مالباختگان

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۷ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مالباختگان یک اصطلاح نوین اجتماعی-اقتصادی است. اصطلاح مالباختگان به بخشی از مردم ایران گفته می‌شود که سپرده‌های مالی آنها که جهت خرید خانه یا خودرو و… به مؤسسات مالی حکومتی یا مورد تأیید حکومت سپرده‌ شده شده است اما به آنها بازنگشته و بصورت غیرقانونی مسدود شده است. از این رو به این افراد مالباختگان گفته می‌شود. اما مفهومی که اخیراً مالباختگان در رابطه با خودشان بکار برده‌اند غارت شدگان است که بیان دقیق‌تری از این عبارت است. گفته می شود اغلب این مؤسسات وابسته به سپاه پاسداران و دیگر نهادهای نظامی و غیرنظامی هستند.

به گفته روزنامه های ایران زمینه اینگونه فسادهای مالی و دریافت اموال مردم توسط نهادهای حکومتی به دهه شصت و تشکیل صندوقهای قرض الحسنه بازمی‌گردد که عمدتا مجوزهای خود را از نیروی انتظامی! دریافت کرده‌اند.

اکنون جنبش مالباختگان در ایران به یک جنبش گسترده تبدیل شده است که در شهرهایی همچون تهران، رشت، مشهد و... به اعتراضات و تحصنها و راهپیمایی‌هایی برعلیه فساد اقتصادی در سیستم بانکی ایران و یا مسئولین نهادها و بانکهای حکومتی شکل می‌گیرد.

جنبش مالباختگان که در ابتدا فقط یک جنبش صنفی بود با گسترش اعتراضات مالباختگان و عدم پاسخگویی مسئولین جمهوری اسلامی ایران به مردمی که اموالشان غارت شده بود، رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و با شعارهایی بر علیه دولت حسن روحانی رئیس جمهور ایران و یا شخص حسن روحانی، رادیکالیزه تر شد.

تجمع اعتراضی مالباختگان کاسپین
تجمع اعتراضی مالباختگان کاسپین

سابقه مؤسسات مالی خصوصی در حکومت جمهوری اسلامی

در دهه شصت خورشیدی و به فاصله چند سال پس از سقوط حکومت سلطنتی در ایران شبه‌بانکهای غیردولتی با عنوان صندوقهای قرض‌الحسنه در کنار مساجد و نهادهای «کمیته» به‌وجود آمدند.

به‌نوشته خبرگزاری ایسنا[۱]: «صندوقهای قرض‌الحسنه‌ای که هم‌اکنون هم به‌وفور در سطح کشور دیده می‌شوند عمدتاً در دهه ۱۳۶۰ مجوز خود را از سوی نیروی انتظامی دریافت کرده‌اند. این در شرایطی است که حدود ۳۵۲۵صندوق قرض‌الحسنه در سطح کشور شناسایی شده‌اند که یا مجوز خود را از نیروی انتظامی دریافت کرده‌اند یا این‌که دارای هیچ‌گونه مجوزی برای فعالیت نیستند. از این تعداد فقط ۴۸صندوق از بانک مرکزی مجوز فعالیت گرفته‌اند.

حدود ۹۱۵صندوق هم تحت پوشش سازمان اقتصاد اسلامی قرار دارند که بانک مرکزی، قانونی بودن فعالیت آنها را پذیرفته و این سازمان، مدیریت صندوق‌های تحت پوشش خود را برعهده دارد». (ایسنا ۱۵ خرداد ۹۶)

همین رسانه حکومتی اضافه کرده‌است:

«اکنون تعداد ۷۰۰۰ مؤسسه اعتباری در حال فعالیت هستند. مجوزهای صادره از سوی بانک مرکزی برای مؤسسات اعتباری از این حکایت داشته که بیش از ۶۰۰۰ مورد از این مؤسسات هیچ مجوزی از بانک مرکزی به‌عنوان مقام ناظر بر فعالیت در بازار پول نداشتند».

«ایسنا» سپس نتیجه‌گیری می‌کند: «مجموعه‌ای که مؤسسات اعتباری، صرافی‌ها، لیزینگ‌ها، صندوق‌های قرض‌الحسنه و تعاونی‌های اعتباری را دربرمی‌گیرد، مؤسسات اعتباری غیرمجاز به‌ویژه بانکها در سالهای گذشته از عوامل بی‌نظمی در نظام بانکی بوده‌اند».

قانون در این رابطه چه می‌گوید؟

بر اساس قوانین حکومت جمهوری اسلامی «گرفتن پول مردم به اسم سپرده» و سپس پس ندادن آن، در حوزه حقوق و قانون جزا، معادل سرقت و خیانت در امانت محسوب شده و مجازات در پی دارد.

اما مشکل اینجاست که تاکنون هیچ‌کدام از مؤسسات یا بانکها که اموال مالباختگان را سرقت کرده‌اند، طبق قانون، مجازات یا محاکمه نشده‌اند.

خبرگزاری فارس و دنیای اقتصاد [۲]۱۰دی ۱۳۹۶

'عنصر قانونی جرم خیانت در امانت، در ماده ۶۷۴' قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات ذکر شده و برای مرتکبین آن، مجازات حبس در نظر گرفته شده‌است.

قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در تعریف سرقت در ماده ۲۶۷ مقرر داشته: «سرقت عبارت است از ربودن مال متعلق به غیر» که مجازات آن بسته به کم و کیف سرقت و نحوه اجرای آن می‌تواند، حبس، حد (شلاق یا قطع دست و…) یا حتی اعدام باشد به‌اضافه «رد مال مسروقه» یعنی بازگرداندن آنچه که به سرقت رفته‌است به صاحب مال.

بنابراین مشاهده می‌کنیم که بر اساس قوانین جزایی ایران، آنچه که «مؤسسات مالی» در مورد پول‌های سپرده‌شده مردم انجام داده‌اند، چه سرقت تلقی گردد و چه خیانت در امانت یا هر دو! می‌توانند مشمول مجازات‌های قانونی از زندان تا اعدام گردند.

چه زمانی این‌گونه مؤسسه‌های بانکی وجهه قانونی یافتند؟

با توجه به آنچه راجع به تاریخ این مؤسسه‌ها گفته شد، پایه قانونی کردن آنها در شکل اخیر در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد:

مصوبه قانونی درج شده در مرکز پژوهشهای مجلس[۳]:

مالباختگان. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
مالباختگان. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی

حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین جناب آقای سید محمد خاتمی‌

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران‌

لایحه تنظیم بازار غیرمتشکل پولی که از سوی دولت به شماره ۲۸۱۰۴/۲۶۵۴۱

مورخ ۲۲/۵/۱۳۸۲ به مجلس شورای اسلامی تقدیم و در جلسه علنی روز سه‌شنبه‌

مورخ ۲۲/۱۰/۱۳۸۳ مجلس با اصلاحاتی تصویب و به تأیید شورای نگهبان رسید،

در اجرای اصل یکصدوبیست‌وسوم (۱۲۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‌

به‌پیوست ارسال می‌گردد. /ن

غلامعلی حداد عادل‌

رئیس مجلس شورای اسلامی‌

اعتراف ولی الله سیف رئیس سابق بانک مرکزی ایران به وجود مؤسسه‌های غیرمجاز

سیف، رئیس‌کل سابق بانک مرکزی ، به یک «دام» دیگر هم که مشابه این مؤسسه‌ها عمل می‌کنند، اشاره کرده و گفته‌است: «همان‌گونه که بارها گفتم مؤسسه‌های غیرمجاز موضوعی است که از دولتهای قبل به ارث رسیده و من و همکارانم در بانک مرکزی وارث این وضعیت نابسامان بوده‌ایم. در واقع سابقه تشکیل این‌گونه مؤسسات به‌طور عمده به دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ برمی‌گردد. در آن زمان وزارت تعاون، مجوزهایی را با عنوان تعاونی اعتبار صادر کرد. همچنین نیروی انتظامی، مجوزهایی برای صندوقهای قرض‌الحسنه می‌داد.

