جعفر کاظمی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
|تاریخ_تولد=۱۳۴۳
|تاریخ_تولد=۱۳۴۳
|محل_تولد=  
|محل_تولد=  
|تاریخ_مرگ=۴ بهمن ۱۳۸۸
|تاریخ_مرگ=۴ بهمن ۱۳۸۹
|ملیت=
|ملیت=
|محل_مرگ=
|محل_مرگ=
خط ۱۶: خط ۱۶:
|والدین=
|والدین=
}}
}}
'''جعفرکاظمی''' (متولد ۱۳۴۳ - اعدام ۴ بهمن ۱۳۸۹)، از زندانیان سیاسی دهه شصت است که در سن ۱۷ سالگی بدلیل فعالیت‌های سیاسی در هواداری از سازمان مجاهدین خلق به مدت ۹ سال در زندان‌های اوین، قزل‌حصار و گوهردشت کرج به سر برد. جعفر کاظمی پس از آزادی از زندان هم‌چنان به فعالیت‌های سیاسی علیه جمهوری اسلامی ادامه داد. جعفر کاظمی همچنین در کنار فعالیت‌های سیاسی  به خانواده های زندانیان سیاسی کمک‌های مالی و معنوی می‌کرد.  
'''جعفرکاظمی،''' (متولد ۱۳۴۳ - اعدام ۴ بهمن ۱۳۸۹)، از زندانیان سیاسی دهه شصت است که در سن ۱۷ سالگی بدلیل فعالیت‌های سیاسی در هواداری از سازمان مجاهدین خلق به مدت ۹ سال در زندان‌های اوین، قزل‌حصار و گوهردشت کرج به سر برد. جعفر کاظمی پس از آزادی از زندان هم‌چنان به فعالیت‌های سیاسی علیه جمهوری اسلامی ادامه داد. جعفر کاظمی همچنین در کنار فعالیت‌های سیاسی  به خانواده های زندانیان سیاسی کمک‌های مالی و معنوی می‌کرد.  


جعفر کاظمی، متاهل و دارای ۲ فرزند بود. او در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۸ در خیابان هفت حوض نارمک تهران ساعت ۶ صبح توسط ۱۴ مامور اطلاعاتی که در دو خودرو بودند دستگیر شد و به مدت ۲ هفته خانواده‌ی او از وضعیت و سرنوشت وی بی اطلاع بودند. جعفر کاظمی ۳ روز تحت شکنجه بود و ۷۴ روز در سلول انفرادی ۲۰۹ بسر برد. سپس به زندان اوین بند۳۵۰ منتقل شد. اتهام وی هواداری و تبلیغ به نفع سازمان مجاهدین خلق ایران و دیدار با فرزندش در قرارگاه اشرف در عراق بود. او در دادگاه اول از سوی قاضی مقیسه‌ای حکم اعدام گرفت. اعتراض شفاهی وکیل وی بجایی نرسید. طبق گفته وکیل جعفر کاظمی، لایحه‌ی تنظیم شده جهت دادگاه دوم، ۳ صفحه بوده و اختصاص به تبلیغ علیه نظام داشته است. قاضی تجدید نظر با نام زرگر حکم اول او مبنی بر اعدام را در دو خط تأیید کرد.
جعفر کاظمی، متاهل و دارای ۲ فرزند بود. او در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۸ در خیابان هفت حوض نارمک تهران ساعت ۶ صبح توسط ۱۴ مامور اطلاعاتی که در دو خودرو بودند دستگیر شد و به مدت ۲ هفته خانواده‌ی او از وضعیت و سرنوشت وی بی اطلاع بودند. جعفر کاظمی ۳ روز تحت شکنجه بود و ۷۴ روز در سلول انفرادی ۲۰۹ بسر برد. سپس به زندان اوین بند۳۵۰ منتقل شد. اتهام وی هواداری و تبلیغ به نفع سازمان مجاهدین خلق ایران و دیدار با فرزندش در قرارگاه اشرف در عراق بود. او در دادگاه اول از سوی قاضی مقیسه‌ای حکم اعدام گرفت. اعتراض شفاهی وکیل وی بجایی نرسید. طبق گفته وکیل جعفر کاظمی، لایحه‌ی تنظیم شده جهت دادگاه دوم، ۳ صفحه بوده و اختصاص به تبلیغ علیه نظام داشته است. قاضی تجدید نظر با نام زرگر حکم اول او مبنی بر اعدام را در دو خط تأیید کرد.
خط ۲۲: خط ۲۲:
در روز ۴ بهمن، خانواده جعفر کاظمی همانند هر هفته عازم زندان اوین شدند و خود را برای ملاقات آماده کردند. آن‌ها از ورود به سالن منع شدند و خبر شوکه کننده  اجرای حکم اعدام را دریافت کردند. خانواده جعفر کاظمی خواستار تحویل گرفتن پیکر وی شدند، اما در تحویل گیری پیکر وی با مشکل مواجه شدند.  
در روز ۴ بهمن، خانواده جعفر کاظمی همانند هر هفته عازم زندان اوین شدند و خود را برای ملاقات آماده کردند. آن‌ها از ورود به سالن منع شدند و خبر شوکه کننده  اجرای حکم اعدام را دریافت کردند. خانواده جعفر کاظمی خواستار تحویل گرفتن پیکر وی شدند، اما در تحویل گیری پیکر وی با مشکل مواجه شدند.  


== زندگی نامه ==
== زندگی‌نامه ==
جعفر کاظمی در فاز سیاسی مانند هزاران دانش‌ آموز هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران در فعالیت‌های سیاسی و تبلیغاتی شرکت داشت. او در موج دستگیری‌های سال ۱۳۶۰ دستگیر شد و به زندان افتاد. جعفر کاظمی پس از بازجویی‌ها و شکنجه‌های رایج، مدت ۹ سال در زندان اوین، انفرادی‌های گوهردشت کرج و قزل حصاز سپری کرد. به گفته دوستانش، جعفر کاظمی در همین دوران به‌دلیل ترکیدن و عفونت آپاندیس در آستانه شهادت قرار گرفت. جمعی از زندانیان با  اعتراض به زندان‌بانان او را برای درمان به بیمارستان منتقل می‌کنند.   
جعفر کاظمی در فاز سیاسی مانند هزاران دانش‌ آموز هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران در فعالیت‌های سیاسی و تبلیغاتی شرکت داشت. او در موج دستگیری‌های سال ۱۳۶۰ دستگیر شد و به زندان افتاد. جعفر کاظمی پس از بازجویی‌ها و شکنجه‌های رایج، مدت ۹ سال در زندان اوین، انفرادی‌های گوهردشت کرج و قزل حصاز سپری کرد. به گفته دوستانش، جعفر کاظمی در همین دوران به‌دلیل ترکیدن و عفونت آپاندیس در آستانه شهادت قرار گرفت. جمعی از زندانیان با  اعتراض به زندان‌بانان او را برای درمان به بیمارستان منتقل می‌کنند.   


خط ۵۰: خط ۵۰:
سرانجام در روز ۴ بهمن ۱۳۸۹ هم‌زمان با روز ملاقات خانواده‌ها، اين دوزندانی را اعدام كردند و خبر آن را به خانواده‌هایشان دادند.  
سرانجام در روز ۴ بهمن ۱۳۸۹ هم‌زمان با روز ملاقات خانواده‌ها، اين دوزندانی را اعدام كردند و خبر آن را به خانواده‌هایشان دادند.  


در اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران آمده است که جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی عضو یک شبکه فعال از سازمان محاهدین خلق بودند که «در اغتشاشات با هدایت سرپل ارتباطی خود در کشور انگلیس ارتباط داشته‌اند.»
در اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران آمده است که جعفر کاظمی و [[محمدعلی حاج‌آقایی|محمدعلی حاج آقایی]] عضو یک شبکه فعال از سازمان محاهدین خلق بودند که «در اغتشاشات با هدایت سرپل ارتباطی خود در کشور انگلیس ارتباط داشته‌اند.»


با وجود اینکه در قوانین ایران جرم محاربه صراحتا مقابله‌ی مسلحانه با حکومت تعریف شده است، هیچ‌گونه مدارکی در پرونده‌ی این افراد وجود نداشت که چنین فعالیت‌هایی را ثابت کند. شواهدی که علیه این افراد استفاده شد شامل ارسال عکس‌های تظاهرات به افرادی در خارج از ایران، و سفر به [[قرارگاه اشرف]] در عراق بوده است.
