کاربر:Ehsan/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۳۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox civilian attack
| title = ترور حسین عابدینی
| image = حسین عابدینی در پارلمان اروپا.jpg
| caption = حسین عابدینی در پارلمان اروپا
| location = فرودگاه استامبول
| target = محمد سید المحدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران
| date = چهارشنبه ۲۳اسفند ۱۳۶۸
| time = عصر همان روز
| timezone = به وقت ترکیه
| weapons = مسلل نیمه خودکار ـ کلت
| fatalities = ترور ناموفق بوده و حسین عابدینی بشدت مجروح شد.
| perp = احمد عقیقی، ریاحی با نام مستعار امیر حسینی و تعدادی دیگر از ماموران اعزامی جمهوری اسلامی
}}


ترور حسین عابدینی عضو کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/53434 مصاحبه با حسین عابدینی]</ref> و از اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران یک ترور نافرجام است که توسط رژیم ایران در ترکیه به اجرا درآمده و منجر به جراحت شدید حسین عابدینی گشت. در روز چهارشنبه ۲۳اسفند۶۸ چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین حسین عابدینی (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. حسین عابدینی به‌محض مشاهده‌ی تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها حمله کرد. در نتیجه حمله به موقع حسین عابدینی تعادل تروریستها بر هم خورده و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود را نیافت. تروریست‌ها پس از آن به سرعت از محل متواری شدند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%A7 ترور درمانی در تنگنا]</ref>
==== '''۴ - طرح ترور زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین''' ====
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند ۱۳۷۴، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال ۷۴برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در ۸ بهمن ۷۴ به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.


== هدف از ترور حسین عابدینی ==
دو طرح تروریستی برای ترور زهرا رجبی
حسین عابدینی از اعضاء کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت و از کادرهای سازمان مجاهدین خلق ایران است. اما هدف تروریست‌ها به قتل رساندن محمد محدثین مسئول ستاد سیاسی وقت سازمان مجاهدین و مسئول کنونی کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران بود. محمد محدثین از اعضاء قدیمی سازمان مجاهدین است  که در زمان محمد رضا شاه در زندان‌های رژیم سلطنتی مورد شکنجه قرار گرفته و در زندان بوده است. رژیم ایران بر این تصور بود که سرنشین این خودرو در ترکیه محمد سید المحدثین است است و با این هدف ا ین ترور را طراحی نموده بود.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d8%b3%d9%be%d8%a7%d9%87-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%86/ سپاه پاسداران]- سایت ایران افشاگر</ref>


== طراحی ترور حسین عابدینی و محمد سید المحدثین ==
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پس از اطلاع از رفت و آمد وی به ترکیه، همزمان دو طرح تروریستی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. طرح اول ربودن و طرح دوم ترور.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردی به‌نام «آدینچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود درآورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مرکزی سورایچی استانبول (در امین اونو) کار می‌کرد. وزارت اطلاعات با پرداخت ۸۰هزار دلار از طریق این فرد امکان شنود شماری از تلفنهای مجاهدین در ترکیه را به‌دست آورده بود.


اطلاعات آخوندی با استفاده از مانیتور تلفنهای مجاهدین به جزئیات برخی از ترددهای مجاهدین از طریق فرودگاه استانبول پی برده بود و بر این اساس به احمد عقیقی یک فرمانده تروریست در سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه دستور آماده شدن تیمها را برای این ترور می‌دهد. احمد عقیقی یک تروریست به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست دیگر به‌سرعت از طریق قبرس برای ترور محمد سید المحدثین که البته عملا به ترور حسین عابدینی منجر شد، وارد ترکیه می‌کند.
در جلسهٌ شنبه ۱۴ بهمن ۷۴، شورایعالی امنیت رژیم با شرکت اعضای اصلی و هم‌چنین سعید امامی معاونت امنیت وزارت اطلاعات و احمد وحیدی، فرمانده نیروی  قدس، قرار بر این شد که وزارت اطلاعات با همکاری نیروی قدس طرح آدمربایی را در دستور کار قرار دهد و چنان‌چه این طرح عملی نبود، طرح ترور را به اجرا بگذارند. اطلاعات جمهوری اسلامی برای به‌دست آوردن اطلاعات حضور و ترددهای زهرا رجبی در ترکیه، در صدد برآمد، نفوذیهای خود را در میان پناهندگان و پناهجویان ایرانی و ایرانیان مقیم ترکیه فعال کند. به خصوص که بنا به مأموریتی که زهرا رجبی در ترکیه دنبال می‌کرد، ارتباطات گسترده‌یی با پناهجویان ایرانی داشت. از آن جایی که سازمان مجاهدین از سالها قبل دفتری در ترکیه نداشت، ارتباطات مستقیم و گستردهٌ زهرا رجبی با پناهجویان ایرانی، اجتناب‌ناپذیر بود.


تروریستها با کمک سفارت جمهوری اسلامی و ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه به ایران رفتند. در روزهای قبل از ترور، کنسول جمهوری اسلامی در استانبول توسط ریاحی و چند تروریست دیگر رفت و آمدها در فرودگاه را کنترل می‌کردند تا با تسلط بیشتر بر صحنه عمل کنند.
رضا معصومی برزگر، یک عامل اطلاعات جمهوری اسلامی که در بین پناهندگان خود را به‌عنوان مخالف سرسخت رژیم و هوادار مجاهدین معرفی می‌کرد، تحت عنوان کمک به پناهندگان ایرانی موفق شد در ارتباط با زهرا رجبی قرار گیرد. وی توانست در آخرین سفر، اطلاعات بیشتری از ترددها و محل اقامت زهرا رجبی به دست آورد. برزگر معصومی که متولد ۱۳۴۱ در ارومیه است، در ترکیه به کارهای به‌ظاهر تجاری و ارسال کالاهای قاچاق به ایران، اشتغال داشت و آن‌طور که بعد معلوم شد، به طور مستمر دررفت و آمد به ایران بود. همسرش در ارومیه زندگی می‌کرد و گاهی برای دیدار وی به استانبول می‌رفت. وزارت اطلاعات، معصومی را در سال ۷۳ به استخدام خود درآورده بود. یک عنصر وزارت اطلاعات به‌نام سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری به‌همراه دو فرد دیگر پس از ۷ ساعت مصاحبه با رضا معصومی در اطلاعات ارومیه، او را به عضویت وزارت اطلاعات درمی‌آورند و متعاقباً چند دورهٌ آموزشی از جمله در مورد ارتباطات و نفوذ جاسوسی برای او گذاشتند. بعداز آموزشهای لازم و تأمین ارتباطات ضروری وی را مجدداً روانهٌ ترکیه می‌کنند و شماره تلفن ۶۴۸۸۹۹ ارومیه را به‌عنوان سرپل به وی می‌دهند تا در ارتباط مستقیم با اصغر آذری (سعید چوب تراش) قرار بگیرد.


== اجرای طرح ترور  حسین عابدینی و محمد سید المحدثین ==
تیم شناسایی و نفوذ
روز چهارشنبه ۲۳اسفند ۶۸، بعد از شناسایی محل و زمان تردد خودرو مسئولان مجاهدین در استامبول مأموران اعزامی رژیم ایران در کمین محمد سید المحدثین برای انجام ترور قرار گرفتند. در جریان این ترور  ۲تیم با ۲خودرو در مسیر فرودگاه استانبول، خودرو حسین عابدینی ـ از اعضای مجاهدین ـ و همراهان او را متوقف کردند و به سویش آتش کردند. حسین عابدینی بلافاصله دچار جراحت شدید شد. حسین عابدینی با وجود جراحت شدید از ماشین پیاده شده و برای حفاظت از محمد سین المحدثین با دست خالی به سمت تروریستها حمله کرد. این عمل منجر شد که آنها تعادل خود را از دست بدهند. سلاح یکی از تروریست‌ها بر زمین افتاد و آنها مجبور شدند بسرعت صحنه ترور را ترک کنند. با این همه جمهوری اسلامی تصور کرد توانسته است به هدف خود برسد و بلافاصله در رسانه‌های خود اعلام کرد که محمد سید المحدثین به دست عناصر حزب الله کشته شده است.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%A7 ترور درمانی در «تنگنا»]</ref>


== وقایع بعد از ترور حسین عابدینی ==
یک عنصر مشترک در هر دو طرح تروریستی، استفاده از رضا معصومی بود، به‌همین منظور سعید چوب تراش، همان که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی به‌خوبی آشنا بود، همراه با یکی از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی این طرح، به ترکیه رفتند.
[[پرونده:حسین عابدینی در مصاحبه با بی بی سی.jpg|جایگزین=حسین عابدینی در مصاحبه با بی بی سی جهانی|بندانگشتی|حسین عابدینی در مصاحبه با بی بی سی جهانی]]
تروریستهای جمهوری اسلامی ابتدا به وزارت اطلاعات گزارش کردند که محدثین را ترور کرده‌اند. بعداز تکذیب این موضوع در اطلاعیهٌ مجاهدین، وزارت اطلاعات تلاش کرد از بیمارستانی که عابدینی بستری بود، اطلاعات کسب کند که چه کسی را ترور کرده‌است؟ و آیا امکان این‌را می‌یابد که در بیمارستان او را به قتل برساند؟ در همین رابطه از عناصرش در ترکیه استفاده کرده تا به بخش سی‌سی‌یو بیمارستان وارد شوند؛ ولی با هوشیاری مجاهدین این طرح شکست خورد و به اطلاعات مشخصی هم نرسیدند. ۱۰روز بعد از واقعهٌ ۲۳اسفند منابع خبری جمهوری اسلامی بار دیگر به این موضوع پرداختند و موضوع را به نحو دیگری مطرح کردند:


رادیو ایران ۲فروردین: «جزئیات تازه‌یی از هویت یکی از مسئولان رده‌بالای سازمان جاسوسی منافقین که در استانبول به‌هلاکت رسیده‌است، فاش شد. به گزارش واحد مرکزی خبر در پی انتشار خبر ترور فردی به نام محمدرضا اخوان جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین در تاریخ چهارشنبه ۲۳اسفندماه۶۸ در استانبول که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت، هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرار گرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی در همین تاریخ در استانبول یک گروه که اظهار می‌دارد از هواداران سازمان منافقین بوده و به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان پی‌برده‌است و درصدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن می‌باشد، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمدسیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است که به مجازات خیانتهای خود رسید و در پی یک تهاجم قهرمانانه به‌شدت زخمی شد و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده‌است.»
سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسن‌زاده و شماره پاسپورت ۱۴۴۴۱۳۸، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و باشماره پاسپورت ۱۴۴۴۴۴۵، در ۲۰بهمن ۷۴، وارد ترکیه شدند. رحیم افشار و سعید چوب تراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و  سعید چوب تراش که در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از ۲۲ بهمن ۷۴ تا اول اسفند هر روز با معصومی دیدار و مراحل مختلف این عملیات را هماهنگ می‌کردند.


روزنامهٌ جمهوری اسلامی ۵فروردین: «مسئول ستاد سیاسی منافقین به‌هلاکت رسید. خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌نقل از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در پی انتشار خبر ترور فردی به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت و هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرارگرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی، در تاریخ ۲۳اسفند۶۸ در استانبول، یک گروه که اظهار داشته از هواداران سازمان منافقین بوده و با پی‌بردن به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان، در صدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن برآمده، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمد سیدالمحدثین، مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده‌است.»
تیم عملیاتی طرح تروریستی


احمد عقیقی که یکی از فرماندهای تروریستهای وزارت اطلاعات بود، از اواخر دیماه۶۸ به‌عنوان یک دیپلومات، برای پیشبرد اهداف تروریستی جمهوری اسلامی و سازمان‌دادن جوخه‌های ترور به ترکیه آمده بود. این فرد چندی پس از سوءقصد به عابدینی، از ترکیه به سفارت جمهوری اسلامی در وین منتقل شد. ماهنامهٌ آلمانی «تروریسم» تیرماه۱۳۶۹ نوشت: «ارگانهای امنیتی ترکیه نشانه‌هایی در اختیار دارند که دولت تهران در پشت چند سوءقصدی که چندی پیش در آنکارا و استانبول روی داده قرار دارد. در تاریخ ۳۱ژانویه۱۹۹۰ پروفسور معمر آکسوی، رئیس جمعیت حقوقدانان ترکیه و وکیل سابق مجلس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. قتل وی با اقامت یک «دیپلومات» ایرانی به‌نام احمد عقیقی در رابطه می‌باشد. این دیپلومات در واقع عضو سازمان امنیت ایران می‌باشد که ۲۰روز قبل از قتل پروفسور آکسوی به ترکیه آمده بود و با افراد مختلفی که به‌عنوان نمایندگان قشری‌گرایی اسلامی معروف هستند، ملاقات نمود. طبق اطلاعات دیگر ارگانهای ترکیه، «عقیقی» هم‌چنین در سوءقصد بر علیه اخوان جم (حسین عابدینی) شرکت داشته‌است».
تیم ترور را دیپلوماتهای مستقر در سفارت رژیم در آنکارا و در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول تشکیل می‌دادند و از کمکهای مزدوران ترک رژیم برخوردار بودند. دیپلوماتهایی که مستقیماً در این ترور شرکت داشتند عبارت بودند از:


== نجات حسین عابدینی از مرگ حتمی ==
- محسن کارگر آزاد معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول که بالاترین نفر وزارت اطلاعات در ترکیه بود و از سال ۱۳۷۰ اهداف وزارت اطلاعات در ترکیه را پیش می‌برد.
[[پرونده:حسین عابدینی.jpg|جایگزین=حسین عابدینی.jpg|بندانگشتی|حسین عابدینی.jpg]]
حسین عابدینی پس از انجام این ترور بشدت مجروح و به بیمارستانی در ترکیه منتقل می‌شود. او بخش اعظم کبد خود را از دست داده بود. گلوله‌هایی که به وی اصابت کرده بود دو زمانه بوده و پس از اصابت به حسین عابدینی منجر به متلاشی شدن کبد او شده بود. تمامی پزشک‌ها از وی قطع امید کردند. سرانجام یکی از متخصصین گفت تنها در صورتی می توانیم وی را زنده نگه داریم که روزانه ده کیسه خون به او تزریق کنیم و در این مدت شاید بتوان کبد وی را بازسازی کرد. با این حال رئیس بیمارستان تهیه روزانه ده کیسه خون را غیر ممکن اعلام کرده و گفته بود از عهده او خارج است.


سازمان مجاهدین خلق ایران و دفتر آن در استامبول تمامی امکانات خود را برای نجات وی بکار می‌گیرد. علی اکبر قربانی که خود بعدها مورد عملیات تروریستی قرار گرفته و کشته شد به جمع آوری خون برای وی می‌پردازد. نهایتا تعداد قابل توجهی از دانشجویان ترک که اعتقادات چپ داشتند پس از اطلاع از عملیات ناموفق رژیم ایران بصورت دسته جمعی برای کمک به حسین عابدینی بسیج شده و می‌توانند وی را نجات دهند.<ref>[http://farsi.fffi.se/%d9%85%d8%ac%d8%aa%d8%a8%db%8c-%d9%81%d8%aa%d8%ad%db%8c-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c%d9%87%d8%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2-%d8%ae%d8%b3%d8%aa%da%af%db%8c-%d9%86%d8%a7%d9%be/ مجتبی فتحی: ترکیه، ترور مبارز خستگی ناپذیر حسین عابدینی و دانشجویان چپ و مارکسیست در استانبول]</ref>
- مجید شادکار، وابستهٌ سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا، که از سال ۱۳۷۱ وارد ترکیه شده و چند فقره عملیات تروریستی را هدایت کرده بود.


== منابع ==
- رضا بهروزمنش معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول در سال ۱۳۷۴ (چند ماه قبل از ترور) به ترکیه آمده بود.
<references />
 
- علی‌اشرفی، وابستهٌ مطبوعاتی سفارت که در  آبان۷۲  با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ ۰۱۱۶۲۶ وارد ترکیه شده بود.
 
بعداز تصویب طرح ترور در شورای عالی امنیت، وزارت اطلاعات به محسن کارگر آزاد ابلاغ کرد که به‌سرعت امکانات طرح ربودن زهرا رجبی را با استفاده از تجربیات ربودن و ترور علی اکبر قربانی فراهم کند و در صورتی‌که امکان ربودن فراهم نشد برای ترور آماده باشند و برای هماهنگی در ارتباط با رحیم افشار قرار بگیرند.
 
شکست طرح آدمربایی
 
تیم نفوذ  در ۲۲ بهمن به وزارت اطلاعات خبر می‌دهد که مریم جاودان (زهرا رجبی) آپارتمان جدیدی در منطقهٌ فاتح استانبول گرفته‌است. در دیداری که سعید چوب تراش و رحیم افشار و رضا معصومی در این روز داشتند، رحیم افشار طرح ربودن زهرا رجبی را با معصومی در میان گذاشته و به او می‌گوید باید همکاری کامل بکند. در ملاقاتهای بعدی آنها به ارزیابی جزئیات محل استقرار و نفرات همراه زهرا رجبی و نحوهٌ ترددهای او می‌پردازند.
 