متأسفانه برخی افراد سودجو با در دست داشتن این مجوزها از نهادهای غیرمرتبط، به فعالیتهایی اقدام کردند که باعث نابسامانی در سال‌های اخیر شد. این افراد در فضایی که با سوءاستفاده از اعتماد عمومی و نبود نظارت از سوی مسئولان و نهادهای ذیربط همراه بود، فعالیت محدود خود را به فعالیتی عمده و شبه‌بانکی تبدیل کردند و هر روز بر حجم آن افزودند.

و از آنجا که مؤسسان و سهامداران مؤسسات غیرمجاز، تخصصی در اداره امور بانکی نداشتند فقط با روشهای غیرمعمول و با استفاده از وعده‌های دروغ و سودهای فریبنده، اقدام به جذب سپرده کردند. گردانندگان مؤسسه‌های غیرمجاز با وعده سود بالاتر به سپرده‌ها و اعطای سود به سپرده‌های قبلی از محل سپرده‌های جدید بر حجم زیان خود انباشتند و با این کار، درصد زیادی از اصل سپرده‌های نزد خود را به باد دادند».

(خبرگزاری ایرنا[۴] ۱۹ تیر ۹۶)

ابعاد فساد مالی و رقابت «بانکها» با مؤسسه‌های غیرمجاز

خبرگزاری ایرنا در ادامه مطلب بالا نوشته‌است: «مؤسسه‌های مالی غیرمجاز از همان ابتدا تلاش کردند با هر ترفندی از جمله وعده سودهای کلان و… برای مشتریان بانکها آنها را به سمت خود بکشانند. از سوی دیگر و در یک واکنش بازاری مبتذل، بانکهای بزرگ نیز برای حفظ هزاران میلیارد نقدینگی که از منابع آنها خارج شد، در رقابتی مخرب با غیرمجازها قرار گرفتند».

(خبرگزاری ایرنا ۱۹ تیر ۹۶)

مالباختگان تنها ضرر کنندگان فساد مالی

اما آن‌که در این «دام» اندوخته خود را باخت، نه بانکهای بزرگ بلکه سپرده‌گذاران یا به تعبیری «مالباختگان» بودند که تمامی پس‌انداز خویش را در این بانکها و آن مؤسسه‌های مالی به امانت گذاشتند.

به گفته حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مجلس:

«مردم نگران هستند، زیرا حدود ۲۰میلیون نفر جمعیت کشور درگیر مؤسسات مختلفی مانند کاسپین، فرشتگان، آرمان، ثامن و… شدند. شرایط در این مؤسسات اعتباری طوری شده که پول مردم را نمی‌دهند و می‌گویند که از سال ۹۴ هر چه سپرده کرده‌اید و سود گرفته‌اید، به‌عنوان اصل سپرده منظور می‌شود، اصلاً بازار سرمایه به خطر افتاده‌است».

(خبرگزاری تسنیم[۵] ۲۰تیر ۹۶)

۶هزار صندوق قرض‌الحسنه و تعاونی دزد

روزنامه ایران دربارهٔ این قبیل مؤسسه‌های مالی نوشته‌است:

«بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی بانک مرکزی در طول سال‌هایی که بانک مرکزی از موضوع نظارت بر مؤسسات مالی و اعتباری کنار بوده‌است حدود ۶هزار مؤسسه با مجوز سایر نهادها شکل گرفته‌است. در این دوره نیروی انتظامی برای ۵هزار صندوق قرض‌الحسنه مجوز فعالیت صادر کرده‌است و وزارت تعاون نیز به هزار تعاونی اعتبار مجوز داده‌است».

