|
|
| (۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۵: |
خط ۵: |
| <div class="box-content"> | | <div class="box-content"> |
|
| |
|
| <div>[[پرونده:غلامحسین ساعدی؛21.jpg|جایگزین=غلامحسین ساعدی؛21.jpg|بندانگشتی|240x180پیکسل|غلامحسین ساعدی]]</div> | | <div>[[پرونده:نلسون ماندلا در پارلمان.JPG|جایگزین=نلسون ماندلا|بندانگشتی|190x190پیکسل|نلسون ماندلا]]</div> |
| <div> | | <div> |
|
| |
|
| '''غلامحسین ساعدی'''، با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رماننویس، نمایشنامهنویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان عزاداران بیل است که تبدیل به فیلمنامه «گاو» شد. فیلم سینمایی گاو از فیلمهای موج نوی سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی و [[پرویز فنیزاده]] بر اساس همین داستان ساخته شد. غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بود و تا پایان عمر پنجاه سالهاش آثار زیادی از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصههای دیگر گذاشت. او با [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران]] فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیتها منجر به دستگیری چند ماههی او بعد از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] شد. او یکبار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندانهای [[ساواک]] زندانی و شکنجه شد.
| |
|
| |
|
| غلامحسین ساعدی پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. او در یکی از مقالات خود نوشت:
| | '''نلسون ماندلا'''، با نام اصلی رولیهلاهلا ماندلا (زاده ۱۸ ژوئیه ۱۹۱۸ مصادف با ۲۷ تیرماه ۱۲۹۷ – درگذشته ۵ دسامبر ۲۰۱۳) از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ رئیسجمهور آفریقای جنوبی پس از اولین انتخابات دموکراتیک بود. وی از مبارزان ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود، که به خاطر شرکت در فعالیتهای مسلحانه مخفی، محاکمه و زندانی شد. |
|
| |
|
| «شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مردهخواری قناعت میکند، ولی این یک، نه تنها به تناول زندهها و مردهها مشغول است که نفس زندگی را میخواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را میخواهد به خاک بسپارد»
| | ماندلا مشهورترین چهره مبارزه ضد آپارتاید است که بیشتر ۲۷ سال زندان خود را، در جزیره روبن سپری کرد، رژیم آپارتاید و استعمارگران حامی این رژیم، نلسون ماندلا و کنگره ملی آفریقا را کمونیست و تروریست میدانستند. [[مبارزه مسلحانه]] بخشی جداییناپذیر از مبارزه ضد آپارتاید بود. نلسون ماندلا پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت و با این کار موجب تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سوی دموکراسی شد. نلسون ماندلا در طی ۴ دهه اخیر عمر خود جوایز متعددی را دریافت کرد، برخی مردم آفریقای جنوبی به نشانه احترام وی را مخولو (پدربزرگ) صدا میزنند. ماندلا را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان مادیبا میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به وی دادهاند. وی بنیانگذار بنیاد ریشسفیدان میباشد. نلسون ماندلا، سرانجام در روز پنجشنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۴ آذر ۱۳۹۲) در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی در سن ۹۵ سالگی درگذشت. |
|
| |
|
| غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آنها قرار گرفت. او تا پایان عمر داستانها و نمایشنامههای زیادی نوشت که از جمله میتوان به آثاری چون، عزاداران بیل، چوب بهدستهای ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جملهی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.
| |
| <br>[[غلامحسین ساعدی|بیشتر بخوانید...]]
| |
|
| |
|
| </div>
| | [[نلسون ماندلا|بیشتر بخوانید...]] |
| </div>
| | |
| | <div> |
| | |
|
| |
|
|
| |
|
| خط ۲۵: |
خط ۲۴: |
| <div class="box-content"> | | <div class="box-content"> |
|
| |
|
| <div>[[پرونده:زهره بنیجمالی.jpg|جایگزین=زهره بنیجمالی|بندانگشتی|200x200پیکسل|زهره بنیجمالی]]</div> | | <div>[[پرونده:منوچهر طاهرزاده21.jpg|جایگزین=منوچهر طاهرزاده|بندانگشتی|200x200پیکسل|منوچهر طاهرزاده]]</div> |
| <div> | | <div> |
|
| |
|
| '''زهره بنیجمالی'''، (متولد سال ۱۳۳۶، اراک – درگذشته ۲۹ آبان ۱۴۰۴، آلبانی) از کادرهای قدیمی و عضو شورای مرکزی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود. او هنگامی که دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه ملی تهران بود به سازمان مجاهدین پیوست. زهره بنیجمالی در قیامهای [[انقلاب ضدسلطنتی]] شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب به طور حرفهای به فعالیتهای خود در سازمان مجاهدی ادامه داد. با آغاز مبارزه مسلحانه در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، وظایف گوناگونی را در پایگاههای عملیاتی مجاهدین انجام داد. زهره بنیجمالی در تابستان ۱۳۶۱، به خارج کشور منتقل شد و تا سال ۱۳۶۵، مسئولیت تشکیلات سازمان مجاهدین خلق را در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، انگلستان، فرانسه و اسکاندیناوی عهدهدار شد. با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۵، زهره بنیجمالی به ارتش آزادیبخش منتقل شد و مدیریتهای مختلف از جمله ادارهی آموزشگاهها را به عهده گرفت. زهره بنیجمالی در دهههای گذشته به هزاران بیمار و مجروح در سختترین شرایط رسیدگیهای پزشکی انجام داد. او در حملات موشکی و محاصرهی شدید کمپ [[لیبرتی]]، شب و روز مشغول رسیدگی به دیگران بود و بر اثر کثرت کارها و فشارهای ناشی از آن، دچار عارضههای قلبی و ریوی شد. زهره بنیجمالی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران و از اعضای اولیه شورای رهبری مجاهدین بود که سرانجام پس از ۵۰ سال مبارزه حرفهای با دیکتاتوریهای شاه و جمهوری اسلامی، در اثر نارسایی قلبی و عوارض ریوی در ۲۹ آبانماه ۱۴۰۴، در آلبانی درگذشت. خانم [[مریم رجوی]] رئیسجمهور برگزیده [[شورای ملی مقاومت ایران]]، با تسلیت به شورای مرکزی و مسئول اول مجاهدین و عموم مجاهدان اشرفی، بهخاطر درگذشت زهره بنی جمالی، او را الگوی مسئولیتپذیری و صدق و فدا و شاخص درخشانی از زنان پیشتاز و راهگشای مجاهد خلق توصیف کرد. | | '''منوچهر طاهرزاده'''، (زاده ۱۳ دی ۱۳۳۱، کرمانشاه - درگذشته ۱۵ آذر ۱۳۸۲، کرمانشاه) آهنگساز، خواننده سبک پاپ و نوازنده ویلون و سهتار بود. وی در گروههای مختلف موسیقی کردی، سنتی و پاپ فعالیت کرد. پدرش یدالله طاهرزاده از اساتید برجسته تار بود که در تربیت فرزندان خود بسیار مؤثر بود. منوچهر طاهرزاده از کودکی آموزش موسیقی را آغاز کرد و در یازده سالگی به عنوان بهترین خواننده و نوازندهی خردسال مقام اول کشوری را در اردوهای موسیقی آن زمان کسب کرد. منوچهر طاهرزاده به زودی در خوانندگی به شهرت قابل توجهی به دست آورد و ترانههای او بسیار مورد استقبال قرار گرفت. او در مجموع بیش از ۳۰۰ اثر از خود به جا گذاشت. منوچهر طاهرزاده پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] با اساتیدی چون [[محمد شمس]] ترانههایی با مضامین میهنپرستی و در ستایش شهدای راه آزادی خواند که از جمله میتوان از ترانه «پاییز»، «کوچ» و «شرافت» نام برد. منوچهر طاهرزاده پس از انقلاب از مخالفان جمهوری اسلامی بود و مدتی را نیز در زندان در شرایطی بسیار دشوار به سر برد. برادر او [[حمیدرضا طاهرزاده]] از نوازندگان ممتاز تار ایران، عضو [[شورای ملی مقاومت ایران]] است. |
|
| |
|
| [[زهره بنیجمالی|بیشتر بخوانید...]] | | [[منوچهر طاهرزاده|بیشتر بخوانید...]] |
|
| |
|
|
| |
|
| <div> | | <div> |
| <div>
| | |
|
| |
|
| <!-- نوشتار 3 --> | | <!-- نوشتار 3 --> |
|
| |
|
| <div class="box-content"> | | <div class="box-content"> |
| | | <div>[[پرونده:محمد ملکی.jpg|جایگزین=محمد ملکی.jpg|بندانگشتی|300x240پیکسل|محمد ملکی]]</div> |
| <div>[[پرونده:داریوش فروهر.jpg|جایگزین=داریوش فروهر|بندانگشتی|245x245پیکسل|داریوش فروهر]]</div> | |
| <div> | | <div> |
|
| |
| '''داریوش فروهر'''، (متولد ۷ دی ١٣٠٧ اصفهان- به قتل رسیده ۱ آذر ۱۳۷۷) در یک خانواده مسلمان در اصفهان به دنیا آمد. او از ١٥ سالگی و پس از آشنایی با مصدق، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. داریوش فروهر پیش از انقلاب بیش از ده بار بازداشت و زندانی شد. داریوش فروهر در آذرماه ١٣٢٧ و در سن ٢٠ سالگی به عضویت گروه "مکتب " درآمد که هسته مرکزی یک گروه سیاسی ملتگرا بود. گروه مکتب سه سال بعد در یکم آبان ماه ١٣٣٠ تبدیل به "حزب ملت ایران" شد و داریوش فروهر به عضویت در کمیته موقت رهبری این حزب درآمد. او در روز ۱۷ دی ماه همان سال در سن ٢٣ سالگی به دبیری حزب ملت ایران انتخاب شد و به واسطه فعالیتهای سیاسیاش پس از [[کودتای ٢٨ مرداد ۱۳۳۲]]، برای دستگیری زنده و یا تحویل مردهاش جایزه تعیین شد. در سال ١٣٣٩ و با تشکیل جبهه ملی دوم، داریوش فروهر اگرچه در زندان بود اما به عضویت در شورای مرکزی این جبهه انتخاب شد. فروهر در نهم آبان ١٣٥٧ و پس از آزادی [[آیتالله طالقانی]] از زندان، از مردم خواست تا دستور حکومت نظامی را بشکنند. داریوش در آبان ماه ١٣٥٧ به عنوان سخنگوی [[جبهه ملی ایران]] انتخاب شد.
| |
|
| |
| داریوش فروهر در ٢٦ دیماه ١٣٥٧ و همزمان با فرار [[محمدرضا شاه]] از ایران، برای ملاقات با [[خمینی]] عازم پاریس شد و ١٦ روز بعد همراه خمینی به کشور بازگشت. او بلافاصله پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]]، در ٢٤ بهمن ١٣٥٧ درکابینه دولت موقت به ریاست [[مهدی بازرگان]] شرکت کرد و به عنوان "وزیرکار" مشغول به کار شد. او حقوقی بابت شغل وزارت دریافت نکرد و با استعفای دولت موقت نیز از فعالیتهای اجرایی فاصله گرفت. داریوش فروهر همزمان با آغاز پاییز سال ٦٠ به زندان رفت و به مدت پنج ماه در زندان به سر برد. داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری پس از نیمهشب ٣٠ آبان ماه ١٣٧٧ توسط ماموران [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]] در منزل شخصی خود در تهران خیابان سعدی، خیابان هدایت، کوچه مرادزاده، پلاک ۱۸ با ضربات چاقو به قتل رسیدند. علیرغم وصیت داریوش فروهر برای دفن در کنار شهدای سیام تیر ۱۳۳۱ وی را در قطعه ۸۹ ردیف ۱۸ شماره ۵ قبرستان بهشت زهرای تهران دفن کردند.
| |
|
| |
| <br>[[داریوش فروهر|بیشتر بخوانید...]]
| |
|
| |
|
|
| |
|
| | '''دکتر محمد ملکی'''، (متولد ۲۰ تیر ۱۳۱۲، تهران - درگذشته ۱۱ آذر ۱۳۹۹، تهران) فعال سیاسی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از [[انقلاب ضدسلطنتی]] ۱۳۵۷، از نوجوانی با تأسیس سازمانی به نام سازمان ملی شمیران وارد مبارزه سیاسی شد. وی از حامیان [[دکتر محمد مصدق]] بود و با فعال شدن [[نهضت ملی شدن نفت ایران]] در حزب زحمتکشان ملت ایران ثبتنام کرد. دکتر محمد ملکی در سال ۱۳۳۹ بهخاطر فعالیتهای سیاسی روانه زندان قزل قلعه شد. او در سال ۱۳۴۰ به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد. دکتر ملکی در سال ۱۳۵۶ از مؤسسین جمعیت مبارزه در راه آزادی و حقوق بشر بود و پس از انقلاب ۵۷ به اصرار پدر طالقانی ریاست دانشگاه تهران را پذیرفت و به ابتکار خودش در دوران ریاست بر این دانشگاه اداره امور آن را با شورایی مرکب از استادان و دانشجویان و کارمندان سامان میداد این تنها دورانی است که دانشگاه بصورت شورایی اداره میشد. پس از [[انقلاب فرهنگی]] که خود آن را کودتای فرهنگی میخواند و بستن دانشگاهها زیر فشار حاکمیت قرار گرفت. محمد ملکی مدتی در زندان بود و پس از آزادی نیز بارها او را احضار و مورد آزار و اذیت قرار دادند. دو بار در سالهای ۱۳۷۷ و ۱۳۸۸ به زندان محکوم شد. دکتر ملکی همچنین پس از انقلاب به دفعات به حمایت از [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پرداخت. او تا پایان عمر در تهران ممنوعالخروج بود. دکتر محمد ملکی در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۹ پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان و دیابت درگذشت. |
|
| |
|
|
| |
|
| | <br>[[محمد ملکی|بیشتر بخوانید...]] |
|
| |
|
| </div>
| |
| </div> | | </div> |