کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
استراتژی برابر است با اهداف (آنچه که هر فرد برای نیل به آنها می‌کوشد)، بعلاوه روش‌ها (شیوه‌های عمل)، بعلاوه ابزار (وسیله‌هایی که از طریق آنها می‌توان به یک هدف دست یافت).  
استراتژی برابر است با اهداف (آنچه که هر فرد برای نیل به آنها می‌کوشد)، بعلاوه روش‌ها (شیوه‌های عمل)، بعلاوه ابزار (وسیله‌هایی که از طریق آنها می‌توان به یک هدف دست یافت).  


با توجه به تصویر کلی ما از استراتژی (استراتژی= اهداف+ روشها+ ابزار) این رهیافت را به استراتژی نظامی نیز می‌توان تعمیم داد؛ اهداف به عنوان اهداف نظامی در نظر گرفته می‌شود. منظور از روش‌ها شیوه‌های گوناگون برنامه‌ریزی نیروی نظامی می‌باشد. در حقیقت، این روش برای محک سلسله اعمال تعیین شده برای نیل به اهداف نظامی می‌باشد؛ این سلسه اعمال به عنوان «عقاید استراتژیک نظامی» تلقی می‌شود. «ابزار» به منابع نظامی (مشمولین، ادوات، پول، نیروها، پشتیبانی و غیره) مورد نیاز برای انجام مأ موریت اشاره دارد. این مقدمات ما را به این نتیجه‌گیری که « استراتژی نظامی مساوی است با حاصل جمع اهداف نظامی و عقاید استراتژیک نظامی و منابع نظامی» رهنمون می‌شود. عامل اساسی اولیه هر استراتژی نظامی «هدف نظامی» است. هدف نظامی را می‌توان مأموریت یا وظیفه ویژه‌ای که تمام تلاش‌های نظامی در راه انجام آن بکار برده می‌شود، تعریف کرد‌: دفع تجاوز، حفاظت از خطوط ارتباطی، دفاع از وطن، آزاد سازی منطقة از دست رفته و مغلوب ساختن دشمن. اهداف ماهیتاً باید نظامی باشند.<ref>[https://jflps.ut.ac.ir/article_15140_58e6d76b7c675b23e36568f017eec2a3.pdf کتاب تعریف استراتژی نظامی نوشته آرتور اف لیک صفحه ۱۳۵]</ref>
با توجه به تصویر کلی ما از استراتژی (استراتژی= اهداف+ روشها+ ابزار) این رهیافت را به استراتژی نظامی نیز می‌توان تعمیم داد؛ اهداف به عنوان اهداف نظامی در نظر گرفته می‌شود. منظور از روش‌ها شیوه‌های گوناگون برنامه‌ریزی نیروی نظامی می‌باشد. در حقیقت، این روش برای محک سلسله اعمال تعیین شده برای نیل به اهداف نظامی می‌باشد؛ این سلسه اعمال به عنوان «عقاید استراتژیک نظامی» تلقی می‌شود. «ابزار» به منابع نظامی (مشمولین، ادوات، پول، نیروها، پشتیبانی و غیره) مورد نیاز برای انجام مأ موریت اشاره دارد. این مقدمات ما را به این نتیجه‌گیری که « استراتژی نظامی مساوی است با حاصل جمع اهداف نظامی و عقاید استراتژیک نظامی و منابع نظامی» رهنمون می‌شود. عامل اساسی اولیه هر استراتژی نظامی «هدف نظامی» است. هدف نظامی را می‌توان مأموریت یا وظیفه ویژه‌ای که تمام تلاش‌های نظامی در راه انجام آن بکار برده می‌شود، تعریف کرد‌: دفع تجاوز، حفاظت از خطوط ارتباطی، دفاع از وطن، آزاد سازی منطقة از دست رفته و مغلوب ساختن دشمن. اهداف ماهیتاً باید نظامی باشند.<ref>[https://jflps.ut.ac.ir/article_15140_58e6d76b7c675b23e36568f017eec2a3.pdf کتاب تعریف استراتژی نظامی نوشته آرتور اف لیک صفحه ۱۳۵]</ref><blockquote>مارشال سوکولوفسکی و سرلشگر چرنینکو: «استراتژی نظامی به مثابه یک علم عبارت است از تعیین ماهیت، خصوصیات و شرایط وقوع انواع جنگها؛ تئوری تشکیلات نیروهای مسلح، ساختار آنها و توسعه یک سیستم تجهیزات نظامی و تسلیحاتی؛ تئوری برنامه‌ریزی استراتژیکی؛ تئوری قشون‌آرایی استراتژیکی، برقراری گروه‌بندی استراتژیکی و حفظ آمادگی جنگی نیروهای مسلح؛ تئوری آمادگی اقتصادی کشور و به طور کلی برای جنگ در تمام جهات که شامل آماده ساختن مردم از جنبه‌های روحی و حفظ آرامش نیز می‌شود؛ همین‌طور تهیه ذخایر پشتیبانی از نظر اسلحه و مهمات، تجهیزات جنگ و سایر منابع مادی؛ توسعۀ روشهای رهبری و هدایت مبارزات نظامی و انواع و اشکال عملیات استراتژیکی؛ مشخص ساختن اشکال و روشهای رهبری استراتژیکی نیروهای مسلح و توسعه سیستمهای فرماندهی؛ مطالعه و تحلیل و شناخت دشمن احتمالی؛ تئوری جاسوسی استراتژیکی و بالاخره تئوری نتایج ممکن از جنگ.» </blockquote>در تقسیم‌بندی استراتژی‌های مختلف نظامی اتفاق‌نظری بین دانشمندان علم روابط بین‌الملل و جامعه‌شناسان نظامی وجود ندارد.<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><blockquote>«لیدل هارت» براین نکته تأکید داشت که:</blockquote><blockquote>«در مباحث مربوط به موضوع هدف در جنگ ضروری است که تمایز بین هدف نظامی و سیاسی کاملاً روشن باشد. این دو گرچه متفاوت هستند ولی از یکدیگر کاملاً جدا نیستند. زیرا مردم جنگ را نه بخاطر خود جنگ بلکه برای تعقیب اهداف سیاست برپا می کنند. هدف نظامی فقط ابزار نیل به هدف سیاسی است. بنابراین هدف نظامی باید بوسیله هدف سیاسی توجیه شود. چون بعضاً شرایط اساسی پیش می آید که سیاست آنچه را که به وسیله نیروی نظامی یعنی در عمل غیر قابل وصول است، نمی‌پسندد.»<ref>[https://jflps.ut.ac.ir/article_15140_58e6d76b7c675b23e36568f017eec2a3.pdf کتاب تعریف استراتژی نظامی نوشته آرتور اف لیک  صفحه ۱۳۷]</ref></blockquote>همچنین نباید نقش‌ها و مشارکت‌های بالقوه دوستان و یا متحدین را از نظر دور داشت. حجم کلی نیروها باید با جنگ، پشتیبانی و عناصر پشتیبانی- خدماتی جنگ که به طور مناسبی تجهیز و تقویت شده اند، تناسب داشته باشد. بسته به نوع استراتژی‌هایی که اتخاذ می کنیم ضرورت حضور یا عدم حضور بالفعل نیروها مشخص می‌شود در استراتژی‌های عملیاتی کم وسعت، نیروها باید وجود داشته باشند. در استراتژی‌های با دامنه گسترده تر عقاید استراتژیک، نوع نیروهای مورد نیاز و شیوه های بکارگیری آنها را مشخص می‌سازد.
 
مارشال سوکولوفسکی و سرلشگر چرنینکو: «استراتژی نظامی به مثابه یک علم عبارت است از تعیین ماهیت، خصوصیات و شرایط وقوع انواع جنگها؛ تئوری تشکیلات نیروهای مسلح، ساختار آنها و توسعه یک سیستم تجهیزات نظامی و تسلیحاتی؛ تئوری برنامه‌ریزی استراتژیکی؛ تئوری قشون‌آرایی استراتژیکی، برقراری گروه‌بندی استراتژیکی و حفظ آمادگی جنگی نیروهای مسلح؛ تئوری آمادگی اقتصادی کشور و به طور کلی برای جنگ در تمام جهات که شامل آماده ساختن مردم از جنبه‌های روحی و حفظ آرامش نیز می‌شود؛ همین‌طور تهیه ذخایر پشتیبانی از نظر اسلحه و مهمات، تجهیزات جنگ و سایر منابع مادی؛ توسعۀ روشهای رهبری و هدایت مبارزات نظامی و انواع و اشکال عملیات استراتژیکی؛ مشخص ساختن اشکال و روشهای رهبری استراتژیکی نیروهای مسلح و توسعه سیستمهای فرماندهی؛ مطالعه و تحلیل و شناخت دشمن احتمالی؛ تئوری جاسوسی استراتژیکی و بالاخره تئوری نتایج ممکن از جنگ.»<span dir="RTL"></span>در تقسیم‌بندی استراتژی‌های مختلف نظامی اتفاق‌نظری بین دانشمندان علم روابط بین‌الملل و جامعه‌شناسان نظامی وجود ندارد.<span dir="RTL"></span><blockquote>«لیدل هارت» براین نکته تأکید داشت که:</blockquote><blockquote>«در مباحث مربوط به موضوع هدف در جنگ ضروری است که تمایز بین هدف نظامی و سیاسی کاملاً روشن باشد. این دو گرچه متفاوت هستند ولی از یکدیگر کاملاً جدا نیستند. زیرا مردم جنگ را نه بخاطر خود جنگ بلکه برای تعقیب اهداف سیاست برپا می کنند. هدف نظامی فقط ابزار نیل به هدف سیاسی است. بنابراین هدف نظامی باید بوسیله هدف سیاسی توجیه شود. چون بعضاً شرایط اساسی پیش می آید که سیاست آنچه را که به وسیله نیروی نظامی یعنی در عمل غیر قابل وصول است، نمی‌پسندد.»<ref>[https://jflps.ut.ac.ir/article_15140_58e6d76b7c675b23e36568f017eec2a3.pdf کتاب تعریف استراتژی نظامی نوشته آرتور اف لیک  صفحه ۱۳۷]</ref></blockquote>همچنین نباید نقش‌ها و مشارکت‌های بالقوه دوستان و یا متحدین را از نظر دور داشت. حجم کلی نیروها باید با جنگ، پشتیبانی و عناصر پشتیبانی- خدماتی جنگ که به طور مناسبی تجهیز و تقویت شده اند، تناسب داشته باشد. بسته به نوع استراتژی‌هایی که اتخاذ می کنیم ضرورت حضور یا عدم حضور بالفعل نیروها مشخص می‌شود در استراتژی‌های عملیاتی کم وسعت، نیروها باید وجود داشته باشند. در استراتژی‌های با دامنه گسترده تر عقاید استراتژیک، نوع نیروهای مورد نیاز و شیوه های بکارگیری آنها را مشخص می‌سازد.


امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق سه پایه‌ای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت می‌شود این سه‌پایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع.
امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق سه پایه‌ای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت می‌شود این سه‌پایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۷:


==== استراتژی برتری هوایی، فضایی ====
==== استراتژی برتری هوایی، فضایی ====
هواداران اصلی و اولیه‌ی قدرت هوایی عبارتند از: گویلو دوهت (guilo douhet,۱۸۶۹- ۱۹۳۰) از ایتالیا، ویلیم (بیلی) میچل(Billy Mitchell,۱۸۷۹- ۱۹۳۶) از آمریکا، هیو ترنچارد (Hugh trenchard,۱۸۷۳- ۱۹۵۶) از انگلیس و الکساندر دو سورسکی (Alexander de seversky,۱۸۹۴- ۱۹۷۴) از روسیه.
هواداران اصلی و اولیه‌ی قدرت هوایی عبارتند از: گویلو دوهت (guilo douhet,۱۸۶۹- ۱۹۳۰) از ایتالیا، ویلیام (بیلی) میچل(Billy Mitchell,۱۸۷۹- ۱۹۳۶) از آمریکا، هیو ترنچارد (Hugh trenchard,۱۸۷۳- ۱۹۵۶) از انگلیس و الکساندر دو سورسکی (Alexander de seversky,۱۸۹۴- ۱۹۷۴) از روسیه.


دلیل اطلاق طرفداران اولیه به این اشخاص آنست که ایشان عقاید خود را در زمانی شکل دادند(یعنی دقیقا پس از جنگ جهانی اول) که در رابطه با بهره‌گیری از هواپیما به منظور مقاصد نظامی تجارب اندکی وجود داشت.
دلیل اطلاق طرفداران اولیه به این اشخاص آنست که ایشان عقاید خود را در زمانی شکل دادند (یعنی دقیقا پس از جنگ جهانی اول) که در رابطه با بهره‌گیری از هواپیما به منظور مقاصد نظامی تجارب اندکی وجود داشت.


آنها معتقد بودند که سرنوشت جنگ‌های آینده، نه بر روی زمین و در جنگ سنگر به سنگر، بلکه بالا و در هوا تعیین خواهد شد.
آنها معتقد بودند که سرنوشت جنگ‌های آینده، نه بر روی زمین و در جنگ سنگر به سنگر، بلکه بالا و در هوا تعیین خواهد شد.
خط ۲۶۹: خط ۲۶۷:
هوشی مینه (ho chi minh) ـ راهبرد‌پرداز، نبرد مسلحانه توده‌ای
هوشی مینه (ho chi minh) ـ راهبرد‌پرداز، نبرد مسلحانه توده‌ای


چه‌گوارا (che Guevara) ـ راهبرد‌پرداز کانون شورشی
چه‌گوارا (che Guevara) ـ راهبرد‌پرداز [[کانون‌های شورشی|کانون شورشی]]


اولین علت جنگ انقلابی سرکوب مردم و نارضایتی عمومی گسترده می‌باشد.  
اولین علت جنگ انقلابی سرکوب مردم و نارضایتی عمومی گسترده می‌باشد.  


طرفداران این مکتب اصول استراتژیک جنگ انقلابی را به سان تزو نسبت می‌دهند. محبوبیت سان تزو در دوران معاصر به‌دلیل انقلابات پیروز در قرن بیستم، به ویژه مبارزات مائو تسه‌تونگ در چین و هو‌شی‌مینه در ویتنام است.<blockquote>سان تزو در این رابط می‌گوید: «از صف آرایی پرهزینه نیرو و تجهیزات پرهیز نمایید، به نقطه‌ی ضعف دشمن حمله کنید، با اختفا در تپه‌ها، جنگلها یا در میان توده‌ی مردم از تعقیب دشمن بگریزید، غذا و نیازهای خود را از دشمن مصادره کنید»،</blockquote>می‌توان گفت سان تزو اساس و پایه‌ی جنگ انقلابی را بنیان نهاده است.<blockquote>دلایل سون تزو مبنی بر اینکه یک کشور را باید سالم و دست نخورده به دست آورد برای مائو تسه‌تونگ به عنوان یک انقلابی حجت بود.</blockquote><blockquote>دقیقا به مانند نظریات سون تزو، عقاید نظامی مائو نیز در هاله‌ای از سادگی قرار داشت: «وقتی دشمن پیش روی می‌نماید، عقب‌نشینی کن، زمانی که دشمن متوقف می‌شود، پیشروی کن. هنگامی که دشمن در پی خودداری از نبرد است، حمله کن؛ وقتی که دشمن عقب نشینی میکند، او را تعقیب نما.»</blockquote>جنگ انقلابی عموما ابزار نیروی ضعیف (از نظر نظامی) علیه نیروی مسلط و قوی می‌باشد. این که انقلابیون به جنگ چریکی رو می‌آورند بیانگر درک ایشان از این حقیقت است که رقیب آنها به لحاظ نظامی قوی‌تر است.
طرفداران این مکتب اصول استراتژیک جنگ انقلابی را به سان تزو نسبت می‌دهند. محبوبیت سان تزو در دوران معاصر به‌دلیل انقلابات پیروز در قرن بیستم، به ویژه مبارزات مائو تسه‌تونگ در چین و هو‌شی‌مینه در ویتنام است.<blockquote>سان تزو در این رابط می‌گوید: «از صف آرایی پرهزینه نیرو و تجهیزات پرهیز نمایید، به نقطه‌ی ضعف دشمن حمله کنید، با اختفا در تپه‌ها، جنگل‌ها یا در میان توده‌ی مردم از تعقیب دشمن بگریزید، غذا و نیازهای خود را از دشمن مصادره کنید»،</blockquote>می‌توان گفت سان تزو اساس و پایه‌ی جنگ انقلابی را بنیان نهاده است.<blockquote>دلایل سون تزو مبنی بر اینکه یک کشور را باید سالم و دست نخورده به دست آورد برای مائو تسه‌تونگ به عنوان یک انقلابی حجت بود.</blockquote><blockquote>دقیقا به مانند نظریات سون تزو، عقاید نظامی مائو نیز در هاله‌ای از سادگی قرار داشت: «وقتی دشمن پیش روی می‌نماید، عقب‌نشینی کن، زمانی که دشمن متوقف می‌شود، پیشروی کن. هنگامی که دشمن در پی خودداری از نبرد است، حمله کن؛ وقتی که دشمن عقب نشینی میکند، او را تعقیب نما.»</blockquote>جنگ انقلابی عموما ابزار نیروی ضعیف (از نظر نظامی) علیه نیروی مسلط و قوی می‌باشد. این که انقلابیون به جنگ چریکی رو می‌آورند بیانگر درک ایشان از این حقیقت است که رقیب آنها به لحاظ نظامی قوی‌تر است.


در واقع در استراتژی این گونه جنگ‌ها با دامنه‌ی گسترده، استفاده از هر نوع نیرو و سلاح مجاز است و به هیچ‌وجه همانند جنگ‌های منظم علاقه‌ای به رویارویی با دشمن در آن دیده نمی‌شود بلکه فعالیت چریک بیشتر غافلگیری، جنگ و گریز و وارد کردن ضربات نابود کننده از پشت جبهه است. ویژه‌گی‌های استراتژی جنگ‌های دامنه‌دار چریکی عبارتند از: تغییر مداوم میدان نبرد، سیستم سلاح‌ها و تاکتیک‌های عملی به منظور سر در گم کردن دشمن، بر هم زدن تعادل حریف و در هم شکستن مقاومت اوست.
در واقع در استراتژی این گونه جنگ‌ها با دامنه‌ی گسترده، استفاده از هر نوع نیرو و سلاح مجاز است و به هیچ‌وجه همانند جنگ‌های منظم علاقه‌ای به رویارویی با دشمن در آن دیده نمی‌شود بلکه فعالیت چریک بیشتر غافلگیری، جنگ و گریز و وارد کردن ضربات نابود کننده از پشت جبهه است. ویژه‌گی‌های استراتژی جنگ‌های دامنه‌دار چریکی عبارتند از: تغییر مداوم میدان نبرد، سیستم سلاح‌ها و تاکتیک‌های عملی به منظور سر در گم کردن دشمن، بر هم زدن تعادل حریف و در هم شکستن مقاومت اوست.
خط ۲۸۴: خط ۲۸۲:


==== استراتژی کانون شورشی ====
==== استراتژی کانون شورشی ====
ارنستو چه‌گوار در یکی از کتاب‌هایش به نام «تجارب جنگ چریکی در کوبا» اصول آن را مدون کرد.
[[چه گوارا|ارنستو چه‌گوارا]] در یکی از کتاب‌هایش به نام «تجارب جنگ چریکی در کوبا» اصول آن را مدون کرد.


او این اصول را در سه نکته خلاصه کرد.
او این اصول را در سه نکته خلاصه کرد.
خط ۲۹۲: خط ۲۹۰:
یکم: یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود.
یکم: یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود.


دوم: ما نباید به انتظار پیش آمدن موقعیتی انقلابی بنشینیم چنین موقعیتی را خود می‌توانیم به‌وسیله یک «کانون انقلابی» پدید آوریم.
دوم: ما نباید به انتظار پیش آمدن [[موقعیت انقلابی|موقعیتی انقلابی]] بنشینیم چنین موقعیتی را خود می‌توانیم به‌وسیله یک «کانون انقلابی» پدید آوریم.


یک«کانون شورشی کوچک» (متشکل از تعداد کمی رزمنده که بر نظم موجود شورش کرده‌اند) می‌تواند به‌عنوان یک«موتور کوچک» «موتور بزرگ» یعنی «جامعه» را به حرکت در بیاورد. <blockquote>چه‌گوارا می‌گفت:</blockquote><blockquote>«وظیفه‌ی هر انقلابی‌ست که در تدارک انقلاب بکوشد.» محتوای حرف چه‌گوارا در حقیقت این بود که مردم محکوم نیستند مدت نامشخصی ظلم و استثمار را تحمل کنند تا (بر اساس نظریه‌ئی که تازه معلوم نیست چه‌قدر درست باشد و اصلاً محقق شود یا نه؟!) به فلان مرحله از تکامل اجتماعی رسیده آن‌گاه گام در راه انقلاب و آزادی بگذارند! تحول را به‌رغم حاکمیت هر وضعیتی باید ما خودمان به وجود بیاوریم.»</blockquote><blockquote>«با هر تعداد رزمنده‌ئی که به‌ضرورت تغییر ایمان آورده‌اند می‌توان شروع کرد. همین‌گروه معدود، باید یک کانون شورشی تشکیل داده و به نحو مقتضی شروع به خلق کانون یا کانون‌های بعدی کنند.</blockquote>این کانون‌ها می‌توانند به نقطه‌ی امید مردم در برابر استبداد تبدیل شده و با به حرکت درآوردن جامعه زمینه‌ی انقلاب و دگرگونی را، خود به وجود آورند.»
یک«کانون شورشی کوچک» (متشکل از تعداد کمی رزمنده که بر نظم موجود شورش کرده‌اند) می‌تواند به‌عنوان یک«موتور کوچک» «موتور بزرگ» یعنی «جامعه» را به حرکت در بیاورد. <blockquote>چه‌گوارا می‌گفت:</blockquote><blockquote>«وظیفه‌ی هر انقلابی‌ست که در تدارک انقلاب بکوشد.» محتوای حرف چه‌گوارا در حقیقت این بود که مردم محکوم نیستند مدت نامشخصی ظلم و استثمار را تحمل کنند تا (بر اساس نظریه‌ئی که تازه معلوم نیست چه‌قدر درست باشد و اصلاً محقق شود یا نه؟!) به فلان مرحله از تکامل اجتماعی رسیده آن‌گاه گام در راه انقلاب و آزادی بگذارند! تحول را به‌رغم حاکمیت هر وضعیتی باید ما خودمان به وجود بیاوریم.»</blockquote><blockquote>«با هر تعداد رزمنده‌ئی که به‌ضرورت تغییر ایمان آورده‌اند می‌توان شروع کرد. همین‌گروه معدود، باید یک کانون شورشی تشکیل داده و به نحو مقتضی شروع به خلق کانون یا کانون‌های بعدی کنند.</blockquote>این کانون‌ها می‌توانند به نقطه‌ی امید مردم در برابر استبداد تبدیل شده و با به حرکت درآوردن جامعه زمینه‌ی انقلاب و دگرگونی را، خود به وجود آورند.»


چه‌گوارا و یارانش نه می‌خواستند اراده خود را به واقعیت موجود تحمیل کرده، و نه می‌خواستند خارج از ظرفیت‌های جامعه  زودتر از رسیدن سیب انقلاب! آن را از درخت بچینند! آن‌ها فقط می‌خواستند طلسم حاکمیت دیکتاتوری بر جامعه و بن‌بست روشنفکران بی‌عمل و کافه‌نشین را بشکنند.
چه‌گوارا و یارانش نه می‌خواستند اراده خود را به واقعیت موجود تحمیل کرده، و نه می‌خواستند خارج از ظرفیت‌های جامعه  زودتر از رسیدن سیب انقلاب! آن را از درخت بچینند! آن‌ها فقط می‌خواستند [[طلسم اختناق|طلسم]] حاکمیت دیکتاتوری بر جامعه و بن‌بست روشنفکران بی‌عمل و کافه‌نشین را بشکنند.


تئوری کانون‌های شورشی چه‌گوارا مانند هر نظریه‌ی جدیدی باید راهی طولانی می‌پیمود تا آب‌دیده شده و کامل گردد.
تئوری [[کانون‌های شورشی]] چه‌گوارا مانند هر نظریه‌ی جدیدی باید راهی طولانی می‌پیمود تا آب‌دیده شده و کامل گردد.


استراتژی اعلام شده سازمان مجاهدین خلق ایران برای سرنگونی دیکتاتوری ولایت‌فقیه کانون‌های شورشی است. ارتش آزادیبخش و کانون شورشی یک مفهوم را بیان می‌کنند. ریشه و جوهره همان ارتش آزادیبخش است. یعنی هسته مرکزی آن، همان عنصر سازمان‌یافتگی است. در واقع کانون‌های شورشی نتیجه انطباق فعال ارتش آزادیبخش با شرایط روز است. این نشان‌دهنده‌ی گسترش و تعمیق ارتش آزادیبخش در سراسر خاک ایران است.<span dir="RTL"></span>
استراتژی اعلام شده سازمان مجاهدین خلق ایران برای سرنگونی دیکتاتوری ولایت‌فقیه کانون‌های شورشی است. ارتش آزادیبخش و کانون شورشی یک مفهوم را بیان می‌کنند. ریشه و جوهره همان ارتش آزادیبخش است. یعنی هسته مرکزی آن، همان عنصر سازمان‌یافتگی است. در واقع [[کانون‌های شورشی]] نتیجه انطباق فعال [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] با شرایط روز است. این نشان‌دهنده‌ی گسترش و تعمیق [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] در سراسر خاک ایران است.<span dir="RTL"></span>
== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۸٬۸۴۰

ویرایش