با وجود اینکه در قوانین ایران جرم محاربه صراحتا مقابله‌ی مسلحانه با حکومت تعریف شده است، هیچ‌گونه مدارکی در پرونده‌ی این افراد وجود نداشت که چنین فعالیت‌هایی را ثابت کند. شواهدی که علیه این افراد استفاده شد شامل ارسال عکس‌های تظاهرات به افرادی در خارج از ایران، و سفر به [[قرارگاه اشرف]] در عراق بوده است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
خانم رودابه اکبری در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۰۵ پس از اعدام همسرش جعفر کاظمی طی مصاحبه‌ای با رادیو فردا به دادخواهی از جامعه بین‌المللی برای توقف اعدام و شکنجه در جمهوری اسلامی پرداخت.
خانم رودابه اکبری در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۰۵ پس از اعدام همسرش جعفر کاظمی طی مصاحبه‌ای با رادیو فردا به دادخواهی از جامعه بین‌المللی برای توقف اعدام و شکنجه در جمهوری اسلامی پرداخت.


رودابه اکبری همسر جعفر کاظمی به رادیو فردا گفت: فعالیت سیاسی آقای کاظمی، منحصر به تهیه عکس و فیلم از ناآرامی‌های پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته بود. او سپس عکس‌ها و فیلم‌ها را به آقای حاج آقایی، دیگر زندانی اعدام شده می‌داد تا برای سازمان مجاهدین ارسال کند. او روز دوشنبه درحالی که برای ملاقات با همسرش به اوین رفته بود، با خبر شد که جعفر کاظمی و هم پرونده‌اش، محمدعلی حاج‌آقایی را به چوبه‌دار سپرده‌اند.<blockquote>رودابه اکبری: من به اتفاق برادر همسرم روز دوشنبه برای ملاقات رفته بودیم. ساعت هشت صبح کارت هم نوشتیم. ولی نیم ساعت بعد به ما گفتند که در تلویزیون امروز اعلام شده که آقای جعفر کاظمی و حاج‌آقایی را صبح همین روز اعدام کرده‌اند.</blockquote><blockquote>در مورد اجرای حکم نه به خانواده ما چیزی اعلام شده بود و نه به وکیل پرونده گفته بودند. نمی‌دانم چه ساعتی این کار را انجام داده‌اند؟ در این مورد هم اطلاعی ندارم.</blockquote><blockquote>یعنی از پیش هم به شما در این مورد هیچ اطلاعی نداده بودند؟</blockquote><blockquote>نه خیر.</blockquote><blockquote>وکیل پرونده آقای کاظمی تا پیش از اجرای حکم، اقدامی در مورد پرونده و یا توقف حکم اعدام انجام داده بودند؟</blockquote><blockquote>بله. چقدر ایشان زحمت کشیده بودند تا بتوانیم مرحله دیوان را پشت سر بگذاریم. وقتی حکم رأی را گرفتیم خیلی خوشبین شدیم و گفتیم که شاید در مرحله دیوان، قضات با همدیگر شور کنند و به تصمیم‌گیری جدیدی برسند. شاید به این نتیجه برسند که رأی صادر شده اشتباه بوده است.</blockquote><blockquote>ولی متاسفانه در بدترین شعبه دیوان که همان شعبه ۳۱ است، قاضی سلیمی حکم را تایید کردند. این حکم روز ششم مرداد ماه گذشته برای آخرین بار تایید شد.</blockquote><blockquote>شما انتظار داشتید که چنین اتفاقی بیافتد؟ یا این‌که احتمال دیگری می‌دادید؟</blockquote><blockquote>من از کسان دیگری که در داخل خود زندان بودند شنیدم که گفتند روز سه‌شنبه هفته گذشته همسرم را ساعت ۲ بعدازظهر به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و در آن‌جا از او می‌خواهند که مصاحبه کند.</blockquote><blockquote>اما بازجو می‌گوید که چه مصاحبه بکنی و چه نکنی، در هر صورت حکم اعدام تو اجرا خواهد شد. بعد هم او را به بخش اجرای احکام منتقل می‌کنند و داخل اجرای احکام او را تا آستانه اجرای حکم هم می‌برند. البته نمی‌دانم آیا او را بالای چوبه‌دار برده بودند یا خیر؟ فقط تا پایین چوبه‌دار برده بودند؟ نمی‌دانم.</blockquote><blockquote>اما این جور که معلوم بوده، قضیه جدی بوده است. اما دوباره او را به داخل بند بازمی‌گردانند.</blockquote><blockquote>یعنی یک بار ایشان را سه‌شنبه پیش تا مرحله اجرای حکم اعدام برده و برگردانده بودند؟</blockquote><blockquote>بله.</blockquote><blockquote>نگفتند که علتش چه بوده است؟</blockquote><blockquote>خیر. من اطلاعی ندارم. چون من که در این فاصله ایشان را ندیدم.</blockquote><blockquote>آخرین باری که شما آقای کاظمی را دیدید کی بود؟</blockquote><blockquote>شنبه هفته گذشته.</blockquote><blockquote>وقتی با ایشان صحبت کردید خود ایشان در مورد حکمی که برایشان صادر شده بود، چه می‌گفتند؟</blockquote><blockquote>می‌گفتند که این مسائل را به کسی اطلاع نمی‌دهند. ابلاغ نمی کنند. مثلاً آقای سیادت که شب قبل از اجرای حکم او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و صبح فردای آن روز حکمش را اجرا کردند.</blockquote><blockquote>همسرم معتقد بود که صدور این حکم، سیاسی است. او معتقد بود که با توجه به فشارهایی که در سالهای اخیر به رژیم وارد شده، و از آن جایی که دستشان به بچه‌های ساکن در کمپ اشرف نمی‌رسد، فشارشان را روی خانواده‌های زندانی و گروگان گرفته شده در ایران خالی می‌کنند، یعنی در واقع به یک شکلی دق دلی خود را سر آنها خالی می‌کنند.</blockquote><blockquote>این در حالی است که حتی خود دستگاه قضایی هم بر این باور بودند که کاری که آقای کاظمی کرده فقط تبلیغ علیه نظام بوده است.</blockquote><blockquote>شما که همسر ایشان بودید و از نزدیک شاهد فعالیت‌هایشان بوده‌اید ممکن است توضیح دهید که آقای کاظمی چه فعالیت‌های خاصی انجام می‌دادند که مستحق اعدام شناخته شدند؟</blockquote><blockquote>همسر من تا روز آخر و تا زمان بازداشت‌شان داشتند زندگی عادی خود را می‌کردند. فقط ما یک خط تلفن داشتیم که هراز چندگاهی با آن شماره، با پسرمان حرف می‌زدیم. من فکر می‌کنم این حداقل حق من برای شنیدن صدای فرزندم بود. تنها مدرکی که از ما گرفتند همین شماره تلفن بود.</blockquote><blockquote>اما به فیلم و عکس و مدارکی از این قبیل هم اشاره شده است؟</blockquote><blockquote>خود آقای کاظمی در بازجویی‌هایشان گفته‌اند که مثل همه افرادی که از تجمعات مردم فیلم‌برداری و عکس‌برداری می‌کردند، از این مراسم عکس و فیلم گرفته‌اند. مثلاً چند تا از عکس‌های مسعود رجوی را به دیوار نصب کرده و فیلم‌برداری کرده‌اند و بعد هم آن را به عراق می‌فرستاده‌اند.</blockquote><blockquote>البته این را خودشان هم نمی‌فرستادند. طبق متن بازجویی‌ها و اعتراف‌هایشان، همه اینها را که آقای کاظمی تهیه می‌کرده‌اند، می‌داده‌اند به آقای حاج آقایی و ایشان ارسال می‌کرده‌اند.</blockquote><blockquote>یعنی همین آقای حاج آقایی که امروز همراه با آقای کاظمی اعدام شدند، عکس‌ها و فیلم‌هایی را آقای کاظمی تهیه می‌کرده‌اند برای مجاهدین ارسال می‌کرده‌اند؟</blockquote><blockquote>بله.</blockquote><blockquote>یعنی کلیه اقداماتی که ایشان انجام داده بودند، در همین حد بوده یا این‌که اقدامات و فعالیت‌های دیگری هم در میان بوده است؟</blockquote><blockquote>نه. هیچ نبوده است. همسر من حتی یک سوزن ته گردهم زمان دستگیری با خودش همراه نداشته که مستحق دریافت حکم محاربه باشد. محارب طبق فقه اسلامی، به کسی اطلاق می‌شود که اسلحه سرد یا گرم همراه خود داشته باشد.</blockquote><blockquote>اما همسر من هیچ کدام از اینها را همراه خود نداشته است. اینها را می‌گویم تا به داد بقیه زندانیان در بند برسید. بقیه آنان هم تحت شدیدترین فشارهای روانی هستند. حداقل مردم به داد سایر زندانیان برسند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f5_jafar_kazemi_spouse_said_they_had_no_idea_that_the_accused_has_been_executed_in_iran/2285942.html خانم رودابه اکبری همسر جعفر کاظمی مصاحبه با رادیو فردا] </ref></blockquote>