در طرح اولیه، قرار می‌شود روز ۲۷ بهمن، طرح آدمربایی صورت گیرد. به همین منظور رحیم افشار تلفنی به محسن  کارگر آزاد اعلام آمادگی می‌کند و  در ساعت ۹ شب ۲۷ بهمن محسن کارگر آزاد به‌همراه تیم ترورش و رحیم افشار با سعید چوب تراش و رضا معصومی  به آپارتمان زهرا رجبی می‌روند. طبق طرح رضا معصومی بایستی درب ساختمان را بزند تا دیگر تروریستها به همراه وی با آسانسور به طبقهٌ پنجم بروند. مزودران در حالی‌که درب آسانسور را باز نگاه می‌دارند، در آسانسور می‌مانند تا درب آپارتمان را برای رضا معصومی باز کنند. اگر تروریستها شرایط را مساعد دیدند، وارد شوند. وگرنه، طرح را به وقت دیگری موکول می‌کنند. معصومی در طبقهٌ پنجم زنگ را فشار می‌دهد. علی مرادی درب را باز می‌کند. در این موقع زهرا رجبی هم پشت سر او بوده‌است و علاوه بر آنها سه نفر دیگر هم در آپارتمان بوده‌اند. تروریستها در می‌یابند که به‌دلیل حضور ۵نفر در آپارتمان، امکان اجرای طرح نیست. از این رو از آسانسور خارج نمی‌شوند. معصومی با محملی که از قبل آماده کرده بود، مراجعهٌ خود به آپارتمان را عادی جلوه می‌دهد و می‌گوید آمده‌است که اگر فائزه رجبی کاری دارد انجام دهد.
 
تصمیم به ترور
 
به‌دنبال گزارش شکست طرح آدمربایی، بنا به‌پشنهاد سعید امامی، فلاحیان یک جلسهٌ اضطراری برای اتخاذ تصمیم تشکیل داد.  در این جلسه پورمحمدی قائم مقام فلاحیان، سعید امامی معاونت امنیت، مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التفاط و ناصر سرمدی‌نیا رئیس ادارهٌ کل آسیایی (که ترکیه هم تحت مسئولیت این اداره کل بود)  در آن شرکت داشتند. در این جلسه به این نتیجه می‌رسند که حضور علی مرادی که مربی کاراته است، طرح ربودن را مشکل می‌کند و اگر نفر سومی هم در صحنه باشد، طرح ربودن غیرممکن می‌شود. از آن‌جایی که فکر می‌کردند ممکن است زهرا رجبی، به زودی ترکیه را ترک کند، تصمیم گرفتند هرچه زودتر طرح ترور را اجرا کنند. به‌دلیل فرصت کوتاه، ناصر سرمدی‌نیا به عنوان فرمانده این عملیات بلافاصله به ترکیه اعزام می‌شود تا از اجرای موفق طرح مطمئن شوند.
 
اجرای ترور
 
صبح روز اول اسفند۷۴ ناصر سرمدی‌نیا با پاسپورت دیپلوماتیکی به نام قاسم زرگری پناه  و به شمارهٌ ۰۰۱۲۰۹۱  به ترکیه وارد شد و در هتل بیوک سهند، مستقر شد.
 
بلافاصله بعداز استقرار در هتل سهند از رحیم افشار آخرین گزارش را گرفت. رحیم افشار گفت که روز گذشته با رضا معصومی ملاقات کرده‌اند و امروز که روز عید فطر است زهرا رجبی با خانوادهٌ پناهندگان بیرون رفته‌اند. ناصر سرمدی به‌سرعت دست به کار می‌شود تا تیم ترور را برای ساعت ۹شب آماده کند. وی ترتیباتی می‌دهد که در تمام طول روز آپارتمان مورد نظر تحت مراقبت مأموران اطلاعات باشد.
 
شب هنگام، سعید چوب تراش، رحیم افشار و ناصر سرمدی‌نیا با رضا معصومی در یک قهوه‌خانه نزدیک در استانبول ملاقات می‌کنند. ناصر سرمدی نیا می‌گوید امشب زهرا رجبی را به قتل می‌رسانیم. آنها یک بار دیگر جزئیات طرح را مرور می‌کنند و سپس ناصر سرمدی‌نیا از آنها جدا می‌شود و رحیم افشار، سعید چوب تراش و معصومی به طرف آپارتمان می‌روند.
 
