۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
مبارزهی مسلحانه انقلابی زمانی ضروری میشود که امکان مبارزهی مسالمتآمیز وجود ندارد. هر سازمان یا حزب یا جریان سیاسی جدای از اینکه یک جریان انقلابی باشد یا نباشد در یک شرایط دموکراتیک میتواند اهداف خود را با هزینهی بسیار کمتر، در جریان یک مبارزهی مسالمتآمیز و پارلمانتاریستی محقق سازد. | مبارزهی مسلحانه انقلابی زمانی ضروری میشود که امکان مبارزهی مسالمتآمیز وجود ندارد. هر سازمان یا حزب یا جریان سیاسی جدای از اینکه یک جریان انقلابی باشد یا نباشد در یک شرایط دموکراتیک میتواند اهداف خود را با هزینهی بسیار کمتر، در جریان یک مبارزهی مسالمتآمیز و پارلمانتاریستی محقق سازد. | ||
به عبارت دیگر، مبارزهی مسلحانه به دلیل به بن بست رسیدن مبارزات سیاسی و مطلق شدن دیکتاتوریها و فشار روز افزون بر اقشار مختلف اجتماعی به نیروهای انقلابی تحمیل میشود. | به عبارت دیگر، مبارزهی مسلحانه به دلیل به بن بست رسیدن مبارزات سیاسی و مطلق شدن دیکتاتوریها و فشار روز افزون بر اقشار مختلف اجتماعی به نیروهای انقلابی تحمیل میشود. | ||
هدف سازمانهای انقلابی از مبارزه مسلحانه تضعیف حکومت و در نهایت واژگونی رژیم سیاسی حاکم است که به روشهای مختلف و همراستا با فعالیتهای سیاسی، تبلیغاتی و اجتماعی صورت میپذیرد. | |||
وقتی یک نیروی انقلابی به بنبست مبارزهی مسالمتآمیز پی میبرد و با سرکوب عریان توسط دیکتاتور مواجه میشود، مبارزهی قهرآمیز را به عنوان تنها راه انتخاب میکند. آنگاه یک نیروی انقلابی باید به تدوین استراتژی مبارزهی انقلابی خود بپردازد. | وقتی یک نیروی انقلابی به بنبست مبارزهی مسالمتآمیز پی میبرد و با سرکوب عریان توسط دیکتاتور مواجه میشود، مبارزهی قهرآمیز را به عنوان تنها راه انتخاب میکند. آنگاه یک نیروی انقلابی باید به تدوین استراتژی مبارزهی انقلابی خود بپردازد. | ||
== استراتژی مبارزه انقلابی == | == استراتژی مبارزه انقلابی == | ||
در نبرد انقلابی عموما یک نیروی ضعیف (از نظر نظامی) علیه نیرویی مسلط و قوی برمیخیزد. استراتژی مبارزه انقلابی ناظر بر این امر است که چگونه میتوان این نیروی ضعیف را با دست گذاشتن بر نقاط ضعف دشمن به پیروزی رساند. | در نبرد انقلابی عموما یک نیروی ضعیف (از نظر نظامی) علیه نیرویی مسلط و قوی برمیخیزد. استراتژی مبارزه انقلابی ناظر بر این امر است که چگونه میتوان این نیروی ضعیف را با دست گذاشتن بر نقاط ضعف دشمن به پیروزی رساند. در صد سال اخیر، با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر جهان و بافت اجتماعی- اقتصادی جوامع، استراتژی مبارزهی انقلابی به دو دستهی کلی تقسیم میشود. .نبرد مسلحانه شهری (آغاز از شهر) نبرد مسلحانه روستایی (آغاز از روستا) اختلاف این دو نوع استراتژی در آغاز مبارزه است، زیرا سرانجام هر دو به تشکیل ارتش آزادی و نبرد مسلحانه برای تسخیر شهر و سرنگونی حاکمیت منجر میشوند. | ||
در صد سال اخیر، با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر جهان و بافت اجتماعی- اقتصادی جوامع، استراتژی مبارزهی انقلابی به دو دستهی کلی تقسیم میشود. . | ===نبرد مسلحانه از روستا=== | ||
اختلاف این دو نوع استراتژی در آغاز مبارزه است، زیرا سرانجام هر دو به تشکیل ارتش آزادی و نبرد مسلحانه برای تسخیر شهر و سرنگونی حاکمیت منجر میشوند. | |||
===نبرد مسلحانه | |||
