کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۰ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی
رهبرهیئت دبیران
بنیانگذاری۱۳۴۱
انشعاب۱۳۵۴
مرامکمونیسم
کشور ایران

کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی

کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی – اتحادیه ملی، از دانشجویان ایرانی در خارج کشور که عمدتا در اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا ساکن بودند، تشکیل می شد. این سازمان قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در دهه های ۶۰ و ۷۰ شمسی در خارج کشور فعال بود و تعداد زیادی از این دانشجویان را برای مبارزه با رژیم دیکتاتوری سلطنتی، به دور هم گرد آورد. این سازمان عضو «جنبش اعتراضی دانشجویی جهانی» بود و از مبارزات «ضد امپریالیستی» خلقهای جهان حمایت می کرد.

سابقه

کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی – اتحادیه ملی، از دانشجویان ایرانی در خارج کشور که عمدتا در اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا ساکن بودند، تشکیل می شد. این سازمان قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در دهه های ۶۰ و ۷۰ شمسی در خارج کشور فعال بود و تعداد زیادی از این دانشجویان را برای مبارزه با رژیم دیکتاتوری سلطنتی، به دور هم گرد آورد. این سازمان عضو «جنبش اعتراضی دانشجویی جهانی» بود و از مبارزات «ضد امپریالیستی» خلقهای جهان حمایت می کرد.

تشکیل کنفدراسیون

«کنفدراسیون در ۱۹۶۲ با به هم پیوستن سه سازمان تشکیل شد: کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا، سازمان دانش‌جویان دانش‌گاه تهران، و سازمان دانش‌جویان ایرانی در آمریکا.»

«کنفدراسیون در ۱۹۶۲ با به هم پیوستن سازمان‌های دانشجویی مختلف تشکیل شد و در ۱۹۷۵ بر سر مسائل سیاسی مختلف به انشعاب و از هم گسیختگی کشیده شد. با این حال انشعابات مختلف حاصل از کنفدراسیون تا زمان سرنگونی رژیم ایران و وقوع انقلاب به فعالیت‌های خود ادامه دادند. این سازمان همیشه سازمانی سیاسی بود و با نزدیک‌تر شدن به انقلاب ایران، سیاسی‌تر نیز می‌شد و از این‌رو گروه‌های سیاسی مختلفی درون آن فعالیت داشتند. شاخه‌های مختلف جبههٔ ملی در ایران، اروپا و آمریکا، گروه ستاره( بعدها سازمان وحدت کمونیستی (گروه اتحاد کمونیستی سابق - جناح چپ جبههٔ ملی)، جامعهٔ سوسیالیست‌ها، حزب تودهٔ ایران، سازمان انقلابی حزب توده، سازمان مارکسیست لنینیستی طوفان، سازمان انقلابیون کمونیست (بعدها: اتحادیهٔ کمونیست‌های ایران)، و ... از گروه‌های فعال در کنفدراسیون بودند. در هر دوره‌ای یک یا چند گروه و گرایش بر فعالیت کنفدراسیون هژمونی داشتند. از لحاظ وسعت فعالیت، قابلیت انجام کارها و نفوذ سیاسی، این سازمان قابل قیاس یا مهمترین سازمان‌های دانشجویی معاصر همچون «دانشجویان برای برقراری جامعه دموکراتیک» آمریکا و «انجمن دانشجویان سوسیالیست» آلمانی است.» 

فضای دانشجویی ایران پیش از تشکیل کنفدراسیون

« در دههٔ ۱۹۴۰ حزب تودهٔ ایران قوی‌ترین نیروی سیاسی کشور بود و فضای دانش‌گاه‌ها را کاملاً در دست داشت تا جایی که اکثر منابع گواهی می‌کنند نیمی از دانشجویان دانشگاه تهران یا عضو و یا هوادار این حزب بودند. این حزب در ۱۹۵۰ «سازمان دانشجویان دانشگاه تهران» را تأسیس کرد و در اواخر دههٔ ۴۰ و اوایل دههٔ بعد موفق به حفظ سلطه و نفوذ خود بر دانشگاه شد تا جایی که مهدی بازرگان که در آن سال‌ها از روسای دانشگاه بود می‌گوید: «کمونیست‌ها آنچنان نفوذ گسترده‌ای داشتند که مدیریت دانش‌گاه بر اوضاع کنترلی نداشت.»

اما در دههٔ بعدی و با ظهور محمد مصدق و جبههٔ ملی، محوریت این حزب به چالش کشیده شد. جبههٔ ملی، به ویژه شاخهٔ سوسیالیستی آن، با چیرگی حزب توده بر دانشگاه به مقابله برخاست. پس از کودتای ۲۸ مرداد فعالیت‌های دانشجویی نیز مانند سایر فعالیت‌ها در داخل شدیدا سرکوب شد اما در خارج از کشور فعالیت‌های قابل ملاحظه‌ای بین دانشجویان ایرانی آغاز گشته بود. بخصوص در فرانسه، انگلستان، آلمان و ایالات متحده. این فعالیت شامل انتشارات نشریات مختلف دانشجویی بود و این جریان از اواخر دههٔ ۱۹۵۰ شروع شده بود.»  

