شاهنشاهی هخامنشی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== دودمان هخامنشی قبل از کوروش ==
== دودمان هخامنشی قبل از کوروش ==
آنشان قلمرو کوچکی که بزرگی هخامنشیان از آنجا سرچشمه گرفت منطقه‌ای کوهستانی بود که بر جلگه دلپذیر و بخشاینده شوشان (مجموعه ای که عیلام را تشکیل می‌داد) تسلط داشت و در واقع مشرف بر آن بود. آنشان برروی رشته‌کوه‌ها قرار داشت و مردمانی که در آنجا زندگی می‌کردند گویی خود را برای تاریخ ذخیره می‌کردند. این منطقه فقیر حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد شاهد ورود قبایل کچک آریایی از جمله قبایل پاسارگاد بود که نیاکان کوروش به آن تعلق داشتند.
آنشان قلمرو کوچکی که بزرگی هخامنشیان از آنجا سرچشمه گرفت منطقه‌ای کوهستانی بود که بر جلگه دلپذیر و بخشاینده شوشان (مجموعه ای که [[ایلامیان|عیلام]] را تشکیل می‌داد) تسلط داشت و در واقع مشرف بر آن بود. آنشان برروی رشته‌کوه‌ها قرار داشت و مردمانی که در آنجا زندگی می‌کردند گویی خود را برای تاریخ ذخیره می‌کردند. این منطقه فقیر حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد شاهد ورود قبایل کچک آریایی از جمله قبایل پاسارگاد بود که نیاکان کوروش به آن تعلق داشتند.


در سال ۷۰۰ پیش از میلاد پاسارگادها نجیب‌ترین فرد خود به نام هخامنش را به پادشاهی انشان برگزیدند. در کنار شاه شورایی پدید آمد که مرکب از نخبگان نظامی، صاحبان املاک و اعضای خاندان او بودند. هخامنش نام خود را به عنوان سرسلسله حکومتی خویش انتخاب کرد و بدین ترتیب دودمان و سلسلسه هخامنشیان را تأسیس کرد. هخامنش از ۷۰۰ تا ۶۷۵ پیش از میلاد بر قوم پارس حکومت کرد.
در سال ۷۰۰ پیش از میلاد پاسارگادها نجیب‌ترین فرد خود به نام هخامنش را به پادشاهی انشان برگزیدند. در کنار شاه شورایی پدید آمد که مرکب از نخبگان نظامی، صاحبان املاک و اعضای خاندان او بودند. هخامنش نام خود را به عنوان سرسلسله حکومتی خویش انتخاب کرد و بدین ترتیب دودمان و سلسلسه هخامنشیان را تأسیس کرد. هخامنش از ۷۰۰ تا ۶۷۵ پیش از میلاد بر قوم پارس حکومت کرد.
خط ۲۹: خط ۲۹:
در سال ۵۳۰ پیش از میلاد کوروش کبیر دست به یک لشکرکشی علیه ماساژتهای آسیای مرکزی می‌زند. دربارهٔ علل و مراحل عملیات نظامی، گواهیهای اطمینان بخشی در اختیار نداریم زیرا حال و احوال مرگ کوروش کبیر به سرعت در هاله ای از افسانه قرار گرفته‌است به دلیل آنکه جنگ میان جهانگشای بزرگ و ملکه ماساژتها، تومیریس تأثیر خارق‌العاده ای بر دنیای تصورات زمان داشته‌است. اما حداقل ان است که این لشکرکشی تازه نشانه ای است از آنکه قدرت پارسی برای حفظ استیلای خود با چه دشواریهایی رو در رو بوده‌است.
در سال ۵۳۰ پیش از میلاد کوروش کبیر دست به یک لشکرکشی علیه ماساژتهای آسیای مرکزی می‌زند. دربارهٔ علل و مراحل عملیات نظامی، گواهیهای اطمینان بخشی در اختیار نداریم زیرا حال و احوال مرگ کوروش کبیر به سرعت در هاله ای از افسانه قرار گرفته‌است به دلیل آنکه جنگ میان جهانگشای بزرگ و ملکه ماساژتها، تومیریس تأثیر خارق‌العاده ای بر دنیای تصورات زمان داشته‌است. اما حداقل ان است که این لشکرکشی تازه نشانه ای است از آنکه قدرت پارسی برای حفظ استیلای خود با چه دشواریهایی رو در رو بوده‌است.


کوروش کبیر، پیش از عزیمت، تدابیری برای جانشینی خود اندیشده بود. او پسر ارشد خود کبوجیه را که قصد داشت پادشاهی خود را به او بدهد به پارس فرستاد. این تذکر هرودت یک بند از کتزیاس تأیید می‌کند. کزنفون در مفهومی داستان شده به روایت خود شرایط و احوال مرگ کوروش در پارس شرح می‌دهد. واپسین سخنانی که پادشاه محتضر در حضور دو پسر خویش کبوجیه ارشد و کهتر بیان داشته‌است، نقل می‌کند. این تنااخسارس یا تنییوخسارکس همان است که در کتیبه بیستون و در چندین سند بابلی، اسم بردیا یافته‌است و هرودت او را اسمردیس نامیده‌است. مطابق این نقل قول آنگاه کوروش به تقسیم وظایف و تکالیف میان فرزندان خود پرداخته‌است. کبوجیه به منزله وارث معرفی می‌شود و به بردیا حکومت بسیار وسیعی در آسیای مرکزی داده می‌شود و از این امتیاز بهرهمند می‌شود که هیچگونه خراجی به حکومت مرکزی ندهد که می‌توان ان را نوعی تیول داری دانست که هدف از ان آرام کردن خشم و دلتنگی احتمالی کسی باشد که وصول به عالیترین منصب مملکتی از او درغ شده باشد. بعد از مرگ کوروش کبیر، کبوجیه بدون هیچگونه دشواری ظاهری برتخت می‌نشیند و جنازه پدر را به پاسارگاد می آورد و در مقبره ای که در زمان حیاتش، بنا شده بود دفن می‌کند.[[پرونده:پاسارگاد مقبره کورش.jpg|بندانگشتی|پاسارگاد مقبره کورش]]درباره ماجرای کشته شدن کوروش کبیر گفته شده‌است که شاه ماساژتها که مملکت او میان دریای خزر، دریاچه ارال و میان رودهای سیحون و جیحون قرار داشت تازه مرده بود. مردمی که این شاه بر آنها حکومت می‌کرد از لحاظ خشونت و تندخویی و خلقیات ناهنجار معروف بودند.  
کوروش کبیر، پیش از عزیمت، تدابیری برای جانشینی خود اندیشده بود. او پسر ارشد خود کبوجیه را که قصد داشت پادشاهی خود را به او بدهد به پارس فرستاد. این تذکر هرودت یک بند از کتزیاس تأیید می‌کند. کزنفون در مفهومی داستان شده به روایت خود شرایط و احوال مرگ کوروش در پارس شرح می‌دهد. واپسین سخنانی که پادشاه محتضر در حضور دو پسر خویش کبوجیه ارشد و کهتر بیان داشته‌است، نقل می‌کند. این تنااخسارس یا تنییوخسارکس همان است که در کتیبه بیستون و در چندین سند بابلی، اسم بردیا یافته‌است و هرودت او را اسمردیس نامیده‌است. مطابق این نقل قول آنگاه کوروش به تقسیم وظایف و تکالیف میان فرزندان خود پرداخته‌است. کبوجیه به منزله وارث معرفی می‌شود و به بردیا حکومت بسیار وسیعی در آسیای مرکزی داده می‌شود و از این امتیاز بهرهمند می‌شود که هیچگونه خراجی به حکومت مرکزی ندهد که می‌توان ان را نوعی تیول داری دانست که هدف از ان آرام کردن خشم و دلتنگی احتمالی کسی باشد که وصول به عالیترین منصب مملکتی از او درغ شده باشد. بعد از مرگ کوروش کبیر، کبوجیه بدون هیچگونه دشواری ظاهری برتخت می‌نشیند و جنازه پدر را به پاسارگاد می آورد و در مقبره ای که در زمان حیاتش، بنا شده بود دفن می‌کند.
 
درباره ماجرای کشته شدن کوروش کبیر گفته شده‌است که شاه ماساژتها که مملکت او میان دریای خزر، دریاچه ارال و میان رودهای سیحون و جیحون قرار داشت تازه مرده بود. مردمی که این شاه بر آنها حکومت می‌کرد از لحاظ خشونت و تندخویی و خلقیات ناهنجار معروف بودند.  


هرودت می‌نویسد: می‌گویند که این مردم مانند حیوانات در ملاء عام جفتگیری می‌کنند؛ و با این حال سپس می‌افزاید که: آنها ملتی شجاع و بزرگ بودند.
هرودت می‌نویسد: می‌گویند که این مردم مانند حیوانات در ملاء عام جفتگیری می‌کنند؛ و با این حال سپس می‌افزاید که: آنها ملتی شجاع و بزرگ بودند.
خط ۳۷: خط ۳۹:
فوج مهندسان در امتداد رودخانه جیحون در کار خود شتاب می‌کردند. سپاه ایران آماده می‌شد تا از رود بگذرد و سرزمین ماساژتها را تسخیر کند. پل‌های قایقی زیادی برروی رودخانه انداخته شد. تومیرس که خطر پارسها را قریب‌الوقوع می‌دانست پیامی برای کوروش کبیر فرستاد که هرودت آن را چنین می‌نویسد: ای پادشاه مادی‌ها، تو را اندرز می‌گویم که از این کار دست برداری، چون به هیچ روی جای اعتماد و یقین نیست که اقدام تو سرانجام مطلوبی داشته باشد. پس از من بشنو، اگر عزم خود را در زورآزمایی با ماساژتها جزم کرده‌ای از اقدام طاقت‌فرسای پل‌سازی چشم بپوش. لشکر من تا مسافت سه روز از حد رودخانه عقب‌نشینی خواهند کرد سپس تو پیشروی خود را آغاز کن یا اگر ترجیح می‌دهی خودت نیز همین اندازه عقب‌نشینی کنی ما حاضریم در آن سوی رودخانه با تو رودرو شویم.
فوج مهندسان در امتداد رودخانه جیحون در کار خود شتاب می‌کردند. سپاه ایران آماده می‌شد تا از رود بگذرد و سرزمین ماساژتها را تسخیر کند. پل‌های قایقی زیادی برروی رودخانه انداخته شد. تومیرس که خطر پارسها را قریب‌الوقوع می‌دانست پیامی برای کوروش کبیر فرستاد که هرودت آن را چنین می‌نویسد: ای پادشاه مادی‌ها، تو را اندرز می‌گویم که از این کار دست برداری، چون به هیچ روی جای اعتماد و یقین نیست که اقدام تو سرانجام مطلوبی داشته باشد. پس از من بشنو، اگر عزم خود را در زورآزمایی با ماساژتها جزم کرده‌ای از اقدام طاقت‌فرسای پل‌سازی چشم بپوش. لشکر من تا مسافت سه روز از حد رودخانه عقب‌نشینی خواهند کرد سپس تو پیشروی خود را آغاز کن یا اگر ترجیح می‌دهی خودت نیز همین اندازه عقب‌نشینی کنی ما حاضریم در آن سوی رودخانه با تو رودرو شویم.


نخستین واکنش شاه ایران که مورد تأیید سردارانش نیز قرار گرفت این بود که پیشنهاد ملکه ماساژتها را قبول کند و سپاه حریف را به خارج از سرزمینش بکشاند. هنگامی که پارسها درصدد آن بودند که پاسخی به ملکه ماساژتها بدهند، کرزوس عقیده ای مخالف اظهار داشت و به کوروش کبیر گفت: به عقیده من اگر بگذارید دشمن به این طرف رودخانه بیاید این خطر پیش می آید که در صورت شکست نه فقط میدان جنگ عرصه بر تو تنگ می‌شود بلکه کار امپراطوری نیز لنگ خواهد شد. چون اگر آنها پیروز شوند از پیشروی بیشتر باز نخواهند ایستاد و قلمرو تو هم مورد تاخت و تاز قرار خواهد گرفت و هرگاه برعکس پیکار به کام تو برگزار شود این پیروزی نتایج اندکی خواهد داشت. بهتر آن است که تو پا در سرزمین دشمن بگذاری و ایشان را در آنجا سرکوب و تعاقب کنی. کوروش که به ندرت عقیده خود را تغییر می‌داد با استدلال شاه سابق لیدی متقاعد شد. پس به تومیرس پیغام داد که عقب‌نشینی کند تا بتواند نبرد را در خاک او آغاز کند و ارتش ایران بدون نبرد از جیحون گذشت.
نخستین واکنش شاه ایران که مورد تأیید سردارانش نیز قرار گرفت این بود که پیشنهاد ملکه ماساژتها را قبول کند و سپاه حریف را به خارج از سرزمینش بکشاند. هنگامی که پارسها درصدد آن بودند که پاسخی به ملکه ماساژتها بدهند، کرزوس عقیده ای مخالف اظهار داشت و به کوروش کبیر گفت: به عقیده من اگر بگذارید دشمن به این طرف رودخانه بیاید این خطر پیش می آید که در صورت شکست نه فقط میدان جنگ عرصه بر تو تنگ می‌شود بلکه کار امپراطوری نیز لنگ خواهد شد. چون اگر آنها پیروز شوند از پیشروی بیشتر باز نخواهند ایستاد و قلمرو تو هم مورد تاخت و تاز قرار خواهد گرفت و هرگاه برعکس پیکار به کام تو برگزار شود این پیروزی نتایج اندکی خواهد داشت. بهتر آن است که تو پا در سرزمین دشمن بگذاری و ایشان را در آنجا سرکوب و تعاقب کنی. کوروش که به ندرت عقیده خود را تغییر می‌داد با استدلال شاه سابق لیدی متقاعد شد. پس به تومیرس پیغام داد که عقب‌نشینی کند تا بتواند نبرد را در خاک او آغاز کند و ارتش ایران بدون نبرد از جیحون گذشت.[[پرونده:پاسارگاد مقبره کورش.jpg|بندانگشتی|پاسارگاد مقبره کورش]]سرانجام جنگ سر گرفته شد و پس از چندین نبرد کوروش کبیر در یکی از نبردها کشته شد. بی شک کوروش کبیر جزء دلیرترین پادشاهان دنیا قرار دارد پادشاهی که همیشه در نبردها شرکت می‌جست و خود پابه پای سربازان خویش می‌جنگید. جسد کوروش کبیر را با کمال تشریفات و احترام برای به خاک‌سپاری به پاسارگاد حمل کردند. در قسمتی از نوشته مقبره کوروش آمده است:
 
سرانجام جنگ سر گرفته شد و پس از چندین نبرد کوروش کبیر در یکی از نبردها کشته شد. بی شک کوروش کبیر جزء دلیرترین پادشاهان دنیا قرار دارد پادشاهی که همیشه در نبردها شرکت می‌جست و خود پابه پای سربازان خویش می‌جنگید. جسد کوروش کبیر را با کمال تشریفات و احترام برای به خاک‌سپاری به پاسارگاد حمل کردند. در قسمتی از نوشته مقبره کوروش آمده است:


((من کوروش هستم، شاه هخامنشی
((من کوروش هستم، شاه هخامنشی
خط ۷۰: خط ۷۰:
سلطنت داریوش از ۵۲۱ پیش از میلاد تا ۴۸۶ پیش از میلاد ادامه یافت. او فرزند گشتاسپ فرزند آرشام فرزند آریا رمنه بود. آریا رمنه نیز با فاصله پنج نسل به هخامنش می‌رسد.
سلطنت داریوش از ۵۲۱ پیش از میلاد تا ۴۸۶ پیش از میلاد ادامه یافت. او فرزند گشتاسپ فرزند آرشام فرزند آریا رمنه بود. آریا رمنه نیز با فاصله پنج نسل به هخامنش می‌رسد.


داریوش یکی از سرداران کمبوجیه بود. پس از اینکه بردیای دروغین به شاهی رسید، داریوش به همراه شش نفر از بزرگان پارسی تصمیم به برکناری بردیای دروغین گرفتند. پس از هفت ماه پادشاهی بردیای دروغین، داریوش و همراهانش بر او غلبه کردند و او را کشتند و این جمعیت ۷ نفره داریوش را به شاهی برگزید.[[پرونده:کتیبه بیستون که در آن داریوش بزرگ اقداماتش را شرح داده است.jpg|بندانگشتی|کتیبه بیستون که در آن داریوش بزرگ اقداماتش را شرح داده‌است]]در این زمان او به مدت یک سال به جنگهای داخلی درون سرزمینی که کورش فتح کرده بود پرداخت و حکومتی را که کورش پدیدآورده بود، استحکام بخشید. او بر همه شورشهای محلی درون سرزمین نوپای هخامنشی غلبه کرد.
داریوش یکی از سرداران کمبوجیه بود. پس از اینکه بردیای دروغین به شاهی رسید، داریوش به همراه شش نفر از بزرگان پارسی تصمیم به برکناری بردیای دروغین گرفتند. پس از هفت ماه پادشاهی بردیای دروغین، داریوش و همراهانش بر او غلبه کردند و او را کشتند و این جمعیت ۷ نفره داریوش را به شاهی برگزید.
 
در این زمان او به مدت یک سال به جنگهای داخلی درون سرزمینی که کورش فتح کرده بود پرداخت و حکومتی را که کورش پدیدآورده بود، استحکام بخشید. او بر همه شورشهای محلی درون سرزمین نوپای هخامنشی غلبه کرد.


پس از آن به جنگهای خارج سرزمین خود پرداخت. ابتدا با سکاها جنگید. آنها مرتب از سپاه داریوش فرار می‌کردند و سپاه هخامنشی را به دنبال خود می‌کشاندند. تا اینکه داریوش از ترس قحطی و به خاطر بی‌نتیجگی جنگ به ایران بازگشت. هر چند داریوش بر آنها پیروز نشد ولی برای همیشه آنها را از حمله به مرزهای ایران منصرف کرد. داریوش هند را فتح کرد، از سند گذشت و به ثروت هندوها دست یافت. او جنگهای ناموفقی هم با جزایر یونانی داشت.
پس از آن به جنگهای خارج سرزمین خود پرداخت. ابتدا با سکاها جنگید. آنها مرتب از سپاه داریوش فرار می‌کردند و سپاه هخامنشی را به دنبال خود می‌کشاندند. تا اینکه داریوش از ترس قحطی و به خاطر بی‌نتیجگی جنگ به ایران بازگشت. هر چند داریوش بر آنها پیروز نشد ولی برای همیشه آنها را از حمله به مرزهای ایران منصرف کرد. داریوش هند را فتح کرد، از سند گذشت و به ثروت هندوها دست یافت. او جنگهای ناموفقی هم با جزایر یونانی داشت.
خط ۸۲: خط ۸۴:
ارتبان یکی از درباریان هخامنشی پس از کشتن خشیارشا در سال ۴۶۴ پیش از میلاد پسر ۱۸ ساله خشیارشا را با نام ارسس به شاهی نشاند. این شاه خود را اردشیر اول نامید.
ارتبان یکی از درباریان هخامنشی پس از کشتن خشیارشا در سال ۴۶۴ پیش از میلاد پسر ۱۸ ساله خشیارشا را با نام ارسس به شاهی نشاند. این شاه خود را اردشیر اول نامید.


از آنجا که او جوان و بی‌تجربه بود، خود ارتبان کارهای حکومتی را به عهده گرفت. اردشیر اول دومین پسر از سه پسر قانونی خشیارشا از ملکه امستریس دختر هوتن بود. پس از اینکه اردشیر اول بر تخت حکومت نشست، همه کسانی را که در قتل خشیارشا دست داشتند از جمله ارتبان را از دم تیغ گذراند.
از آنجا که او جوان و بی‌تجربه بود، خود ارتبان کارهای حکومتی را به عهده گرفت. اردشیر اول دومین پسر از سه پسر قانونی خشیارشا از ملکه امستریس دختر هوتن بود. پس از اینکه اردشیر اول بر تخت حکومت نشست، همه کسانی را که در قتل خشیارشا دست داشتند از جمله ارتبان را از دم تیغ گذراند.[[پرونده:کتیبه بیستون که در آن داریوش بزرگ اقداماتش را شرح داده است.jpg|بندانگشتی|کتیبه بیستون که در آن داریوش بزرگ اقداماتش را شرح داده‌است]]در زمان او مصر به رهبری ایناروس شورش کرد و اردشیر بر او پیروز شد. جانشین ایناروس به نام بغبوخش به سوریه رفت و در آنجا سر به شورش زد ولی از آنجا که خواهرش همسر خشیارشا بود سرانجام آنها به نبرد ختم نشد و بغبوخش به دربار آمد و معذرت خواهی کرد.
 
در زمان او مصر به رهبری ایناروس شورش کرد و اردشیر بر او پیروز شد. جانشین ایناروس به نام بغبوخش به سوریه رفت و در آنجا سر به شورش زد ولی از آنجا که خواهرش همسر خشیارشا بود سرانجام آنها به نبرد ختم نشد و بغبوخش به دربار آمد و معذرت خواهی کرد.


پس از مدتی اردشیر اول به بهانه این‌که در گذشته بغبوخش شیری را که قرار بود خشیارشا شکار کند، کشته بود، او را به دریای سرخ تبعید کرد.
پس از مدتی اردشیر اول به بهانه این‌که در گذشته بغبوخش شیری را که قرار بود خشیارشا شکار کند، کشته بود، او را به دریای سرخ تبعید کرد.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:


= پایتخت هخامنشیان =
= پایتخت هخامنشیان =
به طور کلی هخامنشیان در طول دوران حکومت خود شش پایتخت داشته‌اند که عبارتند از: انشان، هگمتانه، بابل، شوش، پاسارگاد و تخت جمشید.
به طور کلی هخامنشیان در طول دوران حکومت خود شش پایتخت داشته‌اند که عبارتند از: انشان، هگمتانه، بابل، شوش، پاسارگاد و تخت جمشید.  
دو پایتخت پاسارگاد و تخت جمشید جدیدالتأسیس بودند و توسط هخامنشیان بنا شدند. پاسارگاد توسطکورش کبیر و تخت جمشید توسط داریوش هخامنشی احداث شد.
بنای پاسارگاد توسط کورش
مکانی که کورش بزرگ در پاسارگاد آغاز به ساختن آن کرد، در مقایسه با قلعه‌های کوهستانی مادی، تفاوت داشت، اما از بعد فقدان نظام و جوهره شهری با آنها مشترک بود.
پاسارگاد مجموعه ای است از کاخها، عمارات دولتی، آثار مذهبی، یک صفه دژ مانند و گور کوروش، که جدا از یکدیگر در دشت مرغاب واقع‌اند و قسمتهایی از آن نیز به کمک مجاری آبیاری به چمنزار و باغ بدل شده‌است.
بنای تخت جمشید توسط داریوش


دو پایتخت پاسارگاد و تخت جمشید جدیدالتأسیس بودند و توسط هخامنشیان بنا شدند. پاسارگاد توسط کورش کبیر و تخت جمشید توسط داریوش هخامنشی احداث شد. بنای پاسارگاد توسط کورش مکانی که کورش بزرگ در پاسارگاد آغاز به ساختن آن کرد، در مقایسه با قلعه‌های کوهستانی مادی، تفاوت داشت، اما از بعد فقدان نظام و جوهره شهری با آنها مشترک بود. پاسارگاد مجموعه ای است از کاخها، عمارات دولتی، آثار مذهبی، یک صفه دژمانند و گور کوروش، که جدا از یکدیگر در دشت مرغاب واقع‌اند و قسمتهایی از آن نیز به کمک مجاری آبیاری به چمنزار و باغ بدل شده‌است. [[پرونده:انبوه بازدیدکنندگان از تخت‌جمشید.jpg|بندانگشتی|انبوه بازدیدکنندگان از تخت‌جمشید]]
=== بنای تخت جمشید توسط داریوش ===
داریوش اول نیز به ایجاد ساختمانهایی در پاسارگاد ادامه داد لیکن اقامتگاه شاهی خود را به ۸۰ کیلومتری جنوب پاسارگاد، یعنی جلگه حاصلخیزتر و زیبای مرودشت ، منتقل کرد که قبلاً شهر انشان درآنجا رونق یافته بود. گرچه این اقامتگاه شاهی که تخت جمشید یا پرسپولیس نام گرفته دارای طرحی بسیار متمرکزتر است، اما چندان بی شباهت به طرح پاسارگاد نیست.
داریوش اول نیز به ایجاد ساختمانهایی در پاسارگاد ادامه داد لیکن اقامتگاه شاهی خود را به ۸۰ کیلومتری جنوب پاسارگاد، یعنی جلگه حاصلخیزتر و زیبای مرودشت ، منتقل کرد که قبلاً شهر انشان درآنجا رونق یافته بود. گرچه این اقامتگاه شاهی که تخت جمشید یا پرسپولیس نام گرفته دارای طرحی بسیار متمرکزتر است، اما چندان بی شباهت به طرح پاسارگاد نیست.


ساختار و نقشه تخت جمشید
=== ساختار و نقشه تخت جمشید ===
 
صفه تخت جمشید را کاخها، تالارهای بارعام، خزانه و پلکان با شکوه روبازی اشغال می‌کرد و حفاظت آن را استحکاماتی از خشت خام بر ستیغ کوه مجاور، به نام کوه رحمت، تأمین می‌نمود.
صفه تخت جمشید را کاخها، تالارهای بارعام، خزانه و پلکان با شکوه روبازی اشغال می‌کرد و حفاظت آن را استحکاماتی از خشت خام بر ستیغ کوه مجاور، به نام کوه رحمت، تأمین می‌نمود.


نگاهی به پایتخت‌ها هخامنشی
=== شوش ===
 
[[پرونده:یکی از ستونهای تخت‌جمشید.jpg|بندانگشتی|یکی از ستونهای تخت‌جمشید]]شوش نیز که ظاهراً نخستین اقامتگاه داریوش بوده‌است دارای وضعیت مشابهی است؛ بنابراین شوش، تخت جمشید و پاسارگاد، سه پایتخت شاهنشاهی که نسبتاً به خوبی بررسی شده‌اند، و همچنین اکباتان چهارمین پایتخت آنان که کمتر شناخته شده‌است، باید شهرهای مسکونی فرمانروایان بوده باشند، تا اقامتگاه‌هایی که جنبه شهری داشته‌اند و نباید آنها را با شهرهای امروزی یا قرون اخیر مقایسه کرد.<ref name=":2">بهترین‌های جهان - [http://sheshome3.blogfa.com/post/2 تحقیق در مورد هخامنشیان]</ref>
شوش نیز که ظاهراً نخستین اقامتگاه داریوش بوده‌است دارای وضعیت مشابهی است؛ بنابراین شوش، تخت جمشید و پاسارگاد، سه پایتخت شاهنشاهی که نسبتاً به خوبی بررسی شده‌اند، و همچنیناکباتان چهارمین پایتخت آنان که کمتر شناخته شده‌است، باید شهرهای مسکونی فرمانروایان بوده باشند، تا اقامتگاه‌هایی که جنبه شهریت داشته‌اند و نباید آنها را با شهرهای امروزی یا قرون اخیر مقایسه کرد.<ref name=":2">بهترین‌های جهان - [http://sheshome3.blogfa.com/post/2 تحقیق در مورد هخامنشیان]</ref>


= تخت جمشید =
= تخت جمشید =
[[پرونده:یکی از ستونهای تخت‌جمشید.jpg|بندانگشتی|یکی از ستونهای تخت‌جمشید]]
تخت جمشید، مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ۵۱۲ پیش از میلاد آغاز شد و اتمام آن ۱۵۰ سال به طول انجامید. تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است. این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده‌اند ساخته شده‌است.
تخت جمشید، مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب۵۱۲ قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن ۱۵۰ سال به طول انجامید. تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است. این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسهکه یونانیان آن را پرسپولیس خوانده‌اند ساخته شده‌است.


ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود ۵۱۸ ق. م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله‌های اصلی و کاخ تچرا را ساختند. پس از داریوش، پسرشخشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت. اردشیر اولتالار صد ستون را تمام کرد. اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند. این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شده که قسمتی از آنها صخره‌های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده‌اند.<ref name=":2" />
ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود ۵۱۸ پیش از میلاد آغاز شد. نخست صفه یا تختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله‌های اصلی و کاخ تچرا را ساختند. پس از داریوش، پسرشخشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت. اردشیر اول تالار صدستون را تمام کرد. اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند. این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شده که قسمتی از آنها صخره‌های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده‌اند.<ref name=":2" />


== موقعیت زنان در دوره هخامنشیان ==
== موقعیت زنان در دوره هخامنشیان ==
خط ۱۳۹: خط ۱۳۳:


مرد و زن در کنار هم کار کرده و حقوق و دستمزدی یکسان داشتند و گاه حتی کارهای سخت‌تر بر عهده زنان بوده، مثل: کشاورزی و سنگ سابی (گفته شده که به احتمال خیلی زیاد صیقل نهایی نقش برجسته‌های سنگی همچون نقوش بر جای مانده از تخت جمشید کار زن‌ها ست که بسیار هم کار سختی بوده) نکته جالب اینکه:
مرد و زن در کنار هم کار کرده و حقوق و دستمزدی یکسان داشتند و گاه حتی کارهای سخت‌تر بر عهده زنان بوده، مثل: کشاورزی و سنگ سابی (گفته شده که به احتمال خیلی زیاد صیقل نهایی نقش برجسته‌های سنگی همچون نقوش بر جای مانده از تخت جمشید کار زن‌ها ست که بسیار هم کار سختی بوده) نکته جالب اینکه:
[[پرونده:انبوه بازدیدکنندگان از تخت‌جمشید.jpg|بندانگشتی|انبوه بازدیدکنندگان از تخت‌جمشید]]
۱-زنان پس از به دنیا آوردن فرزند ۶ ماه حق زایمان داشتند و مرخصی با حقوق به آنان داده می‌شد و بعلاوه پاداش تولد یک فرزند به او داده می‌شد که مقدار آن برای پسران بیشتر از دختران بوده تنها در اینجا ما تفاوت حس می‌کنیم آن هم بخاطر علاقه داریوش به افزایش پسران بود (بخاطر افزایش تعداد افراد ارتش ایران تا قدرت نظمی ایران همیشه جاویدان باشد)(طبق مدارک موجود، این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می‌شود) در دربار، کارگاه‌های خیاطی بیشتر در اشغال زنان بوده و مردها گاه نیز زیر دست زنان


# در خیاط خانه کار توسط زنان صورت می‌گرفت و حتی مردان زیر دست آنان کار می کردندتنها لباس شاه را مردان می‌دوختند که این نشان از احترام به ارزش‌های خاص ایرانیان دارد.
۱-زنان پس از به دنیا آوردن فرزند ۶ ماه حق زایمان داشتند و مرخصی با حقوق به آنان داده می‌شد و به‌علاوه پاداش تولد یک فرزند به او داده می‌شد که مقدار آن برای پسران بیشتر از دختران بوده تنها در اینجا ما تفاوت حس می‌کنیم آن هم بخاطر علاقه داریوش به افزایش پسران بود. (بخاطر افزایش تعداد افراد ارتش ایران تا قدرت نظمی ایران همیشه جاویدان باشد و طبق مدارک موجود، این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می‌شود)
 
در دربار، کارگاه‌های خیاطی بیشتر در اشغال زنان بوده و مردها گاه نیز زیر دست زنان بوده‌اند.
 
# در خیاط‌خانه کار توسط زنان صورت می‌گرفت و حتی مردان زیر دست آنان کار می کردند. تنها لباس شاه را مردان می‌دوختند که این نشان از احترام به ارزش‌های خاص ایرانیان دارد.
# در کارگاه‌های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان بوده‌است.
# در کارگاه‌های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان بوده‌است.
دردورهٔ هخامنشی، زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست دارای مال و خواسته باشد و نیز به اندازهٔ برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد. زنان علاوه بر برابری حق ارث، مورد احترام و توجه بی اندازهٔ مردان نیز بودند، چرا که در اوستا کوچک شمردن زن، کرداری زشت و از روی نادانی دانسته شده و از جمله گناهان بزرگ به‌شمار می‌رود. پسران با دیدن مادر خود با احترامی ویژه به پا می‌ایستادند و تا مادر با نوازش مادری به آنها اجازهٔ نشستن نمی‌داد، نمی‌نشستند. حتی شاهان بزرگ پارس، احترام ملکهٔ مادر را به طور کامل به جا آورده و بر سر سفره زیر دست او می‌نشستند.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/women2-achaemenid.html حقوق زنان در دوره ی هخامنشی]</ref>
دردورهٔ هخامنشی، زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست دارای مال و خواسته باشد و نیز به اندازهٔ برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد. زنان علاوه بر برابری حق ارث، مورد احترام و توجه بی اندازهٔ مردان نیز بودند، چرا که در اوستا کوچک شمردن زن، کرداری زشت و از روی نادانی دانسته شده و از جمله گناهان بزرگ به‌شمار می‌رود. پسران با دیدن مادر خود با احترامی ویژه به پا می‌ایستادند و تا مادر با نوازش مادری به آنها اجازهٔ نشستن نمی‌داد، نمی‌نشستند. حتی شاهان بزرگ پارس، احترام ملکهٔ مادر را به طور کامل به جا آورده و بر سر سفره زیر دست او می‌نشستند.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/women2-achaemenid.html حقوق زنان در دوره ی هخامنشی]</ref>


== برابری دستمزد زن و مرد در دوره هخامنشیان ==
== برابری دستمزد زن و مرد در دوره هخامنشیان ==
الواح گلی به وضوح بیانگر دستمزد برابر زن و مرد برای کار واحدند. مثلاً [https://tarikhema.org/words/زنان/ زنان] و مردان که به کارهای هنری و بسیار ظریف مشغول بوده‌اند مزد برابری می‌گرفته‌اند. (۲۷) در خزانه شیراز در سال ۴۹۴ پ. م ۲ مرد و ۵۱ زن و همان سال در خزانهٔ رخا ۷۵ زن و تعداد اندکی مرد به کارهای هنری دستی مشغول بوده‌اند و همه ماهانه ۴۰ لیتر جو گرفته‌اند. (۲۸) در برخی گل نبشته‌ها حقوق [https://tarikhema.org/words/زنان/ زنان] به خاطر کار نیم وقت کمتر است. میزان مهارت و کارایی و به طور ویژه در مورد [https://tarikhema.org/words/زنان/ زنان]، نیمه وقت یا تمام وقت، بر میزان حقوق‌ها اثر می‌گذارده‌است. هنگام مرخصی زایمان [https://tarikhema.org/words/زنان/ زنان] حقوق کم‌تری دریافت می‌کرده‌اند. پنج ماه پس از زایمان مرخصی زایمان پایان می‌یافت و آنان دوباره به سرکار خود بازمی‌گشته‌اند. (۲۹) تحقیق هاید ماری کخ نشان می‌دهد که بر حسب گل نبشته‌ها و گل نگاشته‌ها درمی‌یابیم مهد کودک‌هایی وجود داشته‌است که مادر، بچه را به آنها می‌سپرد و خود به سر کار می‌رفته‌است. (۳۰)
الواح گلی به وضوح بیانگر دستمزد برابر زن و مرد برای کار واحدند. مثلاً زنان و مردان که به کارهای هنری و بسیار ظریف مشغول بوده‌اند مزد برابری می‌گرفته‌اند. در خزانه شیراز در سال ۴۹۴ پیش از میلاد ۲ مرد و ۵۱ زن و همان سال در خزانهٔ رخا ۷۵ زن و تعداد اندکی مرد به کارهای هنری دستی مشغول بوده‌اند و همه ماهانه ۴۰ لیتر جو گرفته‌اند. در برخی گل نبشته‌ها حقوق زنان به خاطر کار نیم وقت کمتر است. میزان مهارت و کارایی و به طور ویژه در مورد زنان، نیمه وقت یا تمام وقت، بر میزان حقوق‌ها اثر می‌گذارده‌است. هنگام مرخصی زایمان زنان حقوق کمتری دریافت می‌کرده‌اند. پنج ماه پس از زایمان مرخصی زایمان پایان می‌یافت و آنان دوباره به سرکار خود بازمی‌گشته‌اند. تحقیق هاید ماری کخ نشان می‌دهد که بر حسب گل نبشته‌ها و گل نگاشته‌ها درمی‌یابیم مهد کودک‌هایی وجود داشته‌است که مادر، بچه را به آنها می‌سپرد و خود به سر کار می‌رفته‌است.  


شاید شگفت‌انگیز باشد که دریابیم در گل نبشته‌ها بالاترین حقوق در میان مردم عادی یعنی ۵۰ لیتر جو از آن بانوان بوده‌است. سرپرست زن خزانهٔ پیته نه حقوق و پاداشی معادل ۵۰ لیتر جو و ۳۰ لیتر شربت دریافت می‌کرده‌است. در همان خزانه پس از او یک مرد ۴۰ لیتر جو و ۲۰ لیتر شربت و سه زن ۴۰ لیتر جو و ۱۰ لیتر شراب دریافت می‌کرده‌اند.<ref>تاریخ ما - [https://tarikhema.org/ancient/iran/25001/دستمزد-در-دوران-هخامنشیان/ دستمزد در دوران هخامنشیان]</ref>
شاید شگفت‌انگیز باشد که دریابیم در گل نبشته‌ها بالاترین حقوق در میان مردم عادی یعنی ۵۰ لیتر جو از آن بانوان بوده‌است. سرپرست زن خزانهٔ پیته نه حقوق و پاداشی معادل ۵۰ لیتر جو و ۳۰ لیتر شربت دریافت می‌کرده‌است. در همان خزانه پس از او یک مرد ۴۰ لیتر جو و ۲۰ لیتر شربت و سه زن ۴۰ لیتر جو و ۱۰ لیتر شراب دریافت می‌کرده‌اند.<ref>تاریخ ما - [https://tarikhema.org/ancient/iran/25001/دستمزد-در-دوران-هخامنشیان/ دستمزد در دوران هخامنشیان]</ref>


== دین هخامنشیان ==
== دین هخامنشیان ==
آنچه که به احتمالی قرین با یقین می‌توان گفت، آن است که شاهنشاهان هخامنشی در آغاز با دین زرتشت به شکل صافی و پاکش آشنایی داشتند. با آن روش زرتشتی که هنوز کاملاً از شکل اصلی خود خارج و منحرف نشده و به وسیلهٔ مغان و تماس با عقاید و ادیان ملل و قبایل بسیاری که با ایرانیان برخورد پیدا کردند، تغییر ساختار نداده بود. امّا با تمام این احوال در بازسازی آیین اوایل عصر هخامنشی و شناخت آن به اندازه‌ای مدارک کم است که هرگاه بخواهیم از روی آن مدارک اندک به بازسازی کاملی دست بریم، به نتیجه‌ای بی‌انجام فراخواهیم رسید.
شاهنشاهان هخامنشی در آغاز با دین زرتشت به شکل صافی و پاکش آشنایی داشتند. با آن روش زرتشتی که هنوز کاملاً از شکل اصلی خود خارج و منحرف نشده و به وسیلهٔ مغان و تماس با عقاید و ادیان ملل و قبایل بسیاری که با ایرانیان برخورد پیدا کردند، تغییر ساختار نداده بود. امّا با تمام این احوال در بازسازی آیین اوایل عصر هخامنشی و شناخت آن به اندازه‌ای مدارک کم است که هرگاه بخواهیم از روی آن مدارک اندک به بازسازی کاملی دست بریم، به نتیجه‌ای بی‌انجام فراخواهیم رسید.


امّا آنچه که در آغاز بدان دست می‌یابیم، یک نوع یکتاپرستی پالوده و صافی است که در آن عصر بسیار شگفت به نظر می‌رسد. این توجّه صِرف به یکتاپرستی، یا شیوه‌ای از یکتاپرستی که روشهای شرک پیشین هنوز مصرّانه خود را بدان می‌شناسانند، لازم است در قومی ظهور کند، و یا از فکر مردمی تراوش نماید که از لحاظ و دیدگاه علمی و دانشْ آگاهی، برخورداری بسیاری داشته باشد، چون می‌دانیم که تنها نقش علم است که هر چه بیشتر پیشرفت نماید، شرکت و باورهای چند خدایی بیشتر به توحید و گاهی تعدّد خدایان گرایش می‌کند؛ و این چنین روشی بی‌شک بایستی میان قومی به وجود آید، تا پیامبری آن چنان‌که زرتشت بود ظهور کند.
امّا آنچه که در آغاز بدان دست می‌یابیم، یک نوع یکتاپرستی پالوده و صافی است که در آن عصر بسیار شگفت به نظر می‌رسد. این توجّه صِرف به یکتاپرستی، یا شیوه‌ای از یکتاپرستی که روشهای شرک پیشین هنوز مصرّانه خود را بدان می‌شناسانند، لازم است در قومی ظهور کند، و یا از فکر مردمی تراوش نماید که از لحاظ و دیدگاه علمی، برخورداری بسیاری داشته باشد، چون می‌دانیم که تنها نقش علم است که هر چه بیشتر پیشرفت نماید، شرکت و باورهای چند خدایی بیشتر به توحید و گاهی تعدّد خدایان گرایش می‌کند؛ و این چنین روشی بی‌شک بایستی میان قومی به وجود آید، تا پیامبری آن چنان‌که زرتشت بود ظهور کند.


پارسیان در شیوهٔ پرستش به هیچ روی از برای خدایان خود مجسمه، پرستشگاه و یا قربانگاه بنا نمی‌کنند و نسبت به آنانی که مبادرت به چنین کارهایی می‌نمایند، از لحاظ مرتبت عقلانی ارزشی قایل نشده و حتی به آنان نسبت دیوانگی می‌دهند. وی خود نتیجه می‌گیرد که شاید منشأ و خاستگاه چنین امری از آن جهت است که پارسها چون یونانیان از برای خدایان صفات و خصوصیات بشری قایل نیستند.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/faith3-primitive2-credence.html دین و باورهای ایرانیان در زمان هخامنشی]</ref>
پارسیان در شیوهٔ پرستش به هیچ روی از برای خدایان خود مجسمه، پرستشگاه و یا قربانگاه بنا نمی‌کنند و نسبت به آنانی که مبادرت به چنین کارهایی می‌نمایند، از لحاظ مرتبت عقلانی ارزشی قایل نشده و حتی به آنان نسبت دیوانگی می‌دهند. وی خود نتیجه می‌گیرد که شاید منشأ و خاستگاه چنین امری از آن جهت است که پارسها چون یونانیان از برای خدایان صفات و خصوصیات بشری قایل نیستند.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/faith3-primitive2-credence.html دین و باورهای ایرانیان در زمان هخامنشی]</ref>
خط ۱۶۰: خط ۱۵۶:
== تشکیلات و ارکان هخامنشیان ==
== تشکیلات و ارکان هخامنشیان ==
[[پرونده:سرباز هخامنشی سر در باغ ملی تهران.jpg|بندانگشتی|سرباز هخامنشی سر در باغ ملی تهران]]
[[پرونده:سرباز هخامنشی سر در باغ ملی تهران.jpg|بندانگشتی|سرباز هخامنشی سر در باغ ملی تهران]]
پادشاهان هخامنشی در اداره کردن ممالک وسیع خود، عادات و مذاهب ملل را محترم شمردند. تشکیلات خصوصی آنان را برهم نزدند و حتی در اکثر نقاط، از میان بومیان روسای محل را انتخاب می‌کردند و بیگانه را بر آنان مسلط نمی‌داشتند. مادام که این اقوام مالیات پرداخته و خود را از اتباع ایران می‌دانستند، احدی مزاحم آنان نمی‌شد. چنانچه در شرح حال داریوش گفته شده این ممالک وسیع به بیست چهار تا سی ساتراپی، تقسیم شده و هر ساتراپی دارای یکنفر حکمفرما موسوم به ساتراپ بوده و یکنفر دبیر که کارهای ساتراپ را تحت نظر می‌گرفت، در قلعه هر شهر یک حکمران موسوم به ” ارگ پت ” یافت می‌شد. فرمانده لشکر ساتراپ و دبیر مستقلاً وظایف خود را انجام می‌دادند و مستقیماً با دربار در تماس بودند. احکام شاهنشاه را چاپارهائی که بدون توقف در راه بودند و آن اراضی وسیع را می‌پیمودند به مقامات مربوط می‌رساندند عده ای مأمورین موسوم به چشم و گوش شاه در هر سال مناطق دور دست را بازرسی می‌کردند و نتیجه تحقیقات خود را به دربار اطلاع می‌دادند.<ref name=":3">پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/تمام-دانستنیهای-سلسله-ی-هخامنشیان/ دانستنیهای سلسله ی هخامنشیان]</ref>
پادشاهان هخامنشی در اداره کردن ممالک وسیع خود، عادات و مذاهب ملل را محترم شمردند. تشکیلات خصوصی آنان را برهم نزدند و حتی در اکثر نقاط، از میان بومیان روسای محل را انتخاب می‌کردند و بیگانه را بر آنان مسلط نمی‌داشتند. مادام که این اقوام مالیات پرداخته و خود را از اتباع ایران می‌دانستند، احدی مزاحم آنان نمی‌شد. چنانچه در شرح حال داریوش گفته شده این ممالک وسیع به بیست چهار تا سی ساتراپی، تقسیم شده و هر ساتراپی دارای یکنفر حکمفرما موسوم به ساتراپ بوده و یکنفر دبیر که کارهای ساتراپ را تحت نظر می‌گرفت، در قلعه هر شهر یک حکمران موسوم به «ارگ پت» یافت می‌شد. فرمانده لشکر ساتراپ و دبیر مستقلاً وظایف خود را انجام می‌دادند و مستقیماً با دربار در تماس بودند. احکام شاهنشاه را چاپارهائی که بدون توقف در راه بودند و آن اراضی وسیع را می‌پیمودند به مقامات مربوط می‌رساندند عده ای مأمورین موسوم به چشم و گوش شاه در هر سال مناطق دور دست را بازرسی می‌کردند و نتیجه تحقیقات خود را به دربار اطلاع می‌دادند.<ref name=":3">پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/تمام-دانستنیهای-سلسله-ی-هخامنشیان/ دانستنیهای سلسله ی هخامنشیان]</ref>


== مذهب هخامنشیان ==
== مذهب هخامنشیان ==
پادشاهان هخامنشی اهورا مزدا را خالق زمین و آسمان می‌دانستند و اقتدار و سلطنت خویش را از تأییدات اومی دانستند. از آنجا که اهورا مزدا نادیدنی بود او را در مقابل آتش که نماد قدرت و شکوه بود می‌پرستیدند. در اکثر کتیبه‌های برخی پادشاهان برای اولین بار نام مهر و ناهید برده شده‌است. اگر چه ایرانیان قدیم به مهر معتقد بودند و آن را مقدس می‌شمردند ولی اعتقاد پادشاهان هخامنشی به این رب النوع، از اواخر قرن پنجم قبل از میلاد است و از زمان اردشیر دوم است که پادشاهان این سلسله مهر را مقدس دانسته‌اند و در موقع سوگند وی را شاهد گرفته‌اند، یا در جنگ از او یاری خواسته‌اند. ملت ایران در آن زمان آب و آتش و باد و خاک را مقدس می‌دانستند.
پادشاهان هخامنشی اهورا مزدا را خالق زمین و آسمان می‌دانستند و اقتدار و سلطنت خویش را از تأییدات اومی دانستند. از آنجا که اهورا مزدا نادیدنی بود او را در مقابل آتش که نماد قدرت و شکوه بود می‌پرستیدند. در اکثر کتیبه‌های برخی پادشاهان برای اولین بار نام مهر و ناهید برده شده‌است. اگر چه ایرانیان قدیم به مهر معتقد بودند و آن را مقدس می‌شمردند ولی اعتقاد پادشاهان هخامنشی به این رب النوع، از اواخر قرن پنجم قبل از میلاد است و از زمان اردشیر دوم است که پادشاهان این سلسله مهر را مقدس دانسته‌اند و در موقع سوگند وی را شاهد گرفته‌اند، یا در جنگ از او یاری خواسته‌اند. ملت ایران در آن زمان آب و آتش و باد و خاک را مقدس می‌دانستند.


مغان قبیله ای از مادها بودند که کارشان به اجرای مراسم مذهبی اختصاص داشته‌است و حضور آنها برای اجرای مراسم خواندن سرودهای مذهبی واجب بوده‌است. فرق عمده ای که بین مراسم پارسیان و مغان مشاهده شده، این است که پارس‌ها اجساد خود را موم اندوده کرده و بعد به خاک می‌سپردند ولی مغان دفن اموات را جایزنمی دانستند و معتقد بوند که خاک مقدس است و نباید لاشه را در آن دفن کرد<ref name=":3" />
مغان قبیله ای از مادها بودند که کارشان به اجرای مراسم مذهبی اختصاص داشته‌است و حضور آنها برای اجرای مراسم خواندن سرودهای مذهبی واجب بوده‌است. فرق عمده ای که بین مراسم پارسیان و مغان مشاهده شده، این است که پارس‌ها اجساد خود را موم اندوده کرده و بعد به خاک می‌سپردند ولی مغان دفن اموات را جایزنمی دانستند و معتقد بوند که خاک مقدس است و نباید لاشه را در آن دفن کرد.<ref name=":3" />


== صنایع و هنر هخامنشیان ==
== صنایع و هنر هخامنشیان ==
پادشاهان هخامنشی که ممالک وسیعی را تحت تصرف خویش درآورده و ملت‌های بسیاری را مطیع خود ساخته بودند در ساختن بناها و کاخ‌های سلطنتی خویش از مهارت کلیه معماران ماهر و استادان قابل استفاده می‌کردند. از آن جهت در آثار صنعتی ایران آن عصر شیوه‌های معماری سایر ملل نیز دیده می‌شود.
پادشاهان هخامنشی که ممالک وسیعی را تحت تصرف خویش درآورده و ملت‌های بسیاری را مطیع خود ساخته بودند در ساختن بناها و کاخ‌های سلطنتی خویش از مهارت کلیه معماران ماهر و استادان قابل استفاده می‌کردند. از آن جهت در آثار صنعتی ایران آن عصر شیوه‌های معماری سایر ملل نیز دیده می‌شود.


از این رو باید گفت، صنعت ایران از صنایع گوناگون ترکیب یافته بود و آنچه ایرانیان در این خصوص ابداع کردند طرز ترکیب این صنایع با یکدیگر بوده‌است تا هم در نظر زیبا نماید و هم عظمت عصر هخامنشی را برساند. در این خصوص ایرانیان منتهای ذوق و سلیقه را به کار بردند به گونه ای که صنعت ایران صنعت مخصوصی گردید که از صنعت سایر ملل متمایز است<ref name=":3" />
از این رو باید گفت، صنعت ایران از صنایع گوناگون ترکیب یافته بود و آنچه ایرانیان در این خصوص ابداع کردند طرز ترکیب این صنایع با یکدیگر بوده‌است تا هم در نظر زیبا نماید و هم عظمت عصر هخامنشی را برساند. در این خصوص ایرانیان منتهای ذوق و سلیقه را به کار بردند به گونه ای که صنعت ایران صنعت مخصوصی گردید که از صنعت سایر ملل متمایز است.<ref name=":3" />


== خط و زبان هخامنشیان ==
== خط و زبان هخامنشیان ==
خط ۱۷۸: خط ۱۷۴:
مهمترین بنای عهد هخامنشی تخت جمشید (پارسه) است که یونانیان به آن پرسپولیس می‌گفتند. عظمت این بنا امروز هم از خرابه‌های آن مشخص است. در ساختن قصرها و ساختمان این بنای بزرگ اکثر پادشاهان هخامنشی دخالت داشته‌اند ولی می‌توان گفت مهمترین کاخ‌های آن در زمان داریوش اول و خشایارشاه بنا گردیده‌است.
مهمترین بنای عهد هخامنشی تخت جمشید (پارسه) است که یونانیان به آن پرسپولیس می‌گفتند. عظمت این بنا امروز هم از خرابه‌های آن مشخص است. در ساختن قصرها و ساختمان این بنای بزرگ اکثر پادشاهان هخامنشی دخالت داشته‌اند ولی می‌توان گفت مهمترین کاخ‌های آن در زمان داریوش اول و خشایارشاه بنا گردیده‌است.


آثار واقع در پاسار گاد به ویژه مقبره کوروش بزرگ و مقبره پادشاهان هخامنشی و کعبه زرتشت واقع در نقش رستم و باقی مانده‌های کاخ داریوش واقع در شوش، از دیگر آثار مهم بجای مانده از عهد هخامنشی به‌شمار می‌روند.
آثار واقع در پاسارگاد به ویژه مقبره کوروش بزرگ و مقبره پادشاهان هخامنشی و کعبه زرتشت واقع در نقش رستم و باقی مانده‌های کاخ داریوش واقع در شوش، از دیگر آثار مهم بجای مانده از عهد هخامنشی به‌شمار می‌روند.<ref name=":3" />
 
به طور کل می‌توان گفت هخامنشیان اولین و یکی از بزرگترین امپراطوری‌های جهان بودند
 
اینان کسانی بودند که تمامی جهان شناخته شده آن زمان را بتصرف خود درآوردند
 
و حدود ۲۵۰ سال بر آن حکم راندند…<ref name=":3" />


== حمله اسکندر و انقراض هخامنشیان  ==
== حمله اسکندر و انقراض هخامنشیان  ==
خط ۱۹۴: خط ۱۸۴:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران باستان]]
[[رده:تاریخ جهان]]
۱٬۰۴۴

ویرایش