رودابه اکبری همسر جعفر کاظمی به رادیو فردا گفت: فعالیت سیاسی آقای کاظمی، منحصر به تهیه عکس و فیلم از ناآرامی‌های پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته بود. او سپس عکس‌ها و فیلم‌ها را به آقای حاج آقایی، دیگر زندانی اعدام شده می‌داد تا برای سازمان مجاهدین ارسال کند. او روز دوشنبه درحالی که برای ملاقات با همسرش به اوین رفته بود، با خبر شد که جعفر کاظمی و هم پرونده‌اش، [[محمدعلی حاج‌آقایی]] را به چوبه‌دار سپرده‌اند.<blockquote>رودابه اکبری: من به اتفاق برادر همسرم روز دوشنبه برای ملاقات رفته بودیم. ساعت هشت صبح کارت هم نوشتیم. ولی نیم ساعت بعد به ما گفتند که در تلویزیون امروز اعلام شده که آقای جعفر کاظمی و حاج‌آقایی را صبح همین روز اعدام کرده‌اند.</blockquote><blockquote>در مورد اجرای حکم نه به خانواده ما چیزی اعلام شده بود و نه به وکیل پرونده گفته بودند. نمی‌دانم چه ساعتی این کار را انجام داده‌اند؟ در این مورد هم اطلاعی ندارم.</blockquote><blockquote>یعنی از پیش هم به شما در این مورد هیچ اطلاعی نداده بودند؟</blockquote><blockquote>نه خیر.</blockquote><blockquote>وکیل پرونده آقای کاظمی تا پیش از اجرای حکم، اقدامی در مورد پرونده و یا توقف حکم اعدام انجام داده بودند؟</blockquote><blockquote>بله. چقدر ایشان زحمت کشیده بودند تا بتوانیم مرحله دیوان را پشت سر بگذاریم. وقتی حکم رأی را گرفتیم خیلی خوشبین شدیم و گفتیم که شاید در مرحله دیوان، قضات با همدیگر شور کنند و به تصمیم‌گیری جدیدی برسند. شاید به این نتیجه برسند که رأی صادر شده اشتباه بوده است.</blockquote><blockquote>ولی متاسفانه در بدترین شعبه دیوان که همان شعبه ۳۱ است، قاضی سلیمی حکم را تایید کردند. این حکم روز ششم مرداد ماه گذشته برای آخرین بار تایید شد.</blockquote><blockquote>شما انتظار داشتید که چنین اتفاقی بیافتد؟ یا این‌که احتمال دیگری می‌دادید؟</blockquote><blockquote>من از کسان دیگری که در داخل خود زندان بودند شنیدم که گفتند روز سه‌شنبه هفته گذشته همسرم را ساعت ۲ بعدازظهر به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و در آن‌جا از او می‌خواهند که مصاحبه کند.</blockquote><blockquote>اما بازجو می‌گوید که چه مصاحبه بکنی و چه نکنی، در هر صورت حکم اعدام تو اجرا خواهد شد. بعد هم او را به بخش اجرای احکام منتقل می‌کنند و داخل اجرای احکام او را تا آستانه اجرای حکم هم می‌برند. البته نمی‌دانم آیا او را بالای چوبه‌دار برده بودند یا خیر؟ فقط تا پایین چوبه‌دار برده بودند؟ نمی‌دانم.</blockquote><blockquote>اما این جور که معلوم بوده، قضیه جدی بوده است. اما دوباره او را به داخل بند بازمی‌گردانند.</blockquote><blockquote>یعنی یک بار ایشان را سه‌شنبه پیش تا مرحله اجرای حکم اعدام برده و برگردانده بودند؟</blockquote><blockquote>بله.</blockquote><blockquote>نگفتند که علتش چه بوده است؟</blockquote><blockquote>خیر. من اطلاعی ندارم. چون من که در این فاصله ایشان را ندیدم.