۵٬۹۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
آخرین شب حضور شاه و فرح در ایران را ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران چنین توصیف میکند: در آخرین دیدارم در نیاوران دست شاه را به گرمی فشردم. هم من میدانستم و هم خودش میدانست که دیگر باز نخواهد گشت، اما هر دو وانمود کردیم که اوضاع بهتر خواهد شد و او برای سفری کوتاه میرود.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-42710425 شام آخر در تهران - سایت بیبیسی فارسی]</ref> | آخرین شب حضور شاه و فرح در ایران را ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران چنین توصیف میکند: در آخرین دیدارم در نیاوران دست شاه را به گرمی فشردم. هم من میدانستم و هم خودش میدانست که دیگر باز نخواهد گشت، اما هر دو وانمود کردیم که اوضاع بهتر خواهد شد و او برای سفری کوتاه میرود.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-42710425 شام آخر در تهران - سایت بیبیسی فارسی]</ref> | ||
[[پرونده:کنفرانس گوادلوپ.JPG|جایگزین=کنفرانس گوادلوپ|بندانگشتی| | [[پرونده:کنفرانس گوادلوپ.JPG|جایگزین=کنفرانس گوادلوپ|بندانگشتی|325x325px|کنفرانس گوادلوپ]] | ||
== کنفرانس گوادلوپ == | == کنفرانس گوادلوپ == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== قطع امید آمریکا از شاه == | == قطع امید آمریکا از شاه == | ||
[[پرونده:جیمی کارتر و شاه.JPG|بندانگشتی|318x318پیکسل]] | |||
جیمی کارتر در سوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)، تصمیم نهایی خروج شاه از ایران را در آستانه سفر به گوادلوپ گرفته بود، همان روز بود که پیامی با فوریت بالا از ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران دریافت کرده بود که لحظهی سرنوشتساز فرار رسیده است، شاه بر سر دوراهی بزدگی قرار دارد. زمام امور را به شاهپور بختیار بسپارد و برود یا به محافظهکاران و ارتش اجازه سرکوب بدهد. | جیمی کارتر در سوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)، تصمیم نهایی خروج شاه از ایران را در آستانه سفر به گوادلوپ گرفته بود، همان روز بود که پیامی با فوریت بالا از ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران دریافت کرده بود که لحظهی سرنوشتساز فرار رسیده است، شاه بر سر دوراهی بزدگی قرار دارد. زمام امور را به شاهپور بختیار بسپارد و برود یا به محافظهکاران و ارتش اجازه سرکوب بدهد. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
== تغییر شرایط سیاسی ایران == | == تغییر شرایط سیاسی ایران == | ||
[[پرونده:تغییر شرایط.JPG|بندانگشتی|318x318پیکسل]] | |||
ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران در کتاب خاطرات خود شرایط ایران را در سال ۱۳۵۷، بازگو میکند و میگوید که تغییرات سیاسی در تهران سرعت و شتاب بیشتری گرفته بود. شاه در نهایت اقداماتی را که برای مراسم رسمی انتصاب بختیار لازم بود، برگزار کرد. کابینه بختیار تشکیل شده و مباحثات پارلمانی برای تأیید دولت او آغاز شده بود. شاه اعضای شورای سلطنتی را که باید در غیاب او وظایف مقام سلطنت را انجام دهد تعیین کرده و مقدمات امر برای انتقال فراهم شده بود. در همین روزها پیامی از واشینگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت با شاه دیدار کنم و به او بگویم که دولت ایالت متحده آمریکا مصلحت شخص شاه و کشور را در این می بینید که هر چه زودتر از کشور خارج شود. تصمیم شاه به خروج از ایران قبل از وصول این پیام از طریق رسانه ها منتشر شد؛ ولی شاه رسماً آن را اعلام نکرده بود و هنوز هم تردید هایی در این