۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
| content5 = | | content5 = | ||
}} | }} | ||
'''رژیم ولایت فقیه''' نام نظام حاکم بر کشور ایران است. بنیانگذار رژیم ولایت فقیه روحالله خمینی بود که با پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی، بر مسند قدرت تکیه زد. پایه رژیم ولایت فقیه بر نظریه ولایت فقیه استوار است که مضمون آن | '''رژیم ولایت فقیه''' نام نظام حاکم بر کشور ایران است. بنیانگذار رژیم ولایت فقیه روحالله خمینی بود که با پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی، بر مسند قدرت تکیه زد. پایه رژیم ولایت فقیه بر نظریه ولایت فقیه استوار است که مضمون آن حاکمیت ولی فقیه بر مردم است. خمینی این نظریه را در فاصله سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ طی درسهای حوزوی خود زمانی که در نجف در تبعید بود تدریس میکرد. این دروس در کتابی به نام حکومت اسلامی در سال ۱۳۴۸ منتشر شد. ولایت فقیه بر حکومت فقیه تاکید دارد. در سال ۱۳۵۸ هنگام تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ولایت فقیه در چند اصل وارد قانون اساسی ایران شد. این اصول ستون فقرات حکومت جمهوری اسلامی هستند. در سالهای بعد ولایت فقیه به ولایت مطلقه فقیه تغییر نام داد. | ||
در نظریه ولایت فقیه تشکیل حکومت اسلامی اصلیترین هدف مسلمانان ذکر شده است و حفظ آن به هر وسیله ممکن از همه امور واجبتر است. در این | در نظریه ولایت فقیه تشکیل حکومت اسلامی اصلیترین هدف مسلمانان ذکر شده است و حفظ آن به هر وسیله ممکن از همه امور واجبتر است. در این نظریه، ولی فقیه فراتر از هر قانونی است و هیچ محدودیتی در اعمال حاکمیت خود ندارد. خمینی در نامهای به خامنهای در سال ۱۳۶۶ گفت:««همان قدرتی که خدا برای پیغمبر قاٰئل شده، برای ولی امر و ولی فقیه هم قائل شده است.» | ||
رژیم ولایت فقیه | رژیم ولایت فقیه یک نظام مادون سرمایهداری است. این رژیم به ناچار برای حفظ حاکمیت خود، بر دو پایه سرکوب و صدور تروریسم([[صدور بحران]]) استوار است. سرکوب در رژیم ولایت فقیه بر همه امور اجتماعی و زندگی مردم اعمال میشود. زن ستیزی یکی از ویژگیهای رژیم ولایت فقیه است. رژیم ولایت فقیه در طول حیات خود با سرکوب زنان، سرکوب اقلیتهای مذهبی، سرکوب جریانهای مختلف سیاسی، حرکتهای مردمی و اعتراضی مانند اعتراضات دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، [[تظاهرات ۱۳۸۸|اعتراضات و قیام ۱۳۸۸]]، اعتراضات اقشار مختلف مردم در دی ۱۳۹۶ و اعتراضات گسترده به گرانی قیمت بنزین در [[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|قیام آبان ۱۳۹۸]] و دهها نمونه دیگر توانستهاست بقاء خود را حفظ نماید. | ||
یکی دیگر از پایههای رژیم ولایت فقیه، صدور | یکی دیگر از پایههای رژیم ولایت فقیه، [[صدور بحران]] به خارج از مرزها است. از این کارکرد رژیم ولایت فقیه در جمهوری اسلامی با نام صدور انقلاب نام برده میشود. این سیاست سرپوشی بر سرکوب داخلی است و بحرانهای درونی را مهار میکند. | ||
اقتصاد در رژیم ولایت فقیه، بر چنگ انداختن بر منابع ملی و بهرهبرداری انحصاری باندهای حاکم استوار است و از هیچ قاعده و قانون شناخته شده کلاسیک پیروی نمیکند. در آمد اصلی این رژیم از فروش نفت حاصل میشود و | اقتصاد در رژیم ولایت فقیه، بر چنگ انداختن بر منابع ملی و بهرهبرداری انحصاری باندهای حاکم استوار است و از هیچ قاعده و قانون شناخته شده کلاسیک پیروی نمیکند. در آمد اصلی این رژیم از فروش نفت حاصل میشود و یک اقتصاد تک پایه به شمار میرود. | ||
از ابتدای روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه در ایران دعواها و اختلافات درونی آن برای تسلط بر منابع مالی و بدست آوردن هژمونی در حاکمیت بود. هر جناح مدعی است که راهحل خودش برای حفظ نظام کارایی دارد و در صدد حذف جناح مقابل است. | از ابتدای روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه در ایران دعواها و اختلافات درونی آن برای تسلط بر منابع مالی و بدست آوردن هژمونی در حاکمیت بود. هر جناح مدعی است که راهحل خودش برای حفظ نظام کارایی دارد و در صدد حذف جناح مقابل است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
== خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه == | == خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه == | ||
[[پرونده:روحالله خمینی در جوانی.jpg|جایگزین=خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه در جوانی|بندانگشتی|350x350پیکسل|خمینی در دوران جوانی]] | [[پرونده:روحالله خمینی در جوانی.jpg|جایگزین=خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه در جوانی|بندانگشتی|350x350پیکسل|خمینی در دوران جوانی]] | ||
خمینی در سال ۱۲۷۹ شمسی در خمین متولد شد. پدرش مصطفی پسر احمد هندی بود. مادرش هاجر دختر میرزا احمد از اهالی خمین بود. به گفته مرتضی پسندیده، برادر خمینی، پدر او در خمین شخص با نفودی بود و خدمه و تفنگچی داشت. زمانیکه خمینی دوساله بود، پدرش به دست یکی از همراهانش به قتل رسید. خمینی دوران نوجوانی را در خمین گذراند و صرف و نحو و منطق را نزد برادر بزرگترش مرتضی پسندیده آموخت. از ۱۲۹۸ به ترتیب در حوزههای اصفهان و اراک و قم تحصیل کرد. در سال ۱۳۰۵ در حوزه قم سطوح عالیهی آموزشهای حوزوی را به پایان رساند و در سال ۱۳۱۵ در شمار آخوندهای مدعی اجتهاد بود. مهمترین استاد خمینی شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم بود که او نیز شاگرد شیخ فضلالله نوری بود.<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر ـ ص۲۴ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | [[روحالله خمینی|خمینی]] در سال ۱۲۷۹ شمسی در خمین متولد شد. پدرش مصطفی پسر احمد هندی بود. مادرش هاجر دختر میرزا احمد از اهالی خمین بود. به گفته مرتضی پسندیده، برادر خمینی، پدر او در خمین شخص با نفودی بود و خدمه و تفنگچی داشت. زمانیکه خمینی دوساله بود، پدرش به دست یکی از همراهانش به قتل رسید. خمینی دوران نوجوانی را در خمین گذراند و صرف و نحو و منطق را نزد برادر بزرگترش مرتضی پسندیده آموخت. از ۱۲۹۸ به ترتیب در حوزههای اصفهان و اراک و قم تحصیل کرد. در سال ۱۳۰۵ در حوزه قم سطوح عالیهی آموزشهای حوزوی را به پایان رساند و در سال ۱۳۱۵ در شمار آخوندهای مدعی اجتهاد بود. مهمترین استاد خمینی شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم بود که او نیز شاگرد [[شیخ فضلالله نوری]] بود.<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر ـ ص۲۴ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
=== خمینی در دوران رضا شاه === | === خمینی در دوران رضا شاه === | ||
