حق رأی زنان

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۷ توسط Qubad (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
زنان ایران پای صندوق رأی

حق رأی زنان در ایران نیز مانند سایر کشورها همزمان با برگزاری اولین انتخابات نبوده و پروسه جالبی را گذرانده‌است. بعد از ظهور پدیده دموکراسی و حکومت‌های دموکراتیک یا مشروطه، انتخابات، ابزار برقراری این پدیده در کشورهای تابع آن بوده ولی در هر سرزمین حق رأی زنان موضوعی چالش‌برانگیز بوده‌است. در اولین انتخابات مجلس شورای ملی بعد از انقلاب مشروطه در ایران، به زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن داده نشد. نهایتاً در سال ۱۳۴۱ خورشیدی زنان ایران به این حق دست یافتند.

پیشینه حق رأی برای زنان در ایران

پیشینه موضوعی به نام حق رأی زنان، به انقلاب مشروطیت و اولین مجلس شورای ملی بازمی‌گردد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخاب کردن و انتخاب شدن منع شده بودند.[۱]

یک بار نیز در دوره دوم مجلس شورای ملی، محمدتقی وکیل‌الرعایا، نماینده همدان، بحث حق رأی زنان را مطرح کرد که شگفت می‌نمود، اما هیچ زمینه‌ای برای پذیرش نداشت[۲]

جدی‌ترین تحول در این زمینه در جریان رویدادهای سال ۱۳۳۱ خورشیدی طرح گردید، زمانی که دولت دکتر مصدق در صدد بود تا قانون جدیدی برای انتخابات تدوین کند. در اینجا بود که شماری از مخالفان و موافقان به میدان آمده و مطالبی در این باره ابراز کردند. سرانجام با مخالفت برخی روحانیون و قشرها سنتی، ماجرای اصلاح قانون انتخابات دردولت مصدق منتفی شد و این بحث‌ها نیز به پایان رسید.[۲]

دولت اسدالله علم، نخست وزیر وقت ایران در ۱۶ مهرماه سال ۱۳۴۱ خورشیدی (۱۹۶۳ میلادی) لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را تصویب کرد. درقسمت شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان که در این لایحه وارد شد، منعی برای زنان در نظر گرفته نشده بود.[۱]با این مصوبه، راه برای ورود زنان به حوزه‌های رأی‌گیری باز شد. اما این مصوبه با مخالفت برخی روحانیون مواجه شد و اعتراض روحانیون تا آنجا بالا گرفت که سرانجام اسدالله علم ناگزیر شد در دهم آذرماه، یعنی در کمتر از دو ماه، اعلام کند که لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد.[۱]

در ۱۹ دی ماه ۱۳۴۱ محمدرضاشاه طرح شش ماده‌ای خود معروف به «انقلاب سفید» را اعلام نمود. یکی از این اصول شش‌گانه لایحه اصلاحی قانون انتخابات، اعطای حق رأی به زنان بود. دولت تا یک روز قبل از رفراندوم نظر خود را در ارتباط با شرکت زنان در انتخابات اعلام نکرد. اما نهایتاً در روز ششم بهمن ۱۳۴۱ برای نخستین بار زنان اجازه شرکت در انتخابات را پیدا کردند.[۱]

نظر مراجع و رهبران دینی

شماری از مراجع تقلید از جمله محمدکاظم شریعتمداری، علی میلانی و محمدرضا گلپایگانی و در راس آنان خمینی با دادن حق رأی و انتخاب به زنان به شدت مخالفت کرده‌اند.

خمینی، در روز ۱۷ مهرماه، درست فردای اعلام خبر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، در تلگرامی به محمدرضاشاه پهلوی چنین نوشت:

«بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضور مبارک اعلیحضرت همایونی

پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه‏‌ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده‌است؛ و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه‏‌های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.

الداعی: روح‏‌اللّه الموسوی»

روح‌الله خمینی در ۲۸ مهرماه در تلگرامی به اسدالله علم نوشت:

«ورود زنها به مجلسین و انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست؛ و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و می‏‌دهند. ...»

با این همه، خمینی که حدود ۱۵ سال قبل از آن، گفته بود حق رأی زنان فحشا به بار می‌آورد، در آستانه به قدرت رسیدن از حق انتخاب‌کردن و انتخاب‌شدن زنان حمایت کرد و آن را مطابق احکام اسلامی دانست. او در آستانه دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی خطاب به زنها گفت:

«شما باید در همه صحنه‌ها و میدانها آن قدری که اسلام اجازه داده وارد باشید. مثل انتخابات که امروز عملی است که باید انجام بگیرد و صحبت روز است در ایران، خانمها همان طوری که مردها فعالیت می‌کنند برای انتخابات، خانمها هم باید فعالیت بکنند برای اینکه فرقی ما بین شما و دیگران در سرنوشتتان نیست. سرنوشت ایران، سرنوشت همه است…»[۱]

روزنامه اطلاعات در روز پانزدهم دی ماه ۱۳۳۱ متن نامه‌های روحانیون بروجردی، صدر و حجت را در صفحه هفتم، درج کرده‌است:

«نامه حضرت آیت الله سید صدرالدین صدر:

خدمت حضرت مستطاب آیت الله آقای حاج میر سید محمد بهبهانی دامت برکاته.

به عرض عالی می‌رساند همواره از خداوند متعال سلامتی و عزت وجود محترم و تأیید و توفیق را برای خدمتگزاری به اسلام و مسلمین خواستارم. … این امر یعنی مداخله زنها در انتخابات به جهاتی چند محرم و غیر مشروع می‌باشد و در کشور اسلامی به حول و قوه الهی اجرا نمی‌گردد؛ و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.»[۲]

نظر برخی جریانات سیاسی

حزب توده ایران وقتی در سال ۱۳۴۱ و با اجرایی شدن مفاد «انقلاب سفید» شاه، زنان به حق رأی دست یافتند، حق رأی را «عطیه‌ای شاهانه» خواند و در مخالفت با آن اطلاعیه داد.[۳]

وقتی مصدق در ۹ اردیبهشت ۱۳۳۰ به نخست‌وزیری رسید و پیش‌نویس لایحه انتخابات را تنظیم کرد که در آن حق رأی برای زنان به رسمیت شناخته شده بود، شاخه مذهبی جبهه ملی با شرکت زنان در انتخابات مخالف کرد.[۳]

شورای ملی مقاومت اپوزیسیون حکومت فعلی ایران، نظرات خود را در مورد حق رأی و سایر حقوق زنان در یک طرح با ۱۳ماده اعلام کرده‌است.[۴]

  1. حق انتخاب‌کردن و انتخاب‌شدن در تمامی گزینشها و انتخابات و حق رأی در تمام همه‌پرسیها.
  2. حق اشتغال و انتخاب آزادانه شغل و حق تصدی هر مقام، منصب و شغل عمومی و دولتی، از جمله ریاست‌جمهوری و قضاوت در تمام مراجع دادرسی.
  3. حق فعالیت سیاسی و اجتماعی آزادانه، رفت و آمد و مسافرت بدون نیاز به اجازه دیگری.
  4. حق انتخاب آزادانه لباس و پوشش.
  5. حق استفاده بدون تبعیض از کلیه امکانات آموزشی، تحصیلی، ورزشی و هنری و حق شرکت در تمام مسابقات ورزشی و فعالیتهای هنری.
  6. به رسمیت شناختن تشکلهای زنان و حمایت از سازمانیابی داوطلبانه آنان در سراسر کشور؛ در نظر گرفتن امتیازات ویژه در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، اداری، فرهنگی، به‌خصوص در امور آموزشی، به منظور رفع نابرابری و ستم مضاعف از زنان.
  7. دریافت مزد مساوی با مردان در برابر کار مساوی؛ منع تبعیض در استخدام و به هنگام اشتغال؛ برخورداری یکسان از مزایای گوناگون از قبیل مرخصی، حقوق بازنشستگی و از کارافتادگی؛ دریافت حق اولاد و تأهل و بیمه بیکاری؛ برخورداری از حقوق و تسهیلات ویژه به هنگام بارداری و زایمان و نگهداری اطفال.
  8. آزادی کامل در گزینش همسر و ازدواج که تنها با رضایت طرفین صورت می‌گیرد و در نزد مقام قانونی به ثبت می‌رسد. ازدواج قبل از رسیدن به سن قانونی ممنوع است. در زندگی خانوادگی هرگونه اجبار و تحمیل به زن ممنوع است.
  9. حق متساوی طلاق. طلاق در مراجع صلاحیتدار قضایی صورت می‌گیرد. زن و مرد در ارائه دلیل برای طلاق برابرند. نحوه سرپرستی اطفال و تأمین معیشت آنان و همچنین نحوه تسویه مالی ضمن حکم طلاق تعیین می‌شود.
  10. حمایت از زنان بیوه و مطلقه و اطفال تحت حضانت و سرپرستی آنها از طریق نظام تأمین اجتماعی کشور.
  11. رفع نابرابریهای حقوقی در زمینه شهادت، ولایت، حضانت و ارث.
  12. چند همسری (تعدد زوجات) ممنوع است. در مواردی که مصلحت به خصوصی در کار باشد، ترتیبات مقتضی را قانون معین می‌کند.
  13. منع هرگونه بهره‌کشی جنسی از زن تحت هر عنوان و الغای کلیه رسوم و قوانین و مقرراتی که بر طبق آنها پدر و مادر، ولی، قیم یا دیگری دختر یا زنی را، به عنوان ازدواج یا هر عنوان دیگر، برای تمتع جنسی یا بهره‌کشی به دیگران واگذار می‌کنند.

چگونگی حضور زنان در انتخابات

اولین زن که در تاریخ ایران به نمایندگی مجلس انتخاب شد فرخ‌رو پارسا بود. وی در دوره بیست و یکم انتخابات مجلس شورای ملی به نمایندگی از مردم تهران، از طرف «کانون مترقی» که در سال ۱۳۴۰ تشکیل شده بود، وارد مجلس شد.[۵]

در اولین دوره انتخابات مجلس بعد از سرنگونی محمدرضاشاه، تنها ۴ زن بودند در مقابل ۳۲۳ مرد که توانستند به اولین دور مجلس شورای اسلامی راه یابند و این چهار نفر تا سومین دور مجلس هم ثابت باقی ماندند.[۶]

در این انتخابات برخی کاندیداهای زن گرچه آرای قابل‌قبولی کسب کردند ولی به دلیل مخالفت با اصل ولایت فقیه به مجلس راه نیافتند.

حق رأی به زنان چه تأثیری روی زندگی آنها داشته

در ایران، به رغم آنکه زنان دیگر با منعی به نام حق رای روبه رو نیستند، در بسیاری از زمینه‌ها، از پوشش و حضور در ورزشگاه‌ها گرفته تا تحصیل در برخی از رشته‌های دانشگاهی و اشتغال به بعضی مشاغل همچنان با موانعی جدی و دشواریهای فراوان دست به گریبان هستند.[۱] از این رو مبارزات زنان ایران برای به‌دست آوردن برابری و این حقوق پایه‌ای ادامه دارد.

منابع