خاستگاه‌های تشکیل کنفدراسیون در اروپا و آمریکا

«با شروع نخست وزیری مصدق، دانشجویان هوادار جبههٔ ملی و به ویژه سوسیالیست‌های نیروی سوم شروع به تشکیل دسته‌ای رقیب برای مقابله با سلطهٔ حزب توده کردند. نهایتا وقتی دولت مصدق ناچار شد در اثر بحران مالی هزینهٔ تحصیلی دانشجویان در خارج را با ارزی بالاتر از نرخ پایین دولتی تامین کند، دانشجویان توده‌ای در سفارت ایران تظاهرات کردند و با دانشجویان طرفدار مصدق دچار درگیری شدند. این درگیری به انشعاب در انجمن و تشکیل «اتحادیه دانشجویان ایرانی در فرانسه» توسط غیرتوده‌ای‌ها کشیده شد. این دو انجمن در فرانسه فعال بودند.» 

«انجمن‌های دانشجویی ایرانی در بریتانیا از پیش از جنگ جهانی دوم فعال بودند. از جمله «انجمن دانشجویان ایرانی در انگلستان» (مشهور به «انجمن لندن») که تحت ریاست سفیر ایران بود، «انجمن دانشجویان ایرانی شرکت ملی نفت ایران»، «انجمن دانشجویان ایرانی در دانشگاه لیدز»، «انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه منچستر»، و ... در آوریل ۱۹۶۰ تمامی این انجمن‌ها جمع شدند تا «فدراسیون انجمن‌های دانشجویی ایرانی در بریتانیا» را تشکیل دهند.» 

«در طول دههٔ ۵۰ جمهوری فدرال آلمان و شهر برلین غربی به صورت بزرگ‌ترین تجمع دانشجویان ایرانی خارج از کشور درآمد. «سازمان دانشجویان ایرانی مقیم آلمان»، که وابسته به حزب توده بود، در اواخر دههٔ ۵۰ تأسیس شد. سازمان‌های دانشجویی دیگری در توبینگن، هایدلبرگ، هامبورگ، و هانوور نیز فعال بودند. در سال ۱۹۶۰ نمایندهٔ ده سازمان دانشجویی با هم دیگر ملاقات کردند تا به صورت فدراسیونی با هم متحد شوند و حاصل این قرار تأسیس «فدراسیون دانشجویان ایرانی مقیم آلمان» بود.» 

«سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» در سال ۱۹۵۲ توسط سفارت ایران در آمریکا و «دوستان آمریکایی خاورمیانه» تأسیس شد. این دومی ظاهراً سازمانی «انسان‌دوستانه» برای بهبود روابط آمریکا و خاورمیانه بود و در واقع سازمانی پوششی برای سازمان سیا. این سازمان در طول دههٔ ۱۹۵۰ هوادار دولت بود اما در اواخر این دهه تحولات سیاسی باعث شد عناصر مخالف جای پای خود را درون انجمن محکم کنند و جهت آن را عوض کنند.  

کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا (کنگرهٔ هایدلبرگ)

«در فاصلهٔ روزهای ۱۵ و ۱۸ آوریل ۱۹۶۰ نمایندگان سازمان‌های دانشجویی فوق‌الذکر از فرانسه، آلمان و بریتانیا در هایدلبرگ، آلمان غربی گرد هم آمده و در نتیجه ادغام سازمان‌های خود «کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا» را تأسیس کردند.

کنگره هایدلبرگ اهداف سازمان جدید را در «بیانیه» خود به این شکل اعلام کرد:  «هماهنگ کردن تمام دانشجویان ایرانی در اروپا و انجمن‌ها و سازمان‌ها و اتحادیه‌های محلی ایشان به صورت یک کنفدراسیون به منظور ایجاد و حفظ و استواری روح همکاری بین ایشان در اروپا و آگاهانیدن بیشتر آن‌ها به حقوق و وظایف صنفی خویش و تدارک وسالئل تشکیلاتی به منظور ارتباط همه محصلین ایرانی و مطالعه در شرایط کار و چاره‌جویی درباره مسائلی که بر قشر دانشجو و تحصیل‌کرده طبق منافع میهن ما معلوم است.» 

ارگان تصمیم‌گیری کنگره کنفدراسیون و هیئت دبیران

«مشخص است که این سند خیلی سیاسی نیست و این به این علت است که فعالین سازمان نمی‌خواستند در این مرحله برای رژیم حساسیت ایجاد کنند یا بین گروه‌های مختلف اپوزیسیون اختلاف نظر ایجاد کنند. از نظر تشکیلاتی گروهی به نام «هیئت دبیران» برای رهبری تشکیل شد که هر سازمان کشوری یک عضو در آن داشت. هیئت دبیران تعدادی کمیته برای انجام وظایفش داشت. مثل کمیته اطلاعات یا کمیته انتشارات. این هیئت اجازه داشت، با اکثریت آرا دو سوم اعضای خود، در فاصلهٔ بین کنگره‌ها خط مشی کنفدراسیون را تعیین کند. بالاترین ارگان تصمیم‌گیری، کنگرهٔ کنفدراسیون بود.» 

منبع

فیس بوک کانون تاریخ سیاسی دانشجویان ۱۴ آوریل ۲۰۱۳