۵٬۸۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←قطع امید آمریکا از شاه: اصلاح سجاوندی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسههای عربی، اصلاح املا) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== قطع امید آمریکا از شاه == | == قطع امید آمریکا از شاه == | ||
[[پرونده:جیمی کارتر و شاه.JPG|بندانگشتی|318x318پیکسل]] | [[پرونده:جیمی کارتر و شاه.JPG|بندانگشتی|318x318پیکسل]] | ||
جیمی کارتر در سوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)، تصمیم نهایی خروج شاه از ایران را در آستانه سفر به گوادلوپ گرفته بود، همان روز بود که پیامی با فوریت بالا از ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران دریافت کرده بود | جیمی کارتر در سوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)، تصمیم نهایی خروج شاه از ایران را در آستانه سفر به گوادلوپ گرفته بود، همان روز بود که پیامی با فوریت بالا از ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران دریافت کرده بود که لحظهی سرنوشتساز فرار رسیدهاست، شاه بر سر دوراهی بزدگی قرار دارد. زمام امور را به شاهپور بختیار بسپارد و برود یا به محافظهکاران و ارتش اجازه سرکوب بدهد. | ||
به | به گفته سالیوان عدهای از افسران ارشاد چنان از دودلی فرمانده کلّ قوا به ستوه آمدهاند که قصد کودتا دارند. یک افسر ارشد ارتش ایران روز ۱۲ دی ۱۳۵۷، بسیار محرمانه رئیس اداره مستشاری آمریکا در ارتش به نام ژنرال فیلیپ گست را آگاه کرد که اگر شاه در چند روز آینده اقدامی قاطع نکند، ارتش او را برکنار خواهد کرد. سالیوان روز ۲۲ دی ۱۳۵۷، را روز احتمالی کودتا تعیین میکند؛ و میگوید که باید فرض را بر این گذاشت که در هر صورت شاه بهزودی از صحنه کنار خواهد رفت یا قدرت را به بختیار واگذار میکند و میرود؛ و یا او را در کودتا کنار میگذارند. بنا بر این ما باید بر نحوه رفتن شاه تمرکز کنیم. فقط رئیس جمهور آمریکا میتواند شاه را به خروج از ایران راضی کند. پیام شاه در قالب استراحت و آزمایشهای پزشکی و نیز وظایف میهنی شاه و شانس آخر برای نجات سلطنت و قانون اساسی مشروطه تنظیم شود. جیمی کارتر همان روز مشاوران ارشدش را فرا میخواند؛ و میپرسد که آیا باید از شاه بخواهد از قدرت کنارهگیری کند یا نه. پرژینسکی مشاور امنیتی کارتر، با کنارهگیری شاه از قدرت مخالفت میکند؛ اما در برابر جبهه متحد سایروس ونس، وزیر خارجه و استانسفیلد ترنر، رئیس سازمان سیا در اقلیت قرار میگیرد. در پایان قرار بر این میشود که جیمی کارتر مستقیماً خواهان کنارهگیری شاه نشود؛ اما به زبانی دیپلماتیک از او بخواهد از ایران خارج شود. بنا بر یک سند، استعفای تیمسار غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی ارتش شاه که به قاطعیت و بیرحمی شهرت داشت، خروجش از ایران در ۱۵ دی ۱۳۵۷، نگرانی آمریکا را از کودتای احتمالی تا اندازهای کم میکند. همان روز جیمی کارتر به شاه پیام میدهد که تردید را کنار بگذارد؛ زمام امور را به شاهپور بختیار و شورای سلطنت بسپارد و برای استراحت به کاخ والتر اننبرگ در پالم اسپرینگ کالیفرنیا سفر کند و میگوید که از نظر ما بسیار مهم است که فرماندهان ارتش متحد باقی بمانند و با شاه کشور را ترک نکنند. مهم است که فرماندهی ارتش منسجم باقی بماند و حافظ روابط نزدیک آمریکا و ایران باشد. جیمی کارتر همزمان فرستاده ویژهای به نام ژنرال رابرت هایزر را به ایران میفرستد تا برای فرماندهان ارتش روشن کند که سرجای خود محکم بنشینند و مشگل را پیچیدهتر نکننند. | ||
روحالله خمینی علنی میگفت که شاه باید برود. مقامات دولت جیمی کارتر نیز در مراحل مختلف و بهتدریج به این نتجه میرسند که باید شاه را رها کنند و به فکر حفظ منافع استراتژیک خود در ایرانی اسلامی باشند. مطابق یک سند جدید، روز ۹ آبان ۱۳۵۷، ژنرال ویلیام ادوم، دستیار نظامی برژینسکی به او میگوید که آمریکا باید فرض را بر آن بگذارد که سناریوی سقوط شاه محتمل است و ببیند که برای تأمین امنیت جاندی حدود ۶۰ هزار شهروند آمریکایی در ایران، ادامه دسترسی به نفت ایران و آینده قراردادهای تسلیحاتیاش چه باید بکند. ۹ روز بعد بود که ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران، پیام معروفش را به | روحالله خمینی علنی میگفت که شاه باید برود. مقامات دولت جیمی کارتر نیز در مراحل مختلف و بهتدریج به این نتجه میرسند که باید شاه را رها کنند و به فکر حفظ منافع استراتژیک خود در ایرانی اسلامی باشند. مطابق یک سند جدید، روز ۹ آبان ۱۳۵۷، ژنرال ویلیام ادوم، دستیار نظامی برژینسکی به او میگوید که آمریکا باید فرض را بر آن بگذارد که سناریوی سقوط شاه محتمل است و ببیند که برای تأمین امنیت جاندی حدود ۶۰ هزار شهروند آمریکایی در ایران، ادامه دسترسی به نفت ایران و آینده قراردادهای تسلیحاتیاش چه باید بکند. ۹ روز بعد بود که ویلیام سالیوان سفیر آمریکا در تهران، پیام معروفش را به واشینگتن فرستاد؛ اینکه کار شاه تمام است و مصالحه ارتش و خمینی و تأسیس جمهری اسلامی، تنها راه حل بحران و حفظ منافع آمریکا است. | ||
جیمی کارتر با وخیمتر شدن وضعیت ایران، یک دیپلمات کهنهکار به نام جورج | جیمی کارتر با وخیمتر شدن وضعیت ایران، یک دیپلمات کهنهکار به نام جورج بال، را مأمور بررسی اوضاع ایران کرد که نقش مهمی در قبولاندن ضرورت کنارهگیری شاه ایفا کرد. جورج بال در ۲۲ آذر ۱۳۵۷، گزارش خود را در شورای امنیت ملی آمریکا ارائه داد و گفت که شاه باید برود. او باید برود در تلویزیون ظاهر شود و بگوید که صدای مردم راشنیده… این اشتباه است که ما خودمان را خیلی محکم به شاه ببندیم. ما زیادی از او حمایت میکنیم. حمایت از شاه در شرایطی که ارتش پشت اوست به سود آمریکا است؛ زیرا چنین سیاستی به رهبران عربستان سعودی اطمینان خاطر میدهد. راه حل جوج بال این بود که شاه از صحنه کنار برود و قدرت به یک شورای سرشناس با اختیارات واقعی منتقل شود تا اعضای دولت مورد قبول مخالفان را انتخاب کند. ۴ روز بعد در روز ۲۶ آذر ۱۳۵۷، فهرست ۲۶ نفره نامزدهای احتمالی شورای سرشناس، تهیه شده بود. این فهرست به تهران فرستاده میشود تا سالیوان نظر شاه را جویا شود. آیتالله حسینعلی منتظری، کاظم شریعتمداری، سیدمحمود طالقانی، شاهپور بختیار، محمد درخشش، مهدی بازرگان و عبدالکریم لاهیجی جزو کاندیداها بودند. وقتی سالیوان در ۲۷ آذر به ملاقات شاه میرود، خبردار میشود که شاه مخالف دیرین خود، غلامحسین صدیقی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و وزیر کشور در دولت محمد مصدق را مأمور تشکیل دولت کردهاست. شاه به سالیوان میگوید که به میانجیگری آمریکا نیازی نیست؛ زیرا مخالفانی که در پی سرنگون کردنش هستند فکر خواهند کرد که واشینگتن آماده است نقشی پایینتر از یک پادشاهی مشروطه را برای وی بپذیرد. با ورود غلامحسین صدیقی به صحنه که معتقد بود شاه باید در کشور بماند تا اوضاع از کنترل خارج نشود، سالیوان فهرست کاندیداها را به شاه نشان نمیدهد. سالیوان تشکیل چنین شورایی را عملی نمیبیند و به واشینگتن پیام میدهد که عدهای از کاندیداها را نمیشود در زیر یک سقف جمع کرد و بعضی از آنها مثل آیتالله سیدمحمود طالقانی میخواهند شاه را دار بزنند. طرح تشکیل شورای سرشناس عملی نمیشود. برژینسکی نیز مخالف این کار بود؛ اما نتیجهگیری جورج بال مبنی بر اینکه شاه به آخر خط رسیده و کنار رفتنیش برای حل بحران ضروردت دارد، در واشینگتن به باوری پذیرفته شده تبدیل میشود. اداره اطلاعاتی وزارت خارجه آمریکا (آی ان ار) روز ۱۴ آذر ۱۳۵۷، شاه را از دست رفته توصیف میکند و میگوید که ما هرکاری انجام بدهیم، دیر یا زود دیگران جایش را خواهند گرفت. | ||
لابی شدید سالیوان علیه دکتر صدیقی و مخالفت کاخ سفید با سرکوب در سوق دادن شاه به طرف گزینه شاهپور بختیار تأثیر کرد. شاه ۲ روز بعد از دیدار سرنوشتساز با سالیوان، در ۷ دی ۱۳۵۷، به سالیوان خبر میدهد که صدیقی را کنار گذاشته و شاهپور بختیار را مأمور تشکیل دولت | لابی شدید سالیوان علیه دکتر صدیقی و مخالفت کاخ سفید با سرکوب در سوق دادن شاه به طرف گزینه شاهپور بختیار تأثیر کرد. شاه ۲ روز بعد از دیدار سرنوشتساز با سالیوان، در ۷ دی ۱۳۵۷، به سالیوان خبر میدهد که صدیقی را کنار گذاشته و شاهپور بختیار را مأمور تشکیل دولت کردهاست. سالیوان از ابتدا با نخست وزیری صدیقی مخالفت میکرد؛ چون به گفته او صدیقی لائیک است و در میان روحانیت پایگاه ندارد و رهبر جبهه ملی هم نیست. | ||
سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا نتیجه میگیرد که شاه به عنوان یک نماد نابود | سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا نتیجه میگیرد که شاه به عنوان یک نماد نابود شدهاست. متحدان آمریکا هم به نتیجهای مشابه رسیده بودند. سالیوان در روز ۱۰ دی، نظرات همتایان خود در تهران را به اطلاع کاخ سفید میرساند و میگوید که سفیر بریتانیا فکر میکند تعطیلات شاه قریبالوقوع است و مدتی مدید طول خواهد کشید. موضع فرانسه این است که شاه خیلی وقت است که کارش تمام شدهاست. سفیر آلمان قدری خوش بین است. آنها معتقدند شاه هر چه زودتر کشور را ترک کند بهتر است. سفر ژاپن تازه به تهران رسیده و خیلی حرف نمیزند.<ref name=":0" /> | ||
مطابق اسناد، از روز ۲۵ دی ۱۳۵۷، روند تماسهای مستقیم آمریکا و آیتالله خمینی در نوفل لوشاتوی فرانسه آغاز میشود و دو هفته ادامه پیدا میکند. | مطابق اسناد، از روز ۲۵ دی ۱۳۵۷، روند تماسهای مستقیم آمریکا و آیتالله خمینی در نوفل لوشاتوی فرانسه آغاز میشود و دو هفته ادامه پیدا میکند. |
ویرایش