کاربر:Abbas/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۸: خط ۸۸:
یکی از نمونه‌های مشهور کشتار مردم کردستان قتل عام قارناست  
یکی از نمونه‌های مشهور کشتار مردم کردستان قتل عام قارناست  


قارنا روستايي کردنشين در پنج کيلومتري شهرستان نغده، واقع در کردستان ايران است. جنگ سال ١٣٥٨ در نغده که با عامليت و آمريت و ابزار حکومتيان بوقوع پيوست و سر آغاز درگيري‌هاي خونينی شد که با گذشت چهل سال از آن، همچنان آثار آن بر روح و جسم شهر و ساکنانش برجای ماندە است.
قارنا روستايي کردنشين در پنج کيلومتري شهرستان نقده، واقع در کردستان ايران است. جنگ سال ١٣٥٨ در نقده توسط عوامل حکومتی جمهوری اسلامی به‌وقوع پيوست.


رژیم جمهوری اسلامی با اعلام جنگ علیە ملت کر و جنبش ملی_دمکراتيک کردستان بە کشتار شهروندان کرد پرداخت کە از نمونەهاای آن قتل‌عام مردم قارنا است.
ساعت يك بعدازظهر يازدهم شهريور ماه سال ١٣٥٨، در يك يورش ۳ساعته به روستای قارنا ٤٧ نفر از مردم بي‌گناه و بي‌دفاع که‌ جملگی غيرنظامی بودند، كشته شدند. مقتولين زن و مرد و پير و جوان و حتي بعضي از كودكاني بودند كه هنوز سنشان به پنج سالگي هم نرسيده بود. اگرچه منابع مربوطه تعداد کشته‌ها را ٤٧ نفر ذکر کرده‌اند ولي طبق گفته‌هاي اهالي روستا و مطلعين تعداد کشته‌هاي اين حادثه به ٦٨ نفر رسيده است. در اين ميان برخي از خانواده‌ها تا شش نفر از اعضايشان را از دست دادند.


شايسته‌ است که‌ حکومت اسلامی ايران در مجامع بين‌المللی بخاطر جنايت عليه‌ بشريت محکوم و تقبيح شود. فراموش نکنيم همانهايی که‌ اکنون در تهران سکان قدرت سياسی را در دست دارند، بخشا همان‌هايی هستند که‌ ديروز در کردستان جنايت‌ها آفريدند و همين جنايات نيز لوحه‌ تقدير و ترفيع مقام آنها در نظام سراپا جنايت جمهوری اسلامی ايران شد.
برخي اخبار اين طور حکايت مي‌کنند که نيروهاي مهاجم جمهوری اسلامی، در راه رسيدن به قارنا در برخورد با هر کردی او را مي‌کشتند. بعد از رسيدن به قارنا مردم را جمع کرده و به سوي آنان حمله ور شده و پير و جوان و زن و مرد را ابتدا با سرنيزه از پا در آوردند و سپس با گلوله به آنان تیر خلاص زدند.


شرح جنایت جمهوری اسلامی در قارنا بدین گونە است:
اسناد و مدارک زیادی برای پیگیری عاملین این جنایت در دسترس بوده است ولي دولت درحاليکه بيش از ٣ ماه از اين جنايت گذشته بود، هيچ اقدامي در اين مورد انجام نداده و تا هيات حسن نيت (با همراهي داريوش فروهر) به کردستان نيامد کسي از مسئولين حتي فرياد مظلوميت‌های قارنا را نشنيد.
 
ساعت يك بعدازظهر يازدهم شهريور ماه سال ١٣٥٨، در يك يورش فجيع سه ساعته به روستای قارنا ٤٧ نفر از مردم بي‌گناه و بي‌دفاع که‌ جملگی غيرنظامی بودند، كشته شدند. مقتولين زن و مرد و پير و جوان و حتي بعضي از كودكاني بودند كه هنوز سنشان به پنج سالگي هم نرسيده بود. اگرچه منابع مربوطه تعداد کشته‌ها را ٤٧ نفر ذکر کرده‌اند ولي طبق گفته‌هاي اهالي روستا و مطلعين تعداد کشته‌هاي اين حادثه به ٦٨ نفر رسيده است. در اين ميان برخي از خانواده‌ها تا شش نفر از اعضايشان را از دست دادند.
 
برخي اخبار اين طور حکايت ميکنند که نيروهاي مهاجم جمهوری اسلامی، در راه رسيدن به قارنا در برخورد با هر کردی او را ميکشتند و بدين ترتيب تا رسيدن به روستا ٦ نفر را که ٦ نفر از آنان خردسال بودند به قتل مي رسانند. بعد از رسيدن به قارنا مردم را جمع کرده و به سوي آنان حمله ور شده و پير و جوان و زن و مرد را ابتدا با سرنيزه از پا در مي‌آورند و سپس با گلوله به زندگي پر از مظلوميتشان پايان مي‌دهند.
 
