کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰۱: خط ۳۰۱:
یک ملاحظه در مورد فردگرایی:
یک ملاحظه در مورد فردگرایی:


البته پیش ازین گفتیم که فردگرایی به معنای مثبت آن احترام به ارزش انسانی، استقلال و آزادی عمل، احترام به انتخاب و تصمیم‌گیری فرد، حرمت امور شخصی، خودشکوفایی و … را در برمی‌گیرد. این دستاورد در اثر رشد جوامع بشری بدست آمده‌است. در گذشته انسان‌ها در کلونی‌های کوچک و بزرگ زندگی کرده و نوعی زندگی توده وار داشتند. به این ترتیب احساسات، افکار و واکنشها و سرنوشت افراد همه وابسته به یکدیگر و منبعث از سنتهای موجود در آن بود. سالها بعد در آنسوی طیف مفاهیمی چون اندیویدوآلیسم جای خود را در جهان باز کرد. معنای جامع این واژه در فرهنگ اقتصادی نئوپالگریو چنین آمده‌است: «فردگرایی، آن نظریه اجتماعی یا ایدئولوژی اجتماعی است که ارزش اخلاقی بالاتری را به فرد در قبال اجتماع یا جامعه اختصاص می‌دهد و در نتیجه، فردگرایی، نظریه ای است که از آزاد گذاردن افراد حمایت می‌کند، به نحوی که به هر آنچه آن را به نفع شخصی خودشان می‌دانند عمل کنند»<ref>8- The New Palgrave; P.790.</ref> اما واقعیت این است که اندیویدوآلیسم نیز علیرغم جنبه‌های مثبت آن به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیازهای بشری نبوده و در جهان سرمایه داری به رشد و ترویج ایگوئیسم (خودپرستی) منجر شده‌است. از همین رو بسیاری آنرا نیز مورد نقد قرار می‌دهند. چنین تفکری فرد را به تنهایی در جهان رها می‌کند. چنین انسانی احساس همکاری و کارگروهی را هرگز تجربه نمی‌کند و خود را نیازمند به دیگران نمی‌داند.
البته پیش ازین گفتیم که فردگرایی به معنای مثبت آن احترام به ارزش انسانی، استقلال و آزادی عمل، احترام به انتخاب و تصمیم‌گیری فرد، حرمت امور شخصی، خودشکوفایی و … را در برمی‌گیرد. این دستاورد در اثر رشد جوامع بشری بدست آمده‌است. در گذشته انسان‌ها در کلونی‌های کوچک و بزرگ زندگی کرده و نوعی زندگی توده وار داشتند. به این ترتیب احساسات، افکار و واکنشها و سرنوشت افراد همه وابسته به یکدیگر و ناشی از سنتهای موجود در آن بود. سالها بعد در آنسوی طیف مفاهیمی چون اندیویدوآلیسم جای خود را در جهان باز کرد. معنای جامع این واژه در فرهنگ اقتصادی نئوپالگریو چنین آمده‌است: «فردگرایی، آن نظریه اجتماعی یا ایدئولوژی اجتماعی است که ارزش اخلاقی بالاتری را به فرد در قبال اجتماع یا جامعه اختصاص می‌دهد و در نتیجه، فردگرایی، نظریه ای است که از آزاد گذاردن افراد حمایت می‌کند، به نحوی که به هر آنچه آن را به نفع شخصی خودشان می‌دانند عمل کنند»<ref>8- The New Palgrave; P.790.</ref> اما واقعیت این است که اندیویدوآلیسم نیز علیرغم جنبه‌های مثبت آن به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیازهای بشری نبوده و در جهان سرمایه داری به رشد و ترویج ایگوئیسم (خودپرستی) منجر شده‌است. از همین رو بسیاری آنرا نیز مورد نقد قرار می‌دهند. چنین تفکری فرد را به تنهایی در جهان رها می‌کند. چنین انسانی احساس همکاری و کارگروهی را هرگز تجربه نمی‌کند و خود را نیازمند به دیگران نمی‌داند.


==== دوگانگی (از خودبیگانگی) ====
==== دوگانگی (از خودبیگانگی) ====
خط ۳۱۲: خط ۳۱۲:
به عبارت دیگر مارکس منشأ الیناسیون یا از «خود بیگانگی» را جامعه سرمایه‌داری و مناسبات تولید می‌داند. او به عبارتی این ویژگی فرهنگی را نتیجهٔ وضعیت اقتصادی می‌داند.
به عبارت دیگر مارکس منشأ الیناسیون یا از «خود بیگانگی» را جامعه سرمایه‌داری و مناسبات تولید می‌داند. او به عبارتی این ویژگی فرهنگی را نتیجهٔ وضعیت اقتصادی می‌داند.


در منطق دو دستگاه که مریم رجوی واضع آن است از خودبیگانگی تفسیر عمیق‌تری می‌شود. او معتقد است الیناسیون در حیطه رفتارهای انسانی منشأ ملموس‌تری به نام فرهنگ جنسیت‌گرایی دارد. فرهنگی که رابطه‌ای متقابل با مناسبات سرمایه داری دارد. هم برساخته و محصول آن است و هم آنرا شکل داده و در خدمت آن قرار می‌گیرد. باید در اینجا اشاره کرد که از دیدگاه مجاهدین خلق، برخلاف تفسیر مارکسیتها، رو بنا (فرهنگ و عادات اجتماعی) تماماً محصول زیربنا (مناسبات تولیدی) نیست، پس جنسیت گرایی نیز به عنوان نوعی فرهنگ، تماماً برساختهٔ وضعیت اقتصادی نیست، بلکه رابطه‌ای متقابل با آن دارد. برای فهم خدماتی که جنسیت‌گرایی به مناسبات سرمایه داری می‌کند، کافیست نگاهی به تبلیغات کالاهای آن بیندازیم. استفاده از تصاویر زنان عریان یا نیمه عریان برای جذب مشتری نوع افراطی و علنی برخی از انواع خدمات جنسیت‌گرایی به جامعهٔ سرمایه‌داری است، که هم اکنون در غرب نیز توسط فمنیست‌ها و بسیاری از روشنفکران مورد اعتراض قرار دارد.
در منطق دو دستگاه که مریم رجوی واضع آن است مقوله‌ی «از خودبیگانگی» بشکلی عمیق‌تر مورد تحلیل قرار می‌گیرد. او معتقد است الیناسیون در حیطه رفتارهای انسانی منشأ ملموس‌تری به نام فرهنگ جنسیت‌گرایی دارد. فرهنگی که رابطه‌ای متقابل با مناسبات سرمایه‌داری دارد. هم برساخته و محصول آن است و هم آنرا شکل داده و در خدمت آن قرار می‌گیرد. باید در اینجا اشاره کرد که از دیدگاه مجاهدین خلق، برخلاف تفسیر مارکسیتها، رو بنا (فرهنگ و عادات اجتماعی) تماماً محصول زیربنا (مناسبات تولیدی) نیست، پس جنسیت‌گرایی نیز به عنوان نوعی فرهنگ، تماماً برساختهٔ وضعیت اقتصادی نیست، بلکه رابطه‌ای متقابل با آن دارد. برای فهم خدماتی که جنسیت‌گرایی به مناسبات سرمایه داری می‌کند، کافیست نگاهی به تبلیغات کالاهای آن بیندازیم. استفاده از تصاویر زنان عریان یا نیمه عریان برای جذب مشتری، نوع افراطی و علنی برخی از انواع خدمات جنسیت‌گرایی به جامعهٔ سرمایه‌داری است، که هم اکنون در غرب نیز توسط فمنیست‌ها و بسیاری از روشنفکران مورد اعتراض قرار دارد.