ناصر سرمدی‌نیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگر آزاد اطلاع می‌دهد که با تیم ترورش، برای انجام عملیات به‌سرعت خود را به محل برسانند.  در جلو آپارتمان، ناصر سرمدی‌نیا، محسن کارگر آزاد به‌همراه دو تروریست دیگر با  رضا معصومی، سعید چوب تراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق می‌شوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوب تراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدی نیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک کرد. تروریستها به فرماندهی محسن کارگر آزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، علی مرادی و زهرا رجبی را به قتل رساندند.
 
ارتباطات تروریستها با تهران
 
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز ۲اسفند ۷۴ به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.
 
ماجرای ترور از زبان رضا معصومی
 
از همان ابتدا نقش رضا معصومی در این عملیات روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری ومجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۷۵ رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگیر کرد.
 
رضا معصومی در دادگاه گفت  من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوب تراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کرده‌است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جدید مریم جاودان را اطلاع دادم.
 
درساعت ۲ روز۱۲بهمن، با فردی به‌نام مهدی (مرتضی محسن‌زاده) از وزارت  اطلااعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم. دردیدار بعدی فرد جدیدی به‌نام رسول (رحیم افشار) نیز در ملاقات ما شرکت کرد و آنها گفتند که ازایران برای بردن مریم جاودان آمده‌اند؛ که من گفتم درمورد ربودن من نمی‌توانم کمک کنم که آنها بچه وخانواده‌ام راتهدید کردند وگفتند که مجبوری این‌کار را انجام دهی و رسول در این رابطه با من صحبت کرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شدیم  وساعت ۷ با رحیم افشار و مرتضی محسن زاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض ۱۵ دقیقه فردی به‌نام جلات (محسن کارگر آزاد) آمد وهمراه او یک کرد ایرانی بود که این‌جا محسن کارگر آزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن  از من سؤال کرد.
 
در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون  را باز کنم سپس همگی وارد شویم و با آسانسور به طبقه ۵ برویم آنها درآسانسور نیمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طریق پله فرار کنم و  آنها داخل آپارتمان بشوند بعداز این‌که به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا ۶ نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدی‌نیا)، محسن کارگر آزاد و یک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد ورسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوب تراش) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگر آزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگر آزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز وبسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی ویک نفر کوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و۴ نفری وارد آسانسور شدیم و دگمهٌ طبقهٌ ۵ را زدم نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد.  سلاحها درروزنامه پیچیده  وآماده بود…»
 
دستگیری تروریستهای جمهوری اسلامی
 
به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال ۶۸ در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.
 
روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷فروردین ۷۵، نوشت: «عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده‌است». وی هم‌چنین از نقش ۹دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.
 
به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از ۵جلسهٌ دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.
 
اخراج دیپلوماتهای جمهوری اسلامی
 
به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، ۴ دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ ۲۹فروردین ۷۵، خاک ترکیه را ترک کردند.
 
خبرگزاری رویتر در ۲۳فروردین ۷۵، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.
 
محسن کارگر آزاد، به‌رویتر گفت: هیچ دستور رسمی به‌ما برای بازگشت، داده نشده‌است ولی ما خود را آمادهٌ رفتن می‌کنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».
 
واکنش و موضعگیری جمهوری اسلامی
 
به‌دنبال ترور زهرا رجبی و علی مرادی، و انعکاس گستردهٌ این ترور در رسانه‌های خبری که همگی بر نقش جمهوری اسلامی تأکید داشتند، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به نفرات خود در نقاط مختلف جهان دستور دادند تا در تبلیغات خود تأکید کنند موضوع یک درگیری در درون مجاهدین بوده‌است. ابراهیم خانی، رئیس وقت ادارهٌ آسیای غربی وزارت خارجه در روز ۳ اسفند ۷۴طی دستورالعملی به سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا نوشت: چنان‌چه مورد سؤال واقع شدید، بگویید «دو مجاهد به‌قتل رسیده به احتمال قوی قربانی اختلافات داخلی شدند».
 
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.
 
یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴، نوشت
 
«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند… لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».
 
ازسوی دیگر جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را به‌عنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهٌ ترکیه که آن زمان در ایران بسر می‌برد، برگی داشته باشد.
 
خبرگزاری فرانسه ۲۱فروردین ۷۵، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگیر کرده‌است. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهٌ جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند. وی با اسم بردن از چهارتن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویسهای امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت می‌شده‌است…
 
آسوشیتدپرس ۲۲فروردین ۷۵ نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود؛ ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.