این استراتژی بر این مبنا طراحی شده است که در روستا، به دلیل نارضایتی و فقر طاقتفرسا، پتانسیل کافی برای شورش وجود دارد و با شعار تقسیم اراضی (اصلاحات ارضی) میتوان از پشتیبانی دهقانان برای آزاد کردن منطقه استفاده کرد. همچنین این استراتژی این نکته را مدنظر قرار میدهد که در یک جامعه خانخانی و فئودالی، به دلیل عقبماندگی ابزار تکنولوژی ارتباطات گسترده و امکان گسیل سریع نیرو برای حکومتها وجود ندارد. در یک بافت فئودالی، حاکمیت دارای تسلط بر تمامی مناطق نیست. گاهی ماهها طول میکشد تا حکومت مرکزی قدرت بسیج نیرو برای خاموش کردن یک شورش را پیدا کند. در دوران حاکمیت فئودالیزم، سرزمینها دارای ساختاری نسبتا ملوکالطوایفی هستند. شاه یا حاکم بزرگ همان خان بزرگ است که در تواق با خانهای کوچکتر به سر میبرد و تمکین آنها را به دست میآورد. | این استراتژی بر این مبنا طراحی شده است که در روستا، به دلیل نارضایتی و فقر طاقتفرسا، پتانسیل کافی برای شورش وجود دارد و با شعار تقسیم اراضی (اصلاحات ارضی) میتوان از پشتیبانی دهقانان برای آزاد کردن منطقه استفاده کرد. همچنین این استراتژی این نکته را مدنظر قرار میدهد که در یک جامعه خانخانی و فئودالی، به دلیل عقبماندگی ابزار تکنولوژی ارتباطات گسترده و امکان گسیل سریع نیرو برای حکومتها وجود ندارد. در یک بافت فئودالی، حاکمیت دارای تسلط بر تمامی مناطق نیست. گاهی ماهها طول میکشد تا حکومت مرکزی قدرت بسیج نیرو برای خاموش کردن یک شورش را پیدا کند. در دوران حاکمیت فئودالیزم، سرزمینها دارای ساختاری نسبتا ملوکالطوایفی هستند. شاه یا حاکم بزرگ همان خان بزرگ است که در تواق با خانهای کوچکتر به سر میبرد و تمکین آنها را به دست میآورد. | ||
در چنین شرایطی امکان سرکوب نیروی انقلابی به سادگی وجود ندارد. به این ترتیب نیروی انقلابی میتواند با آزاد کردن یک منطقه شورش را آغاز کند و سپس خود را گسترش دهد. | در چنین شرایطی امکان سرکوب نیروی انقلابی به سادگی وجود ندارد. به این ترتیب نیروی انقلابی میتواند با آزاد کردن یک منطقه شورش را آغاز کند و سپس خود را گسترش دهد. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۳: | ||
محور اول و دوم آن در تعریف «[[کانونهای شورشی|کانون شورشی]]» به شرح زیر بود: | محور اول و دوم آن در تعریف «[[کانونهای شورشی|کانون شورشی]]» به شرح زیر بود: | ||
# یک نیروی نامنظم با همه کوچکیاش میتواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود. | # یک نیروی نامنظم با همه کوچکیاش میتواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود. | ||
# ما نباید به انتظار پیش آمدن [[موقعیت انقلابی| | # ما نباید به انتظار پیش آمدن [[موقعیت انقلابی|موقعیت انقلابی]] بنشینیم، چنین موقعیتی را خود میتوانیم بهوسیله یک «کانون انقلابی» پدید آوریم. یک«کانون شورشی کوچک» (متشکل از تعداد کمی رزمنده که بر نظم موجود شورش کردهاند) میتواند بهعنوان یک«موتور کوچک» «موتور بزرگ» یعنی «جامعه» را به حرکت در بیاورد. | ||
چهگوارا میگفت:<blockquote>«وظیفهی هر انقلابیست که در تدارک انقلاب بکوشد. با هر تعداد رزمندهئی که بهضرورت تغییر ایمان آوردهاند میتوان شروع کرد. همینگروه معدود، باید یک کانون شورشی تشکیل داده و به نحو مقتضی شروع به خلق کانون یا کانونهای بعدی کنند. این کانونها میتوانند به نقطهی امید مردم در برابر استبداد تبدیل شده و با به حرکت درآوردن جامعه زمینهی انقلاب و دگرگونی را، خود به وجود آورند.» </blockquote>مضمون حرف چهگوارا در حقیقت این بود که مردم محکوم نیستند مدت نامشخصی ظلم و استثمار را تحمل کنند تا بر اساس نظریات تکامل اجتماعی زمان مناسب برای گام نهادن در راه انقلاب فرا رسد. چهگوارا معتقد بود تحول را بهرغم حاکمیت هر وضعیتی باید خودمان به وجود بیاوریم. | چهگوارا میگفت:<blockquote>«وظیفهی هر انقلابیست که در تدارک انقلاب بکوشد. با هر تعداد رزمندهئی که بهضرورت تغییر ایمان آوردهاند میتوان شروع کرد. همینگروه معدود، باید یک کانون شورشی تشکیل داده و به نحو مقتضی شروع به خلق کانون یا کانونهای بعدی کنند. این کانونها میتوانند به نقطهی امید مردم در برابر استبداد تبدیل شده و با به حرکت درآوردن جامعه زمینهی انقلاب و دگرگونی را، خود به وجود آورند.» </blockquote>مضمون حرف چهگوارا در حقیقت این بود که مردم محکوم نیستند مدت نامشخصی ظلم و استثمار را تحمل کنند تا بر اساس نظریات تکامل اجتماعی زمان مناسب برای گام نهادن در راه انقلاب فرا رسد. چهگوارا معتقد بود تحول را بهرغم حاکمیت هر وضعیتی باید خودمان به وجود بیاوریم. | ||
وقتی چهگوارا بعد از آزاد کردن کوبا تصمیم گرفت به بولیوی برود، استراتژی کانونهای شورشی دیگر پاسخگو و مؤثر نبود. تغییر بافت جامعه و شرایط سیاسی و اجتماعی در بولیوی که پس از عبرتآموزی حکومت بولیوی از انقلاب کوبا صورت گرفته بود، امکان پیشرفت را از وی گرفت. چهگوارا در بولیوی بدون هیچ پیروزی، جان باخت. او خود در خاطراتش در آخرین روزهای نبرد در بولیوی به ناکارآمدی استراتژی پیشین در شرایطی که با آن روبرو بود اشاره میکند. | وقتی چهگوارا بعد از آزاد کردن کوبا تصمیم گرفت به بولیوی برود، استراتژی کانونهای شورشی دیگر پاسخگو و مؤثر نبود. تغییر بافت جامعه و شرایط سیاسی و اجتماعی در بولیوی که پس از عبرتآموزی حکومت بولیوی از انقلاب کوبا صورت گرفته بود، امکان پیشرفت را از وی گرفت. چهگوارا در بولیوی بدون هیچ پیروزی، جان باخت. او خود در خاطراتش در آخرین روزهای نبرد در بولیوی به ناکارآمدی استراتژی پیشین در شرایطی که با آن روبرو بود اشاره میکند. | ||
===نبرد مسلحانه | ===نبرد مسلحانه از شهر=== | ||
با پایان یافتن امکان مبارزهی آزادیبخش از روستا چه در اشکال آزادسازی منطقه و یا کانونهای شورشی که چهگوارا آنرا بنیان گذاشت، استراتژی مبارزه از شهر خود را به عنوان راه حلی مؤثر نمایان کرد. مبارزه از شهر تا کنون در تاریخ در اشکال مختلفی از جمله قیام مسلحانه شهری و جنگ چریک شهری بکار رفته است. | با پایان یافتن امکان مبارزهی آزادیبخش از روستا چه در اشکال آزادسازی منطقه و یا کانونهای شورشی که چهگوارا آنرا بنیان گذاشت، استراتژی مبارزه از شهر خود را به عنوان راه حلی مؤثر نمایان کرد. مبارزه از شهر تا کنون در تاریخ در اشکال مختلفی از جمله قیام مسلحانه شهری و جنگ چریک شهری بکار رفته است. | ||
<ref>کتاب جنگ چریک شهری از کارلوس ماریگلا</ref> | ==== استراتژی چریک شهری ==== | ||
این استراتژی ناظر بر این امر است که عملیات چریکی در شهر به تور اختناق ضربه میزند و آن را میشکافد. با تضعیف شدن حکومت در اثر عملیات چریک شهری، نیروی انقلابی میتواند با توجه به شرایط با تجمع در مناطقی که تشخیص میدهد به گسترش جنگ بپردازد و همگام با اعتراضات مردمی دست به تسخیر شهرها و مراکز حساس دولتی بزند. | |||
راهبردپرداز و استراتژیست جنگ چریک شهری کارلوس ماریگلای برزیلی است. کتاب معروف او جنگ چریک شهری است. این استراتژی به طور خاص در آمریکای جنوبی مورد استفاده گرفت.<ref>کتاب جنگ چریک شهری از کارلوس ماریگلا</ref> | |||
جنگ چریکی تنها روش کارا و موثر در برابر حکومتهایی است که از مرحلهی فئودالیزم گذشتهاند. حکومتهایی که به لحاظ نظامی بسیار قویتر هستند اما در عین حال قادر به شکست دادن چریک، به دلیل ویژگیهای خاص آن نیستند. | |||
یک چریک در مبارزهی چریکی به هیچوجه همانند جنگهای منظم علاقهای به رویارویی منظم با دشمن ندارد. بلکه فعالیت چریک بیشتر غافلگیری، جنگ و گریز و وارد کردن ضربات نابود کننده از پشت جبهه است. ویژهگیهای استراتژی جنگهای دامنهدار چریکی عبارتند از: تغییر مداوم میدان نبرد، سیستم سلاحها و تاکتیکهای عملی به منظور سر در گم کردن دشمن، بر هم زدن تعادل حریف و در هم شکستن مقاومت اوست. | یک چریک در مبارزهی چریکی به هیچوجه همانند جنگهای منظم علاقهای به رویارویی منظم با دشمن ندارد. بلکه فعالیت چریک بیشتر غافلگیری، جنگ و گریز و وارد کردن ضربات نابود کننده از پشت جبهه است. ویژهگیهای استراتژی جنگهای دامنهدار چریکی عبارتند از: تغییر مداوم میدان نبرد، سیستم سلاحها و تاکتیکهای عملی به منظور سر در گم کردن دشمن، بر هم زدن تعادل حریف و در هم شکستن مقاومت اوست. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
کتاب مائو تسهتونگ با عنوان «در بارهی جنگ طولانی» در بر دارندهی تمام این اصول جنگ چریکی طولانی است و باید او را استراتژی پرداز بزرگ این نوع از جنگ در این دوران دانست.<ref>[http://ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_3/ketab3847/ketab3847.pdf کتاب مسائل استراتٰژی در جنگ انقلابی چین اثر مائو تسه تونگ صفحه ۴۲ تا ۴۵ و صفحه ۷۲]</ref> | کتاب مائو تسهتونگ با عنوان «در بارهی جنگ طولانی» در بر دارندهی تمام این اصول جنگ چریکی طولانی است و باید او را استراتژی پرداز بزرگ این نوع از جنگ در این دوران دانست.<ref>[http://ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_3/ketab3847/ketab3847.pdf کتاب مسائل استراتٰژی در جنگ انقلابی چین اثر مائو تسه تونگ صفحه ۴۲ تا ۴۵ و صفحه ۷۲]</ref> | ||
=== قیام | === قیام مسلحانه شهری === | ||
راهبردپرداز قیام مسلحانه شهری ولادیمیر ایلیچ لنین رهبر انقلاب شوروی است. ولادیمیر لنین در پی مبارزات چند ساله با دیکتاتوری تزار نیکلای دوم با جمع بندی قیام مسکو استراتژی قیام مسلحانه در پایتخت را سازماندهی و در اکتبر سال ۱۹۱۷ در مسکو با موفقیت اجرا کرد. تفاوت این استراتژی با جنگ چریک شهری این است که در جنگ چریک شهری تور ریزبافت و شدید اختناق اجازهی قیام عمومی مسلحانه را به سادگی نمیدهد. در نتیجه چریک با انجام عملیات درصدد شکافتن تور اختناق و ایجاد فضای مناسب برمیآید، اما در قیام مسلحانه شهری قشر انقلابی امکان تجمع و تسلیح و تحرک بیشتری در شهر دارد. قیام مسلحانه شهری نیاز به شرایطی دارد که یک چریک امکان آنرا ندارد و باید با پرداخت بها و مبارزهی سرسختانه آنرا ایجاد کند. | راهبردپرداز قیام مسلحانه شهری ولادیمیر ایلیچ لنین رهبر انقلاب شوروی است. ولادیمیر لنین در پی مبارزات چند ساله با دیکتاتوری تزار نیکلای دوم با جمع بندی قیام مسکو استراتژی قیام مسلحانه در پایتخت را سازماندهی و در اکتبر سال ۱۹۱۷ در مسکو با موفقیت اجرا کرد. تفاوت این استراتژی با جنگ چریک شهری این است که در جنگ چریک شهری تور ریزبافت و شدید اختناق اجازهی قیام عمومی مسلحانه را به سادگی نمیدهد. در نتیجه چریک با انجام عملیات درصدد شکافتن تور اختناق و ایجاد فضای مناسب برمیآید، اما در قیام مسلحانه شهری قشر انقلابی امکان تجمع و تسلیح و تحرک بیشتری در شهر دارد. قیام مسلحانه شهری نیاز به شرایطی دارد که یک چریک امکان آنرا ندارد و باید با پرداخت بها و مبارزهی سرسختانه آنرا ایجاد کند. | ||
=== قیام شهری === | === قیام شهری === | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
