۷٬۳۴۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | نام = حسین منزوی | تصویر = من...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''حسین منزوی''' ، (زاده اول مهرماه ۱۳۲۵، زنجان – در گذشته ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳، تهران)، از برجستهترین شاعران و غزلسرایان معاصر است. حسین منزوی پس از پایان دوران دبیرستان وارد دانشگاه تهران در رشتهی ادبیات شد. حسین منزوی نخستین دفتر شعرش | '''حسین منزوی''' ، (زاده اول مهرماه ۱۳۲۵، زنجان – در گذشته ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳، تهران)، از برجستهترین شاعران و غزلسرایان معاصر است. حسین منزوی به سلطان غزل ایران شهرت دارد. او پس از پایان دوران دبیرستان وارد دانشگاه تهران در رشتهی ادبیات شد. حسین منزوی نخستین دفتر شعرش به نام حنجره زخمی تغزل، در سال ۱۳۵۰، به چاپ رسید؛ و با همان مجموعه برندهی جایزه اولین دوره شعر [[فروغ فرخزاد|'''فروغ فرخزاد''']] شد. دومین کتاب حسین منزوی پس از ۸ سال سکوت، با نام ''صفر خان'' در قالب یک شعر بلند در ستایش از مردانگی صفر قهرمانیان، دیرپاترین زندانی سیاسی دوران [[محمدرضا پهلوی|'''محمدرضا پهلوی''']] منتشر شد. حسین منزوی کتابهای متعددی تا زمان مرگش منتشر کرد. در مجموع ۱۷ اثر به نام وی به ثبت رسیده است. حسین منزوی در سرایش نزدیک به ۱۵۰، ترانه با خوانندگان و هنرمندان معروف ایران همکاری داشته است. اعدام برادر کوچکترش حسن منزوی حسین منزوی تاثیر عجیبی بر اشعار و زندگی برادر او گذاشت. حسین منزوی تا پایان عمر داغدار برادرش بود. برادر او از هواداران سازمان مجاهدین خلق بود که توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. حسین منزوی برای برادرش شعرهای زیادی سروده است. حسین منزوی به رغم آن که از ارکان غزل معاصر ایران به شمار میرفت، در دوران جمهوری اسلامی و تا پایان عمر کاملا طرد شده و منزوی بود. علت آن این بود که وی حاضر به شرکت در جلسات شعری حکومتی و رسانههای رسمی نبود. حسین منزوی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳، بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت. وی در کنار آرامگاه پدرش در زنجان (قبرستان پایین) به خاک سپرده شد. | ||
== کودکی و تحصیلات == | == کودکی و تحصیلات == | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
حسین منزوی هرگز هیچ کار دولتی نداشت. او تنها با انتشار دفتر اشعارش امرار معاش و گذران عمر کرد. حسین منزوی در شعر سپید نیز دستی داشت، به موسیقی مسلط بود؛ و صدا و خط خوبی نیز داشت.<ref>[https://www.talab.org/art/elders/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88%DB%8C.html زندگینامه حسین منزوی، پدر غزل معاصر - سایت تالاب]</ref> | حسین منزوی هرگز هیچ کار دولتی نداشت. او تنها با انتشار دفتر اشعارش امرار معاش و گذران عمر کرد. حسین منزوی در شعر سپید نیز دستی داشت، به موسیقی مسلط بود؛ و صدا و خط خوبی نیز داشت.<ref>[https://www.talab.org/art/elders/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88%DB%8C.html زندگینامه حسین منزوی، پدر غزل معاصر - سایت تالاب]</ref> | ||
== اعدام برادر حسین منزوی == | |||
برادر حسین منزوی، حسن نام داشت. به ندرت در مورد او سخنی به میان آمده است. وی از هواداران سازمان مجاهدین خلق بود که در در دههی ۶۰ تیرباران شد. | |||
هنوز، داغ تو ای لاله جوان، تازه است | |||
سه سال رفته و این زخم خون چکان، تازه است | |||
این مطلع غزلی پرسوز و گداز است که حسین منزوی برای حسن، برادر جوانمرگ شدهاش سروده است. ارتباط تنگاتنگ این دو و مرگ حسن تاثیر عجیبی بر اشعار و زندگی برادر بزرگتر گذاشت. حسین منزوی تا پایان عمر داغدار برادرش بود؛ و شعرها برایش سرایید. تا اینکه در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳، برای همیشه به برادرش حسن پیوست و در وطنش اما غریب به خاک سپرده شد.<ref name=":2" /> | |||
حسین منزوی همچنین شعری به نام «حسن دوست» برای برادرش سروده است. این شعر داستان غمانگیزی دارد. هنگامی که وی و برادرش نوجوان بودند، مادر آنها به نیت «امام حسین» برای هر دو پیراهنی سبز رنگ بافت که از آنها حفاظت کند. آنها هر دو این پیراهن را به یادگار داشتند. هنگامی که حسن منزوی تیرباران شد همین پیراهن را برتن کرده بود. این پیراهن که بر روی آن چهار سوراخ خونین گلوله نقش بسته بود پس از اعدام برادر به خانواده حسین منزوی تحویل داده شد. حسین منزوی در شعر خود به این پیراهن اشاره کرده است. | |||
'''ای غرقه به خون، پیرهن سبز تن دوست!''' | |||
'''وی بیرق گلگون ِبر افراختن دوست!''' | |||
'''چون جامهی پر نور اناالحق زن منصور''' | |||
'''اي شاهد بر دار شهادت شدن دوست!''' | |||
'''گفتم که مگر حِرز حفاظش شوی امّا''' | |||
'''تقدیر چنین خواست که باشی کفن دوست''' | |||
'''در لحظهی دیدار تو، هم اشکم و هم رشک''' | |||
'''ز آن بوسهی آخر که زدی بر دهن دوست''' | |||
'''از صافی سبز تو گذر کرد ــخوشا تو!ــ''' | |||
'''خونی که فرو ریخت به خاک وطن دوست''' | |||
'''بودی تو و دیدی که چه سیراب شکفتند''' | |||
'''آن چار شقایق، به بهار بدن دوست''' | |||
'''تقدیر تو را نیز رقم با خط خون زد''' | |||
'''دستی که تو را بافت به نام «حسن» دوست''' | |||
'''ای جامهی جان گشتهی ز افلاک گذشته!''' | |||
'''ای غرقه به خون پیرهن! ای پیرهن دوست!''' | |||
== جایگاه غزلهای حسین منزوی == | == جایگاه غزلهای حسین منزوی == | ||
خط ۱۷۰: | خط ۲۱۳: | ||
اشعار حسین منزوی را میتوان از ابعاد گوناگون بررسی كرد؛ و ویژگیهای آنرا دریافت. | اشعار حسین منزوی را میتوان از ابعاد گوناگون بررسی كرد؛ و ویژگیهای آنرا دریافت. | ||
=== زبان | === زبان === | ||
حسین منزوی زبان شعری خاص خود را داشت. پرهیز از كاربرد صورت متروك و مخفف و شكستهی كلمات و افعال، دوری از برخی زواید، قیود و اصوات رایج در شعر فارسی مانند: رهی، خه، حالی و... عدم استفاده از ضمایر متصل شخصی در نقشهای مختلف، پرهیز از كاربرد افعالی مانند: شد، گشت، نمود و... به جای رفت، شد، كرد، از پارامترهای سلامت زبان در شعر معاصر است كه حسین منزوی به آن مقید است.[[پرونده:منزوی5.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل]] | |||
