۵٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== اولین فررار شاه از ایران == | == اولین فررار شاه از ایران == | ||
زمینههای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، که از ماهها قبل ایجاد شده بود، باعث گردید که شاه نگران حضور خود در ایران باشد و میخواست هنگام کودتا علیه دکتر محمد مصدق در کشور نباشد. در همین روزها توافق انگلستان و آمریکا برای ساقط کردن حکومت دکتر مصدق که قبلاً طرح ریزی شده بود به مرحله اجرا درآمد. شاه در ۲۲ مرداد حکم عزل محمد مصدق و نخست وزیری سرلشکر زاهدی را صادر نمود و خود پس از صدور فرمان، به رامسر عزیمت کرد. در ساعت ۲ بامداد فرمانده گارد شاهنشاهی فرمان را به دکتر محمد مصدق ابلاغ کرد؛ ولی او هنگام خروج از منزل بازداشت شد و رادیو تهران این اقدام را کودتا خواند. دراین هنگام شاه و همسرش با یک هواپیما از طریق عراق از ایران خارج شده و به ایتالیا رفت. روزهای ۲۵ تا ۲۷ مرداد، در سراسر ایران اجتماعات بزرگی تشکیل شد و از دولت لغو نظام سلطنتی درخواست گردید. تمام این حوادث به نفع دکتر محمد مصدق پیش میرفت تا اینکه طبق نقشه قبلی، اوضاع از بامداد ۲۸ مرداد تغییر کرد و کودتا شکل گرفت. شاه نیز پس از دریافت خبر سقوط حکومت دکتر محمد مصدق، در ۳۱ مرداد همان سال به ایران بازگشت. | زمینههای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، که از ماهها قبل ایجاد شده بود، باعث گردید که شاه نگران حضور خود در ایران باشد و میخواست هنگام کودتا علیه دکتر محمد مصدق در کشور نباشد. در همین روزها توافق انگلستان و آمریکا برای ساقط کردن حکومت دکتر مصدق که قبلاً طرح ریزی شده بود به مرحله اجرا درآمد. شاه در ۲۲ مرداد حکم عزل محمد مصدق و نخست وزیری سرلشکر زاهدی را صادر نمود و خود پس از صدور فرمان، به رامسر عزیمت کرد. در ساعت ۲ بامداد فرمانده گارد شاهنشاهی فرمان را به دکتر محمد مصدق ابلاغ کرد؛ ولی او هنگام خروج از منزل بازداشت شد و رادیو تهران این اقدام را کودتا خواند. دراین هنگام شاه و همسرش با یک هواپیما از طریق عراق از ایران خارج شده و به ایتالیا رفت. روزهای ۲۵ تا ۲۷ مرداد، در سراسر ایران اجتماعات بزرگی تشکیل شد و از دولت لغو نظام سلطنتی درخواست گردید. تمام این حوادث به نفع دکتر محمد مصدق پیش میرفت تا اینکه طبق نقشه قبلی، اوضاع از بامداد ۲۸ مرداد تغییر کرد و کودتا شکل گرفت. شاه نیز پس از دریافت خبر سقوط حکومت دکتر محمد مصدق، در ۳۱ مرداد همان سال به ایران بازگشت.<ref>[https://www.todaytime.ir/events/573-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D9%88%D8%AF% اولین فرار محمدرضا پهلوی - سایت تو دی تایم ایر]</ref> | ||
< | |||
== روابط رژیم شاه با آمریکا == | == روابط رژیم شاه با آمریکا == | ||
[[پرونده:سالیوان و شاه 1.JPG|جایگزین=سالیوان|بندانگشتی|353x353پیکسل|ویلیام سالیوان سفیر آمریکا و محمدرضا پهلوی]] | |||
محور اصلی سیاست خارجی رژیم شاه، پیروی و مطابعت از آمریکا و سیاستهای این کشور بوده است. شاه که بقای سلطنت خود را در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مدیون آمریکا و انگلیس میدانست؛ همواره با صراحت اعلام میکرد: «هدفهای اساسی ما و ملل مدوکراسی غرب یکسان و این تساوی آرمانها مایه افتخار ما و ملل مغربزمین است». نفوذ و حضور آمریکا در رژیم پهلوی محسوس بود؛ و نقش اصلی در بسیاری از ارکان سیاسی و اقتصادی کشور داشت. رابطه رژیم شاه با آمریکا در اواخر دههی ۱۳۵۰، به تدریج تغییر کرد و از حالت دستنشاندگی در سالهای پیشین به تحکیم وابستگی و رابطه حامی – پیرو، تبدیل گردید. این اتفاق به دنبال خروج انگلیس از صحنه سیاسی ایران و درگیری آمریکا در جنگ ویتنام صورت گرفت. شاه بعد از فرار از ایران از آمریکا دوری کرد؛ و ترجیح داد در کشورهایی همچون مصر، مراکش و مکزیک اقامت کند. این موضوع ناشی از چند دلیل مهم بود. اول اینکه شاه بر این عقیده بود که آمریکا در جریان انقلاب اسلامی از او و رژیمش حمایت نکرده و دوم اینکه موجبات برکناری او را فراهم نموده است. شاه که با تجربه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انتظار داشت همیشه کسی او را نجات دهد؛ ناتوانی غرب در حمایت از او در جریان انقلاب اسلامی را عدم خواست غرب تفسیر کرد. واقعیت این است که شرایط سال ۱۳۵۷، با سال ۱۳۳۲، بسیار متفاوت بود. به دلیل اینکه آمریکاییها به شاه اعتماد کرده و حکومت ایران را به مثابه یک جزیره ثبات در نظر گرفته بودند، از بسیاری از واقعیتهای ایران دور شده بودند. به علت این دوری از واقعیات ایران، آمریکا ضمن محاسبات اشتباه از اوضاع این کشور که تا حدی نیز ناشی از سرعت تحولات سیاسی کشور بود، در تصمیمگیری و حمایت از شاه تاکتیکهای متعدد و متضاد را مورد استفاده قرار داد. آمریکا که در دیماه و بهمن ۱۳۵۷، احتمال سقوط رژیم شاه را بسیار زیاد میدانست، از تاکتیکی دو وجهی استفاده می کرد. از یکسو همچنان حکومت بختیار را تنها حکومت قانونی ایران میدانست؛ و از سوی دیگر تلاش میکرد تا با انقلابیون مذاکره کند. آمریکا با تخمین این احتمال که ممکن است انقلاب مردم ایران به پیروزی برسد، تصمیم داشت با نشان دادن چهرهای متفاوت از خود، روابطش با حکومت جدید ایران را رسمیت بخشد. سیاستمداران آمریکایی که کمی دیر از انزجار و نفرت مردم ایران نسبت به خود آگاه شده بودند، میدانستند که با پذیرش شاه و قبول حضور او در آمریکا، موجبات نارضایتی مردم ایران را فراهم خواهند کرد. بنابراین گذشته از بیاعتمادی و نارضایتی شاه، آمریکا نیز تمایل چندانی به پذیرش او نداشت. هر چند در نهایت با ملاقاتهایی که میان نمایندگان آمریکا و شاه صورت گرفت، شاه موفق به اقامت ده هفتهای در این کشور شد تا به مداوای بیماری خود بپردازد. با این حال ایالات متحده آمریکا نیز با هیچ تدبیری نتوانست این عامل سرسپرده را برای دلگرمی سایر عوامل خدمتگزار در حمایت نگهدارد؛ چون همزمان با ورود او به آمریکا مسئله تسخیر لانه جاسوسی رخ داد. از این رو بعد از اقامت در آمریکا، مدتی از دوران زندگی شاه در پاناما و مصر سپری شد و در نهایت در همانجا یعنی مصر نیز درگذشت. بررسی موضوع فرار شاه از کشور در آستانه انقلاب و وضعیت او جهت اقامت در کشورهای خارجی نشان داد که وی نیز به دلیل نشناختن واقعیات انقلاب ایران، علت سقوط خود را توطئه آمریکا میدانست؛ اما موضوع نپذیرفتن وی از سوی کشورهای مختلف حتی آمریکا، به خوبی بیانگر میزان نفرت مردم ایران و انقلابیون از او بود. بنابراین بسیاری از کشورها که خواهان برقراری روابط مجدد با حکومت اسلامی ایران بودند، میدانستند که پذیرش وی میتواند به این موضوع لطمه و آسیب برساند. چنانچه بسیاری معتقدند یکی از عوامل مهم تسخیر سفارت آمریکا از سوی دانشجویان انقلابی، پذیرش شاه در آمریکا بود. | محور اصلی سیاست خارجی رژیم شاه، پیروی و مطابعت از آمریکا و سیاستهای این کشور بوده است. شاه که بقای سلطنت خود را در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مدیون آمریکا و انگلیس میدانست؛ همواره با صراحت اعلام میکرد: «هدفهای اساسی ما و ملل مدوکراسی غرب یکسان و این تساوی آرمانها مایه افتخار ما و ملل مغربزمین است». نفوذ و حضور آمریکا در رژیم پهلوی محسوس بود؛ و نقش اصلی در بسیاری از ارکان سیاسی و اقتصادی کشور داشت. رابطه رژیم شاه با آمریکا در اواخر دههی ۱۳۵۰، به تدریج تغییر کرد و از حالت دستنشاندگی در سالهای پیشین به تحکیم وابستگی و رابطه حامی – پیرو، تبدیل گردید. این اتفاق به دنبال خروج انگلیس از صحنه سیاسی ایران و درگیری آمریکا در جنگ ویتنام صورت گرفت. شاه بعد از فرار از ایران از آمریکا دوری کرد؛ و ترجیح داد در کشورهایی همچون مصر، مراکش و مکزیک اقامت کند. این موضوع ناشی از چند دلیل مهم بود. اول اینکه شاه بر این عقیده بود که آمریکا در جریان انقلاب اسلامی از او و رژیمش حمایت نکرده و دوم اینکه موجبات برکناری او را فراهم نموده است. شاه که با تجربه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انتظار داشت همیشه کسی او را نجات دهد؛ ناتوانی غرب در حمایت از او در جریان انقلاب اسلامی را عدم خواست غرب تفسیر کرد. واقعیت این است که شرایط سال ۱۳۵۷، با سال ۱۳۳۲، بسیار متفاوت بود. به دلیل اینکه آمریکاییها به شاه اعتماد کرده و حکومت ایران را به مثابه یک جزیره ثبات در نظر گرفته بودند، از بسیاری از واقعیتهای ایران دور شده بودند. به علت این دوری از واقعیات ایران، آمریکا ضمن محاسبات اشتباه از اوضاع این کشور که تا حدی نیز ناشی از سرعت تحولات سیاسی کشور بود، در تصمیمگیری و حمایت از شاه تاکتیکهای متعدد و متضاد را مورد استفاده قرار داد. آمریکا که در دیماه و بهمن ۱۳۵۷، احتمال سقوط رژیم شاه را بسیار زیاد میدانست، از تاکتیکی دو وجهی استفاده می کرد. از یکسو همچنان حکومت بختیار را تنها حکومت قانونی ایران میدانست؛ و از سوی دیگر تلاش میکرد تا با انقلابیون مذاکره کند. آمریکا با تخمین این احتمال که ممکن است انقلاب مردم ایران به پیروزی برسد، تصمیم داشت با نشان دادن چهرهای متفاوت از خود، روابطش با حکومت جدید ایران را رسمیت بخشد. سیاستمداران آمریکایی که کمی دیر از انزجار و نفرت مردم ایران نسبت به خود آگاه شده بودند، میدانستند که با پذیرش شاه و قبول حضور او در آمریکا، موجبات نارضایتی مردم ایران را فراهم خواهند کرد. بنابراین گذشته از بیاعتمادی و نارضایتی شاه، آمریکا نیز تمایل چندانی به پذیرش او نداشت. هر چند در نهایت با ملاقاتهایی که میان نمایندگان آمریکا و شاه صورت گرفت، شاه موفق به اقامت ده هفتهای در این کشور شد تا به مداوای بیماری خود بپردازد. با این حال ایالات متحده آمریکا نیز با هیچ تدبیری نتوانست این عامل سرسپرده را برای دلگرمی سایر عوامل خدمتگزار در حمایت نگهدارد؛ چون همزمان با ورود او به آمریکا مسئله تسخیر لانه جاسوسی رخ داد. از این رو بعد از اقامت در آمریکا، مدتی از دوران زندگی شاه در پاناما و مصر سپری شد و در نهایت در همانجا یعنی مصر نیز درگذشت. بررسی موضوع فرار شاه از کشور در آستانه انقلاب و وضعیت او جهت اقامت در کشورهای خارجی نشان داد که وی نیز به دلیل نشناختن واقعیات انقلاب ایران، علت سقوط خود را توطئه آمریکا میدانست؛ اما موضوع نپذیرفتن وی از سوی کشورهای مختلف حتی آمریکا، به خوبی بیانگر میزان نفرت مردم ایران و انقلابیون از او بود. بنابراین بسیاری از کشورها که خواهان برقراری روابط مجدد با حکومت اسلامی ایران بودند، میدانستند که پذیرش وی میتواند به این موضوع لطمه و آسیب برساند. چنانچه بسیاری معتقدند یکی از عوامل مهم تسخیر سفارت آمریکا از سوی دانشجویان انقلابی، پذیرش شاه در آمریکا بود. | ||
با آشکار شدن ناتوانی شاه و رژیمش در برابر جنبش انقلابیون، مواضع جیمی کارتر و آمریکا تغییر کرد. بهویژه که برای آمریکاییها، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، ایران بهعنوان کشوری که میتوانست برای حفظ منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه مؤثر باشد، از اهمیت ویژهای برخوردار بود. | با آشکار شدن ناتوانی شاه و رژیمش در برابر جنبش انقلابیون، مواضع جیمی کارتر و آمریکا تغییر کرد. بهویژه که برای آمریکاییها، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، ایران بهعنوان کشوری که میتوانست برای حفظ منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه مؤثر باشد، از اهمیت ویژهای برخوردار بود.<ref>[http://www.iichs.ir/News-5343/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%86%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%9F/?id=5343 چرا شاه به آمریکا نرفت - سایت مطالعات تاریخ معاصر ایران]</ref> | ||
< | |||
پیش از خروج شاه و فرح، فرزندان آنها ایران را ترک کرده بودند. فرحناز، بزرگترین دختر آنها، یک ماه قبل نزد ولیعهد رفت که در آمریکا مشغول تحصیل بود. لیلا و علیرضا هم روز ۲۵ دی، یک روز پیش از خروج پدر و مادرشان، با سرپرستی مادر بزرگ خود، فریده دیبا، عازم آمریکا شده بودند. | پیش از خروج شاه و فرح، فرزندان آنها ایران را ترک کرده بودند. فرحناز، بزرگترین دختر آنها، یک ماه قبل نزد ولیعهد رفت که در آمریکا مشغول تحصیل بود. لیلا و علیرضا هم روز ۲۵ دی، یک روز پیش از خروج پدر و مادرشان، با سرپرستی مادر بزرگ خود، فریده دیبا، عازم آمریکا شده بودند. | ||
آخرین شب حضور شاه و فرح در ایران را ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران چنین توصیف میکند: در آخرین دیدارم در نیاوران دست شاه را به گرمی فشردم. هم من میدانستم و هم خودش میدانست که دیگر باز نخواهد گشت، اما هر دو وانمود کردیم که اوضاع بهتر خواهد شد و او برای سفری کوتاه میرود. | آخرین شب حضور شاه و فرح در ایران را ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران چنین توصیف میکند: در آخرین دیدارم در نیاوران دست شاه را به گرمی فشردم. هم من میدانستم و هم خودش میدانست که دیگر باز نخواهد گشت، اما هر دو وانمود کردیم که اوضاع بهتر خواهد شد و او برای سفری کوتاه میرود.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-42710425 شام آخر در تهران - سایت بیبیسی فارسی]</ref> | ||
[[پرونده:کنفرانس گوادلوپ.JPG|جایگزین=کنفرانس گوادلوپ|بندانگشتی|341x341پیکسل|کنفرانس گوادلوپ]] | |||
< | |||
== کنفرانس گوادلوپ == | == کنفرانس گوادلوپ == | ||
کنفرانس گوادلوپ، همیشه یکی از معماهای بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی ایران بوده است. این نشست در جزیره گوادلوپ در دریای کارائیب بود. جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا و سایر رهبران غربی در دیماه ۱۳۵۷، به این نتیجه رسیده بودند که کار شاه تمام شده است و باید از ایران خارج شود، جیمی کارتر پیش از دیدار با همتایان اروپاییاش در جلسه غیر رسمی امنیت ملی آمریکا در واشنگتن، به این نتیجه رسیده بود که شاه به آخر خط رسیده است. مطابق صورتجلسه نشست این شورا در رو ۳ ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)، جیمی کارتر نگران از دست رفتن متحد استراتژیک خود نبوده است. او به مشاوران خود گفته بود که پس از رفتن شاه، مجلس ایران میتواند نشاء ثبات در کشور باشد و یک ایران حقیقتاً غیرمتعهد که به هیچیک از بلوکهای قدرت جهانی وابستگی نداشته باشد، نباید برای آمریکا ناکامی تلقی شود. | کنفرانس گوادلوپ، همیشه یکی از معماهای بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی ایران بوده است. این نشست در جزیره گوادلوپ در دریای کارائیب بود. جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا و سایر رهبران غربی در دیماه ۱۳۵۷، به این نتیجه رسیده بودند که کار شاه تمام شده است و باید از ایران خارج شود، جیمی کارتر پیش از دیدار با همتایان اروپاییاش در جلسه غیر رسمی امنیت ملی آمریکا در واشنگتن، به این نتیجه رسیده بود که شاه به آخر خط رسیده است. مطابق صورتجلسه نشست این شورا در رو ۳ ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)، جیمی کارتر نگران از دست رفتن متحد استراتژیک خود نبوده است. او به مشاوران خود گفته بود که پس از رفتن شاه، مجلس ایران میتواند نشاء ثبات در کشور باشد و یک ایران حقیقتاً غیرمتعهد که به هیچیک از بلوکهای قدرت جهانی وابستگی نداشته باشد، نباید برای آمریکا ناکامی تلقی شود.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/iran/2016/06/160602_u01_iran_shah_us آمریکا چطور از شاه قطع امید کرد - سایت بیبیسی فارسی]</ref> | ||
== قطع امید آمریکا از شاه == | == قطع امید آمریکا از شاه == | ||
خط ۵۲: | خط ۴۰: | ||
لابی شدید سالیوان علیه دکتر صدیقی و مخالفت کاخ سفید با سرکوب در سوق دادن شاه به طرف گزینه شاهپور بختیار تأثیر کرد. شاه ۲ روز بعد از دیدار سرنوشتساز با سالیوان، در ۷ دی ۱۳۵۷، به سالیوان خبر میدهد که صدیقی را کنار گذاشته و شاهپور بختیار را مأمور تشکیل دولت کرده است. سالیوان از ابتدا با نخست وزیری صدیقی مخالفت میکرد؛ چون به گفته او صدیقی لائیک است و در میان روحانیت پایگاه ندارد و رهبر جبهه ملی هم نیست. | لابی شدید سالیوان علیه دکتر صدیقی و مخالفت کاخ سفید با سرکوب در سوق دادن شاه به طرف گزینه شاهپور بختیار تأثیر کرد. شاه ۲ روز بعد از دیدار سرنوشتساز با سالیوان، در ۷ دی ۱۳۵۷، به سالیوان خبر میدهد که صدیقی را کنار گذاشته و شاهپور بختیار را مأمور تشکیل دولت کرده است. سالیوان از ابتدا با نخست وزیری صدیقی مخالفت میکرد؛ چون به گفته او صدیقی لائیک است و در میان روحانیت پایگاه ندارد و رهبر جبهه ملی هم نیست. | ||
سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا نتیجه میگیرد که شاه به عنوان یک نماد نابود شده است. متحدان آمریکا هم به نتیجهای مشابه رسیده بودند. سالیوان در روز ۱۰ دی، نظرات همتایان خود در تهران را به اطلاع کاخ سفید میرساند و میگوید که سفیر بریتانیا فکر میکند تعطیلات شاه قریبالوقوع است و مدتی مدید طول خواهد کشید. موضع فرانسه این است که شاه خیلی وقت است که کارش تمام شده است. سفیر آلمان قدری خوش بین است. آنها معتقدند شاه هر چه زودتر کشور را ترک کند بهتر است. سفر ژاپن تازه به تهران رسیده و خیلی حرف نمیزند. | سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا نتیجه میگیرد که شاه به عنوان یک نماد نابود شده است. متحدان آمریکا هم به نتیجهای مشابه رسیده بودند. سالیوان در روز ۱۰ دی، نظرات همتایان خود در تهران را به اطلاع کاخ سفید میرساند و میگوید که سفیر بریتانیا فکر میکند تعطیلات شاه قریبالوقوع است و مدتی مدید طول خواهد کشید. موضع فرانسه این است که شاه خیلی وقت است که کارش تمام شده است. سفیر آلمان قدری خوش بین است. آنها معتقدند شاه هر چه زودتر کشور را ترک کند بهتر است. سفر ژاپن تازه به تهران رسیده و خیلی حرف نمیزند.<ref name=":0" /> | ||