به‌نوشته همین روزنامه، برخی از این مؤسسات غیرمجاز که طبق قانون باید برای دریافت مجوز به بانک مرکزی مراجعه می‌کردند، هزاران شعبه در سراسر کشور داشتند و میلیون‌ها سپرده‌گذار جذب کرده بودند و بخشی از نقدینگی کشور را در اختیار داشتند.

روزنامه ایران مالباختگان.jpg
روزنامه ایران مالباختگان
مالباختگان قوه قضائیه

روزنامه ایران: «یکی از معروفترین و بزرگترین مؤسسه‌های مالی و اعتباری غیرمجاز «میزان» بود که با گردهم‌آمدن بازنشستگان قوه قضاییه تأسیس شده بود»!

۲گروه در وضعیت کنونی بانکها و بحران مالی و اقتصادی کشور شریک هستند

در بیان وضعیت بانکی ایران سایت تسنیم، در مطلبی به تاریخ ۱۷ تیر ۹۶ از قول آخوند عبدالحسین خسروپناه، مدرس حوزه و دانشگاه، نوشت:

«امروزه بانکها، کشور را دچار بحران می‌کند و اقتصاد کشور را فلج می‌سازد. ۲گروه در وضعیت کنونی بانکها و بحران مالی و اقتصادی کشور شریک هستند و باید پاسخگو باشند:

اول برخی از فقهایی که مرتب توجیه شرعی برای وامها و سودهای بانکی را صادر می‌کنند و با عنوانهای فقهی بر حلیت (حلال بودن) این فعالیتها حکم می‌رانند و گاهی هم از کلاه‌شرعی برای توجیهات خود بهره می‌برند و چشم خود را از کارکردهای منفی فعالیتهای بانکی می‌بندند،

گروه دوم برخی از اقتصاددانان کشور هستند که سود مجموعه‌ها و شرکتهای خصوصی خود را در دادن وامهای کلان و گرفتن سودهای فراوان می‌دانند.

بنده یک سال پیش سخنی گفتم که به مزاج برخی خوش نیآمد و آن جمله این بود که این فقه در خدمت نظام سرمایه‌داری است؛ معنی جمله بنده این است که فقه این دسته از فقها در خدمت نظام سرمایه‌داریِ آن دسته از اقتصاددانان است… امیدوارم تا دیر نشده و نظام بانکی کشور، نظام جمهوری اسلامی را دچار آسیب مشروعیت نکرده‌است، چاره‌ای اندیشیده شود… و اقتصاد کشور را از ورطه سقوط نجات دهند».

در همین رابطه سایت خبرآنلاین نیز نوشت: بزرگترین سرمایه‌دار این مجموعه غیرمجاز، همین سپاه پاسداران و بسیج و بانکهایشان هستند:

خبر آنلاین مالباختگان
خبر آنلاین مالباختگان
معروف‌ترین مؤسسه‌های مالی مجاز و غیرمجاز در ایران

برخی از معروف‌ترین مؤسسه‌هایی که در این زمینه می‌توان نام برد عبارتند از:

یکم) از مؤسسه‌هایی که حتی قبل از قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی مصوب سال ۱۳۸۳ و بدون اخذ مجوز از نهادهای حکومتی ایجاد شده بودند، آماری در دست نیست!

دوم) مؤسسه‌های اعتباری دارای مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی:

  • مؤسسه اعتباری توسعه
  • مؤسسه اعتباری کوثر
  • مؤسسه اعتباری ملل
  • مؤسسه اعتباری نور
  • مؤسسه اعتباری کاسپین

سوم) مؤسسه‌هایی که از ادغام با یکدیگر در اسفند سال ۱۳۸۹ به بعد پروانه فعالیت دریافت کردند:

  • مؤسسه مالی و اعتباری باران
  • مؤسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج
  • مؤسسه مالی و اعتباری پیشگامان یزد
  • مؤسسه مالی و اعتباری صالحین
  • مؤسسه مالی و اعتباری عسکریه
  • مؤسسه مالی و اعتباری فردوسی
  • مؤسسه مالی و اعتباری قوامین
  • مؤسسه مالی و اعتباری کارسازان آینده
  • مؤسسه مالی و اعتباری مولی الموحدین
  • مؤسسه مالی و اعتباری حافظ
  • تعاونی اعتبار میزان متعلق به بازنشستگان قضاییه رژیم
  • مؤسسه اعتباری ثامن وابسته به بنیاد تعاون سپاه پاسداران

چهارم) مؤسسه‌های مجازی که سال ۱۳۹۰ مجوز فعالیت دریافت کردند:

  • مؤسسه مالی و اعتباری مهر متعلق به بسیج سپاه
  • مؤسسه اعتباری کوثروابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
  • مؤسسه مالی و اعتباری ریحانه گستر مشیز

پنجم) مؤسسه‌های مالی که در سال ۱۳۹۲ رسمیت یافتند:

  • مؤسسه اعتباری آرمان، متشکل ادغام مؤسسات مالی و اعتباری فرشتگان، فردوسی و افضل توس با همدیگر. مؤسسه اعتباری ثامن‌الحجج
  • مؤسسه اعتباری ملل، در شرف تأسیس
  • مؤسسه اعتباری کوثر، در شرف تأسیس
  • مؤسسه اعتباری نور، متشکل از ادغام مؤسسات مالی و اعتباری پیشگامان، کارسازان آینده و ریحانه گستر مشیز با همدیگر.

ششم) مؤسسه‌های مالی که به بانک تبدیل شدند:

  • مؤسسه مالی و اعتباری سینا به بانک سیناتغییر نام یافت. (مؤسسه مالی و اعتباری بنیاد سابق) (وابسته به بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی)
  • مؤسسه مالی و اعتباری انصار به بانک انصارتغییر نام یافت. (صندوق پس‌انداز و قرض‌الحسنه انصارالمجاهدین سابق) (وابسته به بنیاد تعاون سپاه پاسداران)
  • مؤسسه مالی و اعتباری ایرانیان به بانک حکمت ایرانیانتغییر نام یافت. (وابسته به بنیاد تعاون ارتش جمهوری اسلامی ایران، بتاجا)
    اجتماعی شدن بحران مالباختگان
    اجتماعی شدن بحران مالباختگان
  • مؤسسه مالی و اعتباری مولی الموحدین به بانک ایران زمینتغییر نام یافت.
  • مؤسسه مالی و اعتباری قوامین به بانک قوامینتغییر نام یافت. (وابسته به ناجا) مؤسسه مالی و اعتباری اعتماد ایرانیان که فاقد مجوز از بانک مرکزی بود، به‌دستور این بانک منحل و در بانک قوامین ادغام شد.
  • مؤسسه مالی و اعتباری صالحین و مؤسسه مالی و اعتباری آتیو بانک تاتادغام شدند و بانک آیندهرا شکل دادند.
  • مؤسسه مالی و اعتباری مهر به بانک مهر اقتصاددر شرف تأسیس تغییر نام یافت.(صندوق قرض‌الحسنه بسیجیان سابق) (وابسته به بنیاد تعاون سازمان بسیج مستضعفین.
اجتماعی شدن بحران مالباختگان!

از اوایل دهه ۹۰ خورشیدی مشکل این‌گونه مؤسسه‌ها در جامعه به‌صورت یک معضل به‌وجود آمده بود به‌نحوی که برخی رسانه‌ها در نوشته‌هایی به گوشه‌هایی از موضپع مالباختگان اشاره می‌کردند.

سایت خبرآنلاین[۶] اول آبان ۱۳۹۱: «قبل از سپرده‌گذاری چگونه بفهمیم یک مؤسسه مالی اعتباری، دارای مجوز از بانک مرکزی است؟».

