شاهنشاهی هخامنشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۵۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
هخامنشیان (۳۳۰ - ۵۵۰ پیش از میلاد) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. 
هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ از نوادگان(شاه انشان کیمن,کوروش یکم,کمبوجیه یکم) را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند. به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند.<ref>تاریخ ایران - [http://tarikhiran.blogfa.com/category/20/%D9%87%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86 هخامنشیان] </ref>
هخامنشیان در ابتدا شاه بومی پارس و انشان بودند. كورش دوم هخامنشی معروف به كورش كبیر در نبردی بر دولت ماد پیروز شد. سپس در سال 547 پیش از میلاد لیدی را فتح کرد و سغد، باکتریا و قسمتهایی از هند را گرفت و در سال 539 پیش از میلاد بابل را فتح کرد و با این فتوحات موفق، امپراتوری قدرتمند هخامنشی را تاسیس نمود. در واقع این امپراتوری تداوم زندگی دولت ماد بود، زیرا هخامنشیان و مادها از یك خانواده و فرهنگ بودند. آنها دویست و بیست سال بر بخش بزرگی از دنیای آن زمان حكمرانی كردند كه از رود سند تا دانوب و از آسیای میانه تا آفریقا گسترده بود. سرانجام با شكستی كه از اسكندر مقدونی خوردند امپراتوری آنها متلاشی شد . وی پاسارگاد را به عنوان پایتخت خود در محلی که بر آستیاگ غلبه کرده بود ساخت. کورش درسرزمین ماساگتها در شرق قلمرو خود در سال 530 پیش از میلاد کشته شد. زندگی او در هاله ای از ابهام قرار دارد<ref name=":1">ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/achae_index.htm هخامنشیان که بودند]</ref>
هخامنشیان در ابتدا شاه بومی پارس و انشان بودند. كورش دوم هخامنشی معروف به كورش كبیر در نبردی بر دولت ماد پیروز شد. سپس در سال 547 پیش از میلاد لیدی را فتح کرد و سغد، باکتریا و قسمتهایی از هند را گرفت و در سال 539 پیش از میلاد بابل را فتح کرد و با این فتوحات موفق، امپراتوری قدرتمند هخامنشی را تاسیس نمود. در واقع این امپراتوری تداوم زندگی دولت ماد بود، زیرا هخامنشیان و مادها از یك خانواده و فرهنگ بودند. آنها دویست و بیست سال بر بخش بزرگی از دنیای آن زمان حكمرانی كردند كه از رود سند تا دانوب و از آسیای میانه تا آفریقا گسترده بود. سرانجام با شكستی كه از اسكندر مقدونی خوردند امپراتوری آنها متلاشی شد . وی پاسارگاد را به عنوان پایتخت خود در محلی که بر آستیاگ غلبه کرده بود ساخت. کورش درسرزمین ماساگتها در شرق قلمرو خود در سال 530 پیش از میلاد کشته شد. زندگی او در هاله ای از ابهام قرار دارد<ref name=":1">ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/achae_index.htm هخامنشیان که بودند]</ref>


== دودمان هخامنشی قبل از کوروش ==
== دودمان هخامنشی قبل از کوروش ==
[[پرونده:کتیبه بیستون که در آن داریوش بزرگ اقداماتش را شرح داده است.jpg|بندانگشتی|کتیبه بیستون که در آن داریوش بزرگ اقداماتش را شرح داده است]]
  آنشان قلمرو کوچکی که بزرگی هخامنشیان از انجا سرچشمه گرفت منطقه ای کوهستانی بود که بر جلگه دلپذیر و بخشاینده شوشان (مجموعه ای که عیلام را تشکیل میداد) تسلط داشت و در واقع مشرف بر ان بود. آنشان برروی رشته کوهها قرار داشت و مردمانی که در انجا زندگی میکردند گویی خود را برای تاریخ ذخیره میکردند. این منطقه فقیر حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد شاهد ورود قبایل کچک اریایی از جمله قبایل پاسارگاد بود که نیاکان کوروش به ان تعلق داشتند
  آنشان قلمرو کوچکی که بزرگی هخامنشیان از انجا سرچشمه گرفت منطقه ای کوهستانی بود که بر جلگه دلپذیر و بخشاینده شوشان (مجموعه ای که عیلام را تشکیل میداد) تسلط داشت و در واقع مشرف بر ان بود. آنشان برروی رشته کوهها قرار داشت و مردمانی که در انجا زندگی میکردند گویی خود را برای تاریخ ذخیره میکردند. این منطقه فقیر حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد شاهد ورود قبایل کچک اریایی از جمله قبایل پاسارگاد بود که نیاکان کوروش به ان تعلق داشتند


خط ۱۴: خط ۱۹:
== کوروش کبیر ==
== کوروش کبیر ==
 کوروش کبیر کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است.بنیان گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود.
 کوروش کبیر کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است.بنیان گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود.
 
[[پرونده:پاسارگاد مقبره کورش.jpg|بندانگشتی|پاسارگاد مقبره کورش ]]
 نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال های 559 تا 529 پیش از میلاد، بر نواحی گسترده ای از آسیا حکومت می کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بوده است» معرفی می کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته است و به جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته اند و گزارش داده اند که کوروش حاصل '''ازدواج''' کمبوجیه یکم و ماندانا بوده است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه های سیاسی داشته است و هدفش این بوده که از بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس ها آشتی دهد و اصولاً رابطه ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می دانند.
 نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال های 559 تا 529 پیش از میلاد، بر نواحی گسترده ای از آسیا حکومت می کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بوده است» معرفی می کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته است و به جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته اند و گزارش داده اند که کوروش حاصل '''ازدواج''' کمبوجیه یکم و ماندانا بوده است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه های سیاسی داشته است و هدفش این بوده که از بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس ها آشتی دهد و اصولاً رابطه ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می دانند.


خط ۲۸: خط ۳۳:
در سال ۵۳۰ پیش از میلاد کوروش کبیر دست به یک لشکرکشی علیه ماساژتهای اسیای مرکزی میزند. درباره علل و مراحل عملیات نظامی٬ گواهیهای اطمینان بخشی در اختیار نداریم زیرا حال و احوال مرگ کوروش کبیر به سرعت در هاله ای از افسانه قرار گرفته است به دلیل انکه جنگ میان جهانگشای بزرگ و ملکه ماساژتها٬ تومیریس تاثیر خارق العاده ای بر دنیای تصورات زمان داشته است. اما حداقل ان است که این لشکرکشی تازه نشانه ای است از انکه قدرت پارسی برای حفظ استیلای خود با چه دشواریهایی رو در رو بوده است.
در سال ۵۳۰ پیش از میلاد کوروش کبیر دست به یک لشکرکشی علیه ماساژتهای اسیای مرکزی میزند. درباره علل و مراحل عملیات نظامی٬ گواهیهای اطمینان بخشی در اختیار نداریم زیرا حال و احوال مرگ کوروش کبیر به سرعت در هاله ای از افسانه قرار گرفته است به دلیل انکه جنگ میان جهانگشای بزرگ و ملکه ماساژتها٬ تومیریس تاثیر خارق العاده ای بر دنیای تصورات زمان داشته است. اما حداقل ان است که این لشکرکشی تازه نشانه ای است از انکه قدرت پارسی برای حفظ استیلای خود با چه دشواریهایی رو در رو بوده است.


  کوروش کبیر٬ پیش از عزیمت٬ تدابیری برای جانشینی خود اندیشده بود. او پسر ارشد خود کبوجیه را که قصد داشت پادشاهی خود را به او بدهد به پارس فرستاد. این تذکر هرودت یک بند از کتزیاس تایید میکند. کزنفون در مفهومی داستان شده به روایت خود شرایط و احوال مرگ کوروش در پارس شرح میدهد.واپسین سخنانی که پادشاه محتضر در حضور دو پسر خویش کبوجیه ارشد و کهتر بیان داشته است٬ نقل میکند. این تنااخسارس یا تنییوخسارکس همان است که در کتیبه بیستون و در چندین سند بابلی٬ اسم بردیا یافته است و هرودت او را اسمردیس نامیده است. مطابق این نقل قول انگاه کوروش به تقسیم وظایف و تکالیف میان فرزندان خود پرداخته است. کبوجیه به منزله وارث معرفی میشود و به بردیا حکومت بسیار وسیعی در اسیای مرکزی داده میشود و از این امتیاز بهرهمند میشود که هیچگونه خراجی به حکومت مرکزی ندهد که میتوان ان را نوعی تیول داری دانست که هدف از ان ارام کردن خشم و دلتنگی احتمالی کسی باشد که وصول به عالیترین منصب مملکتی از او درغ شده باشد. بعد از مرگ کوروش کبیر٬ کبوجیه بدون هیچگونه دشواری ظاهری برتخت مینشیند و جنازه پدر را به پاسارگاد می اورد و در مقبره ای که در زمان حیاتش٬ بنا شده بود دفن میکند.
کوروش کبیر٬ پیش از عزیمت٬ تدابیری برای جانشینی خود اندیشده بود. او پسر ارشد خود کبوجیه را که قصد داشت پادشاهی خود را به او بدهد به پارس فرستاد. این تذکر هرودت یک بند از کتزیاس تایید میکند. کزنفون در مفهومی داستان شده به روایت خود شرایط و احوال مرگ کوروش در پارس شرح میدهد.واپسین سخنانی که پادشاه محتضر در حضور دو پسر خویش کبوجیه ارشد و کهتر بیان داشته است٬ نقل میکند. این تنااخسارس یا تنییوخسارکس همان است که در کتیبه بیستون و در چندین سند بابلی٬ اسم بردیا یافته است و هرودت او را اسمردیس نامیده است. مطابق این نقل قول انگاه کوروش به تقسیم وظایف و تکالیف میان فرزندان خود پرداخته است. کبوجیه به منزله وارث معرفی میشود و به بردیا حکومت بسیار وسیعی در اسیای مرکزی داده میشود و از این امتیاز بهرهمند میشود که هیچگونه خراجی به حکومت مرکزی ندهد که میتوان ان را نوعی تیول داری دانست که هدف از ان ارام کردن خشم و دلتنگی احتمالی کسی باشد که وصول به عالیترین منصب مملکتی از او درغ شده باشد. بعد از مرگ کوروش کبیر٬ کبوجیه بدون هیچگونه دشواری ظاهری برتخت مینشیند و جنازه پدر را به پاسارگاد می اورد و در مقبره ای که در زمان حیاتش٬ بنا شده بود دفن میکند.


  و اما شرح ماجرای کشته شدن کوروش کبیر:
و اما شرح ماجرای کشته شدن کوروش کبیر:


   شاه ماساژتها که مملکت او میان دریای خزر٬ دریاچه ارال و میان رودهای سیحون و جیحون قرار داشت تازه مرده بود. مردمی که این شاه بر انها حکومت میکرد از لحاظ خشونت و تند خویی و خلقیات ناهنجار معروف بودند. هرودت مینویسد: میگویند که این مردم مانند حیوانات در ملاء عام جفتگیری میکنند. و با این حال سپس می افزاید که : انها ملتی شجاع و بزرگ بودند.
شاه ماساژتها که مملکت او میان دریای خزر٬ دریاچه ارال و میان رودهای سیحون و جیحون قرار داشت تازه مرده بود. مردمی که این شاه بر انها حکومت میکرد از لحاظ خشونت و تند خویی و خلقیات ناهنجار معروف بودند. هرودت مینویسد: میگویند که این مردم مانند حیوانات در ملاء عام جفتگیری میکنند. و با این حال سپس می افزاید که : انها ملتی شجاع و بزرگ بودند.


  بنا به رسم مردم چادرنشین قفقاز٬ همسر شاه ملکه تومیریس جانشین او شد. کوروش کبیر که تصور میکرد موقعیت مصاعد است به ملکه جدید پیشنهاد اتحاد و حتی از او خواستگاری کرد. تومیریس که شامه اش خطری را بوییده و از ان بیم داشت که مبادا کشورش سرانجام در دست شاهی که تمام منطقه را تسخیر کرده بود تحلیل رود٬ پیشنهاد کوروش کبیر را رد کرد...  بنابراین کوروش تصمیم گرفت به سوی سرزمین ماساژتها لشکرکشی کند. از پارتها و هیرکانیها که عمویش هیشتاسب بر ان فرمان میراند  و سازماندهی اتش او را تسهیل کرد٬ عبور نمود. کوروش کبیر وقتی هنوز در شهر بارن بود٬ کرزوس پیر٬ شاه سابق لیدی را همراه خود برداشت تا شاید از توصیه های مفید او استفاده کند.
بنا به رسم مردم چادرنشین قفقاز٬ همسر شاه ملکه تومیریس جانشین او شد. کوروش کبیر که تصور میکرد موقعیت مصاعد است به ملکه جدید پیشنهاد اتحاد و حتی از او خواستگاری کرد. تومیریس که شامه اش خطری را بوییده و از ان بیم داشت که مبادا کشورش سرانجام در دست شاهی که تمام منطقه را تسخیر کرده بود تحلیل رود٬ پیشنهاد کوروش کبیر را رد کرد...  بنابراین کوروش تصمیم گرفت به سوی سرزمین ماساژتها لشکرکشی کند. از پارتها و هیرکانیها که عمویش هیشتاسب بر ان فرمان میراند  و سازماندهی اتش او را تسهیل کرد٬ عبور نمود. کوروش کبیر وقتی هنوز در شهر بارن بود٬ کرزوس پیر٬ شاه سابق لیدی را همراه خود برداشت تا شاید از توصیه های مفید او استفاده کند.