مورد وجود داشت. ابلاغ چنین پیامی از طرف سفیر یک کشور به رئیس مملکتی که در آن مأموریت دارد، کار سادهای نیست، ولی در دیدارها و گفت و گوهای من با شاه طی این چندماه اخیر به قدری مطالب عجیب و غیر عادی رد و بدل شده بود که ابلاغ این پیام هم خیلی غیر عادی به نظر نمی رسید. شنیدن این پیام چیز عجیب و غیر منتظره ای نبود. من تا آنجا که می توانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشنگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و با آرامش به پیامی که او را به ترک کشور دعوت می کرد گوش داد و وقتی که حرف های من تمام شد، رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت: "خیلی خوب، اما کجا باید برم؟". من در این مورد هیچ دستوری نداشتم. بنابراین در جواب این سؤال گفتم هیچ راهنمایی نمی توانم بکنم ولی اقامتگاهتان در سوئیس چطور است؟. شاه بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد و گفت که امنیت سوئیس خوب نیست. سپس ادامه داد که ما یک خانه هم در انگلستان داریم، اما هوای آنجا خیلی بد است. بعد در حالی که با چشمهای پرانتظار به من نگاه میکرد در سکوت فرو رفت. گفتم مایلید که دنبال دعوتی برایتان به آمریکا باشم؟، با شنیدن این پیشنهاد مانند پسربچهای به جلو خم شد و گفت: «خواهش می کنم این کار را بکنید». | ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران در کتاب خاطرات خود شرایط ایران را در سال ۱۳۵۷، بازگو میکند و میگوید که تغییرات سیاسی در تهران سرعت و شتاب بیشتری گرفته بود. شاه در نهایت اقداماتی را که برای مراسم رسمی انتصاب بختیار لازم بود، برگزار کرد. کابینه بختیار تشکیل شده و مباحثات پارلمانی برای تأیید دولت او آغاز شده بود. شاه اعضای شورای سلطنتی را که باید در غیاب او وظایف مقام سلطنت را انجام دهد تعیین کرده و مقدمات امر برای انتقال فراهم شده بود. در همین روزها پیامی از واشینگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت با شاه دیدار کنم و به او بگویم که دولت ایالت متحده آمریکا مصلحت شخص شاه و کشور را در این می بینید که هر چه زودتر از کشور خارج شود. تصمیم شاه به خروج از ایران قبل از وصول این پیام از طریق رسانه ها منتشر شد؛ ولی شاه رسماً آن را اعلام نکرده بود و هنوز هم تردید هایی در این مورد وجود داشت. ابلاغ چنین پیامی از طرف سفیر یک کشور به رئیس مملکتی که در آن مأموریت دارد، کار سادهای نیست، ولی در دیدارها و گفت و گوهای من با شاه طی این چندماه اخیر به قدری مطالب عجیب و غیر عادی رد و بدل شده بود که ابلاغ این پیام هم خیلی غیر عادی به نظر نمی رسید. شنیدن این پیام چیز عجیب و غیر منتظره ای نبود. من تا آنجا که می توانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشنگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و با آرامش به پیامی که او را به ترک کشور دعوت می کرد گوش داد و وقتی که حرف های من تمام شد، رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت: "خیلی خوب، اما کجا باید برم؟". من در این مورد هیچ دستوری نداشتم. بنابراین در جواب این سؤال گفتم هیچ راهنمایی نمی توانم بکنم ولی اقامتگاهتان در سوئیس چطور است؟. شاه بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد و گفت که امنیت سوئیس خوب نیست. سپس ادامه داد که ما یک خانه هم در انگلستان داریم، اما هوای آنجا خیلی بد است. بعد در حالی که با چشمهای پرانتظار به من نگاه میکرد در سکوت فرو رفت. گفتم مایلید که دنبال دعوتی برایتان به آمریکا باشم؟، با شنیدن این پیشنهاد مانند پسربچهای به جلو خم شد و گفت: «خواهش می کنم این کار را بکنید». | ||
خط ۵۶: | خط ۵۸: | ||
== آوارگی و سرگردانی شاه == | == آوارگی و سرگردانی شاه == | ||
[[پرونده:آورارگی شاه.jpg|بندانگشتی]] | |||
شاه پس از خروج از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷، به مصر رفت و در آسوان مورد استقبال انور سادات قرار گرفت. علت انتخاب مصر بهعنوان مقصد اول و آخر شاه در دوران آوارگی به تاریخچه روابط خانوادگی پهلویها با خاندان سلطنتی مصر باز میگشت. فوزیه، دختر ملک فواد پادشاه مصر، همسر دیگر محمدرضا پهلوی بود که در انتخاب این مقصد بیتأثیر نبود. | شاه پس از خروج از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷، به مصر رفت و در آسوان مورد استقبال انور سادات قرار گرفت. علت انتخاب مصر بهعنوان مقصد اول و آخر شاه در دوران آوارگی به تاریخچه روابط خانوادگی پهلویها با خاندان سلطنتی مصر باز میگشت. فوزیه، دختر ملک فواد پادشاه مصر، همسر دیگر محمدرضا پهلوی بود که در انتخاب این مقصد بیتأثیر نبود. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۶: | ||
شاه با هواپیمای اختصاصی سلطان حسن، صبح روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸، فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. شاه ۷۰ روز در این جزیره به سر برد. در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از سرطان غدد لنفاوی مطلع شد. طیق اسناد منتشر شده از آرشیو ملی بریتانیا، در زمان اقامت شاه در باهاما، انگلستان ماموری سری به باهاما اعزام میکند که به شاه پیام دهند که بریتانیا آمادگی پذیرش وی را ندارد.<ref name=":1" /> | شاه با هواپیمای اختصاصی سلطان حسن، صبح روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸، فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. شاه ۷۰ روز در این جزیره به سر برد. در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از سرطان غدد لنفاوی مطلع شد. طیق اسناد منتشر شده از آرشیو ملی بریتانیا، در زمان اقامت شاه در باهاما، انگلستان ماموری سری به باهاما اعزام میکند که به شاه پیام دهند که بریتانیا آمادگی پذیرش وی را ندارد.<ref name=":1" /> | ||
=== | === طرد شاه از طرف دولت مکزیک === | ||
شاه و باقیمانده همراهانش روز ۲۰ خرداد ۱۳۵۸، با یک هواپیمای کرایهای از باهاما راهی مکزیک شدند و در یک خانه ویلایی که قبلاً برای اقامت آنان در نظر گرفته شده بود، مستقر شدند. شاه در این مدت از یک تومور سرطانی بدخیم و یرقان شدید رنج میبرد. پس از ۴ ماه اقامت در مکزیک وی مطلع شد که دولت جیمی کارتر با سفر او به آمریکا صرفاً با هدف معالجه بیماری موافقت کرده است. از این رو در ۳۰ مهر ۱۳۵۸، مکزیکوسیتی را به مقصد بیمارستان نیویورک ترک کرد. مکزیک نیز به شاه اطلاع داد که بعد از تصرف سفارت آمریکا در تهران، دولت مکزیکوسیتی به خاطر حفظ روابط سیاسی خود با حکومت تهران مایل به میزبانی مجدد شاه نیست. | شاه و باقیمانده همراهانش روز ۲۰ خرداد ۱۳۵۸، با یک هواپیمای کرایهای از باهاما راهی مکزیک شدند و در یک خانه ویلایی که قبلاً برای اقامت آنان در نظر گرفته شده بود، مستقر شدند. شاه در این مدت از یک تومور سرطانی بدخیم و یرقان شدید رنج میبرد. پس از ۴ ماه اقامت در مکزیک وی مطلع شد که دولت جیمی کارتر با سفر او به آمریکا صرفاً با هدف معالجه بیماری موافقت کرده است. از این رو در ۳۰ مهر ۱۳۵۸، مکزیکوسیتی را به مقصد بیمارستان نیویورک ترک کرد. مکزیک نیز به شاه اطلاع داد که بعد از تصرف سفارت آمریکا در تهران، دولت مکزیکوسیتی به خاطر حفظ روابط سیاسی خود با حکومت تهران مایل به میزبانی مجدد شاه نیست. | ||
ویرایش