۲٬۶۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''شکرالله | '''شکرالله پاکنژاد،''' (زادهی ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ تیرباران ۲۸ آذر ۱۳۶۰) از مبارزان قدیمی ایران است که فعالیتهای سیاسی خود را از مبارزات ملی و دانشجویی اواخر سالهای ۱۳۳۰ و اوایل ۱۳۴۰ خورشیدی آغاز کرد. او در زمان [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]] از زندانیان سیاسی مشهور بود و دفاعیات او در دادگاه شهرت جهانی یافت. شکرالله پاکنژاد، که دوستانش او را شکری صدا میکردند با اعتقاد به مبارزه مسلحانه دست به ایجاد تشکل و هستهای برای آغاز مبارزه قهرآمیز با رژیم شاه زد. این هسته که به [[گروه فلسطین]] معروف شد. یکی از نخستین تلاشها برای سازماندهی مقاومت مسلحانه علیه رژیم شاه بود. شکرالله پاکنژاد در سال ۱۳۴۸ به هنگام خروج از ایران به منظور پیوستن به جنبش فلسطین توسط ساواک شاه دستگیر و زندانی شد. او در زندان شکنجههای بسیاری را متحمل شد. وی پس از انقلاب نیز از مخالفان سرکوب آزادیها توسط حکومت جمهوری اسلامی بود و [[جبهه دموکراتیک ملی ایران]] را بنیانگذاری کرد. شکرالله پاکنژاد در مردادماه سال ۶۰ توسط رژیم ایران دستگیر و در روز ۲۸ آذر ۱۳۶۰ تیرباران شد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== تشکیل گروه == | == تشکیل گروه == | ||
گروهی که با شکرالله پاکنژاد بودند در حال خروج غیرقانونی از مرز شَلمچه (خرمشهر)، برای پیوستن به رزمندگان فلسطینی دستگیر و زندانی شدند. از این رو، «گروه فلسطین» نام گرفتند. گروه فلسطین یک گروه یکپارچه نبود بلکه شامل چند گروه کوچک و شماری از چهرههای دانشجویی بود که تمایلات مارکسیستی داشتند ولی نقطه وحدتی که این افراد را به هم نزدیک کرده بود اعتقاد آنها به مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه مبارزه بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شده بود که راه هر گونه مبارزه مسالمت آمیز سیاسی بسته شده بود<ref name=":0" /> | گروهی که با شکرالله پاکنژاد بودند در حال خروج غیرقانونی از مرز شَلمچه (خرمشهر)، برای پیوستن به رزمندگان فلسطینی دستگیر و زندانی شدند. از این رو، «گروه فلسطین» نام گرفتند. گروه فلسطین یک گروه یکپارچه نبود بلکه شامل چند گروه کوچک و شماری از چهرههای دانشجویی بود که تمایلات مارکسیستی داشتند ولی نقطه وحدتی که این افراد را به هم نزدیک کرده بود اعتقاد آنها به مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه مبارزه بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شده بود که راه هر گونه مبارزه مسالمت آمیز سیاسی بسته شده بود.<ref name=":0" /> | ||
== دستگیری == | == دستگیری == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
روزنامه «لوموند» در روز ۲۱ ژانویه (اول بهمن) نوشت: <blockquote>«هنگامی که رئیس دادگاه احکام را قرائت میکرد، محکومین به حبس ابد در حین شنیدن احکام به خواندن سرود انترناسیونال پرداختند» </blockquote>دفاعیات شکرالله پاکنژاد هم در «دادگاه بدوی» و هم در «دادگاه تجدیدنظر» از درهای بسته «دادگاه نظامی» بیرون رفت و به گونه گستردهای در ایران و جهان پراکنده شد. | روزنامه «لوموند» در روز ۲۱ ژانویه (اول بهمن) نوشت: <blockquote>«هنگامی که رئیس دادگاه احکام را قرائت میکرد، محکومین به حبس ابد در حین شنیدن احکام به خواندن سرود انترناسیونال پرداختند» </blockquote>دفاعیات شکرالله پاکنژاد هم در «دادگاه بدوی» و هم در «دادگاه تجدیدنظر» از درهای بسته «دادگاه نظامی» بیرون رفت و به گونه گستردهای در ایران و جهان پراکنده شد. | ||
== دفاعیات شکرالله | == دفاعیات شکرالله پاکنژاد == | ||
[[پرونده:شکرالله-پاک-نژاد.jpg|بندانگشتی|شکرالله پاکنژاد در دادگاه]] | [[پرونده:شکرالله-پاک-نژاد.jpg|بندانگشتی|شکرالله پاکنژاد در دادگاه]] | ||
دفاعیات شکرالله پاکنژاد در سراسر ایران بر سر زبان مردم افتاد وشهرت جهانی پیدا کرد. | دفاعیات شکرالله پاکنژاد در سراسر ایران بر سر زبان مردم افتاد وشهرت جهانی پیدا کرد. | ||
[[ژان پل سارتر]] نویسنده فرانسوی متن کامل دفاعیات شکرالله پاک نژاد را بطور کامل در مجله خود به نام عصر جدید چاپ کرد. شکرالله پاکنژاد را بخاطر همین دفاعیات، ابتدا به اعدام محکوم کردند اما رژیم شاه، تحت فشارهای بینالمللی مجبور شد حکم اعدامش را به حبس ابد تبدیل کند. با اوجگیری مبارزه مردم علیه نظام سلطنتی، شکری نیز از زندان آزاد شد. او ۹ سال در زندان شاه بود. [[آیه الله منتظری]] و [[ | [[ژان پل سارتر]] نویسنده فرانسوی متن کامل دفاعیات شکرالله پاک نژاد را بطور کامل در مجله خود به نام عصر جدید چاپ کرد. شکرالله پاکنژاد را بخاطر همین دفاعیات، ابتدا به اعدام محکوم کردند اما رژیم شاه، تحت فشارهای بینالمللی مجبور شد حکم اعدامش را به حبس ابد تبدیل کند. با اوجگیری مبارزه مردم علیه نظام سلطنتی، شکری نیز از زندان آزاد شد. او ۹ سال در زندان شاه بود. [[آیه الله منتظری|آیت الله منتظری]] و [[سید محمود طالقانی|آیت الله طالقانی]] از او به نیکی یاد میکردند. پاک نژاد پس از پیروزی قیام ضدسلطنتی از مؤسسین [[جبهه دمکراتیک ملی ایران|جبهه دمکراتیک ملی ایران بود]] وی در مرداد سال ۶۰، بار دیگر به اسارت درآمد و در اواخر ماه آذر همان سال تیرباران شد. | ||
=== دفاعیه شکرالله پاکنژاد در دست مردم === | === دفاعیه شکرالله پاکنژاد در دست مردم === | ||
[[کرامتالله دانشیان]] دوست نزدیکی به نام [[یوسف آلیاری]] داشت. یوسف آلیاری دانشجوی دانشگاه ملی بود. او بعد از انقلاب در [[اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)|قتلعام زندانیان سال ۶۷]] اعدام شد، یوسف در زندان شاه تمام دفاعیه پاک نژاد را ریزنویسی کرد و در پلاستیک کوچکی گذاشت، سپس قورت داد و از زندان بیرون آورد.<blockquote>کرامت الله دانشیان؛ مثل بسیاری از زندانیان، تحت تأثیر مقاومت پاک نژاد بود یکبار درسلول شماره ۱۶ زندان اوین به کمکُ مرس با وی حرف میزند و از جمله مینویسد:</blockquote><blockquote>هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید، پرستو به بازگشت زد نغمه امید. به جوش آمده ست خون درون رگ گیاه … </blockquote>شکرالله | [[کرامتالله دانشیان]] دوست نزدیکی به نام [[یوسف آلیاری]] داشت. یوسف آلیاری دانشجوی دانشگاه ملی بود. او بعد از انقلاب در [[اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)|قتلعام زندانیان سال ۶۷]] اعدام شد، یوسف در زندان شاه تمام دفاعیه پاک نژاد را ریزنویسی کرد و در پلاستیک کوچکی گذاشت، سپس قورت داد و از زندان بیرون آورد.<blockquote>کرامت الله دانشیان؛ مثل بسیاری از زندانیان، تحت تأثیر مقاومت پاک نژاد بود یکبار درسلول شماره ۱۶ زندان اوین به کمکُ مرس با وی حرف میزند و از جمله مینویسد:</blockquote><blockquote>هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید، پرستو به بازگشت زد نغمه امید. به جوش آمده ست خون درون رگ گیاه … </blockquote>شکرالله پاکنژاد در نوشتهای با عنوان «دفاع از مردم در برابر دیکتاتور»<ref>[https://hambastegimeli.com/صفحات-ویژه/طبله-عطار/55442-«دفاع-از-مردم-در-برابر-دیکتاتور» همبستگی ملی]</ref>، که اوایل انقلاب در مجموعهای با عنوان «فرهنگ نوین» چاپ شده به این موضوع اشاره کردهاست. | ||
== بخشی از متن دفاعیه دفاعیه == | == بخشی از متن دفاعیه دفاعیه == | ||
اصل ۷۴ متمم قانون اساسی مقرر میدارد که هیچ | اصل ۷۴ متمم قانون اساسی مقرر میدارد که هیچ محکمهای ممکن نیست منعقد گردد مگربه حکم قانون. پس وقتی که قانون اساسی تشکیل محکمهای را ممکن نمیداند مگربه حکم قانون به طریق اولی ممکن نیست محکمهای تشکیل شود که مغایر با قانون اساسی باشد. حال ببینیم جلسه امروز مرکب ازچه کسانی است؟ | ||
من اسامی همه آقایان | من اسامی همه آقایان حاضر در این جلسه را مشخصا قید میکنم که ازلحاظ ثبت درپرونده معلوم باشد که حتی یک تماشاچی در این جلسه نیست. متهمین آقایان (مسعود بطحائی- احمد صبوری- ناصرکاخسار- ناصررحیمخانی- عبدالله فاضلی- هاشم سگوند- هدایتالله سلطانزاده- عبدالرضا نواب بوشهری- بهرام شالگونی- داود صلحدوست- سلامت رنجبر- محمد رضا شالگونی- ابراهیم انزابینژاد- محمد معزز- ناصر جعفری- فرشید جمالی- فراد اشرفی و شکرالله پاکنژاد- بعلاوه- آقای رئیس دادگاه- آقایان قضاوت- آقای دادستان- آقای منشی و آقایان درجهداران و سربازان<ref name=":1" /> | ||
خواهش میکنم اگر صورت | خواهش میکنم اگر صورت جلسهای هست که محکمه تصمیم برغیرعلنی بودن خود گرفته است، هم اکنون قرائت شود تا درصورت جلسه تشکیل دادگاه قید شود؛ بنابراین وقتی اصل ۷۶ متمم قانون اساسی اجرا نشود و حقی که قانون اساسی اعطا نموده رعایت نگردد و جلسهای بدون حضورتماشاچی تشکیل شود بنا به صراحت اصل ۷۶ متمم قانون اساسی چنین جلسهای محکمه نیست و این که من دراظهاراتم گفتم «جلسه» و نگفتم «دادگاه» یا محکمه برای تبعیت ازاصل ۷۴ و ۷۶ قانون اساسی است.<ref name=":1">راه توده - [https://www.rahetudeh.com/rahetude/2013/12janvier/1/paknezhad7.html دفاع شکرالله پاک نژاد در دادگاه نظامی شاه]</ref> | ||
واضعین قانون اساسی برای این که درتفصیرات سیاسی، دولتها نتوانند روی اقدامات غیرقانونی خود سرپوش گذاشته و روشنفکران را بدون اطلاع مردم دسته دسته بدون سروصدا در دادگاههای دربسته محاکمه و محکوم نمایند، درقانون اساسی و متمم آن تأکید خاص کردهاست. برای من و همه مردم آزادیخواه ایران و جهان که میدانند چگونه قانون اساسی درصورت لزوم سوء | واضعین قانون اساسی برای این که درتفصیرات سیاسی، دولتها نتوانند روی اقدامات غیرقانونی خود سرپوش گذاشته و روشنفکران را بدون اطلاع مردم دسته دسته بدون سروصدا در دادگاههای دربسته محاکمه و محکوم نمایند، درقانون اساسی و متمم آن تأکید خاص کردهاست. برای من و همه مردم آزادیخواه ایران و جهان که میدانند چگونه قانون اساسی درصورت لزوم سوء تعبیرمیشود روشن است که اصولاً حکومت ایران معتقد است که درایران هیچکس به اتهام سیاسی نه بازداشت میشود و نه محاکمه میگردد. من و صدها جوان دیگر نظیر کسانی که دراین جلسه درردیف متهمین نشستهاند و مسلماً از نظر آزادی خواهان جهان باعث افتخار ملت ما هستند، به نظراین دستگاهها جانیانی هستیم که به مجازاتهای جنائی محکوم میشویم. این همه ظلم و ستم، این همه شکنجه و آزارها که درمورد تمام افراد این پرونده انجام شده، از صحه گذاشتن بصلاحیت محاکم نظامی برای رسیدگی باتهامات سیاسی یا اتهامات مربوط به طرز تفکر و اندیشه انسانی سرچشمه میگیرد. من اعلام میکنم که اگر تقصیری متوجه من باشد آن تقصیر سیاسی است و باید محاکمه با حضور هیات منصفه صورت بگیرد؛ ولی محاکم نظامی اساساً معتقدند که دراین مملکت هیچکس به اتهام سیاسی دستگیر و محاکمه نمیشود. باید بگویم که قانون مجازات مقدمین علیه امنیت و استقلال مملکت که مورد استفاده مراجع نظامی است در ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ یعنی ۳۹ سال قبل تصویب شدهاست. اولین دسته کمونیستهای ایران درسال ۱۳۱۶ مشهور به گروه ۵۳ نفربه موجب همین قانون مقدمین برضد امنیت کشور مصوب ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ محاکمه و محکوم شدند، ولی نه درمحکمه نظامی بلکه در محکمه جنائی عدلیه. حالا از آن تاریخ ۳۳ سال میگذرد و ما را به همان اتهام و بر طبق همان قانون به محاکمه کشاندهاند ولی در زیر برق سرنیزه مأمورین نظامی در دادگاه نظامی- این است نتیجه و مفهوم پیشرفت مملکت درظرف ۳۳ سال در صیانت حقوق انسانی- دنیا باید بداند که ما در چه شرائط وحشتناکی زندگی میکنیم که قوه قضائیه مملکت زیر سر نیزه خرد شدهاست و همه زندگی مردم بوسیله ارتش و قوه مسلح حل و فصل میشود و جز دعاوی مربوط به سفته و تعدیل مالالاجاره و اتهامات مربوط به کلاهبرداری و چک بلامحل، عدلیه به کاری اشتغال ندارد. مایه اصلی مشروطیت عدالت است و مردم فکر کردند که با استقرار مشروطیت و با تفکیک قوای سهگانه: مقننه، قضائیه، و مجریه از سیستم حکومت که همیشه «جلاد» ازعناصر اولیه آن بود رهائی خواهند یافت و دیگرهیچ خونخواری نخواهد توانست با اراده شخصی دستور مجازات متهمی را صادر کند. اکنون محاکمه این جانبان دراین جا به معنی پایمال کردن قوه قضائیه و برهم زدن اصل تفکیک قوای ثلاثه است و این اقدامات مجازات دارد. درست است که شما پوزخند خواهید زد که چه کسی جرات مجازات ما را دارد؟ درست است که شما پیش خود خواهید گفت: «این، حکومت است که خودش میخواهد چنین بکنیم.» اما وظیفه من گفتن حقایق است تا مردم دنیا بدانند درایران که این همه صحبت ازحقوق بشر و قانون میشود چه میگذرد… | ||
=== آخرین دفاع === | === آخرین دفاع === | ||
ریاست محترم دادگاه، دادرسان محترم، مأمورین سازمان امنیت درسال گذشته عده زیادی از دانشجویان و آزادی خواهان ایران را به اتهام اقدام علیه کشورتوقیف کرده و پس از شکنجههای وحشتناک قرون وسطائی با پروندههای ساختگی به دادگاههای نظامی اداره دادرسی ارتش فرستادند. شماره کسانی که در دی و بهمن ماه سال گذشته به اتهام هم دردی با مردم فلسطین یا همکاری با افراد گروه فلسطین توقیف شدند، ازصد نفربیشتربوده که عده ای ازآنان پس ازمحاکمه محکوم و پس ازانقضای مدت محکومیت آزاد شده یا به سربازخانهها اعزام گردیدند و بقیه یعنی بیش ازچهل نفردیگردرزندانهای ساواک بسر میبرند. بیشترافرادی که دراین دادگاه محاکمه میشوند هیچ گناهی جزهم دردی با مردم فلسطین ندارند. البته سایردوستان درمورد مسئله فلسطین و علل عزیمت ما برای پیوستن به نهضت خلق فلسطین به تفضیل صحبت کرده و میکنند ولی من به طورخلاصه میگویم که برخلاف ادعای مکرر دستگاه حاکمه ایران مبنی برطرفداری ازحقوق آوارگان فلسطین و علیرغم تبلیغات خود دولت درمورد کمک به آنان و گفتارهای مقامات دولتی دررادیو و تلویزیون و نیزمقالات متعدد مقامات رسمی دربارهٔ طرفداری دولت ایران | ریاست محترم دادگاه، دادرسان محترم، مأمورین سازمان امنیت درسال گذشته عده زیادی از دانشجویان و آزادی خواهان ایران را به اتهام اقدام علیه کشورتوقیف کرده و پس از شکنجههای وحشتناک قرون وسطائی با پروندههای ساختگی به دادگاههای نظامی اداره دادرسی ارتش فرستادند. شماره کسانی که در دی و بهمن ماه سال گذشته به اتهام هم دردی با مردم فلسطین یا همکاری با افراد گروه فلسطین توقیف شدند، ازصد نفربیشتربوده که عده ای ازآنان پس ازمحاکمه محکوم و پس ازانقضای مدت محکومیت آزاد شده یا به سربازخانهها اعزام گردیدند و بقیه یعنی بیش ازچهل نفردیگردرزندانهای ساواک بسر میبرند. بیشترافرادی که دراین دادگاه محاکمه میشوند هیچ گناهی جزهم دردی با مردم فلسطین ندارند. البته سایردوستان درمورد مسئله فلسطین و علل عزیمت ما برای پیوستن به نهضت خلق فلسطین به تفضیل صحبت کرده و میکنند ولی من به طورخلاصه میگویم که برخلاف ادعای مکرر دستگاه حاکمه ایران مبنی برطرفداری ازحقوق آوارگان فلسطین و علیرغم تبلیغات خود دولت درمورد کمک به آنان و گفتارهای مقامات دولتی دررادیو و تلویزیون و نیزمقالات متعدد مقامات رسمی دربارهٔ طرفداری دولت ایران از دعاوی خلق فلسطین، دراین دادگاه عده ای ازآزادی خواهان ایران تنها به دلیل هم دردی با مردم فلسطین محاکمه میشوند.<ref name=":1" /> | ||
پس از انقلاب مشروطه و دراثرکوششها و جان بازیهای مردم به رهبری مردانی نظیرستارخان و باقرخان و حیدرعمواغلی، بالاخره مشروطه خواهان پیروزشدند؛ ولی به علت توطئههای استعمارخارجی و ارتجاع داخلی پیروزی مشروطه مدت کوتاهی بیش طول نکشید. همان دولهها و سلطنهها، همان اشراف و فئودالها تحت عنوان مشروطه بردوش مردم سوارشدند و مقاومت مردم نیزبه صورت جنبشهای دیگری نظیرقیام خیابانی درآذربایجان قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان و مهم ترازهمه قیام میرزا کوچک خان درگیلان بروزکرد. استعمارانگلستان که خود را با جریانات انقلابی پرقدرتی روبرومی دید دست به کارشد، تأسیس حکومت انقلاب بلشویکی درروسیه که درهمسایگی ایران قرارداشت و به صورت پایگاه بزرگ انقلاب جهانی درآمده بود نیزمزید برعلت شد و دست نشاندگان داخلی استعمارانگلستان را به حرکت درآورده و لزوم ایجاد یک دیکتاتوری سیاه که هرگونه صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی را خفه کرده و امنیت لازم را برای استعمارگران انگلیسی و نفت خواران مربوطه به وجود آورده و درعین حال حائلی بین انقلاب روسیه و سرزمین مستعمره هندوستان باشد، بالاخره منجربه کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس روی کارآمدن رژیم دیکتاتوری بیست ساله شد. ماجراهای نفتی دوره بیست ساله و سایرامتیازات استعماری آن دوره مشهورترازآن است که احتیاجی به تشریح داشته باشد. افتضاح سوم شهریور ۱۳۲۰ نیزبه همین ترتیب، کوشش نیروهای مترقی دردهه ۱۳۲۰–۳۰ و مبارزات ضد استعماری مردم ایران منجربه تشکیل حکومت ملی دکترمصدق شد. مبارزات ملت ما در دوره حکومت دکترمصدق با استعمارانگلستان و مانورهای امپریالیسم آمریکا به عنوان میراث خواراستعمار و بالاخره کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد که به کمک دلارهای آمریکائی و سیاستمداران انگلیسی و دست نشاندگان ایرانی آنان انجام گرفت راه را برای ورود آمریکا به صحنه سیاست ایران به عنوان یک عامل تعیینکننده بازکرد. بعد از۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنجیرهای گران استعماربردست و پای ملت ما هرروزبیشترو بیشترپیچیده شد. قراردادهای نفت با کنسرسیوم، ورود درپیمان استعماری بغداد که بعد به سنتو تغییرنام داد، قراردادهای اقتصادی و سیاسی و استعماری متعدد با آمریکا و انگلستان، کاپیتولاسیون جدید و قراردادهائی نظیرآن، روزبه روزمیهن ما را درجهت وابستگی هر چه بیشتربه غرب به خصوص به آمریکا پیش برد؛ ولی ازنظرامپریالیستها هنوزکافی نبود. مصلحت آنان حکم میکرد که ازنظرسیاسی ایران به یک قبرستان و با به اصطلاح خودشان به یک «جزیره آرامش» تبدیل شده و ازنظراقتصادی وابستگی آن به حد کافی رسیده و خطرگسستن زنجیرهای استعمار برای مدتی طولانی ازبین برود.<ref name=":1" /> | پس از انقلاب مشروطه و دراثرکوششها و جان بازیهای مردم به رهبری مردانی نظیرستارخان و باقرخان و حیدرعمواغلی، بالاخره مشروطه خواهان پیروزشدند؛ ولی به علت توطئههای استعمارخارجی و ارتجاع داخلی پیروزی مشروطه مدت کوتاهی بیش طول نکشید. همان دولهها و سلطنهها، همان اشراف و فئودالها تحت عنوان مشروطه بردوش مردم سوارشدند و مقاومت مردم نیزبه صورت جنبشهای دیگری نظیرقیام خیابانی درآذربایجان قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان و مهم ترازهمه قیام میرزا کوچک خان درگیلان بروزکرد. استعمارانگلستان که خود را با جریانات انقلابی پرقدرتی روبرومی دید دست به کارشد، تأسیس حکومت انقلاب بلشویکی درروسیه که درهمسایگی ایران قرارداشت و به صورت پایگاه بزرگ انقلاب جهانی درآمده بود نیزمزید برعلت شد و دست نشاندگان داخلی استعمارانگلستان را به حرکت درآورده و لزوم ایجاد یک دیکتاتوری سیاه که هرگونه صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی را خفه کرده و امنیت لازم را برای استعمارگران انگلیسی و نفت خواران مربوطه به وجود آورده و درعین حال حائلی بین انقلاب روسیه و سرزمین مستعمره هندوستان باشد، بالاخره منجربه کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس روی کارآمدن رژیم دیکتاتوری بیست ساله شد. ماجراهای نفتی دوره بیست ساله و سایرامتیازات استعماری آن دوره مشهورترازآن است که احتیاجی به تشریح داشته باشد. افتضاح سوم شهریور ۱۳۲۰ نیزبه همین ترتیب، کوشش نیروهای مترقی دردهه ۱۳۲۰–۳۰ و مبارزات ضد استعماری مردم ایران منجربه تشکیل حکومت ملی دکترمصدق شد. مبارزات ملت ما در دوره حکومت دکترمصدق با استعمارانگلستان و مانورهای امپریالیسم آمریکا به عنوان میراث خواراستعمار و بالاخره کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد که به کمک دلارهای آمریکائی و سیاستمداران انگلیسی و دست نشاندگان ایرانی آنان انجام گرفت راه را برای ورود آمریکا به صحنه سیاست ایران به عنوان یک عامل تعیینکننده بازکرد. بعد از۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنجیرهای گران استعماربردست و پای ملت ما هرروزبیشترو بیشترپیچیده شد. قراردادهای نفت با کنسرسیوم، ورود درپیمان استعماری بغداد که بعد به سنتو تغییرنام داد، قراردادهای اقتصادی و سیاسی و استعماری متعدد با آمریکا و انگلستان، کاپیتولاسیون جدید و قراردادهائی نظیرآن، روزبه روزمیهن ما را درجهت وابستگی هر چه بیشتربه غرب به خصوص به آمریکا پیش برد؛ ولی ازنظرامپریالیستها هنوزکافی نبود. مصلحت آنان حکم میکرد که ازنظرسیاسی ایران به یک قبرستان و با به اصطلاح خودشان به یک «جزیره آرامش» تبدیل شده و ازنظراقتصادی وابستگی آن به حد کافی رسیده و خطرگسستن زنجیرهای استعمار برای مدتی طولانی ازبین برود.<ref name=":1" /> |