   فوج مهندسان در انتداد رودخانه جیحون در کار خود شتاب میکردند. سپاه ایران اماده میشد تا از رود بگذرد و سرزمین ماساژتها را تسخیر کند. پل های قایقی زیادی برروی رودخانه انداخته شد. تومیرس که خطر پارسها را غریب الوقوع میدانست پیامی برای کوروش کبیر فرستاد که هرودت ان را چنین مینویسد: ای پادشاه مادی ها٬ تو را اندرز میگویم که از این کار دست برداری٬ چون به هیچ روی جای اعتماد و یقین نیست که اقدام تو سرانجام مطلوبی داشته باشد. پس از من بشنو٬ اگر عزم خود را در زورازمایی با ماساژتها جزم کرده ای از اقدام طاقت فرسای پل سازی چشم بپوش. لشکر من تا مسافت سه روز از حد رودخانه عقب نشینی خواهند کرد سپس تو پیشروی خود را اغاز کن یا اگر ترجیح میدهی خودت نیز همین اندازه عقب نشینی کنی ما حاضریم در ان سوی رودخانه با تو رودرو شویم.
فوج مهندسان در انتداد رودخانه جیحون در کار خود شتاب میکردند. سپاه ایران اماده میشد تا از رود بگذرد و سرزمین ماساژتها را تسخیر کند. پل های قایقی زیادی برروی رودخانه انداخته شد. تومیرس که خطر پارسها را غریب الوقوع میدانست پیامی برای کوروش کبیر فرستاد که هرودت ان را چنین مینویسد: ای پادشاه مادی ها٬ تو را اندرز میگویم که از این کار دست برداری٬ چون به هیچ روی جای اعتماد و یقین نیست که اقدام تو سرانجام مطلوبی داشته باشد. پس از من بشنو٬ اگر عزم خود را در زورازمایی با ماساژتها جزم کرده ای از اقدام طاقت فرسای پل سازی چشم بپوش. لشکر من تا مسافت سه روز از حد رودخانه عقب نشینی خواهند کرد سپس تو پیشروی خود را اغاز کن یا اگر ترجیح میدهی خودت نیز همین اندازه عقب نشینی کنی ما حاضریم در ان سوی رودخانه با تو رودرو شویم.


  نخستین واکنش شاه ایران که مورد تایید سردارانش نیز قرار گرفت این بود که پیشنهاد ملکه ماساژتها را قبول کند و سپاه حریف را به خارج از سرزمینش بکشاند.هنگامی که پارسها درصدد ان بودند که پاسخی به ملکه ماساژتها بدهند٬ کرزوس عقیده ای مخالف اظهار داشت و به کوروش کبیر گفت: به عقیده من اگر بگذارید دشمن به این طرف رودخانه بیاید این خطر پیش می اید که در صورت شکست نه فقط میدان جنگ عرصه بر تو تنگ میشود بلکه کار امپراطوری نیز لنگ خواهد شد. چون اگر انها پیروز شوند از پیشروی بیش تر باز نخواهند ایستاد و قلمرو تو هم مورد تاخت و تاز قرار خواهد گرفت  و هرگاه برعکس پیکار به کام تو برگزار شود این پیروزی نتایج اندکی خواهد داشت. بهتر ان است که تو پا در سرزمین دشمن بگذاری و ایشان را در انجا سرکوب و تعاقب کنی.
نخستین واکنش شاه ایران که مورد تایید سردارانش نیز قرار گرفت این بود که پیشنهاد ملکه ماساژتها را قبول کند و سپاه حریف را به خارج از سرزمینش بکشاند.هنگامی که پارسها درصدد ان بودند که پاسخی به ملکه ماساژتها بدهند٬ کرزوس عقیده ای مخالف اظهار داشت و به کوروش کبیر گفت: به عقیده من اگر بگذارید دشمن به این طرف رودخانه بیاید این خطر پیش می اید که در صورت شکست نه فقط میدان جنگ عرصه بر تو تنگ میشود بلکه کار امپراطوری نیز لنگ خواهد شد. چون اگر انها پیروز شوند از پیشروی بیش تر باز نخواهند ایستاد و قلمرو تو هم مورد تاخت و تاز قرار خواهد گرفت  و هرگاه برعکس پیکار به کام تو برگزار شود این پیروزی نتایج اندکی خواهد داشت. بهتر ان است که تو پا در سرزمین دشمن بگذاری و ایشان را در انجا سرکوب و تعاقب کنی.
 کوروش که به ندرت عقیده خود را تغییر میداد با استدلال شاه سابق لیدی متقاعد شد. پس به تومیرس پیغام داد که عقب نشینی کند تا بتواند نبرد را در خاک او اغاز کند و ارتش ایران بدون نبرد از جیحون گذشت.
 کوروش که به ندرت عقیده خود را تغییر میداد با استدلال شاه سابق لیدی متقاعد شد. پس به تومیرس پیغام داد که عقب نشینی کند تا بتواند نبرد را در خاک او اغاز کند و ارتش ایران بدون نبرد از جیحون گذشت.
  سرانجام جنگ سر گرفته شد و پس از چندین نبرد کوروش کبیر در یکی از نبردها کشته شد. بی شک کوروش کبیر جزء دلیرترین پادشاهان دنیا قرار دارد پادشاهی که همیشه در نبردها شرکت میجست و خود پابه پای سربازان خویش میجنگید. جسد کوروش کبیر را با کمال تشرفات و احترام برای به خاک سپاری به پاسارگاد حمل کردند. در پایان قسمتی از نوشته مقبره کوروش را برای شما مینویسم:  
  سرانجام جنگ سر گرفته شد و پس از چندین نبرد کوروش کبیر در یکی از نبردها کشته شد. بی شک کوروش کبیر جزء دلیرترین پادشاهان دنیا قرار دارد پادشاهی که همیشه در نبردها شرکت میجست و خود پابه پای سربازان خویش میجنگید. جسد کوروش کبیر را با کمال تشرفات و احترام برای به خاک سپاری به پاسارگاد حمل کردند. در پایان قسمتی از نوشته مقبره کوروش را برای شما مینویسم:  
خط ۵۷: خط ۶۲:


که پیکر مرا پوشانده است.))<ref name=":0" />
که پیکر مرا پوشانده است.))<ref name=":0" />
== شاهان هخامنشی ==
=== کورش کبیر ===
=== کمبوجیه (۵۳۰ تا ۵۲۲ پیش از میلاد) ===
كمبوجیه پسر كورش بود و كار نیمه تمام پدر یعنی حمله به مصر را انجام داد و بدین ترتیب مصر و شمال آفریقا در سال 525 پیش از میلاد توسط هخامنشیان فتح شد . 
 كمبوجیه در سال 521 پیش از میلاد در گذشت. او با دو خواهر خود آتوسا و روشنك عروسی كرد. كمبوجیه پیش از حمله به مصر برادر خود بردیا را كشت و هنگامی كه او برای جنگ به مصر رفته بود، شخصی به نام گئومات خود را بردیا نامید و ادعای شاهی كرد. كمبوجیه مجبور به بازگشت به ایران شد ولی در بین راه ظاهرا بر اثر یك حادثه اسب سواری جان سپرد.
پیش از هخامنشیان در سلسه طولانی مدت ایلامیان، به ندرت به کشتار فامیلی در خانواده های شاهی بر می خوریم. کمبوجیه با برادرکشی خود، راه را برای دیگر شاهان هموار کرد. پس از او در همه دوره های تاریخی ایران، شکنجه و کشتار خانواده شاهی توسط شاه مرسوم بود.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/kambujie.htm کمبوجیه] </ref>
=== بردیا - گئوماته ===
=== داریوش اول (۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) ===
سلطنت داریوش از 521 پیش از میلاد تا 486 پیش از میلاد ادامه یافت. او فرزند گشتاسپ فرزند ارشام فرزند آریا رمنه بود. آریا رمنه نیز با فاصله پنج نسل به هخامنش می رسد. 
 داریوش یكی از سرداران كمبوجیه بود. پس از اینكه بردیای دروغین به شاهی رسید، داریوش به همراه شش نفر از بزرگان پارسی تصمیم به بر كناری بردیای دروغین گرفتند. پس از هفت ماه پادشاهی بردیای دروغین، داریوش و همراهانش بر او غلبه كردند و او را كشتند و این جمعیت 7 نفره داریوش را به شاهی برگزید. 
 در این زمان او به مدت یك سال به جنگهای داخلی درون سرزمینی كه كورش فتح كرده بود پرداخت و حکومتی را كه كورش پدید آورده بود، استحكام بخشید. او بر همه شورشهای محلی درون سرزمین نوپای هخامنشی غلبه کرد. 
 پس از آن به جنگهای خارج سرزمین خود پرداخت. ابتدا با سكاها جنگید. آنها مرتب از سپاه داریوش فرار می كردند و سپاه هخامنشی را به دنبال خود می كشاندند. تا اینكه داریوش از ترس قحطی و به خاطر بی نتیجگی جنگ به ایران بازگشت. هر چند داریوش بر آنها پیروز نشد ولی برای همیشه آنها را از حمله به مرز های ایران منصرف كرد. داریوش هند را فتح كرد، از سند گذشت و به ثروت هندوها دست یافت. او جنگهای ناموفقی هم با جزایر یونانی داشت. 
داریوش اول مردی با تدبیر، قدرتمند و با هوش بود و به دولت هخامنشی شكلی داد كه تا انتهای عمر این امپراتوری باقی ماند. او هخامنشیان را نزد مردم جهان باستان بسیار قدرتمند نشان داد .<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/dar1.htm داریوش اول] </ref>
=== خشیارشا (۴۸۶ تا ۴۶۵ پیش از میلاد) ===
او پسر داریوش بود.در ابتدای دوران حكومت خود شورش مصر و بابل را فرو نشاند. او در سال 480پ م به یونان حمله كرد و آتن را تصرف كرد ولی در اواخر جنگ مجبور به بازگشت به ایران شد و سپاه خود را به یكی از سردارانش سپرد. سرانجام جنگ به نفع یونانیان به پایان رسید ، یعنی سپاه ایران نتوانست آنها را زیر سلطه در آورد.خشیارشا بیست سال حكومت كرد و در سال چهار صد و شصت وپنج كشته شد.او در تخت جمشید به تقلید از پدر كاخهایی بنا كرد و كارهای ساختمانی داریوش را ادامه داد.این شاه هخامنشی در آثار مكتوب تاریخی غربی چهره خوبی ندارد و او را شیطان صفت تصویر كرده اند. البته با توجه به سابقه دروغ پردازی تاریخ نویسان یونانی می توان این تصویر سازی را ناشی از حمله خشیارشا به یونان و فتح آتن دانست.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/khashiarsha1.htm خشایارشا]</ref>
=== اردشیر یکم (۴۶۵ تا ۴۲۳ پیش از میلاد) ===
ارتبان یكی از درباریان هخامنشی پس از كشتن خشیارشا در سال 464 پیش از میلاد پسر 18 ساله خشیارشا را با نام ارسس به شاهی نشاند. این شاه خود را اردشیر اول نامید. 
 از آنجا كه او جوان و بی تجربه بود، خود ارتبان كارهای حكومتی را به عهده گرفت. اردشیر اول دومین پسر از سه پسر قانونی خشیارشا از ملكه امستریس دختر هوتن بود. پس از اینكه اردشیر اول بر تخت حكومت نشست، همه كسانی را كه در قتل خشیارشا دست داشتند از جمله ارتبان را از دم تیغ گذراند. 
در زمان او مصر به رهبری ایناروس شورش كرد و اردشیر بر او پیروز شد. جانشین ایناروس به نام بغبوخش به سوریه رفت و در آنجا سر به شورش زد ولی از آنجا كه خواهرش همسر خشیارشا بود سرانجام آنها به نبرد ختم نشد و بغبوخش به دربار آمد و معذرت خواهی كرد. 
 پس از مدتی اردشیر اول به بهانه این كه در گذشته بغبوخش شیری را كه قرار بود خشیارشا شكار كند، كشته بود، او را به دریای سرخ تبعید كرد. 
 اردشیر با یونان نیز درگیر بود و سر انجام با آنها پیمان صلحی عقد کرد. اردشیر با یهودیان رابطه خوبی داشت. عزرای كاتب در زمان او می زیسته است. اردشیر اول در سال 424 پیش از میلاد به همراه همسرش داماسپیا در بابل درگذشت. او را به نقش رستم آوردند و در آرامگاهی كه برای خود ساخته بود دفن كردند.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard1.htm اردشیر یکم]</ref>
=== داریوش دوم (۴۲۳ تا ۴۰۵ پیش از میلاد) ===
اردشیر اول از یك همسر بابلی خود پسری به نام اخوس داشت كه پس از مرگ اردشیر اول در روز 7 دسامبر 424 پیش از میلاد به نام داریوش دوم بر تخت شاهی نشست. 
او در سلطنت 19 ساله خود هرگز از چنگال توطئه های درباری رهایی نیافت. پریساتیس همسر او، ارتوكسرس ساتراپ ارمنستان و ارتیبرزنس وآتوئس دو بلند پایه دیگر دربار بر داریوش دوم تسلط داشتند. پریساتیس قبل از شاهی داریوش دوم یك پسر و پس از آن سه پسر دیگر به دنیا آورد.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/dar2.htm داریوش دوم] </ref>
=== اردشیر دوم (۴۰۵ تا ۳۵۹ پیش از میلاد) ===
اردشیر دوم در ابتدای سلطنت، با شورش برادرش كورش صغیر مواجه شد و توانست او را شكست دهد و در سال 401 پیش از میلاد به قتل رساند. او تا سال 358 پیش از میلاد شاه امپراتوری هخامنشی بود. اردشیر دوم برای فتح مجدد مصر به آنجا لشگر كشی كرد ولی موفق نبود .اردشیر به سرزمین كادوسیان كه در گیلان امروزی زندگی می كردند نیز حمله كرد ولی بدون اینكه بتواند آنها را سركوب نماید بالاخره مجبور شد با آنها پیمانی امضا كند و این لشگرکشی برای او افتخاری نداشت. ظاهرا او 360 همسر و 116 پسر داشت. به نوشته پلوتارخ پسر بزرگ او به نام داریوش در 15 سالگی ولیعهد او شد.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard2.htm اردشیر دوم] </ref>
=== اردشیر سوم (۳۵۹ تا ۳۳۸ پیش از میلاد) ===
اردشیر سوم پدر خود را كشت و به جای او به شاهی رسید. در ابتدا برادران و خواهران خود و همه كسانی را كه می توانستند ادعای شاهی كنند را از سر راه برداشت و آنها را كشت. سپس با كادوسیان جنگید و آنها را شكست داد. آرته باذ یكی از ساتراپهای او شورش كرد و در جنگی با شاه كشته شد. 
 او در سال 351 پیش از میلاد شورشهای فینقیه و قبرس را سركوب كرد. در سال 344 پیش از میلاد مصر را فتح کرد. پس از این جنگها وضع ساتراپی ها را سامان داد و به امور داخل مرزهای كشورش پرداخت. او شاهی قدرتمند بود.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard3.htm اردشیر سوم] </ref>
=== اردشیر چهارم (۳۳۸ تا ۳۳۶ پیش از میلاد) ===
اردشیر چهارم پسر اردشیر سوم بود. اردشیر سوم به مرگ طبیعی مرد و پسرش پس از او اسمی هم نام او برگرفت.در ابتدای دوران فرمانروایی او، در خانواده سلطنتی غوغای عظیمی بر پا شد، در دوره سلطنت او دو ساتراپی مصر و بابل نیز از هخامنشیان جدا شدند و شاه مقدونیه فیلیپ دوم در صدد حمله به ایران بود .در این زمان شاه هخامنشی پس از نزدیك دو سال شاهی به قتل میرسد و داریوش سو م به شاهی می نشیند.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard4.htm اردشیر چهارم] </ref>
=== داریوش سوم (۳۳۸ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) ===
داریوش سوم آخرین شاه از سلسله هخامشنشی بود. او نوه داریوش دوم، فرماندار ارمنستان بود. ظاهرا باگواس وزیر اردشیر او را به شاهی رساند تا خود بتواند امور را در دست گیرد، زیرا او را فردی ضعیف شناخته بود. ولی داریوش او را از سر راه بر داشت.
در این زمان اسكندر مقدونی به ایران حمله كرد و داریوش سوم پس از چند جنگ ناموفق از او شكست خورد و شاهنشاهی هخامنشی به دست سپاه مقدونی افتاد. داریوش سوم فرار كرد و در حوالی سمنان و دامغان در سال 330 پیش از میلاد كشته شد .<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/dar3.htm داریوش سوم] </ref>


== از کورش تا حمله اسکندر ==
== از کورش تا حمله اسکندر ==
خط ۹۲: خط ۱۵۶:


= تخت جمشید =
= تخت جمشید =
[[پرونده:یکی از ستونهای تخت‌جمشید.jpg|بندانگشتی|یکی از ستونهای تخت‌جمشید]]
تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسهکه یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .
تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسهکه یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .


خط ۱۰۲: خط ۱۶۷:


مرد و زن در کنار هم کار کرده و حقوق و دستمزدی یکسان داشتند و گاه حتی کارهای سخت تر بر عهده زنان بوده ، مثل : کشاورزی و سنگ سابی ( گفته شده که به احتمال خیلی زیاد صیقل نهایی نقش برجسته های سنگی همچون نقوش بر جای مانده از تخت جمشید کار زن ها ست که بسیار هم کار سختی بوده) نکته جالب اینکه:
مرد و زن در کنار هم کار کرده و حقوق و دستمزدی یکسان داشتند و گاه حتی کارهای سخت تر بر عهده زنان بوده ، مثل : کشاورزی و سنگ سابی ( گفته شده که به احتمال خیلی زیاد صیقل نهایی نقش برجسته های سنگی همچون نقوش بر جای مانده از تخت جمشید کار زن ها ست که بسیار هم کار سختی بوده) نکته جالب اینکه:
 
[[پرونده:انبوه بازدیدکنندگان از تخت‌جمشید.jpg|بندانگشتی|انبوه بازدیدکنندگان از تخت‌جمشید]]
1-زنان  پس از به دنیا آوردن فرزند 6 ماه  حق زایمان داشتند و مرخصی با  حقوق  به آنان داده می شد  و بعلاوه پاداش تولد یک فرزند به او داده می شد که مقدار آن برای پسران بیشتر از دختران بوده  تنها در اینجا ما تفاوت حس می کنیم آن هم بخاطر علاقه داریوش به  افزایش پسران بود ( بخاطر افزایش تعداد  افراد ارتش ایران تا قدرت نظمی ایران همیشه جاویدان باشد)(طبق مدارک موجود ، این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می شود)در دربار، کارگاه های خیاطی بیشتر در اشغال زنان بوده و مردها گاه نیز زیر دست زنان
1-زنان  پس از به دنیا آوردن فرزند 6 ماه  حق زایمان داشتند و مرخصی با  حقوق  به آنان داده می شد  و بعلاوه پاداش تولد یک فرزند به او داده می شد که مقدار آن برای پسران بیشتر از دختران بوده  تنها در اینجا ما تفاوت حس می کنیم آن هم بخاطر علاقه داریوش به  افزایش پسران بود ( بخاطر افزایش تعداد  افراد ارتش ایران تا قدرت نظمی ایران همیشه جاویدان باشد)(طبق مدارک موجود ، این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می شود)در دربار، کارگاه های خیاطی بیشتر در اشغال زنان بوده و مردها گاه نیز زیر دست زنان


خط ۱۲۳: خط ۱۸۸:
پارسیان‌ در شیوه‌ی‌ پرستش‌ به‌ هیچ‌ روی‌ از برای‌ خدایان‌ خود مجسمه‌، پرستشگاه‌ و یا قربانگاه‌ بنا نمی‌كنند و نسبت‌ به‌ آنانی‌ كه‌ مبادرت‌ به‌ چنین‌ كارهایی‌ می‌نمایند، از لحاظ‌ مرتبت‌ عقلانی‌ ارزشی‌ قایل‌ نشده‌ و حتی‌ به‌ آنان‌ نسبت‌ دیوانگی‌ می‌دهند. وی‌ خود نتیجه‌ می‌گیرد كه‌ شاید منشأ و خاستگاه‌ چنین‌ امری‌ از آن‌ جهت‌ است‌ كه‌ پارسها چون‌ یونانیان‌ از برای‌ خدایان‌ صفات‌ و خصوصیات‌ بشری‌ قایل‌ نیستند.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/faith3-primitive2-credence.html دین و باورهای ایرانیان در زمان هخامنشی]</ref>
پارسیان‌ در شیوه‌ی‌ پرستش‌ به‌ هیچ‌ روی‌ از برای‌ خدایان‌ خود مجسمه‌، پرستشگاه‌ و یا قربانگاه‌ بنا نمی‌كنند و نسبت‌ به‌ آنانی‌ كه‌ مبادرت‌ به‌ چنین‌ كارهایی‌ می‌نمایند، از لحاظ‌ مرتبت‌ عقلانی‌ ارزشی‌ قایل‌ نشده‌ و حتی‌ به‌ آنان‌ نسبت‌ دیوانگی‌ می‌دهند. وی‌ خود نتیجه‌ می‌گیرد كه‌ شاید منشأ و خاستگاه‌ چنین‌ امری‌ از آن‌ جهت‌ است‌ كه‌ پارسها چون‌ یونانیان‌ از برای‌ خدایان‌ صفات‌ و خصوصیات‌ بشری‌ قایل‌ نیستند.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/faith3-primitive2-credence.html دین و باورهای ایرانیان در زمان هخامنشی]</ref>


== شاهان هخامنشی ==
== تشكيلات و ارکان هخامنشیان ==
 
[[پرونده:سرباز هخامنشی سر در باغ ملی تهران.jpg|بندانگشتی|سرباز هخامنشی سر در باغ ملی تهران]]
=== کورش کبیر ===
پادشاهان هخامنشي در اداره كردن ممالك وسيع خود ، عادات و مذاهب ملل را محترم شمردند . تشكيلات خصوصي آنان را بر هم نزدند و حتي در اكثر نقاط ، از ميان بوميان روساي محل را انتخاب مي كردند و بيگانه را بر آنان مسلط نمي داشتند . مادام كه اين اقوام ماليات پرداخته و خود را از اتباع ايران میدانستند ، احدي مزاحم آنان نمي شد . چنانچه در شرح حال داريوش گفته شده اين ممالك وسيع به بيست چهار تا سي ساتراپي ، تقسيم شده و هر ساتراپي داراي يكنفر حكمفرما موسوم به ساتراپ بوده و يكنفر دبير كه كارهاي ساتراپ را تحت نظر مي گرفت ، در قلعه هر شهر يك حكمران موسوم به ” ارگ پت ” يافت مي شد . فرمانده لشگر ساتراپ و دبير مستقلا وظايف خود را انجام مي دادند و مستقيما با دربار در تماس بودند . احكام شاهنشاه را چاپارهائي كه بدون توقف در راه بودند و آن اراضي وسيع را مي پيمودند به مقامات مربوط مي رساندند عده اي مامورين موسوم به چشم و گوش شاه در هر سال مناطق دور دست را بازرسي مي كردند و نتيجه تحقيقات خود را به دربار اطلاع مي دادند .<ref name=":3">پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87-%DB%8C-%D9%87%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86/ دانستنیهای سلسله ی هخامنشیان]</ref> 
 
=== کمبوجیه (۵۳۰ تا ۵۲۲ پیش از میلاد) ===
كمبوجیه پسر كورش بود و كار نیمه تمام پدر یعنی حمله به مصر را انجام داد و بدین ترتیب مصر و شمال آفریقا در سال 525 پیش از میلاد توسط هخامنشیان فتح شد . 
 
 كمبوجیه در سال 521 پیش از میلاد در گذشت. او با دو خواهر خود آتوسا و روشنك عروسی كرد. كمبوجیه پیش از حمله به مصر برادر خود بردیا را كشت و هنگامی كه او برای جنگ به مصر رفته بود، شخصی به نام گئومات خود را بردیا نامید و ادعای شاهی كرد. كمبوجیه مجبور به بازگشت به ایران شد ولی در بین راه ظاهرا بر اثر یك حادثه اسب سواری جان سپرد.


پیش از هخامنشیان در سلسه طولانی مدت ایلامیان، به ندرت به کشتار فامیلی در خانواده های شاهی بر می خوریم. کمبوجیه با برادرکشی خود، راه را برای دیگر شاهان هموار کرد. پس از او در همه دوره های تاریخی ایران، شکنجه و کشتار خانواده شاهی توسط شاه مرسوم بود.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/kambujie.htm کمبوجیه] </ref>
== مذهب هخامنشیان ==
پادشاهان هخامنشي اهورا مزدا را خالق زمين و آسمان مي دانستند و اقتدار و سلطنت خويش را از تأييدات اومي دانستند . از آنجا كه اهورا مزدا ناديدني بود او را در مقابل آتش که نماد قدرت و شکوه بود می پرستیدند.در اکثر كتيبه های برخي پادشاهان براي اولين بار نام مهر و ناهيد برده شده است . اگر چه ايرانيان قديم به مهر معتقد بودند و آن را مقدس مي شمردند ولي اعتقاد پادشاهان هخامنشي به اين رب النوع ، از اواخر قرن پنجم قبل از ميلاد است و از زمان اردشير دوم است كه پادشاهان اين سلسله مهر را مقدس دانسته اند و در موقع سوگند وي را شاهد گرفته اند ، يا در جنگ از او ياري خواسته اند . ملت ايران در آن زمان آب و آتش و باد و خاک را مقدس مي دانستند.


