۸٬۸۸۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
وثوقالدوله وقتی که قرارداد ایران وانگلیس را بهوسیله جراید اعلام کرد، میرزاده عشقی منظومهی اعتراضآمیزی را در نتیجه تأثیر از عقد قرارداد مزبور سرود وخود نیز در مقدمهی اشعارشرحی نوشته است که به خط وامضاء خود شاعر است. او نوشته است: | وثوقالدوله وقتی که قرارداد ایران وانگلیس را بهوسیله جراید اعلام کرد، میرزاده عشقی منظومهی اعتراضآمیزی را در نتیجه تأثیر از عقد قرارداد مزبور سرود وخود نیز در مقدمهی اشعارشرحی نوشته است که به خط وامضاء خود شاعر است. او نوشته است: | ||
[[پرونده:میرعشقی8.JPG|بندانگشتی]] | [[پرونده:میرعشقی8.JPG|بندانگشتی]] | ||
<blockquote>«با عشق وطن مندرجات ذیل را در اینجا ثبت مینمایم، شاید بعداز من یادگار بماند و موجب آمرزش روح من باشد. باید دانست: این ابیات فقط و فقط اثر احساسات ناشیه از معاهده دولتین انگلستان وایران است که از طبع من تراوش کرده و این نبوده مگر این قرارداد در ذهن این بنده، جز یک معامله فروش ایران به انگلستان طور دیگر تلقی نشده! این است که با اطلاع از این مسئله شب وروز در وحشتم وهر گاه راه می روم، فرض میکنم که روی خاکی قدم بر میدارم که تا دیروز مال من بوده و حال از آن دیگری است! هر وقت آب میخورم میدانم این آب… از این رو هر لحظه نفرینی به مرتکب این معامله میگفتم. تقریباً قصیدهها، غزلها ومقالهها در این خصوص تهیه کرده ولی چون هیچکس پیرامون برای ثبت و حفظ آنها نبود، تقریباً تمام آنها از یاد رفت؛ بی آنکه اثری کرده باشد. فقط ابیات زیر است که از میان آنها بهخاطرم مانده، بهنام عشق وطن»:</blockquote> | <blockquote>«با عشق وطن مندرجات ذیل را در اینجا ثبت مینمایم، شاید بعداز من یادگار بماند و موجب آمرزش روح من باشد. باید دانست: این ابیات فقط و فقط اثر احساسات ناشیه از معاهده دولتین انگلستان وایران است که از طبع من تراوش کرده و این نبوده مگر این قرارداد در ذهن این بنده، جز یک معامله فروش ایران به انگلستان طور دیگر تلقی نشده! این است که با اطلاع از این مسئله شب وروز در وحشتم وهر گاه راه می روم، فرض میکنم که روی خاکی قدم بر میدارم که تا دیروز مال من بوده و حال از آن دیگری است! هر وقت آب میخورم میدانم این آب… از این رو هر لحظه نفرینی به مرتکب این معامله میگفتم. تقریباً قصیدهها، غزلها ومقالهها در این خصوص تهیه کرده ولی چون هیچکس پیرامون برای ثبت و حفظ آنها نبود، تقریباً تمام آنها از یاد رفت؛ بی آنکه اثری کرده باشد. فقط ابیات زیر است که از میان آنها بهخاطرم مانده، بهنام عشق وطن»:<ref name=":9" /></blockquote> | ||
{{شعر}}{{ب|هرچه من ز اظهار دل، تحاشی می کنم|بهر احساسات خود، مشکل تراشی میکنم}} | {{شعر}}{{ب|هرچه من ز اظهار دل، تحاشی می کنم|بهر احساسات خود، مشکل تراشی میکنم}} | ||
| خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
{{ب|یا رب این مخلوق را از چوب بتراشیدهاند؟|برسر این خلق، خاک مردگان پاشیدهاند؟}}{{پایان شعر}} | {{ب|یا رب این مخلوق را از چوب بتراشیدهاند؟|برسر این خلق، خاک مردگان پاشیدهاند؟}}{{پایان شعر}} | ||
به عقیدهی عشقی تا ظلم هست، مبارزه هم هست و خود نیز هزینهی آن را میپردازد؛ چنانکه سروده است: | به عقیدهی عشقی تا ظلم هست، مبارزه هم هست و خود نیز هزینهی آن را میپردازد؛ چنانکه سروده است: | ||
| خط ۱۰۸: | خط ۱۰۷: | ||
تیر و کمان زبان و سخن، گو به خصم من | تیر و کمان زبان و سخن، گو به خصم من | ||
تا تیر و این کمان بودم، جنگ میکنم | تا تیر و این کمان بودم، جنگ میکنم<ref name=":5" /> | ||
== روزنامه قرن بیستم == | == روزنامه قرن بیستم == | ||
| خط ۷۸۰: | خط ۷۷۹: | ||
من نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک | من نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک | ||
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/mirzadeh-eshghi زندگینامه میرزداه عشقی - سایت تاریخ ما]</ref> | وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم<ref name=":9">[https://mandegar.tarikhema.org/mirzadeh-eshghi زندگینامه میرزداه عشقی - سایت تاریخ ما]</ref> | ||
=== خواب عشقی دربارهی قتلش === | === خواب عشقی دربارهی قتلش === | ||
ویرایش