فریدون مشیری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۴۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | نام = فریدون مشیری | تصویر =...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۵۲: خط ۵۲:
}}
}}
[[پرونده:کودکی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=کودکی فریدون مشیری|بندانگشتی|245x245px|کودکی فریدون مشیری]]
[[پرونده:کودکی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=کودکی فریدون مشیری|بندانگشتی|245x245px|کودکی فریدون مشیری]]
'''فریدون مشیری''' (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹) شاعر معاصر ایرانی بود. فریدون مشیری ۳۳ سال در پست و مطبوعات به کار خبرنگاری و روزنامه‌نگاری پرداخت. قالب شعری که فریدون مشیری استفاده می‌کرد قالب نیمایی و همچنین برخی از قوالب شعر کهن بود. شعر او به لحاظ زبان، نوگرا است و مضامین شعری او اغلب اجتماع، عاشقانه و گاه سیاسی است. معروف‌ترین اثر وی شعر «کوچه» است. از کتاب‌های معروف او می‌توان به مجموعه‌ی دیار آشتی، آه باران، تشنه توفان و گناه دریا اشاره کرد. فریدون مشیری در ۷۴ سالگی و به دلیل سرطان درگذشت.<ref>[https://www.sarpoosh.com/biography/poets-thinkers/fereydoon-moshiri970118.html سرپوش - زندگی‌نامه فریدن مشیری]</ref>   
'''فریدون مشیری''' (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹) شاعر معاصر ایرانی بود. فریدون مشیری ۳۳ سال در پست و مطبوعات به کار خبرنگاری و روزنامه‌نگاری پرداخت. قالب شعری که فریدون مشیری استفاده می‌کرد قالب نیمایی و همچنین برخی از قوالب شعر کهن بود. شعر او به لحاظ زبان، نوگرا است و مضامین شعری او اغلب اجتماعی، عاشقانه و گاه سیاسی است. معروف‌ترین اثر فریدون مشیری شعر «کوچه» است. از کتاب‌های معروف او می‌توان به مجموعه‌ی دیار آشتی، آه باران، تشنه توفان و گناه دریا اشاره کرد. فریدون مشیری در ۷۴ سالگی و به دلیل سرطان درگذشت.<ref>[https://www.sarpoosh.com/biography/poets-thinkers/fereydoon-moshiri970118.html سرپوش - زندگی‌نامه فریدن مشیری]</ref>   


== کودکی و نوجوانی فریدون مشیری ==
== کودکی و نوجوانی فریدون مشیری ==
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
* نوایی هماهنگ باران
* نوایی هماهنگ باران
* از دریچه ماه
* از دریچه ماه
=== شعر سرود گل ===
با همین دیدگان اشک‌آلود
از همین روزن گشوده به دود
به پرستو به گل به سبزه درود
به شکوفه به صبحدم به نسیم
به بهاری که می‌رسد از راه
چند روز دگر به ساز و سرود
ما که دلهایمان زمستان است
ما که خورشیدمان نمی‌خندد
ما که باغ و بهارمان پژمرد
ما که پای امیدمان فرسود
ما که در پیش چشم‌مان رقصید
این همه دود زیر چرخ کبود
سر راه شکوفه‌های بهار
گر به سر می‌دهیم با دل شاد
گریه شوق با تمام وجود
سالها می‌رود که از این دشت
بوی گل یا پرنده‌ای نگذشت
ماه دیگر دریچه‌ای نگشود
مهر دیگر تبسمی ننمود
اهرمن می‌گذشت و هر قدمش
نیز به هول و مرگ و وحشت بود
بانگ مهمیزهای آتش ریز
رقص شمشیر‌های خون‌آلود
اژدها می‌گذشت و نعره‌زنان
خشم و قهر و عتاب می‌فرمود
وز نفس‌های تند زهرآگین
باد همرنگ شعله برمی‌خاست
دود بر روی دود می‌افزود
هرگز از یاد دشتبان نرود
آنچه را اژدها فکند و ربود
اشک در چشم برگها نگذاشت
مرگ نیلوفران ساحل رود
دشمنی کرد با جهان پیوند
دوستی گفت با زمین بدرود
شاید ای خستگان وحشت دشت
شاید ای ماندگان ظلمت شب
در بهاری که می‌رسد از راه
گل خورشید آرزوهامان
سر زد از لای ابرهای حسود
شاید اکنون کبوتران امید
بال در بال آمدند فرود
پیش پای سحر بیفشان گل
سر راه صبا بسوزان عود
به پرستو به گل به سبزه درود


== قطعات موسیقی ==
== قطعات موسیقی ==
۱۰٬۲۵۶

ویرایش