کاربر:Safa/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان            =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| عنوان ۲          =
| نام              =عذرا علوی طالقانی
| نام              =علی یونسی
| تصویر            =عذرا علوی طالقانی.JPG
| تصویر            =۳ علی یونسی.JPG
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      =  
| عنوان تصویر      =  
| زادروز            = ۱۳۳۳
| زادروز            = ۱۹ مهر ۱۳۷۹
| زادگاه            =تهران  
| زادگاه            =تهران  
| مکان ناپدیدشدن    =
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        =۱۵ تیر ۱۴۰۲
| تاریخ مرگ        =  
| مکان مرگ          =آلبانی
| مکان مرگ          =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ          =بیماری
| علت مرگ          =
| پیداشدن جسد      =
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی        = ایران و عراق و آلبانی
| محل زندگی        = ایران
| ملیت              =ایرانی
| ملیت              =ایرانی
| نام‌های دیگر      =
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =  
| نژاد              =  
| تابعیت            =ایران
| تابعیت            =ایران
| تحصیلات            =   
| تحصیلات            =دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف  
| دانشگاه          =
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| پیشه              =
خط ۶۱: خط ۶۱:
| مکتب              =ضد ولایت فقیه
| مکتب              =ضد ولایت فقیه
| آثار              =
| آثار              =
| همسر              =ابراهیم ذاکری
| همسر              =
| شریک زندگی        =  
| شریک زندگی        =  
| فرزندان          =  
| فرزندان          =  
| والدین            =  
| والدین            =یوسف یونسی
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| جوایز            =
خط ۷۶: خط ۷۶:
}}
}}


'''عذرا علوی طالقانی،''' متولد ۱۳۳۳ در تهران بود. پدر وی نورالدین علوی طالقانی، یک روحانی ترقیخواه بود که به خاطر کمک به سازمان مجاهدین و تبلیغ آنها چند بار در زمان شاه به زندان افتاد. وی از خویشاوندان پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضدسلطنتی بود. از زمان دانشجویی در رشته مهندسی شیمی در دانشگاه صنعتی شریف هوادار مجاهدین شد و در ۱۳۵۵ به عضویت سازمان مجاهدین درآمد. به مدت ۴۷ سال درگیر مبارزه‌ی تمام‌عیار حرفه‌ای و تشکیلاتی با دیکتاتوری‌های شاه و ولایت فقیه بود.<ref name=":0">[https://article.mojahedin.org/i/%D8%B9%D8%B0%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>             
'''علی یونسی،''' (زادهٔ ۱۹ مهر ۱۳۷۹) دانشجوی نخبه رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه صنعتی شریف،


عذرا علوی طالقانی، عضو مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران از سال ۱۳۶۴، عضو شورای ملی مقاومت از سال ۱۳۷۱، عضو ارشد شورای رهبری و شورای مرکزی مجاهدین از سال ۱۳۷۲ و جانشین فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ بود. در سال ۱۳۶۶ یکی از فرماندهان تیپ‌های رزمی زنان در ارتش آزادیبخش ملی را به‌عهده داشت و این تیپ‌ها را در سلسله عملیات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان فرماندهی کرد.<ref>[https://freedomfori.blogspot.com/2023/07/blog-post_8.html سایت پیشتازان راه آزادی ایران]</ref>            
علی یونسی پیش از بازداشت و انتقال به زندان، برنده مدال نقره المپیاد کشوری نجوم در سال ۱۳۹۵و مدال صدای المپیاد نجوم در سال ۱۳۹۶ شد وی مدال طلای المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک سال ۱۳۹۶ در دوازدهمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک را نیز از آن خود کرد.<ref>[https://azadima.com/post/33/genius-prisoner-ali-younesi وبلاگ آزادی ما]</ref>


در دوران پس از جنگ و اشغال عراق توسط آمریکا و ائتلاف بین‌المللی، ۱۴ سال در ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش قرار داشت. سرانجام روز پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۲ در اشرف ۳ در آلبانی در اثر بیماری درگذشت.
شامگاه جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ علی یونسی به همراه دوستش امیرحسین مرادی حین قدم زدن در خیابان مورد هجوم ماموران اطلاعاتی قرار می‌گیرند و با ضرب و شتم منجر به جراحت چشم در علی یونسی، بدون هیچ حکمی بازداشت می‌شوند. پدر و مادر علی یونسی نیز بازداشت شده و پس از حدود ۵ ساعت آزاد می‌شوند. <ref name=":0">به نقل از رضا یونسی، برادر علی یونسی در توییتر شخصی</ref>