از اين نوشته روزنامه اطلاعات بر مي‌آيد که سند و مدرکي براي شناسايي و مجازات عاملين اين جنايت در دست بوده، ولي دولت درحاليکه بيش از ٣ ماه از اين جنايت گذشته بود، هيچ اقدامي در اين مورد انجام نداده و تا هيات حسن نيت (با همراهي داريوش فروهر) به کردستان نيامد کسي از مسئولين حتي فرياد مظلوميت‌های قارنا را نشنيد.


اين جنايت بعد از فرمان جهاد خميني عليه ملت کرد انجام گرفت و عاملان اين جنايت نه تنها مستقل وجدا از حکومت نبودند، بلکه نيروهاي رسمي دولت سرپرستي آنها را برعهده داشتند.
اين جنايت بعد از فرمان جهاد خميني عليه ملت کرد انجام گرفت و عاملان اين جنايت نه تنها مستقل وجدا از حکومت نبودند، بلکه نيروهاي رسمي دولت سرپرستي آنها را برعهده داشتند.


جنايتکاران حادثه قارنا نه تنها مورد بازجويي قرار نگرفتند، بلکه پاداش‌هايي نيز از جانب حکومت برای آنان در نظر گرفته شد، تعدادی از آنها امروز پستهای بسيار بالای حکومتی چون وزير و سفير دارند. کافی است به‌ سابقه‌ی سفير جمهوری اسلامی در آلمان نظری بياندازيم که‌ چگونه‌ کشتار مردم کردستان نردبان ترقی‌اش شد.
عاملین حادثه‌ی قارنا نه تنها مورد بازجويي قرار نگرفتند، بلکه پاداش‌هايي نيز از جانب حکومت برای آنان در نظر گرفته شد، تعدادی از آنها امروز پستهای بسيار بالای حکومتی چون وزير و سفير دارند. کافی است به‌ سابقه‌ی سفير جمهوری اسلامی در آلمان نظری بياندازيم که‌ چگونه‌ کشتار مردم کردستان نردبان ترقی‌اش شد.


اين جنايت در روستاهاي ديگر کردستان تکرار شد و کماکان نیز ادامە دارد.
اسامی برخی از جان باختگان قارنا بدین شرح است:


کشتار کردها به شيوه‌هاي ديگر ادامه يافت؛ از حمله نيروهاي حکومتي گرفته تا حکم اعدام دستگيرشدگان توسط امثال خلخالي از همان اوايل انقلاب که اکنون نيز شاهد اين اعدام ها هستيم.
ملامحمود بهترزاده، سيدرحمان طاهري، سيدمحمدطاهري، سيداسماعيل طاهري، حاج سيدعلي طاهري، سيدکريم اروندي، امينه شريفي اذر، حاجي رحمان شريفي اذر، عثمان شريفي اذر، مصطفي عزيزي، محمدعزيزي، محي الدين ابروشن، حاج شريف ابروشن، رحمان ابزن، رحمان سليماني، رحيم سليماني، كريم سليماني، قادرسليماني، عبدالله احمدپور، عمرباسي، جعفرباسي، مصطفي باسي، محمدشيرو، سليمان حمزه پور، ابراهم پويا، ابراهيم رسولي، علي( چوپان روستا)، حسن( نوجوان ١٣ ساله اهل روستا مجور علي آباد )، زينب رامين، خانم خاتوزين رامين، کريم رامين، احمدرامين، رحمان رامين، خسروافشين، رسول خسروي، رحمان خسروي، سعيدخسروي، عبدالله خسروي، مرادخسروي، مصطفي خسروي، ابوبكرشيشمان، جعفرشيشمان، علي شيشمان، عزيزمرزنگ، احمد سعادت‌پور


اسامی برخی از شهدای قارنا بدین شرح است:
اسامی جان باختگان قلاتان:


ملامحمود بهترزاده، سيدرحمان طاهري، سيدمحمدطاهري، سيداسماعيل طاهري، حاج سيدعلي طاهري، سيدکريم اروندي، امينه شريفي اذر، حاجي رحمان شريفي اذر ، عثمان شريفي اذر ، مصطفي عزيزي ، محمدعزيزي ، محي الدين ابروشن ، حاج شريف ابروشن ، رحمان ابزن ، رحمان سليماني ، رحيم سليماني ، كريم سليماني ، قادرسليماني ، عبدالله احمدپور ،عمرباسي ، جعفرباسي ، مصطفي باسي ، محمدشيرو ، سليمان حمزه پور ، ابراهم پويا ، ابراهيم رسولي ، علي( چوپان روستا) ، حسن( نوجوان ١٣ ساله اهل روستا مجور علي آباد ) ،زينب رامين ، خانم خاتوزين رامين ، کريم رامين ، احمدرامين ، رحمان رامين ،خسروافشين ، رسول خسروي ، رحمان خسروي ، سعيدخسروي ، عبدالله خسروي ، مرادخسروي ،مصطفي خسروي ،ابوبكرشيشمان ،جعفرشيشمان ، علي شيشمان ، عزيزمرزنگ ،احمد سعادتپور
رمضان پنهار ١١ ساله، حاجي سيد حسن قدمي ٧٠ ساله، حاج محمد بايزيدي ٧٥ ساله، حاج رسول عبدالله ٦٠ ساله، عبدالله قربان ٥٠ ساله، عثمان درويش سليم ٦٠ ساله، محمد كردي ٥٠ ساله، عثمان اماني ٣٠ ساله،‌ محمد امين عباسي ٣٠ ساله، حسن حمزه كوكه ٢٢ ساله، احمد گلابي ٢١ ساله، جلال بيدوخ ١٨ ساله، عبدالله آه لياني ١٩ ساله، اسمعيل حميدي ١٥ ساله، قادر كورستمي ٣٥ ساله و رحمان مينه مورك ٣٥ ساله.<ref>[http://fa.kurdistanukurd.com/?p=20154 قتل‌عام مردم روستای قارنا در کردستان ايران - سایت کوردستان و کورد]</ref>


