۵٬۹۰۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''فرهاد مجدم''' ، (زاده ۵ مردادماه ۱۳۶۱، شیراز – درگذشته ۲۶ آبانماه ۱۳۹۸، مل...» ایجاد کرد) |
(اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فرهاد مجدم''' ، (زاده ۵ مردادماه ۱۳۶۱، شیراز – درگذشته ۲۶ آبانماه ۱۳۹۸، ملارد) در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله مأموران امنیتی حکومت اسلامی ایران قرار گرفت و جان باخت. فرهاد مجدم در در شیراز به دنیا آمد؛ و خانوادهی او آبادانی بودند. فرهاد مجدم، مجرد بود و با دیگر برادرانش مدتها به دستفروشی مشغول بود. او پس از سالیان به تازگی توانسته بود با برادرهایش یک مغازه مانتوفروشی باز کند. فرهاد مجدم در یکشنبهشب ۲۶ آبانماه ۱۳۹۸، در نزدیکی منزلش، یعنی نبش جاده ملارد و خیابان بهاره غربی در محله مارلیک یا سرآسیاب ملارد، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. خانوادهی او که تا چند روز در جستجوی او بودند، هیچ اطلاعی از او به دست نیاوردند. مأموران امنیتی پس از کشتن فرهاد مجدم، جنازهی او را با یک ماشین به کوچه پشتی منتقل و تا چند ساعت آنجا رها کرده بودند. سرانجام پس از ۴ روز خانوادهی فرهاد توانست جنازه او را در سردخانهی بهشت زهرا پیدا کند. پیکر فرهاد مجدم روز دوم آذرماه ۱۳۹۸، در آرامستان بهشت رضوان شهریار کرج، خاکسپاری شد. خانوادهی فرهاد مراسم ختم و سوگواری بسیار مختصری برای او برگزار کردند. نیروهای امنیتی از خانوادهی این جانباخته تعهد گرفته بودند که زیاد سر و صدا نکنند؛ وشلوغ نشود. | {{جعبه زندگینامه | ||
| اندازه جعبه = | |||
| عنوان = | |||
| عنوان ۲ = | |||
| نام = فرهاد مجدم | |||
| تصویر =مجدم5.JPG | |||
| اندازه تصویر = 220px | |||
| عنوان تصویر = فرهاد مجدم | |||
| زادروز = ۵ مرداد ۱۳۶۱ | |||
| زادگاه = شیراز | |||
| تاریخ مرگ = ۲۶آبانماه ۱۳۹۸ | |||
| مکان مرگ = ملارد | |||
| علت مرگ = بر اثر شلیک مستقیم نیروهای امنیتی | |||
| آرامگاه = شهریار | |||
| بناهای یادبود = | |||
| محل زندگی = ملارد | |||
| ملیت = ایرانی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| نژاد = | |||
| تابعیت = | |||
| تحصیلات = | |||
| دانشگاه = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای فعالیت = | |||
| کارفرما = | |||
| نهاد = | |||
| نماینده = | |||
| شناختهشده برای = | |||
| نقشهای برجسته = | |||
| سبک = | |||
| تأثیرگذاران = | |||
| تأثیرپذیرفتگان = | |||
| شهر خانگی = | |||
| دستمزد = | |||
| Net worth = | |||
| قد = | |||
| وزن = | |||
| تلویزیون = | |||
| لقب = | |||
| دوره = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
| حزب = | |||
| جنبش = | |||
| مخالفان = | |||
| هیئت = | |||
| دین =اسلام | |||
| مذهب = | |||
| اتهام = | |||
| مجازات = | |||
| وضعیت گناهکاری = | |||
| منصب = | |||
| مکتب = | |||
| آثار = | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
| والدین = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| گفتاورد = | |||
| جوایز = | |||
| امضا = | |||
| اندازه امضا = | |||
| signature_alt = | |||
| وبگاه = | |||
| imdb_id = | |||
| Soure_id = | |||
| پانویس = | |||
}} | |||
'''فرهاد مجدم'''، (زاده ۵ مردادماه ۱۳۶۱، شیراز – درگذشته ۲۶ آبانماه ۱۳۹۸، ملارد) در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله مأموران امنیتی حکومت اسلامی ایران قرار گرفت و جان باخت. فرهاد مجدم در در شیراز به دنیا آمد؛ و خانوادهی او آبادانی بودند. فرهاد مجدم، مجرد بود و با دیگر برادرانش مدتها به دستفروشی مشغول بود. او پس از سالیان به تازگی توانسته بود با برادرهایش یک مغازه مانتوفروشی باز کند. فرهاد مجدم در یکشنبهشب ۲۶ آبانماه ۱۳۹۸، در نزدیکی منزلش، یعنی نبش جاده ملارد و خیابان بهاره غربی در محله مارلیک یا سرآسیاب ملارد، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. خانوادهی او که تا چند روز در جستجوی او بودند، هیچ اطلاعی از او به دست نیاوردند. مأموران امنیتی پس از کشتن فرهاد مجدم، جنازهی او را با یک ماشین به کوچه پشتی منتقل و تا چند ساعت آنجا رها کرده بودند. سرانجام پس از ۴ روز خانوادهی فرهاد توانست جنازه او را در سردخانهی بهشت زهرا پیدا کند. پیکر فرهاد مجدم روز دوم آذرماه ۱۳۹۸، در آرامستان بهشت رضوان شهریار کرج، خاکسپاری شد. خانوادهی فرهاد مراسم ختم و سوگواری بسیار مختصری برای او برگزار کردند. نیروهای امنیتی از خانوادهی این جانباخته تعهد گرفته بودند که زیاد سر و صدا نکنند؛ وشلوغ نشود. | |||
== خانواده و شغل == | == خانواده و شغل == | ||
خط ۸: | خط ۷۷: | ||
=== شب حادثه === | === شب حادثه === | ||
شب حادثه، فرهاد مجدم تازه از سر کار به منزل آمده بود. لباسهایش را عوض کرد؛ و شام نخورده رفت سرکوچه دنبال خواهر و خواهرزادهاش. خواهر فرهاد نزدیک خانهی آنها زندگی میکند. آن شب برق آن منطقه رفته بود؛ و بیرون خیلی شلوغ بود. فرهاد با همان لباسهای راحتی که داخل منزل میپوشید، وقتی به دنبال خواهر و خواهرزادهاش به سرکوچه میرود، زنی را میبیند که تیر خورده است. فرهاد داد میزند که | شب حادثه، فرهاد مجدم تازه از سر کار به منزل آمده بود. لباسهایش را عوض کرد؛ و شام نخورده رفت سرکوچه دنبال خواهر و خواهرزادهاش. خواهر فرهاد نزدیک خانهی آنها زندگی میکند. آن شب برق آن منطقه رفته بود؛ و بیرون خیلی شلوغ بود. فرهاد با همان لباسهای راحتی که داخل منزل میپوشید، وقتی به دنبال خواهر و خواهرزادهاش به سرکوچه میرود، زنی را میبیند که تیر خورده است. فرهاد داد میزند که «این را کشتید این را کشتید» و در همین حال به فرهاد هم تیر میزنند؛ و کشته میشود.<ref name=":0" /> | ||
=== در جستجوی فرهاد === | === در جستجوی فرهاد === | ||
خط ۲۳: | خط ۹۲: | ||
== تهدید به سکوت == | == تهدید به سکوت == | ||
خالهی فرهاد مجدم میگوید: <blockquote>«از ما میخواهند سکوت کنیم. به ما میگویند هیچی نگویید، ما هم میگوییم وقتی یکی میآید سؤال میکند، فرض کن میگوید فرهاد کجاست، چه بگوییم؟ بگوییم قایمش کردیم در خانه است؟ باید به مردم بگوییم که بالاخره توی این راه شهید شد و رفت. میگویند نه نباید بگویید. وقتی کسی را بیگناه تیر بزنند، بالاخره این شهید میشود دیگر. این شهید نیست؟ مگر چی گفته بود؟ چی خواسته بود؟... ما اکنون نمیدانیم باید چه کار کنیم، دستمان به | خالهی فرهاد مجدم میگوید: <blockquote>«از ما میخواهند سکوت کنیم. به ما میگویند هیچی نگویید، ما هم میگوییم وقتی یکی میآید سؤال میکند، فرض کن میگوید فرهاد کجاست، چه بگوییم؟ بگوییم قایمش کردیم در خانه است؟ باید به مردم بگوییم که بالاخره توی این راه شهید شد و رفت. میگویند نه نباید بگویید. وقتی کسی را بیگناه تیر بزنند، بالاخره این شهید میشود دیگر. این شهید نیست؟ مگر چی گفته بود؟ چی خواسته بود؟... ما اکنون نمیدانیم باید چه کار کنیم، دستمان به هیچکجا وصل نیست. جوان ما را الکی الکی کشتند، به کی بگوییم؟ از آن روزی که فرهاد کشته شده مادرش حالش خوب نیست. هر روز صبح به قبرستان میرود و شب بچهها میروند به زور به خانه برش میگردانند. مادرش میگوید دیگر به خانهای که این بچه نیست نمیآیم. جواب این مادرها را چه کسی میخواهد بدهد؟ این مادران آه ندارند؟ نه غذا میخورد، نه حرف میزند، شوکه شده اصلاً…»<ref name=":0" /> </blockquote> | ||
=== شمع روشن کردن ممنوع! === | === شمع روشن کردن ممنوع! === | ||
خط ۴۱: | خط ۱۱۰: | ||
== جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ == | == جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ == | ||
لازم به یادآوری است که اعتراضات آبان ۱۳۹۸، در ایران از روز ۲۴ آبان در اعتراض به گران شدن بنزین آغاز شد. این اعتراضات به سرعت در بیش از ۱۹۱ شهر گسترش یافت. در این اعتراضات بیش از۱۵۰۰تن توسط '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]'''، پلیس، نیروهای امنیتی و '''[[لباس شخصی | لازم به یادآوری است که اعتراضات آبان ۱۳۹۸، در ایران از روز ۲۴ آبان در اعتراض به گران شدن بنزین آغاز شد. این اعتراضات به سرعت در بیش از ۱۹۱ شهر گسترش یافت. در این اعتراضات بیش از۱۵۰۰تن توسط '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]'''، پلیس، نیروهای امنیتی و '''[[لباس شخصی]]ها''' کشته شدند. در میان کشته شدگان کودکان ۱۳تا ۱۵ ساله نیز به چشم میخورد. تعداد مجروحین در این اعتراضات بالغ بر ۴ هزار نفر است. شمار دستگیرشدگان تظاهرات به ۱۲ هزار نفر رسیده است. در روز ۲۶ آبان ماه زمزمههایی مبنی بر یک طرح دوفوریتی برای توقف طرح گرانی بنزین در مجلس مطرح شد، اما '''[[سید علی خامنه ای|علی خامنهای]]''' در سخنانی حمایت خود را از حذف یارانه بنزین اعلام کرد و این طرح را عملاً کنار زد. خامنهای همچنین از نیروهای امنیتی خواست به وظایف خود در برقراری امنیت و خاموش کردن تظاهرات عمل کنند.<ref>[[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|اعراضات آبان ۱۳۹۸ - دانشنامه ایران پدیا]]</ref> | ||
== منابع | == منابع == |
ویرایش