البته جنسیت زدگی که قدمتی به اندازهٔ طول تاریخ بشر دارد، نه فقط در مناسبات سرمایه‌داری بلکه در تمامی مراحل مختلف تاریخ از جامعه برده داری گرفته تا فئودالیزم به شکلی خود را نمایان کرده و رابطه‌ای متقابل با شکل‌گیری مناسبات تولیدی داشته‌است.
البته جنسیت زدگی که قدمتی به اندازهٔ طول تاریخ بشر دارد، نه فقط در مناسبات سرمایه‌داری بلکه در تمامی مراحل مختلف تاریخ از جامعه برده داری گرفته تا فئودالیزم به شکلی خود را نمایان کرده و رابطه‌ای متقابل با شکل‌گیری مناسبات تولیدی داشته‌است.
خط ۳۲۹: خط ۳۲۹:


==== بالاترین گناه ناامیدی و قطع از شاخص آرمانی ====
==== بالاترین گناه ناامیدی و قطع از شاخص آرمانی ====
برخلاف نگرش جنسیت زده یا همان نگاه به انسان در «دستگاه راست» که بالاترین گناه را گناه جنسی می‌داند، دستگاه چپ بالاترین گناه را ناامیدی و محروم کردن خود از خدا، از سرچشمهٔ انرژی مثبت و سرانجام روی‌گرداندن از آرمان آزادی و رهایی انسان می‌داند. در این نگرش، خطاهای جنسی به میزانی ارزش ذاتی دارند که تنها آگاه شدن فرد به اشتباه خود، جبران آنرا کفایت می‌کند. از همین منظر است که مریم رجوی این تفکر را ترویج می‌کند که عرصهٔ گناه یا ثواب نه حیطهٔ خطاهای رفتاری فرد، مابین او و دیگران، بلکه دایرهٔ فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی اوست. به این ترتیب گناه، دست اندازی به حقوق دیگران، ستمکاری، مشارکت سیاسی در حاکمیت علیه منافع مردم، خدشه دار کردن خطوط قرمز مابین خلق و ضدخلق و … است
برخلاف نگرش جنسیت زده یا همان نگاه به انسان در «دستگاه راست» که بالاترین گناه را گناه جنسی می‌داند، دستگاه چپ بالاترین گناه را ناامیدی و محروم کردن خود از خدا، از سرچشمهٔ انرژی مثبت و سرانجام روی‌گرداندن از آرمان آزادی و رهایی انسان می‌داند. در این نگرش، خطاهای جنسی به میزانی ارزش ذاتی دارند که تنها آگاه شدن فرد به اشتباه خود، جبران آنرا کفایت می‌کند. از همین منظر است که مریم رجوی این تفکر را ترویج می‌کند که عرصهٔ گناه یا ثواب نه حیطهٔ خطاهای رفتاری فرد، مابین او و دیگران، بلکه دایرهٔ فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی اوست. به این ترتیب گناه، دست اندازی به حقوق دیگران، ستمکاری، مشارکت سیاسی در حاکمیت ضدمردمی علیه منافع مردم، خدشه دار کردن خطوط قرمز مابین خلق و ضدخلق و … است


چنین نگرشی بدون شک در صورتی که به اندازهٔ کافی مورد توجه قرار گیرد، یک انقلاب شگفت‌انگیز در ارزیابی انسان است. به این ترتیب برخلاف تصور عمومی جامعه، هم‌نشینی و یا هم‌کاسه‌شدن با غاصبان حقوق مردم، بسیار بیشتر از وضعیت اخلاقی فرد شایان سرزنش است. برای پی بردن به این که حتی لایه‌های مترقی و روشنفکر جامعه به این نوع نگرش جنسیت‌گرایانه آلوده هستند، کافی است از آنها بپرسید:
چنین نگرشی بدون شک در صورتی که به اندازهٔ کافی مورد توجه قرار گیرد، یک انقلاب شگفت‌انگیز در ارزیابی انسان است. به این ترتیب برخلاف تصور عمومی جامعه، هم‌نشینی و یا هم‌کاسه‌شدن با غاصبان حقوق مردم، بسیار بیشتر از وضعیت اخلاقی فرد شایان سرزنش است. برای پی بردن به این که حتی لایه‌های مترقی و روشنفکر جامعه به این نوع نگرش جنسیت‌گرایانه آلوده هستند، کافی است از آنها بپرسید:
خط ۳۴۳: خط ۳۴۳:


چند مثال
چند مثال
# علی ابن ابی طالب در یکی از خطبه‌های نهج البلاغه به مالک اشتر حاکم مصر می‌گوید: فَإِنَّ فِی اَلنَّاسِ عُیُوباً اَلْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ وَ اَللَّهُ یَحْکُمُ عَلَی مَا غَابَ عَنْکَ فَاسْتُرِ اَلْعَوْرَةَ مَا اِسْتَطَعْتَ یَسْتُرِ اَللَّهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ<ref>نامه 53 امام علی علیه السلام به مالک اشتر</ref> ترجمه: در مردمان همیشه عیوبی هست. بهترین فرد برای پوشاندن آنها حاکم است. پس عیوب دیگران که بر تو فاش شد نه تنها هرگز در آن کجکاوی نکرده و آن را افشا نکن بلکه تلاش کن آنرا بشوئی و پاک کنی، پس بگذار خداوند در مورد آنچه در پنهان انجام شده، قضاوت کند (یعنی به تو ربطی ندارد). پس تا می‌توانی بپوشان زشتی‌ها را، تا خدا هم بپوشاند زشتی‌های تو را، همان‌هایی که دوست نداری برای مردم فاش شود! به این ترتیب علی ابن ابی طالب بشکل آشکاری در مورد پوشاندن عیوب فردی مردم و چشم پوشیدن بر آنها و بی‌اهمیت بودنشان سخن می‌گوید. این درحالی است که شاهد هستیم در حاکمیت آخوندها، جوانان را برعکس بر الاغ سوار کرده، در میان مردم می‌چرخانند، آفتابه بر گردن آنها می‌اندازند و به این شکل آنها را بخاطر خطاهای جنسی، دعوا، دزدی و … مجازات می‌کنند. درست به همین دلیل است که مریم رجوی آخوندهای حاکم بر ایران را دشمنان اسلام می‌داند.
# علی ابن ابی طالب در یکی از خطبه‌های نهج البلاغه به مالک اشتر حاکم مصر می‌گوید: فَإِنَّ فِی اَلنَّاسِ عُیُوباً اَلْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ وَ اَللَّهُ یَحْکُمُ عَلَی مَا غَابَ عَنْکَ فَاسْتُرِ اَلْعَوْرَةَ مَا اِسْتَطَعْتَ یَسْتُرِ اَللَّهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ<ref>نامه 53 امام علی علیه السلام به مالک اشتر</ref> ترجمه: در مردمان همیشه عیوبی هست. بهترین فرد برای پوشاندن آنها حاکم است. پس عیوب دیگران که بر تو فاش شد نه تنها هرگز در آن کجکاوی نکرده و آن را افشا نکن بلکه تلاش کن آنرا بشوئی و پاک کنی، پس بگذار خداوند در مورد آنچه در پنهان انجام شده، قضاوت کند (یعنی به تو ربطی ندارد). پس تا می‌توانی بپوشان زشتی‌ها را، تا خدا هم بپوشاند زشتی‌های تو را، همان‌هایی که دوست نداری برای مردم فاش شود!   به این ترتیب علی ابن ابی طالب به‌شکل آشکاری در مورد پوشاندن عیوب فردی مردم و چشم پوشیدن بر آنها و بی‌اهمیت بودنشان سخن می‌گوید. این درحالی است که شاهد هستیم در حاکمیت آخوندها، جوانان را برعکس بر الاغ سوار کرده، در میان مردم می‌چرخانند، آفتابه بر گردن آنها می‌اندازند و به این شکل آنها را بخاطر خطاهای جنسی، دعوا، دزدی و … مجازات می‌کنند. درست به همین دلیل است که مریم رجوی آخوندهای حاکم بر ایران را دشمنان اسلام می‌داند.
# در انجیل یوحنا آمده‌است که فرسیان زنی را حین زنا دستگیر کرده و قصد سنگسار او را داشتند. وقتی عیسی ناصری با این واقعه مواجه شد به تمامی مردان که در آنجا بودند گفت: هر کس در میان شما هیچ گناهی مرتکب نشده اولین سنگ را به او بزند. اینجا بود که افراد یکی یکی سنگ‌ها را رها کرده و رفتند و زن با عیسی تنها ماند! عیسی به او گفت برو و دیگر گناه نکن!<ref>یوحنا: 8 –11</ref>
# در انجیل یوحنا آمده‌است که فرسیان زنی را حین زنا دستگیر کرده و قصد سنگسار او را داشتند. وقتی عیسی ناصری با این واقعه مواجه شد به تمامی مردان که در آنجا بودند گفت: هر کس در میان شما هیچ گناهی مرتکب نشده اولین سنگ را به او بزند. اینجا بود که افراد یکی یکی سنگ‌ها را رها کرده و رفتند و زن با عیسی تنها ماند! عیسی به او گفت برو و دیگر گناه نکن!<ref>یوحنا: 8 –11</ref>
آیا این مثال‌ها بیانگر این نیست که چنین گناهانی از نظر ادیان نیز ثقل و بار چندانی ندارند؟!
آیا این مثال‌ها بیانگر این نیست که چنین گناهانی از نظر ادیان نیز ثقل و بار چندانی ندارند؟!
خط ۳۵۰: خط ۳۵۰:
یکی دیگر از ویژگی‌های «دستگاه چپ» به تعبیر مجاهدین حرکت روی پای جمع (به کمک جمع) است. مریم رجوی در عین حال که آزادی و انتخاب فرد را مبنای حرکت او می‌داند، انسان را موجودی تعریف می‌کند که تنها در یک فرایند اجتماعی و گروهی با احساسی از همکاری، دوست‌داشتن دیگران، کوتاه آمدن از نظر خود بخاطر منافع جمع، قادر به رشد و تعالی است.
یکی دیگر از ویژگی‌های «دستگاه چپ» به تعبیر مجاهدین حرکت روی پای جمع (به کمک جمع) است. مریم رجوی در عین حال که آزادی و انتخاب فرد را مبنای حرکت او می‌داند، انسان را موجودی تعریف می‌کند که تنها در یک فرایند اجتماعی و گروهی با احساسی از همکاری، دوست‌داشتن دیگران، کوتاه آمدن از نظر خود بخاطر منافع جمع، قادر به رشد و تعالی است.