رژیم ایران با سیاست صدور بحران (صدور انقلاب) قدرت خود را تأمین میکرد. تشکیل هلال شیعی، فتح قدس از طریق کربلا و ... شعارهایی بودند که رژیم ناتوان ملاها را توانمند میکرد و به آن امکان بقا داد. سرکوب احزاب و جریانات داخلی در سایهی همین سیاست برای رژیم ایران ممکن شدند. | رژیم ایران با سیاست صدور بحران (صدور انقلاب) قدرت خود را تأمین میکرد. تشکیل هلال شیعی، فتح قدس از طریق کربلا و ... شعارهایی بودند که رژیم ناتوان ملاها را توانمند میکرد و به آن امکان بقا داد. سرکوب احزاب و جریانات داخلی در سایهی همین سیاست برای رژیم ایران ممکن شدند. | ||
مسعود رجوی در این شرایط بود که استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را تدوین و دنبال کرد. این استراتژی بر تشکیل یک ارتش منظم در خارج از خاک میهن، درست در معبر سیاست صدور بحران رژیم ایران، یعنی عراق تکیه داشت. | مسعود رجوی در این شرایط بود که استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را تدوین و دنبال کرد. این استراتژی بر تشکیل یک ارتش منظم در خارج از خاک میهن، درست در معبر سیاست صدور بحران رژیم ایران، یعنی عراق تکیه داشت. | ||
کشور عراق به دلیل وجود مراقد ائمه، به دلیل بافت ۶۰ درصدی شیعه و به دلیل ۱۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک، برای رژیم ایران بهترین انتخاب برای پیشبرد سیاست صدور بحران بود. خمینی درست به همین دلیل بود که از سال ۱۳۶۰ به رغم دهها میانجیگری بینالمللی و موافقت دولت عراق با تمامی پیشنهادات آتش بس، حاضر به توقف جنگ نبود. او خود جنگ را نعمت توصیف میکرد. جواد منصوری فرمانده سابق سپاه میگوید: اگر جنگ نبود جمهوری اسلامی نابودی میشد. ما با جنگ توانستیم گروهکها را سرکوب کنیم! | |||
به عبارتی جنگ راه تنها عامل استحکام و توانایی رژیم به شمار میرفت. | به عبارتی جنگ راه تنها عامل استحکام و توانایی رژیم به شمار میرفت. | ||
گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر معتقداست وقتی یک حکومت با مخالفان داخلی روبروست و از حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم ناتوان است تنها راه بقای خود را باید در ایجاد یک جنگ خارجی جستجو کند. حکومت باید کاری کند که وقتی مردم بهم میرسند جز در رابطه با جنگ از چیزی سخن نگویند. در سایهی جنگ است که میتوان هر مخالفتی با حربهی همکاری با دشمن سرکوب کرد. | گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر معتقداست وقتی یک حکومت با مخالفان داخلی روبروست و از حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم ناتوان است تنها راه بقای خود را باید در ایجاد یک جنگ خارجی جستجو کند. حکومت باید کاری کند که وقتی مردم بهم میرسند جز در رابطه با جنگ از چیزی سخن نگویند. در سایهی جنگ است که میتوان هر مخالفتی با حربهی همکاری با دشمن سرکوب کرد. | ||
مسعود رجوی مسعود رجوی با تشخیص همین شرایط، استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را برای توقف بر سیاست جنگ طراحی کرد. تاکتیک نظامی تدوین شده برای استراتژی ارتش آزادیبخش نوین، تاکتیک «شهاب» بود. این تاکتیک نیازمند تهوری بالاست و تنها یک نیروی انقلابی یا نیرویی با پتانسیل انگیزشی بالا میتواند آنرا عملی کند. این تاکتیک برخلاف تمامی جنگهای منظم بر این قانون استوار است که وقتی موضع نظامی دشمن تسخیر میشود نیازی به توقف برای پاکسازی پشت سر و مناطق همارز و سپس تجدید قوا و حمله مجدد نیست. در این تاکتیک نیروی حمله کننده بصورت شهاب بدون پاکسازی پشت سر خود از نیروهای حریف به صورت خطی و پیکانی به عمق مناطق حریف حرکت میکنند و قلب جبههی حریف یعنی فرماندهی آنرا از کار میاندازد. | مسعود رجوی مسعود رجوی با تشخیص همین