مطابق اسناد، از روز ۲۵ دی ۱۳۵۷، روند تماسهای مستقیم آمریکا و آیتالله خمینی در نوفل لوشاتوی فرانسه آغاز میشود و دو هفته ادامه پیدا میکند. | مطابق اسناد، از روز ۲۵ دی ۱۳۵۷، روند تماسهای مستقیم آمریکا و آیتالله خمینی در نوفل لوشاتوی فرانسه آغاز میشود و دو هفته ادامه پیدا میکند. | ||
== تغییر شرایط سیاسی ایران == | == تغییر شرایط سیاسی ایران == | ||
ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران در کتاب خاطرات خود شرایط ایران را در سال ۱۳۵۷، بازگو میکند و میگوید که تغییرات سیاسی در تهران سرعت و شتاب بیشتری گرفته بود. شاه در نهایت اقداماتی را که برای مراسم رسمی انتصاب بختیار لازم بود، برگزار کرد. کابینه بختیار تشکیل شده و مباحثات پارلمانی برای تأیید دولت او آغاز شده بود. شاه اعضای شورای سلطنتی را که باید در غیاب او وظایف مقام سلطنت را انجام دهد تعیین کرده و مقدمات امر برای انتقال فراهم شده بود. در همین روزها پیامی از واشینگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت با شاه دیدار کنم و به او بگویم که دولت ایالت متحده آمریکا مصلحت شخص شاه و کشور را در این می بینید که هر چه زودتر از کشور خارج شود. تصمیم شاه به خروج از ایران قبل از وصول این پیام از طریق رسانه ها منتشر شد؛ ولی شاه رسماً آن را اعلام نکرده بود و هنوز هم تردید هایی در این مورد وجود داشت. ابلاغ چنین پیامی از طرف سفیر یک کشور به رئیس مملکتی که در آن مأموریت دارد، کار سادهای نیست، ولی در دیدارها و گفت و گوهای من با شاه طی این چندماه اخیر به قدری مطالب عجیب و غیر عادی رد و بدل شده بود که ابلاغ این پیام هم خیلی غیر عادی به نظر نمی رسید. شنیدن این پیام چیز عجیب و غیر منتظره ای نبود. من تا آنجا که می توانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشنگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و با آرامش به پیامی که او را به ترک کشور دعوت می کرد گوش داد و وقتی که حرف های من تمام شد، رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت: "خیلی خوب، اما کجا باید برم؟". من در این مورد هیچ دستوری نداشتم. بنابراین در جواب این سؤال گفتم هیچ راهنمایی نمی توانم بکنم ولی اقامتگاهتان در سوئیس چطور است؟. شاه بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد و گفت که امنیت سوئیس خوب نیست. سپس ادامه داد که ما یک خانه هم در انگلستان داریم، اما هوای آنجا خیلی بد است. بعد در حالی که با چشمهای پرانتظار به من نگاه میکرد در سکوت فرو رفت. گفتم مایلید که دنبال دعوتی برایتان به آمریکا باشم؟، با شنیدن این پیشنهاد مانند پسربچهای به جلو خم شد و گفت: «خواهش می کنم این کار را بکنید». | ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران در کتاب خاطرات خود شرایط ایران را در سال ۱۳۵۷، بازگو میکند و میگوید که تغییرات سیاسی در تهران سرعت و شتاب بیشتری گرفته بود. شاه در نهایت اقداماتی را که برای مراسم رسمی انتصاب بختیار لازم بود، برگزار کرد. کابینه بختیار تشکیل شده و مباحثات پارلمانی برای تأیید دولت او آغاز شده بود. شاه اعضای شورای سلطنتی را که باید در غیاب او وظایف مقام سلطنت را انجام دهد تعیین کرده و مقدمات امر برای انتقال فراهم شده بود. در همین روزها پیامی از واشینگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت با شاه دیدار کنم و به او بگویم که دولت ایالت متحده آمریکا مصلحت شخص شاه و کشور را در این می بینید که هر چه زودتر از کشور خارج شود. تصمیم شاه به خروج از ایران قبل از وصول این پیام از طریق رسانه ها منتشر شد؛ ولی شاه رسماً آن را اعلام نکرده بود و هنوز هم تردید هایی در این مورد وجود داشت. ابلاغ چنین پیامی از طرف سفیر یک کشور به رئیس مملکتی که در آن مأموریت دارد، کار سادهای نیست، ولی در دیدارها و گفت و گوهای من با شاه طی این چندماه اخیر به قدری مطالب عجیب و غیر عادی رد و بدل شده بود که ابلاغ این پیام هم خیلی غیر عادی به نظر نمی رسید. شنیدن این پیام چیز عجیب و غیر منتظره ای نبود. من تا آنجا که می توانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشنگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و با آرامش به پیامی که او را به ترک کشور دعوت می کرد گوش داد و وقتی که حرف های من تمام شد، رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت: "خیلی خوب، اما کجا باید برم؟". من در این مورد هیچ دستوری نداشتم. بنابراین در جواب این سؤال گفتم هیچ راهنمایی نمی توانم بکنم ولی اقامتگاهتان در سوئیس چطور است؟. شاه بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد و گفت که امنیت سوئیس خوب نیست. سپس ادامه داد که ما یک خانه هم در انگلستان داریم، اما هوای آنجا خیلی بد است. بعد در حالی که با چشمهای پرانتظار به من نگاه میکرد در سکوت فرو رفت. گفتم مایلید که دنبال دعوتی برایتان به آمریکا باشم؟، با شنیدن این پیشنهاد مانند پسربچهای به جلو خم شد و گفت: «خواهش می کنم این کار را بکنید». | ||