اسامی قربانيان قلاتان:
مهدی بهادران که از سوی حسینعلی منتظری مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارشش که در روزنامه اطلاعات بعد از تأخیری یک‌ماهه، در روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۸ به‌چاپ رسید، می‌نویسد:<blockquote>«با تحقیقات مفصل که گزارش‌ها و نوارهای موجود جوانمردان استخدامی ژاندارمری و مجاهد نماهای نقده تحت سرپرستی آقای معبودی و سرگرد نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتل‌عام کرده در محل سکونت آنها و بعداً کشته‌ها را در بیابان‌ها انتقال داده‌اند که وانمود نمایند در جنگ کشته شده‌اند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیده‌اند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بی‌لیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی و بیدار شدن روح انتقام‌جویی بر ضد کردهای معصوم از سوی دیگر است متأسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده‌اند به علت حمایت ظهیر نژاد (فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست.»<ref>[http://kurdane.com/article-6930.html قارنا روستاى كه در خون غروب كرد - سایت کردانه]</ref></blockquote>


رمضان پنهار ١١ ساله ، حاجي سيد حسن قدمي ٧٠ ساله ،حاج محمد بايزيدي ٧٥ ساله، حاج رسول عبدالله ٦٠ ساله، عبدالله قربان ٥٠ ساله، عثمان درويش سليم ٦٠ ساله ، محمد كردي ٥٠ ساله، عثمان اماني ٣٠ ساله،‌ محمد امين عباسي ٣٠ ساله ، حسن حمزه كوكه ٢٢ ساله ، احمد گلابي ٢١ ساله ، جلال بيدوخ ١٨ ساله، عبدالله آه لياني ١٩ ساله ، اسمعيل حميدي ١٥ ساله ، قادر كورستمي ٣٥ ساله و رحمان مينه مورك ٣٥ ساله.<ref>[http://fa.kurdistanukurd.com/?p=20154 قتل‌عام مردم روستای قارنا در کردستان ايران - سایت کوردستان و کورد]</ref>
=== اعدام‌ها در کردستان ===
اعدام‌های کردستان که سالها پیش از این تاریخ آغاز شده بود، سالها بعد از آن و خصوصا پس از قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در سال ۶۸ نیز ادامه داشت.


مهدی بهادران که از سوی حسینعلی منتظری مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارشش که در روزنامه اطلاعات بعد از تأخیری یک‌ماهه، در روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۸ بچاپ رسید، می‌نویسد:
پیکر اعدام شدگان دهه شصت عمدتا در قبرستان‌هایی با نام «لعنت آباد» در شهرهایی مانند بیجار، قروه و کرمانشاه به خاک سپرده شدند؛ جایی شبیه گورستان خاوران در تهران. قبرستا‌ن‌هایی که کم و بیش در تمام شهرهای عمده کردنشین دیده می‌شوند. برخی از قربانیان در کنار برخی از قبرستانهای عمومی که محل اجرای احکام آنها نیز بوده است به خاک سپرده شده‌اند.


با تحقیقات مفصل که گزارش‌ها و نوارهای موجود جوانمردان استخدامی ژاندارمری و مجاهد نماهای نقده تحت سرپرستی آقای معبودی و سرگرد نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتل‌عام کرده در محل سکونت آنها و بعداً کشته‌ها را در بیابان‌ها انتقال داده‌اند که وانمود نمایند در جنگ کشته شده‌اند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیده‌اند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بی‌لیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی و بیدار شدن روح انتقامجویی بر ضد کردهای معصوم از سوی دیگر است متأسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده ان به علت حمایت ظهیر نژاد (فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست.[۶]
'''<nowiki/>'''


در نقده و حومه و بلکه سراسر کردستان و آذربایجان غربی یکی از عوامل جنگ و خونریزی وجود ملانماهای ساواکی با تعصب ضد کردی و فئودالهای مسلح است که توسط ارتش و ژاندارمری مسلح شده‌اند.[۷]<ref>[http://kurdane.com/article-6930.html قارنا روستاى كه در خون غروب كرد - سایت کردانه]</ref>
ابعاد آنچه در سه سال اول بعد از انقلاب در کردستان اتفاق افتاد، بسیار فراتر از آمار و ارقامی است که نشریات سراسری و حتی مطبوعات خود احزاب کرد منتشر کرده‌اند.


اعدام‌های کردستان که سالها پیش از این تاریخ آغاز شده بود، سالها بعد از آن و خصوصا در سال ۶۸ نیز ادامه داشت.
از آغاز دهه شصت و زمانی که نظام جمهوری اسلامی خود را یک‌پایه کرد، دور دیگری از اعدام‌ها در کردستان آغاز شد. موج دستگیری فعالان سیاسی و مدنی در این دوره به اتهامات مختلف که عمدتا مرتبط با عضویت و هواداری احزاب کرد است، در طول حیات جمهوری اسلامی کم نظیر بود.


اعدام‌های خرداد ۶۷ در سطح سراسری بیشتر شامل مجازات فعالانی می‌شد که بر اساس نظر بازرسان از فعالیتهای سیاسی خود پشیمان نشده بودند. برخی از آنهایی که توبه کردند زیر شکنجه مجبور به اعتراف شدند و در موارد محدودی از اعدام رهیدند. در کردستان این پروسه بیشتر نه در سال ۶۷ که یک سال بعد از آن اجرا شد، با این تفاوت که اکثر اعتراف کنندگان، که عمدتا عضو دو حزب مخالف کومله و دمکرات بودند نیز اعدام شدند.
بیشتر دستگیر شدگان این دوره، این بار، با محاکمه در یک نهاد قضایی به طناب دار و جوخه‌های اعدام سپرده شدند. تعداد زیادی از آنها نیز بر اثر شکنجه و اعمال خشونت در زندانها جان خود را از دست دادند. نهادهای مدافع حقوق بشر به  می‌گویند که سیر محاکمه‌ها در این دوره بدون رسیدگی عادلانه صورت گرفته است.


'''لعنت آباد؛ خاوران کردستان'''
همزمان با اعدام‌های گروهی در تابستان سال ۶۷، شمار دیگری از زندانیان در زندانهای کردستان با مجازات مرگ روبرو شدند که از تعداد دقیق آنها نیز مانند موارد قبلی اطلاعی در دست نیست.


پیکر اعدام شدگان دهه شصت عمدتا در قبرستانهایی با نام "لعنت آباد" در شهرهایی مانند بیجار، قروه و کرمانشاه به خاک سپرده شدند؛ جایی شبیه گورستان "خاوران" در تهران. قبرستا‌ن‌هایی که کم و بیش در تمام شهرهای عمده کردنشین دیده می‌شوند.
اخیرا بنیاد عبدالرحمان برومند، که از جمله اعدام‌های سیاسی در ایران را مستند می‌کند، تلاش‌هایی را برای مستندسازی جداگانه اعدام و کشتارهای فراقضایی در کردستان آغاز کرده  است. رویا برومند، مدیر این بنیاد به من گفت تا به امروز ما برای سالهای ۱۹۸۰ـ ۱۹۹۰توانسته‌ایم ۲۴۰ مورد از اعدام‌های سیاسی را ثبت کنیم. او می‌گوید سرگذشت افرادی که اعدام شده‌اند از منابع منتشر شده و در مصاحبه و تماس با بازماندگان و فعالان کرد در حال تدوین است، ولی بدون کمک خانواده و دوستان و همبندی‌ها، جمع‌آوری اطلاعات به کندی پیش می‌رود و مقدار اطلاعاتی که ما تا به حال جمع آوری کرده‌ایم با ابعاد «فاجعه کردستان» قابل مقایسه نیست.


برخی از قربانیان در کنار برخی از قبرستانهای عمومی که محل اجرای احکام آنها نیز بوده است به خاک سپرده شده‌اند.
در مواردی که افراد وابسته با تشکل‌های سیاسی بودند، امکان ثبت اسامی آنها در آرشیو احزاب بیشتر است اما نهادهای حقوق بشری می‌گویند که تعداد زیادی از این اعدام‌ها مربوط به افرادی می‌شود که فعالیت سیاسی یا نظامی خاصی نداشتند و به نظر می‌آید که چندان هم مرتبط با احزاب نبوده‌اند.


در فیلم‌هایی که احزاب اپوزسیون ازاین دست گورستا‌‌ن‌ها منتشر کرده‌اند، تصاویری از قبرهای بی‌ نام ونشان اعدام شدگان دیده می‌شود که تنها با چند تکه سنگ از یکدیگر جدا شده‌اند.
رویا برومند می‌گوید به غیر از وقایع شناخته شده‌ همچون کشتار قارنا، موارد دیگری نیز به بیناد برومند گزارش شده است. برای مثال دەها نفر از ساکنین یک محله در مهاباد دستگیر و به صورت تنبیهی و احتمالا در رابطه با یک درگیری که در آن شرکت نداشته‌اند اعدام شده‌اند، که به گفته او نشانه بارزی است از اینکه تعداد اعدام شهروندان عادی به هیچ‌وجه پایین نیست.


در مواردی، مشخصاتی محدود به اسامی کامل یا اختصاری از افراد اعدام شده بر روی سنگ‌ها دیده می‌شود که برخی از آنها شکسته شده‌اند. قبرهایی هم در میان آن‌ها به مرور زمان با سنگ‌های زینتی و مشخصات بیشتر آراسته شده که به نظر می‌رسد در سالهای بعد توسط خانواده‌ها انجام شده است.
وجه دیگر سرکوب مردم کردستان مذهبی است. کردها که اغلب از مسلمانان سنی مذهب هستند از این منظر نیز مورد سرکوب جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند.


'''<nowiki/>'آمارها با ابعاد فاجعه قابل مقایسه نیست''''
خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی در روز ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ تنها یک هفته قبل از صدور دستور مداخله تمام عیار نظامی در کردستان، به گروهی از آموزگاران مسلمان در مورد یک «دشمن مشترک» اخطار داد و گفت: <blockquote>«اینها از اسلام می‎ترسند. اینها از قوانین اسلام می‎ترسند. این‌ها می‎خواهند که اسلام نباشد، گرچه هر چیز دیگری باشد و این توطئه است. از آن وقتی که توطئه شد دیگر ما نمی توانیم تا آخر تحمل کنیم و توطئه‎ها را بپذیریم. مسئله، مسئله اسلام است و مسئله مصالح مسلمین و اسلام. ما نمی توانیم مسامحه کنیم.»</blockquote>تنها چند روز پس از این اظهار نظر نیروی‌های دولتی وارد کردستان شدند و جنگ کردستان آغاز شد. این هشدار را هم می‌توان تلاش دیگری برای توجیه سرکوب با توسل به حربه‌ی دین و مذهب  دانست.<ref name=":3">[https://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130912_25_anniversary_kurds_executed_nm دهه شصت؛ 'کردها زیر گلوله‌'] - بی‌بی‌سی فارسی</ref>


ابعاد آنچه در سه سال اول بعد از انقلاب در کردستان اتفاق افتاد، بسیار فراتر از آمار و ارقامی است که نشریات سراسری و حتی مطبوعات خود احزاب کرد منتشر کرده‌اند.
== طرح خود مختاری کردستان ایران ==
در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۶۲ طرح خودمختاری کردستان ایران توسط شورای ملی مقاومت ایران در یک مقدمه و ۱۲ ماده تصویب شد


از آغاز دهه شصت و زمانی که نظام جمهوری اسلامی به تمامی تثبیت شد، دور دیگری از اعدام‌ها در کردستان آغاز شد. موج دستگیری فعالان سیاسی و مدنی در این دوره به اتهامات مختلف که عمدتا مرتبط با عضویت و هواداری احزاب کرد است، در طول حیات جمهوری اسلامی کم نظیر بود.
'''طرح خودمختاری کردستان ایران'''


بیشتر دستگیر شدگان این دوره، این بار، با محاکمه در یک نهاد قضایی به طناب دار و جوخه‌های اعدام سپرده شدند. تعداد زیادی از آنها نیز بر اثر شکنجه و اعمال خشونت در زندانها جان خود را از دست دادند. نهادهای مدافع حقوق بشر به ما می‌گویند که سیر محاکمه‌ها در این دوره بدون رسیدگی عادلانه صورت گرفته است.
نظر به این‌که مردم ایران با انقلاب خود «آزادی و استقلال» را به عنوان دو اصل عمومی و تفکیک‌ناپذیر مطرح کرده‌اند،


همزمان با اعدام‌های گروهی در تابستان سال ۶۷، شمار دیگری از زندانیان در زندانهای کردستان با مجازات مرگ روبرو شدند که از تعداد دقیق آنها نیز مانند موارد قبلی اطلاعی در دست نیست.
نظر به این‌که شورای ملی مقاومت براندازی رژیم خمینی و برقراری نظام سیاسی مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم را وجههٌ همت خود قرار داده است،


اخیرا بنیاد عبدالرحمان برومند، که از جمله اعدام‌های سیاسی در ایران را مستند می‌کند، تلاش‌هایی را برای مستندسازی جداگانه اعدام و کشتارهای فراقضایی در کردستان آغاز کرده، اما از آنجا که همچنان در دست بررسی و تحقیق هستند، نتایج آن هنوز منتشر نشده است.
نظر به این‌که لازمهٌ استقرار یک حکومت مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم در ایران، تأمین و تضمین هر چه بیشتر وسایل، امکانات و طرق دخالت و مشارکت همهٌ مردم در اخذ و اجرای تصمیمات است،


رویا برومند، مدیر این بنیاد به من گفت تا به امروز ما برای سالهای ۱۹۸۰ـ ۱۹۹۰توانسته‌ایم ۲۴۰ مورد از اعدام‌های سیاسی را ثبت کنیم. او می‌گوید سرگذشت افرادی که اعدام شده‌اند از منابع منتشر شده و در مصاحبه و تماس با بازماندگان و فعالان کرد در حال تدوین است، ولی بدون کمک خانواده و دوستان و همبندی‌ها، جمع‌آوری اطلاعات به کندی پیش می‌رود و مقدار اطلاعاتی که ما تا به حال جمع آوری کرده‌ایم با ابعاد "فاجعه کردستان" قابل مقایسه نیست.
نظر به این‌که دخالت و مشارکت مردم در اخذ و اجرای تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شرط لازم تحقق دموکراسی در یک کشور است؛


