۸٬۹۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=== نامهی رزا از زندان === | === نامهی رزا از زندان === | ||
روزا لوکزامبورگ در سال ۱۹۱۷ در نامهای از زندان به خانم متيلده ياکوب منشی خود نوشت:<blockquote>«عزيز ترينم متيلده ... به سنگ گورم بايد فقط دو هجا حک شوند: سِوی- سِوی، اين آواز پرندگان کوچکی است که من آن را چنان به خوبی تقليد میکنم که آنها به زودی به سويم میآيند… آواز این پرندهگان طليعۀ جنبش بهاری هستند، باوجود برف و يخبندان و تنهايی، ما، (اين پرندگان و من) به بهاری که میآید باور داريم! چه زمانی من با شما و ميميی در زودينده (Südende) خواهیم نشست تا برای شما هردو بار ديگر از آثار گوته بخوانم؟ ... شما و ميمی را با شوق زيادی به آغوش میکشم. روزا لوکزامبورگ شما»<ref>[ | روزا لوکزامبورگ در سال ۱۹۱۷ در نامهای از زندان به خانم متيلده ياکوب منشی خود نوشت:<blockquote>«عزيز ترينم متيلده ... به سنگ گورم بايد فقط دو هجا حک شوند: سِوی- سِوی، اين آواز پرندگان کوچکی است که من آن را چنان به خوبی تقليد میکنم که آنها به زودی به سويم میآيند… آواز این پرندهگان طليعۀ جنبش بهاری هستند، باوجود برف و يخبندان و تنهايی، ما، (اين پرندگان و من) به بهاری که میآید باور داريم! چه زمانی من با شما و ميميی در زودينده (Südende) خواهیم نشست تا برای شما هردو بار ديگر از آثار گوته بخوانم؟ ... شما و ميمی را با شوق زيادی به آغوش میکشم. روزا لوکزامبورگ شما»<ref>[https://www.dw.com/fa-af/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A7-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%8A-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D9%8A-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AB%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D سایت دویچه وله فارسی]</ref></blockquote> | ||
== گاهشمار زندگی رزا لوکزامبورگ == | == گاهشمار زندگی رزا لوکزامبورگ == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
* من در این اواخر مانند فولاد آبدیده سخت گشتهام. | * من در این اواخر مانند فولاد آبدیده سخت گشتهام. | ||
* من از هیچ چیز نمیترسم. | * من از هیچ چیز نمیترسم. | ||
* «مارکسیسم شامل تعدادی از اشخاص نیست که خودشان به خودشان جواز «تخصص» بدهند که تودهها باید در برابر آنها تعظیم کرده همه چیز را بپذیرند همانند آن چه که در مذاهب ناموفق انجام میگیرد. مارکسیسم دورنمایی انقلابی دربارهی جهان است و باید همیشه به دنبال دانش و نوآوریهای تازه باشد… نیروی زندهی آن تنها در برخورد روشنفکران در فرایند انتقاد از خود و در میان رعدوبرقی که از تاریخ میآید میتواند حفظ شود».<ref>[ | * «مارکسیسم شامل تعدادی از اشخاص نیست که خودشان به خودشان جواز «تخصص» بدهند که تودهها باید در برابر آنها تعظیم کرده همه چیز را بپذیرند همانند آن چه که در مذاهب ناموفق انجام میگیرد. مارکسیسم دورنمایی انقلابی دربارهی جهان است و باید همیشه به دنبال دانش و نوآوریهای تازه باشد… نیروی زندهی آن تنها در برخورد روشنفکران در فرایند انتقاد از خود و در میان رعدوبرقی که از تاریخ میآید میتواند حفظ شود».<ref>[https://pecritique.com/2021/03/11/%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-150-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D9%84-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B2/ سایت نقد اقتصاد سیاسی مقاله رزا لوکزامبورگ]</ref>[[پرونده:مزار رزا.JPG|بندانگشتی|'''مزار رزا لوکزامبورگ''']] | ||
* بکوش تا یک موجود انسانی بمانی. به تحقیق،اصل کار همین است و این بدان معناست که محکم، روشنبین و سرزنده باشی؛ آری سرزنده به رغم هرچه جز این است... یک موجود انسانی ماندن، یعنی اگر نیاز باشد تمام زندگی خود را شادمانه برترازوی بزرگ سرنوشت افکندن اما در همان حال از هر روز آفتابی از هر ابر زیبا به وجد آمدن... دنیا بهرغم همهی دهشتهایش چنین زیباست و باز هم زیباتر میتوانست باشد اگر بر روی زمین مودجودات زبون و سست عنصر وجود نمیداشنتد.<ref>ماکس گالو، کتاب زن شورشی</ref> | * بکوش تا یک موجود انسانی بمانی. به تحقیق،اصل کار همین است و این بدان معناست که محکم، روشنبین و سرزنده باشی؛ آری سرزنده به رغم هرچه جز این است... یک موجود انسانی ماندن، یعنی اگر نیاز باشد تمام زندگی خود را شادمانه برترازوی بزرگ سرنوشت افکندن اما در همان حال از هر روز آفتابی از هر ابر زیبا به وجد آمدن... دنیا بهرغم همهی دهشتهایش چنین زیباست و باز هم زیباتر میتوانست باشد اگر بر روی زمین مودجودات زبون و سست عنصر وجود نمیداشنتد.<ref>ماکس گالو، کتاب زن شورشی</ref> |
ویرایش