۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
خلیفه: تو اکنون در چنگ ما هستی! بابک: آری، تنها جسم من در دست شما است نه روحم، دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است. | خلیفه: تو اکنون در چنگ ما هستی! بابک: آری، تنها جسم من در دست شما است نه روحم، دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است. | ||
خلیفه: جلاد | خلیفه: جلاد مثلهاش کن! معلون اکنون چراغ زندگیات را خاموش میکنم. بابک روی به جلاد: چشمانم را نبند بگذار باچشم باز بمیرم. | ||
خلیفه: یکباره سرش را از تن جدا مکن، بگذار بیشتر زنده بماند! اول دستانش را قطع کن! جلاد با یک ضربت دست راست بابک را به زمین انداخت. خون فواره زد. بابک حرکتی کرد شگفتی در شگفتی افزود٬ زانو زده، خم شد و تمام صورتش را با خون گرمش گلگون گرد. شمشیر دژخیم بالا رفت و پایین آمد و دست چپ آن دلاور را نیز از تن جدا کرد. فرزند آزاده مردم به پا بود٬ استوار بود. خون از دو کتفش بیرون میجست. | خلیفه: یکباره سرش را از تن جدا مکن، بگذار بیشتر زنده بماند! اول دستانش را قطع کن! جلاد با یک ضربت دست راست بابک را به زمین انداخت. خون فواره زد. بابک حرکتی کرد شگفتی در شگفتی افزود٬ زانو زده، خم شد و تمام صورتش را با خون گرمش گلگون گرد. شمشیر دژخیم بالا رفت و پایین آمد و دست چپ آن دلاور را نیز از تن جدا کرد. فرزند آزاده مردم به پا بود٬ استوار بود. خون از دو کتفش بیرون میجست. | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
زریاب ۳ دلیل برای شورش خرمدینان میداند: | زریاب ۳ دلیل برای شورش خرمدینان میداند: | ||
# علت سیاسی: به استناد مقدسی، خرّمدینان پس از کشته شدن ابومسلم به دست منصور خلیفه عبّاسی سخت به خشم آمده بودند و این امر ظاهراً برای آن بود که ابومسلم را همچون کسی میدیدند که در برابر عرب قیام کرده بود و به همین دلیل پس از قتل او در پی تحقّق آرزوهایش بودند و میخواستند ملک و سلطنت را به ایرانیان بازگردانند | # علت سیاسی: به استناد مقدسی، خرّمدینان پس از کشته شدن ابومسلم به دست منصور خلیفه عبّاسی سخت به خشم آمده بودند و این امر ظاهراً برای آن بود که ابومسلم را همچون کسی میدیدند که در برابر عرب قیام کرده بود و به همین دلیل پس از قتل او در پی تحقّق آرزوهایش بودند و میخواستند ملک و سلطنت را به ایرانیان بازگردانند | ||
# علت روانی: خرمدینان را ظاهراً مسلمانان- چه عرب چه عجم- تحقیر میکردند. هنگامی که جاویدان پسر شهرک هنگامی به ده بلال آباد پناه آورده بود و از گِزیر (مأمور پذیرایی از تازه واردان به ده) تقاضای منزل میکند، گِریز، برای توهین، او را در منزل مادر بابک جای میدهد. این رفتار نشان میدهد که مردم ده و رئیس آن مسلمان بودهاند و نمیخواستهاند که از یک نفر خرمی در جای آبرومندانهای پذیرایی کنند. مقدسی مینویسد که اصحاب بابک در فقر و ذلّت به سر میبردند. زن جاویدان به بابک گفته بود که از قول جاویدان به خرّمیان خواهد گفت که بابک «جباران» را خواهد کشت و دین مزدکی را احیا خواهد کرد و آنها را که خوار و پست بودهاند عزیز و والا خواهد کرد. | # علت روانی: خرمدینان را ظاهراً مسلمانان - چه عرب چه عجم - تحقیر میکردند. هنگامی که جاویدان پسر شهرک هنگامی به ده بلال آباد پناه آورده بود و از گِزیر (مأمور پذیرایی از تازه واردان به ده) تقاضای منزل میکند، گِریز، برای توهین، او را در منزل مادر بابک جای میدهد. این رفتار نشان میدهد که مردم ده و رئیس آن مسلمان بودهاند و نمیخواستهاند که از یک نفر خرمی در جای آبرومندانهای پذیرایی کنند. مقدسی مینویسد که اصحاب بابک در فقر و ذلّت به سر میبردند. زن جاویدان به بابک گفته بود که از قول جاویدان به خرّمیان خواهد گفت که بابک «جباران» را خواهد کشت و دین مزدکی را احیا خواهد کرد و آنها را که خوار و پست بودهاند عزیز و والا خواهد کرد. | ||
# علت اقتصادی: به استناد مقدسی اصحاب بابک و خرّمدینان در تنگدستی میزیستند. این تنگدستی به طور کلّی ناشی از زورگویی عمّال دولتی و جنگهای امرای محلی با یکدیگر بودهاست.<ref name=":1" /> | # علت اقتصادی: به استناد مقدسی اصحاب بابک و خرّمدینان در تنگدستی میزیستند. این تنگدستی به طور کلّی ناشی از زورگویی عمّال دولتی و جنگهای امرای محلی با یکدیگر بودهاست.<ref name=":1" /> | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۱: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
[[رده:فرماندهان نظامی تاریخ ایران]] | |||
[[رده:اهالی آذربایجان]] | |||
[[رده:شخصیتها]] |
ویرایش