در مواردی که افراد وابسته با تشکل‌های سیاسی بودند، امکان ثبت اسامی آنها در آرشیو احزاب بیشتر است اما نهادهای حقوق بشری می‌گویند که تعداد زیادی از این اعدام‌ها مربوط به افرادی می‌شود که فعالیت سیاسی یا نظامی خاصی نداشتند و به نظر می‌آید که چندان هم مرتبط با احزاب نبوده‌اند.
شورای ملی مقاومت به منظور تأمین  و تقویت هر چه بیشتر حاکمیت مردمی و تمامیت ارضی و یکپارچگی و وحدت ملی کشور و نظر به مبارزات عادلانهٌ مردم کردستان برای تأمین دموکراسی درایران و خودمختاری در کردستان و به‌منظور رفع ستم مضاعف از ملیت ستمزدهٌ کرد، طرح حاضر را برای تأمین خودمختاری کردستان ایران اعلام می‌دارد. این طرح در چارچوب برنامهٌ شورای ملی مقاومت و دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران و وظایف مبرم دولت موقت قابل اجراست و مشخصاً بر اساس مادهٌ۳ وظایف مبرم دولت موقت مبنی بر «پایان‌دادن به جنگ ضدخلقی علیه مردم کردستان با اعلان خودمختاری در چارچوب تمامیت ارضی ایران، کوشش برای محو آثار این جنگ» تنظیم و تصویب‌شده و رهنمون عمل آیندهٌ دولت موقت دربارهٌ خودمختاری کردستان خواهد بود.


رویا برومند می‌گوید به غیر از وقایع شناخته شده‌ همچون کشتار قارنا، موارد دیگری نیز به بیناد برومند گزارش شده است. برای مثال دەها نفر از ساکنین یک محله در مهاباد دستگیر و به صورت تنبیهی و احتمالا در رابطه با یک درگیری که در آن شرکت نداشته‌اند اعدام شده‌اند، که به گفته او نشانه بارزی است از اینکه تعداد اعدام شهروندان عادی به هیچ‌وجه پایین نیست.
ترتیبات و نحوهٌ اجرای طرح حاضر را دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران مشخص خواهد نمود. دولت موقت مؤظف است برای تحقق این طرح تلاشهای لازم را مبذول دارد.


گرچه به صورت عمومی دسترسی به اطلاعات دقیق و جزئیات مربوط به مجازات مرگ، خصوصا در رابطه با زندانیان سیاسی آسان نیست، اما این دشواری در کردستان به علت فضای امنیتی آن دو‌چندان است.
۱ ـ منطقهٌ خودمختار، تمامی کردستان ایران را شامل می‌گردد. قلمرو جغرافیایی این منطقه  از طریق مراجعه به آرای عمومی مردم منطقهٌ کردنشین کشور تعیین می‌شود.


'''اعدام‌های فرا سیاسی و فرا حزبی'''
۲ ـ ارگان قانونگذاری در امور داخلی منطقهٌ خودمختار، شورای عالی کردستان است که نمایندگان آن از طریق انتخابات آزاد با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی انتخاب می‌شوند. قوانین عمومی جمهوری در منطقهٌ خودمختار لازم‌الاجراست. مصوبات شورای عالی کردستان نباید ناقض قوانین عمومی جمهوری باشد.


بر اساس مستنداتی که در آرشیو احزاب مخالف کرد وجود دارد، در سا‌‌‌‌‌‌لهای بعد از دهه شصت نیز اعدام‌های سیاسی ادامه داشت،‌ اما شمار آنها با آنچه در آن دهه رخ داد قابل مقایسه نیست.
۳ ـ ادارهٌ کلیهٌ  امور منطقهٌ خودمختار کردستان به‌جز اموری که ذیلاً در صلاحیت دولت مرکزی شناخته می‌شود در صلاحیت ارگانهای خودمختاری است.


دلیل اصلی اعدام‌های سالهای آغازین انقلاب و پس از آن دهه شصت در کردستان که از اساس با اعدامهای سراسری در دهه شصت تفاوت داشت، وجود یک جنبش سیاسی فراگیر بود که بیشتر در فرم تحزب و فعالیت‌های تشکیلاتی، سیاسی و نظامی نمود داشت،‌ اما وسعت سرکوب سیاسی و نظامی مطالبات بخش‌های زیادی مردم در کردستان، نشان می‌دهد که ابعاد آن فراتر از احزاب بوده است.
تعیین عالی‌ترین ارگانها برای ادارهٌ امور و نظارت برفعالیت آنها به عهدهٌ شورای عالی کردستان است.


پیشینه چندین دهه مبارزه متفاوت کردها از اعتراضات سراسری در زمان حکومت پهلوی، وجود احزاب قدرتمند و دارای نفوذ اجتماعی، فراگیری مطالبات کردها و منطقه‌ای بودن مساله کرد، شاید از جمله دیگر دلایلی است که باعث توسل نظام تازه استقرار یافته جمهوری اسلامی به سیاست اعدام در سالهای آغازین انقلاب و دهه پس از آن شد.
۴ ـ حفظ انتظامات داخلی منطقهٌ خودمختار به عهدهٌ ارگانهای خودمختاری است که نیروی متناسب برای این امر را با مراعات مادهٌ۲ طرح حاضر سازمان خواهند داد.


'''دین، روحانیون و مجازات مرگ'''
۵ ـ امور مربوط به سیاست خارجی و روابط خارجی، امنیت سراسری جمهوری و دفاع ملی (شامل حراست از مرزها، حفظ تمامیت ارضی و وحدت جمهوری) در صلاحیت دولت مرکزی است.‌ارتش در منطقهٌ خودمختار کردستان نیز مانند دیگر نقاط ایران حق دخالت در امور انتظامی داخلی را ندارد.


نظام جمهوری اسلامی که یک نظام ایدئولوژیک مذهبی و مبتنی بر دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری است در تمام این سا‌لها از جهت دیگری نیز نسبت به کردها احساس خطر می‌کرد. تعداد زیادی از کردهای ایران مسلمان و اهل سنت بودند و گرچه گرایش عمومی به مذهب در این منطقه نسبت به سایر نقاط ایران کمتر بود، اما همین میزان کافی بود که حکومت به لحاظ مذهبی از جانب کردها احساس خطری دو چندان کند.
۶ ـ امور مربوط به تجارت خارجی و گمرکات، تعیین نظام پولی و مالی کشور، انجام وظایف مربوط به بانک مرکزی، تنظیم بودجهٌ عمومی و برنامه‌های اقتصادی که اهمیت سراسری دارند و یا مستلزم سرمایه‌گذاریهای کلان هستند در صلاحیت دولت مرکزی است.


یکی از تلاش‌هایی که حکومت برای مشروعیت بخشی به سیاست اعدام در کردستان پیش گرفت تلاش برای احاله مسئلە کردستان بە مسئلە مذهبی بود. بر این اساس سپاه پاسدران نیز در همان دوره سازمان "پیشمرگان مسلمان کرد" را تاسیس کرد.
ادارهٌ سایر امور اقتصادی منطقهٌ خودمختار در صلاحیت ارگانهای خودمختاری است. بهره‌برداری از منابع طبیعی و ثروتهای عمومی کشور که اهمیت سراسری دارند در صلاحیت دولت مرکزی است که به نفع همهٌ مردم ایران صورت می‌گیرد. در منطقهٌ خودمختار کردستان ارگانهای خودمختاری دولت مرکزی را در بهره‌داری از این منابع و ثروتها یاری خواهند نمود.


این درحالیست که شواهد نشان می‌دهد گفتمان کردها در آن دور رنگ و بویی دینی یا مذهبی نداشته است. روحانیون کردستان آن زمان بە نمایندگی شیخ عزالدین حسینی بخشی از قیام کردستان در هر دو دوره نظام شاهنشاهی و نظام مذهبی بعدی بودند. این طیف حامل گفتمانی سکولاریستی و معتقد به جدایی دین از دولت بودند. گرچه نباید نادیده گرفت که گروه مکتب قرآن به رهبری احمد مفتی‌زاده، که گروهی اسلامی و معتقد به تشکیل حکومت اسلامی بود ابتدا موافق اما بعدها به بخشی از مخالفین نظام تبدیل شدند.
۷ ـ زبان کردی، زبان رسمی تدریس و مکاتبهٌ داخلی درمنطقهٌ خودمختار است و در همهٌ مراحل تحصیلی حق آموزش به زبان کردی برای ساکنان منطقه به‌رسمیت شناخته می‌شود.


بر اساس پاره ای مستندات، تعدادی از روحانیون پیرو شیخ عزالدین حسینی در آن دوره در حال جمع آوری امضا برای طوماری دستگیر شدند که علیه مجازات مرگ زندانیان سیاسی تدوین شده بود. تعدادی از همین روحانیون نیز در همان سالها از آیت الله خلخالی حکم اعدام گرفتند. این در حالی بود که رهبران مذهبی نظام در صدد یافتن مستمسک‌های دینی برای توجیه احکام اعدام بودند.
زبان فارسی، در منطقهٌ خودمختار نیز مانند دیگر مناطق ایران، زبان رسمی است  و در مدارس همراه با زبان کردی آموزش داده می‌شود. مکاتبات ادارات منطقهٌ خودمختار کردستان  با مرکز و سایر نقاط ایران و نیز با ادارات وابسته به دولت مرکزی در منطقهٌ خودمختار به زبان فارسی صورت می‌گیرد. کلیهٌ ساکنان غیرکرد در کردستان خودمختار در اشاعهٌ فرهنگ خود آزادند و حق آموزش به زبان خود را دارند.


آیت‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی در روز ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ تنها یک هفته قبل از صدور دستور مداخله تمام عیار نظامی در کردستان، به گروهی از آموزگاران مسلمان در مورد یک "دشمن مشترک" اخطار داد و گفت: "اینها از اسلام می‎ترسند. اینها از قوانین اسلام می‎ترسند. اینها می‎خواهند که اسلام نباشد، گرچه هر چیز دیگری باشد و این توطئه است. از آن وقتی که توطئه شد دیگر ما نمی توانیم تا آخر تحمل کنیم و توطئه‎ها را بپذیریم. مسئله، مسئله اسلام است و مسئله مصالح مسلمین و اسلام. ما نمی توانیم مسامحه کنیم."
۸ ـ کلیهٌ حقوق و آزادیهای مصرح در اعلامیهٌ جهانی حقوق‌بشر و میثاقهای بین‌المللی مربوط به آن، نظیر آزادی عقیده و بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تشکیل و فعالیت احزاب و سازمانهای سیاسی، اتحادیه‌ها و شوراهای کارگری، دهقانی و صنفی، انجمنهای دموکراتیک، آزادی انتخاب شغل و محل اقامت و آزادی مذهب در کردستان خودمختار همانند دیگر نقاط ایران تضمین می‌شود. کلیهٌ ساکنان کردستان اعم از زن و مرد همانند ساکنان سایر مناطق ایران بدون هر نوع تبعیض جنسی، قومی، نژادی و مذهبی از تساوی حقوق  اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار خواهند بود.


تنها چند روز پس از این اظهار نظر نیروی‌های دولتی وارد کردستان شدند و جنگ کردستان آغاز شد. این هشدار را هم می‌توان تلاش دیگری برای توجیه سرکوب با توسل به "مصالح مسلمین" دانست.
9. نظام قضایی جمهوری واحد است و در منطقهٌ خودمختار، دادگاهها طبق قوانین جمهوری و هم‌چنین قوانین مصوب شورای عالی کردستان، به دعاوی رسیدگی خواهد نمود


مسامحه ناپذیری آیت‌الله خمینی در طول حیات او، موجب اتخاذ و تثبیت سیاستی شد که کردها، که تا کنون نیز از مطالبات خود کوتاه نیامده‌اند، از سیاست اعدام و سرکوب مصون نمانند
نیروهای انتظامی کردستان خودمختار، همانند نیروهای انتظامی دیگر نقاط کشور، ضابط دادگستری بوده و ملزم به اجرای احکام و دستورها و قرارهای محاکم و مقامات قضایی می‌باشند.


'''فرمان آیت الله خمینی'''
۱۰ ـ  ارگانهای خودمختاری موظفند از مداخله در اموری که در صلاحیت ویژهٌ دولت مرکزی شناخته شده است خودداری نموده و دولت مرکزی را در اجرای وظایف خویش در منطقه یاری کنند. به همین نحو دولت مرکزی و ارگانهای اجرایی آن از مداخله در اموری که در صلاحیت ویژهٌ ارگانهای خودمختاری شناخته شده‌اند، ممنوعند و باید ارگانهای خودمختاری را در انجام وظایف خود یاری رسانند.


'''بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم'''
۱۱ ـ دولت مرکزی در اجرای وظیفهٌ خود مبنی بر تأمین سریع پیشرفت و توسعهٌ کلیهٌ مناطق عقب‌افتادهٌ کشور، مؤظف است که از درآمدهای عمومی سهم بیشتری را به رفع عقب‌ماندگی منطقهٌ خودمختار کردستان نیز تخصیص دهد.


به رئیس کل ستاد ارتش، و رئیس کل ژاندارمری اسلامی، رئیس پاسداران کل انقلاب اکیداً دستور می‌‏دهم که به نیروهای اعزامی به منطقه کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند تعقیب نمایند، و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم کنند؛ و تمام مرزهای منطقه را با فوریت ببندند که اشرار به خارج نگریزند. و اکیداً دستور می‏‌دهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد مؤاخذه شدید خواهد شد.
۱۲ ـ مردم منطقهٌ خودمختار کردستان مانند سایر هموطنان خود در سراسر ایران از طرق قانونی و بدون هیچ‌گونه تبعیض در ادارهٌ امور کشور مشارکت خواهند نمود.


والسلام ۲۴ شهر رمضان ۹۹ / ۲۷ مرداد ۵۸ '''روح ‏اللّه‏ الموسوی الخمینی'''.<ref name=":3">[https://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130912_25_anniversary_kurds_executed_nm دهه شصت؛ 'کردها زیر گلوله‌'] - بی‌بی‌سی فارسی</ref>
طرح حاضر در یک مقدمه  و ۱۲ماده در تاریخ ۱۷آبان ۱۳۶۲ به اتفاق آرا در شورای ملی مقاومت به تصویب رسید.<ref>[https://www.iranncr.org/%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%AA/127-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7 طرح خود مختاری کردستان ایران - سایت شورای ملی مقاومت ایران]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۲٬۳۳۶

ویرایش