۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولینبار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچگرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته میشود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخههای متفاوت و با رویکردهای متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری میشود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهتهایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. | نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولینبار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچگرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته میشود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخههای متفاوت و با رویکردهای متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری میشود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهتهایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. | ||
مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولینبار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخهای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزشهای بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب میتوان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد. | |||
نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن | نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن | ||
خط ۵۸: | خط ۶۰: | ||
واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچانگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست میآید که انسان در جستوجوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بیمعناست. آلبرکامو در کتاب اسطورهی سیزیف میگوید: ابسورد همانقدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است. | واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچانگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست میآید که انسان در جستوجوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بیمعناست. آلبرکامو در کتاب اسطورهی سیزیف میگوید: ابسورد همانقدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش