سالوادور آلنده

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۶ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سالوادور آلنده
سالوادو آلنده.JPG
سالوادور آلنده
بیست و نهمین رئیس‌جمهور شیلی
مشغول به کار
۳ نوامبر ۱۹۷۰ – ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳
پس ازادواردو فرای مونتالوا
پیش ازآگوستو پینوشه
اطلاعات شخصی
زاده
سالوادور ایزابلینو دل ساگرادو کورازون دِ خسوس آلنده خوسنز

۲۶ ژوئن ۱۹۰۸
والپارائیسو در ۱۲۰ کیلومتری سانتیاگو
درگذشت۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳
سانتیاگو
ملیتشیلی
حزب سیاسیحزب سوسیالیست
همسر(ان)اورتِنسیا بوسی
شغلسیاستمدار
مذهبکاتولیک رومی
امضا

سالوادور آلنده (زاده‌ی ۲۶ ژوئن ۱۹۰۸ در والپارائیسو در ۱۲۰ کیلومتری سانتیاگو – درگذشته‌ی ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ در سانتیاگو) سیاست‌مدار مارکسیست و از بنیان‌گذاران حزب سوسیالیست شیلی بود. او از نوامبر ۱۹۷۰ تا سرنگونی و مرگش در پی کودتای ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ میلادی، رئیس‌جمهوری شیلی بود. از او به عنوان اولین رئیس‌جمهوری مارکسیست که با رأی و دموکراسی به قدرت رسید نام می‌برند.

سالوادور آلنده بیش از چهل سال در صحنه‌ی سیاسی شیلی و حزب سوسیالیست شیلی حضور داشت. او پیش از رسیدن به ریاست جمهوری در انتخابات ۱۹۷۰ در مقام‌های سناتور، نماینده و وزیر کابینه فعالیت می‌کرد. وی پزشک بود و مدتی به عنوان وزیر بهداشت خدمت نمود. آلنده سه بار کاندیدای ریاست جمهوری شده و شکست خورده بود تا این که در ۱۹۷۰ بالاخره در انتخابات برنده شد.

پس از رسیدن به ریاست جمهوری او برنامه ملی سیاسی و اقتصادی را به اجرا درآورد. او اکثر صنایع به خصوص مس و هم‌چنین بانک‌ها را ملی کرد. دست به اصلاحات ارضی واقعی در جهت تامین منافع طبقه‌ی محروم و کشاورزان زد. در سال اول حکومت او نرخ رشد اقتصادی به ۸ و ۶ دهم درصد و نرخ بیکاری به ۳و ۸ دهم درصد کاهش یافت؛ اما در سال دوم، با توطئه دولت‌های خارجی و کار شکنی عناصر راست‌گرای داخلی که طبقه سرمایه‌دار و مرفه کشور را تشکیل می‌دادند و سیاست‌های او را در تعارض با منافع خود می‌دیدند؛ تورم مجدادا افزایش یافت، صادرات ۲۴٪ کاهش یافت، واردات ۲۶٪ افزایش یافت. بر اثر تحریم‌های اعمال شده بر دولت و هم‌چنین عدم سرمایه گذاری سرمایه‌داران در صنایع شیلی اوضاع اقتصادی رو به وخامت گذاشت. اعتصابات و اعتراضات که اساسا به تحریک جناح راست مخالف دولت انجام می‌شد دولت را فلج کرد. مجلس نمایندگان شیلی که مخالفان آلنده در آن اکثریت داشتند، در مسیر پیشبرد اهداف و طرح‌های ملی آلنده مانع ایجاد کرد. آلنده برای برون رفت از این اوضاع در سپتامبر ۱۹۷۳ در صدد آماده سازی یک همه‌پرسی برای تغییر و اصلاح قانون اساسی برآمد اما کودتای نظامیان به رهبری ژنرال آگوستو پینوشه فرمانده کل ارتش که از حمایت ایالات متحده برخوردار بود مجال این اقدام را به او نداد.

در روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ نیروهای ارتش کاخ ریاست جمهوری معروف به پالاسیو لاموندا را محاصره کرده و به سمت آن شلیک کردند. هواپیماهای ارتش کاخ را بمباران کردند و نهایتا در بعد از ظهر همان روز سربازان وارد کاخ شدند. سالوادور آلنده تا آخرین لحظات مقاومت کرد و در جریان کودتا کشته شد. گزارش‌های رسمی دولت کودتا حاکی از خودکشی آلنده بود، اما این موضوع همواره از طرف طرفداران آلنده مورد چالش قرار گرفته است آنها معتقدند که آلنده به دست کودتاچیان کشته شده است.

پس از کودتا به مدت ۱۷ سال حکومت ترور و وحشت نظامیان بر شیلی حاکم شد و از این سال‌ها به عنوان سیاه‌ترین سال‌های حیات شیلی نام برده می‌شود. در تمام این سال‌های آگوستو پینوشه رئیس جمهور شیلی بود. نهایتا تحت فشار مردم شیلی و در پی اعتراضات و تظاهرات گسترده، دیکتاتوری نظامی شیلی، در سال ۱۹۹۰ تن به همه پرسی داد و مردم رأی به برقراری مجدد دموکراسی دادند و به حکومت دیکتاتوری در شیلی پایان داده شد.

زندگی سالوادور آلنده

سالوادور آلنده در ۲۶ ژوئن ۱۹۰۸ در والپارائیسو در ۱۲۰ کیلومتری پایتخت شیلی در یک خانواده متوسط مرفه زاده شد. پدر بزرگش پزشک بود او نیز در این رشته تحصیل کرد. در ۲۵ سالگی در رشته پزشکی از دانشگاه سانتیاگو فارغ‌التحصیل شد.[۱]

او مدت کوتاهی را به حرفه‌ی پزشکی پرداخت و بیشتر در امور سیاسی و اجتماعی فعال بود.[۲]

فعالیت سیاسی سالوادور آلنده

در زمان دانشجویی از ۲۰ سالگی عضو چند گروه مخالف دولت بود و در تظاهرات علیه دیکتاتور آن زمان شیلی کارلوس ایبانِس دِل کامپو شرکت می‌کرد و یک‌بار دستگیر و مدت کوتاهی زندانی شد. ۲۹ ساله بود که از سوی حزب سوسیالیست به نمایندگی مجلس برگزیده شد و یک سال پس از آن به مدت دو سال وزیر بهداری بود. در ۳۸ سالگی به مقام سناتوری رسید. او قبل از رسیدن به ریاست جمهوری در ۱۹۷۰ سه بار دیگر نیز نامزد پست ریاست جمهوری شده بود که شکست خورد.

او معتقد به برقراری سوسیالیسم از راه مسالمت‌آمیز و انتخابات آزاد بود. آلنده در میان مردم عادی حتی هواداران حزب‌های دیگر محبوبیت بسیار یافت. ۶۱ ساله بود که در تشکیل یک جبهه یگانه از حزب‌های سوسیالیستی و کمونیستی نقش تعیین‌کننده داشت.[۱]

ریاست جمهوری سالوادور آلنده

سالوادور آلنده رئیس جمهور شیلی در کنار ارنستو چه‌گوارا
سالوادور آلنده رئیس جمهور شیلی در کنار ارنستو چه‌گوارا

شیلی تا قبل از ریاست جمهوری آلنده نزدیک به یکصد و پنجاه سال از دموکراسی ریشه‌دار برخوردار بود و از حیث آزادی‌های سیاسی سرآمد کشورهای آمریکای لاتین به‌شمار می‌آمد. در آستانه ریاست جمهوری آلنده کشور شیلی به علت فساد طبقات مرفه و اعتراض روستائیان و کارگران، آماده‌ی تحولات بنیادی بود. این تحول در انتخاب سالوادور آلنده به ریاست جمهوری شیلی خود را نشان داد.[۳]

آمریکا تا سال ۱۹۷۰ تمام تلاش خود را کرد تا از روی کار آمدن دولت سوسیالیستی سالوادور آلنده پیش‌گیری کند. بر اساس اسناد منتشر شده، ریچارد نیکسون به ریچارد هلمس، مدیر وقت سیا دستور داده بود «برای جلوگیری از تشکیل کوبای دوم» هر چه در توان دارد علیه قدرت‌گیری آلنده به کار ببندد.[۴]

سالوادور آلنده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۷۰، ۳۶ درصد آراء مردم شیلی را به دست آورد. چون هیچ کدام از نامزدها اکثریت مطلق را نیاوردند، انتخاب به پارلمان واگذار شد و آلنده با رأی سوسیالیست‌ها و دموکرات‌مسیحی‌ها در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۷۰به مقام ریاست جمهوری رسید.[۱] آلنده نخستین سیاستمدار مارکسیستی بود که در آمریکای ‌لاتین با رأی مردم به قدرت رسید.[۵]

تجربه‌ی آرمانی شیلی کمترین بحثی را میان حامیان مبارزه‌ی مسلحانه و هواداران مبارزه‌ی پارلمانی باقی نمی‌گذاشت. فیدل کاسترو و چه گوارا همواره شیلی را به‌عنوان یک مورد استثنایی نگریسته‌اند و گفتنی‌ست که چه گوارا، نسخه‌ای از کتاب مشهورش را با خط خودش به آلنده تقدیم کرده و نوشته بود.

«به سالوادور آلنده که از راهی دیگر در تلاش دست یازیدن به همان نتیجه است»[۳]

سیاست‌های اقتصادی و سیاسی آلنده

سالوادور آلنده و آگوستو پینوشه فرمانده کل ارتش شیلی
سالوادور آلنده و آگوستو پینوشه فرمانده کل ارتش شیلی

آلنده طی نزدیک به چهار سال زمامداریش به بیشتر وعده‌های انتخاباتی خود عمل کرد. ملی کردن صنایع مس، آهن، نیترات، اصلاحات بنیادی ارضی، ملی کردن بانک‌ها و لغو انحصارات اقتصادی و ملی کردن چند کمپانی عظیم خارجی از جمله اصلاحات مهم او به‌شمار می‌رود.[۳][۲] علاوه بر این طرح‌های جالبی درباره‌ی صنایع کشور شیلی اجرا کرد از جمله ۵۱ درصد سهام صنعت اتومبیل‌سازی کشور را به‌دولت اختصاص داد. ‏اعتقاد فراوان به‌اصول پارلمانی و آزادی بیان داشت و آنها را عمیقا رعایت می‌کرد. اکثریت ملت شیلی را در اجرای طرح‌های دولت شرکت داد و از طریق اتحادیه‌های کارگری و احزاب مردم را در فعالیت‌های دولت سهیم و شریک نمود[۲] آلنده در زمینه‌ی اصلاحات ارضی کاری را طی یک‌سال به‌انجام رساند که ادواردو فری رئیس جمهوری پیشین شیلی نتوانست طی شش سال به‌پایان برد.[۳]

مخالفان آلنده اغلب او را به عدم رعایت قانون اساسی متهم می‌کردند در حالی‌که به گفته بسیاری از کارشناسان و شاهدان، او بیشترین احترام را برای قانون اساسی قائل بود. در جریان اعتصاب‌ها و خرابکاری‌های جوانانی که توسط حزب دموکرات مسیحی برانگیخته شده بودند با صبر و شکیبایی و تسامح برخورد کرد و حتی آماج تندترین انتقادها از جانب گروه‌های چپ هم جبهه‌ی خود قرار گرفت. دولت آلنده بارها در برابر تظاهراتی که می‌دانست احزاب مخالف و صاحبان صنایع داخلی به‌راه انداخته بودند، نرمش به خرج داد.

در بررسی علل این نرم‌خویی می‌توان دید که آلنده بیشترین پای‌بندی را به قانون اساسی و دموکراسی شیلی داشت. او در جایی در تعریف رسالت تاریخی خود گفته بود:

«من با تمام وسایل موجود، حتی به قیمت جان خود مقاومت خواهم کرد تا درسی باشد برای رسوایی تاریخی اشخاصی که فقط زور به‌کار می‌برند نه منطق…. من اینجا هستم و خواهم ماند تا از حکومتی که کارگران انتخاب کرده‌اند، دفاع کنم.»[۳]

پینوشه در کنار کسینجر
پینوشه و کیسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا و از مخالفان سرسخت آلنده

در اوت سال ۱۹۷۳، آلنده افسران ارتش را وارد دولت کرد. در آن زمان آگوستو پینوشه به عنوان فرمانده ارتش انتخاب شد.[۶]

کارشکنی مخالفان دولت آلنده

با ملی کردن کمپانی‌های مس آمریکایی، تلاش آمریکا، که پیش از مبارزات انتخاباتی شیلی آغاز شده بود تا از انتخاب دکتر آلنده جلوگیری به‌عمل آورد، با شکل تازه‌ای دوچندان شد. آمریکا اطمینان داد که آژانس‌های بین‌المللی از سپردن وام به شیلی خودداری خواهند کرد مگر آن‌که حکومت شیلی مدافع منافع آمریکا باشد. در پی این ماجرا، کمپانی‌های آمریکایی تلاش گسترده‌ای را برای جلوگیری از فروش مس شیلی به‌عمل آوردند و حتی یکی از کشتی‌های باری حامل مس شیلی در یکی از بنادر فرانسه توقیف شد و بعدها دادگاه حکم حرکت مجدد آن را صادر کرد.

پس از این، توطئه‌ی تراست مخابراتی آی. تی. تی برملا شد و بعدها در ماجرای واترگیت معلوم شد که مدیر کل شرکت یاد شده به سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) پیشنهاد یک میلیون دلار کمک کرده است تا کار آلنده را یکسره کنند. از همین زمان و در گیرودار این ماجرا بود که احزاب مخالف سر ناسازگاری برداشتند و تظاهرات خیابانی و اعتصاب‌های درازمدت برپا کردند.[۳]

آلنده در طرح ملی خود برنامه کار دولتش را تقسیم اراضی به کشاورزان و ملی کردن منابع به ویژه مس و بیشتر کارخانه‌ها و نهادهای درآمدزای کشور قرار داد و با کشورهای سوسیالیستی به ویژه کوبا روابط خوبی ایجاد کرد، این طرح برضد منافع سرمایه‌داران بزرگ و آمریکا بود که منافع عظیم اقتصادی در شیلی داشتند. تحریم‌های اروپایی و آمریکایی اقتصاد شیلی را فلج کردند.[۱]

دو سال پس از روی کار آمدن آلنده، کار شکنی طبقه‌ی مرفه و متوسط شیلی در برابر سیاست‌های اقتصادی دولت سوسیالیست آلنده به اوج رسید؛ سرمایه‌گذاران، دیگر در کشور سرمایه‌گذاری نمی‌کردند و خالی‌شدن خزانه دولت اعتصاب‌های گسترده‌ای را به دنبال آورد.[۴]

کودتا علیه دولت سالوادور آلنده
سنگر بندی و حمله سربازان کودتاچی در اطراف کاخ ریاست جمهوری شیلی

در اوت سال ۱۹۷۳ دیوان عالی کشور از آلنده به دلیل ناتوانی در اجرای قانون زمین شکایت کرد. در ۲۲ اوت ۱۹۷۳ مجلس نمایندگان شیلی که در کنترل مخالفان بود، قطعنامه‌ای علیه او صادر کرد تا زمینه را برای سقوط دولت آلنده فراهم کند.