در دوران دیکتاتوری رضا شاه خمینی که دوران جوانی را میگذراند، مشغول درسهای حوزه بود. در دوران حکومت رضا شاه روحانیون بسیاری بودند که در برابر زورگوییهای او اعتراض کردند. در صدر روحانیون ضد دیکتاتوری رضا شاه، سید حسن مدرس قرار داشت که تا لحظه جان باختن تحت انواع فشارها بود و نهایتا در ۲۳ آذر ۱۳۱۶ به دستود رضاشاه به شهادت رسید. در تمام این وقایع خمینی در سکوت بود. خمینی در دیداد با هیأت دولت در شهریور ۱۳۶۱ گفته بود: «هر کس زمان رضاشاه را درک کرده باشد، میداند که آن زمان غیر از زمان محمدرضاشاه بود. رضاشاه قلدری بود که شاید مردم ما او را خیلی نمیشناختند و شاید تاریخ کمتر کسی را مثل او به یاد داشته باشد. مدرس در مقابل او با قدرت ایستاد...» | در دوران دیکتاتوری [[رضا شاه|رضا شاه]]، خمینی که دوران جوانی را میگذراند، مشغول درسهای حوزه بود. در دوران حکومت رضا شاه روحانیون بسیاری بودند که در برابر زورگوییهای او اعتراض کردند. در صدر روحانیون ضد دیکتاتوری رضا شاه، سید حسن مدرس قرار داشت که تا لحظه جان باختن تحت انواع فشارها بود و نهایتا در ۲۳ آذر ۱۳۱۶ به دستود رضاشاه به شهادت رسید. در تمام این وقایع خمینی در سکوت بود. خمینی در دیداد با هیأت دولت در شهریور ۱۳۶۱ گفته بود: <blockquote>«هر کس زمان رضاشاه را درک کرده باشد، میداند که آن زمان غیر از زمان محمدرضاشاه بود. رضاشاه قلدری بود که شاید مردم ما او را خیلی نمیشناختند و شاید تاریخ کمتر کسی را مثل او به یاد داشته باشد. مدرس در مقابل او با قدرت ایستاد...»</blockquote>در دورهی دیکتاتوری رضاشاه تنها فعالیتی که ازخمینی مشاهده و ثبت شده است، برگزاری کلاس اخلاق در حوزهی قم بود، که مدتی این کلاسها در مدرسهی فیضیه دایر بود و سپس با تذکر مأموران رضاشاه به مدرسه «حاج ملا صادق» در حومهی قم منتقل شد. | ||
در | در کتاب «نهضت امام خمینی» برای توجیه سکوت [[روحالله خمینی|خمینی]] در آن زمان آمده است: «امام خمینی از آنجا که هماره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار میباشد، توانست با تاکتیک و نهانکاریها که از دستورات و تعالیم زندهی اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناسهای داخلی و خارجی را غافلگیر سازد...».<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- ص۳۵ و ۳۶ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
=== خمینی در دوران محمد رضا شاه === | === خمینی در دوران محمد رضا شاه === | ||
خط ۹۴: | خط ۹۲: | ||
== نظریه ولایت فقیه == | == نظریه ولایت فقیه == | ||
خمینی نظریه خود برای حکومت را در کتابی به نام «حکومت اسلامی» یا «ولایت فقیه» که مجموعهای از درسهای او در نجف است، و در سال ۱۳۴۸ منتشر شد، ارائه کرده است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشاران سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>خمینی نظریه ولایت فقیه را در دوران حاکمیت خود قدم به قدم شکل داد. او این نظریه را بر پایه آیهای از قرآن بنا کرده که میگوید: «اطیعوا الله و اطیوا الرسول و اولی الامر منکم»<ref>آیه ۵۹ سوره نساء</ref> یعنی اطاعت کنید از خدا و رسول خدا و از صاحبان امر خودتان. اولیالامر در مفهوم، جمع ولی امر است، یعنی کسی که امر و قدرت در دست اوست. خمینی این کلمه را معادل آخوند میداند. او در نامهای به خامنهای مینویسد: «همان قدرتی که خدا برای پیغمبر قاٰئل شده، برای ولی امر و ولی فقیه هم قائل شده است.» در تاریخ شیعه این نظرگاه را با این وسعت و دامنه برای اولین بار خمینی پرورانده است. | خمینی نظریه خود برای حکومت را در کتابی به نام «حکومت اسلامی» یا «ولایت فقیه» که مجموعهای از درسهای او در نجف است، و در سال ۱۳۴۸ منتشر شد، ارائه کرده است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشاران سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>خمینی نظریه ولایت فقیه را در دوران حاکمیت خود قدم به قدم شکل داد. او این نظریه را بر پایه آیهای از قرآن بنا کرده که میگوید: | ||
«اطیعوا الله و اطیوا الرسول و اولی الامر منکم»<ref>آیه ۵۹ سوره نساء</ref> یعنی اطاعت کنید از خدا و رسول خدا و از صاحبان امر خودتان. اولیالامر در مفهوم، جمع ولی امر است، یعنی کسی که امر و قدرت در دست اوست. خمینی این کلمه را معادل آخوند میداند. او در نامهای به خامنهای مینویسد: «همان قدرتی که خدا برای پیغمبر قاٰئل شده، برای ولی امر و ولی فقیه هم قائل شده است.» در تاریخ شیعه این نظرگاه را با این وسعت و دامنه برای اولین بار خمینی پرورانده است. | |||
خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید است به پا خاست و حکومت تشکیل داد، همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. | خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید است به پا خاست و حکومت تشکیل داد، همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. | ||
کتاب حکومت اسلامی زمانی منتشر شد که فرضیه حکومت در ذهن خمینی مطرح بود و برای زمانی است که حکومت به دست خمینی برسد. در واقع این نظریه قبل از اینکه یک نظریه و دکترین اسلامی باشد، یک | کتاب حکومت اسلامی زمانی منتشر شد که فرضیه حکومت در ذهن خمینی مطرح بود و برای زمانی است که حکومت به دست خمینی برسد. در واقع این نظریه قبل از اینکه یک نظریه و دکترین اسلامی باشد، یک زمینهسازی برای دوران حکومت خمینی است و میخواهد حکومت را به سایز و قواره خودش در بیاورد. | ||
== ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی == | == ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی == | ||
ولایت فقیه روح، | ولایت فقیه روح، جوهر و اساس قوانین حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد. مادهها و بندهای قانون اساسی رژیم ایران ممکن است به تنهایی نسبت به قانون اساسی مشروطه مترقی جلوه کند، اما روح حاکم بر تمامی این قوانین ولایت فقیه است. یعنی حاکمیت مطلقهی یک ولی امر مادام العمر و غیرمنتخب اغلب این قوانین را از کارکرد خارج میکند. | ||
[[پرونده:جلسه مجلس خبرگان قانون اساسی.JPG|جایگزین=جلسه مجلس خبرگان برای تصویب قانون اساسی رژیم ولایت فقیه در سال ۱۳۵۸|بندانگشتی|جلسه مجلس خبرگان برای تصویب قانون اساسی رژیم ولایت فقیه در سال ۱۳۵۸]] | [[پرونده:جلسه مجلس خبرگان قانون اساسی.JPG|جایگزین=جلسه مجلس خبرگان برای تصویب قانون اساسی رژیم ولایت فقیه در سال ۱۳۵۸|بندانگشتی|جلسه مجلس خبرگان برای تصویب قانون اساسی رژیم ولایت فقیه در سال ۱۳۵۸]] | ||
بعد از سقوط سلطنت پهلوی قرار بود برای تعیین قانون اساسی حکومت جدید، مجلس مؤسسان تشکیل شود و نمایندگان مردم از همه اقشار قانون اساسی | بعد از سقوط سلطنت پهلوی قرار بود برای تعیین قانون اساسی حکومت جدید، مجلس مؤسسان تشکیل شود و نمایندگان مردم از همه اقشار قانون اساسی جمهوری جدید را نوشته و به تصویب برسانند. خمینی و شورای موسوم به انقلاب این مجلس را به مجلس خبرگان تبدیل کردند و تعداد ۶۰ نفر که اساسا از عوامل و مهرههای خودشان یودند را وارد آن کردند و آنها قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه را تصویب کردند. | ||
اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید: | |||
«در زمان غیبت ولی عصر(عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهدهی فقیه عادل با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل۱۷۲ عهدهدار میگردد.» | |||
اصل | اصل ۵۷ همین قانون میگوید: | ||
«قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از، قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه و امامت امتاند.» | |||
در اصل ۱۰۷ قانون اساسی آمده است: «پس از مرجع عالیقدر تقلید و رهبرکبیر انقلاب جهانی اسلام و بینانگذار جمهوری اسلامی، حضرت آیتالله العظمی امام خمینی که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته شده و پذیرفته شدهاند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری دربارهی همه فقها که واجد شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد و نهم باشند بررسی و مشورت میکند و هر کدام را که اعلم به احکام فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل ۱۰۹ تشخیص داد، او را به رهبری انتخاب میکند و درغیر اینصورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی مینماید. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت.» | در اصل ۱۰۷ قانون اساسی آمده است: | ||
«پس از مرجع عالیقدر تقلید و رهبرکبیر انقلاب جهانی اسلام و بینانگذار جمهوری اسلامی، حضرت آیتالله العظمی امام خمینی که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته شده و پذیرفته شدهاند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری دربارهی همه فقها که واجد شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد و نهم باشند بررسی و مشورت میکند و هر کدام را که اعلم به احکام فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل ۱۰۹ تشخیص داد، او را به رهبری انتخاب میکند و درغیر اینصورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی مینماید. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت.» | |||
=== اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی === | === اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی === | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۵۱: | ||
== پایههای رژیم ولایت فقیه == | == پایههای رژیم ولایت فقیه == | ||
پایگاه طبقاتی رژیم ولایت فقیه، خرده بورژوازی سنتی و به لحاظ سیاسی یک رژیم مادون سرمایهداری است. نیروهای پشتوانه ولایت فقیه از | پایگاه طبقاتی رژیم ولایت فقیه، خرده بورژوازی سنتی و به لحاظ سیاسی یک رژیم مادون سرمایهداری است. نیروهای پشتوانه ولایت فقیه از نظر تاریخی، نیروهای خشک اندیش با درک فرمالیستی از مذهب هستند که سابقه تاریخیشان به [[آیتالله کاشانی|کاشانی]] و [[شیخ فضلالله نوری|شیخ فضل الله نوری]] میرسد. ولایت فقیه رژیمی است که تلاش دارد یک سر مادون سرمایهداری به نام ولایت فقیه را به بدنه مناسبات سرمایهداری جامعه ایران بچسباند و تحمیل کند.<ref>[https://image.mojahedin.org/Attachments/?id=a02b9c43-ebe9-452b-a2da-d04ec8fe39c6 کتاب استراتژی قیام و سرنگونی] - ص۲۹۰ - مسعود رجوی</ref> این پدیده در عمل غیرممکن است و بسیاری از تناقضات موجود در حاکمیت و در نتیجه جامعه ایران ناشی از این پدیده است. | ||
بنا به همین خاصیت ضدتاریخی، رژیم ولایت فقیه برای حفظ بقاء خود حاکمیتش را بر دو پایهی، سرکوب داخلی و [[صدور بحران]] استوار کرده است. سرکوب در رژیم ولایت فقیه به شکلی عریان و بیشکاف از طریق [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، بسیج ،عوامل لباس شخصی و دهها ارگان دیگر اعمال میشود. این رژیم برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب داخلی به بحرانسازی در کشورهای دیگر میبردازد. از سویی صدور بحران به کشورهای همسایه نقش نقش انگیزهبخشی برای نیروهای داخلی را نیز ایفا میکند. شعارهایی چون تشکیل هلال شیعی و فتح قدس از طریق کربلا در همین راستا بودند. | |||
سیاست صدور بحران در فرهنگ جاری حکومت ولایت فقیه به «صدور انقلاب» شهرت دارد. این سیاست از ابتدای رسیدن خمینی به حاکمیت شروع شد و به عنوان یک سیاست پایهای در نظام ولایت فقیه همواره از طرف سران جمهوری اسلامی دنبال شدهاست. اولین سوژهی صدور تروریسم و بحرانسازی رژیم ولایت فقیه کشور عراق بود. خمینی [[جنگ ایران و عراق]] را هشت سال با همین هدف ادامه داد. [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] که اصلیترین بازوی سرکوب و صدور تروریسم رژیم ولایت فقیه است، به دخالت در کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه، یمن دست زده است. اهداف تروریستی و دخالت در امور کشورهای منطقه از طریق [[نیروی قدس سپاه پاسداران]] که نیروی برون مرزی سپاه است اجرا میشود. نیروی قدس از طریق نیروهای نیابتی مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن،حماس و جهاداسلامی فلسطین، تبپهای الاشتر بحرین و کتائب حزبالله، حشد الشعبی و مشابه آن در این کشورهای مختلف حضور دارد. | |||
خصوصیتی که رژیم ولایت فقیه را از سایر دیکتاتوریها متمایز میکند صدور تروریسم است. کمتر رژیم دیکتاتوری در قرن حاضر وجود داشته که داعیهی صدور انقلاب و جهان گشایی داشته باشد و حاکمیت را بر اساس مذهب و نه مرزهای جغرافیایی تعریف کند. صدور بنیادگرایی در عین حال زیر ساخت سرکوب را هم در نظام ولایت فقیه تشکیل میدهد. این دو عنصر یعنی سرکوب و صدور بنیادگرایی، ظاهرا دو عنصر هستند ولی در روح و جوهر یگانه هستند و سرکوب داخلی به صدور تروریسم متکی است.<ref name=":0">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | خصوصیتی که رژیم ولایت فقیه را از سایر دیکتاتوریها متمایز میکند صدور تروریسم است. کمتر رژیم دیکتاتوری در قرن حاضر وجود داشته که داعیهی صدور انقلاب و جهان گشایی داشته باشد و حاکمیت را بر اساس مذهب و نه مرزهای جغرافیایی تعریف کند. صدور بنیادگرایی در عین حال زیر ساخت سرکوب را هم در نظام ولایت فقیه تشکیل میدهد. این دو عنصر یعنی سرکوب و صدور بنیادگرایی، ظاهرا دو عنصر هستند ولی در روح و جوهر یگانه هستند و سرکوب داخلی به صدور تروریسم متکی است.<ref name=":0">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۸۶: | ||
* سرکوب اعتراضات مردمی به گرانی بنزین در آبان ۱۳۹۸ که به کشته شدن بیش از ۴۵۰ تن از معترضین منجر شد | * سرکوب اعتراضات مردمی به گرانی بنزین در آبان ۱۳۹۸ که به کشته شدن بیش از ۴۵۰ تن از معترضین منجر شد | ||
=== صدور | === صدور بحران در رژیم ولایت فقیه === | ||
[[پرونده:انفجار برجهای خبر.JPG|جایگزین=انفجار برجهای خبر در عربستان توسط عوامل رژیم ولایت فقیه|بندانگشتی|انفجار برجهای خبر در عربستان توسط عوامل رژیم ولایت فقیه]] | [[پرونده:انفجار برجهای خبر.JPG|جایگزین=انفجار برجهای خبر در عربستان توسط عوامل رژیم ولایت فقیه|بندانگشتی|انفجار برجهای خبر در عربستان توسط عوامل رژیم ولایت فقیه]] | ||
بعد از سقوط دیکتاتوری پهلوی در جریان انقلاب ضد سلطنتی، نیروهای جوان زیادی در جامعه ایران آزاد شدند. خمینی یا باید این نیروها را در مسیر ساختن یک نظام دموکراتیک و پیشرفته از لحاظ اجتماعی و اقتصادی به کار میگرفت که این رویکرد با ماهیت ضد تاریخی و انحصار طلب ولایت فقیه در تعارض بود و یا اینکه در راستای توسعه طلبی و صدور بحران به بیرون از مرزهای ایران استفاده میکرد. خمینی این نیروها را در راستای توسعه طلبی و صدور بحران استفاده کرد. با این رویکرد زمینه سرکوب هر صدای آزادی خواهی نیز فراهم شد.<ref name=":2" /> | بعد از سقوط دیکتاتوری پهلوی در جریان انقلاب ضد سلطنتی، نیروهای جوان زیادی در جامعه ایران آزاد شدند. خمینی یا باید این نیروها را در مسیر ساختن یک نظام دموکراتیک و پیشرفته از لحاظ اجتماعی و اقتصادی به کار میگرفت که این رویکرد با ماهیت ضد تاریخی و انحصار طلب ولایت فقیه در تعارض بود و یا اینکه در راستای توسعه طلبی و صدور بحران به بیرون از مرزهای ایران استفاده میکرد. خمینی این نیروها را در راستای توسعه طلبی و صدور بحران استفاده کرد. با این رویکرد زمینه سرکوب هر صدای آزادی خواهی نیز فراهم شد.<ref name=":2" /> | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۹۴: | ||
خمینی در کتاب حکومت اسلامی در بخشی به نام، «لزوم وحدت اسلامی»، رویای تشکیل حکومتی مانند حکومت عثمانی را در ذهن میپروراند و مینویسد: « وطن اسلام را استعمارگران تجزیه کردند... یک زمان هم دولت بزرگ عثمانی بهوجود آمد، استعمارگران آن را تجزیه کردند... ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تأمین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج کنیم، راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادى ملتهاى مسلمان بايستى حكومتهاى ظالم و دست نشانده را سرنگون كنيم؛ و پس از آن حكومت عادلانه اسلامى را كه در خدمت مردم است به وجود آوريم. تشكيل حكومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمين است.»<ref>کتاب حکومت اسلامی (ولایت فقیه) - نوشته خمینی </ref> | خمینی در کتاب حکومت اسلامی در بخشی به نام، «لزوم وحدت اسلامی»، رویای تشکیل حکومتی مانند حکومت عثمانی را در ذهن میپروراند و مینویسد: « وطن اسلام را استعمارگران تجزیه کردند... یک زمان هم دولت بزرگ عثمانی بهوجود آمد، استعمارگران آن را تجزیه کردند... ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تأمین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج کنیم، راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادى ملتهاى مسلمان بايستى حكومتهاى ظالم و دست نشانده را سرنگون كنيم؛ و پس از آن حكومت عادلانه اسلامى را كه در خدمت مردم است به وجود آوريم. تشكيل حكومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمين است.»<ref>کتاب حکومت اسلامی (ولایت فقیه) - نوشته خمینی </ref> | ||
[[پرونده:انفجار مرکز آمیا.JPG|جایگزین=انفجار مرکز یهودیان آمیا در بوئنس آیرس آرژانتین توسط عوامل رژیم ولایت فقیه|بندانگشتی|انفجار مرکز یهودیان آمیا در بوئنس آیرس آرژانتین توسط عوامل رژیم ولایت فقیه]] | [[پرونده:انفجار مرکز آمیا.JPG|جایگزین=انفجار مرکز یهودیان آمیا در بوئنس آیرس آرژانتین توسط عوامل رژیم ولایت فقیه|بندانگشتی|انفجار مرکز یهودیان آمیا در بوئنس آیرس آرژانتین توسط عوامل رژیم ولایت فقیه]] | ||