== زندگی‌نامه عذرا علوی طالقانی ==
بعد‌ها شورای صنفی دانشجویان ایران نیز حرف‌های رضا یونسی را در رابطه با بازداشت علی یونسی و همچنین امیرحسین مرادی تایید و عنوان کرد مأموران لباس شخصی بدون هیچ حکمی و با ضرب و شتم این دو دانشجو را بازداشت کرده‌اند.
'''عذرا علوی طالقانی،''' متولد ۱۳۳۳ در تهران بود. پدر وی آقای نورالدین علوی طالقانی، یک روحانی ترقیخواه بود که به خاطر کمک به سازمان مجاهدین و تبلیغ آنها چند بار در زمان شاه به زندان افتاد. وی از خویشاوندان پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضدسلطنتی بود. از زمان دانشجویی در رشته مهندسی شیمی در دانشگاه صنعتی شریف هوادار مجاهدین شد و در ۱۳۵۵ به عضویت سازمان مجاهدین درآمد. در همین سال با یکی از کادرهای قدیمی مجاهدین به نام ابراهیم ذاکری ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری بنام زهیر بود که در سال ۲۰۰۱ در عراق در درگیری با ماموران و وابستگان به جمهوری اسلامی در عراق در قرارگاه اشرف جان‌باخت.


در انتخابات دوره اول مجلس شورای ملی در سال ۱۳۵۸ در تهران، وزارت کشور جمهوری اسلامی عذرا علوی طالقانی را نفر پنجاه و سوم تهران با بیش از ۳۰۸ هزار رأی اعلام کرد. این در شرایطی بود که از تقلب و از بین بردن آرای مجاهدین به طرق گوناگون توسط وابستگان جمهوری اسلامی و کمیته‌ها و پاسداران و «اتاق تجمیع» آرای آن روزگار در وزارت کشور گزارشات متعددی در نشریات و رسانه‌های آن روزگار منتشر شد.<ref name=":0" />
سرانجام در روز پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ رضا یونسی خبر داد که علی یونسی پس از  تحمل ۲ ماه انفرادی به بند عمومی منتقل شده و در زندان انفرادی به کرونا مبتلا شده‌ است.  


او در بخشی از مصاحبه خود با سیمای آزادی از مبارزات خود در زمان شاه می‌گوید:
علی یونسی ماه‌ها بدون حکم بازداشت و تشکیل پرونده تحت باز داشت بود و براساس اعلام خواهرش، آیدا یونسی، تا ۵ ماه پس از بازداشت پرونده علی در دست وزارت اطلاعات قرار داشته است. ۳۱ شهریور ۹۹مصطفی نیلی، وکیل علی یونسی، در توئیتر خود اعلام کرد که قرار بازداشت موقت در ۲۵ شهریور به پایان رسیده‌است و علی یونسی ۲ هفته است که بازجویی نشده است اما با این وجود خبری از آزادی نبوده است.<ref>[https://www.akhbar-rooz.com/148779/1401/01/18/ سایت اخبار روز]</ref>


و اینکه فاطمه امینی و دیگران مجاهدان رزمنده الگوی او برای انتخاب مبارزه با ساواک و سلطنت پهلوی بودند.<ref>[https://t.me/MOJAHEDIN_ORG/158741 مصاحبه با سیمای آزادی کلیپ کانال تلگرامی مجاهدین]</ref>
== سیر ماجرای بازداشت علی یونسی ==
شرح مجتبی حسینی از زندانیان هم‌بند علی یونسی از شرایط بازداشت و شکنجه علی یونسی در مصاحبه‌ای از این قرار است.<blockquote>«۱۸ تیر سال گذشته با ریختن ماموران وزارت اطلاعات به منزل شخصی‌ام بازداشت شدم. دلیل این بازداشت، نوشته‌های طنزآمیز من در توئیتر بود. در قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین در اتاقی با بیست-سی نفر زندانی نگهداری می‌شدیم. ازدحام جمعیت در قرنطینه این بند طوری بود که برای خواب، به‌اصطلاح حالت کتابی مجبور بودیم، بخوابیم. پیش از ورود به قرنطینه این بند، من سه روز در سلول انفرادی همین بند بودم که بسیار سخت گذشت. با ورود به قرنطینه، پسری بسیار جوان به استقبالم آمد. وقتی پریشانی حال روحی من را دید، گفت آرام باش و از من خواست چشم‌بندم را بردارم. برایم چای آورد و به خاطر آزاری که در سلول انفرادی دیده بودم، به من دلداری داد. اسمش را پرسیدم و گفت علی یونسی هستم. از من پرسید شطرنج بازی می کنم یا نه؛ من هم پذیرفتم و حین بازی داستان بازداشت خودش را برایم تعریف کرد.


و در آخرین سخنرانی خود از انتخاب اصلح مسئول اول سازمان مجاهدین و معاونین وی دفاع کرد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=nDJcSOEDGMw سایت یوتیوب]</ref>
۹ روز با علی در همان قرنطینه بند ۲۰۹ اوین هم‌بند بودم. اصلا حال جسمی خوبی نداشت و کم‌کم که شکنجه‌های روحی و جسمی خودش را برایم تعریف کرد، فهمیدم به این پسر جوان در طی صد روز بازداشت تا روزی که من او را دیدم، چه گذشته است. در کل ۹ روزی که من با علی در قرنطینه بند ۲۰۹ بودم، او تنها یک تماس تلفنی چند دقیقه‌ای با خانواده خود داشت.


=== پیام مسعود رجوی ===
این تماس بعد از حدود سه هفته، بی‌خبری مطلق از خانواده برقرار شده بود. او را در این چند روز فقط یک‌بار برای بازجویی بردند.
مسعود رجوی پس از درگذشت عذرا علوی طالقانی طی پیامی چنین گفت:<blockquote>«سردار والای دیگری از ارتش فدا و آزادی، جاودانه و رستگار شد. یکی از برجسته‌ترین زنان انقلابی معاصر ایران، فدیة مجاهدین در شب عید غدیر در آستان امیر مؤمنان و ملت ایران. با پدرش آقای نورالدین علوی طالقانی روحانی برجسته که بارها در روزگار ستم‌شاهی به زندان افتاده بود و جرمش کمک و تبلیغ برای مجاهدین بود، در زندان قصرهم‌بند بودم. یاد پدرطالقانی به خیر تا چون «ابر بگرید». خواهر سوسن از خویشاوندان نزدیک پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضدسلطنتی بود.»<ref>[https://ganjinehiran455mihan.blogspot.com/2023/07/blog-post_8.html وبلاگ گنجینه میهنی برای ایران]</ref></blockquote>


=== پیام مریم رجوی ===
اولین چیزی که در چهره علی یونسی خیلی روشن بود، وضعیت عفونت چشم او بود. وضعیت چشم علی طوری بود که هر کس از چند متری او را می دید، متوجه وخامت اوضاع چشم او می‌شد.
خانم مریم رجوی طی پیامی درگذشت «یکی از درخشان‌ترین الگوهای مبارزه تاریخی و رهائیبخش زنان ایران» را به مجاهدین و ارتش آزادی و شورای ملی مقاومت ایران تسلیت گفت.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%B9%D8%B0%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C/ سایت زنان نیروی تغییر]</ref>
 
چشم علی بسیار کبود شده بود و عفونت داشت. از چشمان علی همیشه خونابه بیرون می‌آمد و تنها درمانی که مسئولان زندان برای او داشتند، روزی چند قرص آنتی‌بیوتیک بود.
 
خود علی می‌گفت این جراحت به لحظه بازداشت او به همراه امیرحسین مرادی در خیابان برمی‌گشت. این دو دوست در خیابان در حال قدم زدن بودند، که یک‌باره ماموران وزارت اطلاعات با خشونت وحشتناکی به آن‌ها حمله کرده و شروع به ضرب‌وشتم این دو دانشجو می‌کنند.
 
ضرب‌وشتم علی به حدی بود که تا صد روز بعد از بازداشت که من او را در قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین دیدم، هنوز چشم او به شدت متورم و عفونی بود. بعد از بازداشت در خیابان، ماموران علی را به منزل پدری خود برده بسیاری از وسایل منزل را با خود برده بودند که تا آن روز یعنی صد روز بعد از بازداشت، همچنان کارت ملی مادر علی را به او تحویل نداده بودند. علی می‌گفت جدا از یادداشت‌ها، لپ‌تاپ و بسیاری دیگر از لوازم شخصی و حتی مدارک شناسایی پدر و مادر، ماموران حتی دستگاه پرینتر خانه را هم ضبط کردند.
 
ظاهرا ماموران تازه در منزل پدری علی، وقتی در حال جستجوی وسایل او بودند، متوجه مدال‌های طلای جهانی المپياد و نقره کشوری او شدند. علی می‌گفت وقتی بازجوها در خانه مدال‌های من را دیدند، با تعجب پرسیدند این‌ها چیست؟ وقتی گفتم من برنده مدال طلای جهانی المپیک نجوم و نقره کشوری نجوم هستم، به شدت تعجب کردند.
 
حتی می‌گفت برخورد ماموران بعد از دیدن مدال نسبت به قبل که فقط توهین و خشونت بود، کمی محترمانه‌تر شد.
 
بعد از تفتیش منزل پدری علی یونسی، به منزل امیرحسین مرادی هم رفتند....
 
علی شصت روز را در سلول انفرادی کوچک با یک لامپ بزرگ همیشه روشن و همچنین شوفاژی که در گرمای تیرماه ۲۴ ساعته روشن بود، گذرانده بود. برای من که مدتی بسیار کوتاه‌تر را در انفرادی گذرانده بودم، واقعا وحشتناک بود که پسری تقریبا ده سال کوچک‌تر از من، با آن عفونت چشم و اتهامات سنگین، شصت روز را در سلول انفرادی گذرانده است.
 
تنها یکی از نمونه‌های شکنجه روانی که علی یونسی برای من تعریف کرد، این بود که یک شب، از سلول کناری خودش، صدای شکنجه و فریادهای وحشتناکی می‌آمد. می‌گفت این صدا تا چند ساعت ادامه داشت و به شدت وحشت کرده بود. لابه‌لای فریادها، یک صدایی گفت وقتی کار این زندانی تمام شد، سراغ سلول کناری که خود علی در آن بود، بروند.
 
علی از شدت صداهای وحشتناک داد و فریادهای فرد شکنجه شده تا صبح نخوابیده بود. می‌گفت هنوز هم نمی‌دانم که این صداها، از یک نوار ضبط شده می‌آمد و یا واقعا در حال شکنجه زندانی سلول کنار او بودند. زندانی سلول کنار علی یونسی، امیرحسین مرادی بود.
 
در مورد محتوای بازجویی چیزی که به طور کلی یادم هست، ظاهرا بحث اجبار کردن علی به پذیرش حمل مواد محترقه بود. بازجو به شدت او را برای قبول این اتهام تحت فشار گذاشته بود. علی می‌گفت، بازجو بارها تهدید کرده بود که اگر اتهام خود را نپذیرد، همان‌جا (زندان اوین) او را اعدام خواهد کرد.
 
بازجو به علی گفته بود؛ اگر همکاری نکنی، دیگر نمی‌توانی پدر و مادر خود را ببینی. علی را تهدید کرده بودند که در صورت اعتراف نکردن، پدر و مادر او را هم بازداشت خواهند کرد. در مقابل، تلاش می‌کردند با دادن برخی وعده‌ها مثل این که اگر اعتراف کند، به زودی آزاد خواهد شد و یا مثلا می‌تواند درس خود را ادامه دهد، علی را وادار به اعتراف کنند. علی هم که به شدت از تهدیدها خسته شده بود، به بازجو گفته بود همین الان من را اعدام کنید، دیگر خسته شده‌ام. اصلا امام حسین را هم من کشته‌ام. البته بازجویی بیشتر در روزهای حبس علی در سلول انفرادی بود.
 
یک روز صبح در همان قرنطینه بند ۲۰۹ وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم علی آن‌جا نیست. عصر وقتی برگشت به شدت آشفته و عصبانی بود. از او پرسیدم چه شده که گفت، من را بردند در جلسه با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی دانشگاه شریف که جلو آن‌ها اعتراف کنیم.
 
