۶٬۰۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
ـــــــــــــــــــــــــــــ | ـــــــــــــــــــــــــــــ | ||
[[پرونده:Ruhollah Khomeini in Mehrabad (1).jpg|جایگزین=آیتالله حسن لاهوتی، نفر همراه خمینی در پرواز پاریس به تهران|بندانگشتی|400x400پیکسل|آیتالله حسن لاهوتی، نفر همراه خمینی در پرواز پاریس به تهران]] | |||
آیت الله حسن لاهوتی اشکوری در شمار روحانیانی بود که در دهه ۱۳۵۰ با دیدن پایگاه اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران، به خصوص در بین جوانان ایران، هوادار جنبش مجاهدین شد و به فعالیت پرداخت؛ و یکی از فعالیتهای او جمعآوری کمک مالی برای پیشبُرد مبارزات مجاهدین بود، در سال ۱۳۵۴، هنگامی که سازمان مجاهدین توسط اپورتونیستها، ضربه خورد و مدتی متلاشی شد؛ حسن لاهوتی تحت تأثیر این ضربه به جریان راست میل پیدا کرد و در انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷، از افراد نزدیک به خمینی بود. لاهوتی در نوفل لوشاتو از همراهان خمینی بود و از مسافران هواپیمایی بود که [[خمینی]] در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، از فرانسه به ایران پرواز داشت، تصویر وی به همراه پسر خمینی (احمد) و مرتضی مطهری، همراه با خمینی و خلبان فرانسوی، در حال پایین آمدن از پلکان هواپیما، در عکس دیده میشود. حسن لاهوتی از همان ماههای اول با دیدن سیاستهای خمینی و همراهان او، به تدریج از آنها فاصل گرفت و از آن طرف به مجاهدین گرایش پیدا کرد. بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، حکومت خمینی تحمل مخالفتهای لاهوتی را نداشت و نسبت به وی احساس تهدید میکرد، به همین خاطر دستور قتل او صادر و به لاجوردی ابلاغ شد، حسن لاهوتی در ۷ آبان ۱۳۶۰، بر اثر مسمومیت در زندان اوین درگذشت.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/ماجرای-قتل-آقای-لاهوتی-توسط-خمینی-و-لاج/ ماجرای قتل آیتالله حسن لاهوتی - وب سایت ایران افشاگر]</ref> | آیت الله حسن لاهوتی اشکوری در شمار روحانیانی بود که در دهه ۱۳۵۰ با دیدن پایگاه اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران، به خصوص در بین جوانان ایران، هوادار جنبش مجاهدین شد و به فعالیت پرداخت؛ و یکی از فعالیتهای او جمعآوری کمک مالی برای پیشبُرد مبارزات مجاهدین بود، در سال ۱۳۵۴، هنگامی که سازمان مجاهدین توسط اپورتونیستها، ضربه خورد و مدتی متلاشی شد؛ حسن لاهوتی تحت تأثیر این ضربه به جریان راست میل پیدا کرد و در انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷، از افراد نزدیک به خمینی بود. لاهوتی در نوفل لوشاتو از همراهان خمینی بود و از مسافران هواپیمایی بود که [[خمینی]] در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، از فرانسه به ایران پرواز داشت، تصویر وی به همراه پسر خمینی (احمد) و مرتضی مطهری، همراه با خمینی و خلبان فرانسوی، در حال پایین آمدن از پلکان هواپیما، در عکس دیده میشود. حسن لاهوتی از همان ماههای اول با دیدن سیاستهای خمینی و همراهان او، به تدریج از آنها فاصل گرفت و از آن طرف به مجاهدین گرایش پیدا کرد. بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، حکومت خمینی تحمل مخالفتهای لاهوتی را نداشت و نسبت به وی احساس تهدید میکرد، به همین خاطر دستور قتل او صادر و به لاجوردی ابلاغ شد، حسن لاهوتی در ۷ آبان ۱۳۶۰، بر اثر مسمومیت در زندان اوین درگذشت.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/ماجرای-قتل-آقای-لاهوتی-توسط-خمینی-و-لاج/ ماجرای قتل آیتالله حسن لاهوتی - وب سایت ایران افشاگر]</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== اعترافات برخی از مقامات نظام جمهوری اسلامی == | == اعترافات برخی از مقامات نظام جمهوری اسلامی == | ||
به گفته علی محمد بشارتی (مسئول اطلاعات وقت سپاه)،که در سفر به کرمانشاه همراه حسن لاهوتی (نماینده وقت خمینی در سپاه) بود، این سفر ۳ روز طول کشیده و سلاحهای زیادی جمعآوری کرده بودند که اغلب این سلاحها ژ – ۳ و کلت روولور بودند و میخواستند این سلاحها را به تهران منتقل کنند که به علت حضور مجاهدین ورق برگشت، در این سفر پسر حسن لاهوتی (وحید) هم حضور داشت که با مجاهدین در ارتباط بود و تعداد بسیاری از سلاحهای جمعآوری شده را با خود برده بود، محمد بشارتی عصبانی میشود ولی به خاطر حسن لاهوتی چیزی نمیگوید و موضوع را به خمینی اطلاع میدهد و به او میگوید که آقای لاهوتی بسیار آدم عاطفی است و صحبتهایش دلنشین و دلپذیر میباشد ولی در زمینهی سیاسی آسیب پذیر است و همه، به خصوص مجاهدین به دنبال جذب او هستند، ایشان مثل ما در زندان بوده و با اغلب مجاهدین آشنا شده است اما رفاقت و آشنایی فرق میکند با هواداری از آنها، ایشان از مجاهدین هواداری میکند. همین عمل آقای لاهوتی و سخنرانیهایش به سود مجاهدین و علیه نظام جمهوری اسلامی، عاقبت باعث شد که خمینی او را بعد از مدتی از سمتش برکنار و خامنهای را جایگزین وی کند.