.... تا این زمان اقدامات ما برای خروج شاه از ایران در جهت برنامههای آیتالله خمینی پیش میرفت. خمینی برای خروج شاه از ایران پافشاری میکرد و از طرف وی و اطرافیانش هیچ تهدیدی هم علیه کشوری که او را پناه بدهد عنوان نمی شد. به این ترتیب ما فکر میکردیم که نه تنها با پناه دادن شاه مورد خشم و غضب واقع نخواهیم شد، بلکه برعکس تصور میکردیم چون موجبات خروج شاه را از ایران فراهم آوردهایم، امتیازی به دست خواهیم آورد. من به رئیس جمهور تأکید کردم که ما نمی توانیم به حمایت از شاه ادامه بدهیم... ما باید شاه را در پشت سربگذاریم و به منافع آیندهی خود در ایران بیاندیشیم... | .... تا این زمان اقدامات ما برای خروج شاه از ایران در جهت برنامههای آیتالله خمینی پیش میرفت. خمینی برای خروج شاه از ایران پافشاری میکرد و از طرف وی و اطرافیانش هیچ تهدیدی هم علیه کشوری که او را پناه بدهد عنوان نمی شد. به این ترتیب ما فکر میکردیم که نه تنها با پناه دادن شاه مورد خشم و غضب واقع نخواهیم شد، بلکه برعکس تصور میکردیم چون موجبات خروج شاه را از ایران فراهم آوردهایم، امتیازی به دست خواهیم آورد. من به رئیس جمهور تأکید کردم که ما نمی توانیم به حمایت از شاه ادامه بدهیم... ما باید شاه را در پشت سربگذاریم و به منافع آیندهی خود در ایران بیاندیشیم...<ref>[https://www.fardanews.com/fa/news/482169/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D آخرین روز شاه در تهران - سایت فردا]</ref> | ||
< | |||
== شادی مردم پس از فرار شاه == | == شادی مردم پس از فرار شاه == | ||
با انتشار خبر خروج شاه از کشور و پرواز او به سوی مصر در روز سهشنبه ۲۶ دی ۱۳۶۷، مردم ایران شادمان به خیابانهای تهران ریختند و با رقص و آواز پیروزی مبارزات مردمی و خونین یک ساله علیه مردی که از سال ۱۳۲۰ بر این ملت حکومت کرده است را جشن گرفتند. ایرانیان شادمان در خیابانهای تهران میرقصیدند و میخواندند که «شاه رفت». این شادی به سایر بخشهای جهان عرب و پاریس رسید. مجسمههای محمدرضا شاه پهلوی در تهران به زیر کشیده شدند و مردم تصاویر او را روی اسکناسها پاره میکردند. صدای بوق ماشینها شنیده میشد، نانوایان و شیرینیپزها، شیرینی و کلوچههای رایگان به مردم میدادند و مردم در خیابانها بین ماشینها، شکلات و آبنبات پخش میکردند. مردم به یکدیگر گلاب میپاشیدند. در سراسر ایران تظاهرکنندگان تصاویر خمینی، روحانی تبعیدی مسلمان شیعه را در دست داشتند. او وعده داده که در ایران که بیش از ۹۰ درصد جمعیت مسلمان هستند یک جمهوری اسلامی تاسیس خواهد کرد. | با انتشار خبر خروج شاه از کشور و پرواز او به سوی مصر در روز سهشنبه ۲۶ دی ۱۳۶۷، مردم ایران شادمان به خیابانهای تهران ریختند و با رقص و آواز پیروزی مبارزات مردمی و خونین یک ساله علیه مردی که از سال ۱۳۲۰ بر این ملت حکومت کرده است را جشن گرفتند. ایرانیان شادمان در خیابانهای تهران میرقصیدند و میخواندند که «شاه رفت». این شادی به سایر بخشهای جهان عرب و پاریس رسید. مجسمههای محمدرضا شاه پهلوی در تهران به زیر کشیده شدند و مردم تصاویر او را روی اسکناسها پاره میکردند. صدای بوق ماشینها شنیده میشد، نانوایان و شیرینیپزها، شیرینی و کلوچههای رایگان به مردم میدادند و مردم در خیابانها بین ماشینها، شکلات و آبنبات پخش میکردند. مردم به یکدیگر گلاب میپاشیدند. در سراسر ایران تظاهرکنندگان تصاویر خمینی، روحانی تبعیدی مسلمان شیعه را در دست داشتند. او وعده داده که در ایران که بیش از ۹۰ درصد جمعیت مسلمان هستند یک جمهوری اسلامی تاسیس خواهد کرد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f4_narrative_after_40_years_shah_left_iran/29713941.html آخرین شاه ایران را چگونه ترک کرد- سایت رادیو فردا]</ref> | ||
< | |||
< | روزنامه کیهان با سرتیتری با عنوان «تهران،با موجی از نـور و گـل و فـریاد جشن گرفت»، نوشت که پس از انتشار خبر رفتن شاه از ایران مردم در ساعت ۲ بعد ازظهر به خـیابانهای شهر ریختند. گروهی به میدان سپه رفتند و مجسمه شاه را پایین کشیدند. گروه دیـگری به میدان مخبرالدوله رفـتند و مجسمه اینمیدان را شکستند. گروهی دیگر به میدان محسنی در شمال شهر رفتند و مجسمه شاه را پایین آوردند و به وسیله طنابی آن را روی زمین کشیدند و به طرف جاده قدیم شمیران حرکت کردند. مردم میخواستند مقابل حـسینیه ارشاد مجسمه را آویزان کنند اما نتوانستند و سپس به طرف پل سید خندان حرکت کردند و مجسمه را با طناب بالا کشیدند. در نزدیک پل سیدخندان مردم روی تانکها و خودروهای نظامی رفتند و عکس آیت الله خمینی را به سـربازان دادنـد و سربازان نیز در حالی که عکس خمینی را در دست داشتند به احساسات مردم پاسخ میدادند. در همینحال گروهی از مردم به میدان ۲۴ اسفند رفتند و مجسمه شاه را در اینمیدان پایین آوردند و تا تقاطع خیابان پهلوی-شاهرضا آن را روی زمین کشیدند. در تقاطع خیابان سپه و مولوی عدهای از مـادران سـالخورده جلوی کامیون سربازان را میگرفتند و در حالی که صورت آنها را میبوسیدند، آنها را فرزندان وطن خطاب میکردند. مردم انگشتان خود را به علامت پیروزی بلند میکردند.. در همین حال خبرنگاران خارجی در حال مصاحبه و فیلمبرداری از مـردم و نـقاط مـختلف شهر تهران بودند. خبرنگار روزنـامه کـیهان هـمچنین از دانشگاههای ملی و صنعتی خبر داد که مجسمههای شاه در این دو مرکز پایین کشیده شده است. در تظاهرات مردم فریاد میزدند: «شاه دربهدر شـد، سـاواک بـیپدر شد. دخـتر و پسـر دانشگاهی به نوای آهنگ آمریکایی، بگو مرگ بر شاه میرقصیدند و میگفتند: «شاه پِر، ولیعهد پِر، اویسی پِر»!. ساعت ۱۵ سربازها از محوطه خارج شـدند و بـرخی از آنـان نیز شعار دادند مرگ بر شاه. مردم نیز آنها را بـوسیدند و به آنها شکلات دادند. به گزارش خبرنگار بیبیسی، حفاظت و کنترل شهر به دست مردم افتاد و تقریباً تمام جـمعیت تـهران بـه خیابانها ریختند و از ساختمانها کاغذهای رنگارنگ بر روی مردم ریخته میشد.<ref>[http://ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=2105 روزی که شاه رفت - سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی]</ref> | ||
== آوارگی و سرگردانی شاه == | == آوارگی و سرگردانی شاه == | ||
شاه پس از خروج از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷، به مصر رفت و در آسوان مورد استقبال انور سادات قرار گرفت. علت انتخاب مصر بهعنوان مقصد اول و آخر شاه در دوران آوارگی به تاریخچه روابط خانوادگی پهلویها با خاندان سلطنتی مصر باز میگشت. فوزیه، دختر ملک فواد پادشاه مصر، همسر دیگر محمدرضا پهلوی بود که در انتخاب این مقصد بیتأثیر نبود. | شاه پس از خروج از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷، به مصر رفت و در آسوان مورد استقبال انور سادات قرار گرفت. علت انتخاب مصر بهعنوان مقصد اول و آخر شاه در دوران آوارگی به تاریخچه روابط خانوادگی پهلویها با خاندان سلطنتی مصر باز میگشت. فوزیه، دختر ملک فواد پادشاه مصر، همسر دیگر محمدرضا پهلوی بود که در انتخاب این مقصد بیتأثیر نبود. | ||
شاه به دعوت پادشاه مراکش به آن کشور رفت ولی تشریفات رسمی از وی به عمل نیامد. شاه پس از دیداری با ملک حسن، در کاخ جنانالکبیر اقامت کرد. شاه ۶۷ روز در این کاخ ماند. ملک حسن که قصد داشت روابط سیاسی خود را با نظام تازه تأسیس ایران حفظ کند مایل نبود اقامت شاه طولانی شود. محمدرضا پهلوی در شرایطی که نتوانسته بود کشوری را به عنوان پناهگاه بیابد، به پیشنهاد مشترک راکفلر و کیسینجر مجبور شد به باهاما در آمریکای مرکزی برود. | شاه به دعوت پادشاه مراکش به آن کشور رفت ولی تشریفات رسمی از وی به عمل نیامد. شاه پس از دیداری با ملک حسن، در کاخ جنانالکبیر اقامت کرد. شاه ۶۷ روز در این کاخ ماند. ملک حسن که قصد داشت روابط سیاسی خود را با نظام تازه تأسیس ایران حفظ کند مایل نبود اقامت شاه طولانی شود. محمدرضا پهلوی در شرایطی که نتوانسته بود کشوری را به عنوان پناهگاه بیابد، به پیشنهاد مشترک راکفلر و کیسینجر مجبور شد به باهاما در آمریکای مرکزی برود.<ref name=":1">[http://www.mefda.ir/news/86571/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AE%D8%B1%D9%88%D8%AC- روایت نمایندگان آمریکا و انگلیس از خروج شاه - پایگاه اطلاع رسانی مفاد]</ref> | ||
=== ممانعت انگلستان از پذیرش شاه === | === ممانعت انگلستان از پذیرش شاه === | ||
شاه با هواپیمای اختصاصی سلطان حسن، صبح روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸، فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. شاه ۷۰ روز در این جزیره به سر برد. در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از سرطان غدد لنفاوی مطلع شد. طیق اسناد منتشر شده از آرشیو ملی بریتانیا، در زمان اقامت شاه در باهاما، انگلستان ماموری سری به باهاما اعزام میکند که به شاه پیام دهند که بریتانیا آمادگی پذیرش وی را ندارد. | شاه با هواپیمای اختصاصی سلطان حسن، صبح روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸، فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. شاه ۷۰ روز در این جزیره به سر برد. در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از سرطان غدد لنفاوی مطلع شد. طیق اسناد منتشر شده از آرشیو ملی بریتانیا، در زمان اقامت شاه در باهاما، انگلستان ماموری سری به باهاما اعزام میکند که به شاه پیام دهند که بریتانیا آمادگی پذیرش وی را ندارد.<ref name=":1" /> | ||
=== ترد شاه از طرف دولت مکزیک === | === ترد شاه از طرف دولت مکزیک === | ||
خط ۹۵: | خط ۶۷: | ||
بدترین لحظه برای شاه و همسرش زمانی بود که در ۱۱ آذر ۱۳۵۸، از بیمارستان نیویورک مرخص شدند ولی هنوز مقصدی برای سفر نداشتند. شاه و همسرش را به مکانی که بعداً معلوم شد، مرکزی برای نگهداری بیماران روانی است، بردند. فرح برای نخستین بار با فریاد به همراهان آمریکایی خود اعتراض کرد و گفت: « آیا ما در اینجا زندانی هستیم؟ آیا کارتر ما را زندانی کرده است؟ ما در این جا دیوانه خواهیم شد باید بیرون برویم». | بدترین لحظه برای شاه و همسرش زمانی بود که در ۱۱ آذر ۱۳۵۸، از بیمارستان نیویورک مرخص شدند ولی هنوز مقصدی برای سفر نداشتند. شاه و همسرش را به مکانی که بعداً معلوم شد، مرکزی برای نگهداری بیماران روانی است، بردند. فرح برای نخستین بار با فریاد به همراهان آمریکایی خود اعتراض کرد و گفت: « آیا ما در اینجا زندانی هستیم؟ آیا کارتر ما را زندانی کرده است؟ ما در این جا دیوانه خواهیم شد باید بیرون برویم». | ||
مقامات آمریکایی با پایان مهلت اقامت شاه در آمریکا به وی اطلاع دادند که به دلیل عواقب ناشی از تصرف سفارت آمریکا در تهران، امکان تمدید روادید وی وجود ندارد و به همین دلیل در پاناما جایی مناسب برای اقامت وی و همسرش در نظر گرفته شده است. شاه که غیر از پذیرفتن، چاره دیگری نداشت به اتفاق همسرش در ۲۴ آذر ۱۳۵۸ با هواپیمای نیروی هوایی آمریکا از فرودگاه تگزاس به پاناما در آمریکای مرکزی برده شدند. شاه، همسرش و پزشک مخصوص آنها با هلیکوپتر از فرودگاه به یک پایگاه در جزیرهای به نام "کونتا دورا" متعلق به پاناما انتقال داده شدند. شاه و همسرش ۱۰۰ روز در پاناما ماندند و سپس به اصرار همسر رئیسجمهور مصر، روز سوم فروردین ۱۳۵۹ با یک هواپیمای پانامایی رهسپار قاهره شدند. چهار ماه پس از سفر دوم خود به مصر در پنج مرداد ۱۳۵۹ درگذشت. شاه را در مسجد رفاعی قاهره به خاک سپردند. همان مسجدی که جنازه رضا شاه بعد از فوت در آفریقای جنوبی مدتی در این مسجد به خاک سپرده شده بود. ملک فاروق پادشاه اسبق مصر و برادر زن محمدرضا پهلوی نیز در همین مسجد دفن است. تقدیر آخرین شاه دیکتاتور ایران این بود که مانند پدرش وی نیز در آوارگی و غربت دنیا را ترک کند. | مقامات آمریکایی با پایان مهلت اقامت شاه در آمریکا به وی اطلاع دادند که به دلیل عواقب ناشی از تصرف سفارت آمریکا در تهران، امکان تمدید روادید وی وجود ندارد و به همین دلیل در پاناما جایی مناسب برای اقامت وی و همسرش در نظر گرفته شده است. شاه که غیر از پذیرفتن، چاره دیگری نداشت به اتفاق همسرش در ۲۴ آذر ۱۳۵۸ با هواپیمای نیروی هوایی آمریکا از فرودگاه تگزاس به پاناما در آمریکای مرکزی برده شدند. شاه، همسرش و پزشک مخصوص آنها با هلیکوپتر از فرودگاه به یک پایگاه در جزیرهای به نام "کونتا دورا" متعلق به پاناما انتقال داده شدند. شاه و همسرش ۱۰۰ روز در پاناما ماندند و سپس به اصرار همسر رئیسجمهور مصر، روز سوم فروردین ۱۳۵۹ با یک هواپیمای پانامایی رهسپار قاهره شدند. چهار ماه پس از سفر دوم خود به مصر در پنج مرداد ۱۳۵۹ درگذشت. شاه را در مسجد رفاعی قاهره به خاک سپردند. همان مسجدی که جنازه رضا شاه بعد از فوت در آفریقای جنوبی مدتی در این مسجد به خاک سپرده شده بود. ملک فاروق پادشاه اسبق مصر و برادر زن محمدرضا پهلوی نیز در همین مسجد دفن است. تقدیر آخرین شاه دیکتاتور ایران این بود که مانند پدرش وی نیز در آوارگی و غربت دنیا را ترک کند.<ref name=":1" /> | ||
== منابع == |
ویرایش