شرایط، استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را برای توقف بر سیاست جنگ طراحی کرد. تاکتیک نظامی تدوین شده برای استراتژی ارتش آزادیبخش نوین، تاکتیک «شهاب» بود. این تاکتیک نیازمند تهوری بالاست و تنها یک نیروی انقلابی یا نیرویی با پتانسیل انگیزشی بالا میتواند آنرا عملی کند. این تاکتیک برخلاف تمامی جنگهای منظم بر این قانون استوار است که وقتی موضع نظامی دشمن تسخیر میشود نیازی به توقف برای پاکسازی پشت سر و مناطق همارز و سپس تجدید قوا و حمله مجدد نیست. در این تاکتیک نیروی حمله کننده بصورت شهاب بدون پاکسازی پشت سر خود از نیروهای حریف به صورت خطی و پیکانی به عمق مناطق حریف حرکت میکنند و قلب جبههی حریف یعنی فرماندهی آنرا از کار میاندازد. | ||
ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۶۵ در عراق تشکیل شد. هدف از آن در گام اول از کار انداختن «ماشین جنگی خمینی» برای توقف جنگ بود. این ارتش پس از آمادگی طی دو عملیات گسترده با استفاده از تاکتیک شهاب چندین لشکر و تیپ نیروهای نظامی ایران را از کار انداخت. در عملیات دوم با نام چهلچراغ این ارتش توانست شهر مهران را تسخیر و نزدیک به دومیلیارد دولار غنیمت بگیرد. در این عملیات با استفاده از تاکتیک شهاب ارتش آزادیبخش در حالی به مرکز لشکر سپاه پاسداران رسید که فرمانده در حال تماس با تهران برای کسب تکلیف بود. با تسخیر فرماندهی تمامی جبهه فرو ریخت. یک هفته پس از تخلیهی شهر مهران توسط مجاهدین هنوز رژیم ایران نتوانسته بود به مناطق مذبور بازگردد. مجاهدین در این عملیات شعار «امروز مهران، فردا تهران» سردادند. | ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۶۵ در عراق تشکیل شد. هدف از آن در گام اول از کار انداختن «ماشین جنگی خمینی» برای توقف جنگ بود. این ارتش پس از آمادگی طی دو عملیات گسترده با استفاده از تاکتیک شهاب چندین لشکر و تیپ نیروهای نظامی ایران را از کار انداخت. در عملیات دوم با نام چهلچراغ این ارتش توانست شهر مهران را تسخیر و نزدیک به دومیلیارد دولار غنیمت بگیرد. در این عملیات با استفاده از تاکتیک شهاب ارتش آزادیبخش در حالی به مرکز لشکر سپاه پاسداران رسید که فرمانده در حال تماس با تهران برای کسب تکلیف بود. با تسخیر فرماندهی تمامی جبهه فرو ریخت. یک هفته پس از تخلیهی شهر مهران توسط مجاهدین هنوز رژیم ایران نتوانسته بود به مناطق مذبور بازگردد. مجاهدین در این عملیات شعار «امروز مهران، فردا تهران» سردادند. ۲۹ روز بعد در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ خمینی قرارداد ۵۹۸ را پذیرفت و آنرا به جام زهر تشبیه کرد. او دلیل نوشیدن جام زهر را ذکر نکرد اما فرماندهان سپاه بعدها آنرا نتیجهی عملیات مجاهدین دانستند. | ||
پایان یافتن جنگ ایران و عراق تضعیف حکومت، تشکیل جناحها و بارز شدن شکافها و افزایش مطالبات اجتماعی و سیاسی را در برداشت و رژیم ایران را وارد فاز جدیدی از حیات خود کرد. | اسماعیل از فرماندهان عالیرتبهی جنگ در این رابطه میگوید <blockquote>«دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهای را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند؛ بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷</ref> </blockquote>خمینی میدانست که باید با پذیرش آتش بس جلو عملیات بعدی مجاهدین خلق را که به هدف تهران انجام خواهد شد، سد میکند یا دستکم فرصت آمادگی برای آنرا از آنها خواهد گرفت. مجاهدین با اعلام پذیرش آتشبس از سوی رژیم ایران، در فاصلهی دو روز تا پذیرفته شدن و امضا شدن آن توسط عراق حمله خود به قصد تهران را بدون آمادگی قبلی | ||
ارتش آزادی و کانون شورشی | پایان یافتن جنگ ایران و عراق تضعیف حکومت، تشکیل جناحها و بارز شدن شکافها و افزایش مطالبات اجتماعی و سیاسی را در برداشت و رژیم ایران را وارد فاز جدیدی از حیات خود کرد. ارتش آزادی و کانون شورشی | ||
استراتژی کانون شورشی و ارتش آزادی استراتژی کنونی مجاهدین خلق است. مجاهدین این استراتژی را محصول تکامل استراتژی پیشین میدانند. عنوان کانون شورشی که در این استراتژی به کار برده شده است با کانون شورشی چهگوارا متفاومت است. کانون شورشی چهگوارا بر تشکیل گروههای کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیمهای شورشی در داخل شهرهاست. تیمهایی که کار شعلهور کردن و رادیکالیزه کردن قیام در ایران را به عهده دارند و با تکثیر و ترکیب راه را برای ظهور ارتش آزادی هموار میکنند. | استراتژی کانون شورشی و ارتش آزادی استراتژی کنونی مجاهدین خلق است. مجاهدین این استراتژی را محصول تکامل استراتژی پیشین میدانند. عنوان کانون شورشی که در این استراتژی به کار برده شده است با کانون شورشی چهگوارا متفاومت است. کانون شورشی چهگوارا بر تشکیل گروههای کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیمهای شورشی در داخل شهرهاست. تیمهایی که کار شعلهور کردن و رادیکالیزه کردن قیام در ایران را به عهده دارند و با تکثیر و ترکیب راه را برای ظهور ارتش آزادی هموار میکنند.اهد خلق مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران این روند را در مصاحبهای توضیح دادهاند. | ||
<blockquote>مجاهد خلق مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران این روند را در مصاحبهای توضیح دادهاند.</blockquote><blockquote> | <blockquote>مجاهد خلق مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران این روند را در مصاحبهای توضیح دادهاند.</blockquote><blockquote> | ||
آیا کانونهای شورشی ادامه همان استراتژی جنگ آزادیبخش نوین هست؟<blockquote>مهدی براعی: «کانونهای شورشی یا همان هزار اشرف، در واقع ادامه ارتش آزادیبخش است، همان مشی و همان مسیر است، کانون شورشی همان چیزی است که در سرتاسر ایران برای امر سرنگونی رژیم تشکیل شده، و علیرغم اینکه رژیم تلاش کرده اینها را از بین ببرد، بدلیل اینکه اصالتی دارند که همان جنگ آزادیبخششان است نتوانسته است، چنان گسترشی پیدا کرده که الان سرتاسر ایران را در بر گرفته است، و در هر شهر، کارخانه، محله، دانشگاه و مدرسهای وجود دارند، اینها همان مسیر هزار اشرف و مسیر ارتش آزادیبخش را طی میکنند، نقششان نقش آنزیم است و نقش جرقه و در رابطه با قیام، آتشزنه است الان که جامعه ایران جامعه ملتهبی است و در حال قیام و شورش علیه رژیم هست. کانونهای شورشی در شهرهای شورشی، فعالند، مثل تهران، کرج، کازرون، اهواز، اصفهان و شیراز اینها در ادامه خودشان گسترش پیدا میکنند. اولین مرحله که طی کردند مرحله تثبیتشان بود، بعد گسترش پیدا میکنند، بعد با هم ترکیب میشوند و یکانهای ارتش آزادیبخش را در دل شهرهای شورشی و در داخل ایران تشکیل میدهند.</blockquote><blockquote>در واقع همان همان واحدهای ارتش آزادیبخش هستند که هر چه جلوتر میروند گسترش پیدا میکنند، وسیعتر میشوند و یکانهای ارتش آزادیبخش برای امر سرنگونی هستند، این همهی مسیری است که طی شده و میرود، که در مراحل مختلف متناسب با محیط و متناسب با شرائط شکل و لباس خودشان را بپوشند و بتوانند متناسب با آن مقاومت را پیش ببرند.»<ref name=":0" /></blockquote> | آیا کانونهای شورشی ادامه همان استراتژی جنگ آزادیبخش نوین هست؟