این در حالی است که جامعهٔ جنسیت زده ویژگی‌هایی چون رقابت منفی، جاه طلبی، خودخواهی، حسادت، اول من (این تعیبر مجاهدین از نوعی خودخواهی است) و … را در افراد ایجاد و تقویت می‌کند.
این در حالی است که جامعهٔ جنسیت‌زده ویژگی‌هایی چون رقابت منفی، جاه طلبی، خودخواهی، حسادت، اول من (این تعیبر مجاهدین از نوعی خودخواهی است) و… را در افراد ایجاد و تقویت می‌کند.


خبر خوب برای همه‌گان از دیدگاه مریم رجوی این است که این ویژگی‌ها در افراد مختلف نه ناشی از ذات انسان‌ها بلکه ناشی از تسلط ایدئولوژی جنسیت بر جامعه است. پس هیچ‌کس بد نیست! به این ترتیب برای کنار زدن چنین ویژگی‌هایی نیاز به ریاضت کشی و خودسازی‌های فرسایشی در مبارزه با خودخواهی، عصبانیت و … نیست. کافی است بر جنسیت‌زدگی غلبه کرده و گام‌های عملی در راستای نفی آن برداریم. بسرعت خواهیم دید که چنین ویژگی‌هایی نیز در ما رنگ خواهد باخت.
خبر خوب برای همگان از دیدگاه مریم رجوی این است که این ویژگی‌ها در افراد مختلف نه ناشی از ذات انسان‌ها بلکه ناشی از تسلط ایدئولوژی جنسیت بر جامعه است. پس هیچ‌کس بد نیست! به این ترتیب برای کنار زدن چنین ویژگی‌هایی نیاز به ریاضت‌کشی و خودسازی‌های فرسایشی در مبارزه با خودخواهی، عصبانیت و… نیست. کافی است بر جنسیت‌زدگی غلبه کرده و گام‌های عملی در راستای نفی آن برداریم. بسرعت خواهیم دید که چنین ویژگی‌هایی نیز در ما رنگ خواهد باخت.


با این تفاسیر «دستگاه چپ» دستگاهی است که در آن فرد، خود را به جمع نیازمند می‌بیند. در یک حرکت جمعی، آنچنان که او با نقاط مثبت خود، ضعف‌های دیگران را جبران می‌کند، دیگران نیز با توانایی‌های خود نقاط منفی او را جبران می‌کنند.
با این تفاسیر «دستگاه چپ» دستگاهی است که در آن فرد، خود را به جمع نیازمند می‌بیند. در یک حرکت جمعی، آنچنان که او با نقاط مثبت خود، ضعف‌های دیگران را جبران می‌کند، دیگران نیز با توانایی‌های خود نقاط منفی او را جبران می‌کنند.
خط ۳۶۴: خط ۳۶۴:


== مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک سالک یا دانشمند ==
== مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک سالک یا دانشمند ==
آنجه مریم رجوی به تبین و تشریح آن پرداخته، اگر چه بسیار کم و به ندرت تدوین و منتشر شده‌است، اما بدون شک یک نگرش کاملاً جدید نسبت به انسان و رفتارهای انسانی است. بی سبب نیست که دکتر محمد حسین حبیبی در این رابطه گفته بود:
آنجه مریم رجوی به تبیین و تشریح آن پرداخته، اگر چه بسیار کم و به ندرت تدوین و منتشر شده‌است، اما بدون شک یک نگرش کاملاً جدید نسبت به انسان و رفتارهای انسانی است. بی سبب نیست که دکتر محمد حسین حبیبی در این رابطه گفته بود:


این یک دیدگاه ایدئولوژیک نوین نسبت به مسألهٔ زن، رهبری، رهایی، و آگاهی است که آثار آن از قلمرو سیاست فراتر رفته و در زمینه فلسفه، عرفان، هنر، جامعه‌شناسی، روانشاسی، شناخت‌شناسی، و وجود شناسی نیز تجلی خواهد یافت.
این یک دیدگاه ایدئولوژیک نوین نسبت به مسألهٔ زن، رهبری، رهایی، و آگاهی است که آثار آن از قلمرو سیاست فراتر رفته و در زمینه فلسفه، عرفان، هنر، جامعه‌شناسی، روانشاسی، شناخت‌شناسی، و وجود شناسی نیز تجلی خواهد یافت.


البته اینکه مجاهدین خلق و شخص مریم رجوی چنین اندیشه‌ای را کمتر به بیرون از خود ارائه داده‌اند دلیل بسیار مشخصی دارد. هدف مریم رجوی از وارد شدن در انقلاب ایدئولوژیک، آنچنان که خود او می‌گوید، در قدم اول ارائهٔ تئوری‌های نوین در رابطه با رهایی زنان یا دست‌یابی به رهایی فرد فرد انسان‌ها نیست. اگر چه این اهداف بسیار مقدس و نتیجهٔ خودبخودی این انقلاب بوده‌اند اما هدف او در یک کلام پیشبرد مبارزه و سرنگونی آخوندهای حاکم بر ایران بوده‌است. او می‌گوید ما برای مبارزه در شرایط دشواری که در پیش رو داشتیم ناچار بودیم خود را ارتقاء دهیم تا بتوانیم با آزاد کردن انرژی‌ها از پس این رژیم برآمده و در برابر تهاجمات او بایستیم. به عبارتی این مسیر بیش از هرچیز مسیری عملی بوده‌است که مجاهدین پا در آن گذاشته و آنرا تجربه کرده‌اند، بدون آنکه فرصتی برای تدوین تئوری آن داشته باشند. درست مانند دانشمندی که در لابراتوار مشغول اکتشاف و پیشروی است اما فرصتی برای مکتوب کردن و ارائهٔ دستاوردهای خود در سمینارهای جهانی ندارد، چرا که او بیش از هر چیز به دنبال رسیدن به محصول نهایی خود در این لابراتوار است.
البته اینکه مجاهدین خلق و شخص مریم رجوی چنین اندیشه‌ای را کمتر به بیرون از خود ارائه داده‌اند دلیل بسیار مشخصی دارد. هدف مریم رجوی از وارد شدن در انقلاب ایدئولوژیک، آنچنان که خود او می‌گوید، در قدم اول ارائهٔ تئوری‌های نوین در رابطه با رهایی زنان یا دست‌یابی به رهایی فرد فرد انسان‌ها نیست. اگر چه این اهداف بسیار مقدس و نتیجهٔ منطقی این انقلاب بوده‌اند اما هدف او در یک کلام پیشبرد مبارزه و سرنگونی آخوندهای حاکم بر ایران بوده‌است. او می‌گوید ما برای مبارزه در شرایط دشواری که در پیش رو داشتیم ناچار بودیم خود را ارتقاء دهیم تا بتوانیم با آزاد کردن انرژی‌ها از پس این رژیم برآمده و در برابر تهاجمات او بایستیم. به عبارتی این مسیر بیش از هرچیز مسیری عملی بوده‌است که مجاهدین پا در آن گذاشته و آنرا تجربه کرده‌اند، بدون آنکه فرصتی برای تدوین تئوری آن داشته باشند. درست مانند دانشمندی که در لابراتوار مشغول اکتشاف و پیشروی است اما فرصتی برای مکتوب کردن و ارائهٔ دستاوردهای خود در سمینارهای جهانی ندارد، چرا که او بیش از هر چیز به دنبال رسیدن به محصول نهایی خود در این لابراتوار است.


همچنین تفاوت مریم رجوی با دانشمندان و محققین علم روانشناسی و جامعه‌شناسی این است که مریم رجوی دست‌یافت‌های خود را نه فقط با کار تئوریک و تحقیق در میان کتاب‌ها و مقالات، بلکه در تجربه و عمل خویش بدست آورده‌است. او به عنوان آغازگر و پیشرو در انقلاب ایدئولوژیک، خود در مسیر نفی جنسیت زدگی و مبارزه با فردیت فروبرنده، پیش رفته و سپس دیده‌های خود را برای دیگران بازگویی می‌کند. او مسیرهای رسیدن به قلهٔ رهایی از جنسیت زدگی را مطالعه نکرده‌است، او خود به قله‌های نفی جنسیت‌زدگی، نفی فردیت منفی و «خود شدن» صعود کرده و سپس برای دیگران از کشف و شهود خویش و از دیده‌ها و شنیده‌هایش سخن گفته‌است. بی سبب نیست که بسیاری در مواجهه با مریم رجوی پس از اولین دیدار، با شگفتی او را انسانی متفاوت توصیف می‌کنند. انسانی که خودش است. انسانی که نگاهی متفاوت به دیگران دارد و همگان را در اولین دیدار جذب رابطه‌ها و کاریزمای خود می‌کند.
همچنین تفاوت مریم رجوی با دانشمندان و محققین علم روانشناسی و جامعه‌شناسی این است که مریم رجوی دست‌یافت‌های خود را نه فقط با کار تئوریک و تحقیق در میان کتاب‌ها و مقالات، بلکه در تجربه و عمل خویش بدست آورده‌است. او به عنوان آغازگر و پیشرو در انقلاب ایدئولوژیک، خود در مسیر نفی جنسیت زدگی و مبارزه با فردیت فروبرنده، پیش رفته و سپس دیده‌های خود را برای دیگران بازگویی می‌کند. او مسیرهای رسیدن به قلهٔ رهایی از جنسیت زدگی را مطالعه نکرده‌است، او خود به قله‌های نفی جنسیت‌زدگی، نفی فردیت منفی و «خود شدن» صعود کرده و سپس برای دیگران از کشف و شهود خویش و از دیده‌ها و شنیده‌هایش سخن گفته‌است. بی سبب نیست که بسیاری در مواجهه با مریم رجوی پس از اولین دیدار، با شگفتی او را انسانی متفاوت توصیف می‌کنند. انسانی که خودش است. انسانی که نگاهی متفاوت به دیگران دارد و همگان را در اولین دیدار جذب رابطه‌ها و کاریزمای خود می‌کند.