۹٬۰۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
میلاد که هنگام شهادت ۲۴ سال داشت، در کودکی پدرش را از دست داده و با زحمات بسیار مادرش بزرگ شده بود. وی در آخرین سالهای عمرش اقدام به راهاندازی فروشگاه بازیهای کامپیوتری کرد تا از عهده امرار معاش خود و مادر و خواهر کوچکترش برآید. | میلاد که هنگام شهادت ۲۴ سال داشت، در کودکی پدرش را از دست داده و با زحمات بسیار مادرش بزرگ شده بود. وی در آخرین سالهای عمرش اقدام به راهاندازی فروشگاه بازیهای کامپیوتری کرد تا از عهده امرار معاش خود و مادر و خواهر کوچکترش برآید. | ||
میلاد در روز شهادت تلفنی به مادرش اطلاع داده بود که درحال بازگشت به منزل است، اما چنین نشد. مادر میلاد پس از گذشت یک روز به مراکز امنیتی مراجعه و از طریق مانیتور چهره پسرش را شناسایی کرد و دریافت که کشته شده است اما نیروهای امنیتی از تحویلدهی پیکر میلاد خودداری کردند و تنها پس از گذشت سه روز و پس از تهدید و اخذ تعهد از مادرش مبنی بر اینکه از برگزاری مراسم ترحیم و تدفین خودداری کند، جسد او را تحویل دادند. | میلاد در روز شهادت تلفنی به مادرش اطلاع داده بود که درحال بازگشت به منزل است، اما چنین نشد. مادر میلاد پس از گذشت یک روز به مراکز امنیتی مراجعه و از طریق مانیتور چهره پسرش را شناسایی کرد و دریافت که کشته شده است اما نیروهای امنیتی از تحویلدهی پیکر میلاد خودداری کردند و تنها پس از گذشت سه روز و پس از تهدید و اخذ تعهد از مادرش مبنی بر اینکه از برگزاری مراسم ترحیم و تدفین خودداری کند، جسد او را تحویل دادند. به گفتهی یکی از نزدیکان میلاد، «پیکر میلاد به کهریزک منتقل شده بود و پس از سه روز به خانواده اش بازگردانده شد». اجازه چاپ اعلامیه به خانوادهاش ندادند و اجازه دفن در محل زندگیاش به خانواده اش داده نشد و در اطراف ورامین که بسیار دور از محل زندگیشان بود، به خاک سپرده شد. | ||
== سخنان مادر میلاد == | == سخنان مادر میلاد == |
ویرایش