کودتای نظامی علیه دولت آلنده

بمباران کاخ ریاست جمهوری شیلی
بمباران کاخ ریاست جمهوری شیلی توسط هواپیماهای ارتش در روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۲

مجلس شیلی که اکثریت کرسی‌های آن در اختیار جناح راست بود عرصه را به آلنده تنگ کرده و مانع هرگونه اقدام از سوی رئیس جمهور شده بود، حتی مجلس قصد برکناری او را از مقام ریاست جمهوری داشت. به ‌زودی برای آلنده هیچ چاره ای به جز متوسل شدن به یک همه پرسی باقی نماند. در این هنگام و زمانی که آلنده قصد برگزاری یک همه پرسی برای اصلاح قانون اساسی را داشت، ژنرال آگوستو پینوشه، فرمانده کل نیروهای مسلح شیلی طی یک کودتا دولت قانونی سالوادور آلنده را سرنگون کرد. صبح روز ۱۱ سپتامبر واحدهای نیروی دریایی شیلی بندر والپارزو را اشغال کردند. اندکی بعد در همان روز، سربازان ارتش به کاخ ریاست جمهوری لاموندا در شهر سانتیاگو که در سال۱۸۰۴ میلادی ساخته شده بود، حمله کرده و کاخ را محاصره کردند. افراد وفادار به آلنده به همراه شخص او دست به مقاومت زدند.[۷] در ساعات نیم‌روز هواپیماهای ارتش کاخ ریاست جمهوری را بمباران کردند و تانک‌ها این ساختمان را گلوله باران کردند. آلنده که به همراه ۲۰۰ تن از وفادارانش در کاخ پناه گرفته بود، در آخرین پیام رادیویی خود گفت: «من به سبب وفاداری به مردم جانم را از دست خواهم داد».[۴] به گفته منابع نظامی، آلنده خواستار آتش بسی ۵ دقیقه ای شد تا بتواند استعفا بدهد، اما نیروهای ارتش با بهانه‌ی این‌که تک تیراندازهای وفادار به رئیس جمهور از ساختمان‌های مجاور کاخ ریاست جمهوری در حال تیراندازی هستند، با این درخواست آلنده مخالفت کردند.[۶] سرانجام سربازان موفق به ورود به داخل کاخ شدند. سالوادور آلنده از مدافعانش خواست تا کاخ را ترک کنند.[۷]

با پیروزی کودتا گروهی از ژنرال‌های راست‌گرا به رهبری آگوستو پینوشه قدرت را به دست گرفتند. از این پس شکار چپ‌ها، سندیکالیست‌ها و سایر مخالفان دولت حاکم آغاز شد. حدود ۳ هزار تن قربانی دستگاه سرکوب دولت شیلی و سازمان امنیت مخوف دولت نظامی (DINA) شدند؛ ده‌ها هزار نفر نیز تن به مهاجرت خودخواسته یا اجباری دادند.[۴]پس از کودتا، ده ها هزار نفر از مردم پایتخت دستگیر شده و در استادیوم فوتبال شهر سانتیاگو که به یک قتل‌گاه مبدل گشت، محبوس شدند.[۷]

سالوادور آلنده به همراه محافظان و مدافعان کاخ ریاست جمهوری در روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۰
سالوادور آلنده به همراه محافظان و مدافعان کاخ ریاست جمهوری در روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۰

پینوشه در هفته‌های پایانی سال ۱۹۷۴ خود را رئیس‌جمهور نامید و تا ۱۱ مارس ۱۹۹۰، در همین سمت باقی ماند. سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و دولت وقت این کشور خیلی زود به دخالت در سرنگونی دولت آلنده متهم شدند. به ویژه این‌که دولت ایالات متحده دو هفته پس از کودتا، دولت نظامی بر آمده از آن را به رسمیت شناخت.

در سال‌های پایانی دهه ۱۹۹۰ دولت ایالات متحده اسنادی را منتشر کرد که نشان می‌دادند مأموران سیا بین سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵ در شیلی فعال بوده‌اند. ایالات متحده آمریکا تلاش کرد دولت آلنده را به‌ویژه با کمک‌های مالی به مخالفانش بی‌ثبات کند. اسنادی که از گفت‌وگوهای نیکسون و دولت‌مردان وقت آمریکا از جمله هنری کیسینجر، مشاور امنیتی او منتشر شده‌اند، علاقه دولت آمریکا به سقوط دولت آلنده را نشان می‌دهند. بر اساس اسناد منتشرشده، کیسینجر ۵ روز پس از کودتا گلایه می‌کند که روزنامه‌های آمریکایی به جای آن‌که سقوط دولتی نزدیک به تفکر کمونیسم را «جشن بگیرند» از آن اظهار تأسف می‌کنند. کیسینجر می‌گوید، «در زمان آیزنهاور [اگر چنین می‌شد] تبدیل به قهرمان می‌شدیم». ریچارد نیکسون به کیسینجر می‌گوید: «ما این کار را نکردیم. دست ما در این ماجرا دیده نمی‌شود». کیسینجر هم به رئیس جمهور پاسخ می‌دهد: «ما آن را انجام ندادیم، مسلم است، ما به آن‌ها [کودتاگران] کمک کردیم…تا جایی که شد بهترین شرایط را فراهم کردیم».[۴]

سخنرانی وداع آلنده با مردم

خارج کردن پیکر سالوادور آلنده از کاخ ریاست جمهوری
خارج کردن پیکر سالوادور آلنده از کاخ ریاست جمهوری

سالوادور آلنده در آخرین دقایق زندگی و در حالی که در کاخ ریاست جمهوری در محاصره کودتاچیان بود آخرین پیام رادیویی خود را خطاب به مردم شیلی این چنین بیان کرد:

«کارگران میهنم، من به شیلی و سرنوشت آن ایمان دارم. مردان دیگری خواهند آمد و بر این روزگار تاریک و تلخ که خیانت بر کشور سایه افکنده، پیروز خواهند شد. به یاد داشته باشید، زودتر از آن‌چه فکرش را بکنید، راه‌های بسیاری پیش پای‌تان گشوده خواهد شد و شما مردان آزاد را به سوی ساختن جامعه‌ای بهتر هدایت خواهند کرد. زنده‌باد شیلی! زنده‌باد مردم! زنده‌باد کارگران!»[۸]

مرگ سالوادور آلنده

بلافاصله پس از تصرف کاخ ریاست‌جمهوری، برنامه‌ریزان کودتا در بیانیه‌ای رسمی که از رادیو و تلویزیون این کشور پخش شد، اعلام کردند که آلنده با استفاده از تفنگ ای‌کی ۴۷ خودکشی کرده است. با این‌حال، در سال ۲۰۰۴، پاتریسیو گوزمان، در فیلم مستند خود، سالوادور آلنده، تصویری از جسد آلنده را نشان داد و ادعا کرد که وی خود را با یک سلاح کمری کشته است.

گردآوری مردم در ورزشگاه پس از کودتا علیه آلنده
گردآوری مردم و مخالفان حکومت کودتا در ورزشگاه سانتیاگو در روزهای پس از کودتای ۱۱ سپتامبر شیلی که به کشتار آنان انجامید

از زمان مرگ آلنده تاکنون، هواداران او همواره بر کشته شدنش به‌دست نیروهای کودتا تأکید داشته‌اند و درباره‌ی مرگ آلنده روایت‌های مختلفی را نقل کرده‌اند. فیدل کاسترو چند روز بعد از کودتای شیلی در سخنرانی‌ای خطاب به حدود ۱ میلیون کوبایی گفت که آلنده در لاموندا در حالی که خودش را در پرچم شیلی پیچیده بود و به سوی سربازان خائن کودتا شلیک می‌کرد، کشته شده است. روایت دیگری هم هست که می‌گوید آلنده روی پله‌های خارجی کاخ ریاست‌جمهوری در حال مبارزه کشته شده است. بعضی‌ها نیز این فرضیه را مطرح کرده‌اند که او در حین درگیری در لحظات آخر به خود شلیک کرده‌است تا دستگیر نشود.[۵]