<blockquote>مهدی براعی: «کانونهای شورشی یا همان هزار اشرف، در واقع ادامه ارتش آزادیبخش است، همان مشی و همان مسیر است، کانون شورشی همان چیزی است که در سرتاسر ایران برای امر سرنگونی رژیم تشکیل شده، و علیرغم اینکه رژیم تلاش کرده اینها را از بین ببرد، بدلیل اینکه اصالتی دارند که همان جنگ آزادیبخششان است نتوانسته است، چنان گسترشی پیدا کرده که الان سرتاسر ایران را در بر گرفته است، و در هر شهر، کارخانه، محله، دانشگاه و مدرسهای وجود دارند، اینها همان مسیر هزار اشرف و مسیر ارتش آزادیبخش را طی میکنند، نقششان نقش آنزیم است و نقش جرقه و در رابطه با قیام، آتشزنه است الان که جامعه ایران جامعه ملتهبی است و در حال قیام و شورش علیه رژیم هست. کانونهای شورشی در شهرهای شورشی، فعالند، مثل تهران، کرج، کازرون، اهواز، اصفهان و شیراز اینها در ادامه خودشان گسترش پیدا میکنند. اولین مرحله که طی کردند مرحله تثبیتشان بود، بعد گسترش پیدا میکنند، بعد با هم ترکیب میشوند و یکانهای ارتش آزادیبخش را در دل شهرهای شورشی و در داخل ایران تشکیل میدهند.</blockquote><blockquote>در واقع همان همان واحدهای ارتش آزادیبخش هستند که هر چه جلوتر میروند گسترش پیدا میکنند، وسیعتر میشوند و یکانهای ارتش آزادیبخش برای امر سرنگونی هستند، این همهی مسیری است که طی شده و میرود، که در مراحل مختلف متناسب با محیط و متناسب با شرائط شکل و لباس خودشان را بپوشند و بتوانند متناسب با آن مقاومت را پیش ببرند.»<ref name=":0" /></blockquote> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۷: | ||
جملات استراتژیستهای نبرد انقلابی | جملات استراتژیستهای نبرد انقلابی | ||
لنین این اندرز ناپلئون را دوست میداشت: «بیایید در نبرد درگیر شویم و پس از آن ما خواهیم دانست.»<ref name=":1" /> | لنین این اندرز ناپلئون را دوست میداشت: «بیایید در نبرد درگیر شویم و پس از آن ما خواهیم دانست.»<ref name=":1" /> | ||
<blockquote>ف. انگلس، در مقالهی «مسأله نظامى پروس و حزب كارگران آلمان» می نویسد: </blockquote><blockquote>«بهتر استکه كارگران هرچه بيشتر در استفاده از سلاح آموزش ببينند. خدمت نظام بهصورت جهانى ضروری است، همچنانکه طبیعی استکه همه حق رأی داشته باشند؛ اين كار رأی دهندگان را در موقعيتى قرار مىدهد كه بتوانند تصميمهاى خود را با تفنگى در دست برعليه هرگونه اقدام كودتايى بهعمل درآورند». <ref>مجموعه آثار انگلس جلد ۲۰ صفحه | |||
مائو تسهتونگ: جنگ انقلابی جنگ تودههاست، اجرای آن تنها به وسیلهی بسیج تودهها و تکیه بر آنها امکانپذیر است. به علاوه جنگ انقلابی هیچگاه به عملیات نظامی محدود نمیشود. جنگ انقلابی میتواند شکلهای گوناگونی به خود بگیرد: | مائو تسهتونگ: جنگ انقلابی جنگ تودههاست، اجرای آن تنها به وسیلهی بسیج تودهها و تکیه بر آنها امکانپذیر است. به علاوه جنگ انقلابی هیچگاه به عملیات نظامی محدود نمیشود. جنگ انقلابی میتواند شکلهای گوناگونی به خود بگیرد: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۱: | ||
* تقسيم مسائل و مشکلات و حل آنها بر حسب گروهبندی، | * تقسيم مسائل و مشکلات و حل آنها بر حسب گروهبندی، | ||
* طرح جسورانهی هدف و حرکت حسابشده و با دقت به سوی آنها، | * طرح جسورانهی هدف و حرکت حسابشده و با دقت به سوی آنها، | ||
* آميختن اشکال مختلف مبارزه، تعيين اشکال سازمانی مناسب و..<ref>واژهنامه سیاسی امیر نیک آیین</ref>. | * آميختن اشکال مختلف مبارزه، تعيين اشکال سازمانی مناسب و..<nowiki><ref>واژهنامه سیاسی امیر نیک آیین</nowiki></ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |