۲٬۶۳۳
ویرایش
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== ایران در جنگ جهانی اول == | == ایران در جنگ جهانی اول == | ||
احمدشاه، آخرین پادشاه قاجار، در روز | احمدشاه، آخرین پادشاه قاجار، در روز ۲۹تیرماه ۱۲۹۳ شمسی (۲۱ژوییه ۱۹۱۴میلادی)، در ۱۸ سالگی، در تهران به تخت سلطنت نشست. | ||
یک هفته پس از آغاز سلطنت احمدشاه، جنگ جهانی اول، با حمله دولت اتریش به صربستان، در روز ۵ مرداد ۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد. چهار روز بعد، در روز اول اوت ۱۹۱۴ (۹ مرداد ۱۲۹۳)، آلمان با روسیه تزاری، جنگ را آغاز کرد. | یک هفته پس از آغاز سلطنت احمدشاه، جنگ جهانی اول، با حمله دولت اتریش به صربستان، در روز ۵ مرداد ۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد. چهار روز بعد، در روز اول اوت ۱۹۱۴ (۹ مرداد ۱۲۹۳)، آلمان با روسیه تزاری، جنگ را آغاز کرد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== رویارویی انگلستان با جنبش جنگل == | == رویارویی انگلستان با جنبش جنگل == | ||
پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی در روسیه و کنار رفتن یکی از دو قدرت خارجی چیره بر ایران، انگلستان در ایران حاکم شد و به دنبال گسترش سلطه خود بر سراسر ایران بود. | پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی در روسیه و کنار رفتن یکی از دو قدرت خارجی چیره بر ایران، انگلستان در ایران حاکم شد و به دنبال گسترش سلطه خود بر سراسر ایران بود. | ||
تلاش انگلستان برای نابودی جنبش جنگل و چیرگی او بر گیلان در دولت وابستهی وثوق الدوله که در ۱۵مرداد ۱۲۹۷ (۷ اوت ۱۹۱۸) تشکیل شده بود شدت گرفت و با پایان یافتن جنگ جهانی اول در ۲۲ آبان ۱۲۹۷شمسی، بر شدت آن افزوده شد. | تلاش انگلستان برای نابودی جنبش جنگل و چیرگی او بر گیلان در دولت وابستهی وثوق الدوله که در ۱۵مرداد ۱۲۹۷ (۷ اوت ۱۹۱۸) تشکیل شده بود شدت گرفت و با پایان یافتن جنگ جهانی اول در ۲۲ آبان ۱۲۹۷شمسی، بر شدت آن افزوده شد. | ||
وثوق الدوله در کنار یورشهای سخت و سنگین به نیروهای مستقر در جنگلهای گیلان، برای پراکندن اجزای تشکیل دهندۀ آن به توطئهچینی پرداخت. | وثوق الدوله در کنار یورشهای سخت و سنگین به نیروهای مستقر در جنگلهای گیلان، برای پراکندن اجزای تشکیل دهندۀ آن به توطئهچینی پرداخت. [[پرونده:میرزا کوچک خان و یارانش.jpg|جایگزین=میرزا کوچک خان و یارانش|بندانگشتی|میرزا کوچک خان و یارانش]] | ||
== تسلیم شدن حاج احمد کسمایی == | == تسلیم شدن حاج احمد کسمایی == | ||
وثوقالدوله در روز ۶ اسفند ۱۲۹۷ برای حاجی احمد کسمایی، از یاران و همرزمان قدیمی میرزا کوچک خان و از چهره های سرشناس جنبش جنگل و از فرماندهان منطقهی «کسما»، از دهستانهای نزدیک صومعه سرا، «اماننامه» فرستاد و او را به تسلیم فراخواند. | وثوقالدوله در روز ۶ اسفند ۱۲۹۷ برای حاجی احمد کسمایی، از یاران و همرزمان قدیمی میرزا کوچک خان و از چهره های سرشناس جنبش جنگل و از فرماندهان منطقهی «کسما»، از دهستانهای نزدیک صومعه سرا، «اماننامه» فرستاد و او را به تسلیم فراخواند. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۶: | ||
روز ورود میرزا به رشت (۱۴خرداد) جمعیّت انبوهی از آتشگاه (۵کیلومتری رشت) تا شهر رشت در دو طرف جاده صف کشیدند و مقدم مجاهدین جنگل را با فریادهای شورانگیز «زنده باد» و نثار گل گرامی داشتند. میرزا، پس از شش سال دوری از رشت و اقامت در جنگل، دوباره، به آن شهر می آمد. | روز ورود میرزا به رشت (۱۴خرداد) جمعیّت انبوهی از آتشگاه (۵کیلومتری رشت) تا شهر رشت در دو طرف جاده صف کشیدند و مقدم مجاهدین جنگل را با فریادهای شورانگیز «زنده باد» و نثار گل گرامی داشتند. میرزا، پس از شش سال دوری از رشت و اقامت در جنگل، دوباره، به آن شهر می آمد. | ||
در رشت کمیته یی مرکب از اعضای ایرانی و روسی، تشکیل شد که در آن میرزاکوچک خان، کاژانف، فرمانده قوای شوروی در ایران، احسان الله خان، کامران آقایف، عضو حزب عدالت باکو، حسن آلیانی (معین الرّعایا) و… شرکت داشتند. روز بعد، هیأت دولت انقلابی به سرپرستی میرزا کوچک خان، به مردم گیلان معرفی شدند. | |||
== تشکیل «جمهوری شورایی» در گیلان == | == تشکیل «جمهوری شورایی» در گیلان == | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۷: | ||
== مصالحه احسانالله خان با میرزا کوچک خان == | == مصالحه احسانالله خان با میرزا کوچک خان == | ||
وقتی خبر انتخاب حیدرخان به دبیرکلی حزب کمونیست ایران در «کنگرۀ خلقهای شرق» در شهریور ۱۲۹۹، به گوش احسانالله خان و خالو قربان، نخست وزیر و وزیر جنگ دولت کودتا، رسید، آنان، در اوج انزوای اجتماعی، به اندیشۀ تجدید پیمان با میرزا کوچک خان افتادند و در ۱۴ آبان ۱۲۹۹ در نامه یی به وی، اختلافات فیمابین را ناشی از «سوء تفاهمات» دانسته و خواستار رفع اختلاف و مصالحه شدند. | |||
میرزا در ۱۶ آبان به نامۀ آنها پاسخ داد و در آن اشتباهات، ندانمکاریها، سوءسیاست های آنها در رابطه با مردم و سازش آنها را با «فرصتطلبها و کودکان نابالغ سیاسی» برشمرد و یکبار دیگر بر استواری جنبش جنگل بر مواضع استقلالطلبانهاش تأکید کرده و نوشت:<blockquote>«ما ممکن نیست در مقابل تجاوزات دشمنان نوع بشر لاقید بمانیم و مظلومین و رنجبران بیچاره را زیر فشار پنجۀ ظالمان و متعدّیان نگریسته ساکت بنشینیم. عقیده مان ثابت و غیر قابل تزلزل است. تمامی افراد ما با حرارت سرشار برای فداشدن در راه آزادی مهیا و بی پروا هستند، لیکن مراقب آن که فعالیتهایشان به جا و به موقع صرف شود و به جای نفع موجب زیان و خسارت نگردد…</blockquote> او در پایان نامه یادآور شد: | میرزا در ۱۶ آبان به نامۀ آنها پاسخ داد و در آن اشتباهات، ندانمکاریها، سوءسیاست های آنها در رابطه با مردم و سازش آنها را با «فرصتطلبها و کودکان نابالغ سیاسی» برشمرد و یکبار دیگر بر استواری جنبش جنگل بر مواضع استقلالطلبانهاش تأکید کرده و نوشت:<blockquote>«ما ممکن نیست در مقابل تجاوزات دشمنان نوع بشر لاقید بمانیم و مظلومین و رنجبران بیچاره را زیر فشار پنجۀ ظالمان و متعدّیان نگریسته ساکت بنشینیم. عقیده مان ثابت و غیر قابل تزلزل است. تمامی افراد ما با حرارت سرشار برای فداشدن در راه آزادی مهیا و بی پروا هستند، لیکن مراقب آن که فعالیتهایشان به جا و به موقع صرف شود و به جای نفع موجب زیان و خسارت نگردد…</blockquote> او در پایان نامه یادآور شد: | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۶: | ||
== تشکیل دولت جدید == | == تشکیل دولت جدید == | ||
بعد از ورود حیدرخان عمواوغلی به گیلان، دیداری بین او و میرزا کوچک خان و سپس، دیدار مشترکی با میرزا و احسانالله خان و خالوقربان صورت گرفت و برای ادامۀ کار مشترک، تصمیماتی گرفته شد. نخستین تصمیم، که ریشه در تجربه های ناکام کودتاگران داشت، این بود که | |||
«مقرّرشد تا زمانی که مرکز (تهران) تسخیرنشده، … هرگونه فعالیّت کمونیستی تعطیل شود».<ref>حیدرخان عمواوغلی-اسماعیل رائین-ص ۲۲۸</ref> | «مقرّرشد تا زمانی که مرکز (تهران) تسخیرنشده، … هرگونه فعالیّت کمونیستی تعطیل شود».<ref>حیدرخان عمواوغلی-اسماعیل رائین-ص ۲۲۸</ref> | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۵: | ||
== رابطه انگلستان و شوروی و تأثیر آن بر جنبش جنگل == | == رابطه انگلستان و شوروی و تأثیر آن بر جنبش جنگل == | ||
بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، به ویژه پس از صلح برست لیتوفسک بین شوروی و آلمان در سوم مارس ۱۹۱۸، که باعث شد شوروی راه خود را از راه متفقین جدا کند، تضاد بین شوروی و انگلستان، که از نظر گستردگی مستعمرات در رأس کشورهای امپریالیست قرار داشت، به اوج خود رسید. حمایت این کشور از مخالفان دولت شوروی (ارتش سفید)، که عامل ایجاد جنگ داخلی در شوروی بودند، تا زمان شکست ژنرال ورانژل از ارتش سرخ در نوامبر۱۹۳۰ ادامه داشت. در همین راستا، انگلستان از حکومتهای فدرال قفقاز (مساواتیها)، گرجستان (منشویکهای ملی) و ارمنستان (داشناکها) حمایت میکرد و در پی ایجاد دولت ترکمنستان نیز برآمد. | |||
هم چنین برای جلوگیری از نفوذ شوروی در خلیج فارس و هند، با دولت وثوقالدّوله قرارداد اوت ۱۹۱۹ را منعقد کرد. | هم چنین برای جلوگیری از نفوذ شوروی در خلیج فارس و هند، با دولت وثوقالدّوله قرارداد اوت ۱۹۱۹ را منعقد کرد. | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۰: | ||
=== نیاز شوروی به رابطه با انگلستان === | === نیاز شوروی به رابطه با انگلستان === | ||
شوروی نیز در اثر زیانهای اقتصادی ناشی از جنگ جهانی اول و جنگهای سه سالۀ داخلی، در وضع اقتصادی بسیار نگرانکنندهیی به سرمیبرد. در آن شرایط اسفبار و بحرانی، مصالحه با انگلستان از دو جهت برای شوروی مفید بود: از سویی امکان مییافت از کالاهای صنعتی آن کشور برای احیای صنعتِ ازکارمانده خود، استفاده کند و از سوی دیگر، میتوانست نیروهای نظامی مخالف را که به طوردائم مرزهای جنوبی آن کشور را تهدید میکردند و بر منابع نفت باکو دست یافته بودند، از پیشروی بازدارد و به ترمیم ویرانیهای داخلی ناشی از جنگهای متمادی بپردازد. | |||
بر مبنای این ضرورتها، چیچرین، وزیر خارجه شوروی، در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۹ (۲۹ آبان ۱۲۹۸)، در پاسخ به سخنان صلحجویانه لوید جرج در نامهیی به او نوشت: <blockquote>«ایجاد روابط با روسیه، با وجود اختلاف عمیق میان دولتهای روس و انگلستان، کاملاً، ممکن است…خریداران و فروشندگان انگلیسی همانقدر برای ما ضروری هستند که ما برای آنها. ما نه فقط خواستار صلح و امکان برای رشد در کشورمان هستیم بلکه به کمکهای اقتصادی کشورهای پیشرفتهتری مانند بریتانیای کبیر نیز احتیاج داریم. برای ایجاد روابط اقتصادی با انگلستان، حتی حاضر به فداکاریهایی نیز هستیم؛ بنابراین، من صمیمانه از اعلامیهی نخست وزیر انگلستان، به عنوان قدم اول یک سیاست سالم و عاقلانه بر اساس منافع دو کشور، استقبال میکنم».</blockquote>در پی این تمایل دو جانبه، کراسین، وزیر تجارت خارجی شوروی، در ۲۶مه ۱۹۲۰ (۵خرداد۱۲۹۹) برای مذاکرات اقتصادی به لندن رفت. در این مذاکرات با وجود پیشرویهایی که حاصل شد، توافقی به دست نیامد. | بر مبنای این ضرورتها، چیچرین، وزیر خارجه شوروی، در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۹ (۲۹ آبان ۱۲۹۸)، در پاسخ به سخنان صلحجویانه لوید جرج در نامهیی به او نوشت: <blockquote>«ایجاد روابط با روسیه، با وجود اختلاف عمیق میان دولتهای روس و انگلستان، کاملاً، ممکن است…خریداران و فروشندگان انگلیسی همانقدر برای ما ضروری هستند که ما برای آنها. ما نه فقط خواستار صلح و امکان برای رشد در کشورمان هستیم بلکه به کمکهای اقتصادی کشورهای پیشرفتهتری مانند بریتانیای کبیر نیز احتیاج داریم. برای ایجاد روابط اقتصادی با انگلستان، حتی حاضر به فداکاریهایی نیز هستیم؛ بنابراین، من صمیمانه از اعلامیهی نخست وزیر انگلستان، به عنوان قدم اول یک سیاست سالم و عاقلانه بر اساس منافع دو کشور، استقبال میکنم».</blockquote>در پی این تمایل دو جانبه، کراسین، وزیر تجارت خارجی شوروی، در ۲۶مه ۱۹۲۰ (۵خرداد۱۲۹۹) برای مذاکرات اقتصادی به لندن رفت. در این مذاکرات با وجود پیشرویهایی که حاصل شد، توافقی به دست نیامد. | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۳۹: | ||
== روابط ایران و شوروی == | == روابط ایران و شوروی == | ||
روابط دیپلوماتیک حکومت مرکزی ایران و شوروی، «تابعی از متغیر» سیاست خارجی انگلستان بود. در تمام دورانی که انگلستان با شوروی روابط خصمانه داشت، ایران نیز به شوروی روی خوش نشان نمیداد، با این که شوروی به طوررسمی، تمام قراردادهای استعماری تزاری با ایران را لغو کرده بود. | |||
همزمان با مذاکرات آشتیجویانه بین شوروی و انگلستان، دولت شوروی سیاست نزدیکی با ایران را درپیش گرفت و ۲۹ شهریور ۱۲۹۹ (۲۰سپتامبر۱۹۲۰) به هنگام برگزاری کنگره ملتهای شرق در باکو، پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به وزارت خارجه آن کشور توصیه کرد که مذاکره با ایران را آغاز کند. | همزمان با مذاکرات آشتیجویانه بین شوروی و انگلستان، دولت شوروی سیاست نزدیکی با ایران را درپیش گرفت و ۲۹ شهریور ۱۲۹۹ (۲۰سپتامبر۱۹۲۰) به هنگام برگزاری کنگره ملتهای شرق در باکو، پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به وزارت خارجه آن کشور توصیه کرد که مذاکره با ایران را آغاز کند. | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۰: | ||
روز سوم اسفند ۱۲۹۹ (۲۲فوریه۱۹۲۱) «[[رضا شاه|رضاخان میرپنج]]» به فرماندهی نیروهای نظامی تحت امرش کودتا کرد و تهران را به تصرف درآورد. روز ۴ اسفند فرمان «رئیس الوزرایی» سیدضیاءالدین طباطبایی، مدیر روزنامه «رعد» توسط احمدشاه، پادشاه قاجار، صادر شد. در همان روز «رضاخان میرپنج» از سوی احمدشاه با لقب «سردار سپه» به فرماندهی قزاقخانه منصوب شد. | روز سوم اسفند ۱۲۹۹ (۲۲فوریه۱۹۲۱) «[[رضا شاه|رضاخان میرپنج]]» به فرماندهی نیروهای نظامی تحت امرش کودتا کرد و تهران را به تصرف درآورد. روز ۴ اسفند فرمان «رئیس الوزرایی» سیدضیاءالدین طباطبایی، مدیر روزنامه «رعد» توسط احمدشاه، پادشاه قاجار، صادر شد. در همان روز «رضاخان میرپنج» از سوی احمدشاه با لقب «سردار سپه» به فرماندهی قزاقخانه منصوب شد. | ||
در روز ۸ اسفند ۱۲۹۹ (۲۷فوریه۱۹۲۱) قرارداد اوت ۱۹۱۹ وثوقالدّوله با انگلستان لغو شد و قرارداد معروف ایران و شوروی به امضا رسید. انگلستان خود، خواهان لغو این قرارداد شده بود. هم از این جهت که مخالفتهای گسترده داخلی و خارجی مانع از اجرای آن شده بود. همچنین لغو آن وجهه مردمی برای کودتاگران (رضاخان ـ سیّدضیاءالدّین) که از عوامل انگلستان بودند به وجود | در روز ۸ اسفند ۱۲۹۹ (۲۷فوریه۱۹۲۱) قرارداد اوت ۱۹۱۹ وثوقالدّوله با انگلستان لغو شد و قرارداد معروف ایران و شوروی به امضا رسید. انگلستان خود، خواهان لغو این قرارداد شده بود. هم از این جهت که مخالفتهای گسترده داخلی و خارجی مانع از اجرای آن شده بود. همچنین لغو آن وجهه مردمی برای کودتاگران (رضاخان ـ سیّدضیاءالدّین) که از عوامل انگلستان بودند به وجود میآورد. از سوی دیگر مفاد همین قرارداد به گونه یی دیگر در دست اجرا بود. | ||
=== قرارداد ۱۹۲۱ میان ایران و شوروی === | === قرارداد ۱۹۲۱ میان ایران و شوروی === | ||
با کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹، که چند روز پیش از آن صورت گرفته بود، دیگر نیازی به قرارداد غوغابرانگیز اوت ۱۹۱۹ نبود. شوروی پیش از بسته شدن قرارداد و انگلستان پس از آن، اعلام کردند که هرچه سریعتر نیروهای خود را از ایران خارج خواهند کرد. | با کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹، که چند روز پیش از آن صورت گرفته بود، دیگر نیازی به قرارداد غوغابرانگیز اوت ۱۹۱۹ نبود. شوروی پیش از بسته شدن قرارداد و انگلستان پس از آن، اعلام کردند که هرچه سریعتر نیروهای خود را از ایران خارج خواهند کرد. | ||
با تغییر سیاست شوروی نسبت انلگستان این دولت برای بهبود روابط خود قرارداد ۱۹۲۱ را با ایران | با تغییر سیاست شوروی نسبت انلگستان این دولت برای بهبود روابط خود قرارداد ۱۹۲۱ را با ایران امضا کرد. پس از امضاشدن این قرارداد، چیچرین اعلام کرد که با این قرارداد «زمینه دوستی برادرانه دو ملتِ روسیه و ایران فراهم شد».<ref>مأموریت آمریکاییها در ایران- آرتور میلیسپور- ص۱۰۹</ref> روز ۵ اردیبهشت ۱۳۰۰ (۲۵آوریل۱۹۲۱) روتشتاین، سفیر جدید شوروی، به ایران آمد تا اقدامات لازم را برای اجرای این قرارداد انجام دهد. بر طبق برخی از مفاد این قرارداد شوروی دیگر نباید از مخالفین حکومت مرکزی حمایت میکرد. | ||
=== وجه المصالحه شدن جنبش جنگل === | === وجه المصالحه شدن جنبش جنگل === | ||
دوستی شوروی با حکومت مرکزی ایران و سلطنت قاجار و سردار سپه وزیر آت و همچنین دوستی او با انگلستان با حمایت از جنبش جنگل ناسازگار بود. برای این مصالحه لازم بود که شوروی، هم از حمایت جنبش جنگل دست بکشد و هم در جهت نفی آن اقدام کند. | |||
اولین گام شوروی، پس از توافق، دست کشیدن از فعالیتهای تبلیغی علیه انگلستان و ایران و تعطیل «شورای تبلیغات و عملیات خلقهای شرق» بود. این شورا از طرف اولین کنگره ملتهای شرق در باکو، برای هماهنگی و توسعه فعالیتهای ضداستعماری، به ویژه علیه انگلستان، به وجود آمده بود. اقدام بعدی شوروی، پایانبخشیدن به مقاومت مجاهدین جنگل بود که تهدیدی بسیار جدی برای پیشرفت سیاست استعماری انگلستان و استبداد دربار به شمار میرفت. | |||
روز ۶ اردیبهشت ۱۳۰۰ (۲۶آوریل ۱۹۲۱)، حدود دو ماه پس از بسته شدن قرارداد۱۹۲۱، روتشتاین، وزیر مختار شوروی وارد تهران شد. او در مراسم سلام به مناسبت تاجگذاری احمدشاه در روز ۱۶ اردیبهشت، درباره جنبش جنگل گفت: | روز ۶ اردیبهشت ۱۳۰۰ (۲۶آوریل ۱۹۲۱)، حدود دو ماه پس از بسته شدن قرارداد۱۹۲۱، روتشتاین، وزیر مختار شوروی وارد تهران شد. او در مراسم سلام به مناسبت تاجگذاری احمدشاه در روز ۱۶ اردیبهشت، درباره جنبش جنگل گفت: | ||
«… خاطر اعلیحضرت همایونی را مطمئن | «… خاطر اعلیحضرت همایونی را مطمئن میسازد که دولت متبوعه دوستدار، نظر به تعهداتی که در موقع انعقاد قرارداد نموده است، با نهایت صمیمیت، اقدامات لازمه را در تسریع تصفیه مسأله گیلان اتخاذ خواهد کرد… دولت متبوعه اینجانب ذات اقدس همایونی را مظهر تمامیّت ایران میداند»<ref>سردار جنگل - ص ۳۵۴</ref> | ||
این سخنان به وضوح نشان میداد که جنبش جنگل بزودی وجهالمصالحه خواهد شد و یا نیروهای شوروی در آن اخلال خواهند کرد. | این سخنان به وضوح نشان میداد که جنبش جنگل بزودی وجهالمصالحه خواهد شد و یا نیروهای شوروی در آن اخلال خواهند کرد. | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۱: | ||
=== نامۀ روتشتاین به میرزا کوچک خان === | === نامۀ روتشتاین به میرزا کوچک خان === | ||
روتشتاین برای حل سیاسی «مسأله» گیلان، نامه یی برای میرزا کوچک خان فرستاد. او در آغاز نامه تأکیدکرد: «تنها | روتشتاین برای حل سیاسی «مسأله» گیلان، نامه یی برای میرزا کوچک خان فرستاد. او در آغاز نامه تأکیدکرد: «تنها امنیت میتواند ایران را از چنگ امپریالیستهای خارجی که نسبت به ایران نظریات طمعکارانه دارند، خلاص کند». سپس، به اعلام سیاست جدید شوروی در قبال ایران میپردازد و براساس آن «نه تنها عملیات انقلابی را بیفایده، بلکه مضر» میداند و پس از تجلیل از توافق ۱۹۲۱، که «نفوذ معنوی انگلیسیها را در شمال، بلکه تا اندازهیی در جنوب متزلزل کرده است»، غرض اصلی از نوشتن نامه را عنوان میکند: | ||
«… از روی مواد قرارداد ما مجبوریم دولت را از وجود انقلابیون و عملیات آنها راحت کنیم… برطبق همان قرارداد، ما مکلف | «… از روی مواد قرارداد ما مجبوریم دولت را از وجود انقلابیون و عملیات آنها راحت کنیم… برطبق همان قرارداد، ما مکلف نشدهایم که درمقابل دولت از قوای انقلابی ایران حمایت کنیم». | ||
سپس، با تأکید | سپس، با تأکید مجدد بر «ضرر عملیات انقلابی در شمال»، برای حلِ «فرخنده» مسألۀ گیلان، به میرزا کوچک خان پیشنهاد میکند که «پس از… صدور تأمین نامه برای شما به وسیله من، شما یا خلع سلاح شده و یا به نقطهیی خودتان را کنار میکشید». | ||
آنگاه، از موضع طرفداری از قوام السلطنه، | آنگاه، از موضع طرفداری از قوام السلطنه، نخست وزیر وقت، «مجزا شدن ایالتی مانند گیلان از ایران را برای آزادی و ترقی مردم این کشور مضر میشمارد و از میرزا میخواهد از ایجاد صحنه خونین و یک برادرکشی که لطمه به آزادی ملت ایران میزند» دست بردارد.<ref>سردار جنگل- ص ۳۱۰–۳۱۶</ref> | ||
=== پاسخ میرزا به نامه روتشتاین === | === پاسخ میرزا به نامه روتشتاین === | ||
میرزا کوچک خان در پاسخ به نامه روتشتاین، مینویسد: | |||
«من و یارانم در مشقتهای | «من و یارانم در مشقتهای فوقالطاقه چندین ساله هیچ مقصودی نداشته و نداریم جز حفظ ایران از تعرضات خارجی و فشار خائنین داخلی، تأمین آزادی رنجبران ستمدیده مملکت و استقلال حکومت ملی… انقلاب یگانه راهِ علاج و نجات قطعی ملت از مشکلات موجوده» است، | ||
میرزا کوچک خان با ارائهی پیشنهاداتی اعلام میکند در صورتی که مواد زیر توسط حکومت پذیرفته شود دست از اقدام علیه دولت برخواهد داشت: | میرزا کوچک خان با ارائهی پیشنهاداتی اعلام میکند در صورتی که مواد زیر توسط حکومت پذیرفته شود دست از اقدام علیه دولت برخواهد داشت: | ||
خط ۲۹۶: | خط ۲۹۴: | ||
روز ۲۵تیرماه ۱۳۰۰ (۱۶ژوییة ۱۹۲۱) لنین در یادداشتی که برای چیچرین فرستاد، تأکید کرد که به ارجونیکیدزه تذکر داده شود که دست از مخالفت با سیاست شوروی در رابطه با ایران بردارد. ارجو نیکیدزه، عضو کمیته مرکزی حزب بلشویک که از طرفداران انقلاب گیلان و شخص میرزا کوچک خان بود. | روز ۲۵تیرماه ۱۳۰۰ (۱۶ژوییة ۱۹۲۱) لنین در یادداشتی که برای چیچرین فرستاد، تأکید کرد که به ارجونیکیدزه تذکر داده شود که دست از مخالفت با سیاست شوروی در رابطه با ایران بردارد. ارجو نیکیدزه، عضو کمیته مرکزی حزب بلشویک که از طرفداران انقلاب گیلان و شخص میرزا کوچک خان بود. | ||
چیچرین در روز ۱۹شهریور (۲۰سپتامبر) در | چیچرین در روز ۱۹شهریور (۲۰سپتامبر) در نامهیی به رئیس کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان شوروی از این که برخی هنوز در باکو از جنبش جنگل حمایت میکنند ابراز نارضایتی کرد. چیچرن در جانبداری از دولت مرکزی ایران، میرزا کوچک خان را «ابله» خواند.<ref name=":2">نهضت میرزا کوچکخان جنگلی - ص۲۵۵ و ۲۵۷</ref> | ||
در روز ۲۶ آبان (۱۷نوامبر) جلسهی دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی صحت سیاست شوروی در قبال ایران را تأیید کرد. | |||
روز اول آذر ۱۳۰۰ (ده روز پیش از شهادت میرزا کوچک خان) کاراخان، معاون وزیر خارجه شوروی اعلام کرد که ما به حرکات مسلحانه در شمال ایران بر علیه حکومت علاقهمند نیستیم.<ref name=":2" /> | روز اول آذر ۱۳۰۰ (ده روز پیش از شهادت میرزا کوچک خان) کاراخان، معاون وزیر خارجه شوروی اعلام کرد که ما به حرکات مسلحانه در شمال ایران بر علیه حکومت علاقهمند نیستیم.<ref name=":2" /> | ||
از سوی دیگر، شوروی که تا پیش از سازش با دولت مرکزی ایران وجود حیدرخان عمواوغلی را برای حل | از سوی دیگر، شوروی که تا پیش از سازش با دولت مرکزی ایران وجود حیدرخان عمواوغلی را برای حل اختلافهای بین سران جنگل و کودتاگران مفید میدانست، بعد از قرارداد ۱۹۲۱، کار «دولت ائتلافی میرزا ـ حیدرخان» را، که یکی از اهدافش حمله به تهران و تصرف قدرت دولتی بود، زیانبار تشخیص داد. در سومین کنگره بین الملل سوم، که از اول تا ۲۱تیرماه ۱۳۰۰ (۲۲ژوئن تا۱۲ژوییة ۱۹۲۱) در مسکو برگزارشد، برخی از اعضای شرکت کننده، که طرفدار سلطانزاده بودند، به طور غیرمستقیم علیه حیدر عمواقلی خان صحبت کردند. | ||
در روز دوم تیرماه (یک روز بعد از تشکیل کمیته انقلاب در گیلان با شرکت میرزا کوچک خان و حیدرعمواقلی)، اجلاس بین الملل به این نتیجه رسید که در ایران فقط یک حزب کمونیست را | در روز دوم تیرماه (یک روز بعد از تشکیل کمیته انقلاب در گیلان با شرکت میرزا کوچک خان و حیدرعمواقلی)، اجلاس بین الملل به این نتیجه رسید که در ایران فقط یک حزب کمونیست را میتوان به رسمیت شناخت و آن حزبی است که تحت نظارت کمیته مرکزی اول این حزب به رهبری سلطانزاده قراردارد. | ||
در ماه مرداد، موضع اتخاذ شده از سوی بین الملل سوم درقبال «حزب کمونیست ایران» پذیرفته شد و از آن پس، حیدر عمواقلی خان «بایکوت» و هرگونه کمک به وی ممنوع اعلام شد. | در ماه مرداد، موضع اتخاذ شده از سوی بین الملل سوم درقبال «حزب کمونیست ایران» پذیرفته شد و از آن پس، حیدر عمواقلی خان «بایکوت» و هرگونه کمک به وی ممنوع اعلام شد. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۳۰۸: | ||
بعد از پایان اجلاس بین الملل سوم، در گیلان شایع شد که به فرماندهی ارتش سرخ در گیلان تلگرام رمز رسیده است که حیدر عمواقلی خان را به جرم سرقت و فرار از شوروی با اسلحه، دستگیر کرده به شوروی برگرداندهاند. در چنین شرایطی بود که واقعه ملّاسرا پیش آمد. | بعد از پایان اجلاس بین الملل سوم، در گیلان شایع شد که به فرماندهی ارتش سرخ در گیلان تلگرام رمز رسیده است که حیدر عمواقلی خان را به جرم سرقت و فرار از شوروی با اسلحه، دستگیر کرده به شوروی برگرداندهاند. در چنین شرایطی بود که واقعه ملّاسرا پیش آمد. | ||
== | == واقعه ملاسرا == | ||
واقعیت این است که بعد از آمدن حیدر عمواقلی خان به رشت و تشکیل «کمیته انقلاب» جدید در راستای اصلاح دولت کودتا در رشت، با وجود برکناری احسان الله خان، نه تنها اختلافها ازمیان نرفته بود بلکه تشدید شده بود. | |||
در ماه اول کار، کمیته گیلان به چهار بخش یا به چهار حوزه کار تقسیم شد. در فومن میرزا کوچک خان، در انزلی حیدرخان، در رشت خالو قربان و در لاهیجان احسانالله خان فعالیت داشتند. حیدر عمواقلی خان از همان آغاز پیشنهاد اصلاحات ارضی را داد ولی میرزاکوچک خان شرایط را برای انجام این عمل مناسب | در ماه اول کار، کمیته گیلان به چهار بخش یا به چهار حوزه کار تقسیم شد. در فومن میرزا کوچک خان، در انزلی حیدرخان، در رشت خالو قربان و در لاهیجان احسانالله خان فعالیت داشتند. حیدر عمواقلی خان از همان آغاز پیشنهاد اصلاحات ارضی را داد ولی میرزاکوچک خان شرایط را برای انجام این عمل مناسب نمیدانست و معتقد بود نباید طرح اصلاحات ارضی، منتشر شود؛ ولی حیدر عمواقلی خان آن را منتشرکرد. از سوم شهریور به بعد، «حزب کمونیست ایران» دست به تشکیل شوراهای کارگری زد. این اقدام حتی با تزهای منتشرشده از سوی حزب کمونیست ایران نیز در تضاد بود. | ||
در بحبوحه اختلافاتی که هر روز اوج | در بحبوحه اختلافاتی که هر روز اوج میگرفت و سیاست سازش و مسالمت شوروی که جنبش جنگل را برای تسلیم شدن به دولت مرکزی تحت فشار قرار میداد «در بین همکاران میرزا کوچک خان جمعی پیدا شدند که از انحرافها و عهدشکنیهای احسان الله خان و کُردها (طرفداران خالو قربان) و بعضی اعضای کمیته مختلط رشت، سخت، مکدر و عصبانی بودند و مکرر به میرزا کوچک خان تکلیف کرده بودند که اجازه دهد رفقای ناپایدار را از میانه بردارند تا تصفیه کاملی به عمل آورده باشد؛ ولی میرزا کوچک خان به عذر این که رفیقکشی ننگ است، از شدت عمل آنها جلوگیری میکرد و فتوای قتل و تصفیه نمیداد و امیدوار بود با مماشات و استفاده از زمان بتواند مشکلات را حل کند. | ||
با این وجود این دسته از جنگلیها به فرامین میرزا کوچک خان وقعی نگذاشته و در انتظار بودند که دست به عمل زده و میرزا کوچک خان را | با این وجود این دسته از جنگلیها به فرامین میرزا کوچک خان وقعی نگذاشته و در انتظار بودند که دست به عمل زده و میرزا کوچک خان را در مقابل عمل انجم شده قرار دهند».<ref>حیدرعمواقلی خان - اسماعیل رائین- ص ۲۶۴- به نقل از یادداشتهای خطی اسماعیل جنگلی</ref> | ||
در اواخر شهریور، یکی از افرادی که تصمیم داشت | در اواخر شهریور، یکی از افرادی که تصمیم داشت توطئهیی علیه شخص میرزا کوچک خان انجام دهد، دستگیر شد. برای بررسی این امر جلسهیی خصوصی از سران جنگل، که در آن معین الرعایا و اسماعیل جنگلی هم حضور داشتند، تشکیل شد و رأی بر آن قرار گرفت که اعضای «کمیته انقلاب» را که در پی انجام توطئه یی علیه جان میرزا کوچک خان بودند، دستگیر و محاکمه کنند. | ||
روز ۳۰شهریور (۲۱ سپتامبر)، وقتی اعضای کمیته در | روز ۳۰شهریور (۲۱ سپتامبر)، وقتی اعضای کمیته در خانهیی در ده ملّاسرا، برای برگزاری یک جلسه جمع شده بودند، پیش از پیوستن میرزا کوچک خان به آن جمع، خانه از اطراف توسط یاران میرزا گلوله باران شد و آتش گرفت. یکی از اعضای کمیته، که از پا فلج بود، در آتش سوخت ولی حیدرخان و خالو قربان خود را از مهلکه بیرون انداختند. | ||
حیدرخان در حین فرار دستگیر شد. در رشت نیز به مدت ۱۶شبانه روز بین یک دسته از نیروهای طرفدار میرزا کوچک خان با قوای کرد تحت فرمان خالو قربان، درگیری و زد و خورد پیش آمد و این واقعه تمایل مردم رشت را برای پایان بخشیدن به کار جنبش و رهایی از ناامنیهای پیش آمده بیشتر کرد. | حیدرخان در حین فرار دستگیر شد. در رشت نیز به مدت ۱۶شبانه روز بین یک دسته از نیروهای طرفدار میرزا کوچک خان با قوای کرد تحت فرمان خالو قربان، درگیری و زد و خورد پیش آمد و این واقعه تمایل مردم رشت را برای پایان بخشیدن به کار جنبش و رهایی از ناامنیهای پیش آمده بیشتر کرد. | ||
== پایان کار جنبش جنگل == | == پایان کار جنبش جنگل == | ||
در این گیرو دارهای داخلی در میان نیروهای جنبش جنگل، در روز ۹مهرماه ۱۳۰۰ (اول اکتبر۱۹۲۱)، به دستور | |||
[[پرونده:حیدر عمواوقلی خان.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|حیدر عمواوقلی خان]] | |||
«[[رضاخان]] سردار سپه» همه راههای منتهی به گیلان بسته شد.[[پرونده:حیدر عمواوقلی خان.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|حیدر عمواوقلی خان]]روز ۲۳ مهرماه (یک هفته پس از معرفی دولت قوام السلطنه به مجلس شورای ملی)، قوای قزاق دولتی به دستور سردار سپه، وزیر جنگ، به رشت حمله کردند و شهر را به تصرف درآوردند. | |||
خالوقربان خود را به رضاخان تسلیم کرد و با خیانت به جنبش جنگل و تمامی اهداف خود با درجه سرهنگی در صف نیروهای دولتی به جنگ با بقایای قوای مجاهدین جنگل پرداخت. احسانالله خان نیز با پادرمیانی کنسول شوروی در رشت، با هزینه رضاخان با عدهیی از قفقازیها به قفقاز روان شدند. | خالوقربان خود را به رضاخان تسلیم کرد و با خیانت به جنبش جنگل و تمامی اهداف خود با درجه سرهنگی در صف نیروهای دولتی به جنگ با بقایای قوای مجاهدین جنگل پرداخت. احسانالله خان نیز با پادرمیانی کنسول شوروی در رشت، با هزینه رضاخان با عدهیی از قفقازیها به قفقاز روان شدند. | ||
حیدرخان عمواوغلی که در موقع حمله رضاخان به رشت در دست | حیدرخان عمواوغلی که در موقع حمله رضاخان به رشت در دست طالشیهای ایلیاتی، از اتباع معین الرعایا، اسیر بود و از جایی به جای دیگر برده میشد، در هنگام عقب نشینیهای پیاپی، توسط طالشیها در روستای «مسجد پیش» در عمق جنگلهای «توسه کله» خفه شد. این کار بر خلاف نظر میرزا کوچک خان صورت گرفت. | ||
معین الرعایا بعدها، به | معین الرعایا بعدها، به نویسندهی کتاب «سردار جنگل» (ابراهیم فخرایی) گفته بود که عمو اوغلی و خالو قربان قصد کودتایی نظیر کودتای رشت را علیه میرزا کوچک خان داشتند و می خواستند میرزا را از سرِ راه خود بردارند.<ref>سردار جنگل- ص ۴۲۲</ref> وی درباره علت قتل حیدر عمواقلی خان گفته بود: | ||
«در جنگ چریکی حرکت اسرا و زندانیان با قوا کاری زائد و حتی مضر هم هست؛ بنابراین، ضرورت جنگی ایجاب میکرد که | «در جنگ چریکی حرکت اسرا و زندانیان با قوا کاری زائد و حتی مضر هم هست؛ بنابراین، ضرورت جنگی ایجاب میکرد که بازداشتی ها کشته شوند، به خصوص که آنها نیز آماده بودند که در اولین فرصت مرا و یارانم را بکشند»<ref>حیدرخان عمواوغلی - ص ۲۹۳</ref> | ||
به این طریق، حیدرخان عمواوغلی توسط رعایای حسن خان کیشدرهیی (معین | به این طریق، حیدرخان عمواوغلی توسط رعایای حسن خان کیشدرهیی (معین الرعایا) به قتل رسید. معین الرعایا نیز همچون خالو قربان خود را به رضاخان تسلیم کرد و پس از لو دادن انبار اسلحه جنگلی ها که تنها او از جای آن باخبر بود و شرکت فعال در دستگیری برخی از اعضای جنبش جنگل از سوی رضاخان تأمیننامه گرفت و اندکی بعد، به حکومت فومنات منسوب شد.<ref>مجله یادگار - سال سوم - شماره پنجم - ص ۸۰</ref> | ||
== واکنش میرزا کوچک خان به قتل حیدر عمواوقلی == | == واکنش میرزا کوچک خان به قتل حیدر عمواوقلی == |