۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
== نظامهای بردهدار == | == نظامهای بردهدار == | ||
طرز تولید اشتراکی آغازین ناگزیر رو به زوال بود. ولی تحول تاریخی اجتنابناپذیر نظام کهنه به نظام تازه، هرگز به این معنی نبود که نظام تازه ناگهان خود را ظاهر کرده و بلافاصله مناسبات تولیدی کهنه را تغییر داد. نظام بردهداری به موازات استحکام موقعیت طبقه بردهدار و گسترش بردهداری، به تدریج پدیدار میشد. شیوه تولید تحت نظام بردهداری مترقیتر از آن در نظام اشتراکی آغازین بود. زیرا به سبب فارغ شدن بخشی از اجتماع از کار بدنی، پیشرفت جامعه میسر گشت. | |||
=== نخستین | نظامهای بردهداری ابتدا، در آسیا و آفریقا پدیدار شد. | ||
=== بردهداری قبیلهای و پدرسالاری === | |||
بردهداری در طی دوران دراز حیات خود از مراحل چندی گذشته است. مرحلهی نخست بردهداری اشتراکی بود که در دل نظام اشتراکی نخستین هنگامی که هنوز مالکیت اشتراکی وجود داشت پدیدار گشت. در این دوره، بردگان در تملک عمومی طایفه بودند. بردهداری پدرسالاری نیز چیزی شبیه به این بود. | |||
دشوارترین و خطرناکترین کارها به عهده برده بود. گرچه وجود بقایای نظام اشتراکی در برخی جهات شدت کار بردگان را تخفیف میداد، ولی با وجود این، زندگی آنان روزبهروز تحملناپذیرتر میگشت. قتل یک بردهی عضو قبیله یا فروش او به به قبیلهی دیگر، خشم شدید اعضای قبیله را علیه ثروتمندان قبیله برمیانگیخت. | |||
=== پیدایش دولت === | |||
تکامل روابط اجتماعی در نظام بردهداری همزمان و متناسب بود با تکامل نیروهای مولد جامعه، پیشرفت کشاورزی، گسترش تقسیم اجتماعی کار، پیشرفت ذوب فلزات و جز آن، همهی اینها نیاز به نیروی انسانی یعنی برده، داشت. برای اینکه بتوان بردگان و آزادگان را به اطاعت و کار اجباری واداشت و شورش آنها، قبایل و طوایف مغلوب را فرونشاند و روزبهروز بر قلمرو ارضی خود افزود، یک دستگاه دائمی فشار و سرکوب مورد نیاز بود. نتیجه این دستگاه باعث پیدایش تدریجی دولت بود. | |||
کارکرد اصلی دولت بردهدار، عبارت بود از فرونشاندن طغیانهای مردمان استثمارشونده و نیز گسترش قلمرو تحت حکومت خود. دولتهای بردهدار برای به چنگ آوردن بردگان تازه، پیوسته در حال جنگ بودند و ملل و اقوام مغلوب را غارت کرده و آنها را به بردگان و خراجگزاران خود بدل میساختند. | |||
=== مناسبات تولیدی در مناسبات بردهداری === | === مناسبات تولیدی در مناسبات بردهداری === | ||
مجمعالقوانین حمورابی جنبههای ویژه روابط تولیدی مبنی بر نظام بردگی را نهتنها در بینالنهرین بلکه در همهی دولتهای بردهداری به طور کلی روشن میسازد. نیروی حاکم در دولت بابل از بردهداران کوچک و متوسط تشکیل میشد و مجمعالقوانین حمورابی که ماهیت طبقاتی دولت و قوانین آن را به روشنترین وجهی نشان میدهد، مدافع آنان بود. یک رشته قوانین خواه مستقیم و غیرمستقیم از منافع آنها حمایت میکرد. وضع زندگی برده هرگز مورد توجه نبود. بردهفروشی هیچ محدودیتی نداشت. بردگان را میتوانستند به عنوان هدیه به کسان دیگر تقدیم کنند یا با بردهی دیگر معاوضه نمایند. دزدیدن برده یا پناهدادن به بردهای فراری، مجازات مرگ داشت. بدینگونه مالکیت مطلق بردهداران نهتنها نسبت به وسایل تولید بلکه نسبت به خود کارکنان یعنی بردگان، ماهیت مناسبات تولیدی را در نظام بردگی تشکیل میدهد. | |||
آزادگان جامعه نیز به اغنیا و فقرا تقسیم میشدند. فقرا برای تامین حداقل معاش خود مجبور بودند از ثروتمندان پول و ابزار به وام بگیرند. نپرداختن وام سبب از دست دادن دارایی شخصی و حتی جزیی از مایملک او میشد. بدینگونه آزادگان تهیدست به بردگی ناشی از وامداری گرفتار میآمدند. | |||
=== ستیزه طبقاتی و اهمیت آن === | === ستیزه طبقاتی و اهمیت آن === | ||
با پیدایی طبقات، تاریخ بشر به تاریخ پیدایش و رشد طبقات و نابودی طبقات دیگر، به تاریخ مبارزهی بیرحمانه طبقاتی بدل گشت. تاریخ نظام بردهداری، تاریخ مبارزه میان طبقات بردهداران و بردگان است. مبارزه طبقاتی نتیجه تفاوت موقعیت اقتصادی و تضاد منافع طبقات مختلف است. منافع طبقاتی به وسیله موقعیتی که هرطبقه در نظام تولیدی اجتماعی دارد، تعیین میگردد. | |||
قیامهای مسلحانه بردگان برجستهترین شکل مبارزهی طبقاتی در دولتهای بردهدار باستانی آسیا و آفریقا بود. از جمله این قیامها شورشی بود که به وسیله طبقات ستمدیده در اواخر دوران پادشاهی وسطی در مصر برپا شد که دهقانان تهیدست و پیشهوران نیر به بردگان پیوستند. | |||
در چین در طول قرنهای متمادی، بردگان بارها به شورش برخاستند. در ۱۸ قرن پیش از میلاد، قیام بزرگی در این کشور روی داد که به جنبش سرخابروان معروف است. | |||
علارغم شکستها، شورشهای بردگان، آزادگان و پیشهوران درواقع خصلت مترقیانه داشت. این قیامها نخستین کوششهای تودهها در مبارزه برای آزادی خود بود. آنان سنن این مبارزه را پیریزی و تحکیم کردند. حتی گذراترین موفقیتهای شورشیان نیز اندکی از بار زندگی بردگان، میکاست. | |||
=== ایدئولوژی و فرهنگ نظامهای بردهداری باستان === | === ایدئولوژی و فرهنگ نظامهای بردهداری باستان === | ||
یکی از ویژگیهای ایدئولوژی دولتهای بردهدار باستان، ماهیت مذهبی آنهاست. این موضوع در مورد بابل، مصر، هند، ایران و ممالک آمریکایی به یکسان صدق میکند. مضمون آموزشهای آنها یکی بود. اطاعت مردم از نظام موجود، ترساندن آنان از خدایان خشمگین که هرلحظه آمادهاند آنان را در زمان حیات یا پس از مرگ مجازات کنند. در بسیاری از ادیان باستانی، آموزشهایی بود دربارهی جهنم، همچون جزای الهی برای کسانی که از نظم و مقررات حاکم نافرمانی کنند و بهشت همچون جزای الهی برای کسانی که رنج و عذاب دنیوی را تحمل نمایند. کاهنان با همه وسایل میکوشیدند توده را متقاعد کنند که تسلط طبقات ثروتمند قدرتی است خدادادی. این موضوع به ویژه در مورد مقام خدایی دادن به قدرت و شخص فرمانروا در دولتهای بردهداری گوناگون دیده میشد. استقرار فرمانروایی یکتا در زمین از راه تداعی معانی سبب به وجود آمدن آموزش مذهبی مربوط به وجود شاه خدایان گشت. این گذار تدریجی از پلیتئیسم (اعتقاد به وجود خدایان چندگانه) به مونوئیسم (اعتقاد به خدای یگانه) را میتوان به درجات و اشکال گوناگون در اکثر کشورهای بردهدار باستان دید. | |||
=== دولتهای بردهدار آسیا و آفریقا === | === دولتهای بردهدار آسیا و آفریقا === |
ویرایش