ظاهرا تصاویر مبهمی از حمله به یک ساختمان را در این جلسه پخش کرده و مدعی شده بودند، حمله‌کننده علی یونسی و امیرحسین مرادی بودند. علی آن‌جا هم هرگونه دست داشتن در این موضوع را شدیدا رد کرده و گفته که اصلا مشخص نیست، فردی که در این صحنه است کیست. بازجویان در این جلسه به علی گفتند چرا به دروغ مدعی شدی کرونا داری؟
 
علی هم گفته بود که شما در زندان از ما تست نمی‌گیرید که ما مطمئن شویم به کرونا مبتلا هستیم یا نه. من علائمی مثل سردرد، سرفه و بدن درد داشتم که این‌ها همه علائم کرونا هستند.
 
در این جلسه همچنین ماموران در مورد صدای شکنجه‌ای که علی از سلول کناری خود شنیده بود، پرسیدند. او را متهم به دروغ‌گویی کردند که علی هم گفته من آن شب صدای شکنجه شنیدم و تا صبح وحشت کرده بودم. این که شما صدای نوار برای آزار من پخش کردید یا واقعا در آن سلول در حال شکنجه کسی بودید، من خبر ندارم. خود علی بارها به من در سلول گفته بود، ماموران نه‌تنها مواد محترقه که هیچ چیز مشکوکی از ما پیدا نکرده بودند و این اتهام کاملا بی‌پایه بود. حتی وقتی بقیه هم سلولی‌ها به او پیشنهاد می‌دادند، برای رها شدن از فشار بازجویان اتهام خود را بپذیرد، علی با عصبانیت می‌گفت؛ چرا باید یک اتهام کاملا دروغ را بپذیرم؟ پذیرش این اتهام به معنای پذیرش حکم اعدام با امضای خود من است.
 
بله، علی یک روز که چند نفر در سلول به او اصرار کردند، اتهام خود را بپذیرد و راحت شود؛ به ناراحتی به من گفت كه در سلول انفرادی تحت فشارهای بسيار بودم كه مجبور به اعتراف اجباری تلویزیونی که در حال طبیعی نبودم، گرفتند.
 
گفت به من وعده داده بودند در صورت نشستن مقابل دوربین صداوسیما، او را آزاد خواهند کرد. آن‌طور که خودش تعریف کرد؛ یک روز صبح ماموران آمدند، علی را از سلول انفرادی به سالنی در همان بند ۲۰۹ برده و لباس شخصی او را برای گرفتن اعتراف تلویزیونی تنش کردند.
 
می‌گفت ماموران بارها برای ادا کردن یک جمله با لحن دلخواه خود، ضبط را قطع کرده و دوباره از او می‌خواستند با لحن دیگری جمله را بگوید. ضبط این تصاویر از صبح تا شب طول کشیده بود.
 
همان روزها، بحث حکم اعدام سه معترض آبان ماه ۱۳۹۸ داغ شده بود و اخبار ۲۰:۳۰ چندبار اعترافات اجباری این زندانیان را پخش می‌کرد. علی هر روز از تلویزیون بند این برنامه را نگاه می‌کرد و نگران بود که اعتراف اجباری او هم پخش شود.
 
اعتراف اجباری علی یونسی تا امروز از صداوسیما پخش نشده و ظاهرا او آن‌چه را که ماموران توقع داشتند، جلو دوربین و بعد از آن همه فشار نگفته است.
 
بعد از ضبط همین اعترافات اجباری بود که علی یونسی مقاومت خیلی بیشتری در مورد اتهامات وارده از خود نشان داد. ماموران وعده داده بودند که در صورت اعتراف تلویزیونی، اجازه دسترسی علی به وکیل انتخابی و ملاقات با خانواده را می‌دهند. در حالی که بعد از آن فشارها بر او بیشتر هم شد.
 
بله گفت در همان روزهایی که در سلول انفرادی بوده، ماموران به بهانه دیدار با سفیر سوئد او را به مکان دیگری بردند. برادر علی ساکن سوئد است و به علی گفته بودند اگر با برادر خود حرفی دارد، می‌تواند از طریق سفیر سوئد به او انتقال دهد؛ ولی وقتی با او روبه‌رو شده، فهمیده مامور وزارت اطلاعات است و برای گرفتن اعتراف، کت و شلوار و کراوات پوشیده و خود را سفیر سوئد در تهران جا می‌زند.»<ref>[https://iranwire.com/fa/features/47826/ سایت ایران وایر]</ref></blockquote>
 
 
=== اتهامات علی یونسی ===
به نقل از خبرگزاری حکومتی مهر، غلامحسین اسماعیلی، سخنگو وقت قوه قضائیه جمهوری اسلامی، به شکل غیر مستقیم به پرونده علی یونسی و امیرحسین مرادی اشاره کرد و اعلام کرد که آن‌ها با سازمان مجاهدین خلق و ضد انقلاب در ارتباط بوده‌اند. وی همچنین بازداشت بدون حکم دو دانشجوی نخبه را رد کرد و اعلام کرد که آن‌ها توسط سربازان گمنام اما زمان بازداشت شده‌اند.
 
=== اعتراف اجباری ===
آذر ۱۴۰۰ رسانه‌های نزدیک به حکومت فیلمی از اعتراف اجباری علی یونسی و امیر حسین مرادی را نشان داد که در آن در مورد نحوه ساخت بمب و خمپاره صحبت می‌کردند.
 
پس از ۴۵۰ روز بازداشت بدون دادگاه، اولین جلسه دادگاه علی یونسی و  امیر حسین مرادی در پنجم تیر ۱۴۰۰ برگزار گردید. جلسه نهایی اما تا ۵ اردیبهشت سال بعد به طول انجامید و این دو دانشجو نخبه به اتهامات افساد فی‌الارض»، «اجتماع و تبانی علیه نظام» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۶ سال زندان محکوم شدند.
 
=== محکومیت ===
اولین جلسه دادگاه علی یونسی و امیرحسین مرادی پس ۴۵۰ روز بازداشت در ۵ تیر ۱۴۰۰ برگزار شد و در جلسه نهایی دادگاه در ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، علی یونسی و امیرحسین مرادی، که هر دو ۲۲ ساله هستند، به اتهامات «افساد فی‌الارض»، «اجتماع و تبانی علیه نظام» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۶ سال زندان محکوم شدند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/amir-hossein-moradi-ali-younesi-prisoner-students-iran/31819896.html سایت رادیو فردا]</ref>
 
=== بازداشت پدر علی یونسی ===
هفتم دی ۱۴۰۱ پدر علی یونسی، میریوسف یونسی، به همراه سه همکارش بازداشت شدند که البته هر سه همکار عصر همان روز آزاد شدند. رضا یونسی همچنین عنوان کرد که ماموران اطلاعات با حمله به خانه یکی از همکاران پدرش، وی و همسرش را مقابل تلویزیون قرار داده و کانال تلویزیون مجاهدین خلق را پخش کرده و از ‌آن‌ها فیلم گرفته‌اند. 
 
ماموران سپس این همکار پدرش را به دفتر کار آن‌ها که از صبح پلمب شده بوده برده و او را پشت میز کارش می‌نشانند و می‌گویند مشغول کارهای روزانه‌اش شود تا از او برای صحنه لحظه بازداشت در محل کار فیلم بگیرند. وی همچنین گفت که همه این صحنه‌های فیلمبرداری شده بخشی از فیلمی است که وزارت اطلاعات در حال تهیه است. میریوسف یونسی به همان اندازه سه همکارش، بی‌ارتباط با اتهاماتی است که وزارت اطلاعات مطرح کرده است.
 
رضا یونسی به پرونده پدرش در دهه ۶۰ اشاره کرد و گفت سابقه زندانی شدن به خاطر فعالیت‌های سیاسی در دهه ۶۰ و به این دلیل که پدر علی یونسی است، سوژه‌ جذابی برای سناریوی ماموران اطلاعات است.<ref name=":0" />
 
=== آخرین نامه علی یونسی و امیرحسین مرادی ===
<blockquote>«۲‌۲ فروردین ۹۹ روزی بود که به دنیای دیگری پرتاب شدیم. دنیای گذشته، دنیای دانشگاه و المپیاد، دنیایی جذاب و لطیف بود، که در آن روز‌ها در کنار دوستانی هم‌سن و هم‌فکر با شادی و خوشی سپری می‌شد اما دنیای جدید، دنیای سلول انفرادی و بازجویی بود، دنیایی زمخت و خشن، دنیایی که در آن دوستی وجود نداشت، هر چه بود دشمنی بود، دنیایی که در آن هم‌فکری وجود ندارد بلکه بابت آن‌چه فکر می‌کردیم تهدید به مرگ می‌شدیم، دنیایی که در آن حقوق اولیه سلب می‌شد…
 
ما در چهارمین سالگرد دستگیری‌مان تکرار می‌کنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هر چقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.
 
لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاومت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاه‌های برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سال‌های جوانی و از دست دادن موقعیت‌های علمی و تحصیلی.
 
اما چگونه می‌توان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آن که هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم مانده‌اند و چگونه می‌توان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمی‌دهد.
 
با نگاه به آن‌چه که مردم از دست می‌دهند، آن‌چه ما از دست می‌دادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است. به تجربه دیده‌ایم آن‌ها‌ که کم‌تر چیزی برای خود خواسته‌اند و قاطع‌تر ایستادگی را انتخاب کردند شرایط سخت‌تری را تاب آورده‌اند و این عامل اصلی تفاوت است میان آن کسانی که حتی یک ماه زندان را تحمل نمی‌‌کنند و آنها که ۱۰، ۱۵، ۲۰ و یا حتی ۲۵ سال زندان را سرزنده و مقاوم تاب آورده‌اند.
 
و ما هر روز باید این انتخاب را انجام دهیم، انتخابی با الگو گرفتن از صد‌ها هزار نفری که این مسیر را طی کرده‌اند و بر سر انتخابشان تا آخر ایستادند.
 
انتخابی که هر روز بیش از پیش دانشجویان در معرض آن قرار می‌گیرند آن ها که در حالیکه چیز‌های بیشتری برای از دست دادن دارند اما صدای بلندتری نیز دارند.
 
آن‌ها که می‌توانند اهل ماندن و پس گرفتن باشند امروز می‌توانند نه فقط همراهی‌کننده مردم در قیام‌ها بلکه شروع‌کننده آن باشند. با انتخابی برای نادیده نگرفتن کسانی که بیشتر رنج می‌کشند و کمتر صدایی دارند. انتخابی که با پرداخت هزینه آن می‌توان در کنار مردم ایستاد، می‌توان بخشی از تاریخ بود و می‌توان آغازگر حرکت‌ها بود.
 
ما در چهارمین سالگرد دستگیری‌مان تکرار می‌کنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هر چقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.
 
ایمان داریم آزادی ایران نزدیک است.»
 
امیرحسین مرادی و علی یونسی ـ فروردین ۱۴۰۳
 
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد<ref>[https://iranfreedom.net/cryofarrestees/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7-%D9%85%D9%82/ سایت ایران آزادی]</ref></blockquote>
 
== انعکاسات بازداشت علی یونسی ==
جمعی از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه شریف در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی اعلام کردند که روند پرونده علی یونسی و امیرحسین مرادی طبیعی نیست.
 
آنان در این نامه به محرومیت این دو زندانی از حقوقشان در مدت یک سال بازداشت و «فشارجسمی و روحی» به آنان برای «انجام مصاحبه‌های تلویزیونی و پذیرش اتهامات» اشاره کردند.
 
در این نامه درخواست شده که از «ادامه اقدامات خلاف قانون» در این پرونده جلوگیری و پس از تعیین «میزان آسیب‌های روحی و جسمی» به  این دو دانشجو، آنان تحت درمان قرار گیرند.
 
این دانشجویان با اشاره به اعلام اتهام «افساد فی‌الارض» برای این دو نفر اعلام کردند که برای این اتهام باید «اخلال شدید در نظم عمومی کشور یا ناامنی یا ورود خسارت عمده در حد وسیع » انجام شده باشد.
 
نویسندگان این بیانیه تاکید کردند که تنها اقدام «گسترده» علی یونسی و امیرحسین مرادی در پنج سال گذشته کسب مدال در المپیادهای علمی از جمله المپیاد جهانی نجوم بوده است.<ref>[https://old.iranintl.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%AE%D8%A8%D8%B1/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%81-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C سایت ایران اینترنشنال]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۸٬۸۹۸

ویرایش