<ref>[[عبور از شط شب، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷|عبور از شط شب - انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷]]</ref> | به گفته علی محمد بشارتی (مسئول اطلاعات وقت سپاه)،که در سفر به کرمانشاه همراه حسن لاهوتی (نماینده وقت خمینی در سپاه) بود، این سفر ۳ روز طول کشیده و سلاحهای زیادی جمعآوری کرده بودند که اغلب این سلاحها ژ – ۳ و کلت روولور بودند و میخواستند این سلاحها را به تهران منتقل کنند که به علت حضور مجاهدین ورق برگشت، در این سفر پسر حسن لاهوتی (وحید) هم حضور داشت که با مجاهدین در ارتباط بود و تعداد بسیاری از سلاحهای جمعآوری شده را با خود برده بود، محمد بشارتی عصبانی میشود ولی به خاطر حسن لاهوتی چیزی نمیگوید و موضوع را به خمینی اطلاع میدهد و به او میگوید که آقای لاهوتی بسیار آدم عاطفی است و صحبتهایش دلنشین و دلپذیر میباشد ولی در زمینهی سیاسی آسیب پذیر است و همه، به خصوص مجاهدین به دنبال جذب او هستند، ایشان مثل ما در زندان بوده و با اغلب مجاهدین آشنا شده است اما رفاقت و آشنایی فرق میکند با هواداری از آنها، ایشان از مجاهدین هواداری میکند. همین عمل آقای لاهوتی و سخنرانیهایش به سود مجاهدین و علیه نظام جمهوری اسلامی، عاقبت باعث شد که خمینی او را بعد از مدتی از سمتش برکنار و خامنهای را جایگزین وی کند.<ref>[[عبور از شط شب، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷|عبور از شط شب - انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷]]</ref> | ||
[[پرونده:فاطمه رفسنجانی همسر سعید لاهوتی.jpg|جایگزین=فاطمه هاشمی رفسنجانی، همسر سعید لاهوتی|بندانگشتی|268x268پیکسل|فاطمه هاشمی رفسنجانی، همسر سعید لاهوتی]] | |||
به گفته فاطمه رفسنجانی (همسر سعید لاهوتی)، مشخص نشد که موضوع دستگیری و بازداشت و بعدش هم کشته شدن حسن لاهوتی و وحید لاهوتی چه بوده، سعید با فاطمه تماس میگیرد و اطلاع میدهد که خودش به خانه برود و او دنبالش نمیآید چون مأموران زندان اوین با حکم اسدالله لاجوردی (دادستان و رئیس زندان اوین)، به خانه حسن لاهوتی ریختهاند و به سعید اجازه خروج از خانه را نمیدهند و میخواند آنها را دستگیر و بازداشت کنند و همراه خود به زندان ببرند و تهدید میکنند که اگر مقاوت کنند آنها را میکشند؛ فاطمه سریع به احمد خمینی اطلاع میدهد که آقای لاهوتی را گرفتهاند و به زندان بردهاند، ساعت ۹ شب سعید با فاطمه تماس میگیرد و به او میگوید آقای لاهوتی حالشان خراب شده و او را به بیمارسان منتقل کردهاند، وقتی فاطمه به بیمارستان میرود متوجه میشود که حسن لاهوتی فوت کرده است و پزشکی قانونی هم علت مرگ را سم استرکنین در معده ایشان تشخیص دادهاند، وقتی هم این موضوع پیگیری میشود به آنها میگویند به خاطر مصالح انقلاب سکوت کنید!؛ همچنین گزارش پزشکی قانونی که بعدها به دست سعید لاهوتی میرسد، علت مرگ پدرش را سکته تشخیص نداده بودند بلکه فوت بر اثر مسمومیت با سم استرکنین بوده است.<ref>[[نشریه حکومتی شهروند امروز، شماره ۷۰ سال ۱۳۷۸]]</ref> | به گفته فاطمه رفسنجانی (همسر سعید لاهوتی)، مشخص نشد که موضوع دستگیری و بازداشت و بعدش هم کشته شدن حسن لاهوتی و وحید لاهوتی چه بوده، سعید با فاطمه تماس میگیرد و اطلاع میدهد که خودش به خانه برود و او دنبالش نمیآید چون مأموران زندان اوین با حکم اسدالله لاجوردی (دادستان و رئیس زندان اوین)، به خانه حسن لاهوتی ریختهاند و به سعید اجازه خروج از خانه را نمیدهند و میخواند آنها را دستگیر و بازداشت کنند و همراه خود به زندان ببرند و تهدید میکنند که اگر مقاوت کنند آنها را میکشند؛ فاطمه سریع به احمد خمینی اطلاع میدهد که آقای لاهوتی را گرفتهاند و به زندان بردهاند، ساعت ۹ شب سعید با فاطمه تماس میگیرد و به او میگوید آقای لاهوتی حالشان خراب شده و او را به بیمارسان منتقل کردهاند، وقتی فاطمه به بیمارستان میرود متوجه میشود که حسن لاهوتی فوت کرده است و پزشکی قانونی هم علت مرگ را سم استرکنین در معده ایشان تشخیص دادهاند، وقتی هم این موضوع پیگیری میشود به آنها میگویند به خاطر مصالح انقلاب سکوت کنید!؛ همچنین گزارش پزشکی قانونی که بعدها به دست سعید لاهوتی میرسد، علت مرگ پدرش را سکته تشخیص نداده بودند بلکه فوت بر اثر مسمومیت با سم استرکنین بوده است.<ref>[[نشریه حکومتی شهروند امروز، شماره ۷۰ سال ۱۳۷۸]]</ref> | ||
ویرایش