کاربر:Safa/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، (ناجا)''' در سال ۱۳۷۰ پس از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیته‌ی انقلاب اسلامی به منظور حفظ امنیت داخلی کشور تحت نظارت وزارت کشور تشکیل گردید.


== ساختار نیروی‌انتظامی ==
{{Infobox civil conflict
| title            = مهرداد معین‌فر شهید قیام آبان ۱۳۹۸
| subtitle        =  
| partof          =  
| image            = [[پرونده:تصویر مهرداد معین فر.JPG|بندانگشتی|250px|وسط]]
| caption          =
| date            = ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸
| place            = شهریار کرج
| coordinates      =
| causes          = سرکوب تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم
| goals            = اعتراض به گرانی بنزین و سرکوب مردم
| methods          = تظاهرات مسالمت‌آمیز
| status          =
| result          =
| side1            = مردم ایران
| side2            = حکومت جمهوری اسلامی ایران (نیروهای امنیتی - نیروی ضد شورش - سپاه- بسیج - نیروی انتظامی)
| side3            =
| leadfigures1    =
| leadfigures2    =
| leadfigures3    =
| howmany1        =
| howmany2        =
| howmany3        =
| casualties1      =
| casualties2      =
| casualties3      =
| fatalities      = بیش از ۱۵۰۰ نفر
| injuries        =نامعلوم
| arrests          = دهها هزار نفر
| detentions      =
| charged          =
| fined            =
| casualties_label =
| notes            =
| sidebox          =
}}


== رسته‌های نیروی‌انتظامی ==
مهرداد معین‌فر متولد ۷ آبان ۱۳۶۶ در همدان و ساکن شهریار تهران جان‌باخته در ۲۶ آبان ۱۳۹۸ در قیام اعتراضی مردم علیه گرانی بنزین است. 


== تاریخچه‌ی نیروی‌انتظامی ==
او جوانی ورزشکار و مربی پرورش اندام و دارای مدرک فوق لیسانس شیمی بود. مهرداد کارمند داروخانه در عبدآباد فردوسیه بود و خانواده‌‌ی خود را همچون ستار بهشتی اداره می‌کرد؛<ref>[https://irankargar.com/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%81%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DB%B2%DB%B6%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86/ سایت ایران کارگر]</ref>
اولین نیروی انتظامی تاریخ ایران با نام نظمیه در اول تیر سال ۱۲۹۲ در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار تشکیل گردید. پیش از آن برقراری نظم و امنیت به عهده‌ی داروغه بود که تحت‌فرمان دیوان بیگی یا همان فرمانداری عمل می‌کرد و نیروهای تحت‌امر داروغه شبگیر، گزمه، شحنه، محتسب نامیده می‌شدند.


مـیرزا تـقی خان امیرکبیر چون به ارزش و اهمیت امنیت واقف بود قدم اول را در راه ایجاد و حفظ شهرها و راه‌ها برداشت. نخستین اقدام او تأسیس «سازمان خفیه» بود. و دستور داد چند قراولخانه در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر بنا کنند. پس از امیرکبیر٬ میرزا‌حسین‌خان سپهسالار اعظم٬ با استفاده از تـعدادی سـرباز٬ مجددا قراول‌خانه‌های زمان امیرکبیر را فعال نمود. عنوان «نظمیه» را نخستین بار او به کار برد و اداره امور امنیتی شهر را به عهده وزارت داخله گذاشت٬ در ایـن زمـان ریـاست نظمیه تهران را محمدعلیخان به عهده داشت.
از خصلت‌های بارز مردم دوستی او یاری رسانی به انسانهای ستم دیده و تهیدست بود. در اعتراضات مسالمت‌آمیز و مطالبه‌گر آبان ۹۸ آگاهانه و مسئولانه شرکت کرد. ماموران حکومت خامنه‌ای در اعتراضات ۲۶ آبانماه در شهریار ساعت ۱۵ او را به ضرب گلوله هدف قرار دادند. پس از جان‌باختن مهرداد گواهی فوت به خانواده او تحویل ندادند و ماموران وزارت اطلاعات خانواده او را تحت فشار و ارعاب قرار دادند و سنگ مزار مهرداد را شکستند و تهدید کردند در صورت عدم سکوت خانواده در قبال این جنایت خواهر مهرداد را نیز دستگیر خواهند کرد.  


ناصرالدین‌شاه در سفر دوم خود به اروپا و مشاهده‌ی نیروی پلیس و نظم و انضباطی که در شهرهای اروپا برقرار بود، تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشکیلاتی را به وجود آورد. از این رو از دولت اتریش برای تاسیس اداره پلیس تهران، به شکل نوین و اروپایی درخواست کمک کرد.<ref>نیروی انتظامی - کتاب تهران در گذرگاه تاریخ</ref>
مهرداد معین فر به گفته بستگان‌اش معترض بود. یکی از بستگان او به کمپین حقوق بشر گفت: <blockquote>“مهرداد ۳۲ ساله، لیسانس شیمی و کارمند یک داروخانه بود. ورزشکار و مربی پرورش اندام بود و قرار بود آذرماه در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. مهرداد معترض بود و از وضعیت اقتصادی و نداری مردم و وضعیتی که حکومت درست کرده رنج می‌برد. می‌گفت از دیدن خانمی که برای گرفتن فقط چند نان، کارت یارانه‌اش را در نانوایی گذاشته رنج می‌برد یا از دیدن مردی که در قصابی پولی برای خرید گوشت نداشت و دنبال گرفتن پسمانده‌ها بود. اینها را می‌دید که بلند شد و رفت توی خیابان و پاسخ اعتراض‌اش را با گلوله دادند. به جای اینکه بپرسند اعتراض شما به چی است؟ دردتان چی است؟ در خیابان ولیعصر شهریار با گلوله توی شکم مهرداد زدند و بعد سراغ خانواده‌اش رفتند که او را شهید اعلام کنند اما خانواده اجازه ندادند.<ref name=":0">[https://persian.iranhumanrights.org/1398/11/mehrdad-moinfar-family/ سایت کمپین حقوق بشر] </ref></blockquote>


در پی این درخواست دولت اتریش یک نجیب‌زاده ایتالیایی را به ناصرالدین شاه معرفی نمود. “کنت آنتوان دومونت فورت” پس از ورود به تهران به بررسی وضع شهر پرداخت و ضمن گزارشی به ناصرالدین شاه اعلام کرد که با ۴۰۰ پلیس پیاده و ۶۰ پلیس سوار می‌تواند امنیت شهر تهران را تأمین نماید. شاه با درخواست وی موافقت کرد.
== دلنوشته‌ای از مادر مهرداد قهرمان ==
<blockquote>مهردادم برای آخرین بار از کوچه و خیابان رد شد و رفت. همون موقع داشت می‌رفت شهریار. دوستش بهش میگه نرو شهریار شلوغه  می‌گیرنت.</blockquote><blockquote>مهرداد هم میگه: من نرم  تو نری پس کی بره؟ باید بریم. ما معترضیم. باید با مردم همراه بشیم.</blockquote><blockquote>بچه‌ام تند تند حرفشو میزنه با عجله میره می‌بینید  چقدر باعجله میره. بچه‌ام نمیدونست میره اما برنمیگرده...</blockquote>


نخستین تابلوی شهربانی که روی آن عبارت با تابلوی «اداره جلیله‌ی پلیس دارالخلافه و احتسابیه» درسردرعمارت واقع در خیابان الماسیه نصب شد. کنت ١٤ یا ١٥ سال رئیس نظمیه بود و در سال ١٣٠٩ در (ماجرای تحریم تنباکو) از ریاست نظمیه معزول شد و میرزا سیدعبدا... انتظام السلطنه رئیس نظمیه تهران شد. پس از او ریاست نظمیه را نـظم الدوله (مـعاون کنت دومونت فورت) عهده دار شد. پس از استعفای کنت تا انقلاب مشروطه اداره‌ی نظمیه سیزده رئیس به خود دیده. پس از استبداد صغیر و خلع محمدعلی‌شاه قاجار و سلطنت احمدشاه به نیابت علیرضا خان عضدالملک مجلس دوم درصدد برآمد جـهت ایـجاد امـنیت در شهرها سازمانی مطابق نیاز کشور دایر کند. در نتیجه٬ سـازمانی بـه نـام «اداره‌ی کـل نظمیه» به وجود آمد که ریاست آن به عهده یپرم‌خان ارمنی بود. یپرم عده ای از افسران قزاق‌خانه و سازمان‌های دیگر انتظامی را به استخدام اداره‌ی نظمیه درآورد و درجه افسری داد. پس از مرگ علیرضاخان عضدالملک٬ ناصرالملک همدانی٬ که قسمتی از عمر خود را در انگلستان به سر برده بود و با مؤسسات تمدنی جدید آشنایی داشت٬ بـه نـیابت سلطنت انتخاب شد. وی با استفاده از مستشاران خارجی دو نیروی نـظامی در شـهرها و دهات ایجاد کرد. بدین منظور مستشاران را از کشور بیطرف سوئد برگزیدند و ابتدا سه افسر به ریاست یالمارسن برای تشکیل ژ‌اندارمری استخدام کردند و چـون نـتیجه مطلوب بود مستشاران درصدد تشکیل اداره نظمیه براساس موازین اروپایی بر آمدند. در سال ١٢٩١ش هیئت وزیران تصویب نمودند که یالمارسن با استخدام عده ای افسـر از سوئد نظمیه را تشکیل دهد در نتیجه یک هیئت سه نفره به ریاست سرهنگ وستداهل وارد تهران شد. پس از مدتی به ریاست کل شهربانی‌های ایران گمارده شـد. وی پـانزده افسر سوئدی استخدام و به ایران منتقل نمود. وستداهل در شهر تهران هشت کمیسری ( کلنتری) دایر کرد و علاوه بر استخدام چندین آژان٬ عده زیادی از فـارغ التـحصیلان مدرسه سن‌لویی و مدرسه ایران٬ آلمان و مدرسه آمریکایی را که حداقل زبان فرانسـه می‌دانستند به استخدام درآورد و یک آمـوزشگاه کـه در آن افسـران سـوئدی تـدریس می‌کردند و دوره‌اش یک سال بود تأسیس کرد. فارغ التحصیلان این مدرسه با درجه‌ی افسری شهربانی را بنا کردند؛ ازجمله بعضی از رؤسای شهربانی مانند سـرپاس مـختاری٬ سرپاس رادسر و سرپاس سیف بعدها از بین فارغ‌التـحصیلان هـمین مـدرسه انـتخاب شدند. وستداهل تا سال ١٣٠٢ش در ایران باقی ماند و دراین سال هـنگامی کـه رضـاخان سردار سپه به ریاست دولت منصوب شد به خدمت وستداهل و سوئدیها خاتمه داد و شهربانی را به افسران ایرانی سپرد. اولیـن رئـیس شـهربانی دوره‌ی رضاخان سـرهنگ محمد درگاهی بود.
== پیشینه‌ی قیام آبان ۱۳۹۸ ==
قیام آبان پس از گران شدن سه برابری بنزین در شهرهای ایران شعله کشید و مردم تحت ستم و فشار مضاعف گرانی و بیکاری سر به شورش برداشتند.


== فرماندهان نیروی‌انتظامی ==
آمار دقیقی از تعداد کشته‌شدگان اعتراضات آبان ماه در ایران وجود ندارد. مقام‌های جمهوری اسلامی از ارائه آمار رسمی کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان سرباز می‌زنند. عفو بین الملل ۳۰۴ مورد را مستند کرده و خبرگزاری رویترز به نقل از منابعی در وزارت کشور ایران، از کشته شدن حدود ۱۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات آبان ماه و همچنین دستور رهبر ایران برای پایان دادن به اعتراض‌ها “به هر شکل ممکن” خبر داده است.


== نقش نیروی‌انتظامی در سرکوب ==
کمپین حقوق بشر در ایران در بیانیه‌ای اعلام کرده است که استفاده مقامات ایرانی از خشونت علیه معترضین در ایران، از جمله استفاده از سلاح گرم و اسلحه، منجر به کشته‌شدن صدها نفر شده است و این اقدامات دولت برابر با تخلف آشکار و غیرقابل‌ توجیه قوانین بین‌المللی است و باید فورا متوقف شود.


== روش‌های سرکوب نیروی‌انتظامی ==
یکی از بستگان مهرداد معین فر از فشارهایی که بر خانواده او از سوی نهادهای امنیتی وارد می شود به کمپین گفت:
[[پرونده:مزار مهرداد معین‌فر.jpg|بندانگشتی|مزار مهرداد معین‌فر در فردوسیه شهریار]]
<blockquote>“بعد از انتشار یک ویدئوی تصویری از مادر و خواهر مهرداد که از کشته شدن مهرداد می‌گفتند خانواده او را به شدت تحت فشار قرار دادند. از وزارت کشور و فرمانداری به خانه آنها رفته بودند که مهرداد را شهید اعلام کنند و گفته بودند که صدا و سیما هم برای مصاحبه می‌آید و شما بگویید که شهید شده. خانواده مهرداد اما نپذیرفتند و گفته بودند که پسرشان، شهید راه آزادی است به خاطر مردم‌اش رفت و اجازه نمی‌دهند قاتلان او، او را شهید بنامند. چند بار رفتند و آمدند و تهدید کردند که اگر مصاحبه کنید و حرفی بزنید خواهر مهرداد را بازداشت می‌کنیم. مهرداد فقط یک خواهر دارد که بعد از کشته شدن برادرش وضعیت خوبی ندارد و خانواده هم برای محافظت از او سکوت کرده اند.”</blockquote>در هنگام تحویل جنازه هم به گفته بستگان مهرداد معین‌فر از خانواده او تعهد گرفته بودند.


== فساد و جنایت در نیروی‌انتظامی ==
یکی از بستگان او به کمپین گفت:<blockquote>“مهرداد یک کارت عابر همراه خود داشت که از روی همین کارت او را شناسایی کرده بودند. یکی از بستگان‌اش در اداره آگاهی کار می‌کند و او به خانواده خبر داده بود که مهرداد در بیمارستان سجاد شهریار است. در بیمارستان اما گفته بودند که او را به پزشکی قانونی کهریزک فرستاده اند. هیچ پولی از خانواده او نگرفتند اما از آنها تعهد گرفتند که جنازه را جلوی خانه نبرند و تشییع نکنند و در سکوت همه چیز برگزار شود حتی اجازه چاپ پوستر هم ندادند. سرانجام مهرداد را در فردوسیه شهریار، همان جا که زندگی می کنند به خاک سپردند.”<ref name=":0" /></blockquote>


== تحریم فرماندهان نیروی‌انتظامی ==
== همبستگی با خانواده مهرداد معین‌فر ==
زرتشت احمدی راغب<blockquote>درود . غروب دیروز چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۹ همراه با دوستی ارجمند به دیدار خانواده گرانقدر ، زنده یاد مهرداد معین فر به محله خاوه در شهر فردوسیه ، شهرستان شهریار رفتیم ، یل پهلوان ورزشکار در رشته بدنساری با ۳۲ سال سن در اوج جوانی که براستی تهمتن بود روز یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ در جریان اعتراضات مردم همانند بسیاری دیگر از جوانان شیفته انسانیت در سراسر ایران ، پای در میدان اعتراض مدنی گذاشت که سوگمندانه پاسخ این اعتراض مسالمت‌آمیز که در پیگیری مطالبات مردم بود با شلیک مستقیم از نزدیک و روبرو که گلوله به کمی پایین‌تر از قلب مهربانش اصابت کرد و ساعاتی بعد در بیمارستان سجاد ، خیابان ولیعصر شهریار ، جان براه آزادی و عدالت نهاد . گزارش این واقعه جانسوز را شب هنگام در اندرزگاه ۴ زندان اوین طی تماس تلفنی که با دوستان داشتم ، دریافت نمودم . چند سال در خاوه با این خانواده کارگری شرافتمند همسایه بودیم . هنگام دیدارمان، پدر، مادر و خواهر مهربان مهرداد از خاطره‌ها، ویژه‌گی‌های انسانی او بسیار گفتند که لیسانس شیمی و کارمند داروخانه در محله عبدآباد شهر فردوسیه بود، در میان گفتگو و مرور کوتاهی بر زندگی پربارش، ایران بانو مادر مهرداد او را نه تنها پسر بلکه دوستی صمیمی که رابطه عاطفی و احساسی مادر و فرزندی بسیار عمیق نسبت به همدیگر داشتند سخن از جوانمردی، نیکویی و انسانیت او که به محرومان بقدر توان یاری می‌کرد به درماندگان و بیماران به حساب خودش دارو می‌داد به رایگان تزریقات، سرم و امدادهای پزشکی را در خانه مستمندان بیمار انجام می‌داد ، همراه یادآوری خاطرات خانواده با آنها از ته دل گریستیم و به مظلومیت، انسانیت آنها بیشتر پی بردیم. اما اگر در شهر فردوسیه از هر شهروندی پیرامون جاوید نام، مهرداد معین‌فر و خانواده او بپرسید پاسخی جز اینکه؛ به نجابت، شرافتمندی، احترام و خوشرویی در عین سادگی می‌زیستند، نخواهید شنید. از خانه کوچک ۴۰ متری این خانواده، بزرگی و شرف هویدا بود که ارج و انسانیت در رفتار و گفتارشان موج می‌زد. بدرستی که انسان‌های نجیب و فداکار تربیت شده چنین پدرها و مادرهای بزرگواری هستند که در بزنگاه‌های تاریخ تمامی امیدها، آرزوها، جوانی و پهلوانی را به همراه یگانه هستی و سرمایه هر انسان یعنی؛ جان شیرین را از ژرفای دل پیشکش انسانیت، سعادت، آزادی، عدالت و قانونمندی هم نوعان و هم میهنان خود می‌کنند. این قهرمان پیلتن قرار بود دو ماه پیش از اینکه جان برای آزادی بسپارد، در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. میلادش در روز ۷ آبان و بدرودش در ۲۶ آبان بود ….</blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۴

مهرداد معین‌فر شهید قیام آبان ۱۳۹۸
تصویر مهرداد معین فر.JPG
تاریخ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸
مکانشهریار کرج
علت‌هاسرکوب تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم
هدف‌هااعتراض به گرانی بنزین و سرکوب مردم
روش‌هاتظاهرات مسالمت‌آمیز
طرف‌های درگیری مدنی
مردم ایران
حکومت جمهوری اسلامی ایران (نیروهای امنیتی - نیروی ضد شورش - سپاه- بسیج - نیروی انتظامی)
تلفات
کشته(ها)بیش از ۱۵۰۰ نفر
زخمی‌هانامعلوم
بازداشت‌شدهدهها هزار نفر

مهرداد معین‌فر متولد ۷ آبان ۱۳۶۶ در همدان و ساکن شهریار تهران جان‌باخته در ۲۶ آبان ۱۳۹۸ در قیام اعتراضی مردم علیه گرانی بنزین است.

او جوانی ورزشکار و مربی پرورش اندام و دارای مدرک فوق لیسانس شیمی بود. مهرداد کارمند داروخانه در عبدآباد فردوسیه بود و خانواده‌‌ی خود را همچون ستار بهشتی اداره می‌کرد؛[۱]

از خصلت‌های بارز مردم دوستی او یاری رسانی به انسانهای ستم دیده و تهیدست بود. در اعتراضات مسالمت‌آمیز و مطالبه‌گر آبان ۹۸ آگاهانه و مسئولانه شرکت کرد. ماموران حکومت خامنه‌ای در اعتراضات ۲۶ آبانماه در شهریار ساعت ۱۵ او را به ضرب گلوله هدف قرار دادند. پس از جان‌باختن مهرداد گواهی فوت به خانواده او تحویل ندادند و ماموران وزارت اطلاعات خانواده او را تحت فشار و ارعاب قرار دادند و سنگ مزار مهرداد را شکستند و تهدید کردند در صورت عدم سکوت خانواده در قبال این جنایت خواهر مهرداد را نیز دستگیر خواهند کرد.

مهرداد معین فر به گفته بستگان‌اش معترض بود. یکی از بستگان او به کمپین حقوق بشر گفت:

“مهرداد ۳۲ ساله، لیسانس شیمی و کارمند یک داروخانه بود. ورزشکار و مربی پرورش اندام بود و قرار بود آذرماه در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. مهرداد معترض بود و از وضعیت اقتصادی و نداری مردم و وضعیتی که حکومت درست کرده رنج می‌برد. می‌گفت از دیدن خانمی که برای گرفتن فقط چند نان، کارت یارانه‌اش را در نانوایی گذاشته رنج می‌برد یا از دیدن مردی که در قصابی پولی برای خرید گوشت نداشت و دنبال گرفتن پسمانده‌ها بود. اینها را می‌دید که بلند شد و رفت توی خیابان و پاسخ اعتراض‌اش را با گلوله دادند. به جای اینکه بپرسند اعتراض شما به چی است؟ دردتان چی است؟ در خیابان ولیعصر شهریار با گلوله توی شکم مهرداد زدند و بعد سراغ خانواده‌اش رفتند که او را شهید اعلام کنند اما خانواده اجازه ندادند.”[۲]

دلنوشته‌ای از مادر مهرداد قهرمان

مهردادم برای آخرین بار از کوچه و خیابان رد شد و رفت. همون موقع داشت می‌رفت شهریار. دوستش بهش میگه نرو شهریار شلوغه  می‌گیرنت.

مهرداد هم میگه: من نرم  تو نری پس کی بره؟ باید بریم. ما معترضیم. باید با مردم همراه بشیم.

بچه‌ام تند تند حرفشو میزنه با عجله میره می‌بینید  چقدر باعجله میره. بچه‌ام نمیدونست میره اما برنمیگرده...

پیشینه‌ی قیام آبان ۱۳۹۸

قیام آبان پس از گران شدن سه برابری بنزین در شهرهای ایران شعله کشید و مردم تحت ستم و فشار مضاعف گرانی و بیکاری سر به شورش برداشتند.

آمار دقیقی از تعداد کشته‌شدگان اعتراضات آبان ماه در ایران وجود ندارد. مقام‌های جمهوری اسلامی از ارائه آمار رسمی کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان سرباز می‌زنند. عفو بین الملل ۳۰۴ مورد را مستند کرده و خبرگزاری رویترز به نقل از منابعی در وزارت کشور ایران، از کشته شدن حدود ۱۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات آبان ماه و همچنین دستور رهبر ایران برای پایان دادن به اعتراض‌ها “به هر شکل ممکن” خبر داده است.

کمپین حقوق بشر در ایران در بیانیه‌ای اعلام کرده است که استفاده مقامات ایرانی از خشونت علیه معترضین در ایران، از جمله استفاده از سلاح گرم و اسلحه، منجر به کشته‌شدن صدها نفر شده است و این اقدامات دولت برابر با تخلف آشکار و غیرقابل‌ توجیه قوانین بین‌المللی است و باید فورا متوقف شود.

یکی از بستگان مهرداد معین فر از فشارهایی که بر خانواده او از سوی نهادهای امنیتی وارد می شود به کمپین گفت:

مزار مهرداد معین‌فر در فردوسیه شهریار

“بعد از انتشار یک ویدئوی تصویری از مادر و خواهر مهرداد که از کشته شدن مهرداد می‌گفتند خانواده او را به شدت تحت فشار قرار دادند. از وزارت کشور و فرمانداری به خانه آنها رفته بودند که مهرداد را شهید اعلام کنند و گفته بودند که صدا و سیما هم برای مصاحبه می‌آید و شما بگویید که شهید شده. خانواده مهرداد اما نپذیرفتند و گفته بودند که پسرشان، شهید راه آزادی است به خاطر مردم‌اش رفت و اجازه نمی‌دهند قاتلان او، او را شهید بنامند. چند بار رفتند و آمدند و تهدید کردند که اگر مصاحبه کنید و حرفی بزنید خواهر مهرداد را بازداشت می‌کنیم. مهرداد فقط یک خواهر دارد که بعد از کشته شدن برادرش وضعیت خوبی ندارد و خانواده هم برای محافظت از او سکوت کرده اند.”

در هنگام تحویل جنازه هم به گفته بستگان مهرداد معین‌فر از خانواده او تعهد گرفته بودند. یکی از بستگان او به کمپین گفت:

“مهرداد یک کارت عابر همراه خود داشت که از روی همین کارت او را شناسایی کرده بودند. یکی از بستگان‌اش در اداره آگاهی کار می‌کند و او به خانواده خبر داده بود که مهرداد در بیمارستان سجاد شهریار است. در بیمارستان اما گفته بودند که او را به پزشکی قانونی کهریزک فرستاده اند. هیچ پولی از خانواده او نگرفتند اما از آنها تعهد گرفتند که جنازه را جلوی خانه نبرند و تشییع نکنند و در سکوت همه چیز برگزار شود حتی اجازه چاپ پوستر هم ندادند. سرانجام مهرداد را در فردوسیه شهریار، همان جا که زندگی می کنند به خاک سپردند.”[۲]

همبستگی با خانواده مهرداد معین‌فر

زرتشت احمدی راغب

درود . غروب دیروز چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۹ همراه با دوستی ارجمند به دیدار خانواده گرانقدر ، زنده یاد مهرداد معین فر به محله خاوه در شهر فردوسیه ، شهرستان شهریار رفتیم ، یل پهلوان ورزشکار در رشته بدنساری با ۳۲ سال سن در اوج جوانی که براستی تهمتن بود روز یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ در جریان اعتراضات مردم همانند بسیاری دیگر از جوانان شیفته انسانیت در سراسر ایران ، پای در میدان اعتراض مدنی گذاشت که سوگمندانه پاسخ این اعتراض مسالمت‌آمیز که در پیگیری مطالبات مردم بود با شلیک مستقیم از نزدیک و روبرو که گلوله به کمی پایین‌تر از قلب مهربانش اصابت کرد و ساعاتی بعد در بیمارستان سجاد ، خیابان ولیعصر شهریار ، جان براه آزادی و عدالت نهاد . گزارش این واقعه جانسوز را شب هنگام در اندرزگاه ۴ زندان اوین طی تماس تلفنی که با دوستان داشتم ، دریافت نمودم . چند سال در خاوه با این خانواده کارگری شرافتمند همسایه بودیم . هنگام دیدارمان، پدر، مادر و خواهر مهربان مهرداد از خاطره‌ها، ویژه‌گی‌های انسانی او بسیار گفتند که لیسانس شیمی و کارمند داروخانه در محله عبدآباد شهر فردوسیه بود، در میان گفتگو و مرور کوتاهی بر زندگی پربارش، ایران بانو مادر مهرداد او را نه تنها پسر بلکه دوستی صمیمی که رابطه عاطفی و احساسی مادر و فرزندی بسیار عمیق نسبت به همدیگر داشتند سخن از جوانمردی، نیکویی و انسانیت او که به محرومان بقدر توان یاری می‌کرد به درماندگان و بیماران به حساب خودش دارو می‌داد به رایگان تزریقات، سرم و امدادهای پزشکی را در خانه مستمندان بیمار انجام می‌داد ، همراه یادآوری خاطرات خانواده با آنها از ته دل گریستیم و به مظلومیت، انسانیت آنها بیشتر پی بردیم. اما اگر در شهر فردوسیه از هر شهروندی پیرامون جاوید نام، مهرداد معین‌فر و خانواده او بپرسید پاسخی جز اینکه؛ به نجابت، شرافتمندی، احترام و خوشرویی در عین سادگی می‌زیستند، نخواهید شنید. از خانه کوچک ۴۰ متری این خانواده، بزرگی و شرف هویدا بود که ارج و انسانیت در رفتار و گفتارشان موج می‌زد. بدرستی که انسان‌های نجیب و فداکار تربیت شده چنین پدرها و مادرهای بزرگواری هستند که در بزنگاه‌های تاریخ تمامی امیدها، آرزوها، جوانی و پهلوانی را به همراه یگانه هستی و سرمایه هر انسان یعنی؛ جان شیرین را از ژرفای دل پیشکش انسانیت، سعادت، آزادی، عدالت و قانونمندی هم نوعان و هم میهنان خود می‌کنند. این قهرمان پیلتن قرار بود دو ماه پیش از اینکه جان برای آزادی بسپارد، در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. میلادش در روز ۷ آبان و بدرودش در ۲۶ آبان بود ….

منابع