سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵۶: خط ۲۵۶:


سازمان مجاهدین خلق در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ نامه سرگشاده‌ای به [[روح‌الله خمینی|خمینی]] نوشت و در آن شکایات خودش را مطرح نمود، [[روح‌الله خمینی|خمینی]] هم در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۰ جواب مجاهدین را داد و گفت:<blockquote>«غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد. باید قانون را قبول کنی! ولو خلاف رأی شما باشد، برای این‌که میزان اکثریت است و شورای نگهبان و.. اگر می‌خواهید از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را... به جای نطق و نامه‌ی سرگشاده و از این مزخرفات، برگردید به اسلام! وگرنه منزوی می‌شوید!»</blockquote>ارواند آبراهامیان یک تاریخ نویس ارمنی- آمریکایی که زاده ایران است در خصوص دستگیری‌های قبل از ۳۰ خرداد می‌نویسد:<blockquote>«در اوایل خرداد ۶۰ زندانها ـ به‌خصوص در تهران، شهرهاى مرکزی و شهرهاى حومه‌ی دریای خزر ( شهرهاى شمال)، بیش از ۱۱۸۰ تن از مجاهدین بازداشت شده بودند»</blockquote>در این دوران، ابوالحسن بنی‌صدر رئیس جمهور وقت هم از جانب گروه‌های تندرو تحت فشار بود، نوار حسن آیت از اعضای حزب جمهوری اسلامی، انعکاس زیادی در سطح جامعه داشت، وی در این نوار گفته بود:<blockquote>«ما توی این قانون آمدیم فرمانده کل قوا را داده ایم به رهبر، اگر‌ آن بیاید او را نماینده‌ی خودش بکند این اصل نیست، هر وقت خواست می‌تواند ازش بگیرد، اختیارات کامل را هم که دادیم به مجلس، رئیس جمهور فقط می‌تواند مدال بدهد و مدال بگیرد و سفرا را به حضور بپذیرد...هیچ کاری نمی تواند بکند، یعنی هر چه بخواهد سرو صدا کند باعث می‌شود روز به روز ضعیف‌تر شود».</blockquote>این اظهارات نشان می‌داد که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] قصد دارد حکومت خودش را یک‌پایه کند و بنی‌صدر را هم کنار بزند، در عمل هم ابتدا او را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و سپس عدم کفایت سیاسی او برای ریاست جمهوری را در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در مجلس خودش به تصویب رساند و او را برکنار کرد. مجاهدین خلق برکناری بنی‌صدر را پایان فضای باز سیاسی می‌دیدند و از این جنبه برایشان اهمیت خاصی داشت.
سازمان مجاهدین خلق در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ نامه سرگشاده‌ای به [[روح‌الله خمینی|خمینی]] نوشت و در آن شکایات خودش را مطرح نمود، [[روح‌الله خمینی|خمینی]] هم در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۰ جواب مجاهدین را داد و گفت:<blockquote>«غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد. باید قانون را قبول کنی! ولو خلاف رأی شما باشد، برای این‌که میزان اکثریت است و شورای نگهبان و.. اگر می‌خواهید از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را... به جای نطق و نامه‌ی سرگشاده و از این مزخرفات، برگردید به اسلام! وگرنه منزوی می‌شوید!»</blockquote>ارواند آبراهامیان یک تاریخ نویس ارمنی- آمریکایی که زاده ایران است در خصوص دستگیری‌های قبل از ۳۰ خرداد می‌نویسد:<blockquote>«در اوایل خرداد ۶۰ زندانها ـ به‌خصوص در تهران، شهرهاى مرکزی و شهرهاى حومه‌ی دریای خزر ( شهرهاى شمال)، بیش از ۱۱۸۰ تن از مجاهدین بازداشت شده بودند»</blockquote>در این دوران، ابوالحسن بنی‌صدر رئیس جمهور وقت هم از جانب گروه‌های تندرو تحت فشار بود، نوار حسن آیت از اعضای حزب جمهوری اسلامی، انعکاس زیادی در سطح جامعه داشت، وی در این نوار گفته بود:<blockquote>«ما توی این قانون آمدیم فرمانده کل قوا را داده ایم به رهبر، اگر‌ آن بیاید او را نماینده‌ی خودش بکند این اصل نیست، هر وقت خواست می‌تواند ازش بگیرد، اختیارات کامل را هم که دادیم به مجلس، رئیس جمهور فقط می‌تواند مدال بدهد و مدال بگیرد و سفرا را به حضور بپذیرد...هیچ کاری نمی تواند بکند، یعنی هر چه بخواهد سرو صدا کند باعث می‌شود روز به روز ضعیف‌تر شود».</blockquote>این اظهارات نشان می‌داد که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] قصد دارد حکومت خودش را یک‌پایه کند و بنی‌صدر را هم کنار بزند، در عمل هم ابتدا او را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و سپس عدم کفایت سیاسی او برای ریاست جمهوری را در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در مجلس خودش به تصویب رساند و او را برکنار کرد. مجاهدین خلق برکناری بنی‌صدر را پایان فضای باز سیاسی می‌دیدند و از این جنبه برایشان اهمیت خاصی داشت.
 
[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg|جایگزین=تظاهرات نیم میلیون نفری  در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات نیم میلیون نفری  مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]
ماجرای برکناری بنی‌صدر از روز ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد، و معلوم بود که چند روز دیگر عملی خواهد شد، به عقیده‌ی مجاهدین در این چند روز هنوز امکان تجمع و فعالیت سیاسی بود، آنها روز ۳۰ خرداد را برای تجمع خود در نظر گرفتند. در این روز نیم‌میلیون نفر از مردم تهران به خیابان‌ها ریختند، تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر(مصدق)- انقلاب آغاز شد، اما این تظاهرات مسالمت آمیز به گلوله بسته شد و تعدادی کشته و مجروح و بازداشت شدند.
ماجرای برکناری بنی‌صدر از روز ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد، و معلوم بود که چند روز دیگر عملی خواهد شد، به عقیده‌ی مجاهدین در این چند روز هنوز امکان تجمع و فعالیت سیاسی بود، آنها روز ۳۰ خرداد را برای تجمع خود در نظر گرفتند. در این روز نیم‌میلیون نفر از مردم تهران به خیابان‌ها ریختند، تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر(مصدق)- انقلاب آغاز شد، اما این تظاهرات مسالمت آمیز به گلوله بسته شد و تعدادی کشته و مجروح و بازداشت شدند.


ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد<ref>ارواند آبراهامیان کتاب«مجاهدین ایران»  صفحات ۲۱۸-۲۱۹</ref>:<blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند... در تظاهرات تهران بیش از 500هزار نفر شرکت کرده بودند... اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکه‌ی رادیو تلویزیون پخش می‌شد... اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند... به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدوده‌ی دانشگاه تهران 50 کشته، 200 زخمی و 1000نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام 23 تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ حتی تعدادی از دستگیر شدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد.
ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد<ref>ارواند آبراهامیان کتاب«مجاهدین ایران»  صفحات ۲۱۸-۲۱۹</ref>:<blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند... در تظاهرات تهران بیش از 500هزار نفر شرکت کرده بودند... اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکه‌ی رادیو تلویزیون پخش می‌شد... اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند... به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدوده‌ی دانشگاه تهران 50 کشته، 200 زخمی و 1000نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام 23 تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیر شدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد.


به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت خمینی شد.
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت خمینی شد.
۹۷۳

ویرایش