این بحران که در دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی و ریاست ولی‌الله سیف بر بانک مرکزی، نمایان شد، از جایی شروع شد که این مؤسسه‌ها پس از سال ۱۳۹۲ سود پرداختی به سپرده‌ها را افزایش دادند تا بتوانند با جذب سپرده جدید کسری نقدینگی ماهانه‌شان را جبران کنند و همزمان قوه قضاییه و بانک مرکزی، احتمال کسری دارایی آنان را رسانه‌ای کرد که یورش مردم «مالباختگان» برای دریافت پولهایشان را در پی داشت. این مسئله باعث کمبود نقدینگی و ورشکستگی مؤسسات شد و سپرده گذران حتی بعضاً نتوانستند اصل پول خود را دریافت کنند.

مؤسسه مالی به مردم به‌جای پولشان، حواله می‌دهد! ۱۳۹۳

آثار منفی عدم بازپرداخت سپرده‌های مردم توسط این مؤسسات به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، زندگی میلیونها ایرانی را تحت تأثیر قرار داد. مالباختگان ابتدا تلاش کردند از طرق قانونی، سپرده‌های خود را بازپس بگیرند اما پس از آن‌که پیگیریهای آنها بی‌نتیجه ماند، با وجود اختناق و فضای سرکوبی که ارگانهای حکومتی بر جامعه حاکم کرده بودند، با ایجاد تجمع‌های پراکنده در پشت در همان مؤسسه‌ها و صندوقها یکدیگر را پیدا کردند و با همان درد مشترک، متحد شده و تجمع‌های ثابت روزمره برگزار کردند که به تجمع مالباختگان معروف شد.

این تجمع‌های ثابت، کم‌کم به تظاهرات ثابت کوچک در همان اماکن ثابت تبدیل شد تا جایی‌که به تظاهرات و شعار دادن بر علیه مسئولین حکومتی و مدیران مسئول مؤسسات بالغ گردید.

تظاهرات مالباختگان، زمینه‌ساز اعتراضهای گسترده شهری

تظاهرات مالباختگان
تظاهرات مالباختگان

شاید اولین حرکت‌های اعتراضی مالباختگان و راهپیمایی آنها به سال‌های ۱۳۹۴–۱۳۹۵ برگردد. آن تظاهرات کوچک با متصل‌شدن به یکدیگر و قرار ثابت گذاشتن در «تلگرام» و حتی ایجاد گروه‌های تلگرامی، به‌سرعت به یک تشکل از قشری از ایرانیان تبدیل گردید که می‌توانستند با قرار قبلی، تظاهرات هماهنگ برگزار کنند. تظاهراتی که در چند مورد به‌طور همزمان در تهران و شهرستانها برگزار گردید و به تجمع و تظاهرات مالباختگان مشهور شد.

می‌توان حرکت‌های اعتراضی کوچکی که مالباختگان آغاز کرده بودند را نقطه عطفی در تاریخ اعتراضهای مردمی ایران در فضای اختناق حاکم بر جامعه ایران نام نهاد. چون پس از گسترش این تجمعات در سراسر ایران و حرکتهای اعتراضی مالباختگان سایر قشرها جامعه ایران نیز متوجه شدند که می‌توانند برای مطالبات خود به تجمعات اعتراضی دست بزنند.

اعتراض مالباختگان غارت‌شده هم‌چنان ادامه دارد و در پیوند با حرکات اعتراضی سایر قشرها مختلف جامعه ایران به کیفیت جدیدی در تکمیل قطب بندی واقعی جامعه ایران یعنی در یک سو حاکمیت و ارگانهای علنی و غیر علنی وابسته به آن و در طرف دیگر مردم ایران به عنوان بالاترین زیان دیدگان از این حاکمیت ارتقا یافته‌است و همین امر موجب تغییر شعارهای صنفی به شعارهای سیاسی گردیده‌است که در راستای تغییر ساختار مالی، بالمال تغییر ساختار سیاسی را طلب می‌کند

پانویس