حسین منزوی | |||
پرهیز از كاربرد صورت متروك و مخفف و شكستهی كلمات و افعال، دوری از برخی زواید، قیود و اصوات رایج در شعر فارسی مانند: رهی، خه، حالی و... عدم استفاده از ضمایر متصل شخصی در نقشهای مختلف، پرهیز از كاربرد افعالی مانند: شد، گشت، نمود و... به جای رفت، شد، كرد، از پارامترهای سلامت زبان در شعر معاصر است كه حسین منزوی به آن مقید است. | |||
[[پرونده:منزوی5.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل]] | |||
وقتی كه خواب نیست ز رویا سخن مگو | وقتی كه خواب نیست ز رویا سخن مگو | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۴۳: | ||
آنچه میدهد تسكین، روح بیقرارت را | آنچه میدهد تسكین، روح بیقرارت را | ||
=== هنجارگریزی یا انحراف از نرم | همچنین پیوند با مفاهیم سیاسی و اجتماعی در دوران معاصر باعث ظهور نوعی زبان حماسی در شعر شده است؛ زیرا بیگانه نیست شاعر امروز با دردهای مشترك خلق، او با لبان مردم لبخند می زند درد و امید را، با استخوان خویش پیوند میزند. این پیوند شاعر را بهنوعی زبان حماسی رهنمون میکند؛ چون با زبان تغزلی و رمانتیك نمیتواند مفاهیم اجتماعی و سیاسی را كه اساسیترین موضوع شعر این دوره است بیان كند. به همین خاطر حسین منزوی نیز بین تغزل و حماسه، پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده و در تغزلهایش گهگاهی از زبان حماسی بهره میگیرد تا بتواند مفاهیم اجتماعی و سیاسی عصر خود را از زبان حماسه و قهرمانان آن بازگوید و بهکمک آنها شعرش را حلاوتی دیگر ببخشد. | ||
[[پرونده:منزوی3.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|حسین منزوی]] | |||
بفكن پر سیمرغ در آتش كه رخش این بار | |||
بی صاحب از هنگامه اسفندیار آمد | |||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
و شاید كاوهای یكروز، چوب بیرقم سازد | |||
همانندی به ظاهر، گرچه با ضحاك دارم من | |||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
آنجا كه دست موسی و هارون بهخون هم | |||
آغشته گشته، از ید بیضا سخن مگو | |||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
یك به یك یاران غار از دست رفتند و هنوز | |||
حكم میراند به مرگ آباد دقیانوسمان | |||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
ای باغ اهوراییام افسوس كه كردند | |||
بیفره و بیفر و شكوه اهرمنانت | |||
چون جامه پر نور اناالحق زن منصور | |||
ای شاهد بر دار شهادت شدن دوست<ref name=":5" /> | |||
=== هنجارگریزی یا انحراف از نرم === | |||
هنجارگریزی و آشناییزدایی در زبان از تكنیكهای ویژهی شعر امروز است. شاعران در پی كشف ظرفیتها و استعدادهای نهفته زبان به پنهانترین ابعاد زبان میپردازند و دنیای نو و اعجاب انگیز در شعر میآفرینند؛ زیرا گرایش به تازگی و نوآوری در سرشت هنر و هنرمند نهفته شده است و همه هنرمندان راستین در زمان خود كوشیدهاند كه به این تازگی و نوآوری دست یابند. غزلهای حسین منزوی نیز به اعتبار نگاهش، ادراكات و تجارب عینی تازهاش، عرصهی زبان و واژگان گستردهتر میشود؛ و كلماتی كه فاقد روح غزلی هستند برای خود قلمرو ویژهای باز میكنند.[[پرونده:منزوی10.JPG|بندانگشتی|251x251پیکسل|حسین منزوی]] | هنجارگریزی و آشناییزدایی در زبان از تكنیكهای ویژهی شعر امروز است. شاعران در پی كشف ظرفیتها و استعدادهای نهفته زبان به پنهانترین ابعاد زبان میپردازند و دنیای نو و اعجاب انگیز در شعر میآفرینند؛ زیرا گرایش به تازگی و نوآوری در سرشت هنر و هنرمند نهفته شده است و همه هنرمندان راستین در زمان خود كوشیدهاند كه به این تازگی و نوآوری دست یابند. غزلهای حسین منزوی نیز به اعتبار نگاهش، ادراكات و تجارب عینی تازهاش، عرصهی زبان و واژگان گستردهتر میشود؛ و كلماتی كه فاقد روح غزلی هستند برای خود قلمرو ویژهای باز میكنند.[[پرونده:منزوی10.JPG|بندانگشتی|251x251پیکسل|حسین منزوی]] | ||
شتك زده است به خورشید، خون بسیاران | شتك زده است به خورشید، خون بسیاران | ||
خط ۲۳۴: | خط ۳۰۱: | ||
ای ناخدای وجود من، ای از خدایان خداتر | ای ناخدای وجود من، ای از خدایان خداتر | ||
=== پرهیز ار مفردات و تركیبات تكراری | === پرهیز ار مفردات و تركیبات تكراری === | ||
یكی از هنرهای حسین منزوی در عرصهی زبان، خلق مفردات تازه و تركیبهای جدید است؛ تركیباتی مانند: دریای شورانگیز چشم، خیام ظلمتیان، خانههای دم كرده، كوچههای بغضآلود، فصل ضجه و زنجیر، شتك زدن خورشید، سنگ روزگاران، كولاك زمستانی، دستهای سیمانی، وحشت بی ایمانی، نسل نمیران، خورشید ضمیران، خامهی فرهادی، سیلاب سرخ روزگاران بهار حقیر، بازار شقاوت، فلات جان و... | یكی از هنرهای حسین منزوی در عرصهی زبان، خلق مفردات تازه و تركیبهای جدید است؛ تركیباتی مانند: دریای شورانگیز چشم، خیام ظلمتیان، خانههای دم كرده، كوچههای بغضآلود، فصل ضجه و زنجیر، شتك زدن خورشید، سنگ روزگاران، كولاك زمستانی، دستهای سیمانی، وحشت بی ایمانی، نسل نمیران، خورشید ضمیران، خامهی فرهادی، سیلاب سرخ روزگاران بهار حقیر، بازار شقاوت، فلات جان و... | ||
خط ۲۸۳: | خط ۳۵۰: | ||
وی به غزل گشوده باز آمدنت زبان من | وی به غزل گشوده باز آمدنت زبان من | ||
=== نزدیك شدن به زبان محاوره | === نزدیك شدن به زبان محاوره === | ||
شعر معاصر بهویژه در قالب غزل برای ایجاد یك فضای ساده و مشترك با خواننده، بهسمت زبانی ساده، قابل فهم و محاورهای رو بهپیش است؛ با شكلی آگاهانهتر و حسیتر از گذشته، حسین منزوی نیز بهخاطر اینكه از قافله شعر معاصر عقب نماند، توجه ویژهای به این امر دارد. بهطوری كه در مجموعههای اشعار او چندین شعر عامیانه میتوان دید كه حال و هوای خاصی دارند. | شعر معاصر بهویژه در قالب غزل برای ایجاد یك فضای ساده و مشترك با خواننده، بهسمت زبانی ساده، قابل فهم و محاورهای رو بهپیش است؛ با شكلی آگاهانهتر و حسیتر از گذشته، حسین منزوی نیز بهخاطر اینكه از قافله شعر معاصر عقب نماند، توجه ویژهای به این امر دارد. بهطوری كه در مجموعههای اشعار او چندین شعر عامیانه میتوان دید كه حال و هوای خاصی دارند. | ||
خط ۳۰۴: | خط ۳۷۱: | ||
بار و بندیلو ببنده، سر به صحرا بذاره | بار و بندیلو ببنده، سر به صحرا بذاره | ||
=== نمادینه شدن زبان | === نمادینه شدن زبان === | ||
زبان شعر اصولاً نمادین و پر رمز و راز است. ولی این رمز و راز در شعر معاصر بهلحاظ اجتماعی و سیاسی رواج بیشتری پیدا میکند؛ و بهطرف سمبلیک و نمادین پیش میرود تا بتواند از زبان نمادها و سمبلها، گوشهای از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی را بازگوید؛ كلماتی مانند: شب، سحر، بهاران، قفس، پاییز، زمستان، دیوار، كویر، موج، فریاد و... با تناوب بیشتری در شعر به كار میروند كه همه نماد و سمبل واقعیتهای اجتماعی و سیاسی هستند. | زبان شعر اصولاً نمادین و پر رمز و راز است. ولی این رمز و راز در شعر معاصر بهلحاظ اجتماعی و سیاسی رواج بیشتری پیدا میکند؛ و بهطرف سمبلیک و نمادین پیش میرود تا بتواند از زبان نمادها و سمبلها، گوشهای از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی را بازگوید؛ كلماتی مانند: شب، سحر، بهاران، قفس، پاییز، زمستان، دیوار، كویر، موج، فریاد و... با تناوب بیشتری در شعر به كار میروند كه همه نماد و سمبل واقعیتهای اجتماعی و سیاسی هستند. | ||
خط ۳۳۷: | خط ۴۰۴: | ||
از صبح و آفتاب در اینجا سخن مگو | از صبح و آفتاب در اینجا سخن مگو | ||
== صور خیال در اشعار حسین منزوی == | |||
== صور | |||
شعر امروز بهویژه غزل حاصل ادراكات و تأثرات شاعر از جهان بیرون است كه از صافی ذهن و حس شاعرانه عبور میكند؛ و در حقیقت تجلی گرهخوردگی دنیای بیرونی و درونی شاعر است. صور خیال دورهی معاصر از جهت كهنگی یا تازگی خالی از فراز و نشیب نیست. نور پردازترین غزل سرایان این برهه از تاریخ در مواقعی تحت تأثیر فضاهای غالب كلاسیك مركب خیال را به عقب برگرداندهاند و برخی چنان آن را به حرکت وا داشتهاند كه به زودی خسته و زمینگیر شده است. در قلمرو شعر امروز شاعران می كوشند تا به زوایای نامكشوف پدیدهها نفوذ كنند؛ و حتی خدا را در لای شب بوها با چشم خویش ببینند. در یک کلام همه چیز را از نگاه نو و امروزی بنگرند. حسین منزوی نیز حاصل ادراكات و تأثرات شاعرانه خود را كه پیوندی عمیق با جهان بیرون خود دارد، با نگاهی تازه و نو و زبان امروزی بیان می كند. | شعر امروز بهویژه غزل حاصل ادراكات و تأثرات شاعر از جهان بیرون است كه از صافی ذهن و حس شاعرانه عبور میكند؛ و در حقیقت تجلی گرهخوردگی دنیای بیرونی و درونی شاعر است. صور خیال دورهی معاصر از جهت كهنگی یا تازگی خالی از فراز و نشیب نیست. نور پردازترین غزل سرایان این برهه از تاریخ در مواقعی تحت تأثیر فضاهای غالب كلاسیك مركب خیال را به عقب برگرداندهاند و برخی چنان آن را به حرکت وا داشتهاند كه به زودی خسته و زمینگیر شده است. در قلمرو شعر امروز شاعران می كوشند تا به زوایای نامكشوف پدیدهها نفوذ كنند؛ و حتی خدا را در لای شب بوها با چشم خویش ببینند. در یک کلام همه چیز را از نگاه نو و امروزی بنگرند. حسین منزوی نیز حاصل ادراكات و تأثرات شاعرانه خود را كه پیوندی عمیق با جهان بیرون خود دارد، با نگاهی تازه و نو و زبان امروزی بیان می كند. | ||
خط ۵۲۱: | خط ۵۵۳: | ||
=== آثار دیگر === | === آثار دیگر === | ||
آثار دیگر حسین منزوی عبارتند از | آثار دیگر حسین منزوی عبارتند از | ||
- صفیر سیمرغ: كه مجموعهای است از شعرهای سی شاعرمعاصر زنجانی | - صفیر سیمرغ: كه مجموعهای است از شعرهای سی شاعرمعاصر زنجانی | ||
خط ۵۲۹: | خط ۵۶۱: | ||
- نیما در مرحله گذار: كه بررسی شعر نیمایی و تحولات نیما در شعر معاصر است.<ref name=":5">[http://hosseinmonzavi.blogfa.com/post/48 حسین منزوی، سلطان غزل]</ref> | - نیما در مرحله گذار: كه بررسی شعر نیمایی و تحولات نیما در شعر معاصر است.<ref name=":5">[http://hosseinmonzavi.blogfa.com/post/48 حسین منزوی، سلطان غزل]</ref> | ||
== آثار حسین منزوی به ترتیب == | === آثار حسین منزوی به ترتیب === | ||
* حنجره زخمی تغزل (۱۳۵۰) | * حنجره زخمی تغزل (۱۳۵۰) | ||
* صفرخان (۱۳۵۸) | * صفرخان (۱۳۵۸) | ||
خط ۵۴۵: | خط ۵۷۷: | ||
* تغزلی در باران (۱۳۸۱) | * تغزلی در باران (۱۳۸۱) | ||
شایان ذکر است که چند کتاب دیگر نیز از حسین منزوی در دست ناشران مختلف باقی مانده و به دلایل نامعلوم، از دسترس علاقهمندان به فرهنگ و ادب دور نگاه داشته شده است. حسین منزوی با گلایه از این که بسیاری از ناشران به دلایل گوناگون، اثر اهالی ادب و فرهنگ را در کنج مؤسسه انتشاراتی خود زندانی میکنند، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواست که برای احقاق حقوق صاحبان اثر، به این وضع زننده و ناهنجار رسیدگی کند و به آن پایان دهد. او برای نمونه میگفت که دو اثر وی نزدیک به سال است که در انتشارات... خاک میخورند. همچنین کتابهای دومان (شعرهای ترکی حسین منزوی)، صفیر سیمرغ (شعرهای سی تن از شاعران زنجان از نسل اول تا ششم شعر آن دیار)، دیوار در متن یک شعر(بررسی تحلیلی شعر معاصر) و خونه آقا گنجشکه (مجموعه داستان کودکان) به این سرنوشت ناگوار دچار شدهاند.<ref name=":0" /> | شایان ذکر است که چند کتاب دیگر نیز از حسین منزوی در دست ناشران مختلف باقی مانده و به دلایل نامعلوم، از دسترس علاقهمندان به فرهنگ و ادب دور نگاه داشته شده است. حسین منزوی با گلایه از این که بسیاری از ناشران به دلایل گوناگون، اثر اهالی ادب و فرهنگ را در کنج مؤسسه انتشاراتی خود زندانی میکنند، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواست که برای احقاق حقوق صاحبان اثر، به این وضع زننده و ناهنجار رسیدگی کند و به آن پایان دهد. او برای نمونه میگفت که دو اثر وی نزدیک به سال است که در انتشارات... خاک میخورند. همچنین کتابهای دومان (شعرهای ترکی حسین منزوی)، صفیر سیمرغ (شعرهای سی تن از شاعران زنجان از نسل اول تا ششم شعر آن دیار)، دیوار در متن یک شعر(بررسی تحلیلی شعر معاصر) و خونه آقا گنجشکه (مجموعه داستان کودکان) به این سرنوشت ناگوار دچار شدهاند.<ref name=":0" /> | ||
== درگذشت حسین منزوی == | == درگذشت حسین منزوی == |