طاهریان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۰۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


 حکومت طاهریان در سال ۲۰۵ ه‍.ق توسط طاهربن حسین ملقب به ذوالیمینین تأسیس شد و  تا سال ۲۵۹ دوام داشت.<ref name=":1">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/ancient/iran/22652/%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86/ طاهریان] </ref>
 حکومت طاهریان در سال ۲۰۵ ه‍.ق توسط طاهربن حسین ملقب به ذوالیمینین تأسیس شد و  تا سال ۲۵۹ دوام داشت.<ref name=":1">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/ancient/iran/22652/%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86/ طاهریان] </ref>
''' '''پس از مرگ هارون‏الرشید خلیفه عباسی در 193 هـ، میان دو پسرش امین و مأمون بر سر خلافت نزاع درگرفت. مأمون به طاهر دستور داد که با برادر وی امین جنگ کند. طاهر امین را مغلوب کرد و ذوالیمینین (صاحب دو دست راست) لقب گرفت و از طرف مأمون حکومت خراسان منصوب شد و اولین حکومت نیمه مستقل ایرانی را تشکیل داد و اولین گام در راه استقلال ایران را برداشت و نام خلیفه از خطبه حذف کرد.<ref name=":2">ایرانشناسی - [http://iransair.blogsky.com/1387/09/12/post-3/ طاهریان-صفاریان-سامانیان]</ref>
== '''پیدایش طاهریان '''(206-259) ==
از آنجا که « مأمون مادرش خراسانی و خودش شیعی گونه و نیمه ایرانی بود و خلافتش را مدیون سپاه خراسان ، خاصه مرهون سعی و جلادت یک سردار خراسانی از موالی خزاعه که از عهد ابومسلم دعوت عباسی را پذیرفته بودند به نام " طاهربن الحسین " بود »[3]، « در شوال 205 ظاهراً به پاس خدمات طاهر و باطناً گویا برای دور کردن او از بغداد و کوتاه ساختن دست استیلایش از امور خلافت ، او را به حکومت خراسان فرستاد. مخصوصاً چون طاهر امین را کشته بود ، خلیفه با این حرکت قاتل برادر را از پیش چشم خود دور کرد و طاهر نیز چون از خلیفه بیم داشت این مأموریت را به میل پذیرفت.»<ref name=":3">تاریخ ایران - [http://tarikhiran.blog.ir/post/hokumat-taherian حکومت طاهریان]</ref>


== امیران خانواده طاهریان ==
== امیران خانواده طاهریان ==
طاهر بن حسین معروف به ذوالیمینین
'''امیران‌ طاهری‌                          سال‌های‌ حکومت‌'''
 
طاهر بن‌ حسین‌                            205-207 (سالها به هجری قمری است)


طلحه بن طاهر
طلحه‌ بن‌ طاهر                              207-213


علی بن طاهر
علی‌ بن‌ طاهر (به‌ نیابت‌ از عبدالله‌)      213-214


عبدالله بن طاهر
عبدالله‌ بن‌ طاهر                             213-230


طاهر بن عبدالله
طاهر (دوم‌) بن‌ عبدالله‌                     230-248


محمد بن طاهر بن عبدالله<ref name=":0" />
محمد بن‌ طاهر بن‌ عبدالله‌                 248-259 <ref name=":4">تاریخ ایران - [http://tarikhiran.blog.ir/post/nue-hokumat-taherian نوع حکومت طاهریان]</ref>


== طاهر بن حسین ==
== طاهر بن حسین ==
خط ۶۱: خط ۶۸:


پس از طاهرذوالیمینین جانشینان او 50 سال حکومت خراسان را داشتند و در بغداد نیز با نفوذ بسیار چندی در مقام شُرطه بودند. معروف‌ترین امیر طاهریان، پس از طاهر ذوالیمینین، عبدالله بن طاهر است که مردی دانا و دادگر بود و با آن که نام خلیفه را در خطبه نماز جمعه می آورد و هر ساله بخشی از خراج خراسان را به دربار خلافت می‌فرستاد، امّا به خلیفه اجازه دخالت درامور داخلی خراسان را نمی‌داد. این امیر دانشمند در آبادانی نیشابور یسیار کوشید. به کشاورزی توجّهی خاص داشت و از همین رو به فرمان او کتابی درباره راه نگه‌داری از قنات ها نوشته شد. دربار او محلّ رفت و آمد دانشمندان و شاعران و نویسندگان پارسی زبان بود. آخرین امیر طاهریان، محمّد بن طاهر، به دست یعقوب لِیث صفّار زندانی شد. وی پس از مرگ یعقوب آزاد گردید و دوباره به مقام ریاست شهربانی بغداد رسید. امّا دیگر نتوانست حکومت خراسان را به دست آورد.»<ref>تاریخچه جهان - [http://ourhistory.mihanblog.com/post/7 ایران در زمان طاهریان]</ref>
پس از طاهرذوالیمینین جانشینان او 50 سال حکومت خراسان را داشتند و در بغداد نیز با نفوذ بسیار چندی در مقام شُرطه بودند. معروف‌ترین امیر طاهریان، پس از طاهر ذوالیمینین، عبدالله بن طاهر است که مردی دانا و دادگر بود و با آن که نام خلیفه را در خطبه نماز جمعه می آورد و هر ساله بخشی از خراج خراسان را به دربار خلافت می‌فرستاد، امّا به خلیفه اجازه دخالت درامور داخلی خراسان را نمی‌داد. این امیر دانشمند در آبادانی نیشابور یسیار کوشید. به کشاورزی توجّهی خاص داشت و از همین رو به فرمان او کتابی درباره راه نگه‌داری از قنات ها نوشته شد. دربار او محلّ رفت و آمد دانشمندان و شاعران و نویسندگان پارسی زبان بود. آخرین امیر طاهریان، محمّد بن طاهر، به دست یعقوب لِیث صفّار زندانی شد. وی پس از مرگ یعقوب آزاد گردید و دوباره به مقام ریاست شهربانی بغداد رسید. امّا دیگر نتوانست حکومت خراسان را به دست آورد.»<ref>تاریخچه جهان - [http://ourhistory.mihanblog.com/post/7 ایران در زمان طاهریان]</ref>
== '''خوارج''' ==
« در زمان خلافت مهد ی در سال 160 از فرقه خوارج که درکرمان و سیستان و خراسان و دو طرف دریای عمان فراوان  بودند، شخصی از اعراب مهاجر قبیله بنی ثقیف به نام '''یوسف البَرم''' در قسمت شرقی خراسان یعنی درحدود مرو رود و طالقان و جوزجانان ( گوزگانان) به ادعای امامت قیام کرد و حکومت شهر پنوشنگ را که با مصعب جدّ طاهر ذوالیمینین بود از او گرفت و بر کلیه ناحیه شرق خراسان استیلا یافت.
جمعی دیگر از خوارج در عهد هارون به ریاست '''حمزه خارجی''' در سیستان و خراسان و قهستان و مکران دولت معتبری تشکیل دادند وحمزه لقب امیرالمؤمنین اختیار کرد. هارون بیشتر به خیال دفع حمزه عازم خراسان گردید ولی چون در همین سفر مرد، حمزه به همان قدرت سابق باقی ماند و با آل طاهر که تازه بر روی کار آمده و خراسان و سیستان را تحت حکومت خود درآورده بودند ، به زد خورد پرداخت؛*  گاهی غالب و زمانی مغلوب بود تا آنکه به دست طلحه پسرو جانشین طاهر ذوالیمینین مغلوب شد و در 12 جمادی الاخری سال 213 فوت کرد ولی خوارج از میان نرفتند و پیوسته با آل طاهر در نزاع بودند تا سال 233 که امامت ایشان نصیب عمار خارجی شد و این عمار همان کسی است که به دست یعقوب لیث به قتل رسیده است.»<ref name=":3" />
== طاهریان‌ وایران‌ ==
به‌طور معمول‌ تصور بر این‌ است‌ که‌ سلسلة‌ طاهری‌ نخستین‌ سلسلة‌ ایرانی‌ِنیمه‌مستقل‌ است‌ که‌ در ایران‌ بعد از اسلام‌ به‌ قدرت‌ رسیده‌ است‌. سلسله‌های‌ بعدی‌عبارتند از صفاریان‌، سامانیان‌ و...
در این‌ باره‌ باید گفت‌: طاهریان‌ ویژگی‌های‌ یک‌ دولت‌ نیمه‌ مستقل‌، همانندسلسله‌های‌ یاد شده‌ را نداشتند. در عین‌ حال‌، یک‌ تفاوت‌ اساسی‌ با امیران‌ پیش‌ ازخود داشتند. آن‌ تفاوت‌ در این‌ بود که‌ امیران‌ پیشین‌، نه‌ به‌ صورت‌ موروثی‌ بلکه‌ تنهابا حُکم‌ خلفا سر کار آمده‌ وبا حکم‌ آنان‌ عزل‌ می‌شدند، بدون‌ آن‌ که‌ قدرت‌ را به‌طورخانوادگی‌ در میان‌ خاندان‌ خویش‌ نگاه‌ دارند؛ اما طاهریان‌، آن‌چنان‌ موضع‌ استواری‌در خراسان‌ داشتند که‌ به‌ صورت‌ موروثی‌ برای‌ پنجاه‌ سال‌ حکومت‌ را در اختیارگرفتند. این‌ نکته‌ای‌ تازه‌ وتجربه‌ای‌ بود که‌ می‌توانست‌ زمینه‌ را برای‌ دولت‌های‌بعدی‌ که‌ به‌ سمت‌ استقلال‌ خواهی‌ پیش‌ رفتند، فراهم‌ کند. آنها درآمدی‌ بر نظام‌سلسله‌سالاری‌ مستقل‌ ایرانی‌ دورة‌ بعد از خود هستند. با این‌ حال‌، از نظر اصول‌کار، آنها هر بار با حکم‌ خلیفة‌ جدید به‌ حکومت‌ خویش‌ ادامه‌ داده‌ و به‌ هر روی‌،منصوب‌ از طرف‌ آنان‌ بودند.
نکتة‌ دیگری‌ را نیز باید در نظر داشت‌. این‌ مسأله‌ که‌ ایران‌ می‌بایست‌ به‌ نوعی‌استقلال‌ در اداره‌ برسد، از زمان‌ هارون‌ مطرح‌ شده‌ بود؛ درست‌ از زمانی‌ که‌ وی‌،مأمون‌ را به‌ امارت‌ شرق  ایران‌ گماشت‌ وامارت‌ مرکز وغرب‌ دنیای‌ اسلام‌ را به‌ امین‌داد. این‌ تفکیک‌ ضرورتی‌ بود که‌ خلافت‌ عباسی‌ می‌بایست‌ به‌ آن‌ تن‌ می‌داد؛ زیراامکان‌ ادارة‌ این‌ سرزمین‌ وسیع‌ از مرکزیت‌ بغداد نبود. زمانی‌ که‌ مأمون‌ به‌ بغداد آمد،مشرق  را به‌ طاهر سپرد وبر تفکیک‌ شرق  از غرب‌ مهر تأیید نهاد. این‌ اقدام‌، آغازی‌برای‌ استقلال‌ ایران‌ از بغداد بود.<ref name=":4" />
== اوضاع‌ سایر ایالات‌ ایران‌ در دورة‌ طاهریان‌ ==
گذشت‌ که‌ در فرمان‌ مأمون‌ به‌ طاهر، حکومت‌ تمام‌ِ مشرق  اسلامی‌ به‌ وی‌ واگذار شد.طبعا در تمامی‌ این‌ مناطق‌، طاهر فرمانروایانی‌ داشته‌ است‌. از جمله‌ نزدیک‌ترین‌ آنهابه‌ خراسان‌، دیار سیستان‌ است‌. طاهر حکومت‌ این‌ ناحیه‌ را به‌ فرزندش‌ طلحه‌ سپردواو نیز در دوره‌های‌ مختلف‌، حاکمانی‌ برای‌ آن‌ منطقه‌ می‌فرستاد.
خوارج‌ سیستان‌ بسیار قوی‌ بودند وبارها حاکم‌ آن‌ ناحیه‌ را از سیستان‌ بیرون‌کردند. زمانی‌ حمزة‌ خارجی‌ فرماندهی‌ آنها را داشت‌ وپس‌ از آن‌ که‌ به‌ تعبیر «تاریخ‌سیستان‌» در سال‌ 213 فرمان‌ یافت‌ ـ یعنی‌ درگذشت‌ ـ آنها با شخصی‌ به‌ نام‌ ابواسحاق جاشنی‌ بیعت‌ کردند. او با غارتگری‌های‌ آنها مخالفت‌ کرد وآنها مجبور شدند باابوعوف‌ نامی‌ بیعت‌ کنند. کرّ و فرّ خوارج‌ گه‌ گاه‌ در جهت‌ دفاع‌ از مردم‌ بودوروزگاری‌، باعث‌ آشوب‌ ونا آرامی‌. به‌ همین‌ دلیل‌، مردم‌ نیز در حمایت‌ از آنها یادولت‌ طاهری‌ دو دل‌ بودند. عاقبت‌ عیّاران‌، به‌ رهبری‌ یعقوب‌ لیث‌، با جذب‌حمایت‌ مردم‌، توانستند برای‌ مدتی‌ نام‌ سیستان‌ را در تاریخ‌ ایران‌ پرآوازه‌ کنند. بعداز این‌، به‌ دولت‌ آنها خواهیم‌ پرداخت‌.
یکی‌ از مناطق‌ مهمی‌ که‌ حد فاصل‌ خراسان‌ وعراق  بود، منطقة‌ جبال‌ بود. در این‌استان‌ نیز شهرهای‌ مختلفی‌ وجود داشت‌ که‌ مهم‌ترین‌ آنها ری‌ بود. حاکمان‌ این‌شهر، نوعا از طرف‌ طاهریان‌ تعیین‌ شده‌ ودر برخی‌ اوقات‌ افرادی‌ از خود خاندان‌طاهری‌ بودند. اسحاق  بن‌ ابراهیم‌ بن‌ مصعب‌، عموزادة‌ طاهر ونیز محمد بن‌ علی‌بن‌ طاهر، از جمله‌ حاکمان‌ شهر ری‌ بودند. همچنین‌ گفته‌ شده‌ است‌ که‌ حسین‌ بن‌طاهر بن‌ عبدالله‌ بن‌ طاهر، در سال‌ 262 به‌ عنوان‌ حاکم‌ استان‌ جبال‌ منصوب‌ شد.
شهر قم‌ از دیگر شهرهای‌ جبال‌ بود که‌ به‌ دلیل‌ حضور طایفة‌ عرب‌ اشعری‌ که‌مذهب‌ شیعه‌ داشتند، به‌طور مداوم‌ در برابر امیران‌ عباسی‌ می‌ایستاد. البته‌ دلایلی‌ که‌در کتاب‌های‌ تاریخی‌ آمده‌، حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ مشکل‌ مردم‌، گرفتن‌ خراج‌ بی‌ حدوحصر از آنها بوده‌ است‌. داستانهای‌ مفصلی‌ در این‌ باره‌ در کتاب‌ تاریخ‌ قم‌آمده‌است‌.
در سال‌ 210 هجری‌، مردم‌ قم‌ مأمون‌ را از خلافت‌ خلع‌ کردند که‌ با آمدن‌ سپاه‌عباسی‌ شهر تصرف‌ شد ومبالغ‌ زیادی‌ به‌ عنوان‌ خراج‌ از مردم‌ گرفته‌ شد. علی‌ بن‌هشام‌ حاکم‌ قم‌ وبرخی‌ مناطق‌ دیگر، به‌ قدری‌ ظالم‌ بود که‌ در سال‌ 217 مأمون‌ فرمان‌قتل‌ او را صادر کرد. دربارة‌ قم‌ خبر دیگری‌ هم‌ از سال‌ 254 هجری‌ هست‌ که‌ مُفْلح‌ترکی‌ به‌ این‌ شهر حمله‌ کرد وشمار زیادی‌ از مردم‌ را کشت‌.
شهر کرج‌ ـ در نزدیکی‌ اراک‌ کنونی‌ ـ از شهرهای‌ تازه‌ تأسیسی‌ بوده‌ که‌ در اوایل‌قرن‌ سوم‌ هجری‌ بنا نهاده‌ شد. بنیادگذار این‌ شهر، قاسم‌ بن‌ عیسی‌ معروف‌ به‌ ابودُلَف‌عِجْلی‌ (م‌ 225 یا 226) است‌. وی‌ همراه‌ طایفه‌اش‌ بنی‌عجل‌ در عراق  عجم‌ سکونت‌گزید ودر تحولات‌ سیاسی‌ این‌ دوران‌ نقش‌ فعالی‌ به‌ عهده‌ گرفت‌. به‌ همین‌ دلیل‌شهر مزبور را کرج‌ ابودُلَف‌ می‌نامند.
فرزندان‌ ونوادگان‌ ابودلف‌ از رجال‌ مشهور سیاسی‌ وعلاقمند به‌ ادب‌ وفرهنگ‌بودند. عبدالعزیز بن‌ ابی‌دلف‌ و احمد ـ فرزند عبدالعزیز ـ از چهره‌هایی‌ هستند که‌زمانی‌ امارت‌ کاشان‌، اصفهان‌ وبرخی‌ دیگر از شهرهای‌ جبال‌ را در قرن‌ سوم‌داشته‌اند. شاعران‌ زیادی‌ از جمله‌ ابوتَمّام‌ ودِعْبِل‌ از وی‌ ستایش‌ کرده‌اند که‌اشعارشان‌ برجای‌ مانده‌ است‌. او به‌ علویان‌ نیز علاقة‌ زیادی‌ داشت‌ وبه‌ آنان‌کمک‌می‌کرد.
ولایت‌ فارس‌ نیز در اختیار طاهریان‌ بود واز امرای‌ آن‌ در این‌ دوره‌ ابراهیم‌ بن‌مصعب‌ بن‌ حسین‌ ومحمد بن‌ اسحاق  بن‌ ابراهیم‌ طاهری‌ هستند. میان‌ این‌ افراد که‌عموزاده‌های‌ طاهر بودند، نزاع‌ واختلاف‌ بود؛ اما به‌ هر روی‌ منطقة‌ مزبور هر ازچندی‌ میان‌ آنها دست‌ به‌ دست‌ می‌شد.
آذربایجان‌ در این‌ سالها، سخت‌ گرفتار شورش‌ بابک‌ خرّم‌ دین‌ بود که‌ در دفترنخست‌ دربارة‌ آن‌ سخن‌ گفتیم‌.<ref>تاریخ ایران - [http://tarikhiran.blog.ir/post/ghalamro-taherian قلمرو طاهریان]</ref>
'''طاهریان‌ وفرهنگ‌'''
مسألة‌ دیگر دربارة‌ طاهریان‌ آن‌ است‌ که‌ آنان‌، مانند بسیاری‌ از موالی‌ ایرانی‌ دیگر،شرایط‌ جدید را که‌ شرایطی‌ عربی‌ بود قبول‌ کرده‌ وزبان‌ رسمی‌ عربی‌ را پذیرفتند.شگفت‌ آن‌ که‌ ابن‌فَنْدُق  بیهقی‌ نوشته‌ است‌: طلحه‌ فرزند طاهر، فردی‌ عالِم‌ ونحوی‌بوده‌ وسیبویه‌، ادیب‌ برجستة‌ عرب‌ قصد رفتن‌ نزد او را داشت‌ که‌ در مسیر عبور، درشهر ساوه‌ درگذشت‌.
منهاج‌ سراج‌ نیز نوشته‌ است‌: «عبدالله‌ بن‌ طاهر عظیم‌ علم‌ دوست‌ بود، تا غایتی‌که‌ از امام‌ ابوعبید القاسم‌ بن‌ سلاّم‌ التماس‌ نمود تا غریب‌ الحدیث‌ را برای‌ او شرح‌ کردودر عوض‌ آن‌ صد هزار درم‌ نقره‌ وخلع‌ وافر داد.»
طاهریان‌ از موالی‌ قبیلة‌ خزاعه‌ بودند واین‌ خود نوعی‌ داخل‌ شدن‌ در نسب‌عربی‌ بود. در این‌ دورة‌ پنجاه‌ ساله‌، نشانی‌ از این‌ که‌ آنها به‌ زبان‌ فارسی‌ توجهی‌ کرده‌یا زبان‌ مزبور رشد وتوسعه‌ای‌ یافته‌ باشد، وجود ندارد. در حالی‌ که‌ در دورة‌سامانی‌ها، آثار فراوانی‌ در این‌ بارة‌ یافت‌ می‌شود. این‌ زمان‌ هنوز فارسی‌ِ جدید به‌مرحلة‌ بلوغ‌ نرسیده‌ بود وزبان‌ پهلوی‌ نیز یارای‌ مطرح‌ شدن‌ در عرصه‌ای‌ فراتر ازعرصة‌ یک‌ زبان‌ خانگی‌ ومحلی‌ را نداشت‌.
بنابر این‌، باید از داشتن‌ هر گونه‌ اندیشه‌ای‌ در این‌ باره‌ که‌ سلسلة‌ طاهری‌ یک‌سلسلة‌ ایران‌ْگرا وحتی‌ ایرانی‌ به‌ معنای‌ نوعی‌ ملی‌گرایی‌ است‌، پرهیز کرد. این‌زمان‌، هنوز ایران‌، به‌ تمام‌ معنا جزو لاینفک‌ دنیای‌ اسلام‌ بود وجنبش‌های‌ایرانی‌گرا، همگی‌ توسط‌ امویان‌ وعباسیان‌ سرکوب‌ شده‌ وطاهریان‌ در این‌ زمینه‌، ازیاران‌ عباسیان‌ به‌ شمار می‌آمدند. این‌ مسأله‌ تا به‌ آنجاست‌ که‌ برخی‌ گفتند که‌طاهریان‌ دستور سوزاندن‌ برخی‌ از کتاب‌های‌ عجمی‌ مانند قصة‌ وامق‌ وعذرا رادادند. عوفی‌ در کتاب‌ لباب‌ الالباب‌ دربارة‌ طاهریان‌ نوشته‌ است‌:
ایشان‌ را در پارسی‌ ولغت‌ دری‌، اعتقادی‌ نبود. در آن‌ عصر شعرا، در این‌ فن‌، کمترخوض‌ کردند.
ابن‌ ندیم‌ در کتاب‌ الفهرست‌ نوشته‌ است‌ که‌ امرای‌ طاهری‌ همه‌ شاعر بودند وطبعا این‌اشعار به‌ عربی‌ بوده‌ است‌. دیوان‌ طاهر پنجاه‌ برگ‌، دیوان‌ عبدالله‌ پنجاه‌ برگ‌ ودیوان‌محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ طاهر هفتاد برگ‌ ودیوان‌ عبیدالله‌ بن‌ عبدالله‌، یک‌ صد برگ‌بوده‌ است‌. این‌ عبیدالله‌، کتاب‌هایی‌ هم‌ داشته‌ است‌ که‌ یکی‌ از آنها کتاب‌ فی‌ السیاسة‌الملوکیة‌ بوده‌است‌.
از دیگر فرهیختگان‌ طاهری‌، منصور بن‌ طلحة‌ بن‌ طاهر بن‌ حسین‌ است‌ که‌عبدالله‌ بن‌ طاهر او را حکیم‌ آل‌طاهر می‌نامید. ابن‌ندیم‌ نوشته‌ است‌: وی‌ مدتی‌ امارت‌مرو وآمل‌ را داشت‌ وآثاری‌ در فلسفه‌ وموسیقی‌ نگاشت‌. یکی‌ از آنها المونس‌فی‌الموسیقی‌ بود که‌ کِندی‌، فیلسوف‌ عرب‌، آن‌ را واقعا اسباب‌ انس‌ وراحتی‌می‌دانست‌.
شاعرانی‌ نیز که‌ در اطراف‌ آنها رفت‌ وشد داشتند، همه‌ شعر عربی‌ می‌سرودند.یکی‌ از آنها ابوعمرو کلثوم‌ بن‌ عَمْرو عَتّابی‌ است‌ که‌ او را مصاحب‌ وندیم‌ طاهردانسته‌اند.<ref>تاریخ ایران - [http://tarikhiran.blog.ir/post/farhang-taherian فرهنگ طاهریان] </ref>
== قیامهای بابک و مازیار ==
از وقایع مهم روزگار طاهریان ( 206 ـ 259 هـ) ظهور بابک خرم دین بود که گویا از آیین مزدک پیروی می‏کرد و علیه حکومت تازیان برخاسته بود. پس از سالها مبارزه سرانجام در 223 هـ.ق. به دست افشین سردار ایرانی معتصم خلیفه عباسی به قتل رسید.
دیگر قیام مازیار پسر قارن بود در 224 هـ.ق که در همان سال گرفتار شد و در 225 هـ.ق در سامرا اعلام گردید. معتصم افشین را بازداشت کرد و او در سال 226 هـ.ق در زندان خلیفه جان داد.<ref name=":2" />


== اضمحلال طاهریان ==
== اضمحلال طاهریان ==
۱٬۰۴۴

ویرایش