=== بردیا - گئوماته ===
مغان قبيله اي از مادها بودند كه كارشان به اجراي مراسم مذهبي اختصاص داشته است و حضور آنها براي اجراي مراسم خواندن سرودهاي مذهبي واجب بوده است . فرق عمده اي كه بين مراسم پارسيان و مغان مشاهده شده ، اين است كه پارس ها اجساد خود را موم اندوده كرده و بعد به خاك مي سپردند ولي مغان دفن اموات را جايزنمي دانستند و معتقد بوند که خاک مقدس است و نباید لاشه را در آن دفن کرد<ref name=":3" /> 


=== داریوش اول (۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) ===
== صنايع و هنر هخامنشیان ==
سلطنت داریوش از 521 پیش از میلاد تا 486 پیش از میلاد ادامه یافت. او فرزند گشتاسپ فرزند ارشام فرزند آریا رمنه بود. آریا رمنه نیز با فاصله پنج نسل به هخامنش می رسد. 
پادشاهان هخامنشي كه ممالك وسيعي را تحت تصرف خويش در آورده و ملت هاي بسياري را مطيع خود ساخته بودند در ساختن بناها و كاخ هاي سلطنتي خويش از مهارت كليه معماران ماهر و استادان قابل استفاده مي كردند . از آن جهت در آثار صنعتي ايران آن عصر شيوه هاي معماري ساير ملل نيز ديده مي شود .


 داریوش یكی از سرداران كمبوجیه بود. پس از اینكه بردیای دروغین به شاهی رسید، داریوش به همراه شش نفر از بزرگان پارسی تصمیم به بر كناری بردیای دروغین گرفتند. پس از هفت ماه پادشاهی بردیای دروغین، داریوش و همراهانش بر او غلبه كردند و او را كشتند و این جمعیت 7 نفره داریوش را به شاهی برگزید. 
از اين رو بايد گفت ، صنعت ايران از صنايع گوناگون تركيب يافته بود و آنچه ايرانيان در اين خصوص ابداع كردند طرز تركيب اين صنايع با يكديگر بوده است تا هم در نظر زيبا نمايد و هم عظمت عصر هخامنشي را برساند . در اين خصوص ايرانيان منتهاي ذوق و سليقه را به كار بردند به گونه اي كه صنعت ايران صنعت مخصوصي گرديد كه از صنعت ساير ملل متمايز است<ref name=":3" />


 در این زمان او به مدت یك سال به جنگهای داخلی درون سرزمینی كه كورش فتح كرده بود پرداخت و حکومتی را كه كورش پدید آورده بود، استحكام بخشید. او بر همه شورشهای محلی درون سرزمین نوپای هخامنشی غلبه کرد. 
== خط و زبان هخامنشیان ==
كتيبه هايي كه سلاطين هخامنشي از خود به يادگار گذاشته اند به سه زبان است : پارسي باستاني ، زبان انزاني يا شوشي و زبان بابلي ، ولي بعضي از آنها فقط به پارسي باستاني ، است كه درباريان و خانواده سلطنتي بدان تكلم مي كرده اند . كليه اين زبان ها را با حروف ميخي مي نوشتند . گفته اند اساس اين حروف از خط بابلي اقتباس شده آن را ساده و مختصر كرده اند . به جاي صدها علامت و اشكالي كه در خط بابلي بوده ، خط ميخي فارسي فقط 36 علامت و چند شكل معين داشته است . مهمترين كتيبه ايام هخامنشي كتيبه معروف بيستون است كه در آن داريوش بزرگ شرح اقدامات خود را مي دهد و به سه زبان نوشته شده است .<ref name=":3" />


 پس از آن به جنگهای خارج سرزمین خود پرداخت. ابتدا با سكاها جنگید. آنها مرتب از سپاه داریوش فرار می كردند و سپاه هخامنشی را به دنبال خود می كشاندند. تا اینكه داریوش از ترس قحطی و به خاطر بی نتیجگی جنگ به ایران بازگشت. هر چند داریوش بر آنها پیروز نشد ولی برای همیشه آنها را از حمله به مرز های ایران منصرف كرد. داریوش هند را فتح كرد، از سند گذشت و به ثروت هندوها دست یافت. او جنگهای ناموفقی هم با جزایر یونانی داشت. 
== معماری هخامنشی ==
مهمترين بناي عهد هخامنشي تخت جمشيد(پارسه) است كه يونانيان به آن پرسپوليس مي گفتند . عظمت اين بنا امروز هم از خرابه هاي آن مشخص است . در ساختن قصرها و ساختمان اين بناي بزرگ اكثر پادشاهان هخامنشي دخالت داشته اند ولي مي توان گفت مهمترين كاخ هاي آن در زمان داريوش اول و خشايارشاه بنا گرديده است .


داریوش اول مردی با تدبیر، قدرتمند و با هوش بود و به دولت هخامنشی شكلی داد كه تا انتهای عمر این امپراتوری باقی ماند. او هخامنشیان را نزد مردم جهان باستان بسیار قدرتمند نشان داد .<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/dar1.htm داریوش اول] </ref>
آثار واقع در پاسار گاد به ويژه مقبره كوروش بزرگ و مقبره پادشاهان هخامنشي و كعبه زرتشت واقع در نقش رستم و باقي مانده هاي كاخ داريوش واقع در شوش ، از ديگر آثار مهم بجاي مانده از عهد هخامنشي به شمار مي روند .


=== خشیارشا (۴۸۶ تا ۴۶۵ پیش از میلاد) ===
به طور کل میتوان گفت هخامنشیان اولین و یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان بودند
او پسر داریوش بود.در ابتدای دوران حكومت خود شورش مصر و بابل را فرو نشاند. او در سال 480پ م به یونان حمله كرد و آتن را تصرف كرد ولی در اواخر جنگ مجبور به بازگشت به ایران شد و سپاه خود را به یكی از سردارانش سپرد. سرانجام جنگ به نفع یونانیان به پایان رسید ، یعنی سپاه ایران نتوانست آنها را زیر سلطه در آورد.خشیارشا بیست سال حكومت كرد و در سال چهار صد و شصت وپنج كشته شد.او در تخت جمشید به تقلید از پدر كاخهایی بنا كرد و كارهای ساختمانی داریوش را ادامه داد.این شاه هخامنشی در آثار مكتوب تاریخی غربی چهره خوبی ندارد و او را شیطان صفت تصویر كرده اند. البته با توجه به سابقه دروغ پردازی تاریخ نویسان یونانی می توان این تصویر سازی را ناشی از حمله خشیارشا به یونان و فتح آتن دانست.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/khashiarsha1.htm خشایارشا]</ref>


=== اردشیر یکم (۴۶۵ تا ۴۲۳ پیش از میلاد) ===
اینان کسانی بودند که تمامی جهان شناخته شده آن زمان را بتصرف خود در آوردند
ارتبان یكی از درباریان هخامنشی پس از كشتن خشیارشا در سال 464 پیش از میلاد پسر 18 ساله خشیارشا را با نام ارسس به شاهی نشاند. این شاه خود را اردشیر اول نامید. 