</blockquote><blockquote>آخرین باری که شما آقای کاظمی را دیدید کی بود؟</blockquote><blockquote>شنبه هفته گذشته.</blockquote><blockquote>وقتی با ایشان صحبت کردید خود ایشان در مورد حکمی که برایشان صادر شده بود، چه می‌گفتند؟</blockquote><blockquote>می‌گفتند که این مسائل را به کسی اطلاع نمی‌دهند. ابلاغ نمی کنند. مثلاً آقای سیادت که شب قبل از اجرای حکم او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و صبح فردای آن روز حکمش را اجرا کردند.</blockquote><blockquote>همسرم معتقد بود که صدور این حکم، سیاسی است. او معتقد بود که با توجه به فشارهایی که در سالهای اخیر به رژیم وارد شده، و از آن جایی که دستشان به بچه‌های ساکن در کمپ اشرف نمی‌رسد، فشارشان را روی خانواده‌های زندانی و گروگان گرفته شده در ایران خالی می‌کنند، یعنی در واقع به یک شکلی دق دلی خود را سر آنها خالی می‌کنند.</blockquote><blockquote>این در حالی است که حتی خود دستگاه قضایی هم بر این باور بودند که کاری که آقای کاظمی کرده فقط تبلیغ علیه نظام بوده است.</blockquote><blockquote>شما که همسر ایشان بودید و از نزدیک شاهد فعالیت‌هایشان بوده‌اید ممکن است توضیح دهید که آقای کاظمی چه فعالیت‌های خاصی انجام می‌دادند که مستحق اعدام شناخته شدند؟</blockquote><blockquote>همسر من تا روز آخر و تا زمان بازداشت‌شان داشتند زندگی عادی خود را می‌کردند. فقط ما یک خط تلفن داشتیم که هراز چندگاهی با آن شماره، با پسرمان حرف می‌زدیم. من فکر می‌کنم این حداقل حق من برای شنیدن صدای فرزندم بود. تنها مدرکی که از ما گرفتند همین شماره تلفن بود.</blockquote><blockquote>اما به فیلم و عکس و مدارکی از این قبیل هم اشاره شده است؟</blockquote><blockquote>خود آقای کاظمی در بازجویی‌هایشان گفته‌اند که مثل همه افرادی که از تجمعات مردم فیلم‌برداری و عکس‌برداری می‌کردند، از این مراسم عکس و فیلم گرفته‌اند. مثلاً چند تا از عکس‌های مسعود رجوی را به دیوار نصب کرده و فیلم‌برداری کرده‌اند و بعد هم آن را به عراق می‌فرستاده‌اند.</blockquote><blockquote>البته این را خودشان هم نمی‌فرستادند. طبق متن بازجویی‌ها و اعتراف‌هایشان، همه اینها را که آقای کاظمی تهیه می‌کرده‌اند، می‌داده‌اند به آقای حاج آقایی و ایشان ارسال می‌کرده‌اند.</blockquote><blockquote>یعنی همین آقای حاج آقایی که امروز همراه با آقای کاظمی اعدام شدند، عکس‌ها و فیلم‌هایی را آقای کاظمی تهیه می‌کرده‌اند برای مجاهدین ارسال می‌کرده‌اند؟</blockquote><blockquote>بله.</blockquote><blockquote>یعنی کلیه اقداماتی که ایشان انجام داده بودند، در همین حد بوده یا این‌که اقدامات و فعالیت‌های دیگری هم در میان بوده است؟</blockquote><blockquote>نه. هیچ نبوده است. همسر من حتی یک سوزن ته گردهم زمان دستگیری با خودش همراه نداشته که مستحق دریافت حکم محاربه باشد. محارب طبق فقه اسلامی، به کسی اطلاق می‌شود که اسلحه سرد یا گرم همراه خود داشته باشد.</blockquote><blockquote>اما همسر من هیچ کدام از اینها را همراه خود نداشته است. اینها را می‌گویم تا به داد بقیه زندانیان در بند برسید. بقیه آنان هم تحت شدیدترین فشارهای روانی هستند. حداقل مردم به داد سایر زندانیان برسند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f5_jafar_kazemi_spouse_said_they_had_no_idea_that_the_accused_has_been_executed_in_iran/2285942.html خانم رودابه اکبری همسر جعفر کاظمی مصاحبه با رادیو فردا] </ref></blockquote>


== اعدام ==
== اعدام ==
۸٬۸۹۸

ویرایش