۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات سیاستمدار | {{جعبه اطلاعات سیاستمدار | ||
| نام = شکرالله پاکنژاد | | نام = شکرالله پاکنژاد | ||
| تصویر = شکرالله پاکنژاد. | | تصویر = شکرالله پاکنژاد ۱.JPG | ||
| شرح تصویر =شکرالله پاکنژاد | | شرح تصویر =شکرالله پاکنژاد | ||
| نام کامل = شکرالله پاکنژاد | | نام کامل = شکرالله پاکنژاد | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
آنچه در زیر آمده ترجمه قسمتی از مصاحبه ای است که فرد هالیدی روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی با شکرالله پاکنژاد در مرداد ۱۳۵۸ در تهران انجام دادهاست. | آنچه در زیر آمده ترجمه قسمتی از مصاحبه ای است که فرد هالیدی روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی با شکرالله پاکنژاد در مرداد ۱۳۵۸ در تهران انجام دادهاست. | ||
'''هالیدی''': شرایط زندان در رژیم شاه چگونه بود؟ | '''فرهاد هالیدی''': شرایط زندان در رژیم شاه چگونه بود؟ | ||
'''پاک نژاد''': مرا معمولاً تابستانها، به زندان بندر عباس در جنوب، و زمستانها به زندانهایی در شمال یا به زندان قزل قلعهٔ تهران میفرستادند. من هم قبل و هم بعد از دادگاه شکنجه شدم. آنها تلاش میکردند مرا وادار کنند بگویم «اشتباه کردهام» بگویم «شاه خوب است»، بگویم «من کمونیست نیستم». اما امتیازی که من داشتم این بود که همه از وضعم اطلاع داشتند. کسانی که نامشان برای مردم شناخته نبود حتی بیشتر هم شکنجه میشدند. بسیاری سعی میکردند خودکشی کنند. به خاطر دارم که مرد جوانی را آوردند که پاهایش رعشه شدید داشت. وی باانداختن خود از پنجره، دست به خودکشی زده بود اما فقط ستون فقرانش آسیب دیده بود. من «دوزخ» دانته را میخوانم و نیروی جمله ای را که او بر بالای دروازههای دوزخ نقش کرده بود حس میکردم: «ای کسانی که به اینجا وارد میشوید، امید را رها کنید.» تا سال ۱۹۷۷، ما در واقع هیچ نوع تماسی با دنیای خارج نداشتیم. از اواسط سال ۱۹۷۳، من به مدت ۸ ماه در انفرادی بودم و فقط بعدها بود که شنیدم میان اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ جنگی درگرفته است. پس از این تاریخ (۱۹۷۷)، مقامات به صلیب سرخ اجازهٔ آمدن دادند. زمین زندان را با قالی فرش کردند و به ما اجازه دادند تا با نمایندگان صلیب سرخ تا حدود زیادی آزادانه صحبت کنیم. بعد هم توانستیم مقداری مواد خواندنی به دست بیاوریم. با پرداخت دو هزار تومان رشوه، به یک نگهبان زندان، موفق شدیم یک نسخه از کتاب «عربستان بدون سلاطین» را به دست آوریم.<ref name=":1" /> | '''پاک نژاد''': مرا معمولاً تابستانها، به زندان بندر عباس در جنوب، و زمستانها به زندانهایی در شمال یا به زندان قزل قلعهٔ تهران میفرستادند. من هم قبل و هم بعد از دادگاه شکنجه شدم. آنها تلاش میکردند مرا وادار کنند بگویم «اشتباه کردهام» بگویم «شاه خوب است»، بگویم «من کمونیست نیستم». اما امتیازی که من داشتم این بود که همه از وضعم اطلاع داشتند. کسانی که نامشان برای مردم شناخته نبود حتی بیشتر هم شکنجه میشدند. بسیاری سعی میکردند خودکشی کنند. به خاطر دارم که مرد جوانی را آوردند که پاهایش رعشه شدید داشت. وی باانداختن خود از پنجره، دست به خودکشی زده بود اما فقط ستون فقرانش آسیب دیده بود. من «دوزخ» دانته را میخوانم و نیروی جمله ای را که او بر بالای دروازههای دوزخ نقش کرده بود حس میکردم: «ای کسانی که به اینجا وارد میشوید، امید را رها کنید.» تا سال ۱۹۷۷، ما در واقع هیچ نوع تماسی با دنیای خارج نداشتیم. از اواسط سال ۱۹۷۳، من به مدت ۸ ماه در انفرادی بودم و فقط بعدها بود که شنیدم میان اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ جنگی درگرفته است. پس از این تاریخ (۱۹۷۷)، مقامات به صلیب سرخ اجازهٔ آمدن دادند. زمین زندان را با قالی فرش کردند و به ما اجازه دادند تا با نمایندگان صلیب سرخ تا حدود زیادی آزادانه صحبت کنیم. بعد هم توانستیم مقداری مواد خواندنی به دست بیاوریم. با پرداخت دو هزار تومان رشوه، به یک نگهبان زندان، موفق شدیم یک نسخه از کتاب «عربستان بدون سلاطین» را به دست آوریم.<ref name=":1" /> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
'''هالیدی''': شما به محض رهایی از زندان، دوباره فعالیت سیاسی را از سر گرفتید. وضعیت کنونی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟" | '''هالیدی''': شما به محض رهایی از زندان، دوباره فعالیت سیاسی را از سر گرفتید. وضعیت کنونی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟" | ||
'''پاک نژاد''': در این انقلاب نوعی تداوم هست: ما در میان کشاکش دو موج زندگی میکنیم و همه چیز در آینده تغییر خواهد کرد. اگر ملاها به صورت طبقه حاکم در آیند، مردم از آنها روی گردان خواهند شد؛ و این روانه ایست که هم اکنون آغاز شدهاست: مردم نسبت به ابتدای کار کمتر از مذهب حمایت میکنند. یک هفته پس از خروج از زندان، از من سئوال شد که آیا از فکر یک «جمهوری اسلامی» جانبداری میکنم و من پاسخ منفی دادم و اگر یک چنین جمهوری، مترقی بود من آن را قبول میکردم. حال ما شاهد آنیم که خرده بورژوازی که از انقلاب حمایت کرد و با شاه جنگید، در حال تجزیه است و به طرف چپ گرایش پیدا میکند. رژیم تلاش میکند ما را به درگیری بکشاند اما وضع ما، مثل یک گاو باز است که در درجه اول باید از درگیری پرهیز کند. مسئله اساسی ما اینست که از رو در رویی اجتباب کنیم: راست خیلی سریع جنبیدهاست و خطر اصلی برای ما نه از جانب ارتش، که از طرف گروههای دست راستی «فالانژ» است. اگر بتوانیم تا چند ماه دیگر دوام بیاوریم ممکن است بتوانیم دیگر نیروهای دموکراتیک، بویژه اقلیتها را متحد کنیم. اما ما بیشتر به تجزیه در راست امید بستهایم تا به اتحاد چپ.<ref name=":3">بیوگرافی - زندگینامه شکرالله پاک [http://biography.powerset.ir/زندگینامه-شکرالله-پاک-نژاد نژاد]</ref> | '''شکرالله پاک نژاد''': در این انقلاب نوعی تداوم هست: ما در میان کشاکش دو موج زندگی میکنیم و همه چیز در آینده تغییر خواهد کرد. اگر ملاها به صورت طبقه حاکم در آیند، مردم از آنها روی گردان خواهند شد؛ و این روانه ایست که هم اکنون آغاز شدهاست: مردم نسبت به ابتدای کار کمتر از مذهب حمایت میکنند. یک هفته پس از خروج از زندان، از من سئوال شد که آیا از فکر یک «جمهوری اسلامی» جانبداری میکنم و من پاسخ منفی دادم و اگر یک چنین جمهوری، مترقی بود من آن را قبول میکردم. حال ما شاهد آنیم که خرده بورژوازی که از انقلاب حمایت کرد و با شاه جنگید، در حال تجزیه است و به طرف چپ گرایش پیدا میکند. رژیم تلاش میکند ما را به درگیری بکشاند اما وضع ما، مثل یک گاو باز است که در درجه اول باید از درگیری پرهیز کند. مسئله اساسی ما اینست که از رو در رویی اجتباب کنیم: راست خیلی سریع جنبیدهاست و خطر اصلی برای ما نه از جانب ارتش، که از طرف گروههای دست راستی «فالانژ» است. اگر بتوانیم تا چند ماه دیگر دوام بیاوریم ممکن است بتوانیم دیگر نیروهای دموکراتیک، بویژه اقلیتها را متحد کنیم. اما ما بیشتر به تجزیه در راست امید بستهایم تا به اتحاد چپ.<ref name=":3">بیوگرافی - زندگینامه شکرالله پاک [http://biography.powerset.ir/زندگینامه-شکرالله-پاک-نژاد نژاد]</ref> | ||
== حمایت | == حمایت پاکنژاد از مجاهدین == | ||
دکتر [[منوچهر هزارخانی]]، یکی از یاران نزدیک او در «جبهه دموکراتیک ملی» در اینباره مینویسد: «اگر رابطه «جبهه» با سازمان مجاهدین خلق تا به آخر حفظ شد، علّتش، به نظر من، آنبود که حفظ این ارتباط را شکری شخصاً به عهده داشت. بعدها که با رهبران سازمان از نزدیک آشنا شدم، از وزن و اعتباری که آنها برای شکری قائل بودند و اعتماد بیدریغی که به او داشتند و اهمیتی که به نظرات سیاسی او، در هر مورد، میدادند، تعجّب نکردم، یکّه خوردم. گمان نمیکنم هیچیک از مبارزان همزنجیر دیگر توانسته باشد بر چنین مقامی نزد مجاهدین دست یافته باشد. البته، این رابطه عمیق سیاسی ـ عاطفی یک طرفه نبود و شکری هم سرشار از علاقه و امید نسبت به مجاهدین بود» (مقاله «جای خالی شکری»، منوچهر هزارخانی، دفترهای آزادی، شمارهٌاول).<ref name=":0" /> | دکتر [[منوچهر هزارخانی]]، یکی از یاران نزدیک او در «جبهه دموکراتیک ملی» در اینباره مینویسد: «اگر رابطه «جبهه» با سازمان مجاهدین خلق تا به آخر حفظ شد، علّتش، به نظر من، آنبود که حفظ این ارتباط را شکری شخصاً به عهده داشت. بعدها که با رهبران سازمان از نزدیک آشنا شدم، از وزن و اعتباری که آنها برای شکری قائل بودند و اعتماد بیدریغی که به او داشتند و اهمیتی که به نظرات سیاسی او، در هر مورد، میدادند، تعجّب نکردم، یکّه خوردم. گمان نمیکنم هیچیک از مبارزان همزنجیر دیگر توانسته باشد بر چنین مقامی نزد مجاهدین دست یافته باشد. البته، این رابطه عمیق سیاسی ـ عاطفی یک طرفه نبود و شکری هم سرشار از علاقه و امید نسبت به مجاهدین بود» (مقاله «جای خالی شکری»، منوچهر هزارخانی، دفترهای آزادی، شمارهٌاول).<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
== شکرالله پاکنژاد از زبان آقای مسعود رجوی == | == شکرالله پاکنژاد از زبان آقای مسعود رجوی == | ||
<blockquote>«با شهادت پاکنژاد، خلق ما یکی از رشیدترین فرزندان مبارزش، انقلاب ما یکی از ارزندهترین رهبرانش، سازمان مجاهدین، یکی از صمیمیترین و غمخوارترین همزنجیران، همرزمان، و همسنگران و مشوقان انقلابی خود رااز دست داد. اگرچه یقین دارم که راهش، همچون نامش هر روز درخشندهتر و تابندهتر تا قله پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت».<ref>سیمای آزادی - [https://vimeo.com/248212392 شهادت شکرالله پاکنژاد]</ref></blockquote> | <blockquote>«با شهادت پاکنژاد، خلق ما یکی از رشیدترین فرزندان مبارزش، انقلاب ما یکی از ارزندهترین رهبرانش، سازمان مجاهدین، یکی از صمیمیترین و غمخوارترین همزنجیران، همرزمان، و همسنگران و مشوقان انقلابی خود رااز دست داد. اگرچه یقین دارم که راهش، همچون نامش هر روز درخشندهتر و تابندهتر تا قله پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت».<ref>سیمای آزادی - [https://vimeo.com/248212392 شهادت شکرالله پاکنژاد]</ref></blockquote><gallery> | ||
پرونده:پاکنژاد.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد|شکرالله پاکنژاد | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد ۱.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد|شکرالله پاکنژاد | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد و منوچهر هزارخوانی.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد و منوچهر هزارخوانی|شکرالله پاکنژاد و منوچهر هزارخوانی | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد در محفل خانواده.JPG|alt=شکرالله پاکنژاد در محفل خانواده|شکرالله پاکنژاد در محفل خانواده | |||
پرونده:شکرالله پاکنژاد۲.jpg|alt=شکرالله پاکنژاد در جمعیت|شکرالله پاکنژاد در جمعیت | |||
پرونده:شکری و اعضای خانواده.jpg|alt=شکری و اعضای خانواده|شکری و اعضای خانواده | |||
</gallery> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |