۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱۰: | خط ۳۱۰: | ||
== امپریالیسم == | == امپریالیسم == | ||
برای مدتی طولانی هر بورژوا برای خود دارای یک موسسه بود و به مسئولیت خود عمل میکرد. کالاهای معینی را تولید میکرد و در بازار میفروخت | برای مدتی طولانی هر بورژوا برای خود دارای یک موسسه بود و به مسئولیت خود عمل میکرد. کالاهای معینی را تولید میکرد و در بازار میفروخت. سرمایهدارانی که کالاهایشان شبیه یکدیگر بود، باهم رقابت میکردند. در جریان این مبارزه، بسیاری از بورژواها ورشکست شدند. موسسات آنها در معرض حراج گذاشته شد و به دست سرمایهداران بزرگتر افتاد. به تدریج صدها و هزاران مالک کوچک و تمرکز ثروت در دست چند سرمایهدار افتاد که به آن تراکم تولید میگویند. | ||
اتحاد سرمایهداران در انحصارات، فرصتهایی به مراتب بهتر برای غارت مردم و کسب سودهای بیشتر در اختیار آنها میگذارد. آنها برای پایین نگهداشتن دستمزد کارگران، بالابردن قیمت کالاها و سرکوب جنبشهای پرولتاریا متحد میشوند. | اتحاد سرمایهداران در انحصارات، فرصتهایی به مراتب بهتر برای غارت مردم و کسب سودهای بیشتر در اختیار آنها میگذارد. آنها برای پایین نگهداشتن دستمزد کارگران، بالابردن قیمت کالاها و سرکوب جنبشهای پرولتاریا متحد میشوند. | ||
=== تراکم تولید و انحصارها === | |||
گسترش عظیم صنایع و روند بسیار سریع تراکم تولید در موسساتی که دمبهدم بزرگتر میشوند، یکی از شاخصترین ویژگیهای سرمایهداری است. مثلا در آلمان از هر هزار موسسه صنعتی در سال ۱۸۸۲ میلادی سه و در سال ۱۸۹۰ میلادی شش و در سال ۱۹۰۷ میلادی نه موسسه، در زمره موسسات بزرگ یعنی موسساتی بودند که هریک بیش از ۵۰ کارگر مزدبگیر داشتند. از هر صد کارگر به ترتیب، ۲۲، ۳۰ و ۳۷ کارگر به این موسسات میرسید. ولی روند تراکم تولید بسیار نیرومندتر از روند تراکم کارگران بود. زیرا بارآوری کار در موسسات بزرگ خیلی بیشتر است. | |||
نتایج عمده از تاریخ انحصارها به قرار زیر است: | |||
# سالهای ۱۸۶۰-۱۸۸۰ میلادی نقطهی اوج و مرحله نهایی رشد رقابت آزاد. در این سالها نطفههایی از انحصارها به چشم میخورد. | |||
# پس از بحران سال ۱۸۷۳ میلادی، دوران رشر گسترده کارتلها فرا رسید. ولی کارتلها هنوز در حکم استثنا، ناپایدار و پدیدهای گذرا بودند. | |||
# اعتلای پایان قرن نوزدهم و بحران سالهای ۱۹۰۰-۱۹۰۳ میلادی، کارتلها به یکی از ارکان مجموعه زندگی اقتصادی بدل شدند. سرمایهداری تبدیل به امپریالیسم شده است. | |||
=== امپریالیسم، مرحله خاصی از تکامل سرمایهداری === | |||
امپریالیسم مرحله خاصی از سرمایهداری است. امپریالیسم از لحاظ اقتصادی، عبارت از سرمایهداری انحصاری و ادامه تکامل مشخصات اساسی سرمایهداری است و از اینرو قوانین اقتصادی سرمایهداری در سرمایهداری انحصاری نیز به طور کلی عمل میکند. در طی دوره امپریالیسم عمل قوانین اقتصادی سرمایهداری به تشدید تضادهای آن منجر میگردد. به ویژه تضاد میان خصلت اجتماعی تولید و شکل سرمایهداری و خصوصی برداشت ثمرات تولید که تضاد اساسی سرمایهداری را تشکیل میدهد. | امپریالیسم مرحله خاصی از سرمایهداری است. امپریالیسم از لحاظ اقتصادی، عبارت از سرمایهداری انحصاری و ادامه تکامل مشخصات اساسی سرمایهداری است و از اینرو قوانین اقتصادی سرمایهداری در سرمایهداری انحصاری نیز به طور کلی عمل میکند. در طی دوره امپریالیسم عمل قوانین اقتصادی سرمایهداری به تشدید تضادهای آن منجر میگردد. به ویژه تضاد میان خصلت اجتماعی تولید و شکل سرمایهداری و خصوصی برداشت ثمرات تولید که تضاد اساسی سرمایهداری را تشکیل میدهد. | ||
لنین میگوید که امپریالیسم بالاترین و آخرین مرحله در تکامل سرمایهداری و آستانهی انقلاب سوسیالیستی است. | نکتهای که از نظر اقتصادی در این روند جنبه اساسی دارد این است که رقابت آزاد، خصیصه بنیادی سرمایهداری و تولید کالایی به طور اعم است. انحصار، نقیض مستقیم رقابت آزاد است. ولی رقابت آزاد در برابر چشم ما به انحصار بدل شد. به این معنی که تولید بزرگ پدید آورد و تولید کوچک را از میدان به در کرد. تولید بزرگ را به تولید کلان تبدیل کرد و تراکم سرمایه را به آنجا رساند که انحصار از آن پدید آمد. انحصار عبارت است از: کارتلها، سندیکاها، تراستها و نیز سرمایهی حدود ده بانک که با سرمایه این موسسات انحصاری درآمیخته است. | ||
==== علائم بنیادی در تعریف امپریالیسم ==== | |||
برای تعریف امپریالیسم، تعریفی جامع است که پنج علامت بنیادی زیر را دربرگیرد: | |||
# رسیدن تراکم تولید و تراکم سرمایه به چنان درجه بالایی از رشد که انحصارات دارای نقش قاطع در زندگی اقتصادی را پدید آورده است. | |||
# درآمیزی سرمایه بانکی با سرمایه صنعتی و ایجاد الیگارشی مالی بر پایه این سرمایه مالی. | |||
# صدور سرمایه از صدور کالا متمایز میشود و اهمیت خاص کسب میکند. | |||
# تشکیل گروهبندیهای انحصاری بینالمللی سرمایهداران که جهان را میان خود تقسیم میکنند. | |||
# پایان تقسیم ارضی جهان میان بزرگترین دوَل سرمایهداری. | |||
هابسون میگوید:<blockquote>«امپریالیسم کشمکشی است برای به دست آوردن تسلط سیاسی و اقتصادی بر مناطقی از جهان که نژادهای پایینمرتبه در آنها سکنی دارند. ریشهی اقتصادی آن، نیاز کشورهای پیشرفته سرمایهدار به یافتن بازارهایی برای کالاها و سرمایهای است که در داخل ایجاد شده اما تقاضای کافی برای آن در داخل وجود ندارد. امپریالیسم با برانگیختن سنن ملیگرایی و نظامیگری توانسته است بر شهوت مالاندوزی و تسلط زورمندانه، که در قرنهای نخست اساس تلاشی حیوانی برای بقا در بین ملتها بوده است، متکی باشد.»</blockquote>لنین میگوید که امپریالیسم بالاترین و آخرین مرحله در تکامل سرمایهداری و آستانهی انقلاب سوسیالیستی است. | |||
== قانونمندی در روندهای اجتماعی == | == قانونمندی در روندهای اجتماعی == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۴۳: | ||
* ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی، امیر نیکآیین | * ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی، امیر نیکآیین | ||
* تکامل جامعه، گروهی از نویسندگان شوروی | * تکامل جامعه، گروهی از نویسندگان شوروی | ||
* امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایهداری، ولادیمیر لنین |
ویرایش