنایی داشتم. بنابراین سعی کردم موسیقی ما هم به آن سمت کشیده شود و من این کار را کردم و در این زمینه خیلی پیشرفت حاصل شد. بیشتر مردم هم واقعاً خوششان آمده بود.

در یک کلام بخواهم بگویم، از سالهای گذشته که این افتخار را پیدا کردم که عضو شورای ملی مقاومت بشوم، به یک خانوادهٴ بزرگ متصل شدم. الآن که 73سال دارم، زندگی من به تمام و کمال به بچه‌های مجاهدم، به خواهران و برادران مجاهدم بسته است.

از آخرین تصاویر آندارانیک
از آخرین تصاویر آندارانیک

من روزهایی هم در اشرف بودم. همان‌طور که برادر مسعود گفت: «یک، دو، سه، صد، هزار اشرف می‌سازیم»، حتماً هم می‌سازیم و در این شکی نیست. من عاشق این بچه‌ها هستم، اینها خانوادهٴ بزرگ من هستند.

مجری: آقای آندرانیک، آخرین ترانه‌یی که از شما شنیدیم و سیمای آزادی هم آن را پخش کرد، فکر می‌کنم در مورد اشرف بود. اگر ممکن است دربارهٴ این ترانه کمی برایمان بگویید.

آندرانیک: بله حتماً. شعر این آهنگ، از بچه‌های اشرف، یعنی از البرز است که شعر زیبا و بسیار خوبی است. به عقیده من او یکی از بهترین شعرای ایران است. انشاءالله یک روز برای بچه‌های ایران در خود ایران شعر و ترانه بگوید.

من تا به‌حال خیلی آهنگ ساخته‌ام. خودم هم در آنها خوانده‌ام. با روزبه خوانده‌ام، با خواهر ماندانا، با خواهر نصرت و با سایر بچه‌های اشرف خوانده‌ام؛ اما باور کنید وقتی شعری از البرز می‌آید، مخصوصاً همین شعر اشرفی، وقتی من داشتم آهنگش را می‌ساختم، همسرم آیدا می‌گفت: «بابا بسه! چشات کور می‌شه، بس که گریه می‌کنی». آخر من با گریه این کار را ساختم.

مجری: با تمام عواطفتان

آندرانیک: با تمام زندگی‌ام آن را ساختم. آخر اشرف یک شهر فراموش نشدنی است. ما این شهر را دوباره باید بسازیم. من به خواهر مریم گفتم که وقتی به ایران برسیم، شما خیلی کار خواهید داشت، ولی من یک قطعه زمینی پیدا می‌کنم و یک اشرف دیگر را در آنجا می‌سازیم و خودمان هم در آن زندگی می‌کنیم. البته می‌دانم که خیلیها هم دوست دارند بیایند داخل آن زندگی کنند.

مجری: آقای آندرانیک، در ایران آزاد فردا خیلیها به‌کار و مسئولیت و به هنر و عواطف شما نیاز دارند.

آندرانیک: بله، من تا هستم، یعنی تا زنده هستم، این کار را خواهم کرد. تا به آخر با این فامیل و خانوادهٴ بزرگ خود خواهم بود و به امید خدا ما آزادی را برای ایران به ارمغان خواهیم آورد.

همین جا می‌خواهم از هواداران خوب و بی‌نظیرمان به‌خاطر کارهای بزرگی که می‌کنند، تشکر کنم. آنها روزی در ایران آزاد فردا به‌خاطر کمکهایی که به بچه‌های مجاهد کردند، به خود خواهند بالید. چرا؟ چون آن روز معلوم می‌شود که آنها چه کار کردند و با کمکهایشان چه اتفاقی افتاد. آن روز مملکت آزاد و پیشرفته‌یی خواهند داشت و هیچ بعید نیست که به سطح آمریکا برسیم. آخر ما از یک فرهنگ خوب و غنی برخورداریم. ما در فرهنگ پیشتازیم و شک ندارم و بارها و بارها گفته‌ام که با مجاهد، ایران به گلستان تبدیل خواهد شد.[۱۳]

آزردگی‌های پی در پی در سال‌های پایانی

آندرانیک دست‌کم از سال ۲۰۰۷ با مشکلات جدی جسمانی درگیر بود. بسیاری از افرادی که با یاری او به شهرت رسیده بودند در این روزها آندو را فراموش کردند. این موضوع و همچنین فضای موجود در جامعه ایرانی در لس‌آنجلس آندرانیک را شدیدا آزرده خاطر کرد. در یکی از آخرین تماس‌های تلفنی که با او داشتم گفت: "بیشتر خوانندگان دیگر ترجیح می‌دهند که به جای کار با همکاران قدیمی‌شان، شعر و آهنگ مجانی از ایران بگیرند. اینکه آهنگساران و تنظیم کنندگانی که آنها را مشهور کرده‌اند باید چگونه زندگی کنند موضوعی است که دیگر اهمیت ندارد."

آندو همچنین آلبومی از کارهای خودش تهیه کرد که همه ترانه‌های آنرا هم خودش خواند. می‌گفت: "کسی نیست که اینها را بخوانَد". تنها یکی از ترانه‌های این آلبوم به صورت ویدئو منتشر شد. فرزاد محبی این ویدئو را ساخته بود. آندرانیک در گفتگویی با یکی از شبکه‌های پارسی‌زبان در لس آنجلس گفت، "فرزاد محبی این ویدئو را به خاطر علاقه به من و به رایگان تهیه کرده است چون من توان تهیه ویدئو از ترانه‌های این آلبوم را ندارم". در فضای ترانه‌های آلبوم "اسم منو صدا کن" اندوه عمیقی حس می‌شود.

فرید زولاند، آهنگساز، می‌گوید: «ظهور تکنولوژی، موسیقی ایرانی در غربت را با یک شکست بزرگ مواجه کرد. دیگر پشتوانه‌ای وجود نداشت که بتوان بر پایه آن کار کرد. این فضا و یک سری مسایل دیگر، آندو را بسیار گوشه‌گیر کرد.»

شبی در آوریل ۲۰۰۸ زمانی که برای یک پروژه‌ هنری در لس‌آنجلس مرا صمیمانه یاری می‌داد از او عذرخواهی کردم که مایه زحمت او شده‌ام. او گفت: "من باید از شما تشکر کنم که آمدید و مرا از تنهایی درآوردید. اگر نبودید الان من چه کاری داشتم که انجام دهم؟" من بدون اندیشیدن، کودکانه پاسخ دادم: "خب آهنگ می‌ساختید!" و آندو با تمام اندوهی که در دل داشت با تمام وجود خندید... امروز این خاطره عمیقا مایه دلخوشی است؛ خاطره‌ای از هنرمندی بزرگ که مهر ورزید و بی مهری دید.

درگذشت

آندرانیک آساطوریان، آهنگساز، رهبر ارکستر و استاد برجسته موسیقی، هنرمند بزرگ و انقلابی میهن‌مان و عضو شورای ملی مقاومت ایران، دوست بزرگ مجاهدان اشرفی، در اولین ساعتهای بامداد امروز سوم اسفند 1393 پس از یک نبرد سخت با بیماری سرطان، در سن 73سالگی در بیمارستانی در لس‌آنجلس درگذشت.

او که بیش از 50سال کار هنری در کارنامه پربار خود دارد و خالق بسیاری از آثار جاودان هنری است، پس از روی کارآمدن دیکتاتوری سیاه دینی، راه تبعید و مخالفت با رژیم آخوندی در پیش گرفت و به خلق آثار ارزنده هنری خود ادامه داد. به‌راستی تاریخچهٴ مجسم نیم قرن هنر و موسیقی ایران در وجود آندرانیک جاودانه شد.

آندرانیک نقشی بی‌بدیل در ارتقا موسیقی هارمونیک در ایران، به‌خصوص در موسیقی پاپ داشت تا آنجا که همه اساتید و دست‌اندرکاران موسیقی، او را پدر موسیقی پاپ ایران نام نهادند. بدون شک نام آندرانیک به‌عنوان یکی از مفاخر ارزشمند هنری تا ابد بر تارک ایران‌زمین خواهد درخشید.

آندرانیک از اوایل دهه 70 به همکاری با سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت پرداخت و بارها به دیدار رزم آوران آزادی در اشرف رفت. وی در سال 1377 به عضویت شورا درآمد. او در 20سال گذشته یک دم از حمایت از مجاهدان اشرفی غفلت نکرد و خودش را مجاهد اشرفی می‌نامید.

او در آخرین پیام خود برای مجاهدان اشرفی که روز 21بهمن امسال از بیمارستان فرستاد، نوشت: «از محبتهای شما در این دوران بیماری بی‌نهایت سپاسگزارم. منهم یک اشرفی هستم پرافتخارترین و زیباترین روزهای زندگی‌ام، روزهایی است که با شما بودم و برای شما سرودم و آهنگ ساختم. من در دریای محبتهای شما، درد بیماری را بهتر تحمل می‌کنم و از همه همرزمان شورایی خواهران و برادران مجاهدم که در این دوران لحظه‌به‌لحظه با من هستند ممنونم... .. من همواره به همه گفته‌ام که یک اشرفی مجاهد هستم و اشرفی مجاهد خواهم ماند».[۱۴]

بزرگداشت زنده یاد آندرانیک آساطوریان ـ لس‌آنجلس ـ کلیسای فارست لاون

دختر آندرانیک
دختر آندرانیک

دختر آندو: نمی‌دانم چه‌طور باید 46سال را در چند جمله خلاصه کنم و تصمیم گرفتم فقط یک شعر بسرایم. «هدیه خدا».

هرگز با تو وداع نخواهم کرد

چون می‌دانم این پایان نیست

و تو در میان دوستان وفادارت حضور داری

خوشحالم که درد و رنجت کوتاه بود

تو شایستهٴ همین بودی

تا به آخر جنگیدی و اکنون هر کدام راه خود را طی می‌کنیم

اکنون خاطرات زیبایمان را با خود دارم

از یک روح مهربان که با افتخار تمام او را «بهترین پدر» دنیا می‌نامیدم

همواره سخنان تو را به یاد خواهم داشت

این یادآوری تو که باید برای همه اهمیت قائل باشیم و همه را تا به آخر دوست داشته باشیم

تو میراثی را از خود بر جای گذاشتی که کلمات قادر به بیانش نیستند

می‌دانم که خدا با حضور و مرحمتش به تو پاداش می‌دهد

آرزو می‌کنم که این یک رویا باشد و بیدار شوم

ولی می‌دانم که باید با دعا به خدا رو بیاورم، همان «بزرگترین هدیه» 

پدر عزیز از تو متشکرم، برای این‌که بهترین بودی

در انتظار دیدار مجدد و در آغوش‌ کشیدن تو هستم

دیدار ما در بهشت

آرزوی پدرم این بود که موسیقی را برای قلب‌ها بنوازد. وقتی او را در حال نواختن پیانو می‌دیدم، انگار انگشتانش با کلیدهای ساز در هم می‌آمیخت و قلبم سرشار از عشق او می‌شد. پدر از تو متشکریم که یک روز، یک لحظه و یک زندگی کامل را با ما گذراندی. خاطراتت همواره در قلبم باقی خواهد ماند، تا روزی که دوباره همدیگر را ببینیم.

این ترانه‌یی است که با پدرم می‌خواندیم. خالص‌ترین قلب و مهربان‌ترین مرد، پدر من یک موزیسین، انسان‌دوست، انقلابی و یک دوست و همسر مادر گرانقدرم، پدر سه دختر بسیار خوش‌شانس، پدربزرگ هفت فرزند، هرگز فراموش نخواهی شد و همیشه تو را دوست خواهیم داشت تا روزی که دوباره با هم دیدار کنیم.

دعای کشیش: خدایا، به این‌جا آمده‌ایم تا زندگی آندو را گرامی بداریم، یک مرد بسیار خوب، با استعدادهای متعدد. او به کشورش، به مردمش، به خانواده و دوستانش عشق می‌ورزید. خدایا، او مردی بود که با رفتنش قلب همهٴ آنهایی را که او را می‌شناختند، جریحه‌دار کرد. پس به خانواده و دوستانش برکت بده، دستانت را به آنها بده و به قلب‌هایشان صلح و آرامش عطا کن.[۱۵]

پیام آیدا همسر آندرانیک آساتوریان

آندوی عزیزم، همسر فداکار و پدر مهربان فرزندانم به سوی خدا و شهیدان اشرف پر کشید

دوستان عزیز، هم میهنان شریف، اشرفیان قهرمان و مبارز که در طول این مدت سخت و دشوار من و خانواده‌ام را قوت قلب دادید.

آندوی عزیزم امروز صبح به سوی خداوند و همه فرزندان خویش و همان شهیدانی اشرفی که آندو عاشقانشان بود پر کشید. هرگز نمی‌توانستم تصور کنم آندوی مهربان و دوست داشتنی، همسر فداکار و پدر مهربان فرزندانم، یار و یاور مجاهدین، به این سرعت این دنیا را به طرف ملکوت خداوند ترک کند. آندو همه عمر با عشق و پاکی و صفا و محبت زندگی کرد. در قلب مهربان او عشق به مردم و میهن عزیزمان موج می‌زد. هنرمند بزرگی بود که برای پیشرفت موسیقی ایران خیلی تلاش کرد. از زمانی که به غربت آمدیم همه فکر و ذکرش ایران و آزادی بود. از بیست سال پیش هم با آشنایی با مجاهدین به آنها دل پیوست و عاشق مجاهدین و مقاومت شد. او با عشق و علاقه فراوانی که به مجاهدین در اشرف داشت برایشان قطعات زیادی ساخت. خود را پدر اشرفیها می‌دانست. من هم افتخار می‌کنم که در این راه با او بودم. آندو در مبارزه با آخوندها تا آخر استوار و ثابت قدم ماند. من مانند خود آندو از محبتهای اشرفیان عزیزم و محبتهای همه مجاهدین و دوستان شورایی در این هفته‌های آخر که آندو با این بیماری سخت دست به گریبان بود بی‌نهایت سپاسگزارم؛ دریای محبتهای شما اشرفیان، هم آندو در تحمل بیماری کمک کرد و هم به من برای تحمل این شرایط سخت قوت قلب بود و پشتگرمی داد.

امروز آندو جاودانه شد من باید راهش را ادامه بدهم. او تا آخر لحظه عمر یک لحظه از یاد برادر مسعود و خواهر عزیزم مریم غافل نبود. او همیشه مثل خورشید برای ما ماندگار خواهد شد و ماندگار خواهد ماند.

قربان همه شما آیدا آساطوریان اشرفی مجاهد[۱۶]

بزرگداشت در اورسورواز

خانم مریم رجوی در مراسم بز رگداشت آندارنیک در اور سورواز
خانم مریم رجوی در مراسم بز رگداشت آندارنیک در اور سورواز

بزرگداشت جاودانه فروغ هنر و مقاومت مردم ایران آندرانیك آساطوریان در شهر اورسوراواز

سخنرانی رئیس جمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی

هموطنان گرامی!

اجازه بدهید از اینجا فقدان زنده یاد، آندرانیك، هنرمند بزرگ میهنمان را به آیدای عزیزمان، به دختران گرامی او و به خواهران و برادران آندو در لیبرتی، به‌خاطر از دست دادن یار، پشتیبان و آموزگاری چون او، تسلیت بگویم.

همچنین به جامعة هنرمندان ایران ، به تمام ملت ایران، به اعضای شورای ملی مقاومت و به‌خصوص به مسئول شورا تسلیت می‌گویم.

به‌طور خاص به ارامنه و مسیحیان ایران تسلیت می‌گویم و كلام عیسی مسیح را تكرار می‌كنم كه:

خوشا به‌حال فروتنان، خوشا به‌حال آنان كه مهربان و با گذشتند، خوشا به‌حال پاكدلان و خوشا به‌حال تشنگان عدالت زیرا ایشان ملكوت آسمان را خواهند دید.

ما برای بزرگداشت انسان والایی جمع شده‌ایم كه اگرچه همه از رفتن و پركشیدنش غمگین هستیم و دلمان به درد آمده است، اما در همین حال، هر لحظه كه به یادش می‌افتیم، و صفا و یكرنگی‌ و ایمانش را به خاطر می‌آوریم، قلب و وجودمان پر از طراوت و غرور و افتخار می‌شود. این داستان همة انسانهایی است كه زبان و قلب و عملشان یگانه است، خودشان هستند و زندگیشان، كلامشان، كارشان و آمدن و رفتنشان، انسانیت را ارتقا می‌دهد.

این داستان زندگی آندرانیك آساطوریان است؛ انسانی با اندیشه‌یی آزاد و قلبی مؤمن.

در این مراسم همچنین پیام آیدا همسر او خوانده شد

شخصیتهایی چون استاد محمد شمس از آهنگسازان برجسته ایران و ابوالقاسم رضایی معاون دبیر شورای ملی مقاومت ایران و اسقف ژاک گایو، سخنرانی کردند.

تعدادی دیگر از سخنرانان به شرح زیر است:

فلور صدودی،عبدالعلی معصومی،اصغر ادیبی،طاهرسعیدی[۱۷]

آثار :

ترانه شناسی:

  • پرنده‌های قفسی
  • حکایت
  • شکایت
  • از عشق تو
  • اون روزها
  • دریای طوفانی
  • گم کرده
  • بچه‌ها
  • چوپان
  • هر دوی ما
  • فصل پاییزی
  • چه دردیست
  • قصه گل و تگرگ
  • شقایق
  • جشن دلتنگی
  • هم غصه
  • سرود آفرینش
  • تندباد حادثه
  • تکیه بر باد
  • پند حافظ
  • گره کور
  • حادثه
  • طاقت
  • آشفته بازار
  • گل بارون زده
  • یاس پرپر
  • موج
  • پرسه
  • حریق دریا
  • غریبه
  • قاصد
  • بدرقه
  • زبانم را نمی‌فهمی
  • خانه سرخ
  • منوببخش
  • رحم کن
  • خورشید بی حجاب
  • نوازش
  • جهان بینی
  • افسانه هستی
  • اسیر تو
  • همخونه
  • پریشون
  • سوگند
  • قصه من
  • آشتی
  • دستای تو
  • جادو
  • ای زندگی سلام
  • نشانه (تمنای وصال)
  • روزای روشن
  • ای پادشه خوبان
  • برف
  • وقتی بچه بودم
  • خواب در بیداری
  • گاندی
  • هوا
  • وارث
  • دشمن
  • سفر نامه
  • گلفروش
  • نماز
  • عشق من
  • کعبه
  • وقتی سرت رو شونمه
  • دعای شب
  • کفتر کاکل به سر
  • به تو می‌اندیشم
  • صفای اَشک
  • بانو
  • نیمهٔ گم شدهٔ من
  • مرهم
  • ما به هم نمی‌رسیم
  • پرستش
  • نفس
  • شکایت
  • مجنون
  • حالا باز دوباره من
  • مجنون
  • نازک
  • ای دل، ای دل
  • قاصدک
  • باغ بارون زده
  • عشق
  • قصه گل و تگرگ
  • ای رسیده از راه
  • بترس از من
  • باغ اسیر
  • لیلا
  • یارشیرین سخنم
  • مگه نه
  • فتنه
  • هنوزم تو
  • مهتاب
  • همخونه (با هایده)
  • دل غافل
  • صدای گریه
  • حضرت آدم
  • زن
  • بی وفا
  • گل سرخ
  • گلی به جمالت
  • دو کبوتر
  • عشق‌های قدیم
  • پرواز
  • مهتاب
  • همخونه
  • دل غافل
  • صدای گریه
  • بیا ببینمت
  • ساده
  • خسته نشو
  • رؤیا
  • نگو دیره
  • قایقران
  • اواز خاموش
  • گم
  • اقیانوس خالی
  • خونه عشق
  • یک بوسه
  • Flower

پانویس

  1. زندگی نامه آندرانیک آساتوریان
  2. آندرانیک، هنرمندی که مهر ورزید و بی مهری دید
  3. زندگی نامه آندرانیک آساتوریان
  4. آندرانیک آساطوریان
  5. زندگينامه آندرانيك آساطوريان تاريخچه مجسم نيم قرن هنر و موسيقی ايران-مصاحبه با آندرانیک تایم‌کد:8:03
  6. زندگی نامه آندرانیک آساتوریان
  7. اصطلاحات مربوط به فرم های قطعات موسیقی کلاسیک
  8. آندرانيك، تجسم نيم قرن موسيقي ايران، جاودانه شد
  9. مستند آندرانیک ( آندو) پدر تنظیم موسیقی پاپ ایران-شهداد روحانی- تایم کد4:59
  10. آندرانیک، هنرمندی که مهر ورزید و بی مهری دید
  11. آندرانيك، تجسم نيم قرن موسيقي ايران، جاودانه شد
  12. مستند آندرانیک ( آندو) پدر تنظیم موسیقی پاپ ایران-مصاحبه با ابی- تایم کد25:47
  13. [۱] - مصاحبه آندو با سیمای آزادی-سایت مجاهد
  14. [۲] - درگذشت آندو -سایت مجاهد
  15. [۳] - بزرگداشت آندو در لس آنجلس-سایت مجاهد
  16. [۴] - پیام آیدا همسر آندرانیک آساطوریان-سایت مجاهد
  17. [۵] - مراسم بزرگداشت آندو در اورسواز-سایت شورا