برجستهترین تلاش رژیم ولایت فقیه در صدور بنیادگرایی و تلاش برای حکومت جهانی اسلام، جنگ ایران و عراق بود. بحرانهای مرزی، درگیریها و دخالتهای رژیم ولایت فقیه در عراق، از سال ۱۳۵۸ شروع شد. علت اصلی این دخالتها این بود که خمینی خود را متولی و مدعی عراق میدانست. حمله بزرگ و همه جانبه را عراق در سال ۱۳۵۹ آغاز کرد، اما علت اصلی شروع جنگ بین ایران و عراق، مطامع خمینی بود و تحریکاتی که در این رابطه در مزرها و داخل عراق به عمل آورد. خمینی در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹، شش ماه قبل از آغاز جنگ با عراق، مردم عراق را به قیام علیه صدام فراخواند.<ref>صحیفه نور- جلد۱۲ ص ۴۰</ref> همجنین در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد.<ref>صحیفه نور - جلد ۱۲ - ص۴۴</ref> | برجستهترین تلاش رژیم ولایت فقیه در صدور [[بنیادگرایی اسلامی]] و تلاش برای حکومت جهانی اسلام، جنگ ایران و عراق بود. بحرانهای مرزی، درگیریها و دخالتهای رژیم ولایت فقیه در عراق، از سال ۱۳۵۸ شروع شد. علت اصلی این دخالتها این بود که خمینی خود را متولی و مدعی عراق میدانست. حمله بزرگ و همه جانبه را عراق در سال ۱۳۵۹ آغاز کرد، اما علت اصلی شروع جنگ بین ایران و عراق، مطامع خمینی بود و تحریکاتی که در این رابطه در مزرها و داخل عراق به عمل آورد. خمینی در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹، شش ماه قبل از آغاز جنگ با عراق، مردم عراق را به قیام علیه صدام فراخواند.<ref>صحیفه نور- جلد۱۲ ص ۴۰</ref> همجنین در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد.<ref>صحیفه نور - جلد ۱۲ - ص۴۴</ref> | ||
منتظری جانشین وقت خمینی در خصوص امکان عدم وقوع جنگ با عراق گفت:«به نظر من اگر (خمینی) يک مقدار تفاهم میکردند، شاید بهانه به دست آنها نمیآمد، بالاخره اين زمینه [یعنی حمله نظامی به ایران] برای آنها فراهم شد ...».<ref>کتاب خاطرات آقای منتظری و مصاحبه با بی بی سی</ref> | منتظری جانشین وقت خمینی در خصوص امکان عدم وقوع جنگ با عراق گفت:«به نظر من اگر (خمینی) يک مقدار تفاهم میکردند، شاید بهانه به دست آنها نمیآمد، بالاخره اين زمینه [یعنی حمله نظامی به ایران] برای آنها فراهم شد ...».<ref>کتاب خاطرات آقای منتظری و مصاحبه با بی بی سی</ref> | ||
خط ۱۹۲: | خط ۲۰۰: | ||
شعار خمینی در جنگ ایران و عراق «فتح قدس از طریق کربلا» بود. در بسیج جنگی رژیم ولایت فقیه علیه عراق، یک میلیون نفر در طرف ایران کشته شدند. | شعار خمینی در جنگ ایران و عراق «فتح قدس از طریق کربلا» بود. در بسیج جنگی رژیم ولایت فقیه علیه عراق، یک میلیون نفر در طرف ایران کشته شدند. | ||
بمب گذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در سال ۱۹۸۳ در لبنان، گروگانگیری دیپلماتهای غربی در لبنان در سال ۱۹۸۵ از اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی بود. | [[انفجار آمیا]] و بمب گذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در سال ۱۹۸۳ در لبنان، گروگانگیری دیپلماتهای غربی در لبنان در سال ۱۹۸۵ از اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی بود. | ||
==== افزایش اقدامات تروریستی بعد از آتشبس و مرگ خمینی ==== | ==== افزایش اقدامات تروریستی بعد از آتشبس و مرگ خمینی ==== |