پرونده سالوادور آلنده یکی از ۷۲۶ پرونده نقض حقوق بشری است که پس از پایان حکومت دیکتاتوری ژنرال پینوشه بررسی شد. با موافقت خانواده آلنده، قاضی یک دادگاه در شیلی در سال ۲۰۱۱، گروهی از متخصصان جرم‌شناسی شیلیایی و خارجی را مامور تحقیق درباره چگونگی کشته شدن سالوادور آلنده و شفاف‌سازی در این باره کرد. نبش قبر آلنده که در زمان مرگ ۶۵ سال داشت، در نخستین ساعات صبح روز دوشنبه (۲۳ مه۲۰۱۱) انجام شد.[۹] نتایج رسمی پزشکی قانونی شیلی، فرضیه‌ی خود کشی سالوادور آلنده را تایید کرد.[۵]

جسد آگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی که علیه حکومت قانونی سالوادور آلنده کودتا کرد
جسد آگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی

در سی‌ویکم ماه می سال ۲۰۱۱، تلویزیون شیلی، خبر از کشف گزارشی ۳۰۰ صفحه‌ای درباره‌ی مرگ آلنده داد. این گزارش و اسناد همراه آن در خانه‌ی یکی از مسئولان قضایی حکومت ارتشی سابق این کشور که در جریان زلزله شیلی تخریب شده بود، پیدا شد. دو کارشناس حقوقی و قانونی، پس از بررسی این سند اعلام کردند که مرگ آلنده ترور بوده است. دکتر لوئیس راوانل که از سال ۲۰۰۷ درباره خودکشی آلنده تردید کرده بود، با تکیه بر این سند، و نیز نتایج کالبدشکافی سال ۱۹۷۳ اعلام کرد که نمی‌توان مرگ او را خودکشی دانست. وی می‌گفت، نتایج کالبدشکافی دو زخم یکی کوچک و دیگری بزرگ را روی جسد آلنده نشان می‌دهد؛ که زخم کوچک را احتمالا سلاحی کمری، و بزرگتر را همان ای‌کی۴۷ یا تفنگی به همان بزرگی ایجاد کرده است. او ادعا می‌کرد که نخست با ای‌کی ۴۷ به او شلیک کرده‌اند و بعد با سلاح کمری خودش، تیر خلاصی به او زده‌اند تا مثل خودکشی به‌نظر برسد.[۵]

سرانجام پینوشه دیکتاتور شیلی

پنجم اکتبر ۱۹۸۸ پینوشه در پی اعتصاب و اعتراض‌های سراسری با برگزاری یک همه‌پرسی پیش‌بینی‌شده در قانون اساسی موافقت کرد. در این همه‌پرسی نزدیک به ۵۵ درصد مردم شیلی به بازگشت به دموکراسی رأی دادند. حدود یک سال بعد – در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۹ – پاتریسیو آیلوین مسیحی‌دموکرات در نخستین انتخابات آزاد پس از سرنگونی دولت سالوادور آلنده در۱۹۷۳ پیروز شد و مدتی بعد هم زمام امور را به‌طور رسمی در دست گرفت. پینوشه تا سال ۱۹۹۸ فرمانده کل ارتش باقی ماند و پس از آن هم به‌عنوان نماینده‌ی مادام‌العمر به سنا رفت. وی در نهایت در دهم دسامبر ۲۰۰۶ و در سن ۹۱ سالگی درگذشت، بدون این‌که به اتهام‌های ضد حقوق بشری علیه خود در دادگاه پاسخ دهد.[۴]

منابع