 از آنجا كه او جوان و بی تجربه بود، خود ارتبان كارهای حكومتی را به عهده گرفت. اردشیر اول دومین پسر از سه پسر قانونی خشیارشا از ملكه امستریس دختر هوتن بود. پس از اینكه اردشیر اول بر تخت حكومت نشست، همه كسانی را كه در قتل خشیارشا دست داشتند از جمله ارتبان را از دم تیغ گذراند. 
و حدود 250 سال بر آن حکم راندند…<ref name=":3" />
 
در زمان او مصر به رهبری ایناروس شورش كرد و اردشیر بر او پیروز شد. جانشین ایناروس به نام بغبوخش به سوریه رفت و در آنجا سر به شورش زد ولی از آنجا كه خواهرش همسر خشیارشا بود سرانجام آنها به نبرد ختم نشد و بغبوخش به دربار آمد و معذرت خواهی كرد. 
 
 پس از مدتی اردشیر اول به بهانه این كه در گذشته بغبوخش شیری را كه قرار بود خشیارشا شكار كند، كشته بود، او را به دریای سرخ تبعید كرد. 
 
 اردشیر با یونان نیز درگیر بود و سر انجام با آنها پیمان صلحی عقد کرد. اردشیر با یهودیان رابطه خوبی داشت. عزرای كاتب در زمان او می زیسته است. اردشیر اول در سال 424 پیش از میلاد به همراه همسرش داماسپیا در بابل درگذشت. او را به نقش رستم آوردند و در آرامگاهی كه برای خود ساخته بود دفن كردند.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard1.htm اردشیر یکم]</ref>
 
=== داریوش دوم (۴۲۳ تا ۴۰۵ پیش از میلاد) ===
اردشیر اول از یك همسر بابلی خود پسری به نام اخوس داشت كه پس از مرگ اردشیر اول در روز 7 دسامبر 424 پیش از میلاد به نام داریوش دوم بر تخت شاهی نشست. 
 
او در سلطنت 19 ساله خود هرگز از چنگال توطئه های درباری رهایی نیافت. پریساتیس همسر او، ارتوكسرس ساتراپ ارمنستان و ارتیبرزنس وآتوئس دو بلند پایه دیگر دربار بر داریوش دوم تسلط داشتند. پریساتیس قبل از شاهی داریوش دوم یك پسر و پس از آن سه پسر دیگر به دنیا آورد.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/dar2.htm داریوش دوم] </ref>
 
=== اردشیر دوم (۴۰۵ تا ۳۵۹ پیش از میلاد) ===
اردشیر دوم در ابتدای سلطنت، با شورش برادرش كورش صغیر مواجه شد و توانست او را شكست دهد و در سال 401 پیش از میلاد به قتل رساند. او تا سال 358 پیش از میلاد شاه امپراتوری هخامنشی بود. اردشیر دوم برای فتح مجدد مصر به آنجا لشگر كشی كرد ولی موفق نبود .اردشیر به سرزمین كادوسیان كه در گیلان امروزی زندگی می كردند نیز حمله كرد ولی بدون اینكه بتواند آنها را سركوب نماید بالاخره مجبور شد با آنها پیمانی امضا كند و این لشگرکشی برای او افتخاری نداشت. ظاهرا او 360 همسر و 116 پسر داشت. به نوشته پلوتارخ پسر بزرگ او به نام داریوش در 15 سالگی ولیعهد او شد.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard2.htm اردشیر دوم] </ref>
 
=== اردشیر سوم (۳۵۹ تا ۳۳۸ پیش از میلاد) ===
اردشیر سوم پدر خود را كشت و به جای او به شاهی رسید. در ابتدا برادران و خواهران خود و همه كسانی را كه می توانستند ادعای شاهی كنند را از سر راه برداشت و آنها را كشت. سپس با كادوسیان جنگید و آنها را شكست داد. آرته باذ یكی از ساتراپهای او شورش كرد و در جنگی با شاه كشته شد. 
 
 او در سال 351 پیش از میلاد شورشهای فینقیه و قبرس را سركوب كرد. در سال 344 پیش از میلاد مصر را فتح کرد. پس از این جنگها وضع ساتراپی ها را سامان داد و به امور داخل مرزهای كشورش پرداخت. او شاهی قدرتمند بود.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard3.htm اردشیر سوم] </ref>
 
=== اردشیر چهارم (۳۳۸ تا ۳۳۶ پیش از میلاد) ===
اردشیر چهارم پسر اردشیر سوم بود. اردشیر سوم به مرگ طبیعی مرد و پسرش پس از او اسمی هم نام او برگرفت.در ابتدای دوران فرمانروایی او، در خانواده سلطنتی غوغای عظیمی بر پا شد، در دوره سلطنت او دو ساتراپی مصر و بابل نیز از هخامنشیان جدا شدند و شاه مقدونیه فیلیپ دوم در صدد حمله به ایران بود .در این زمان شاه هخامنشی پس از نزدیك دو سال شاهی به قتل میرسد و داریوش سو م به شاهی می نشیند.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/ard4.htm اردشیر چهارم] </ref>
 
=== داریوش سوم (۳۳۸ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) ===
داریوش سوم آخرین شاه از سلسله هخامشنشی بود. او نوه داریوش دوم، فرماندار ارمنستان بود. ظاهرا باگواس وزیر اردشیر او را به شاهی رساند تا خود بتواند امور را در دست گیرد، زیرا او را فردی ضعیف شناخته بود. ولی داریوش او را از سر راه بر داشت.
 
در این زمان اسكندر مقدونی به ایران حمله كرد و داریوش سوم پس از چند جنگ ناموفق از او شكست خورد و شاهنشاهی هخامنشی به دست سپاه مقدونی افتاد. داریوش سوم فرار كرد و در حوالی سمنان و دامغان در سال 330 پیش از میلاد كشته شد .<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/dar3.htm داریوش سوم] </ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱٬۰۴۴

ویرایش