محمدمومن زندکریمی

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۵ توسط Khosro (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمدمومن زندکریمی
مومن زندکریمی ج.JPG
مومن زندکریمی
زادروز۱۳۸۳
سنندج
درگذشت۱۱ آبان ۱۴۰۱
سنندج
علت مرگشلیک مستقیم نیروهای جمهوری اسلامی
آرامگاهآرمستان روستای ماچکه از توابع سنندج
ملیتایرانی
شناخته‌شده برایمردم کردستان و ایران

محمدمومن زندکریمی (زاده‌ی سال ۱۳۸۳، سنندج – درگذشته ۱۱ آبان ۱۴۰۱، سنندج)، جوان ۱۸ ساله‌ای بود که در جریان اعتراضات سراسری در سنندج توسط نیروهای امنیتی از فاصله‌ی نزدیک و از پشت سر مورد شلیک مستقیم قرار گرفت و جان باخت. محمدمومن زندکریمی، اهل سنندج و متولد سال ۱۳۸۳، تکواندوکار و دارای کمربند پوم یک بود. او در سال ۱۳۹۱، در رشته‌ی تکواندو مشغول ورزش شد؛ و چندین بار قهرمانی استان کردستان را در پرونده خود داشت. مأموران امنیتی خانواده‌ی مؤمن زندکریمی را تهدید کرده و به آن‌ها گفتند که اگر فرزندتان را در سنندج و یا در روز خاکسپاری کنید، جنازه را تحویل نمی‌دهیم. پیکر محمدمومن زندکریمی در شامگاه جمعه ۱۳ آبان‌ماه ۱۴۰۱، در روستای ماچکه سفلی از توابع سنندج، تحت تدابیر به‌شدت امنیتی و فقط با حضور خانواده و نزدیکان او خاکسپاری شد. مردم سنندج روز سوم و هفتم محمدمومن زندکریمی را با حضور بر سر مزارش گرامی داشتند؛ و شعارهای ضدحکومتی سر دادند.

محمد مومن زندکریمی
محمد مومن زندکریمی

قهرمان تکواندو

محمدمومن زندکریمی، اهل سنندج و متولد سال ۱۳۸۳، تکواندوکار و دارای کمربند پوم یک بود. او در سال ۱۳۹۱، در رشته‌ی تکواندو مشغول ورزش شد؛ و چندین قهرمانی استانی در پرونده خود داشت.[۱]

شلیک مستقیم و جان باختن

مؤمن زندکریمی، ورزشکار هجده ساله در روز ۱۱ آبان‌ماه ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری مردم ایران، به‌هنگام درگیری‌های چهارراه گلشن شهر سنندج، مورد شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر حکومتی قرار گرفت؛ و جان خود را از دست داد.[۲]

محمدمومن زندکریمی در چهارراه گلشن سنندج از پشت سر و از فاصله‌ی دو متری با سلاح ساچمه‌ای مأموران حکومتی مورد هدف قرار گرفته بود؛ و سپس او را به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و پی‌درپی به سر و صورت او لگد زده بودند. مؤمن زندکریمی درحالی که شدیداً مجروح شده بود، توسط چند نفر متورسوار به خانه‌ی خودشان منتقل شد. مؤمن زندکریمی دچار وضعیت بحرانی و خونریزی داخلی شده و به‌هنگام انتقال به بیمارستان توحید سنندج، در مسیر بیمارستان جان خود را از دست داد. محمدمومن زندکریمی از سه ماه پیش به خدمت سربازی رفته بود؛ و به‌هنگام کشته شدن، در مرخصی به سر می‌بُرد.[۳]

روایت شاهد عینی

یکی از همسایگان خانواده زندکریمی که شاهد صحنه بوده، درباره‌ی تیرخوردن مؤمن زندکریمی گفته است:

«مؤمن و دوستش سوار موتور بودن، می‌بینن مأموران دارن با باتوم یه جوون رو می‌زنن. این دوتا قهرمان می‌رن کمک اون پسر جوون و نجاتش می‌دن. در حال فرار با موتور، مؤمن که تَرک دوستش نشسته بود، از پشت بهش شلیک می‌شه. صدها تیر ساچمه‌ای و یه گلوله جنگی. اول توی خونه یه نفر ساچمه‌ها رو درمی‌آره، ولی چون بدحال بوده می‌برنش بیمارستان و اونجا از دنیا می‌ره. پدرش از ترس مأمورا زود بدنش رو می‌آره خونه و غسل می‌ده و فیلم می‌گیرن که بعداً حکومت مجبورشون نکنه دروغ بگن.»[۴]

محمدمؤمن زندکریمی
محمدمؤمن زندکریمی
مزار زندکریمی
مزار زندکریمی

مأموران امنیتی خانواده‌ی مؤمن زندکریمی را تهدید کردند؛ و به آن‌ها گفتند که اگر فرزندتان را در سنندج و یا در روز خاکسپاری کنید، جنازه را تحویل نمی‌دهیم.

پیکر محمدمومن زندکریمی در شامگاه جمعه ۱۳ آبان‌ماه ۱۴۰۱، در روستای ماچکه سفلی از توابع سنندج، تحت تدابیر به‌شدت امنیتی و فقط با حضور خانواده و نزدیکان او خاکسپاری شد.[۵]

با این وجود، مردم سنندج روز سوم و هفتم محمدمومن زندکریمی را با حضور بر سر مزارش گرامی داشتند؛ و شعارهای ضدحکومتی سر دادند.[۴]

مراسم سوم

مراسم سوم محمدمومن زندکریمی در روز شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱، با حضور گروهی از مردم سنندج برگزار شد که مردم شعار می‌دادند: مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر بسیجی، می‌میریم می‌میریم / ایران رو پس می‌گیریم[۵]

مراسم هفتم

هم‌چنین مراسم هفتم محمدمومن زندکریمی روز جمعه ۲۰ آبان‌ماه، با حضور خانواده و نزدیکان و جمعیتی از مردم سنندج برگزار شد. در این مراسم خانم فاطمه زندکریمی از اعضاء شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان و معلم اخراجی، در سخنرانی خود گفت:

«شهید نور دیده است که آینده‌ای روشن را به ما نوید می‌دهد. شهید بلند قامت است، قامتش به بلندی قامت کردستان است.»[۲]

مراسم چهلم

روز جمعه ۱۸ آذرماه، مراسم چهلم محمدمومن زندکریمی در آرامستان روستای ماچکه کردستان با حضور خانواده و جمعی از شهروندان برگزار شد.[۶]

منابع